Forwarded from Cafe sz
من بچه که بودم اصلا پهلوون نبودم. برعکس لاغر و قد کوتاه و نازک و نارنجی بودم و حتی وقتی دو نفر دیگه سر هم داد میزدن قلبم تند تند میزد. واسه همین عاشق اون فامیلمون بودم که بهم لقب "پهلوون" رو داده بود! همیشه پشت پنجره مینشست و همینکه از ماشین پیاده میشدم ، صدای خشدار و کلفتش رو از پشت پنجره میشنیدم که داد میزد:«سلام پهلووووون!»
همینکه میگفت پهلوون، قند تو دلم آب میشد. من یواشکی خیلی دوسش داشتم! یعنی نمیدونستم که میدونه که چقدر دوسش دارم یا نه. نه تنها به منِ ریقو میگفت پهلوون، بلکه هروقت میفهمید داری نگاهش میکنی، بهت لبخند میزد. یه فندک طلایی رنگ هم داشت که وقتی درش رو باز میکرد و میخواست باهاش سیگارش رو روشن کنه، آهنگ "لاو استوری" رو پخش میکرد. چون سیگار زیاد میکشید، از دور و برش همش صدای لاو استوری میومد! همین بود که من یواشکی سیگاری ها رو هم دوست داشتم! چون سیگاری ها من رو یاد کسی مینداختن که لبخند میزد و بهم میگفت پهلوون! مثل همون روباه شازده کوچولو که میگفت گندمزارها رو دوست داره چون یاد موهای شازده کوچولو میندازنش. با اینکه سیگار ذاتا چیز خوشبویی نیست اما من هیچوقت از بوش بدم نمیومد و با اینکه عامل اصلی سرطانه هیچوقت ازش نترسیدم!
همهی اینها دست به دست هم داد که وقتی احمد کوچولو بهم گفت که من رو از طلا، بز طلایی رنگش ، هم بیشتر دوست داره ، دلم خالی شد و یک دلشورهی بی شرفی افتاد تو روحم. سر تا پام رو بردم زیر میکروسکوپ. تمام رفتار هایی که جلوی احمد انجام دادم رو مرور کردم. تمام حرف هام رو. یادم اومد یکبار وقتی احمد دور و برم داشت بازی میکرد ، به دوستم میگفتم که توی مدرسه درسم افتضاح بوده. ترسیدم. از فرداش تا سر و کلهی احمد پیدا میشد ، خودم رو میزدم به کتاب خوندن. سعی میکردم هروقت نگاهم میکنه بخندم و هر وقت دور و برم میپلکید معذب میشدم. چون فکر میکردم وقتی یک بچه آدم رو دوست داشته باشه، خیلی مسئولیت گندهای میفته روی دوش آدم! وقتی یک بچه آدم رو دوست داشته باشه ، یک سرنوشت به پای آدم گره میخوره!
📸📝سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
همینکه میگفت پهلوون، قند تو دلم آب میشد. من یواشکی خیلی دوسش داشتم! یعنی نمیدونستم که میدونه که چقدر دوسش دارم یا نه. نه تنها به منِ ریقو میگفت پهلوون، بلکه هروقت میفهمید داری نگاهش میکنی، بهت لبخند میزد. یه فندک طلایی رنگ هم داشت که وقتی درش رو باز میکرد و میخواست باهاش سیگارش رو روشن کنه، آهنگ "لاو استوری" رو پخش میکرد. چون سیگار زیاد میکشید، از دور و برش همش صدای لاو استوری میومد! همین بود که من یواشکی سیگاری ها رو هم دوست داشتم! چون سیگاری ها من رو یاد کسی مینداختن که لبخند میزد و بهم میگفت پهلوون! مثل همون روباه شازده کوچولو که میگفت گندمزارها رو دوست داره چون یاد موهای شازده کوچولو میندازنش. با اینکه سیگار ذاتا چیز خوشبویی نیست اما من هیچوقت از بوش بدم نمیومد و با اینکه عامل اصلی سرطانه هیچوقت ازش نترسیدم!
همهی اینها دست به دست هم داد که وقتی احمد کوچولو بهم گفت که من رو از طلا، بز طلایی رنگش ، هم بیشتر دوست داره ، دلم خالی شد و یک دلشورهی بی شرفی افتاد تو روحم. سر تا پام رو بردم زیر میکروسکوپ. تمام رفتار هایی که جلوی احمد انجام دادم رو مرور کردم. تمام حرف هام رو. یادم اومد یکبار وقتی احمد دور و برم داشت بازی میکرد ، به دوستم میگفتم که توی مدرسه درسم افتضاح بوده. ترسیدم. از فرداش تا سر و کلهی احمد پیدا میشد ، خودم رو میزدم به کتاب خوندن. سعی میکردم هروقت نگاهم میکنه بخندم و هر وقت دور و برم میپلکید معذب میشدم. چون فکر میکردم وقتی یک بچه آدم رو دوست داشته باشه، خیلی مسئولیت گندهای میفته روی دوش آدم! وقتی یک بچه آدم رو دوست داشته باشه ، یک سرنوشت به پای آدم گره میخوره!
📸📝سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
Telegram
Cafe sz
این خاک مال ماست :عکسها و سفرنامه های سهیل و دوربینش ، موسیقی و ادبیات🌿☮️
instagram: soheil.sz
ارتباط با من:
@soheil_sargolzayi
instagram: soheil.sz
ارتباط با من:
@soheil_sargolzayi
مصاحبه
#مصاحبه
#کار_روشنفکری_به_مثابه_بندبازی
ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ۱۲۱ – خردادماه ۱۳۹۹
گفتوگو با دکتر محمدرضا سرگلزایی پیرامون کار روشنفکری و نسبت آن با سلبریتی بودن/ شدن
مصاحبه کنندهها: طراوت واحدی – علی ورامینی
دکتر محمدرضا ســرگلزایی، روانپزشــک، سالهاست که دیگر کار بالینی انجام نمیدهــد و تمام وقت خود را مصــروف کار روشــنفکری میکند، البتــه با تخصص خــودش. کتــاب مینویســد؛ درسگفتارهــای متعدد برگزار میکند؛ به نقــد فیلم میپردازد و حضوری پررنگ در حوزهی اجتماعی دارد. کار او البته از همکارانش در دانشــگاههای علوم پزشکی و بخشهای روانپزشکی سختتر است؛ از این جهت که با طیف مخاطبان بسیاری در ارتباط اســت که همه دانشجوی روانپزشــکی و روانشناسی نیســتند و اینکه باید مباحــث را برای این مخاطبان ساده کند؛ (به قول انیشتین: «نه سادهتر!»). خودش معتقد است که این کار بندبازی است. بندی که یک سوی آن ابتذال اســت و سوی دیگرش مباحثی که فقط به کار حلقههای خاص دانشــگاهی و نخبــگان میخورد.
