اگر علاقمند به حضور در این وبینار رایگان هستید، لطفا با استفاده از لینک زیر ثبت نام کنید.
لینک zoom برای شرکت در وبینار از طریق ایمیل برای شما فرستاده خواهد شد.
🔴 ظرفیت اضافه شد.
🔴 ویدیوی وبینار نیز هفتهی آینده در یوتیوب قرار خواهد گرفت.
https://www.eventbrite.co.nz/e/573206254337
لینک zoom برای شرکت در وبینار از طریق ایمیل برای شما فرستاده خواهد شد.
🔴 ظرفیت اضافه شد.
🔴 ویدیوی وبینار نیز هفتهی آینده در یوتیوب قرار خواهد گرفت.
https://www.eventbrite.co.nz/e/573206254337
🔴 دل نوشتهی شما:
مادرم میگوید: خدا خودش رحم کند!
و من میپرسم کدام خدا؟!
همان که گفت «وَاضْرِبُوهُنَّ»؟
پاسخ میدهد که: نه! تفسیر آیه چیز دیگریست!
سبک بزنید و زدنی از روی رِفق و دوستی!
زدنی برای تنبّه و تنبیه!
با اسید یا باتوم یا گازهای سمی؟!
و درود بر شرف آن اعراب بدوی که نرسیده زندهبهگورم میکردند، بهجای آن که هر روز در گورم کنند.
و نفرین بر آن که از گورم درآورد تا هر روز به تماشای دست و پا زدنم میان مرگ و زندگی بنشیند!
عکسم را بر سنگ گورم نگذارید
نامم را بر سنگ گورم ننویسید
تحریک میشوند این آلتهای تناسلی متحرک!
مبادا غبار ملالی بنشیند بر خاطر این نرها، آلتها و این دائماً تحریک شوندگان!
وای بر تحریککنندگان!
و نصیبشان جز آتش نیست!
پس خودسوزی کنند
وگرنه هر روز سوزانده میشوند.
غسلم ندهید که من
گناهکارم!
آلودهام!
ناپاکم!
من عین نجاستم!
من زنم!
کفنم نکنید
بگذارید برای اولین بار کفن نپوشم و تنم هوایی بخورد شاید در گور!
شاید خاک مرا دوست بدارد
شاید تنها خاک مرا بپذیرد
و گرم در آغوش بگیرد
هنگامه (تخلص ادبی) - دبیر ادبیات
۱۴ اسفند سالِ خون
مادرم میگوید: خدا خودش رحم کند!
و من میپرسم کدام خدا؟!
همان که گفت «وَاضْرِبُوهُنَّ»؟
پاسخ میدهد که: نه! تفسیر آیه چیز دیگریست!
سبک بزنید و زدنی از روی رِفق و دوستی!
زدنی برای تنبّه و تنبیه!
با اسید یا باتوم یا گازهای سمی؟!
و درود بر شرف آن اعراب بدوی که نرسیده زندهبهگورم میکردند، بهجای آن که هر روز در گورم کنند.
و نفرین بر آن که از گورم درآورد تا هر روز به تماشای دست و پا زدنم میان مرگ و زندگی بنشیند!
عکسم را بر سنگ گورم نگذارید
نامم را بر سنگ گورم ننویسید
تحریک میشوند این آلتهای تناسلی متحرک!
مبادا غبار ملالی بنشیند بر خاطر این نرها، آلتها و این دائماً تحریک شوندگان!
وای بر تحریککنندگان!
و نصیبشان جز آتش نیست!
پس خودسوزی کنند
وگرنه هر روز سوزانده میشوند.
غسلم ندهید که من
گناهکارم!
آلودهام!
ناپاکم!
من عین نجاستم!
من زنم!
کفنم نکنید
بگذارید برای اولین بار کفن نپوشم و تنم هوایی بخورد شاید در گور!
شاید خاک مرا دوست بدارد
شاید تنها خاک مرا بپذیرد
و گرم در آغوش بگیرد
هنگامه (تخلص ادبی) - دبیر ادبیات
۱۴ اسفند سالِ خون
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔴 چشم انداز فردای ایران بر اساس نقدها و پیشنهادات شما عزیزان به صورت مستمر بازنگری و بازنویسی میشود. آخرین ویرایش: بهمن ۱۴۰۱ چشمانداز فردای ایران با رویکرد احقاق حقوق شهروندی بر اساس اعلامیه بینالمللی حقوق بشر الف- دموکراسی کامل بر مبنای اصول زیر: …
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت اوّل:
یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده و بیش از هر چیز مراقب عدالت اجتماعی است و یا دولت لیبرالیستی که اولویت آن توسعه اقتصادی است و مالکیت خصوصی؟ هر پاسخی به این سوال باید معطوف به جغرافیای سیاسی ایران، امکان تحقق آن و در نهایت نقطۀ گریز آن در گیر افتادن دوبارۀ ایرانیان در مخمصۀ دیکتاتوری باشد. به گمان نگارنده هر چند دولت سوسیالیستی مطلوب و خواست جامعه ایران از صدر مشروطه بوده است و مهمترین احزاب (حزب توده) با دغدغه عدالت زیسته اند، اما استقرار چنین دولتی در ایران احتمال بازگشت به نظامی توتالیتر را افزایش خواهد داد! در زیر به دلایل این مدعا می پردازم. به قول غربی ها دولت دیوی است که گریزی از آن نیست (State is a necessary evil). دولت دیو است به این دلیل که تمامی قدرت در دست دولت است، قدرت نظامی، قانونگذاری و اجرایی در دست دولت است. با وجود تفکیک قوا باز هم دولت در یک نگاه کلی تمامی ابزارهای اعمال سلطه و ارادۀ خود بر شهروندان را داراست. اما برای سامان دادن به اجتماع چاره و گریزی از این دیو نیست (ساختن این دیو ضروری است). با این حال بر شهروندان فرض است که با تلاشی بی وقفه از طریق نهادهای مدنی، سیاسی و بویژه آزادی بیان و مطبوعات به دست و پای این دیو مهار بزنند و آن را رام خود نگه دارند و گرنه پای آن قربانی خواهند شد. ایرانیان در مسیر استقرار دولت-ملت مدرن از صدر مشروطه تاکنون و در هر دو نظام پادشاهی و جمهوری اسلامی قربانی این دیو شده اند و ناتوان از مهار آن! اما چرا؟ و راه حل آن چیست؟ به گمان نگارنده دلیل اقتصادی شکست سیمرغ ملت در پای دیو دولت "نفت" است (فارغ از دلایل فرهنگی، اجتماعی و ژئوپولیتیک)! و راه مهار این دیو هم نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی است و نه سوسیالیسم! بطور خلاصه سوسیالیسم دیو دولت را در ایران مهارناشدنی تر می کند. و از طرفی دیگر پاشنۀ آشیل این دیو در ایران پارادایم مبتنی بر مالکیت خصوصی و بخش خصوصی قدرتمند است و نه عدالت اجتماعی. دولتهای رفاه با شعار عدالت اجتماعی در ایران به پوپولیسم و توزیع ناعادلانه فقر منجر شده اند تا توزیع عادلانه ثروت. در زیر به بسط دلایل و راهکارها پرداخته خواهد شد:
یکم: چرا نفت باعث قربانی شدن ملت است؟ بسیاری معتقدند این ضعف نهادهای مدنی و یا امراض کهنۀ فرهنگی ایرانیان بوده است که پس از استقرار نظام های سیاسی به جای نقد دولت و مطالبه گری عموما دست به سهم خواهی و چاپلوسی می زنند. اما به نظر می رسد که این درآمد نفتی است که موجب چنین فلاکتی بوده است. عوارض فرهنگی ریشه در عوامل اقتصادی و جغرافیای سیاسی دارند و نه برعکس. آدمیزاد بر زمین زاده می شود و زمین و آب و خاک است که فرهنگ های متنوع را می سازد و نه بالعکس. هر دولت و نظامی در ایران به قدرت برسد بر انبوهی از درآمدهای سرشار نفتی و معدنی دست خواهد یافت که پس از مدتی خود را بی نیاز از حمایت و مشروعیت مردم دانسته و با تکیه بر اقتصاد نفتی دست به سرکوب آزادی و تمرکز قدرت و از بین بردن تفکیک واقعی قوا و در نهایت دوشیدن ایران می زند. اگر دولتها در ایران برای کسب درآمد بجای حفر چاه نفت و گاز، وابسته به مالیات صنعتگران و کشاورزان و تجار بودند آنگاه سنگ دولتها زیر دست ملت بود و نه بالعکس. و آنگاه برای تولید ثروت تخصص نیروی انسانی اهمیت پیدا می کرد، و نه تعهد آنان به نظام سلطه و توزیع ثروت زیر زمینی (مفهوم خودی و غیرخودی). این عارضه نه تنها در ایران بلکه بر اساس گزارش اوپک در اوایل دهۀ نود در همه کشورهای عضو اوپک مشاهده می شود (همه کشورهای عضو اوپک از نظر توسعۀ سیاسی عقب مانده اند). وانگهی ایران با این ترکیب جمعیتی، تنوع قومی و مذهبی و جغرافیای سیاسی با کشورهای زیر ده میلیونی قطر و سوئد و سوئیس و . . . متفاوت است که بتوان به توزیع عادلانۀ ثروت زیرزمینی بین اقوام و قومیتها و مذاهب بدون افتادن در دام فسادهای کلان اقتصادی امیدوار بود.
ادامه دارد
🔹 در میانۀ انقلاب، گفتگو کنیم.
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت اوّل:
یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده و بیش از هر چیز مراقب عدالت اجتماعی است و یا دولت لیبرالیستی که اولویت آن توسعه اقتصادی است و مالکیت خصوصی؟ هر پاسخی به این سوال باید معطوف به جغرافیای سیاسی ایران، امکان تحقق آن و در نهایت نقطۀ گریز آن در گیر افتادن دوبارۀ ایرانیان در مخمصۀ دیکتاتوری باشد. به گمان نگارنده هر چند دولت سوسیالیستی مطلوب و خواست جامعه ایران از صدر مشروطه بوده است و مهمترین احزاب (حزب توده) با دغدغه عدالت زیسته اند، اما استقرار چنین دولتی در ایران احتمال بازگشت به نظامی توتالیتر را افزایش خواهد داد! در زیر به دلایل این مدعا می پردازم. به قول غربی ها دولت دیوی است که گریزی از آن نیست (State is a necessary evil). دولت دیو است به این دلیل که تمامی قدرت در دست دولت است، قدرت نظامی، قانونگذاری و اجرایی در دست دولت است. با وجود تفکیک قوا باز هم دولت در یک نگاه کلی تمامی ابزارهای اعمال سلطه و ارادۀ خود بر شهروندان را داراست. اما برای سامان دادن به اجتماع چاره و گریزی از این دیو نیست (ساختن این دیو ضروری است). با این حال بر شهروندان فرض است که با تلاشی بی وقفه از طریق نهادهای مدنی، سیاسی و بویژه آزادی بیان و مطبوعات به دست و پای این دیو مهار بزنند و آن را رام خود نگه دارند و گرنه پای آن قربانی خواهند شد. ایرانیان در مسیر استقرار دولت-ملت مدرن از صدر مشروطه تاکنون و در هر دو نظام پادشاهی و جمهوری اسلامی قربانی این دیو شده اند و ناتوان از مهار آن! اما چرا؟ و راه حل آن چیست؟ به گمان نگارنده دلیل اقتصادی شکست سیمرغ ملت در پای دیو دولت "نفت" است (فارغ از دلایل فرهنگی، اجتماعی و ژئوپولیتیک)! و راه مهار این دیو هم نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی است و نه سوسیالیسم! بطور خلاصه سوسیالیسم دیو دولت را در ایران مهارناشدنی تر می کند. و از طرفی دیگر پاشنۀ آشیل این دیو در ایران پارادایم مبتنی بر مالکیت خصوصی و بخش خصوصی قدرتمند است و نه عدالت اجتماعی. دولتهای رفاه با شعار عدالت اجتماعی در ایران به پوپولیسم و توزیع ناعادلانه فقر منجر شده اند تا توزیع عادلانه ثروت. در زیر به بسط دلایل و راهکارها پرداخته خواهد شد:
یکم: چرا نفت باعث قربانی شدن ملت است؟ بسیاری معتقدند این ضعف نهادهای مدنی و یا امراض کهنۀ فرهنگی ایرانیان بوده است که پس از استقرار نظام های سیاسی به جای نقد دولت و مطالبه گری عموما دست به سهم خواهی و چاپلوسی می زنند. اما به نظر می رسد که این درآمد نفتی است که موجب چنین فلاکتی بوده است. عوارض فرهنگی ریشه در عوامل اقتصادی و جغرافیای سیاسی دارند و نه برعکس. آدمیزاد بر زمین زاده می شود و زمین و آب و خاک است که فرهنگ های متنوع را می سازد و نه بالعکس. هر دولت و نظامی در ایران به قدرت برسد بر انبوهی از درآمدهای سرشار نفتی و معدنی دست خواهد یافت که پس از مدتی خود را بی نیاز از حمایت و مشروعیت مردم دانسته و با تکیه بر اقتصاد نفتی دست به سرکوب آزادی و تمرکز قدرت و از بین بردن تفکیک واقعی قوا و در نهایت دوشیدن ایران می زند. اگر دولتها در ایران برای کسب درآمد بجای حفر چاه نفت و گاز، وابسته به مالیات صنعتگران و کشاورزان و تجار بودند آنگاه سنگ دولتها زیر دست ملت بود و نه بالعکس. و آنگاه برای تولید ثروت تخصص نیروی انسانی اهمیت پیدا می کرد، و نه تعهد آنان به نظام سلطه و توزیع ثروت زیر زمینی (مفهوم خودی و غیرخودی). این عارضه نه تنها در ایران بلکه بر اساس گزارش اوپک در اوایل دهۀ نود در همه کشورهای عضو اوپک مشاهده می شود (همه کشورهای عضو اوپک از نظر توسعۀ سیاسی عقب مانده اند). وانگهی ایران با این ترکیب جمعیتی، تنوع قومی و مذهبی و جغرافیای سیاسی با کشورهای زیر ده میلیونی قطر و سوئد و سوئیس و . . . متفاوت است که بتوان به توزیع عادلانۀ ثروت زیرزمینی بین اقوام و قومیتها و مذاهب بدون افتادن در دام فسادهای کلان اقتصادی امیدوار بود.
ادامه دارد
🔹 در میانۀ انقلاب، گفتگو کنیم.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری دکتر مهدی روحانی قسمت اوّل: یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده…
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت دوّم:
دوم: چرا سوسیالیسم دیو دولت را تقویت می کند و احتمال تصلب شرائین را در نظام حاکم بر ایران آینده افزایش می دهد؟ نظام سوسیالیستی با وضع مالیاتهای سنگین و تصاعدی بر صاحبان سرمایه و صنایع و سپردن آن ثروت به دست دولت (به منظور توزیع عادلانۀ آن) موجب می شود دولت در ایران علاوه بر تسلط بر درآمدهای نفتی، شیرۀ بخش خصوصی و تولید را نیز بیش از پیش بکشد (آنچه در دوران جمهوری اسلامی رخ داده است) و مهار ناشدنی تر گردد. ناگفته پیداست که خصوصی سازی در ایران هیچ گاه محقق نشد و اقتصاد ایران دولتی ماند. ج.ا تعمدا به خصوصی سازی تن نداد که اگر می داد بایستی تن به سکولاریسم و دموکراسی هم می داد. نظام های مبتنی بر سوسیالیسم اساسا طرفدار بخش خصوصی قوی و غول های ثروت آفرین اقتصادی نیستند. به عنوان نمونه وضع مالیاتهای سنگین بر شرکت IKEA موجب شد که این بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی از سوئد به آمریکا مهاجرت کند. حال تقویت بخش خصوصی و احترام به مالکیت خصوصی به معانی و دلایل زیر می تواند دیو دولت را در ایران رام کند:
- مالکیت خصوصی اصل خدشه ناپذیری است که صدمه به آن موجب فرار سرمایه های کلان از ایران گردیده است. هیچ نهادی و به هیچ عنوانی نباید بتواند سرمایۀ حاصل از خلاقیت و تلاش بخش خصوصی را مصادره کند (همچون مصادره های انقلابی روحانیت). استقرار دولت سوسیالیستی می تواند دوباره سودای تسلط بر سرمایه های خصوصی را در سر حاکمیت زنده کند. وانگهی سنت ایران زمین در امر مالکیت خصوصی دور از فرهنگ اشتراکی بوده و نزدیکتر به مالکیت خصوصی است. در فرهنگ ایران اگر کسی زمینی را آباد می کرد می توانست آنرا صاحب شود. این اصل ضروری برای جلب و جذب سرمایه و جبران عقب ماندگی های ایران است. امنیت سرمایه گذاری که ج.ا بصورت سیستماتیک آن را نقض کرده است.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت احزاب و آزادیهای مدنی و سیاسی است. احزاب برای قوت گرفتن در مقابل سلطۀ تام و تمام حاکمیتها در ایران نیازمند بخش خصوصی قوی هستند. تجربۀ احزابی از بخش تکنوکراسی ایران مانند حزب کارگزاران که در تلاقی سرمایه و تکنوکراسی و سیاست بودند منشا آثار مثبتی شدند. جریانی که تولید و مدیریت ثروت را بشناسد.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت گرفتن خرده فرهنگ ها در سرزمین ایران و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حاکمیت مرکزی است. هر ناحیه ای از ایران می تواند به دست نیروی انسانی بومی و سرمایه های ملی (منابع نفت و گاز و معدنی) به ثروت مولد دست پیدا کند. از این طریق تکثرگرایی فرهنگی و حفظ هویت رنگین کمانی ایران تقویت شده و یکسان سازی و حذف و سرکوب هویت های محلی و تسلط ایده ئولوژیک بر آنها ناممکن تر. ثروت بیشتر در دست دولت به توزیع عادلانه آن نخواهد انجامید.
