دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.88K photos
112 videos
174 files
3.37K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب
#جزیره_هواداران

نام کتاب: جزیره هواداران

نویسندگان (به ترتیب الفبا):

علی اثنی عشری – مریم بامداد – مریم بهریان – زهرا تشکری – محبوبه دهاقین – فائزه دهقانی – فرناز رزاقیان –

نورا رحمانی – سمیرا سبزقبایی – سهیل سرگلزایی – نیره طباطبایی – پیمان عابدی فر – سارا عباسپور – کمال عرفانی –

زهره فرخندی – پروین نادری و  علی ناصری

ناشر: طرحواره – http://www.tarhvareh.ir/

چاپ اوّل: ۱۴۰۱


یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان، پذیرفته‌شدن و تعلق‌داشتن است. اغلب انسان‌ها از انزوا و طرد‌شدن می‌ترسند و علاقمندند که به عنوان عضو یک گروه مورد پذیرش قرار گیرند.
در بحران نوجوانی (که نوجوان نسبت به والدینش دیدی انتقادی و نگرشی عصیان‌گرا پیدا می‌کند) نیاز به تعلق از خانواده به محیط بیرون انتقال می‌یابد و نوجوان به شدت تحت‌تأثیر الگوهای تفکر و رفتار «گروه رفقا» قرار می‌گیرد و ما این «همرنگ جماعت شدن» (Conformity) را به‌وضوح در تغییر ادبیات گفتاری نوجوان و پیروی او از مُد می‌بینیم.
برخی از افراد از این بحران هویت نوجوانی عبور می‌کنند و دارای یک «هسته هویتی و ارزشی» می‌شوند که آن‌ها را از همرنگ جماعت شدن و تقلید افراطی نجات می‌دهد ولی برخی از افراد دهه‌ها از عمرشان در همین حال و احوال نوجوانانه به‌سر می‌برند و رأی و نظرشان تابع رأی و نظر گروهی است که عضو آن هستند. در این گروه از مردم، نمی‌توانید چندان بهره‌ای از تفکر نقاد و استقلال رأی بیابید، فرد صرفاً سخنگوی گروهی است که عضو آن است.
همۀ ما دانسته یا نادانسته عضو یک «جامعه مرجع» هستیم و این جامعۀ مرجع، قطب‌نمایی است که جهت‌گیری کلان انتخاب‌های ما را تعیین می‌کند. هر چه بیشتر در دوران نوجوانی جا مانده باشیم بیشتر تابع این جامعۀ مرجع هستیم.
ما با هر انتخاب کوچک خود ( از انتخاب روزنامه‌ای که می‌خوانیم و شبکۀ تلویزیونی که تماشا می‌کنیم گرفته تا انتخاب تیم فوتبالی که طرفدار آن هستیم و لباسی که می‌پوشیم) مشغول انتخاب جامعۀ مرجع‌مان هستیم و در نهایت نحوۀ تفکر ما تابع «اجماع این گروه مرجع» است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

برای مطالعه متن کامل مطلب بالا و دانلود کتاب لطفا به لینک‌ زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه فرمایید:

از اینجا بخوانید

#drsargolzaei

@drsargolzaei

#معرفی_کتاب

نام کتاب#آگاهی
نویسنده: #سوزان_بلکمور
ترجمه: رضا رضایی
انتشارات: فرهنگ معاصر

احتمالاً از شروع تاریخ بشر یکی از مهم‌ترین چالش‌های بشر «حل‌کردن راز هستی‌ ما» در این جهان بوده‌ است و شاید مهم‌ترین چیزی که می‌تواند به این مسئله پاسخ‌ دهد این پرسش است: «من واقعا چه هستم؟»
که اگر بخواهیم پرسش بالا را بیش‌تر بشکافیم به پرسش‌هایی می‌رسیم که در این کتاب سعی شده به آن‌ها پرداخته شود:

آگاهی یعنی‌ چه؟

آیا اصلا می‌توان آن را شناخت؟

آیا آگاهی چیزی جدای از ادراک، هوش، فکر و خود است؟

مغز ما به عنوان یک ارگان مادی و فیزیکی چطور قادر است تجربه‌های‌ذهنیِ مربوط به دنیای بیرونی‌ را درک‌ کند و به آن‌ها معنا بدهد؟

تصورات ذهنی‌ ما چقدر با واقعیت همخوانی دارد؟

آیا همه این تصورات یک توهم‌ است؟

آیا تحریک میلیون‌ها سلول عصبی مغز است که موجب می‌شود ما جهان را تجربه کنیم؟

آیا واقعا دارای اراده آزاد هستیم؟

#علی_محمدی
دانشجوی دکترای روان‌شناسی

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #همهمه‌‌ی_درون
نویسنده: #ایتان_کراس
مترجم: عنبر صدیقی
نشر: طرحواره

اکثر انسان‌ها، در طول شبانه‌روز پچ‌‌پچ‌های ذهنی دائمی زیادی را تجربه می‌کنند. در «تحلیل رفتار متقابل»، این نداها تشخّص دارند و از طریق نمادین ساختن و تفکیک کردن آن‌ها، امکان مدیریت افکار و به دنبال آن خروج از چرخه تولید احساسات و افکار منفی فراهم می شود.
برای نمونه از منظر تحلیل رفتار متقابل، «کودک رنجیده درون» را می‌توان، همان ندای درونی دانست که در زمان غیر خطی ذهن حضور دارد، معطوف به گذشته است و با یادآوری سوگ‌ها، رنج‌ها و اتفاقات ناگوار گذاشته، یا آرزوها و نیازهای ناکام، منجر به تولید عواطف، افکار و رفتارهای ناکارآمد ناخوشایندی در زمان حال می‌شود.
همچنین «منتقد درونی» که همچون والدی تنبیه‌گر، صدای هشدارش در دالان‌های ذهن می‌‌پیچد، و با وضع قوانین و باید و نبایدهای گاه تاریخ مصرف گذشته و از کارافتاده، شیوه تفسیر افراد از جهان را عیب‌جویانه و سخت‌گیرانه می‌کند.

#مریم_بهریان - پژوهشگر دکتری روان‌شناسی بالینی

مشاهده متن کامل مطلب در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی از لینک‌ زیر:

از اینجا بخوانید

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #جنون_قدرت_و_قدرت_نامشروع

نویسنده: #دکترمحمدرضاسرگلزایی

نشر: قطره

در باب «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم»

ممکن است واژه‌هایی چون «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم» برای فارسی‌زبانان بیگانه و غریبه بنظر برسند ولی خواندن این کتاب به خواننده‌ی ایرانی نشان می‌دهد که سال‌هاست این واژه‌ها را در زندگی خود لمس کرده است و به قول پروین اعتصامی «این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست» دانستن این که نهادها و افراد چگونه صاحب قدرت نامشروع می‌شوند و چگونه ما را به بازی‌ای می‌کشانند که در آن نصیبی جز باخت نداریم، برای همه‌ی ما ضروری است.
مجموعه‌ای که تقدیم شما می‌گردد شامل مقالات مستقلی است که وجه مشترک آن‌ها شناخت و نقد قدرت نامشروع و فرایندهای شکل‌گیری و دوام آن است. این مقالات نگاهی میان‌رشته‌ای دارند و از اسطوره‌شناسی و فلسفه گرفته تا روان‌شناسی‌اجتماعی برای درک این‌که چگونه نهادهای قدرت نامشروع بر زندگی ما اعمال سلطه می‌کنند بهره برده‌ام. نگاه چندوجهی این مجموعه از یک سو نقطه‌ی قوّت آن است و از سوی دیگر نقطه‌ی ضعف آن. قوّت از این حیث که گستره‌ی وسیعی از نظریه‌ها و اندیشمندان را به خواننده معرفی می‌کند و خواننده بر اساس علاقه و رشته‌ی خود هر نظریه‌ای را که انتخاب کند پیگیری خواهد کرد. ضعف از این جهت که نتوانسته‌ام هیچ یک از نظریه‌ها را آن‌گونه که کارشناس آن حوزه در یک کتاب تخصصی به آن می‌پردازد وسیع و عمیق بشناسانم. از آن‌جا که انگیزه‌ی اصلی من در فراهم آوردن این مجموعه دغدغه‌ی اجتماعی بوده نه هدف آکادمیک، با اذعان به ضعف فوق تصمیم به ارائه‌ی آن به هم‌وطنانی که دغدغه‌ی مشابه دارند گرفتم با این امید که دغدغه‌های مشترک ما تبدیل به برنامه و اقدام جمعی شوند.

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک

نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲

دوستی پیامک می‌زند و از من می‌خواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگی‌ام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو می‌برد، «تأثیر‌گذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر می‌روم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمی‌گشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر می‌انداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزش‌های متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصه‌ها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتاب‌های «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتاب‌های «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتاب‌های کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک

نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲

دوستی پیامک می‌زند و از من می‌خواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگی‌ام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو می‌برد، «تأثیر‌گذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر می‌روم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمی‌گشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر می‌انداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزش‌های متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصه‌ها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتاب‌های «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتاب‌های «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتاب‌های کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب
مجموعه کتاب های مهارتهای زندگی
نوشته: دکترمحمدرضاسرگلزایی
انتشارات همنشین
تلفن مرکز پخش 09102012970
#معرفی_کتاب

#درباب_مشاهده_و_ادراک
نویسنده: آلن دو باتن
مترجم: امیر امجد
انتشارات: نیلا - ۱۳۹۳
                      *               *             *
#آلن_دوباتن فیلسوف ۴۷ ساله سوئیسی است که اکنون در انگلستان زندگی می کند. او در دانشگاه کمبریج تاریخ و فلسفه خواند و مدتی نیز در دوره PhD فلسفه فرانسوی در دانشگاه هاروارد مشغول تحصیل شد ولی دوره دکترای فلسفه اش را رها کرد تا برای عموم کتاب بنویسد و فلسفه را به زندگی روزمره مردم پیوند بزند.
اولین کتاب آلن دو باتن "جستاری در باب عشق" در سال ۱۹۹۳ منتشر شد - زمانی که آلن دو باتن ۲۴ ساله بود- و دو میلیون نسخه از آن فروش رفت. کتاب حاضر (در باب مشاهده و ادراک) در سال ۲۰۰۵ نوشته شده است. این کتاب کوچک (صد صفحه ای جیبی) خلاصه ای از سایر کتاب های آلن دو باتن است.
فصل اول کتاب "در باب لذت اندوه" نام دارد و به مرور آثار ادوارد هاپر نقاش آمریکایی (۱۹۶۷-۱۸۸۲) می پردازد، آثاری که در آن ها هاپر تصویری از تنهایی و اندوه قابل احترام خلق کرده است. آلن دو باتن در این مقاله ۱۴ صفحه ای مهارت نگاه کردن به یک تابلوی نقاشی را به ما می آموزد. آلن دو باتن به ما یاد می دهد که هنرهای تجسمی را به عنوان یک "رسانه" در نظر داشته باشیم و به آن ها نگاه صرفأ تزئینی نداشته باشیم. این موضوع آن قدر برای آلن دو باتن مهم است که در این زمینه دو کتاب نوشته است که خوشبختانه هر دو به فارسی ترجمه شده اند: 
کتاب "هنر همچون درمان" که او همراه جان آرمسترانگ نوشته توسط مهرناز مصباح به فارسی ترجمه شده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است و کتاب "معماری شادمانی" که توسط پروین آقائی ترجمه شده و انتشارات ملائک آن را منتشر کرده است.
فصل دوم کتاب "در باب مشاهده و ادراک" گزارشی است فیلسوفانه و روان شناسانه از فرودگاه هیترو لندن. این فصل "در باب رفتن به فرودگاه" نام دارد. آلن دو باتن در این یادداشت ۸ صفحه ای به ما می آموزد که به آن چه به آن  عادت کرده ایم دوباره نگاه کنیم، نگاهی دقیق و خیال پردازانه، و دریابیم که جهان اطراف ما تا چه حد شگفت انگیز و تأمل برانگیز است. این موضوع (نگاه موشکافانه و خیال پردازانه به یک فرودگاه) دستمایه یک کتاب دیگر آلن دو باتن بوده است: کتاب "یک هفته در فرودگاه" که توسط مهرناز مصباح ترجمه شده و نشر چشمه آن را منتشر ساخته است.
فصل سوم کتاب "در باب مشاهده و ادراک" خلاصه‌ای است از آنچه آلن دو باتن در کتاب "جستارهایی در باب عشق" نوشته است. در این فصل از کتاب آلن دو باتن به کالبد شکافی یک رابطه عاشقانه می‌پردازد و به یکی از آسیب‌های اساسی این رابطه می‌پردازد، این که تلاش کنیم برای جلب رضایت معشوق تبدیل به آن کسی بشویم که نیستیم و "اعتبار" و اصالت خود را از دست بدهیم. به این دلیل آلن دو باتن نام این فصل از کتاب را "در باب اعتبار" گذاشته است.
اگر با خواندن این فصل کتاب علاقمند شدید که به طور مفصل به نقد آلن دو باتن از رابطه عاشقانه گوش بسپارید کتاب "جستارهایی در باب عشق" او با ترجمه گلی امامی و توسط انتشارات نیلوفر به فارسی ترجمه شده است.
فصل بعدی کتاب (در باب کار و خشنودی) به موضوع رضایت شغلی می پردازد و به این سؤال می پردازد که آیا می توان از فعالیت شغلی انتظار داشت سبب لذت و خشنودی ما شود یا کار اجباری است که ما برای برآوردن نیازهای ضروری مان مجبوریم تن به آن بدهیم. آلن دو باتن این موضوع را در کتاب "خوشی ها و مصائب کار" بیشتر باز می کند و نظرات فیلسوفان برجسته ای چون امانوئل کانت، کارل مارکس و ویلیام جیمز را به زندگی شغلی ما وارد می کند.
در فصل بعدی کتاب (در باب رفتن به باغ وحش) آلن دو باتن نگاه چارلز داروین و دزموند موریس را عاریه می گیرد و به جامعه و روابط انسانی با نگاه زیستی تکاملی می نگرد.
در فصل دیگر کتاب (در باب افسون اماکن پر ملال)  آلن دو باتن درباره زادگاهش (زوریخ) سخن می گوید و به بهانه این موضوع دیدگاه "گوستاو فلوبر" را پیش می کشد که از زیبایی و تمیزی و نظم زادگاه خود (روئن فرانسه) خسته شده بود و با سفر به شرق و شمال آفریقا از شلختگی، کثیفی و در هم تنیدگی انسان و حیوان لذت برده بود. ماجرای نگاه و سفر گوستاو فلوبر نیز در فصلی از کتاب "هنر سیر و سفر" آلن دو باتن بیشتر باز شده است.
این کتاب آلن دو باتن نیز با ترجمه گلی امامی توسط انتشارات نیلوفر به فارسی منتشر شده است.
کتاب کوچک "در باب مشاهده و ادراک" شما را با نگاه فیلسوفانه آلن دو باتن به جزئیات تکراری زندگی روزمره آشنا می‌کند و مقدمه‌ای خواهد شد برای خواندن آثار مفصل او.

فایل‌های صوتی گفت‌و‌گو راجع به این کتاب که در سال ۱۳۹۶ در نگارخانه‌ی آریا در تهران برگزار شده در کانال پادکست‌های دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1047?single
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Photo
#معرفی_کتاب

🔹 کتاب "مهاجرت و هویت" به آشفتگی، تحول ودرمان در مهاجران می‌پردازد.  سلمان اختر روانپزشک و روانکاو برجسته خاطرنشان می‌کند که مهاجرت از کشوری به کشور دیگر تأثیرات ماندگاری بر هویت فرد دارد.  اختر به ایده‌آل‌سازی و بی‌ارزش‌سازی، نزدیکی و فاصله، امید و نوستالژی، فضای انتقالی ذهن، تغییر سوپرایگو و تحول زبانی مهاجر می‌پردازد. زمانی که اقشار مختلف جامعه، دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه را در تلاش برای مهاجرت می‌دیدم، این کتاب را خواندم و با توجه به جذابیتش تصمیم به ترجمهٔ آن گرفتم. قسمتی از جذابیت کتاب، روایت‌های مهاجران و جلسات درمان آنها است که شامل مهاجران ایرانی هم می‌شد که تحت روان‌درمانی سلمان اختر قرار گرفته بودند. بسیار متأسفم که مجبور شدم برای مجوز گرفتن از ارشاد،  تمامی موارد مرتبط با مهاجران ایرانی را حذف کنم. متأسفم که تیغ وزارت ارشاد به شعر "ریشه در خاک" از فریدون مشیری هم رحم نکرد و مجبور شدم آن را هم از کتاب حذف کنم.
امیدوارم که در چاپ بعدی کتاب، در فضایی به دور از این همه خفقان، بتوانم کتاب را به خیل عظیم آشنایانی که برای آسایش بیشتر مهاجرت کردند، تقدیم کنم. جمله‌ای که در صفحه اول کتاب نوشته شده بود و آن هم سانسور شد.

🔹 دکتر فاطمه شیخ‌مونسی (روانپزشک)

این کتاب در انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.
https://www.arjmandpub.com/
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #جنون_قدرت_و_قدرت_نامشروع

نویسنده: #دکترمحمدرضاسرگلزایی

نشر: قطره

در باب «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم»

ممکن است واژه‌هایی چون «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم» برای فارسی‌زبانان بیگانه و غریبه بنظر برسند ولی خواندن این کتاب به خواننده‌ی ایرانی نشان می‌دهد که سال‌هاست این واژه‌ها را در زندگی خود لمس کرده است و به قول پروین اعتصامی «این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست» دانستن این که نهادها و افراد چگونه صاحب قدرت نامشروع می‌شوند و چگونه ما را به بازی‌ای می‌کشانند که در آن نصیبی جز باخت نداریم، برای همه‌ی ما ضروری است.
مجموعه‌ای که تقدیم شما می‌گردد شامل مقالات مستقلی است که وجه مشترک آن‌ها شناخت و نقد قدرت نامشروع و فرایندهای شکل‌گیری و دوام آن است. این مقالات نگاهی میان‌رشته‌ای دارند و از اسطوره‌شناسی و فلسفه گرفته تا روان‌شناسی‌اجتماعی برای درک این‌که چگونه نهادهای قدرت نامشروع بر زندگی ما اعمال سلطه می‌کنند بهره برده‌ام. نگاه چندوجهی این مجموعه از یک سو نقطه‌ی قوّت آن است و از سوی دیگر نقطه‌ی ضعف آن. قوّت از این حیث که گستره‌ی وسیعی از نظریه‌ها و اندیشمندان را به خواننده معرفی می‌کند و خواننده بر اساس علاقه و رشته‌ی خود هر نظریه‌ای را که انتخاب کند پیگیری خواهد کرد. ضعف از این جهت که نتوانسته‌ام هیچ یک از نظریه‌ها را آن‌گونه که کارشناس آن حوزه در یک کتاب تخصصی به آن می‌پردازد وسیع و عمیق بشناسانم. از آن‌جا که انگیزه‌ی اصلی من در فراهم آوردن این مجموعه دغدغه‌ی اجتماعی بوده نه هدف آکادمیک، با اذعان به ضعف فوق تصمیم به ارائه‌ی آن به هم‌وطنانی که دغدغه‌ی مشابه دارند گرفتم با این امید که دغدغه‌های مشترک ما تبدیل به برنامه و اقدام جمعی شوند.

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

#drsargolzaei

@drsargolzaei