با او در این باره صحبت کردیم؛ اینکه روشــنفکر در وضعیت کنونی چگونه میتواند روی این بند راه برود و البته تمایز روشــنفکر با سلبریتی چیســت؟ دکتر سرگلزایی در اینباره میگوید: «روشــنفکران قرار نیست از اصول خود عدول کنند، این همانجایی است که روشنفکر برخلاف سایر سلبریتیها نقشــی انتحاری دارد، ولی در عینحال، قرار هم نیست اصول ما چنان متحجّر و انعطافناپذیر باشد که نتوانیم با زبان مردم بازار سخن بگوییم.»
جناب دکتر دربارۀ پدیدۀ سلبریتیها خصوصاً بعد از اینستاگرام یک نکته وجود دارد و آن اینکه اساساً شما میتوانید هیچ هنر و حتی استعداد خاصی نداشته باشید اما از هر هنرمندی (که او هم قصد سلبریتیشدن داشته باشد) سلبریتیتر و مشهورتر شوید. به نظر شما چرا مردم به چنین کسانی اقبال عمومی نشان میدهند؟ این را از رویکرد روانشناختی بیشتر میتوان بررسی کرد یا فرهنگی-اجتماعی؟ از این بابت برایم سؤال است که اگر با کهنالگوهای پرستش و ستایش هم بخواهیم بررسی کنیم و بگوئیم در قدیم مردم اسطورهها را ستایش میکردند و امروز سلبریتیها را، میبینیم که بعضی سلبریتیها مطلقا هیچ ویژگی خارقالعادهای ندارند و شاید این تحلیل به بنبست برسد.
به نظر من، درباره «جریان سلبریتیمحوری» جامعهی امروز ما، «نظریۀ طبقۀ تنآسای» «وبلِن» بهترین توضیح برای آن است. میدانید که «تورشتاین وبلِن» در ۱۹۲۴ در آمریکا کتاب «نظریۀ طبقۀ تنآسا» را نوشت و در آن کتاب گفت «طبقۀ نوکیسه» که بهدلیل تغییرات اجتماعی ناگهانی با اقتصاد رانتی و مافیایی به ثروت بزرگی رسیده، به این دلیل که جایگاه و پایگاه اجتماعی قویای ندارد، میخواهد پایگاه اجتماعیِ نداشتۀ خود را، از طریق پول بهدست آورد، پس شروع میکند به مصرف نمایشی و فراغت نمایشی؛ به این معنی که کالاهای لاکچری و تفریحات لاکچری را میخرد و به نمایش میگذارد.
فرضاً اگر میتواند یک فنجان قهوه را پانزده هزار تومان بخرد، به کافیشاپی میرود که همان را پنجاه هزار تومان بفروشند، اما آن کافه عنوان وی.آی.پی داشته باشد. بعد هم از قهوه و کافیشاپ و مرکز خریدی که به آنجا رفته عکس میگیرد و داخل اینستاگرام میگذارد. چنین فردی اعتبارش را با نمایش پول زیادش به دست میآورد، چون میخواهد بگوید آنچه را مردم به آن علاقه دارند و آرزو دارند، را زندگی میکند.
زندگی چنین اشخاصی برای بیشتر مردم تماشایی است، زیرا آنها در رؤیاهای مردم و در بهشت روی زمین زندگی میکنند. در کتب دینی در وصف بهشت گفته شده که خوردنیها و نوشیدنیهای رنگارنگ و جفتهای رنگارنگ در آن است و فضایی است پر از دُر و یاقوت و تلألؤ و درخشش، مصداق زمینی این بهشت در فضاهای لاکچری تجلّی میکند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مصاحبه لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (لطفا برای ورود به وبسایت از فیلترشکن استفاده کنید.)
از اینجا بخوانید
#مصاحبه
#کار_روشنفکری_به_مثابه_بندبازی
ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ۱۲۱ – خردادماه ۱۳۹۹
گفتوگو با دکتر محمدرضا سرگلزایی پیرامون کار روشنفکری و نسبت آن با سلبریتی بودن/ شدن
مصاحبه کنندهها: طراوت واحدی – علی ورامینی
دکتر محمدرضا ســرگلزایی، روانپزشــک، سالهاست که دیگر کار بالینی انجام نمیدهــد و تمام وقت خود را مصــروف کار روشــنفکری میکند، البتــه با تخصص خــودش. کتــاب مینویســد؛ درسگفتارهــای متعدد برگزار میکند؛ به نقــد فیلم میپردازد و حضوری پررنگ در حوزهی اجتماعی دارد. کار او البته از همکارانش در دانشــگاههای علوم پزشکی و بخشهای روانپزشکی سختتر است؛ از این جهت که با طیف مخاطبان بسیاری در ارتباط اســت که همه دانشجوی روانپزشــکی و روانشناسی نیســتند و اینکه باید مباحــث را برای این مخاطبان ساده کند؛ (به قول انیشتین: «نه سادهتر!»). خودش معتقد است که این کار بندبازی است. بندی که یک سوی آن ابتذال اســت و سوی دیگرش مباحثی که فقط به کار حلقههای خاص دانشــگاهی و نخبــگان میخورد.
با او در این باره صحبت کردیم؛ اینکه روشــنفکر در وضعیت کنونی چگونه میتواند روی این بند راه برود و البته تمایز روشــنفکر با سلبریتی چیســت؟ دکتر سرگلزایی در اینباره میگوید: «روشــنفکران قرار نیست از اصول خود عدول کنند، این همانجایی است که روشنفکر برخلاف سایر سلبریتیها نقشــی انتحاری دارد، ولی در عینحال، قرار هم نیست اصول ما چنان متحجّر و انعطافناپذیر باشد که نتوانیم با زبان مردم بازار سخن بگوییم.»
جناب دکتر دربارۀ پدیدۀ سلبریتیها خصوصاً بعد از اینستاگرام یک نکته وجود دارد و آن اینکه اساساً شما میتوانید هیچ هنر و حتی استعداد خاصی نداشته باشید اما از هر هنرمندی (که او هم قصد سلبریتیشدن داشته باشد) سلبریتیتر و مشهورتر شوید. به نظر شما چرا مردم به چنین کسانی اقبال عمومی نشان میدهند؟ این را از رویکرد روانشناختی بیشتر میتوان بررسی کرد یا فرهنگی-اجتماعی؟ از این بابت برایم سؤال است که اگر با کهنالگوهای پرستش و ستایش هم بخواهیم بررسی کنیم و بگوئیم در قدیم مردم اسطورهها را ستایش میکردند و امروز سلبریتیها را، میبینیم که بعضی سلبریتیها مطلقا هیچ ویژگی خارقالعادهای ندارند و شاید این تحلیل به بنبست برسد.