دولت رفاه ملی و بخش خصوصی
اهتمام و توجه این متن به حفظ گوهر آزادی و دموکراسی در مقابل تمامیت خواهی دولت آینده ایران بوده است. هر چند ما مردم ایران خسته از بی عدالتی و بی طاقت از سلطۀ فقریم اما آنگاه که آزادی به محاق برود و دولت به خودکامگی دچار گردد عدالت هم سرابی بیش نیست. اگر عدالت ممکن باشد تنها از راه آزادی است. مع الاسف فقر و جمعیت روزافزون طبقۀ فرودست بیش از هر چیز جامعۀ ایران را برای رفاه و عدالت اجتماعی بی طاقت کرده است. سفره های خالی کمتر دغدغۀ توسعۀ متوازن خواهند داشت. با این حال به نظر می رسد آنچه بیش از همه در نظام سرمایه داری الیگاریشی ج.ا آزار دهنده بوده است نه اختلاف فاحش طبقاتی، بلکه فقر گسترده و نداشتن حداقل های یک زندگی نرمال برای دهک های پایین جامعه از یک سو و به علاوۀ آن ایجاد موقعیت های تبعیض آمیز در بستر مفهوم خودی و غیرخودی است. آنچه مهم است سطح زندگی و رفاه دهکهای پایین جامعه است و نه میزان اختلاف درآمد دهک های پایین و بالای جامعه. اگر دولت آیندۀ ایران بتواند از یک سو متولی امور رفاهی ملت مانند تحصیل رایگان، بیمه های اجتماعی و درمانی رایگان شود و از دیگر سو دست از بنگاه داری برداشته و به نقش قانونگذاری و اجرایی خود در جهت رشد بخش خصوصی واقعی (بدون اعمال هر گونه محدودیتی در مقابل آحاد ملت از هر قوم و مذهب و عقیده ای) و جذب سرمایه های خارجی بازگردد، آنگاه اولا دهک های پایین جامعه با فشار کمتری مواجه خواهند شد و ثانیا بخش خصوصی بار توسعه ایران را به دوش کشیده و با تولید ثروت و اشتغال به داد طبقۀ متوسط خواهد رسید.
🔹 در میانۀ انقلاب گفتگو کنیم.
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت دوّم:
دوم: چرا سوسیالیسم دیو دولت را تقویت می کند و احتمال تصلب شرائین را در نظام حاکم بر ایران آینده افزایش می دهد؟ نظام سوسیالیستی با وضع مالیاتهای سنگین و تصاعدی بر صاحبان سرمایه و صنایع و سپردن آن ثروت به دست دولت (به منظور توزیع عادلانۀ آن) موجب می شود دولت در ایران علاوه بر تسلط بر درآمدهای نفتی، شیرۀ بخش خصوصی و تولید را نیز بیش از پیش بکشد (آنچه در دوران جمهوری اسلامی رخ داده است) و مهار ناشدنی تر گردد. ناگفته پیداست که خصوصی سازی در ایران هیچ گاه محقق نشد و اقتصاد ایران دولتی ماند. ج.ا تعمدا به خصوصی سازی تن نداد که اگر می داد بایستی تن به سکولاریسم و دموکراسی هم می داد. نظام های مبتنی بر سوسیالیسم اساسا طرفدار بخش خصوصی قوی و غول های ثروت آفرین اقتصادی نیستند. به عنوان نمونه وضع مالیاتهای سنگین بر شرکت IKEA موجب شد که این بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی از سوئد به آمریکا مهاجرت کند. حال تقویت بخش خصوصی و احترام به مالکیت خصوصی به معانی و دلایل زیر می تواند دیو دولت را در ایران رام کند:
- مالکیت خصوصی اصل خدشه ناپذیری است که صدمه به آن موجب فرار سرمایه های کلان از ایران گردیده است. هیچ نهادی و به هیچ عنوانی نباید بتواند سرمایۀ حاصل از خلاقیت و تلاش بخش خصوصی را مصادره کند (همچون مصادره های انقلابی روحانیت). استقرار دولت سوسیالیستی می تواند دوباره سودای تسلط بر سرمایه های خصوصی را در سر حاکمیت زنده کند. وانگهی سنت ایران زمین در امر مالکیت خصوصی دور از فرهنگ اشتراکی بوده و نزدیکتر به مالکیت خصوصی است. در فرهنگ ایران اگر کسی زمینی را آباد می کرد می توانست آنرا صاحب شود. این اصل ضروری برای جلب و جذب سرمایه و جبران عقب ماندگی های ایران است. امنیت سرمایه گذاری که ج.ا بصورت سیستماتیک آن را نقض کرده است.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت احزاب و آزادیهای مدنی و سیاسی است. احزاب برای قوت گرفتن در مقابل سلطۀ تام و تمام حاکمیتها در ایران نیازمند بخش خصوصی قوی هستند. تجربۀ احزابی از بخش تکنوکراسی ایران مانند حزب کارگزاران که در تلاقی سرمایه و تکنوکراسی و سیاست بودند منشا آثار مثبتی شدند. جریانی که تولید و مدیریت ثروت را بشناسد.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت گرفتن خرده فرهنگ ها در سرزمین ایران و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حاکمیت مرکزی است. هر ناحیه ای از ایران می تواند به دست نیروی انسانی بومی و سرمایه های ملی (منابع نفت و گاز و معدنی) به ثروت مولد دست پیدا کند. از این طریق تکثرگرایی فرهنگی و حفظ هویت رنگین کمانی ایران تقویت شده و یکسان سازی و حذف و سرکوب هویت های محلی و تسلط ایده ئولوژیک بر آنها ناممکن تر. ثروت بیشتر در دست دولت به توزیع عادلانه آن نخواهد انجامید.
