دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.75K photos
97 videos
152 files
3.24K links
Download Telegram
#مقاله
#روانشناسی_قصه_محور

دوستی پیامک می زند و از من می خواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگیم را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو می برد، "تأثیر گذارترین کتاب زندگی" عبارت عظیمی است، پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، به سفر می روم!

کلاس دوم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم #کودک_قهرمان که نوشته "علی وافی" بود. ماجرای کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود نام شهر "پورت سعید" مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمی گشت به قضیه ملی شدن کانال سوئز به دست جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر انداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت!

کلاس چهارم دبستان #بینوایان ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش "یک هلو، هزار هلو" ، "بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری" و "افسانه محبت"  #صمد_بهرنگی را خواندم. شاید باور کردنش سخت باشد، ولی من از همان زمان "سوسیالیست" شدم البته بدون هیچگونه وابستگی گروهی! یک دهه بعد از آن، در هفده هجده سالگی کتاب های #ابوذر_سوسیالیست_خداپرست نوشته عبدالحمید جودةالسحار (که توسط #دکتر_شریعتی ترجمه و حاشیه خورده بود) و کتاب #نان_و_شراب و #دانه_زیر_برف اینیاتسیو سیلونه (سوسیالیست خداپرست ایتالیایی) تأثیر آن کتاب های کودکانه را در من ماندگار و پایدارتر کردند.

کلاس اوّل راهنمایی #نون_والقلم #جلال_آل_احمد آن قدر رویم تأثیر گذاشت که اولین قصه زندگیم را در حال و هوای "نون والقلم" نوشتم و به دبیر ادبیاتم خانم امین رضایی تقدیم کردم که همان زمان نویسنده شدن مرا پیش بینی کرده بودند.

در دوران دبیرستان #تذکرة_الاولیاء فریدالدین عطّار و #غزلیات_شمس مرا در حال و هوای صوفیانه فرو بردند. یک دهه بعد مجموعه کتاب های #پائولوکوئیلو (بخصوص کیمیاگر و کوه پنجم) با ترجمه کم نظیر دکتر آرش حجازی آن حال و هوا را باز در من زنده کردند. این بار به سراغ #مثنوی_معنوی رفتم و سال ها در کوچه پس کوچه های آن گشت و گذار کردم، حاصل آن کتاب #کوزه_ای_از_آب_بحر شد که توسط انتشارات بهار سبز منتشر شده است.

#سیذارتا نوشته هرمان هسه، #راز_فال_ورق نوشته یوستین گرودر، #طاعون آلبر کامو، #برادران_کارامازوف داستایوسکی ، #قلعه_حیوانات و #1984 جورج اورول و #شیطان_و_خدا ژان پل سارتر نیز از تاثیرگذارترین کتاب های زندگی من بودند. 

می بینید؟ آن چه من هستم، این گونه که من فکر می کنم و شیوه ای که زندگی می کنم از قصه هایی که شنیده ام و خوانده ام نشأت می گیرند. "رولو مِی" ، "جورج کِلی" و "اریک بِرن" اعتقاد داشتند که قصّه ها "پِیرنگ" زندگی ما را می سازند و ما برای تغییر نگاه  به زندگی و تحوّل در شیوهٔ زندگی، به قصّه های متفاوت نیاز داریم. می توانم سیر زندگیم را در این جمله خلاصه کنم که من با قصّه ها "مؤمن" شدم و با نقد قصّه ها به شکّاکیّت فیلسوفانه رسیدم! در مقاله #چرا_قصه_درمانی؟" و #طب_قصه_محور به اختصار به مکانیزم تأثیر قصّه ها بر احساسات و تصمیمات مان پرداخته ام.
 

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#معرفی_کتاب

#قلعه_حیوانات
نویسنده: جورج اورول
مترجم: محمد فیروزبخت
انتشارات: گلشایی- 1362

مزرعهٔ حیوانات (به نگلیسی: Animal Farm) که در ایران به نام قلعهٔ حیوانات نیز شناخته شده ‌است، رمانی به زبان انگلیسی و نوشته ٔجُرج اُوروِل است. این رمان در طول جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان منتشر شد، ولی در اواخر دههٔ ۱۹۵۰۰ میلادی به شهرت رسید. مزرعهٔ حیوانات دربارهٔ گروهی از جانوران اهلی است که در اقدامی آرمان‌ گرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعه‌اش فراری می‌دهند تا خود ادارهٔ مزرعه را به ‌دست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعهٔ خود برقرار سازند. رهبری این جنبش را گروهی از خوک‌ها به‌ دست دارند، ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهره‌کشی از حیوانات مزرعه می‌پردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب  می‌کنند.
معروف‌ترین جملهٔ این کتاب «همهٔ حیوانات باهم برابرند، امّا برخی برابرترند» است که در زبان انگلیسی به‌صورت یک ضرب‌المثل و جمله‌ای کنایه‌آمیز درآمده‌است. همچنین جملهٔ زیر از جملاتِ  مفهومیِ این کتاب است:
«همیشه خوک‌ها تصمیم می‌گرفتند، سایر حیوانات هرگز نمی‌توانستند تصمیمی اتخاذ کنند ولی رأی دادن را یادگرفته بودند.»
جورج اورول به‌عنوان یک سوسیال-دموکرات در جریان جنگ داخلی اسپانیا با سیاست‌های حکومت سوسیالیستی شوروی آشنا شده بود و از پاکسازی‌های خشونت آمیز دوران ژوزف استالین- که با نام پاکسازی بزرگ شناخته می‌شود- خشمگین بود. وی با نگارش این رُمان از استبداد طبقهٔ حاکم شوروی به سختی انتقاد کرد و معتقد بود نظام شوروی به یک دیکتاتوری بدل گشته و بر پایهٔ کیش شخصیت بنا شده است.

@destabilizei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/AnimalFarm.jpg