به نظر من، درباره «جریان سلبریتیمحوری» جامعهی امروز ما، «نظریۀ طبقۀ تنآسای» «وبلِن» بهترین توضیح برای آن است. میدانید که «تورشتاین وبلِن» در ۱۹۲۴ در آمریکا کتاب «نظریۀ طبقۀ تنآسا» را نوشت و در آن کتاب گفت «طبقۀ نوکیسه» که بهدلیل تغییرات اجتماعی ناگهانی با اقتصاد رانتی و مافیایی به ثروت بزرگی رسیده، به این دلیل که جایگاه و پایگاه اجتماعی قویای ندارد، میخواهد پایگاه اجتماعیِ نداشتۀ خود را، از طریق پول بهدست آورد، پس شروع میکند به مصرف نمایشی و فراغت نمایشی؛ به این معنی که کالاهای لاکچری و تفریحات لاکچری را میخرد و به نمایش میگذارد.
فرضاً اگر میتواند یک فنجان قهوه را پانزده هزار تومان بخرد، به کافیشاپی میرود که همان را پنجاه هزار تومان بفروشند، اما آن کافه عنوان وی.آی.پی داشته باشد. بعد هم از قهوه و کافیشاپ و مرکز خریدی که به آنجا رفته عکس میگیرد و داخل اینستاگرام میگذارد. چنین فردی اعتبارش را با نمایش پول زیادش به دست میآورد، چون میخواهد بگوید آنچه را مردم به آن علاقه دارند و آرزو دارند، را زندگی میکند.
زندگی چنین اشخاصی برای بیشتر مردم تماشایی است، زیرا آنها در رؤیاهای مردم و در بهشت روی زمین زندگی میکنند. در کتب دینی در وصف بهشت گفته شده که خوردنیها و نوشیدنیهای رنگارنگ و جفتهای رنگارنگ در آن است و فضایی است پر از دُر و یاقوت و تلألؤ و درخشش، مصداق زمینی این بهشت در فضاهای لاکچری تجلّی میکند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مصاحبه لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (لطفا برای ورود به وبسایت از فیلترشکن استفاده کنید.)
از اینجا بخوانید
دکتر محمد رضا سرگلزایی
@sorooshemewlana
✨✨
💢انواع تعریف از معنویت
🌾گزیدهای از سخنان دکتر محمدرضا سرگلزایی در همایش "رسول آفتاب"؛ سروش مولانا، ۱۳۹۶
#سروش_مولانا
#رسول_آفتاب
#محمدرضا_سرگلزایی
@sorooshemewlana
💢انواع تعریف از معنویت
🌾گزیدهای از سخنان دکتر محمدرضا سرگلزایی در همایش "رسول آفتاب"؛ سروش مولانا، ۱۳۹۶
#سروش_مولانا
#رسول_آفتاب
#محمدرضا_سرگلزایی
@sorooshemewlana
#کارگاه_آنلاین
"کارگاه عملی رهایی از عادتها"
👈 آفلاین، آنلاین
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی
روانپزشک
محورها:
عادت و رفتار
عادت و باور
عادت و هویت
.
👈 ۸ ساعت👉
.
👩🎓ارائه گواهی از کلینیک هنر زندگی، صاحب امتیاز جناب آقای دکتر مداحی (بنیانگذار سازمان نظام روانشناسی)
.
پرداخت در سایت :
http://salimpsy.com
جهت اطلاعات بیشتر پیام به واتساپ یا از طریق تماس تلفنی به شماره
09120064856
@drsargolzaei
"کارگاه عملی رهایی از عادتها"
👈 آفلاین، آنلاین
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی
روانپزشک
محورها:
عادت و رفتار
عادت و باور
عادت و هویت
.
👈 ۸ ساعت👉
.
👩🎓ارائه گواهی از کلینیک هنر زندگی، صاحب امتیاز جناب آقای دکتر مداحی (بنیانگذار سازمان نظام روانشناسی)
.
پرداخت در سایت :
http://salimpsy.com
جهت اطلاعات بیشتر پیام به واتساپ یا از طریق تماس تلفنی به شماره
09120064856
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
سلام آقای دکتر
من پسر ۲۱ ساله هستم و چند سالی میشه خودارضایی میکنم. چندین بار برای ترک اون تلاش کردم ولی موفق نشدم، تصمیم گرفتم این بار اصولی و با شجاعت بیشتر این کار رو انجام بدم، راه کار شما برای ترک چی هست؟ یکی از موضوعاتی که باعث افسردگی من شده عوارض اون هست و بیشتر کمسویی چشم و ریزش و نازک شدن مو. آیا عوارض اون بعد از ترک از بین میره یا نه؟ به طور مثال ریزش مو یا عوارض دیگر. باید دارو مصرف کنم؟ چه دارویی؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
این که خودارضایی باعث کم سویی چشم یا ریزش مو شود در کتابهای مرجع روانپزشکی تأیید نشده است، از حیث فیزیولوژی تفاوتی بین سکس با دیگری و خودارضایی وجود ندارد، بنابراین ما فقط زمانی خودارضایی را درمان میکنیم که کیفیت وسواسی (مزاحم، پیشرونده، غیرارادی و به هم زنندهٔ روال زندگی اجتماعی) پیدا کند.
برای کنترل وسواس خودارضایی (compulsive masturbation) از «درمان شناختی-رفتاری» استفاده میشود. در مواردی هم، همچون هر نوع وسواس دیگر، از دارو استفاده میکنیم. برای دریافت این برنامههای درمانی میتوانید به روانپزشک یا روانشناس بالینی مراجعه فرمایید.
پیشنهاد میکنم برای کسب اطلاعات علمی در زمینهٔ رفتار جنسی، فایلهای صوتی و اسلایدهای درسگفتار بنده راجع به «رفتار جنسی/سکستراپی» را تهیه و گوش کنید. همچنین برای اطلاع از رفتارهای وسواسی و شیوههای کنترل آنها فایل های صوتی «آسیبشناسی روانی اضطراب/وسواس/اعتیاد» را گوش کنید. این فایلهای صوتی و اسلایدها را میتوانید از مؤسسهٔ آفتابمهر تهیه کنید. تلفن این مؤسسه 02188109349 است.
تندرست و سربلند باشید.
@drsargolzaei
❓پرسش:
سلام آقای دکتر
من پسر ۲۱ ساله هستم و چند سالی میشه خودارضایی میکنم. چندین بار برای ترک اون تلاش کردم ولی موفق نشدم، تصمیم گرفتم این بار اصولی و با شجاعت بیشتر این کار رو انجام بدم، راه کار شما برای ترک چی هست؟ یکی از موضوعاتی که باعث افسردگی من شده عوارض اون هست و بیشتر کمسویی چشم و ریزش و نازک شدن مو. آیا عوارض اون بعد از ترک از بین میره یا نه؟ به طور مثال ریزش مو یا عوارض دیگر. باید دارو مصرف کنم؟ چه دارویی؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
این که خودارضایی باعث کم سویی چشم یا ریزش مو شود در کتابهای مرجع روانپزشکی تأیید نشده است، از حیث فیزیولوژی تفاوتی بین سکس با دیگری و خودارضایی وجود ندارد، بنابراین ما فقط زمانی خودارضایی را درمان میکنیم که کیفیت وسواسی (مزاحم، پیشرونده، غیرارادی و به هم زنندهٔ روال زندگی اجتماعی) پیدا کند.
برای کنترل وسواس خودارضایی (compulsive masturbation) از «درمان شناختی-رفتاری» استفاده میشود. در مواردی هم، همچون هر نوع وسواس دیگر، از دارو استفاده میکنیم. برای دریافت این برنامههای درمانی میتوانید به روانپزشک یا روانشناس بالینی مراجعه فرمایید.
پیشنهاد میکنم برای کسب اطلاعات علمی در زمینهٔ رفتار جنسی، فایلهای صوتی و اسلایدهای درسگفتار بنده راجع به «رفتار جنسی/سکستراپی» را تهیه و گوش کنید. همچنین برای اطلاع از رفتارهای وسواسی و شیوههای کنترل آنها فایل های صوتی «آسیبشناسی روانی اضطراب/وسواس/اعتیاد» را گوش کنید. این فایلهای صوتی و اسلایدها را میتوانید از مؤسسهٔ آفتابمهر تهیه کنید. تلفن این مؤسسه 02188109349 است.
تندرست و سربلند باشید.
@drsargolzaei
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ معنا و اصالت در عصر مدرن
🔺کارگاه مجازی "جستجوی معنا و اصالت در عصر برندها"
👤مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی
⏳جمعه ۲۴ مردادماه، ساعت ۱۷:۰۰ الی ۲۰:۰۰
🗞 با اعطای گواهینامه
📌شرکت در این کارگاه مجازی👇
💎@rumi_ir_bot
🌐https://lms.rumi.ir
📌 اطلاعات بیشتر👇
👤@rumi_lms_support
☎️ 021-️88253719
@sorooshemewlana
🔺کارگاه مجازی "جستجوی معنا و اصالت در عصر برندها"
👤مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی
⏳جمعه ۲۴ مردادماه، ساعت ۱۷:۰۰ الی ۲۰:۰۰
🗞 با اعطای گواهینامه
📌شرکت در این کارگاه مجازی👇
💎@rumi_ir_bot
🌐https://lms.rumi.ir
📌 اطلاعات بیشتر👇
👤@rumi_lms_support
☎️ 021-️88253719
@sorooshemewlana
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
سلام خدمت آقای دکتر بزرگوار
لطفا نظرتون رو راجع به درمانهای موج سوم مثل اکت و شفقت بفرمایید؟نظرتون راجع به کارآمد بودن یا نبودنشون چیه؟ و آیا در درمان اختلالات مزمن اثربخش هستند؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
نظر کلّی بنده دربارهٔ روشهای مختلف رواندرمانی این است:
هیچ روش درمانی نیست که به درد هیچکس نخورد،
هیچ روش درمانی نیست که به درد همه بخورد،
خِرَد درمانگری این است که بدانیم کدام درمان برای کدام شخص در کدام موقعیت بیشترین فایده و کمترین هزینه را دارد؛ تنها درمانگرانی به این خِرَد دست مییابند که در قید یک رویکرد درمانی گیر نکرده باشند و نسبت به هیچ رویکردی تعصّب نداشته باشند زیرا به قول آبراهام مازلو اگر تنها ابزار ما یک چکش باشد تمایل پیدا میکنیم همه را به شکل میخ ببینیم!
سبز باشید.
Drsargolzaei.com
@drsargolzaei
❓پرسش:
سلام خدمت آقای دکتر بزرگوار
لطفا نظرتون رو راجع به درمانهای موج سوم مثل اکت و شفقت بفرمایید؟نظرتون راجع به کارآمد بودن یا نبودنشون چیه؟ و آیا در درمان اختلالات مزمن اثربخش هستند؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
نظر کلّی بنده دربارهٔ روشهای مختلف رواندرمانی این است:
هیچ روش درمانی نیست که به درد هیچکس نخورد،
هیچ روش درمانی نیست که به درد همه بخورد،
خِرَد درمانگری این است که بدانیم کدام درمان برای کدام شخص در کدام موقعیت بیشترین فایده و کمترین هزینه را دارد؛ تنها درمانگرانی به این خِرَد دست مییابند که در قید یک رویکرد درمانی گیر نکرده باشند و نسبت به هیچ رویکردی تعصّب نداشته باشند زیرا به قول آبراهام مازلو اگر تنها ابزار ما یک چکش باشد تمایل پیدا میکنیم همه را به شکل میخ ببینیم!
سبز باشید.
Drsargolzaei.com
@drsargolzaei
معرفی کتاب
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #برای_بهترشدن_تغییر_کنید
نویسنده: #ژانین_لامارش
مترجم: فریبا طیبنما
با مقدمه دکتر محمدرضا سرگلزایی
ناشر: بهار سبز
مقدمهی دکتر سرگلزایی بر کتاب «برای بهتر شدن تغییر کنید»:
شاید «هراکلیتوس» -فیلسوف یونانی- که گفتهبود «من هرگز دو بار در یک رودخانه شنا نکردم» به بهترین شکل ایجاز و استعاره، به تغییر دائمی من و جهان اشاره کرده بود. گرچه تغییر، تنها فرایند ثابت زندگی همهی ماست، واکنش ما انسانها به تغییر، شبیه هم نیست، گروهی از افراد به استقبال تغییر میروند و گروهی از افراد از تغییر هراسان و نگران میشوند. تفاوت واکنشهای ما به تغییر تابع دو موضوع است:
شخصیت (personality)
مهارت (skill)
از منظر شخصیت، بخش مهمی از تفاوتهای ما در اختیار و به انتخابمان ایجاد نشدهاند. ژنها و تجارب اولیهی زندگی ما باعث شدهاند که ما در موضوعات و خصوصیاتی همچون «تنوعطلبی» و«خطرپرهیزی» با هم متفاوت باشیم.
