#معرفی_کتاب
#بینایی
نویسنده: ژوزه ساراماگو
ترجمه: کیومرث پارسای
انتشارات: شیرین - ۱۳۸۳
رمان "بینایی" نوشته "ژوزه ساراماگو"
(Jose De Sousa Saramago)
در واقع داستان دیگری است که چهار سال بعد از واقعه "کوری" برای ساکنان همان شهر اتفاق می افتد. داستان با یک انتخابات آغاز می شود، مردم شهر روز انتخابات راهی صندوق های رأی می شوند اما پس از شمارش آرا شگفتی رخ می دهد، بیش از هفتاد درصد آرا سفید هستند...
"ژوزه ساراماگو" برنده جایزه نوبل ادبی با هوشمندی رمان "بینایی" خود را در تکمیل و ارتباط با اثر معروف خود "کوری" نوشته است. در عین حال که خواننده به صورت یک داستان کاملا مستقل نیز می تواند آن را مطالعه کند.
ساراماگو با طنز تلخ و نقد گزنده ای که در اکثر آثار خود دارد، در رمان کوری به انتقاد از کوری سیاسی و اجتماعی "مردم" می پردازد و در رمان بینایی به "حاکمان" می تازد و سعی می کند نوع دموکراسی را که در آن دموکراسی در خدمت "سرمایه داری و بازار" است به چالش بکشد. به اعتقاد وی بدون "دموکراسی اقتصادی"، دموکراسی واقعی و کامل امکانپذیر نیست.
اما اندکی در مورد سبک نویسندگی ژوزه ساراماگو:
از نظر برخی از منتقدان سبکی که وی در اکثر آثار خود به کار می برد "رئالیسم جادوئی" می باشد. اما از نظر خودش دو نویسنده بزرگ یعنی "سروانتس" اسپانیایی و "گوگول" روسی، روی وی و آثارش تآثیر بسیاری داشته اند.
ساراماگو در آثارش به "نمادپردازی" و استفاده از مصادیق تمثیلی توجه زیادی نشان می دهد، بطور مثال "رنگ سفید" که در هر دو رمان کوری و بینایی مورد استفاده قرار گرفته است و هر کدام حاوی پیام های نمادین خود هستند.
از این رمان ترجمه های دیگری نیز در بازار موجود می باشد ، از جمله ترجمه "اسدالله امرایی" که توسط نشر مروارید انتشار یافته است.
پی نوشت:
رئالیسم جادویی (Magic Realism) یکی از شاخههای واقعگرایی (رئالیسم) در مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود. در داستانهایی که به سبک واقعگرایی جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
#علی_محمدی
کارشناس ارشد روان شناسی
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Seeing.jpg
#بینایی
نویسنده: ژوزه ساراماگو
ترجمه: کیومرث پارسای
انتشارات: شیرین - ۱۳۸۳
رمان "بینایی" نوشته "ژوزه ساراماگو"
(Jose De Sousa Saramago)
در واقع داستان دیگری است که چهار سال بعد از واقعه "کوری" برای ساکنان همان شهر اتفاق می افتد. داستان با یک انتخابات آغاز می شود، مردم شهر روز انتخابات راهی صندوق های رأی می شوند اما پس از شمارش آرا شگفتی رخ می دهد، بیش از هفتاد درصد آرا سفید هستند...
"ژوزه ساراماگو" برنده جایزه نوبل ادبی با هوشمندی رمان "بینایی" خود را در تکمیل و ارتباط با اثر معروف خود "کوری" نوشته است. در عین حال که خواننده به صورت یک داستان کاملا مستقل نیز می تواند آن را مطالعه کند.
ساراماگو با طنز تلخ و نقد گزنده ای که در اکثر آثار خود دارد، در رمان کوری به انتقاد از کوری سیاسی و اجتماعی "مردم" می پردازد و در رمان بینایی به "حاکمان" می تازد و سعی می کند نوع دموکراسی را که در آن دموکراسی در خدمت "سرمایه داری و بازار" است به چالش بکشد. به اعتقاد وی بدون "دموکراسی اقتصادی"، دموکراسی واقعی و کامل امکانپذیر نیست.
اما اندکی در مورد سبک نویسندگی ژوزه ساراماگو:
از نظر برخی از منتقدان سبکی که وی در اکثر آثار خود به کار می برد "رئالیسم جادوئی" می باشد. اما از نظر خودش دو نویسنده بزرگ یعنی "سروانتس" اسپانیایی و "گوگول" روسی، روی وی و آثارش تآثیر بسیاری داشته اند.
ساراماگو در آثارش به "نمادپردازی" و استفاده از مصادیق تمثیلی توجه زیادی نشان می دهد، بطور مثال "رنگ سفید" که در هر دو رمان کوری و بینایی مورد استفاده قرار گرفته است و هر کدام حاوی پیام های نمادین خود هستند.
از این رمان ترجمه های دیگری نیز در بازار موجود می باشد ، از جمله ترجمه "اسدالله امرایی" که توسط نشر مروارید انتشار یافته است.
پی نوشت:
رئالیسم جادویی (Magic Realism) یکی از شاخههای واقعگرایی (رئالیسم) در مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود. در داستانهایی که به سبک واقعگرایی جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
#علی_محمدی
کارشناس ارشد روان شناسی
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Seeing.jpg
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️حکومتها ابتدا در ذهنها سقوط میکنند
✍ دکتر سعید معدنی
۲ خرداد ۱۴۰۲
رمان "بینایی" نوشتهی ژوزه ساراماگو حکایت مردمی است که از حکومت ناراضی هستند و برای نشان دادن اعتراض پای صندوق رای حاضر نمی شوند. این رمان در ادامه رمان دیگری به نام "کوری" است که نویسنده پرتغالی به خاطر نوشتن رمان کوری جایزهی ارزشمند نوبل ادبی را گرفته است.
رمان "بینایی"به نوعی ادامه "کوری" و در همان شهری که داستان کوری اتفاق افتاده ماجرایش میگذرد و برخی شخصیتها سرنوشت شان در این رمان ادامه مییابد. داستان کتاب "بینایی" داستان حکومتی است که ذاتا" دیکتاتور است اما ظاهرا" برای مشروعیتبخشی به خود انتخابات صوری هم برگزار میکند.
در یک روز بارانی که روز رفراندم و رایگیری است. هیچکس در حوزههای رای حاضر نمی شود حتی بسیاری از خانوادههای مسئولان برگزاری انتخابات هم مشارکتی ندارند. سکوت محضی حاکم است؛ ابتدا مسئولان فکر میکنند که شاید بارش باران و شرایط آب و هوایی باعث شده اما وقتی باران قطع می شود و هوا مساعد است باز خبری از حضور مردم نیست و این شکست بزرگی برای حکومت است. رئیس جمهور و سایر مسئولان به تکاپو، توصیه و التماس می افتند که مردم شرکت کنند. سر انجام مردم در بعد از ظهر به سوی حوزههای رای گیری هجوم میآورند اما فردا که آرا را میشمارند معلوم می شود همهی رایها سفید است!
این عدم مشارکت ابتدایی و از دست رفتن مشروعیت سیستم و یا سفیدی رایهای اعتراضی نشان میدهد حکومت های دیکتاتوری که ادای دمکراسی را درمیآورند، ابتدا در ذهن مردم سقوط می کنند سپس در ادامه، سقوط عینی و واقعی اتفاق میافتد. یک نظام سیاسی که بر ابدان حکومت میکند نه بر قلبها، خود را به نابینایی! میزند و چشم بر مشکلات میبندد و سعی میکند با تبلیغات دروغین همه چیز را عادی نشان دهد. اما حاکمان زمانی به خود میآیند که دیگر دیر شده است. در مقابل مردم به آگاهی رسیده "بینا" شده اند و دیگر حاضر نیستند مفت و مجانی به حکومتگران فاسد نالایق و ناتوان سواری دهند و مشروعیت ببخشند.
در رمان بینایی ماجراهای دیگری هم اتفاق میافتد. تعقیب و ترور و قتل هم وجود دارد. کسانی که رمان کوری و بینایی را مطالعه نکردهاند پیشنهاد می کنم که ابتدا "کوری" و سپس "بینایی" را بخوانند.
داستان بینایی رسوایی حکومت دیکتاتوری به ظاهر دمکراسی است که در ذهن و قلم یک نویسنده اروپایی به نمایش میگذارد. در طول خواندن رمان همیشه این موضوع در ذهن شما نقش می بندد که به عنوان یک جهان سومی خاورمیانهنشین، اگر چنین رمانی می نوشتید و "سقوط حکومتها در ذهنها" را ترسیم می کردید، چگونه روایت میکردید و مینوشتید؟
https://t.me/Saeed_Maadani/3858
#سعید_معدنی
#ژوزه_ساراماگو
#کوری
#بینایی
#دیکتاتوری
#سقوط
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر سعید معدنی
۲ خرداد ۱۴۰۲
رمان "بینایی" نوشتهی ژوزه ساراماگو حکایت مردمی است که از حکومت ناراضی هستند و برای نشان دادن اعتراض پای صندوق رای حاضر نمی شوند. این رمان در ادامه رمان دیگری به نام "کوری" است که نویسنده پرتغالی به خاطر نوشتن رمان کوری جایزهی ارزشمند نوبل ادبی را گرفته است.
رمان "بینایی"به نوعی ادامه "کوری" و در همان شهری که داستان کوری اتفاق افتاده ماجرایش میگذرد و برخی شخصیتها سرنوشت شان در این رمان ادامه مییابد. داستان کتاب "بینایی" داستان حکومتی است که ذاتا" دیکتاتور است اما ظاهرا" برای مشروعیتبخشی به خود انتخابات صوری هم برگزار میکند.
در یک روز بارانی که روز رفراندم و رایگیری است. هیچکس در حوزههای رای حاضر نمی شود حتی بسیاری از خانوادههای مسئولان برگزاری انتخابات هم مشارکتی ندارند. سکوت محضی حاکم است؛ ابتدا مسئولان فکر میکنند که شاید بارش باران و شرایط آب و هوایی باعث شده اما وقتی باران قطع می شود و هوا مساعد است باز خبری از حضور مردم نیست و این شکست بزرگی برای حکومت است. رئیس جمهور و سایر مسئولان به تکاپو، توصیه و التماس می افتند که مردم شرکت کنند. سر انجام مردم در بعد از ظهر به سوی حوزههای رای گیری هجوم میآورند اما فردا که آرا را میشمارند معلوم می شود همهی رایها سفید است!
این عدم مشارکت ابتدایی و از دست رفتن مشروعیت سیستم و یا سفیدی رایهای اعتراضی نشان میدهد حکومت های دیکتاتوری که ادای دمکراسی را درمیآورند، ابتدا در ذهن مردم سقوط می کنند سپس در ادامه، سقوط عینی و واقعی اتفاق میافتد. یک نظام سیاسی که بر ابدان حکومت میکند نه بر قلبها، خود را به نابینایی! میزند و چشم بر مشکلات میبندد و سعی میکند با تبلیغات دروغین همه چیز را عادی نشان دهد. اما حاکمان زمانی به خود میآیند که دیگر دیر شده است. در مقابل مردم به آگاهی رسیده "بینا" شده اند و دیگر حاضر نیستند مفت و مجانی به حکومتگران فاسد نالایق و ناتوان سواری دهند و مشروعیت ببخشند.
در رمان بینایی ماجراهای دیگری هم اتفاق میافتد. تعقیب و ترور و قتل هم وجود دارد. کسانی که رمان کوری و بینایی را مطالعه نکردهاند پیشنهاد می کنم که ابتدا "کوری" و سپس "بینایی" را بخوانند.
داستان بینایی رسوایی حکومت دیکتاتوری به ظاهر دمکراسی است که در ذهن و قلم یک نویسنده اروپایی به نمایش میگذارد. در طول خواندن رمان همیشه این موضوع در ذهن شما نقش می بندد که به عنوان یک جهان سومی خاورمیانهنشین، اگر چنین رمانی می نوشتید و "سقوط حکومتها در ذهنها" را ترسیم می کردید، چگونه روایت میکردید و مینوشتید؟
https://t.me/Saeed_Maadani/3858
#سعید_معدنی
#ژوزه_ساراماگو
#کوری
#بینایی
#دیکتاتوری
#سقوط
@NewHasanMohaddesi
Telegram
هفت اقلیم (سعید معدنی)
حکومتها ابتدا در ذهنها سقوط میکنند
✍سعید معدنی
رمان "بینایی" نوشتهی ژوزه ساراماگو حکایت مردمی است که از حکومت ناراضی هستند و برای نشان دادن اعتراض پای صندوق رای حاضر نمی شوند. این رمان در ادامه رمان دیگری به نام "کوری" است که نویسنده پرتغالی به خاطر…
✍سعید معدنی
رمان "بینایی" نوشتهی ژوزه ساراماگو حکایت مردمی است که از حکومت ناراضی هستند و برای نشان دادن اعتراض پای صندوق رای حاضر نمی شوند. این رمان در ادامه رمان دیگری به نام "کوری" است که نویسنده پرتغالی به خاطر…