دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.91K photos
114 videos
176 files
3.39K links
Download Telegram
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت دوم

حتمأ متدینینی هم که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی می دانند متکی بر احادیث دیگری هستند بنابراین من این حدیث را از این بابت ذکر نکردم که بخواهم از گزاره های درون دینی به نفع اولویت اخلاق دینی بر مناسک دینی بهره ببرم بلکه ذکر این حدیث برای شفاف کردن این بود که از این دین می توان قرائت "اخلاق محور" نیز داشت ، چنان که از پیامبر اسلام هم نقل شده است که:
"انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"  (مکارم الاخلاق)
"براستی که من برای کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شده ام"
من به این "دلایل برون دینی" ، دین اخلاق محور را بهتر از دین مناسک محور می دانم:
۱- پذیرش و انجام مناسک دینی مبتنی بر پذیرش عقاید دینی است، در حالی که پذیرش اغلب فضیلت های اخلاق دینی همچون صداقت - امانتداری - خوشرویی و انصاف بر مبنای یک عقلانیت دورنگر (تفکر استراتژیک) نیز ممکن است و تردید های فلسفی در باب عقاید دینی منجر به تعلیق آن ها نمی شود، همان طور که از امام علی نقل شده است که:
"لوکنا لانرجوا جنه و لا نخشی نارا و لاثوابا و لا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح"
(مستدرک الوسایل -ج11)
"اگر هم به بهشت امید و از دوزخ هراس نداشتیم و پاداش و کیفری در میان نبود باز هم طلب مکارم اخلاق را برمی گزیدم زیرا که تحصیل مکارم اخلاق راه پیروزی است"
۲- عقاید و مناسک دینی وجه اختلاف ادیان است در حالی که اخلاق دینی وجه توافق ادیان است. گرچه من از نگاه فرهنگی و روانشناسی، تنوع و تکثر (به قول ژان پیاژه
Diversity and Richness)
را برای تکامل فرهنگ بشری ضرورت می دانم اما تکیه زیاد و محور قرار دادن عقاید و مناسک دینی مانع صلح و هم کوشی جهانی است در حالی که دین اخلاق محور به صلح و هم کوشی جهانی و گفتگو و تعامل بین ادیان کمک می کند.
به باور من "نقد دین" اصولأ باید از منظر برون دینی صورت پذیرد در غیر این صورت ما با "نقدی جدی" مواجه نخواهیم بود بلکه با "شبه نقد" مواجه خواهیم بود. بنابراین، من دین اخلاق محور را عقلانی تر و مفیدتر از دین مناسک محور می دانم.

پی نوشت:
گزارش گفتگوهای شورای شهر تهران راجع به هزینه کردن برای مراسم اربعین را از صفحه 26 روزنامه همشهری دوشنبه 25 آبان ماه خوانده ام.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#یادداشت_هفته
#پیش_شرط_گفتگوی_تمدنها
 

۱- نزدیک به بیست سال پیش، زمانی که پروژه "گفتگوی تمدن ها" در ایران راه اندازی شده بود و سازمان ها و ستادها و بودجه هایی نیز برای این پروژه اختصاص یافته بودند، من در چند سخنرانی این مسأله را مطرح کردم که ورود به گفتگوی تمدن ها مقدماتی دارد که ما هنوز آن مقدمات را طی نکرده ایم. چگونه ممکن است ما با یک استاد ژاپنی ذن بودیسم یا یک مربی نپالی ویپاسانا به گفتگو بنشینیم در حالی که هنوز در رساله های عَمَلیه فقهی ما "کافر" در کنار "بول" و "غائط" در فهرست نجاسات قرار دارد!! در آن زمان می گفتم پیش از آن که ما به جهانیان اعلام کنیم که برای گفتگو با شما آماده ایم باید به یک "گفتگوی درونی" بپردازیم و تکلیف خودمان را با مباحثی چون"دین اقلی و دین اکثری" ؛ "ذاتی و عرضی در دین" و "دین اخلاق محور و دین مناسک محور" روشن کنیم.

۲- پیش از این هم در مقاله ای با عنوان #دین_واخلاق به این موضوع پرداخته بودم که گفتگوی تمدن ها تنها در یک "گفتمان برون دینی" مقدور است زیرا اگر قرار باشد هر یک از گفتگو کنندگان در "موضع ایمان" قرار داشته باشد هر نقد و پرسشی می تواند "وضعیت امن این مومن را ناامن کند و نتیجه ناامنی هم به طور طبیعی ترس و خشم است، بنابراین تعجبی ندارد که فرد مؤمن در برابر فرد پرسشگر دچار واکنش "گریز - ستیز" گردد. دیگر این که گفتگوی حقیقی زمانی به وقوع می پیوندد که شما در "جایگاه دانندگی" نباشید بلکه پژوهشگر و جستجوگر و طالب دانایی باشید. هنگامی که دو طرف گفتگو خود را در موضع "حق" می دانند و در مقام وعظ و پند و درس قرار دارند ما به جای "دیالوگ"، دو منولوگ موازی را داریم که تا بی نهایت پیش می روند و هرگز به هم نمی رسند. 