افرادی که تنوعطلبی بالا و خطرپرهیزی پایین دارند، افراد ماجراجو، مکتشف و پیشگام هستند، آنها به استقبال تغییر میروند؛ در حالیکه افرادی که تنوعطلبی پایین و خطرپرهیزی بالا دارند، افراد محافظهکار، محتاط و قابل پیشبینی هستند، آنها از تغییر میگریزند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید: (برای ورود به وبسایت نیاز به فیلترشکن میباشد)
از اینجا بخوانید
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #برای_بهترشدن_تغییر_کنید
نویسنده: #ژانین_لامارش
مترجم: فریبا طیبنما
با مقدمه دکتر محمدرضا سرگلزایی
ناشر: بهار سبز
مقدمهی دکتر سرگلزایی بر کتاب «برای بهتر شدن تغییر کنید»:
شاید «هراکلیتوس» -فیلسوف یونانی- که گفتهبود «من هرگز دو بار در یک رودخانه شنا نکردم» به بهترین شکل ایجاز و استعاره، به تغییر دائمی من و جهان اشاره کرده بود. گرچه تغییر، تنها فرایند ثابت زندگی همهی ماست، واکنش ما انسانها به تغییر، شبیه هم نیست، گروهی از افراد به استقبال تغییر میروند و گروهی از افراد از تغییر هراسان و نگران میشوند. تفاوت واکنشهای ما به تغییر تابع دو موضوع است:
شخصیت (personality)
مهارت (skill)
از منظر شخصیت، بخش مهمی از تفاوتهای ما در اختیار و به انتخابمان ایجاد نشدهاند. ژنها و تجارب اولیهی زندگی ما باعث شدهاند که ما در موضوعات و خصوصیاتی همچون «تنوعطلبی» و«خطرپرهیزی» با هم متفاوت باشیم.
افرادی که تنوعطلبی بالا و خطرپرهیزی پایین دارند، افراد ماجراجو، مکتشف و پیشگام هستند، آنها به استقبال تغییر میروند؛ در حالیکه افرادی که تنوعطلبی پایین و خطرپرهیزی بالا دارند، افراد محافظهکار، محتاط و قابل پیشبینی هستند، آنها از تغییر میگریزند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید: (برای ورود به وبسایت نیاز به فیلترشکن میباشد)
از اینجا بخوانید
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
برای بهتر شدن تغییر کنید
برای بهتر شدن تغییر کنید - از منظر شخصیت، بخش مهمی از تفاوتهای ما در اختیار و به انتخابمان ایجاد نشدهاند. ژنها و تجارب اولیهی زندگی ما باعث شدهاند
Forwarded from آفتاب مهر
درسگفتار آنلاین " انسانو تاریخ"
با تدریس دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
دوشنبه ۳ شهریور ساعت ۱۸ تا ۲۱
سه شنبه ۴ شهریور ساعت ۱۸ تا ۲۱
هزینه: ۲۸۰۰۰۰تومان
ثبت نام :
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
با تدریس دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
دوشنبه ۳ شهریور ساعت ۱۸ تا ۲۱
سه شنبه ۴ شهریور ساعت ۱۸ تا ۲۱
هزینه: ۲۸۰۰۰۰تومان
ثبت نام :
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
Forwarded from آفتاب مهر
کلاس آنلاین " الکلیسم" ( سبب شناسی- درمان طبی- درمان روان شناختی) با تدریس دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
پنجشنبه ۶ شهریور ساعت ۱۷ تا۲۰
جمعه ۷ شهریور ساعت ۱۰ تا ۱۳
هزینه ۲۸۰۰۰۰تومان
ثبت نام :
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
پنجشنبه ۶ شهریور ساعت ۱۷ تا۲۰
جمعه ۷ شهریور ساعت ۱۰ تا ۱۳
هزینه ۲۸۰۰۰۰تومان
ثبت نام :
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
چشم تاریخ
#چشم_تاریخ
#محمدجعفرپوینده
«محمدجعفر پوینده» مترجم، نویسنده و جامعهشناس ایرانی است. پوینده در سال ۱۳۳۳ در اشکذر، شهرستان صدوق در استان یزد متولد شد. در شش سالگی به دبستان رفت و از دهسالگی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۴۹ دیپلم گرفت و در همان سال در رشتهٔ حقوق قضایی در دانشگاه تهران پذیرفته شد. فعالیت سیاسی را از دوران دانشجویی در تهران آغاز کرد و از سال ۱۳۵۳ برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه «سوربن» به فرانسه رفت. در سال ۱۳۵۶ مدرک فوقلیسانس «جامعهشناسی» را از این دانشگاه دریافت کرد و در شهریور ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. پوینده پس از انقلاب وقت خود را وقف ترجمهٔ آثار مختلف فلسفی و ادبی کرد و کتابهای بسیاری را از زبان فرانسه به فارسی برگرداند.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (برای استفاده از وبسایت لطفا از فیلترشکن استفاده نمایید.)
از اینجا کلیک کنید
#چشم_تاریخ
#محمدجعفرپوینده
«محمدجعفر پوینده» مترجم، نویسنده و جامعهشناس ایرانی است. پوینده در سال ۱۳۳۳ در اشکذر، شهرستان صدوق در استان یزد متولد شد. در شش سالگی به دبستان رفت و از دهسالگی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۴۹ دیپلم گرفت و در همان سال در رشتهٔ حقوق قضایی در دانشگاه تهران پذیرفته شد. فعالیت سیاسی را از دوران دانشجویی در تهران آغاز کرد و از سال ۱۳۵۳ برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه «سوربن» به فرانسه رفت. در سال ۱۳۵۶ مدرک فوقلیسانس «جامعهشناسی» را از این دانشگاه دریافت کرد و در شهریور ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. پوینده پس از انقلاب وقت خود را وقف ترجمهٔ آثار مختلف فلسفی و ادبی کرد و کتابهای بسیاری را از زبان فرانسه به فارسی برگرداند.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (برای استفاده از وبسایت لطفا از فیلترشکن استفاده نمایید.)
از اینجا کلیک کنید
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
محمدجعفر پوینده
چشم تاریخ: محمدجعفر پوینده - «محمدجعفر پوینده» مترجم، نویسنده و جامعهشناس ایرانی است. پوینده در سال ۱۳۳۳ در اشکذر، شهرستان صدوق در استان یزد متولد شد.
#تأملات
#توافق!
معبد از آن ما بود
بتها از آن آنان
حالا به توافق رسیدهایم
که ما در زشتی آنان شریک شویم،
آنان در پاکی ما
بازی برد برد!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید: ( لطفا برای وارد شدن به وبسایت از فیلترشکن استفاده نمایید.)
از اینجا کلیک کنید
#توافق!
معبد از آن ما بود
بتها از آن آنان
حالا به توافق رسیدهایم
که ما در زشتی آنان شریک شویم،
آنان در پاکی ما
بازی برد برد!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید: ( لطفا برای وارد شدن به وبسایت از فیلترشکن استفاده نمایید.)
از اینجا کلیک کنید
#تأملات
#بزم_چوبی
شاید روزی
بزمی برپا کنم
با پیکرههای چوبی
که با دستانم تراشیدهام
در میان کلبهای از خیزران
با نان و شرابی از آتش و باد!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: ( لطفا برای وارد شدن به وبسایت از فیلترشکن استفاده نمایید.)
