#معرفی_کتاب
نام کتاب: #شجاعت_خلاقیت
نویسنده: #رولو_می
ترجمه: حسین کیانی
نشر: دانژه
گلاویز شدن انسان با مسئله های لاینحل و تلاش برای عبور از بن بست ها و محدودیت های گونه انسان که در رویارویی با پدیده های هستی با آن مواجه است، دغدغه ای ست که مردم این زمانه را بیشتر از هر دوره ای در تاریخ به خودش مشغول کرده است.
هنرمندان حقیقی با خلق شاهکارهای نامیرای شان، همواره انسان را به پر کردن این جهان سرد و صامت از هیاهو و رنگ و ترغیب کرده اند. کتاب "شجاعت خلاقیت" تفسیری اندیشمندانه از شکل گیری چنین فرایند هایی است.
"رولومی" ، روان شناس و نظریه پرداز آمریکایی است که پیش از مطالعه روانشناسی و نظریه پردازی در حوزه انسان گرایی و اگزیستانسیالیسم، به عنوان نقاش و معلم دوره گرد، در اروپا به کاوشگری و سفر مشغول بوده است. اگرچه او را می توان در صف درمانگران انسانمداری همچون" کارل راجرز" و"آبراهام مازلو" قرار داد، اما استفاده از شیوه های درمان روانکاوانه و همزمان نقد فلسفه روانکاوی، او را از همتایان انسانگرای خود متمایز ساخت.
اگزیستانسیالیتها معمولا از معنای زندگی و اراده آزاد صحبت می کنند، این که زندگی بی معنا است مگر این که شجاعت و مهارت معنا بخشی به آن بدهیم.
به باور "رو لو می" آنچه ما بن بست یا احساس پوچی می نامیم، بخش ناگفته زیستن است که هنوز برای ما رمز گشایی نشده و همچون زبانی بیگانه برای مان بی معنا است. کتاب "شجاعت خلاقیت" محصول تلاش نویسنده برای به کلام در آوردن، ناگفتنی ها و به تحریر درآوردن نانوشتنی ها است. رولو می، راز فلسفه وجودی گونه انسان را در ظهور خلاقیت می داند و معتقد است ما با آفرینش و معنا بخشیدن به دالان های سرد و صامت حیات، بودن خود را تبیین می کنیم.
در بخش های ابتدایی کتاب، این روان شناس آمریکایی، شکلهای متفاوتی از شجاعت مانند شجاعت جسمانی، شجاعت اجتماعی و شجاعت اخلاقی را تشریح می کند . همچنین شجاعت هجرت از کارزار میان ایمان و شک ، را قدم اول برای تولد خلاقیت معرفی می کند و آن را به عنوان بالاترین سطح از دلیری و تهور در گونه انسان معرفی کرده و شجاعت خلاقیت می نامد .
همچنین باورهای سفت و سخت را عامل رنج انسان دانسته و بر این باور است که این نوع از جهان بینی ، انسان را در نهایت ، تسلیم دلهره ها و بن بست های وجودی می کند و مانع از ابتکار عمل و تعالی اش می شود .
در بخش های دیگر، نویسنده ، شیوه تشخیص گذاری میان احساس کاذب "خلاق بودن " و دست یابی به "خلاقیت حقیقی" را توصیف کرده و تاکید می کند ، هستی بخشی ابدی به گونه فانی انسان ، مستلزم بندبازی و برقراری تعادل میان احساس و شناخت است و نمی توان بدون حضور یکی از دو گانه احساس یا عقل ، خلاق بود و آفرینش را تجربه کرد .
نقش ضمیر ناخودآگاه ، در آفرینش و اشاره به ریسمان هایی که " خودآگاهی " را به " ناخودآگاهی " و" عینیت " را به " ذهنیت " متصل می سازد و منجر به آفرینش می شود ، از محورهای اصلی مطرح شده در این اثر خلاقانه است . رولومی با استناد به نظریه های اندیشمندانی مانند کارل یونگ ، تعامل دیالکتیکی میان این دو قطب را به عنوان راه حلی برای کامل شدن ، " گشتالت ناقص " گونه انسان معرفی می کند .
در فصلی دیگر نیز وی ، توانمندی انسان در رویایی و مواجهه با پدیده های جهان را شرط نزدیک شدن به سرزمین اسرار آمیز و وجد آور ، آفرینندگی ، معرفی می کند و خود شناسی را نیز پایه مواجه اصولی با پدیده ها می داند . این نویسنده در فصل های پایانی کتاب ، علاوه بر تاکید بر اهمیت خود شناسی در یونان باستان ، بررسی شیوه تفکر یونانی ها و نقش آن در آفرینش ، به محدودیت های گونه بشری در خلاقیت اشاره می کند و یادآور می شود برای دست یابی به ایده های نبوغ آمیز باید محدودیت های خودمان را بپذیریم و از نظر روان شناختی برای رویت ناشناخته ها آمادگی پیدا کنیم و با دست و پا زدن در اقیانوس دیالکتیکی عقل و جنون ، مطلوب ترین وضعیت گشتالتی را پیدا کنیم .
تلاش نویسنده برای به کلام در آوردن فرایندی مبهم و سوبجکتیو می تواند خطر شانه خالی کردن از مسئولیت های اجتماعی را به بهانه یافتن معنا و آفرینش و روی آوردن به زندگی شاعرانه و عارفانه ایجاد کند . برای همین است که نویسنده نیز در انتشار این کتاب ،مدت ها در تردید بوده چرا که خطر سوء برداشت از مفاهیمی انتزاعی را پیش بینی کرده است . همچنین نگاه کاهش گرایانه و ساده انگارانه به موضوعاتی مانند " تجربه اوج " ، "کاهنان دلفی در مقام درمانگر " ،" خلاقیت و ضمیر ناهشیار " و بی توجهی به بافت و فضای زندگی اجتماعی نویسنده ، در جوامعی که هنوز مراحل پایه ای شناخت جهان و رویایی عقل مدار با پدیده ها را فرا نگرفته اند ، می تواند از ابعاد آسیب زای آثاری از این دست باشد .
مریم بهریان
دانشجوی دکترای روان شناسی
https://drsargolzaei.com/images/mbooks/nf00197759-1.jpg
نام کتاب: #شجاعت_خلاقیت
نویسنده: #رولو_می
ترجمه: حسین کیانی
نشر: دانژه
گلاویز شدن انسان با مسئله های لاینحل و تلاش برای عبور از بن بست ها و محدودیت های گونه انسان که در رویارویی با پدیده های هستی با آن مواجه است، دغدغه ای ست که مردم این زمانه را بیشتر از هر دوره ای در تاریخ به خودش مشغول کرده است.
هنرمندان حقیقی با خلق شاهکارهای نامیرای شان، همواره انسان را به پر کردن این جهان سرد و صامت از هیاهو و رنگ و ترغیب کرده اند. کتاب "شجاعت خلاقیت" تفسیری اندیشمندانه از شکل گیری چنین فرایند هایی است.
"رولومی" ، روان شناس و نظریه پرداز آمریکایی است که پیش از مطالعه روانشناسی و نظریه پردازی در حوزه انسان گرایی و اگزیستانسیالیسم، به عنوان نقاش و معلم دوره گرد، در اروپا به کاوشگری و سفر مشغول بوده است. اگرچه او را می توان در صف درمانگران انسانمداری همچون" کارل راجرز" و"آبراهام مازلو" قرار داد، اما استفاده از شیوه های درمان روانکاوانه و همزمان نقد فلسفه روانکاوی، او را از همتایان انسانگرای خود متمایز ساخت.
اگزیستانسیالیتها معمولا از معنای زندگی و اراده آزاد صحبت می کنند، این که زندگی بی معنا است مگر این که شجاعت و مهارت معنا بخشی به آن بدهیم.
به باور "رو لو می" آنچه ما بن بست یا احساس پوچی می نامیم، بخش ناگفته زیستن است که هنوز برای ما رمز گشایی نشده و همچون زبانی بیگانه برای مان بی معنا است. کتاب "شجاعت خلاقیت" محصول تلاش نویسنده برای به کلام در آوردن، ناگفتنی ها و به تحریر درآوردن نانوشتنی ها است. رولو می، راز فلسفه وجودی گونه انسان را در ظهور خلاقیت می داند و معتقد است ما با آفرینش و معنا بخشیدن به دالان های سرد و صامت حیات، بودن خود را تبیین می کنیم.
در بخش های ابتدایی کتاب، این روان شناس آمریکایی، شکلهای متفاوتی از شجاعت مانند شجاعت جسمانی، شجاعت اجتماعی و شجاعت اخلاقی را تشریح می کند . همچنین شجاعت هجرت از کارزار میان ایمان و شک ، را قدم اول برای تولد خلاقیت معرفی می کند و آن را به عنوان بالاترین سطح از دلیری و تهور در گونه انسان معرفی کرده و شجاعت خلاقیت می نامد .
همچنین باورهای سفت و سخت را عامل رنج انسان دانسته و بر این باور است که این نوع از جهان بینی ، انسان را در نهایت ، تسلیم دلهره ها و بن بست های وجودی می کند و مانع از ابتکار عمل و تعالی اش می شود .
در بخش های دیگر، نویسنده ، شیوه تشخیص گذاری میان احساس کاذب "خلاق بودن " و دست یابی به "خلاقیت حقیقی" را توصیف کرده و تاکید می کند ، هستی بخشی ابدی به گونه فانی انسان ، مستلزم بندبازی و برقراری تعادل میان احساس و شناخت است و نمی توان بدون حضور یکی از دو گانه احساس یا عقل ، خلاق بود و آفرینش را تجربه کرد .
نقش ضمیر ناخودآگاه ، در آفرینش و اشاره به ریسمان هایی که " خودآگاهی " را به " ناخودآگاهی " و" عینیت " را به " ذهنیت " متصل می سازد و منجر به آفرینش می شود ، از محورهای اصلی مطرح شده در این اثر خلاقانه است . رولومی با استناد به نظریه های اندیشمندانی مانند کارل یونگ ، تعامل دیالکتیکی میان این دو قطب را به عنوان راه حلی برای کامل شدن ، " گشتالت ناقص " گونه انسان معرفی می کند .
در فصلی دیگر نیز وی ، توانمندی انسان در رویایی و مواجهه با پدیده های جهان را شرط نزدیک شدن به سرزمین اسرار آمیز و وجد آور ، آفرینندگی ، معرفی می کند و خود شناسی را نیز پایه مواجه اصولی با پدیده ها می داند . این نویسنده در فصل های پایانی کتاب ، علاوه بر تاکید بر اهمیت خود شناسی در یونان باستان ، بررسی شیوه تفکر یونانی ها و نقش آن در آفرینش ، به محدودیت های گونه بشری در خلاقیت اشاره می کند و یادآور می شود برای دست یابی به ایده های نبوغ آمیز باید محدودیت های خودمان را بپذیریم و از نظر روان شناختی برای رویت ناشناخته ها آمادگی پیدا کنیم و با دست و پا زدن در اقیانوس دیالکتیکی عقل و جنون ، مطلوب ترین وضعیت گشتالتی را پیدا کنیم .
تلاش نویسنده برای به کلام در آوردن فرایندی مبهم و سوبجکتیو می تواند خطر شانه خالی کردن از مسئولیت های اجتماعی را به بهانه یافتن معنا و آفرینش و روی آوردن به زندگی شاعرانه و عارفانه ایجاد کند . برای همین است که نویسنده نیز در انتشار این کتاب ،مدت ها در تردید بوده چرا که خطر سوء برداشت از مفاهیمی انتزاعی را پیش بینی کرده است . همچنین نگاه کاهش گرایانه و ساده انگارانه به موضوعاتی مانند " تجربه اوج " ، "کاهنان دلفی در مقام درمانگر " ،" خلاقیت و ضمیر ناهشیار " و بی توجهی به بافت و فضای زندگی اجتماعی نویسنده ، در جوامعی که هنوز مراحل پایه ای شناخت جهان و رویایی عقل مدار با پدیده ها را فرا نگرفته اند ، می تواند از ابعاد آسیب زای آثاری از این دست باشد .
مریم بهریان
دانشجوی دکترای روان شناسی
https://drsargolzaei.com/images/mbooks/nf00197759-1.jpg
یکی از معدود مواهب زندگی در دورانهایی دلهرهانگیز این است که انسان مجبور به آگاهشدن از خویشتن خود میشود. زمانی که معیارها و ارزشهای جامعه به هم میریزد و مخدوش میشود و ما بهروشنی نمیدانیم که چه هستیم و چگونه باید باشیم، چنانکه که ماتیو آرنولد گفته است، به فکر جستوجو برای یافتن خود میافتیم. در چنان شرایطی احساس عدمامنیت از هر طرف ما را فرامیگیرد و به این فکر وامیدارد که آیا ممکن است، منبعی برای راهنمایی و توانمندسازی ما وجود داشته باشد که به آن توجه نکرده و از آن بهره نبرده باشیم؟
#رولو_می
@kanoonnegareshno
+14168797357
#رولو_می
@kanoonnegareshno
+14168797357