دولت رفاه ملی و بخش خصوصی
اهتمام و توجه این متن به حفظ گوهر آزادی و دموکراسی در مقابل تمامیت خواهی دولت آینده ایران بوده است. هر چند ما مردم ایران خسته از بی عدالتی و بی طاقت از سلطۀ فقریم اما آنگاه که آزادی به محاق برود و دولت به خودکامگی دچار گردد عدالت هم سرابی بیش نیست. اگر عدالت ممکن باشد تنها از راه آزادی است. مع الاسف فقر و جمعیت روزافزون طبقۀ فرودست بیش از هر چیز جامعۀ ایران را برای رفاه و عدالت اجتماعی بی طاقت کرده است. سفره های خالی کمتر دغدغۀ توسعۀ متوازن خواهند داشت. با این حال به نظر می رسد آنچه بیش از همه در نظام سرمایه داری الیگاریشی ج.ا آزار دهنده بوده است نه اختلاف فاحش طبقاتی، بلکه فقر گسترده و نداشتن حداقل های یک زندگی نرمال برای دهک های پایین جامعه از یک سو و به علاوۀ آن ایجاد موقعیت های تبعیض آمیز در بستر مفهوم خودی و غیرخودی است. آنچه مهم است سطح زندگی و رفاه دهکهای پایین جامعه است و نه میزان اختلاف درآمد دهک های پایین و بالای جامعه. اگر دولت آیندۀ ایران بتواند از یک سو متولی امور رفاهی ملت مانند تحصیل رایگان، بیمه های اجتماعی و درمانی رایگان شود و از دیگر سو دست از بنگاه داری برداشته و به نقش قانونگذاری و اجرایی خود در جهت رشد بخش خصوصی واقعی (بدون اعمال هر گونه محدودیتی در مقابل آحاد ملت از هر قوم و مذهب و عقیده ای) و جذب سرمایه های خارجی بازگردد، آنگاه اولا دهک های پایین جامعه با فشار کمتری مواجه خواهند شد و ثانیا بخش خصوصی بار توسعه ایران را به دوش کشیده و با تولید ثروت و اشتغال به داد طبقۀ متوسط خواهد رسید.
🔹 در میانۀ انقلاب گفتگو کنیم.
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei pinned «📍لینک کانالهای دکتر سرگلزایی: یوتیوب کست باکس پادکست تلگرام تلگرام اینستاگرام فیسبوک سایت @drsargolzaei»
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️مسالمتآمیزترین مقاومت در ایران معاصر
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
امروز ۱۷ اسفند مصادف با هشتم مارس روز جهانیی زن است. در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نخستین حرکت جمعیی بزرگ زنان ایرانی علیه حجاب اجباری قبل از تشکیل رسمیی جمهوریی اسلامی آغاز شد.
هیچیک از نظامهای سیاسیی معاصر (نظام پهلوی و نظام جمهوریی اسلامی) فردیت و خودتعیینگریی زن ایرانی را بهرسمیت نشناختند. محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با خبرنگاری خارجی در حضور فرح گفت که زنان حتا در آشپزی هم موفق نبوده اند. چهرهی شرمزدهی فرح پهلوی بهعنوان یک زن در آن لحظه، مخاطب را خجالتزده میکند زیرا انسانیت و کرامت زن در آن سخنان نادیده گرفته شده بود.
از سوی دیگر، نظام پهلوی خواست او را بهنحو آمرانه نامستور کند و نظام جمهوریی اسلامی خواست او را بهنحو آمرانه مستورسازی کند.
اما زن کرامت و شان و مرتبی انسانی دارد و انتخاب او محترم است، خواه چادر را انتخاب کند خواه بیحجابی را. ما در وهلهی نخست باید به انتخاب زن عمیقا احترام بگذاریم. اما هیچکدام از نظامهای سیاسیی معاصر به انتخاب زن ایرانی، یعنی فردیت و خودتعیینگریی او احترام نگذاشتند.
زنان ایرانی از همان سال ۱۳۵۷ مقاومت علیه نادیده گرفتن کرامت و فردیت و انتخابشان را آغاز کردند و این مقاومت را در طول چند دهه ادامه دادند تا سرانجام با زن، زندهگی، آزادی مقاومتشان جهانی شد. این مسالمتآمیزترین و باحوصلهترین، و آرامترین شکل مقاومت اجتماعی بود که من سراغ دارم.
به نیکی به یاد دارم که دانشجوی دختری داشتم که میگفت: تا حالا سه بار توسط گشت ارشاد دستگیر شده. به شوخی گفتم: چه کاریه؟ چرا برادران گشت ارشاد رو اذیت میکنید؟! گفت: این دفاع از قلمروی انسانیی ما است و این دفاع ضروری است.
ما در عصر بینظیری زیست میکنیم: زن ایرانی در حال تبدیل شدن به یک سوژهی تحولخواه است. او در حال بروز عاملیت تاریخیی خود در ایران است. من در تمام تاریخ ایران چنین چیزی ندیده ام.
به زنان و مردان ایرانیی مدافع حقوق زنان این تحول بزرگ و نیز روز زن را تبریک عرض میکنم!
#زن
#روز_زن
#مقاومت_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
امروز ۱۷ اسفند مصادف با هشتم مارس روز جهانیی زن است. در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نخستین حرکت جمعیی بزرگ زنان ایرانی علیه حجاب اجباری قبل از تشکیل رسمیی جمهوریی اسلامی آغاز شد.
هیچیک از نظامهای سیاسیی معاصر (نظام پهلوی و نظام جمهوریی اسلامی) فردیت و خودتعیینگریی زن ایرانی را بهرسمیت نشناختند. محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با خبرنگاری خارجی در حضور فرح گفت که زنان حتا در آشپزی هم موفق نبوده اند. چهرهی شرمزدهی فرح پهلوی بهعنوان یک زن در آن لحظه، مخاطب را خجالتزده میکند زیرا انسانیت و کرامت زن در آن سخنان نادیده گرفته شده بود.
از سوی دیگر، نظام پهلوی خواست او را بهنحو آمرانه نامستور کند و نظام جمهوریی اسلامی خواست او را بهنحو آمرانه مستورسازی کند.
اما زن کرامت و شان و مرتبی انسانی دارد و انتخاب او محترم است، خواه چادر را انتخاب کند خواه بیحجابی را. ما در وهلهی نخست باید به انتخاب زن عمیقا احترام بگذاریم. اما هیچکدام از نظامهای سیاسیی معاصر به انتخاب زن ایرانی، یعنی فردیت و خودتعیینگریی او احترام نگذاشتند.
زنان ایرانی از همان سال ۱۳۵۷ مقاومت علیه نادیده گرفتن کرامت و فردیت و انتخابشان را آغاز کردند و این مقاومت را در طول چند دهه ادامه دادند تا سرانجام با زن، زندهگی، آزادی مقاومتشان جهانی شد. این مسالمتآمیزترین و باحوصلهترین، و آرامترین شکل مقاومت اجتماعی بود که من سراغ دارم.
به نیکی به یاد دارم که دانشجوی دختری داشتم که میگفت: تا حالا سه بار توسط گشت ارشاد دستگیر شده. به شوخی گفتم: چه کاریه؟ چرا برادران گشت ارشاد رو اذیت میکنید؟! گفت: این دفاع از قلمروی انسانیی ما است و این دفاع ضروری است.
ما در عصر بینظیری زیست میکنیم: زن ایرانی در حال تبدیل شدن به یک سوژهی تحولخواه است. او در حال بروز عاملیت تاریخیی خود در ایران است. من در تمام تاریخ ایران چنین چیزی ندیده ام.
به زنان و مردان ایرانیی مدافع حقوق زنان این تحول بزرگ و نیز روز زن را تبریک عرض میکنم!
#زن
#روز_زن
#مقاومت_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Prefrontalclub
درحالیکه هنوز بردهداری در آمریکا رواج داشت، خانم «فرانسیس رایت» (فنی رایت)، نویسندهی اسکاتلندی، یک جامعهٔ آرمانی را به نام «Nashoba» در ایالت تنسی آمریکا تأسیس کرد. هدف خانم رایت از تأسیس «ناشوبا» در سال ۱۸۲۴، فراهم کردن فرصت آموزش برای بردهها بود تا برای آزادی آمادگی پیدا کنند. سپس خانم رایت شروع به دفاع از حقوق زنان کرد.
رایت اعتقاد داشت زنان برای استقلال بیشتر باید بیشتر تحصیل کنند و کمتر به کلیسا بروند. او از حقوق برابر و حق جلوگیری از بارداری برای زنان دفاع میکرد.
برگرفته از کتاب: «درآمدی تصویری بر فمینیسم»
نشر ثالث؛ نوشته: «کاتیا جنیناتی - جودی گراوز»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
رایت اعتقاد داشت زنان برای استقلال بیشتر باید بیشتر تحصیل کنند و کمتر به کلیسا بروند. او از حقوق برابر و حق جلوگیری از بارداری برای زنان دفاع میکرد.
برگرفته از کتاب: «درآمدی تصویری بر فمینیسم»
نشر ثالث؛ نوشته: «کاتیا جنیناتی - جودی گراوز»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
Forwarded from Prefrontalclub
مایکل کافمن، مؤسس کمپین «روبان سفید»، (کارزار مردان مخالف خشونت علیه زنان) میگوید: «علل روانشناختی خشونتورزی در مردان هر قدر هم پیچیده باشند، خشونت علیه زنان نمیتوانست ادامه پیدا کند اگر، سنتهای اجتماعی، قوانین عُرفی، نیروهای انتظامی و آموزههای مذهبی بهصورت آشکار و پنهان به این خشونت چراغ سبز نشان نمیدادند.»