از اینجا کلیک کنید
#بزم_چوبی
شاید روزی
بزمی برپا کنم
با پیکرههای چوبی
که با دستانم تراشیدهام
در میان کلبهای از خیزران
با نان و شرابی از آتش و باد!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: ( لطفا برای وارد شدن به وبسایت از فیلترشکن استفاده نمایید.)
از اینجا کلیک کنید
Forwarded from Cafe sz
ما سخت تلاش کردیم که زیباتر باشیم! متمدن تر. عاشق تر. مصلح تر. شیک تر. ما موسیقی زدیم، کتاب خوندیم ، به سینما و تئاتر رفتیم، قهوه نوشیدیم، حرف زدیم و نقد کردیم! روزهای اول آشنایی با هم از تفاهم ، تلاش ، صبر و عشق گفتیم. اما با کوچکترین تلنگری لرزیدیم! دور از نگاه دیگران سگهای وحشیای درونمون پارس کردن و گاز گرفتن! خون و لاشه خوردیم، طمع کردیم، هوس راندیم، متنفر شدیم ، حسادت کردیم و بوی تعفن گرفتیم!
ما سخت تلاش کردیم و ریاکارانه روی تعفن هم ادکلنهای گرون زدیم! هیچکس نفهمید؟ هیچکس ندید؟ خوبه!
📸سهیل سرگلزایی
📝سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
ما سخت تلاش کردیم و ریاکارانه روی تعفن هم ادکلنهای گرون زدیم! هیچکس نفهمید؟ هیچکس ندید؟ خوبه!
📸سهیل سرگلزایی
📝سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#تحلیل_کتاب
#نان_و_شراب
شنبهها با کتاب
جلسات آنلاین تحلیل کتاب با دکتر محمدرضا سرگلزایی
کتاب این جلسه: نان و شراب
نویسنده: #اینیاتسیو_سیلونه
شنبه ۲۵ مرداد ساعت ۱۷
ثبتنام از طریق وبسایت زیر:
http://salimpsy.com
@drsargolzaei
#نان_و_شراب
شنبهها با کتاب
جلسات آنلاین تحلیل کتاب با دکتر محمدرضا سرگلزایی
کتاب این جلسه: نان و شراب
نویسنده: #اینیاتسیو_سیلونه
شنبه ۲۵ مرداد ساعت ۱۷
ثبتنام از طریق وبسایت زیر:
http://salimpsy.com
@drsargolzaei
مقاله
#مقاله
#روانشناسی_و_شبه_روانشناسی
هر روز ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮدم ﺑﻪ روانﺷﻨﺎسی، ﺑﻴشتر میﺷﻮد. ﻣﺮدم ﺑﻴﺶ از ﭘﻴﺶ، ﻣﺘﻮﺟﻪ اﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ذﻫﻨﻴﺖﻫﺎ، ﺑﺎورﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﺎ، ﭼﻪﻗﺪر در اﺣﺴﺎس ﺧﻮﺷﺤﺎلی و خوشبختی ﻳﺎ ﺑﺮﻋﻜﺲ در اﻧﺪوه و ﻧﺎﻛﺎمی ﻣﺎ ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ درﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻴشتر در ﻣﻮرد ﺧﻮد ﺑﺪاﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ «اﻓﻜﺎر نابهجا» و«ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺰاﺣﻢ» را در ﺧﻮدﺷﺎن ﺷﻨﺎﺳﺎیی و آنﻫﺎ را رﻓﻊ کنند.
اﻣﺮوزه ﺗﻴﺮاژ ﻛﺘﺎبﻫﺎی روانﺷﻨﺎسی، ﺗﻌﺪاد ﻣﺠﻼت روانﺷﻨﺎسی، زﻣﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮنی ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع روانﺷﻨﺎسی و ﺗﻌﺪاد اﻓﺮادی ﻛﻪ در ﻛﻼسﻫﺎی روانﺷﻨﺎسی ﺷﺮﻛﺖ میﻛﻨﻨﺪ ﻳﺎ ﺑﺎ روانﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﺸﺎوره میﻛﻨﻨﺪ، اﺻﻼً ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ده ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ و اﻳﻦ روﻧﺪ اﻓﺰاﻳﺶ ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ روانﺷﻨﺎسی، روز ﺑﻪ روز ﺑﻴﺶﺗﺮ میﺷﻮد. اﻛﻨﻮن ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺻﻨﺎﻳﻊ و ﻣﺪﻳﺮان ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روانﺷﻨﺎسی، ﻧمیﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻧﺘﻈﺎر اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﻬﺮهوری را از ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺧﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
اﻣﺎ اﮔﺮ ﻫﻤﻪی اﻳﻦ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪان ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺑﻪﺟﺎی ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ «روانﺷﻨﺎسی»، ﺑﻪ «ﺷﺒﻪ روانﺷﻨﺎسی» ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﻨﻨﺪ، ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﺑﻬﺮهای از ﻣﺮاﺟﻌﻪی ﺧﻮد نمیﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮد را اﺳﻴﺮ ﺧﻴﺎلﺑﺎفیﻫﺎ و ذﻫﻨﻴﺖﻫﺎی دﻳﮕﺮان میﻛﻨﻨﺪ «ﺷﺒﻪ روانﺷﻨﺎسی» یعنی ﺣﺮفﻫﺎ و رﻓﺘﺎرﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﻪﻇﺎﻫﺮ ﺷﺒﻴﻪ ﮔﻔﺘﺎر و رﻓﺘﺎرﻫﺎی روانﺷﻨﺎﺳﺎن اﺳﺖ اﻣﺎ ﺑﺮﺧﻼف روانﺷﻨﺎسی، ﻫﻴﭻ رﻳﺸﻪی علمیای ﻧﺪارد! روانﺷﻨﺎسی، یک ﻋﻠﻢ ﺗﺠﺮبی ﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ علمی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫمچون شیمی، زﻳﺴﺖﺷﻨﺎسی، زﻣﻴﻦﺷﻨﺎسی و… ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪی ﺗﺠﺮﺑﻪ و آزﻣﺎﻳﺶ ﻗﺮار دارد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (لطفا برای ورود به وبسایت از فیلترشکن استفاده کنید.)
از اینجا بخوانید
#مقاله
#روانشناسی_و_شبه_روانشناسی
هر روز ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮدم ﺑﻪ روانﺷﻨﺎسی، ﺑﻴشتر میﺷﻮد. ﻣﺮدم ﺑﻴﺶ از ﭘﻴﺶ، ﻣﺘﻮﺟﻪ اﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ذﻫﻨﻴﺖﻫﺎ، ﺑﺎورﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﺎ، ﭼﻪﻗﺪر در اﺣﺴﺎس ﺧﻮﺷﺤﺎلی و خوشبختی ﻳﺎ ﺑﺮﻋﻜﺲ در اﻧﺪوه و ﻧﺎﻛﺎمی ﻣﺎ ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ درﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻴشتر در ﻣﻮرد ﺧﻮد ﺑﺪاﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ «اﻓﻜﺎر نابهجا» و«ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺰاﺣﻢ» را در ﺧﻮدﺷﺎن ﺷﻨﺎﺳﺎیی و آنﻫﺎ را رﻓﻊ کنند.