۳- دیدیم که پروژه گفتگوی تمدن ها "تبخیر" شد و بذر آن تحویل به جوانه ای  نشد که حداقل یکی از دلایل این "دولت مستعجل"، جهشی پیش رفتن و "پریدن از مقدمات" بود. شاید اکنون زمان آن است که به این مقدمات بپردازیم تا زمانی باز "طالع اگر مدد دهد" و بذر "گفتگوی تمدن ها" به بازار آید زمین مان مستعد جوانه زدن این بذر باشد. 

به این دلیل پیشنهاد می کنم کتاب #ظلم_جهل_و_برزخیان_زمین (نجواها و فریادها در برخورد فرهنگ ها) نوشته محمد قائد (انتشارات طرح نو) را بخوانید. این کتاب به تفصیل به زمینه های ضروری برای گفتگوی ثمربخش بین اهالی خاورمیانه و تمدن غرب پرداخته است.
 
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com

 http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/ghaed.jpg
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت اول

۱- حدود پانزده سال پیش گزارشگری از یک نشریه مذهبی به من تلفن زد و خواستار وقتی برای مصاحبه شد. آن روزها به ندرت به اصحاب رسانه "نه" می گفتم ولی وقتی موضوع مصاحبه را پرسیدم به این یکی "نه" گفتم. قرار بود من راجع به "گریه" از دیدگاه روانپزشکی نظر بدهم! با توجه به این که این نشریه را یک نهاد مذهبی منتشر می کند، حدس زدم که قرار است از من حرف هایی بیرون بکشند به نفع گریه کردن! به همین دلیل حاضر به مصاحبه نشدم. اما گویا گردانندگان ماهنامه ی مذکور اصرار بر این مصاحبه داشتند، بنابراین کسی را که حق استادی به گردن من داشت پیدا کردند و او را واسطه کردند و من به ناچار پای این مصاحبه نشستم. همان طور که حدس زده بودم گزارشگر این مجله مأموریت داشت از من "اعتراف بگیرد" که گریه برای سلامت روان مفید است و خنده برای سلامت روان مضر! از آن جا که قبلأ خودم را برای چنین موضوعی آماده کرده بودم در مقابل تلاش های او جاخالی های هوشمندانه ای دادم و او به هدف خود نرسید. ولی وقتی ماهنامه مذکور از زیر چاپ درآمد ونسخه ای از آن به دست من رسید از تعجب و البته خشم یخ کردم! کل مقاله تحریف شده بود! آن چه می خواستند من بگویم و نگفته بودم را با پر رویی تمام از قول من نقل کرده بودند! از همه فاجعه بارتر این عبارات بود که با تیتر بزرگ چاپ شده بود : 
دکتر سرگلزایی (روانپزشک) می گوید گریه باعث افزایش نور چشم می گردد! گردانندگان مجله مذکور  با زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاق حرفه ای، اخلاق مدنی و حتی اخلاق دینی خودشان، برای رسیدن به هدفشان حیثیت علمی مرا خرج کرده بودند.
۲- در هواپیما نشسته ام. روزنامه را ورق می زنم از جلسه شورای شهر تهران راجع به لایحه هزینه کردن پنج میلیارد تومان برای مراسم اربعین گزارشی چاپ شده است. یکی از اعضای شورای شهر می گوید: "برخی پیمانکاران شهرداری شش ماه است پول خود را دریافت نکرده اند و تزریق یک تا دو میلیارد تومان تأثیر زیادی در زندگی کارگران آن ها دارد."
عضو دیگر شورای شهر گفته است: "پنج میلیارد تومان مبلغ ناچیزی برای مراسم اربعین است."