کتاب: «فمینیسم و مردان»
نشر چترنگ؛ نوشته:«نیک ون در گاگ»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
کتاب: «فمینیسم و مردان»
نشر چترنگ؛ نوشته:«نیک ون در گاگ»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
Forwarded from "ابرهای تاریک" اشکان دانشمند (Ashkan GhD)
هیچ طنابی نفسم را نخواهد گرفت
تا تو زیر پایم را خالی نکنی
#شعر
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
تا تو زیر پایم را خالی نکنی
#شعر
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔴 راهاندازی صفحهای برای آموزش سلامت جنسی برای نوجوانان
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
4_5787497100266704410.pdf
275.8 KB
پیشنویس لایحهی حقوقی زنان:
https://www.iwbr.org/general-9
https://www.iwbr.org/general-9
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
نام کتاب: تغییر نویسنده: دیمن سنتولا- ۲۰۲۱ پیشگفتار علم شبکهها مطالعه چگونگی گسترش است. چگونه ارتباطاتی که ما با افراد اطراف خود ایجاد می کنیم بر نحوه حرکت بیماری ها، ایده ها، گرایش ها و رفتارها در جوامع و در سراسر جهان تأثیر می گذارد؟ در بهار 2020، زمانی…
کتاب تغییر از دیمن سنتولا
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامه:
الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما ایدۀ او درجامعۀ پزشکی با تحقیر روبرو شد. او توسط همکارانش مورد تمسخر قرار گرفت، از کارش و از دپارتمان جراحی قلب و عروق اخراج شد. سی سال بعد، فورسمن در شهر کوچکی در تپه های دورافتادۀ آلمان به عنوان اورولوژیست کار می کرد. یک شب در میخانۀ محلی، او با تماس تلفنی خبرهای شگفت انگیزی دریافت کرد: کشف قدیمی او برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی 1957 شده بود. امروزه از کاتتریزاسیون قلبی در تمامی بیمارستان های بزرگ دنیا استفاده می شود. چگونه نوآوری نامطلوب فورسمن به یکی از پذیرفتهشدهترین روشها در علم پزشکی تبدیل شد؟
ب- در سال 1986، شهروندان آمریکایی میتوانستند به دلیل داشتن ماریجوانا تا پنج سال زندانی شوند - حکم زندانی که برای همیشه چشمانداز افراد را برای موفقیت مالی، ازدواج و حتی مشارکت سیاسی تغییر میدهد. امروزه، ویترین فروشگاهها در مراکز خرید، ماریجوانا را آشکارا به فروش میرسانند و مالیاتهای فدرال را بابت عواید آن میپردازند. چگونه رفتاری که هم غیرقانونی بود و هم به عنوان انحراف اجتماعی تلقی میشد، آنقدر قابل قبول شد که فروشندگان مواد مخدر که قبلاً انگ میخوردند، بخشی از جریان رسمی جامعۀ تجاری آمریکا شدند؟
ج- در سال 2011 گوگل ابزار جدید رسانۀ اجتماعی خود گوگل پلاس را راه اندازی کرد. گوگل بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان داشت، اما این شرکت در تلاش بود تا تسلط خود را در بازار موتورهای جستجو به بازار رسانه های اجتماعی انتقال دهد. اما گوگل پلاس در سال 2019 مجبور شد درهای خود را ببندد. در همین دوره استارت آپ اینستاگرام وارد عرصه شد. در عرض دو ماه به یک میلیون کاربر رسید. در عرض هجده ماه، این شرکت توسط فیس بوک به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری شد و تا سال 2019 اینستاگرام به یکی از بسترهای اصلی در میان کاربران رسانه های اجتماعی تبدیل شد. گوگل چه اشتباهی کرد؟ و چگونه اینستاگرام، با منابع کمتر و زمان کمتر با موتورهای جستجوگر برتر رقابت کرد؟
د- در آوریل 2012، هشتگ #BlackLivesMatter در واکنش به تبرئۀ مردی که به تریون مارتین سیاهپوست هفده ساله شلیک کرد و او را کشت، برای اولین بار در رسانه های اجتماعی پست شد. تا دو سال بعد، چندین مورد مرگ مردان و زنان آمریکایی آفریقایی تبار توسط پلیس در اخبار و رسانه های اجتماعی گزارش شد، اما تا ژوئن 2014 این هشتگ تنها ششصد بار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، دو ماه بعد، مرگ مایکل براون هجده ساله در فرگوسن، میسوری انقلابی را به راه انداخت و این هشتگ در عرض چند ماه، بیش از یک میلیون بار مورد استفاده قرار گرفت و یک جنبش ملی برای اعتراض به خشونت پلیس ایجاد کرد. شش سال پس از آن، در واکنش به قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، #BlackLivesMatter بار دیگر با اعتراضات همبستگی در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان و قوانین فدرال جدید برای کاهش خشونت پلیس به جریان افتاد و این بار به یک پدیده جهانی تبدیل شد. چه اتفاقی افتاد که پس از دههها نادیده گرفتن خشونت پلیس، این بار خشونت پلیس منجر به یک جنبش مردمی قدرتمند و خودسازمانده شد؟
این کتاب در مورد تغییر است. در مورد این که تغییر چگونه کار می کند و چرا اغلب شکست می خورد. این کتاب در مورد گسترش نوآوری های مطرود، موفقیت جنبش های حاشیه ای، پذیرش ایدههای نامطلوب، و پیروزی باورهای جدید بحث برانگیز است. این کتاب در مورد استراتژی هایی است که به موفقیت تحولات و انقلاب ها کمک میکند. همۀ این داستانهای موفقیت یک چیز مشترک دارند ایدههای جدیدی که هستهای رادیکال داشتند همگی از طریق شبکههای اجتماعی گسترش یافتند.
من دیدگاه منحصر به فردی در مورد این سؤالات دارم زیرا من یک جامعهشناس هستم که علم شبکه های اجتماعی را مطالعه میکنم. در طول چند دهه گذشته، ایدههای من به شکل گیری این زمینه جدید کمک کرده است. در پاییز 2002، من یک سری پژوهشها انجام دادم که درک علمی ما از شبکههای اجتماعی را تغییر دادند. من روش جدیدی را برای مطالعۀ چگونگی گسترش تغییرات آغاز کردم. بینشهای بهدستآمده به توضیح این که چرا پیشبینی تغییرات اجتماعی دشوار است و چه عواملی ایدههای قابل اعتماد ما را در مورد این که کدام استراتژیها کار میکنند و کدام استراتژیها شکست خواهند خورد، مخدوش میکنند، کمک کرده است.