اﻣﺮوزه ﺗﻴﺮاژ ﻛﺘﺎبﻫﺎی روانﺷﻨﺎسی، ﺗﻌﺪاد ﻣﺠﻼت روانﺷﻨﺎسی، زﻣﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮنی ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع روانﺷﻨﺎسی و ﺗﻌﺪاد اﻓﺮادی ﻛﻪ در ﻛﻼسﻫﺎی روانﺷﻨﺎسی ﺷﺮﻛﺖ میﻛﻨﻨﺪ ﻳﺎ ﺑﺎ روانﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﺸﺎوره میﻛﻨﻨﺪ، اﺻﻼً ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ده ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ و اﻳﻦ روﻧﺪ اﻓﺰاﻳﺶ ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ روانﺷﻨﺎسی، روز ﺑﻪ روز ﺑﻴﺶﺗﺮ میﺷﻮد. اﻛﻨﻮن ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺻﻨﺎﻳﻊ و ﻣﺪﻳﺮان ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روانﺷﻨﺎسی، ﻧمیﺗﻮاﻧﻨﺪ اﻧﺘﻈﺎر اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﻬﺮهوری را از ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺧﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
اﻣﺎ اﮔﺮ ﻫﻤﻪی اﻳﻦ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪان ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺑﻪﺟﺎی ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ «روانﺷﻨﺎسی»، ﺑﻪ «ﺷﺒﻪ روانﺷﻨﺎسی» ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﻨﻨﺪ، ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﺑﻬﺮهای از ﻣﺮاﺟﻌﻪی ﺧﻮد نمیﮔﻴﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﻮد را اﺳﻴﺮ ﺧﻴﺎلﺑﺎفیﻫﺎ و ذﻫﻨﻴﺖﻫﺎی دﻳﮕﺮان میﻛﻨﻨﺪ «ﺷﺒﻪ روانﺷﻨﺎسی» یعنی ﺣﺮفﻫﺎ و رﻓﺘﺎرﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﻪﻇﺎﻫﺮ ﺷﺒﻴﻪ ﮔﻔﺘﺎر و رﻓﺘﺎرﻫﺎی روانﺷﻨﺎﺳﺎن اﺳﺖ اﻣﺎ ﺑﺮﺧﻼف روانﺷﻨﺎسی، ﻫﻴﭻ رﻳﺸﻪی علمیای ﻧﺪارد! روانﺷﻨﺎسی، یک ﻋﻠﻢ ﺗﺠﺮبی ﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ علمی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫمچون شیمی، زﻳﺴﺖﺷﻨﺎسی، زﻣﻴﻦﺷﻨﺎسی و… ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪی ﺗﺠﺮﺑﻪ و آزﻣﺎﻳﺶ ﻗﺮار دارد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (لطفا برای ورود به وبسایت از فیلترشکن استفاده کنید.)
از اینجا بخوانید
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
روانشناسی و شبه روانشناسی
روانشناسی و شبه روانشناسی - اﮔﺮ ﻫﻤﻪی اﻳﻦ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪان ﺑﻪ اﺷﺘﺒﺎه ﺑﻪﺟﺎی ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ «روانﺷﻨﺎسی»، ﺑﻪ «ﺷﺒﻪ روانﺷﻨﺎسی» ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﻨﻨﺪ، ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﺑﻬﺮهای از ﻣﺮاﺟﻌﻪی ﺧﻮد
"کارگاه تحلیل رفتار متقابل"
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
پنجشنبه ۱۳ شهریور ساعت ۱۷ الی ۲۱
جمعه ۱۴ شهریور ساعت ۱۰ الی ۱۴
ثبت نام:
واتساپ: ۰۹۱۲۰۰۶۴۸۵۶
از طریق سایت: salimpsy.com
@drsargolzaei
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک
پنجشنبه ۱۳ شهریور ساعت ۱۷ الی ۲۱
جمعه ۱۴ شهریور ساعت ۱۰ الی ۱۴
ثبت نام:
واتساپ: ۰۹۱۲۰۰۶۴۸۵۶
از طریق سایت: salimpsy.com
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
سیمون دوبوار میگوید: "ما زن به دنیا نمیآییم بلکه زن می شویم" این ایدهای است که توسط بسیاری از متفکران حوزهٔ جنسیت دنبال می شود. به نظر شما چه میزان از تفاوت های بین زن و مرد طبیعی و چه میزان آن ساختهٔ فرهنگ و جامعه است؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
هورمونهای زنانه و مردانه با هم متفاوت هستند و این هورمونها بر عملکرد مغز نیز تأثیر دارند. البته در هر دو جنس هم همهٔ هورمونها وجود دارند. اینطور نیست که در یک جنس یک هورمون صفر باشد و فقط در دیگری موجود باشد. تفاوتِ بین دو جنس، در میزان وجود هر یک از هورمونها است. این هورمونها در روحیهٔ آدمها تاثیر میگذارد. مثلا میزان هورمون پرولاکتین (هورمون شیردهی) در زنها بیشتر از مردان است. تحقیقات زیادی بر روی حیوانات نشان داده است که هرچه پرولاکتین در بدن حیوانی بالاتر میرود وقت بیشتری را صرف بچهها میکند. اگر پرولاکتین در بدن یک حیوان ماده تولید نشود او بچههای خودش را رها میکند و میرود. با اینحال سطح پرولاکتین بین زنان هم خیلی متفاوت است؛ زنانی که باردار میشوند، زایمان و شیردهی دارند، پرولاکتین بالاتری دارند. زنی که سه بار زایمان کرده است نسبت به زنی که یک بار زایمان کرده، پرولاکتین بالاتری دارد. سطح پرولاکتین بین مردان هم متفاوت است. پس وقتی در مورد این صحبت میکنیم که زنان بیشتر تمایل به پرستاری و مراقبت دارند میبینیم که این دلایلی هورمونی دارد. در مقابل مردان هورمون تستوسترون دارند که عضلات را محکم و ذهن را هم رقابتی میکند. یعنی ذهن برای جنگیدن و برای رقابتهای بدنی آماده میشود. پس امکان بروز رفتارهای تهاجمی، رقابتی و پرخاشگرانه در مردان بیشتر از زنان است. اما در مورد مردان هم یک وضعیت طیفی وجود دارد؛ یعنی تستوسترون در برخی مردان هزار نانو گرم در دسی لیتر است و در مردانی دیگر ممکن است صد نانوگرم در دسی لیتر باشد. اینجاست که یک مرد ممکن است در تمام طول زندگیش کتککاری نکرده باشه و برادر او که در همان محله زندگی میکند و در همان خانواده تربیت شده است بارها و بارها به خاطر این که با مردم دعوا کرده است، بازداشتگاه رفته باشد. بنابراین ما در مورد زن و مرد نوعی و کلی صحبت میکنیم و میگوییم تستوسترون در مردها و پرولاکتین در زنها بیشتر است. ولی باز در بین زنان و مردان یک وضعیت طیفی وجود دارد.
ویژگیهایی هم هست که کاملا تحت تأثیر فرهنگ است مثلاً برای شخم زدن با گاوآهن حتما عضلات مردانه از عضلات زنانه مناسبتر است ولی رانندگیکردن، بویژه با ماشینهای امروزی که فرمان هیدرولیک دارند، اصلاً ربطی به زور زدن ندارد. حالا اگر افراد در یک جامعه تصور کنند که مردها نسبت به زنها دستفرمان بهتری دارند یا اینکه مردها برای رانندگی و زن ها برای کار با لباسشویی آفریده شدهاند، اشتباه است. چون هر دو جا باید دکمهای را فشار دهی و ماشینی را روشن کنی. اینجاست که نقش فرهنگ و باورها به میان میآید و میبینیم بسیاری از تفاوتهایی که فکر میکنیم تفاوت زنانگی و مردانگی است، ریشه در فرهنگ دارند. این که در کشور ما زنان نمیتوانند کاندید ریاستجمهوری شوند یا اجازه ندارند گواهینامهٔ موتورسواری بگیرند ربطی به هورمونها ندارد!
بنابراین بهتر است نگاهی جامع داشته باشیم و به جای این که یا از این طرف بام بیفتیم و یا از آن طرف؛ یعنی یا بگوییم زنانگی و مردانگی کاملاً بیولوژیک است یا در نقطهٔ مقابل بگوییم که اصلاً کسی زن آفریده نمیشود و اصلاً کسی مرد آفریده نمیشود، فکر کنیم که درجاتی از ویژگیهای ما کاملاً بیولوژیک هستند و بخشهایی هم از هویت و خصوصیات ما فرهنگی و اجتماعی هستند.
@drsargolzaei
❓پرسش:
سیمون دوبوار میگوید: "ما زن به دنیا نمیآییم بلکه زن می شویم" این ایدهای است که توسط بسیاری از متفکران حوزهٔ جنسیت دنبال می شود. به نظر شما چه میزان از تفاوت های بین زن و مرد طبیعی و چه میزان آن ساختهٔ فرهنگ و جامعه است؟
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
هورمونهای زنانه و مردانه با هم متفاوت هستند و این هورمونها بر عملکرد مغز نیز تأثیر دارند. البته در هر دو جنس هم همهٔ هورمونها وجود دارند. اینطور نیست که در یک جنس یک هورمون صفر باشد و فقط در دیگری موجود باشد. تفاوتِ بین دو جنس، در میزان وجود هر یک از هورمونها است. این هورمونها در روحیهٔ آدمها تاثیر میگذارد. مثلا میزان هورمون پرولاکتین (هورمون شیردهی) در زنها بیشتر از مردان است. تحقیقات زیادی بر روی حیوانات نشان داده است که هرچه پرولاکتین در بدن حیوانی بالاتر میرود وقت بیشتری را صرف بچهها میکند. اگر پرولاکتین در بدن یک حیوان ماده تولید نشود او بچههای خودش را رها میکند و میرود. با اینحال سطح پرولاکتین بین زنان هم خیلی متفاوت است؛ زنانی که باردار میشوند، زایمان و شیردهی دارند، پرولاکتین بالاتری دارند. زنی که سه بار زایمان کرده است نسبت به زنی که یک بار زایمان کرده، پرولاکتین بالاتری دارد. سطح پرولاکتین بین مردان هم متفاوت است. پس وقتی در مورد این صحبت میکنیم که زنان بیشتر تمایل به پرستاری و مراقبت دارند میبینیم که این دلایلی هورمونی دارد. در مقابل مردان هورمون تستوسترون دارند که عضلات را محکم و ذهن را هم رقابتی میکند. یعنی ذهن برای جنگیدن و برای رقابتهای بدنی آماده میشود. پس امکان بروز رفتارهای تهاجمی، رقابتی و پرخاشگرانه در مردان بیشتر از زنان است. اما در مورد مردان هم یک وضعیت طیفی وجود دارد؛ یعنی تستوسترون در برخی مردان هزار نانو گرم در دسی لیتر است و در مردانی دیگر ممکن است صد نانوگرم در دسی لیتر باشد. اینجاست که یک مرد ممکن است در تمام طول زندگیش کتککاری نکرده باشه و برادر او که در همان محله زندگی میکند و در همان خانواده تربیت شده است بارها و بارها به خاطر این که با مردم دعوا کرده است، بازداشتگاه رفته باشد. بنابراین ما در مورد زن و مرد نوعی و کلی صحبت میکنیم و میگوییم تستوسترون در مردها و پرولاکتین در زنها بیشتر است. ولی باز در بین زنان و مردان یک وضعیت طیفی وجود دارد.
ویژگیهایی هم هست که کاملا تحت تأثیر فرهنگ است مثلاً برای شخم زدن با گاوآهن حتما عضلات مردانه از عضلات زنانه مناسبتر است ولی رانندگیکردن، بویژه با ماشینهای امروزی که فرمان هیدرولیک دارند، اصلاً ربطی به زور زدن ندارد. حالا اگر افراد در یک جامعه تصور کنند که مردها نسبت به زنها دستفرمان بهتری دارند یا اینکه مردها برای رانندگی و زن ها برای کار با لباسشویی آفریده شدهاند، اشتباه است. چون هر دو جا باید دکمهای را فشار دهی و ماشینی را روشن کنی. اینجاست که نقش فرهنگ و باورها به میان میآید و میبینیم بسیاری از تفاوتهایی که فکر میکنیم تفاوت زنانگی و مردانگی است، ریشه در فرهنگ دارند. این که در کشور ما زنان نمیتوانند کاندید ریاستجمهوری شوند یا اجازه ندارند گواهینامهٔ موتورسواری بگیرند ربطی به هورمونها ندارد!
بنابراین بهتر است نگاهی جامع داشته باشیم و به جای این که یا از این طرف بام بیفتیم و یا از آن طرف؛ یعنی یا بگوییم زنانگی و مردانگی کاملاً بیولوژیک است یا در نقطهٔ مقابل بگوییم که اصلاً کسی زن آفریده نمیشود و اصلاً کسی مرد آفریده نمیشود، فکر کنیم که درجاتی از ویژگیهای ما کاملاً بیولوژیک هستند و بخشهایی هم از هویت و خصوصیات ما فرهنگی و اجتماعی هستند.
@drsargolzaei