شاید به نظر بیاید این دو رویداد ربطی به هم ندارند ولی من ارتباط مهمی بین این دو پیدا می کنم: "دین و اخلاق". 
برخی صاحب نظران گفته اند هر دین سه بخش دارد: 
عقاید دینی، مناسک دینی و اخلاق دینی.
عقاید دینی شامل باورهای هسته ای یک دین است مثلا اعتقاد به یک خدا یا اعتقاد به چند خدایی، باور به بهشت و جهنم یا باور به تناسخ.
مناسک دینی شامل رفتارهای آئینی یک دین است مثل آئین های تیرگان و مهرگان برای زرتشتیان، عید پاک و کریسمس برای مسیحیان و اعیاد فطر و قربان برای مسلمانان و رفتارهای آئینی که در هر کدام از ادیان در این مناسبت ها صورت می گیرند.
اخلاق دینی شامل چهارچوب های درست و غلط و امر و نهی مربوط به آن هاست. مثلأ در بعضی ادیان قربانی کردن حیوانات حرام است و در ادیان دیگر مباح و حتی در مواقعی واجب است، یا در بعضی از ادیان چند همسری ممنوع است در حالی که در ادیان دیگر مجاز است.
یک بحث مهم در فلسفه ی دین این است که کدام یک از این سه وجه، مهم ترین بخش یک دین است. درست است که این وجوه دین با همدیگر در تعامل و تبادل هستند اما اگر در شرایطی قرار باشد دو تا از این وجوه در تقابل با هم قرار بگیرند وظیفه دینی متدینین چیست؟ 
در دو مثالی که در ابتدای این یادداشت آوردم شما با دینداری مناسک محور مواجه هستید. گزارشگر یا سردبیری که مصاحبه تحریف شده ای از مرا به خورد خوانندگانش داده بود متدینی بود که فضیلت های اخلاقی (صداقت و امانت داری) را فدای ترویج یک آئین (عزاداری و گریستن) کرده بود.
کسی نیز که رأی می دهد پنج میلیارد تومان از حساب شهرداری صرف انجام یک آئین مذهبی (مراسم اربعین) شود در حالی که اداء دین (پرداخت بدهی) معطل مانده، متدینی است که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی دانسته است.
حدیثی از امام ششم شیعیان (امام جعفر صادق) نقل شده است که به نفع اولویت اخلاق بر مناسک است: 
"لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شئ اعتاده فلو ترکه استوحشه لذلک و لکن انظرو الی صدق حدیثه و اداء امانته"
(اصول کافی-کتاب الایمان و الکفر)
ترجمه:
[برای شناخت درستکاری کسی] به رکوع و سجود طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که شخص به آن اعتیاد پیدا کرده. در این صورت اگر آن را ترک نماید [به دلیل ترک عادت] وحشت زده [و پریشان حال] گردد. [برای شناخت نیکی و درستکاری] به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانتش نگاه کنید [و آن را ملاک و معیار قرار دهید.]

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت دوم

حتمأ متدینینی هم که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی می دانند متکی بر احادیث دیگری هستند بنابراین من این حدیث را از این بابت ذکر نکردم که بخواهم از گزاره های درون دینی به نفع اولویت اخلاق دینی بر مناسک دینی بهره ببرم بلکه ذکر این حدیث برای شفاف کردن این بود که از این دین می توان قرائت "اخلاق محور" نیز داشت ، چنان که از پیامبر اسلام هم نقل شده است که:
"انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"  (مکارم الاخلاق)
"براستی که من برای کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شده ام"
من به این "دلایل برون دینی" ، دین اخلاق محور را بهتر از دین مناسک محور می دانم:
۱- پذیرش و انجام مناسک دینی مبتنی بر پذیرش عقاید دینی است، در حالی که پذیرش اغلب فضیلت های اخلاق دینی همچون صداقت - امانتداری - خوشرویی و انصاف بر مبنای یک عقلانیت دورنگر (تفکر استراتژیک) نیز ممکن است و تردید های فلسفی در باب عقاید دینی منجر به تعلیق آن ها نمی شود، همان طور که از امام علی نقل شده است که:
"لوکنا لانرجوا جنه و لا نخشی نارا و لاثوابا و لا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح"
(مستدرک الوسایل -ج11)
"اگر هم به بهشت امید و از دوزخ هراس نداشتیم و پاداش و کیفری در میان نبود باز هم طلب مکارم اخلاق را برمی گزیدم زیرا که تحصیل مکارم اخلاق راه پیروزی است"
۲- عقاید و مناسک دینی وجه اختلاف ادیان است در حالی که اخلاق دینی وجه توافق ادیان است. گرچه من از نگاه فرهنگی و روانشناسی، تنوع و تکثر (به قول ژان پیاژه
Diversity and Richness)
را برای تکامل فرهنگ بشری ضرورت می دانم اما تکیه زیاد و محور قرار دادن عقاید و مناسک دینی مانع صلح و هم کوشی جهانی است در حالی که دین اخلاق محور به صلح و هم کوشی جهانی و گفتگو و تعامل بین ادیان کمک می کند.
به باور من "نقد دین" اصولأ باید از منظر برون دینی صورت پذیرد در غیر این صورت ما با "نقدی جدی" مواجه نخواهیم بود بلکه با "شبه نقد" مواجه خواهیم بود. بنابراین، من دین اخلاق محور را عقلانی تر و مفیدتر از دین مناسک محور می دانم.