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامه:
الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما ایدۀ او درجامعۀ پزشکی با تحقیر روبرو شد. او توسط همکارانش مورد تمسخر قرار گرفت، از کارش و از دپارتمان جراحی قلب و عروق اخراج شد. سی سال بعد، فورسمن در شهر کوچکی در تپه های دورافتادۀ آلمان به عنوان اورولوژیست کار می کرد. یک شب در میخانۀ محلی، او با تماس تلفنی خبرهای شگفت انگیزی دریافت کرد: کشف قدیمی او برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی 1957 شده بود. امروزه از کاتتریزاسیون قلبی در تمامی بیمارستان های بزرگ دنیا استفاده می شود. چگونه نوآوری نامطلوب فورسمن به یکی از پذیرفتهشدهترین روشها در علم پزشکی تبدیل شد؟
ب- در سال 1986، شهروندان آمریکایی میتوانستند به دلیل داشتن ماریجوانا تا پنج سال زندانی شوند - حکم زندانی که برای همیشه چشمانداز افراد را برای موفقیت مالی، ازدواج و حتی مشارکت سیاسی تغییر میدهد. امروزه، ویترین فروشگاهها در مراکز خرید، ماریجوانا را آشکارا به فروش میرسانند و مالیاتهای فدرال را بابت عواید آن میپردازند. چگونه رفتاری که هم غیرقانونی بود و هم به عنوان انحراف اجتماعی تلقی میشد، آنقدر قابل قبول شد که فروشندگان مواد مخدر که قبلاً انگ میخوردند، بخشی از جریان رسمی جامعۀ تجاری آمریکا شدند؟
ج- در سال 2011 گوگل ابزار جدید رسانۀ اجتماعی خود گوگل پلاس را راه اندازی کرد. گوگل بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان داشت، اما این شرکت در تلاش بود تا تسلط خود را در بازار موتورهای جستجو به بازار رسانه های اجتماعی انتقال دهد. اما گوگل پلاس در سال 2019 مجبور شد درهای خود را ببندد. در همین دوره استارت آپ اینستاگرام وارد عرصه شد. در عرض دو ماه به یک میلیون کاربر رسید. در عرض هجده ماه، این شرکت توسط فیس بوک به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری شد و تا سال 2019 اینستاگرام به یکی از بسترهای اصلی در میان کاربران رسانه های اجتماعی تبدیل شد. گوگل چه اشتباهی کرد؟ و چگونه اینستاگرام، با منابع کمتر و زمان کمتر با موتورهای جستجوگر برتر رقابت کرد؟
د- در آوریل 2012، هشتگ #BlackLivesMatter در واکنش به تبرئۀ مردی که به تریون مارتین سیاهپوست هفده ساله شلیک کرد و او را کشت، برای اولین بار در رسانه های اجتماعی پست شد. تا دو سال بعد، چندین مورد مرگ مردان و زنان آمریکایی آفریقایی تبار توسط پلیس در اخبار و رسانه های اجتماعی گزارش شد، اما تا ژوئن 2014 این هشتگ تنها ششصد بار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، دو ماه بعد، مرگ مایکل براون هجده ساله در فرگوسن، میسوری انقلابی را به راه انداخت و این هشتگ در عرض چند ماه، بیش از یک میلیون بار مورد استفاده قرار گرفت و یک جنبش ملی برای اعتراض به خشونت پلیس ایجاد کرد. شش سال پس از آن، در واکنش به قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، #BlackLivesMatter بار دیگر با اعتراضات همبستگی در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان و قوانین فدرال جدید برای کاهش خشونت پلیس به جریان افتاد و این بار به یک پدیده جهانی تبدیل شد. چه اتفاقی افتاد که پس از دههها نادیده گرفتن خشونت پلیس، این بار خشونت پلیس منجر به یک جنبش مردمی قدرتمند و خودسازمانده شد؟
این کتاب در مورد تغییر است. در مورد این که تغییر چگونه کار می کند و چرا اغلب شکست می خورد. این کتاب در مورد گسترش نوآوری های مطرود، موفقیت جنبش های حاشیه ای، پذیرش ایدههای نامطلوب، و پیروزی باورهای جدید بحث برانگیز است. این کتاب در مورد استراتژی هایی است که به موفقیت تحولات و انقلاب ها کمک میکند. همۀ این داستانهای موفقیت یک چیز مشترک دارند ایدههای جدیدی که هستهای رادیکال داشتند همگی از طریق شبکههای اجتماعی گسترش یافتند.
من دیدگاه منحصر به فردی در مورد این سؤالات دارم زیرا من یک جامعهشناس هستم که علم شبکه های اجتماعی را مطالعه میکنم. در طول چند دهه گذشته، ایدههای من به شکل گیری این زمینه جدید کمک کرده است. در پاییز 2002، من یک سری پژوهشها انجام دادم که درک علمی ما از شبکههای اجتماعی را تغییر دادند. من روش جدیدی را برای مطالعۀ چگونگی گسترش تغییرات آغاز کردم. بینشهای بهدستآمده به توضیح این که چرا پیشبینی تغییرات اجتماعی دشوار است و چه عواملی ایدههای قابل اعتماد ما را در مورد این که کدام استراتژیها کار میکنند و کدام استراتژیها شکست خواهند خورد، مخدوش میکنند، کمک کرده است.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
4_6050722460288945361.pdf
🔹 نسخهی انگلیسی کتاب تغییر