#مقاله
#هانا_آرنت_کارل_یاسپرس_و_مسئولیت_سیاسی
هانا آرنت در سال ۱۹۰۶ در یک خانواده یهودی – آلمانی متولد شد و از سال ۱۹۲۴ به تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاههای ماربورگ، فرایبورگ و هایدلبرگ پرداخت و شاگرد مارتینهایدگر، ادموندهوسرل و کارلیاسپرس بود که هر کدام نقش برجستهای در اگزیستانسیالیسم آلمانی و پدیدارشناسی داشتند. رساله دکتری فلسفه هانا آرنت “مفهوم عشق در دیدگاه سنتآگوستین” بود که زیر نظر کارل یاسپرس روانپزشک-فیلسوف آلمانی انجام گرفته بود.
کارل یاسپرس هم در سال ۱۸۸۳ در آلمان متولد شده بود و در ۱۹۰۸ تحصیلات طب خود را در دانشگاه هایدلبرگ تمام کردهبود و در همان سال وارد تحصیلات روانپزشکی در همان دانشگاه شد. یاسپرس در ۱۹۱۳ کتاب “آسیب شناسی روانی عمومی” را نوشت که نگاهی پدیدارشناسانه به تجربه بیماری روانی است. پس از آن یاسپرس به فلسفه علاقمند شد. ابتدا به تدریس روان شناسی در دانشکده فلسفه هادلبرگ پرداخت و از سال ۱۹۲۱ کار بالینی را رها کرد و وارد حوزه فلسفه شد.
در سال ۱۹۳۳ نازیها در آلمان رویکارآمدند و سیاست یهودیستیزی را آغازکردند. “گونتر اشترن” همسر هانا آرنت همان سال به پاریس گریخت اما هانا آرنت تصمیم گرفت که در برلین بماند و به مبارزه با نازیها بپردازد. دستگیر وی توسط “گشتاپو” (پلیس سیاسی نازی ها) و بازجویی یک هفتهای اش او را به این نتیجه رساند که نمیتواند در درون آلمان به مبارزه با نازیها ادامه دهد بنابراین پس از آزادی از زندان ابتدا به پراگ، سپس به ژنو و در نهایت به پاریس گریخت و در آنجا در کنار فعالیتهای پژوهشی خود به مبارزه فکری و اجتماعی علیه نازیها ادامه داد. وقتی آلمان هیتلری فرانسه را اشغال کرد هانا آرنت به لیسبون و سپس به نیویورک گریخت.
مارتین هایدگر که زمانی استاد راهنمای هانا آرنت بود و دورهای نیز روابط عاشقانه با آرنت داشت مسیر دیگری را طی کرد. او به نازیها پیوست و رئیس دانشگاه فرایبورگ شد و قوانینی را که حکومت نازی بر ضد استادان یهودی وضع کردهبود به اجرا گذاشت و از جمله استاد خودش ادموند هوسرل را از دانشگاه اخراج کرد.
کارل یاسپرز یهودی نبود ولی از آنجا که با “گرترود مایر” یهودی ازدواج کرده ود نازیها او را دارای “تمایلات یهودی” تشخیص دادند و در سال ۱۹۳۷ از دانشگاه اخراج کردند و انتشار نوشتههای او را هم ممنوع کردند. یاسپرز اما علیرغم تهدید به اعزام به اردوگاههای کار اجباری تا پایان جنگ و سقوط نازیها در آلمان ماند و پس از جنگ در ۱۹۴۸ به بازل (سوییس) مهاجرت کرد و به تدریس فلسفه ادامهداد...
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#هانا_آرنت #کارل_یاسپرس #دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#هانا_آرنت_کارل_یاسپرس_و_مسئولیت_سیاسی
هانا آرنت در سال ۱۹۰۶ در یک خانواده یهودی – آلمانی متولد شد و از سال ۱۹۲۴ به تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاههای ماربورگ، فرایبورگ و هایدلبرگ پرداخت و شاگرد مارتینهایدگر، ادموندهوسرل و کارلیاسپرس بود که هر کدام نقش برجستهای در اگزیستانسیالیسم آلمانی و پدیدارشناسی داشتند. رساله دکتری فلسفه هانا آرنت “مفهوم عشق در دیدگاه سنتآگوستین” بود که زیر نظر کارل یاسپرس روانپزشک-فیلسوف آلمانی انجام گرفته بود.
کارل یاسپرس هم در سال ۱۸۸۳ در آلمان متولد شده بود و در ۱۹۰۸ تحصیلات طب خود را در دانشگاه هایدلبرگ تمام کردهبود و در همان سال وارد تحصیلات روانپزشکی در همان دانشگاه شد. یاسپرس در ۱۹۱۳ کتاب “آسیب شناسی روانی عمومی” را نوشت که نگاهی پدیدارشناسانه به تجربه بیماری روانی است. پس از آن یاسپرس به فلسفه علاقمند شد. ابتدا به تدریس روان شناسی در دانشکده فلسفه هادلبرگ پرداخت و از سال ۱۹۲۱ کار بالینی را رها کرد و وارد حوزه فلسفه شد.
در سال ۱۹۳۳ نازیها در آلمان رویکارآمدند و سیاست یهودیستیزی را آغازکردند. “گونتر اشترن” همسر هانا آرنت همان سال به پاریس گریخت اما هانا آرنت تصمیم گرفت که در برلین بماند و به مبارزه با نازیها بپردازد. دستگیر وی توسط “گشتاپو” (پلیس سیاسی نازی ها) و بازجویی یک هفتهای اش او را به این نتیجه رساند که نمیتواند در درون آلمان به مبارزه با نازیها ادامه دهد بنابراین پس از آزادی از زندان ابتدا به پراگ، سپس به ژنو و در نهایت به پاریس گریخت و در آنجا در کنار فعالیتهای پژوهشی خود به مبارزه فکری و اجتماعی علیه نازیها ادامه داد. وقتی آلمان هیتلری فرانسه را اشغال کرد هانا آرنت به لیسبون و سپس به نیویورک گریخت.
مارتین هایدگر که زمانی استاد راهنمای هانا آرنت بود و دورهای نیز روابط عاشقانه با آرنت داشت مسیر دیگری را طی کرد. او به نازیها پیوست و رئیس دانشگاه فرایبورگ شد و قوانینی را که حکومت نازی بر ضد استادان یهودی وضع کردهبود به اجرا گذاشت و از جمله استاد خودش ادموند هوسرل را از دانشگاه اخراج کرد.
کارل یاسپرز یهودی نبود ولی از آنجا که با “گرترود مایر” یهودی ازدواج کرده ود نازیها او را دارای “تمایلات یهودی” تشخیص دادند و در سال ۱۹۳۷ از دانشگاه اخراج کردند و انتشار نوشتههای او را هم ممنوع کردند. یاسپرز اما علیرغم تهدید به اعزام به اردوگاههای کار اجباری تا پایان جنگ و سقوط نازیها در آلمان ماند و پس از جنگ در ۱۹۴۸ به بازل (سوییس) مهاجرت کرد و به تدریس فلسفه ادامهداد...
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#هانا_آرنت #کارل_یاسپرس #دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei