Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#نوسروده
...و ما
با چشمهایی از انتظار تکیده
هزارهزار سال نشستیم
به درختی خشکیده
از درون پوسیده
دخیل تمنایی سبز بستیم
- بندهایی به دست -
بادی وزید
درخت شکست
شمایان خروشیدید
و ما از شما ،عابدان معبد خاموشی،
،ساکنان گورهای فراموشی ،
چیزی جز دهانی گشوده به یاوه
ندیدیم
جز همهمه نشنیدیم
غوغاییتر از تبار تیرهی شیطان
هلهله کردید
حمحمه کردید
و ما
بیصداتر از رنگ
از رخ تاریخ خویش پریدیم
نه، دیگر بس است
آن درخت پوسیده شکست
زمستان پیش رو سردترین زمستان ماست
تا تازه ترین آتش را
با کهن ترین هیزم جهان برافروزیم
راستی
شما نیز می دانید
در انتهای این راه
این ماییم که پیروزیم ...
#محسن_بارانی ۲۵خرداد ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
...و ما
با چشمهایی از انتظار تکیده
هزارهزار سال نشستیم
به درختی خشکیده
از درون پوسیده
دخیل تمنایی سبز بستیم
- بندهایی به دست -
بادی وزید
درخت شکست
شمایان خروشیدید
و ما از شما ،عابدان معبد خاموشی،
،ساکنان گورهای فراموشی ،
چیزی جز دهانی گشوده به یاوه
ندیدیم
جز همهمه نشنیدیم
غوغاییتر از تبار تیرهی شیطان
هلهله کردید
حمحمه کردید
و ما
بیصداتر از رنگ
از رخ تاریخ خویش پریدیم
نه، دیگر بس است
آن درخت پوسیده شکست
زمستان پیش رو سردترین زمستان ماست
تا تازه ترین آتش را
با کهن ترین هیزم جهان برافروزیم
راستی
شما نیز می دانید
در انتهای این راه
این ماییم که پیروزیم ...
#محسن_بارانی ۲۵خرداد ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#کوتابلندآه..
صبرت اهواز
بیهیچ میوهای
که برسد شیراز
حُزنت تبریز
سنگینی ِ سبلان
بغضت زاهدان
بیابر
بیباران
اندوهت رشت
غرق وارشهای بیپایان
و ضجههایات
تهران
تهران
تهران...
#محسن_بارانی تیرماه ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
صبرت اهواز
بیهیچ میوهای
که برسد شیراز
حُزنت تبریز
سنگینی ِ سبلان
بغضت زاهدان
بیابر
بیباران
اندوهت رشت
غرق وارشهای بیپایان
و ضجههایات
تهران
تهران
تهران...
#محسن_بارانی تیرماه ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#دردستان
برای یک سر بریده
یا تنی که شرحه شرحه
با کندترین ارهی جغرافیای یک تاریخ
دریده
چه فرق دارد؛
سلاخ،
تو بوده ای یا من؟!
برای استخوانهای شکسته
جمجمههای لهیده
چه فرق دارد؛
بمب دوست
یا موشک دشمن؟!
برای لحظههای درخویش تکیده
که کسی را توان بیان نیست
-چرا که تجربهشان
عین رفتن است و سکوت-
چه فرق میکند؛
عمدی زدی تو یا سهوی؟!
برای وحشت سربی که در گلو مانده
برای گوشت سوختهی انسان
چه فرق دارد؛
قصاب
خداست
یا شیطان؟!
#محسن_بارانی مهر۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برای یک سر بریده
یا تنی که شرحه شرحه
با کندترین ارهی جغرافیای یک تاریخ
دریده
چه فرق دارد؛
سلاخ،
تو بوده ای یا من؟!
برای استخوانهای شکسته
جمجمههای لهیده
چه فرق دارد؛
بمب دوست
یا موشک دشمن؟!
برای لحظههای درخویش تکیده
که کسی را توان بیان نیست
-چرا که تجربهشان
عین رفتن است و سکوت-
چه فرق میکند؛
عمدی زدی تو یا سهوی؟!
برای وحشت سربی که در گلو مانده
برای گوشت سوختهی انسان
چه فرق دارد؛
قصاب
خداست
یا شیطان؟!
#محسن_بارانی مهر۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Audio
#شعرستان
#کبیسه_های_درد
در حسرتی شگرف
خورشید،
سینه خیز
پیکر خونین خویش را
به خانه ی صفر دیگری میرساند
- چه خوشبخت بوده اند مردمان هزارسال
که در تمام زمستانها
دلتنگ بی نوا
چون بط کنار آب
می نشسته اند کران تا کران برف
کامیاب زیسته اند
که هرگز
جنازه بر سرشان نباریده
و پا انداز دروغ
به ریش خلق نخندیده
+ما در کجای راه
به اشتباه
پیچیدیم
که جز کبیسه های پیاپی دردهای نامتقارن
هیچ ندیدیم؟
و از باغهای سبز جهان
جز داغهای سرخ مسلسل هیچ میوه نچیدیم؟
ما در کدام ساعت صفر
گرد مدار هیچ نشستیم
و در سر سیاه کدام زمستان
بی صداتر از بغض پدری مغرور شکستیم
در مدار صفر
نشسته ایم به شب
مواج تلواسه های تب
و سرگیجه های همیشه
در رقص تیشه و ریشه
دست می افشانیم و پای میکوبیم
به ساز باد به ساز برف
به ساز زلزله به ساز طوفان
به ساز این همه حرف
به ساز ساکت شیطان
و با اینهمه
هنوز هم خوبیم
چرا که خسته، دلشکسته
مرا ببوس بر لب
سرود ای ایران میخوانیم
شک نکنید
ما مرغ سحریم
و تا تمام سپیده های همیشه میمانیم
#محسن-بارانی
۲۹/ اسفندماه/۱۳۹۸
@niyazestanbaranj
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کبیسه_های_درد
در حسرتی شگرف
خورشید،
سینه خیز
پیکر خونین خویش را
به خانه ی صفر دیگری میرساند
- چه خوشبخت بوده اند مردمان هزارسال
که در تمام زمستانها
دلتنگ بی نوا
چون بط کنار آب
می نشسته اند کران تا کران برف
کامیاب زیسته اند
که هرگز
جنازه بر سرشان نباریده
و پا انداز دروغ
به ریش خلق نخندیده
+ما در کجای راه
به اشتباه
پیچیدیم
که جز کبیسه های پیاپی دردهای نامتقارن
هیچ ندیدیم؟
و از باغهای سبز جهان
جز داغهای سرخ مسلسل هیچ میوه نچیدیم؟
ما در کدام ساعت صفر
گرد مدار هیچ نشستیم
و در سر سیاه کدام زمستان
بی صداتر از بغض پدری مغرور شکستیم
در مدار صفر
نشسته ایم به شب
مواج تلواسه های تب
و سرگیجه های همیشه
در رقص تیشه و ریشه
دست می افشانیم و پای میکوبیم
به ساز باد به ساز برف
به ساز زلزله به ساز طوفان
به ساز این همه حرف
به ساز ساکت شیطان
و با اینهمه
هنوز هم خوبیم
چرا که خسته، دلشکسته
مرا ببوس بر لب
سرود ای ایران میخوانیم
شک نکنید
ما مرغ سحریم
و تا تمام سپیده های همیشه میمانیم
#محسن-بارانی
۲۹/ اسفندماه/۱۳۹۸
@niyazestanbaranj
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#زمستانیه
- عطر نخستین چای
بر کجای زمان پیچید؟!
اصلن چه کسی نخستین چای جهان را چید؟!
صبر کرد خشک شود
و سپس دم کرد؟!
- هرکس که بوده باشد
خوشحال میشود
که بداند
در تمام فصول این سالهای غماندود
گاه و بیگاه
در زلال خنده یا غبار آه
دیر یا که زود
تو از منی که متولد پاییزم
روزی چند بار میپرسی:
« چای بریزم؟! »...
#محسن_بارانی ۱دی ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- عطر نخستین چای
بر کجای زمان پیچید؟!
اصلن چه کسی نخستین چای جهان را چید؟!
صبر کرد خشک شود
و سپس دم کرد؟!
- هرکس که بوده باشد
خوشحال میشود
که بداند
در تمام فصول این سالهای غماندود
گاه و بیگاه
در زلال خنده یا غبار آه
دیر یا که زود
تو از منی که متولد پاییزم
روزی چند بار میپرسی:
« چای بریزم؟! »...
#محسن_بارانی ۱دی ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه_های_جنون
به آلودهترین شهرهای جهان
- از اکنون تا گذشتههای باستان -
چشم باز میکند
در گوشی اپل
جستوجو میکند
«انگشتری با مهرهی مار» را
تازه از کلاس « چهگونه قورباغه نباشیم ؟ »
بیرون پریده
تا تن حیران خویش را
تا کلاس یوگا ببرد
سر راه هم باید آجیل مشکلگشا بخرد
روغن بنفش و عنبرنسارا را نیز خریده
حالا با رضایت خاطر
در آسمان قرن بیست و یکم
پرواز میکند...
#محسن_بارانی ۳۰بهمن ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به آلودهترین شهرهای جهان
- از اکنون تا گذشتههای باستان -
چشم باز میکند
در گوشی اپل
جستوجو میکند
«انگشتری با مهرهی مار» را
تازه از کلاس « چهگونه قورباغه نباشیم ؟ »
بیرون پریده
تا تن حیران خویش را
تا کلاس یوگا ببرد
سر راه هم باید آجیل مشکلگشا بخرد
روغن بنفش و عنبرنسارا را نیز خریده
حالا با رضایت خاطر
در آسمان قرن بیست و یکم
پرواز میکند...
#محسن_بارانی ۳۰بهمن ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه_های_جنون
طناب محکم ِ پایهی پوسیدهی دار خویش شدن
این بود سرنوشت ما
سرنوشت من
در آغوش مام مهربان وطن
گلولهی ِ تفنگ جوخهی اعدام خویشتن بودیم
- مرگی که از ما دریغ میکردند
چرا که با سنگینی بار تن خویش
در شکستن ِ گردن
، گردنی که بردهگی را فرونیارد ،
مردن
ابلیس را بیشتر به وجد میآرد -
باری گلوله ی سرد تفنگ جوخهی اعدام خویشتن بودیم
و همچون قربانیان مطیع ِ راهی آسمان
دست جلاد دلسوز خویش را
بوسیدیم
در خواب تمام خدایان
کس اینگونه نگندید که ما گندیدیم
آه ،
ما
بهاندازهی شهوت تمام موریانههای نیامده
فرسودیم و
بیصداتر از گورستانهای اساطیری
در رخوت خلود خدایان
پوسیدیم...
#محسن_بارانی اسفند ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
طناب محکم ِ پایهی پوسیدهی دار خویش شدن
این بود سرنوشت ما
سرنوشت من
در آغوش مام مهربان وطن
گلولهی ِ تفنگ جوخهی اعدام خویشتن بودیم
- مرگی که از ما دریغ میکردند
چرا که با سنگینی بار تن خویش
در شکستن ِ گردن
، گردنی که بردهگی را فرونیارد ،
مردن
ابلیس را بیشتر به وجد میآرد -
باری گلوله ی سرد تفنگ جوخهی اعدام خویشتن بودیم
و همچون قربانیان مطیع ِ راهی آسمان
دست جلاد دلسوز خویش را
بوسیدیم
در خواب تمام خدایان
کس اینگونه نگندید که ما گندیدیم
آه ،
ما
بهاندازهی شهوت تمام موریانههای نیامده
فرسودیم و
بیصداتر از گورستانهای اساطیری
در رخوت خلود خدایان
پوسیدیم...
#محسن_بارانی اسفند ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#شطحیات
... و من،
هزار و یکمین نام بودم.
من ِ نوآمدهی خرقهی خاک پوشیده،
من ِ در انتهای جهان رسیده...
اسم اعظم نام بزرگ انسان بود
همانکه ابلیس گمان میکرد
اسم رمز اوست
چرا که هزاران سال
سرور و مدرس پاکان آسمان بود
اما
اما میان انسان و خدا
راهی از همهگان نهان بود ...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
... و من،
هزار و یکمین نام بودم.
من ِ نوآمدهی خرقهی خاک پوشیده،
من ِ در انتهای جهان رسیده...
اسم اعظم نام بزرگ انسان بود
همانکه ابلیس گمان میکرد
اسم رمز اوست
چرا که هزاران سال
سرور و مدرس پاکان آسمان بود
اما
اما میان انسان و خدا
راهی از همهگان نهان بود ...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه_های_جنون
پنجرهی کدر خودرو
زیبایی خسته و به تاراج رفتهی دخترک را
در قاب میکشد.
- آقا ، از من خرید کنید
پول یک دستمال که چیزی نمیشود
برای شما آقا..
و من که بهاین زیبایی
هرگز ندیدهام
هیچ خدایی،
همین دیروز
از یکی دیگرشان دستمال مجیک خریدهام..
- نه لازم ندارم دخترکم
...و دردی میپیچد در تمام تنم
- ای وهن تمام خدایان
نفرینتان
که چون از دوزخ
افتادید در میهنم
همهجای ما
همه چیز ما
همه وقت ما
خرداد ما آبان ما اسفند ما
هی درد میکند...
دو چشم سیاه از تاریک تاریخ رنجهای مکرر
به من دوخته شده است
- آقا جوراب میخری ...
#محسن_بارانی اسفند درد ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پنجرهی کدر خودرو
زیبایی خسته و به تاراج رفتهی دخترک را
در قاب میکشد.
- آقا ، از من خرید کنید
پول یک دستمال که چیزی نمیشود
برای شما آقا..
و من که بهاین زیبایی
هرگز ندیدهام
هیچ خدایی،
همین دیروز
از یکی دیگرشان دستمال مجیک خریدهام..
- نه لازم ندارم دخترکم
...و دردی میپیچد در تمام تنم
- ای وهن تمام خدایان
نفرینتان
که چون از دوزخ
افتادید در میهنم
همهجای ما
همه چیز ما
همه وقت ما
خرداد ما آبان ما اسفند ما
هی درد میکند...
دو چشم سیاه از تاریک تاریخ رنجهای مکرر
به من دوخته شده است
- آقا جوراب میخری ...
#محسن_بارانی اسفند درد ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#کوتابلندآه..
آن روزها
که زمستان خیلی سردتر از ایام شما بود
- البته ممکن است شما یادتان نیاید -
آن روزها،
ما نوجوان بودیم
و از دیدن چشمهای تشنهی یک زن
غرق عرق شرم میشدیم
در زمستانهای طناب و گلوله و جنگ
در خانههایی تنگ ، تنگ
با کوپنهای نفت
سرمان گرم میشد
بعدها هم
همان کوپن بود که در هیاتی دیگر درآمد
هی میآمد و میرفت
و باز
ما
سرگرم میشدیم
غافل
که چیز دیگری در میانه باید میبود
تا که ما
دلگرم میشدیم...
#محسن_بارانی فروردین ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آن روزها
که زمستان خیلی سردتر از ایام شما بود
- البته ممکن است شما یادتان نیاید -
آن روزها،
ما نوجوان بودیم
و از دیدن چشمهای تشنهی یک زن
غرق عرق شرم میشدیم
در زمستانهای طناب و گلوله و جنگ
در خانههایی تنگ ، تنگ
با کوپنهای نفت
سرمان گرم میشد
بعدها هم
همان کوپن بود که در هیاتی دیگر درآمد
هی میآمد و میرفت
و باز
ما
سرگرم میشدیم
غافل
که چیز دیگری در میانه باید میبود
تا که ما
دلگرم میشدیم...
#محسن_بارانی فروردین ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه_های_جنون
من از کودکی
تاب دوست نداشتم
ترس نبود
به مغز ربط نداشت
دلشوره بود یا دلهره یا دلدل ...
هرچه بود باید به دل ربط داشته باشد
و هیچوقت نفهمیدم
چیزی که مرا اینهمه بیزار میکند
چرا
لذت دیگران را
به تکرار تکرار تکرار
بسیار میکند؟!
دردسالهای فراوان گذر کرد
یک روز صبح
با صدای اذان
پیش از آنکه آفتاب برآید
یادم شکست؛
مردی
شبیه خاطرهی من
در شب برفی
طناب بر گردن
آن بالا
دارد هی تاب میخورد
هی تاب میخورد
هی تاب ...
#محسن_بارانی ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
من از کودکی
تاب دوست نداشتم
ترس نبود
به مغز ربط نداشت
دلشوره بود یا دلهره یا دلدل ...
هرچه بود باید به دل ربط داشته باشد
و هیچوقت نفهمیدم
چیزی که مرا اینهمه بیزار میکند
چرا
لذت دیگران را
به تکرار تکرار تکرار
بسیار میکند؟!
دردسالهای فراوان گذر کرد
یک روز صبح
با صدای اذان
پیش از آنکه آفتاب برآید
یادم شکست؛
مردی
شبیه خاطرهی من
در شب برفی
طناب بر گردن
آن بالا
دارد هی تاب میخورد
هی تاب میخورد
هی تاب ...
#محسن_بارانی ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#جلوه_های_جنون
آه ناصری،
زمین من چه ربطی به آسمان تو داشت
که باید سرخ میشد
تا انسان به ملکوت درآید؟
هم با خون تو
پدرم، چونان تو،
از آسمان نیامده بود
تبار از گیاه داشت
و من زمین را
سبز میخواستم
و همچون پدرم
هرجا که میرسیدم
درخت میکاشتم
تو آمدی و از آسمان گفتی
درختهای من دار شد
دارها بسیار
تا قرنها قرن
دوستان و دشمنانت
در فلسطین وجود
از شرق تا به غرب
کودکان را شبانه روز
راهی ملکوت آسمان کنند ...
#محسن_بارانی خرداد ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آه ناصری،
زمین من چه ربطی به آسمان تو داشت
که باید سرخ میشد
تا انسان به ملکوت درآید؟
هم با خون تو
پدرم، چونان تو،
از آسمان نیامده بود
تبار از گیاه داشت
و من زمین را
سبز میخواستم
و همچون پدرم
هرجا که میرسیدم
درخت میکاشتم
تو آمدی و از آسمان گفتی
درختهای من دار شد
دارها بسیار
تا قرنها قرن
دوستان و دشمنانت
در فلسطین وجود
از شرق تا به غرب
کودکان را شبانه روز
راهی ملکوت آسمان کنند ...
#محسن_بارانی خرداد ۱۴۰۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