پی نوشت:
گزارش گفتگوهای شورای شهر تهران راجع به هزینه کردن برای مراسم اربعین را از صفحه 26 روزنامه همشهری دوشنبه 25 آبان ماه خوانده ام.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت اول

۱- حدود پانزده سال پیش گزارشگری از یک نشریه مذهبی به من تلفن زد و خواستار وقتی برای مصاحبه شد. آن روزها به ندرت به اصحاب رسانه "نه" می گفتم ولی وقتی موضوع مصاحبه را پرسیدم به این یکی "نه" گفتم. قرار بود من راجع به "گریه" از دیدگاه روانپزشکی نظر بدهم! با توجه به این که این نشریه را یک نهاد مذهبی منتشر می کند، حدس زدم که قرار است از من حرف هایی بیرون بکشند به نفع گریه کردن! به همین دلیل حاضر به مصاحبه نشدم. اما گویا گردانندگان ماهنامه ی مذکور اصرار بر این مصاحبه داشتند، بنابراین کسی را که حق استادی به گردن من داشت پیدا کردند و او را واسطه کردند و من به ناچار پای این مصاحبه نشستم. همان طور که حدس زده بودم گزارشگر این مجله مأموریت داشت از من "اعتراف بگیرد" که گریه برای سلامت روان مفید است و خنده برای سلامت روان مضر! از آن جا که قبلأ خودم را برای چنین موضوعی آماده کرده بودم در مقابل تلاش های او جاخالی های هوشمندانه ای دادم و او به هدف خود نرسید. ولی وقتی ماهنامه مذکور از زیر چاپ درآمد ونسخه ای از آن به دست من رسید از تعجب و البته خشم یخ کردم! کل مقاله تحریف شده بود! آن چه می خواستند من بگویم و نگفته بودم را با پر رویی تمام از قول من نقل کرده بودند! از همه فاجعه بارتر این عبارات بود که با تیتر بزرگ چاپ شده بود : 
دکتر سرگلزایی (روانپزشک) می گوید گریه باعث افزایش نور چشم می گردد! گردانندگان مجله مذکور  با زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاق حرفه ای، اخلاق مدنی و حتی اخلاق دینی خودشان، برای رسیدن به هدفشان حیثیت علمی مرا خرج کرده بودند.
۲- در هواپیما نشسته ام. روزنامه را ورق می زنم از جلسه شورای شهر تهران راجع به لایحه هزینه کردن پنج میلیارد تومان برای مراسم اربعین گزارشی چاپ شده است. یکی از اعضای شورای شهر می گوید: "برخی پیمانکاران شهرداری شش ماه است پول خود را دریافت نکرده اند و تزریق یک تا دو میلیارد تومان تأثیر زیادی در زندگی کارگران آن ها دارد."
عضو دیگر شورای شهر گفته است: "پنج میلیارد تومان مبلغ ناچیزی برای مراسم اربعین است."

شاید به نظر بیاید این دو رویداد ربطی به هم ندارند ولی من ارتباط مهمی بین این دو پیدا می کنم: "دین و اخلاق". 
برخی صاحب نظران گفته اند هر دین سه بخش دارد: 
عقاید دینی، مناسک دینی و اخلاق دینی.
عقاید دینی شامل باورهای هسته ای یک دین است مثلا اعتقاد به یک خدا یا اعتقاد به چند خدایی، باور به بهشت و جهنم یا باور به تناسخ.
مناسک دینی شامل رفتارهای آئینی یک دین است مثل آئین های تیرگان و مهرگان برای زرتشتیان، عید پاک و کریسمس برای مسیحیان و اعیاد فطر و قربان برای مسلمانان و رفتارهای آئینی که در هر کدام از ادیان در این مناسبت ها صورت می گیرند.
اخلاق دینی شامل چهارچوب های درست و غلط و امر و نهی مربوط به آن هاست. مثلأ در بعضی ادیان قربانی کردن حیوانات حرام است و در ادیان دیگر مباح و حتی در مواقعی واجب است، یا در بعضی از ادیان چند همسری ممنوع است در حالی که در ادیان دیگر مجاز است.
یک بحث مهم در فلسفه ی دین این است که کدام یک از این سه وجه، مهم ترین بخش یک دین است. درست است که این وجوه دین با همدیگر در تعامل و تبادل هستند اما اگر در شرایطی قرار باشد دو تا از این وجوه در تقابل با هم قرار بگیرند وظیفه دینی متدینین چیست؟ 
در دو مثالی که در ابتدای این یادداشت آوردم شما با دینداری مناسک محور مواجه هستید. گزارشگر یا سردبیری که مصاحبه تحریف شده ای از مرا به خورد خوانندگانش داده بود متدینی بود که فضیلت های اخلاقی (صداقت و امانت داری) را فدای ترویج یک آئین (عزاداری و گریستن) کرده بود.
کسی نیز که رأی می دهد پنج میلیارد تومان از حساب شهرداری صرف انجام یک آئین مذهبی (مراسم اربعین) شود در حالی که اداء دین (پرداخت بدهی) معطل مانده، متدینی است که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی دانسته است.
حدیثی از امام ششم شیعیان (امام جعفر صادق) نقل شده است که به نفع اولویت اخلاق بر مناسک است: 
"لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شئ اعتاده فلو ترکه استوحشه لذلک و لکن انظرو الی صدق حدیثه و اداء امانته"
(اصول کافی-کتاب الایمان و الکفر)
ترجمه:
[برای شناخت درستکاری کسی] به رکوع و سجود طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که شخص به آن اعتیاد پیدا کرده. در این صورت اگر آن را ترک نماید [به دلیل ترک عادت] وحشت زده [و پریشان حال] گردد. [برای شناخت نیکی و درستکاری] به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانتش نگاه کنید [و آن را ملاک و معیار قرار دهید.]

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت دوم

حتمأ متدینینی هم که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی می دانند متکی بر احادیث دیگری هستند بنابراین من این حدیث را از این بابت ذکر نکردم که بخواهم از گزاره های درون دینی به نفع اولویت اخلاق دینی بر مناسک دینی بهره ببرم بلکه ذکر این حدیث برای شفاف کردن این بود که از این دین می توان قرائت "اخلاق محور" نیز داشت ، چنان که از پیامبر اسلام هم نقل شده است که:
"انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"  (مکارم الاخلاق)
"براستی که من برای کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شده ام"
من به این "دلایل برون دینی" ، دین اخلاق محور را بهتر از دین مناسک محور می دانم:
۱- پذیرش و انجام مناسک دینی مبتنی بر پذیرش عقاید دینی است، در حالی که پذیرش اغلب فضیلت های اخلاق دینی همچون صداقت - امانتداری - خوشرویی و انصاف بر مبنای یک عقلانیت دورنگر (تفکر استراتژیک) نیز ممکن است و تردید های فلسفی در باب عقاید دینی منجر به تعلیق آن ها نمی شود، همان طور که از امام علی نقل شده است که:
"لوکنا لانرجوا جنه و لا نخشی نارا و لاثوابا و لا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح"
(مستدرک الوسایل -ج11)
"اگر هم به بهشت امید و از دوزخ هراس نداشتیم و پاداش و کیفری در میان نبود باز هم طلب مکارم اخلاق را برمی گزیدم زیرا که تحصیل مکارم اخلاق راه پیروزی است"
۲- عقاید و مناسک دینی وجه اختلاف ادیان است در حالی که اخلاق دینی وجه توافق ادیان است. گرچه من از نگاه فرهنگی و روانشناسی، تنوع و تکثر (به قول ژان پیاژه
Diversity and Richness)
را برای تکامل فرهنگ بشری ضرورت می دانم اما تکیه زیاد و محور قرار دادن عقاید و مناسک دینی مانع صلح و هم کوشی جهانی است در حالی که دین اخلاق محور به صلح و هم کوشی جهانی و گفتگو و تعامل بین ادیان کمک می کند.
به باور من "نقد دین" اصولأ باید از منظر برون دینی صورت پذیرد در غیر این صورت ما با "نقدی جدی" مواجه نخواهیم بود بلکه با "شبه نقد" مواجه خواهیم بود. بنابراین، من دین اخلاق محور را عقلانی تر و مفیدتر از دین مناسک محور می دانم.

پی نوشت:
گزارش گفتگوهای شورای شهر تهران راجع به هزینه کردن برای مراسم اربعین را از صفحه 26 روزنامه همشهری دوشنبه 25 آبان ماه خوانده ام.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت اول

۱- حدود پانزده سال پیش گزارشگری از یک نشریه مذهبی به من تلفن زد و خواستار وقتی برای مصاحبه شد. آن روزها به ندرت به اصحاب رسانه "نه" می گفتم ولی وقتی موضوع مصاحبه را پرسیدم به این یکی "نه" گفتم. قرار بود من راجع به "گریه" از دیدگاه روانپزشکی نظر بدهم! با توجه به این که این نشریه را یک نهاد مذهبی منتشر می کند، حدس زدم که قرار است از من حرف هایی بیرون بکشند به نفع گریه کردن! به همین دلیل حاضر به مصاحبه نشدم. اما گویا گردانندگان ماهنامه ی مذکور اصرار بر این مصاحبه داشتند، بنابراین کسی را که حق استادی به گردن من داشت پیدا کردند و او را واسطه کردند و من به ناچار پای این مصاحبه نشستم. همان طور که حدس زده بودم گزارشگر این مجله مأموریت داشت از من "اعتراف بگیرد" که گریه برای سلامت روان مفید است و خنده برای سلامت روان مضر! از آن جا که قبلأ خودم را برای چنین موضوعی آماده کرده بودم در مقابل تلاش های او جاخالی های هوشمندانه ای دادم و او به هدف خود نرسید. ولی وقتی ماهنامه مذکور از زیر چاپ درآمد ونسخه ای از آن به دست من رسید از تعجب و البته خشم یخ کردم! کل مقاله تحریف شده بود! آن چه می خواستند من بگویم و نگفته بودم را با پر رویی تمام از قول من نقل کرده بودند! از همه فاجعه بارتر این عبارات بود که با تیتر بزرگ چاپ شده بود : 
دکتر سرگلزایی (روانپزشک) می گوید گریه باعث افزایش نور چشم می گردد! گردانندگان مجله مذکور  با زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاق حرفه ای، اخلاق مدنی و حتی اخلاق دینی خودشان، برای رسیدن به هدفشان حیثیت علمی مرا خرج کرده بودند.
۲- در هواپیما نشسته ام. روزنامه را ورق می زنم از جلسه شورای شهر تهران راجع به لایحه هزینه کردن پنج میلیارد تومان برای مراسم اربعین گزارشی چاپ شده است. یکی از اعضای شورای شهر می گوید: "برخی پیمانکاران شهرداری شش ماه است پول خود را دریافت نکرده اند و تزریق یک تا دو میلیارد تومان تأثیر زیادی در زندگی کارگران آن ها دارد."
عضو دیگر شورای شهر گفته است: "پنج میلیارد تومان مبلغ ناچیزی برای مراسم اربعین است."

شاید به نظر بیاید این دو رویداد ربطی به هم ندارند ولی من ارتباط مهمی بین این دو پیدا می کنم: "دین و اخلاق". 
برخی صاحب نظران گفته اند هر دین سه بخش دارد: 
عقاید دینی، مناسک دینی و اخلاق دینی.
عقاید دینی شامل باورهای هسته ای یک دین است مثلا اعتقاد به یک خدا یا اعتقاد به چند خدایی، باور به بهشت و جهنم یا باور به تناسخ.
مناسک دینی شامل رفتارهای آئینی یک دین است مثل آئین های تیرگان و مهرگان برای زرتشتیان، عید پاک و کریسمس برای مسیحیان و اعیاد فطر و قربان برای مسلمانان و رفتارهای آئینی که در هر کدام از ادیان در این مناسبت ها صورت می گیرند.
اخلاق دینی شامل چهارچوب های درست و غلط و امر و نهی مربوط به آن هاست. مثلأ در بعضی ادیان قربانی کردن حیوانات حرام است و در ادیان دیگر مباح و حتی در مواقعی واجب است، یا در بعضی از ادیان چند همسری ممنوع است در حالی که در ادیان دیگر مجاز است.
یک بحث مهم در فلسفه ی دین این است که کدام یک از این سه وجه، مهم ترین بخش یک دین است. درست است که این وجوه دین با همدیگر در تعامل و تبادل هستند اما اگر در شرایطی قرار باشد دو تا از این وجوه در تقابل با هم قرار بگیرند وظیفه دینی متدینین چیست؟ 
در دو مثالی که در ابتدای این یادداشت آوردم شما با دینداری مناسک محور مواجه هستید. گزارشگر یا سردبیری که مصاحبه تحریف شده ای از مرا به خورد خوانندگانش داده بود متدینی بود که فضیلت های اخلاقی (صداقت و امانت داری) را فدای ترویج یک آئین (عزاداری و گریستن) کرده بود.
کسی نیز که رأی می دهد پنج میلیارد تومان از حساب شهرداری صرف انجام یک آئین مذهبی (مراسم اربعین) شود در حالی که اداء دین (پرداخت بدهی) معطل مانده، متدینی است که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی دانسته است.
حدیثی از امام ششم شیعیان (امام جعفر صادق) نقل شده است که به نفع اولویت اخلاق بر مناسک است: 
"لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شئ اعتاده فلو ترکه استوحشه لذلک و لکن انظرو الی صدق حدیثه و اداء امانته"
(اصول کافی-کتاب الایمان و الکفر)
ترجمه:
[برای شناخت درستکاری کسی] به رکوع و سجود طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که شخص به آن اعتیاد پیدا کرده. در این صورت اگر آن را ترک نماید [به دلیل ترک عادت] وحشت زده [و پریشان حال] گردد. [برای شناخت نیکی و درستکاری] به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانتش نگاه کنید [و آن را ملاک و معیار قرار دهید.]

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت دوم

حتمأ متدینینی هم که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی می دانند متکی بر احادیث دیگری هستند بنابراین من این حدیث را از این بابت ذکر نکردم که بخواهم از گزاره های درون دینی به نفع اولویت اخلاق دینی بر مناسک دینی بهره ببرم بلکه ذکر این حدیث برای شفاف کردن این بود که از این دین می توان قرائت "اخلاق محور" نیز داشت ، چنان که از پیامبر اسلام هم نقل شده است که:
"انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"  (مکارم الاخلاق)
"براستی که من برای کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شده ام"
من به این "دلایل برون دینی" ، دین اخلاق محور را بهتر از دین مناسک محور می دانم:
۱- پذیرش و انجام مناسک دینی مبتنی بر پذیرش عقاید دینی است، در حالی که پذیرش اغلب فضیلت های اخلاق دینی همچون صداقت - امانتداری - خوشرویی و انصاف بر مبنای یک عقلانیت دورنگر (تفکر استراتژیک) نیز ممکن است و تردید های فلسفی در باب عقاید دینی منجر به تعلیق آن ها نمی شود، همان طور که از امام علی نقل شده است که:
"لوکنا لانرجوا جنه و لا نخشی نارا و لاثوابا و لا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح"
(مستدرک الوسایل -ج11)
"اگر هم به بهشت امید و از دوزخ هراس نداشتیم و پاداش و کیفری در میان نبود باز هم طلب مکارم اخلاق را برمی گزیدم زیرا که تحصیل مکارم اخلاق راه پیروزی است"
۲- عقاید و مناسک دینی وجه اختلاف ادیان است در حالی که اخلاق دینی وجه توافق ادیان است. گرچه من از نگاه فرهنگی و روانشناسی، تنوع و تکثر (به قول ژان پیاژه
Diversity and Richness)
را برای تکامل فرهنگ بشری ضرورت می دانم اما تکیه زیاد و محور قرار دادن عقاید و مناسک دینی مانع صلح و هم کوشی جهانی است در حالی که دین اخلاق محور به صلح و هم کوشی جهانی و گفتگو و تعامل بین ادیان کمک می کند.
به باور من "نقد دین" اصولأ باید از منظر برون دینی صورت پذیرد در غیر این صورت ما با "نقدی جدی" مواجه نخواهیم بود بلکه با "شبه نقد" مواجه خواهیم بود. بنابراین، من دین اخلاق محور را عقلانی تر و مفیدتر از دین مناسک محور می دانم.

پی نوشت:
گزارش گفتگوهای شورای شهر تهران راجع به هزینه کردن برای مراسم اربعین را از صفحه 26 روزنامه همشهری دوشنبه 25 آبان ماه خوانده ام.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت اول

۱- حدود پانزده سال پیش گزارشگری از یک نشریه مذهبی به من تلفن زد و خواستار وقتی برای مصاحبه شد. آن روزها به ندرت به اصحاب رسانه "نه" می گفتم ولی وقتی موضوع مصاحبه را پرسیدم به این یکی "نه" گفتم. قرار بود من راجع به "گریه" از دیدگاه روانپزشکی نظر بدهم! با توجه به این که این نشریه را یک نهاد مذهبی منتشر می کند، حدس زدم که قرار است از من حرف هایی بیرون بکشند به نفع گریه کردن! به همین دلیل حاضر به مصاحبه نشدم. اما گویا گردانندگان ماهنامه ی مذکور اصرار بر این مصاحبه داشتند، بنابراین کسی را که حق استادی به گردن من داشت پیدا کردند و او را واسطه کردند و من به ناچار پای این مصاحبه نشستم. همان طور که حدس زده بودم گزارشگر این مجله مأموریت داشت از من "اعتراف بگیرد" که گریه برای سلامت روان مفید است و خنده برای سلامت روان مضر! از آن جا که قبلأ خودم را برای چنین موضوعی آماده کرده بودم در مقابل تلاش های او جاخالی های هوشمندانه ای دادم و او به هدف خود نرسید. ولی وقتی ماهنامه مذکور از زیر چاپ درآمد ونسخه ای از آن به دست من رسید از تعجب و البته خشم یخ کردم! کل مقاله تحریف شده بود! آن چه می خواستند من بگویم و نگفته بودم را با پر رویی تمام از قول من نقل کرده بودند! از همه فاجعه بارتر این عبارات بود که با تیتر بزرگ چاپ شده بود : 
دکتر سرگلزایی (روانپزشک) می گوید گریه باعث افزایش نور چشم می گردد! گردانندگان مجله مذکور  با زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاق حرفه ای، اخلاق مدنی و حتی اخلاق دینی خودشان، برای رسیدن به هدفشان حیثیت علمی مرا خرج کرده بودند.
۲- در هواپیما نشسته ام. روزنامه را ورق می زنم از جلسه شورای شهر تهران راجع به لایحه هزینه کردن پنج میلیارد تومان برای مراسم اربعین گزارشی چاپ شده است. یکی از اعضای شورای شهر می گوید: "برخی پیمانکاران شهرداری شش ماه است پول خود را دریافت نکرده اند و تزریق یک تا دو میلیارد تومان تأثیر زیادی در زندگی کارگران آن ها دارد."
عضو دیگر شورای شهر گفته است: "پنج میلیارد تومان مبلغ ناچیزی برای مراسم اربعین است."

شاید به نظر بیاید این دو رویداد ربطی به هم ندارند ولی من ارتباط مهمی بین این دو پیدا می کنم: "دین و اخلاق". 
برخی صاحب نظران گفته اند هر دین سه بخش دارد: 
عقاید دینی، مناسک دینی و اخلاق دینی.
عقاید دینی شامل باورهای هسته ای یک دین است مثلا اعتقاد به یک خدا یا اعتقاد به چند خدایی، باور به بهشت و جهنم یا باور به تناسخ.
مناسک دینی شامل رفتارهای آئینی یک دین است مثل آئین های تیرگان و مهرگان برای زرتشتیان، عید پاک و کریسمس برای مسیحیان و اعیاد فطر و قربان برای مسلمانان و رفتارهای آئینی که در هر کدام از ادیان در این مناسبت ها صورت می گیرند.
اخلاق دینی شامل چهارچوب های درست و غلط و امر و نهی مربوط به آن هاست. مثلأ در بعضی ادیان قربانی کردن حیوانات حرام است و در ادیان دیگر مباح و حتی در مواقعی واجب است، یا در بعضی از ادیان چند همسری ممنوع است در حالی که در ادیان دیگر مجاز است.
یک بحث مهم در فلسفه ی دین این است که کدام یک از این سه وجه، مهم ترین بخش یک دین است. درست است که این وجوه دین با همدیگر در تعامل و تبادل هستند اما اگر در شرایطی قرار باشد دو تا از این وجوه در تقابل با هم قرار بگیرند وظیفه دینی متدینین چیست؟ 
در دو مثالی که در ابتدای این یادداشت آوردم شما با دینداری مناسک محور مواجه هستید. گزارشگر یا سردبیری که مصاحبه تحریف شده ای از مرا به خورد خوانندگانش داده بود متدینی بود که فضیلت های اخلاقی (صداقت و امانت داری) را فدای ترویج یک آئین (عزاداری و گریستن) کرده بود.
کسی نیز که رأی می دهد پنج میلیارد تومان از حساب شهرداری صرف انجام یک آئین مذهبی (مراسم اربعین) شود در حالی که اداء دین (پرداخت بدهی) معطل مانده، متدینی است که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی دانسته است.
حدیثی از امام ششم شیعیان (امام جعفر صادق) نقل شده است که به نفع اولویت اخلاق بر مناسک است: 
"لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شئ اعتاده فلو ترکه استوحشه لذلک و لکن انظرو الی صدق حدیثه و اداء امانته"
(اصول کافی-کتاب الایمان و الکفر)
ترجمه:
[برای شناخت درستکاری کسی] به رکوع و سجود طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که شخص به آن اعتیاد پیدا کرده. در این صورت اگر آن را ترک نماید [به دلیل ترک عادت] وحشت زده [و پریشان حال] گردد. [برای شناخت نیکی و درستکاری] به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانتش نگاه کنید [و آن را ملاک و معیار قرار دهید.]

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#دین_واخلاق-قسمت دوم

حتمأ متدینینی هم که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی می دانند متکی بر احادیث دیگری هستند بنابراین من این حدیث را از این بابت ذکر نکردم که بخواهم از گزاره های درون دینی به نفع اولویت اخلاق دینی بر مناسک دینی بهره ببرم بلکه ذکر این حدیث برای شفاف کردن این بود که از این دین می توان قرائت "اخلاق محور" نیز داشت ، چنان که از پیامبر اسلام هم نقل شده است که:
"انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"  (مکارم الاخلاق)
"براستی که من برای کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شده ام"
من به این "دلایل برون دینی" ، دین اخلاق محور را بهتر از دین مناسک محور می دانم:
۱- پذیرش و انجام مناسک دینی مبتنی بر پذیرش عقاید دینی است، در حالی که پذیرش اغلب فضیلت های اخلاق دینی همچون صداقت - امانتداری - خوشرویی و انصاف بر مبنای یک عقلانیت دورنگر (تفکر استراتژیک) نیز ممکن است و تردید های فلسفی در باب عقاید دینی منجر به تعلیق آن ها نمی شود، همان طور که از امام علی نقل شده است که:
"لوکنا لانرجوا جنه و لا نخشی نارا و لاثوابا و لا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح"
(مستدرک الوسایل -ج11)
"اگر هم به بهشت امید و از دوزخ هراس نداشتیم و پاداش و کیفری در میان نبود باز هم طلب مکارم اخلاق را برمی گزیدم زیرا که تحصیل مکارم اخلاق راه پیروزی است"
۲- عقاید و مناسک دینی وجه اختلاف ادیان است در حالی که اخلاق دینی وجه توافق ادیان است. گرچه من از نگاه فرهنگی و روانشناسی، تنوع و تکثر (به قول ژان پیاژه
Diversity and Richness)
را برای تکامل فرهنگ بشری ضرورت می دانم اما تکیه زیاد و محور قرار دادن عقاید و مناسک دینی مانع صلح و هم کوشی جهانی است در حالی که دین اخلاق محور به صلح و هم کوشی جهانی و گفتگو و تعامل بین ادیان کمک می کند.
به باور من "نقد دین" اصولأ باید از منظر برون دینی صورت پذیرد در غیر این صورت ما با "نقدی جدی" مواجه نخواهیم بود بلکه با "شبه نقد" مواجه خواهیم بود. بنابراین، من دین اخلاق محور را عقلانی تر و مفیدتر از دین مناسک محور می دانم.

🔹 پی‌نوشت:
این یادداشت حدود هفت سال پیش نوشته و منتشر شده بود. بهانه‌ی بازنشر آن گوش کردن به درسگفتارهای محمدجواد اکبرین گرامی بود که به مناسبت ماه رمضان در کانال خود منتشر کرده است:
https://t.me/akbarein/1294
🔴 گرچه من امیدی به نجات انسان امروز با ریسمان‌های کهن ندارم اما امید دارم که بخشی از متدینین با تأمل و تدبر، دین‌داری اخلاقی‌تری پیشه کنند.