دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.88K photos
112 videos
174 files
3.37K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر عزیز، درود برشما 

سپاس فراوان از این همه وقتی که برای روشنگری و پاسخگویی به سوالات می‌گذارید، خسته نباشید.

آیا این‌که کسی بداند در زندگی چه چیزی (هایی) را نمی‌خواهد، مهم‌تر و مقدم است بر این‌که بداند چه چیزی (هایی) را می‌خواهد؟ 

 شناخت کدام‌یک زودتر حاصل می‌شود: آگاهی به آن‌چه قطعا نخواستنی‌ست یا آگاهی کامل به آن‌چه واقعا می‌خواهیم ؟ 

من هنوز نتوانسته‌ام هدف اصلی زندگی‌ام‌ رو پیدا کنم، یا شاید بهتره بگم همزمان به انتخاب چندین راه مختلف تمایل دارم و این عدم‌تمرکز روی یک هدف مشخص باعث شده که وقت و انرژی‌ام رو در راه ها و کارهایی بی‌سرانجام صرف کرده‌ام. و از این بابت خودم رو سرزنش میکنم. 

اما در مورد این‌که چه چیزهایی رو در زندگی نمی‌خوام، الان دیگه تکلیف‌ام با خودم خیلی روشن هست. فکر کردم شاید این خودش نشانه‌ای باشه از این‌که من دارم به انتخاب هدف و مسیر زندگی‌ام نزدیک‌تر میشم، آیا به نظر شما هم همین‌طوره؟ یا این‌که خیر، من برای رهایی از این سردرگمی باید به درجات بالاتری از خودآگاهی برسم ؟ 

پیشاپیش از لطف و توجه بی‌دریغ شما سپاسگزارم.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

از محبّتی که به بنده دارید ممنونم.

شناخت آن‌چه نمی‌خواهیم (انگیزش سلبی/اجتنابی) راحت‌تر از شناخت آن‌چه می‌خواهیم (انگیزش ایجابی/اشتیاقی) است زیرا هیجان و حسّ رنج در ما قوی‌تر و فوری‌تر از هیجان و حسّ لذّت عمل می‌کند. برای شناخت آن‌چه می‌خواهیم کتاب‌های «تسلّی بخشی‌های فلسفه» آلن دو باتن (فصل اپیکور) نشر ققنوس، «عادت هشتم» استیون کیوی نشر پیکان و «خودت را دوست داری؟» بنده (نشر همنشین) مفید هستند

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و احترام خدمت دکتر سرگلزایی گرامی

طبق نظریه آرکی‌تایپ‌های هلنی، ما هیچ کنترل خاصی روی کلیت نحوه زندگی‌مون نداریم. از نتایجش میشه این که رفتارای ما از قبل تعیین شده و افراد نمی‌تونن رفتارشون رو انتخاب کنن پس نمیشه مقصر دونستشون. پس آیا ما باید اخلاق شفقت شوپنهاوری رو پیشه کنیم و بگیم "هر ذره که در هوا و در هامون است، نیکو نگرش که همچو ما مفتون است"؟ آیا اخلاق هیچ معنایی نداره؟ ینی افراد مجازن هرکاری خواستن انجام بدن و ما نباید ازشون خرده بگیریم و بذاریم کارشونو بکنن؟

با تشکر


پاسخ #دکتر‌سرگلزایی:

با سلام و احترام

اوّل- آگاهی از جبر، درجاتی از اختیار را برای ما فراهم می آورد و این همان پارادوکس بزرگ جبر و اختیار است. 

جبر آرکه‌تایپال به ما کمک می‌کند که بدانیم چه اجزایی از زندگی ما تغییر‌ناپذیر هستند و چه بخش‌هایی تغییرپذیر، در نتیجه وقت، سرمایه و انرژی‌مان را بر آن‌چه تغییرناپذیر است هدر نمی‌دهیم و برای تغییر دادن آن‌چه تغییرپذیر است سرمایه‌گذاری بهتری می‌کنیم.

برای مثال، اگر زنی بداند که آرکه‌تایپ غالب او «آفرودیت» است می‌داند که وکیل یا جرّاح موفقی نخواهد شد، ولی او می‌تواند بین بازیگر شدن، مجسمه‌ساز شدن، طرّاح مُد شدن و رقصنده شدن «انتخاب» کند، انتخابی که بر هزینه/فایدهٔ زندگی‌اش تأثیر بزرگی خواهد داشت. 

دوّم- باور به اخلاق، نتیجهٔ باور به «ارادهٔ آزاد» است در حالی که پایهٔ روان‌کاوی بر «نظریهٔ ناخودآگاه» است، بنابراین همان‌طور که می‌فرمایید نظریهٔ روان‌کاوی (به طور عام) و روان‌شناسی‌تحلیلی‌یونگ (به طور خاص) فلسفهٔ اخلاق را دچار چالش می‌کنند.

سوّم این که اساس زندگی اجتماعی بر «قرارداد اجتماعی» است. چه قائل به جبر باشیم و چه قائل به اختیار، یک فرد کودک آزار را از دسترسی داشتن به کودکان محروم می‌کنیم. این تصمیم را بر مبنای «درستی فلسفی» آن نمی‌گیریم، بر مبنای «سودمندی اجتماعی» آن می‌گیریم و سودمندی اجتماعی را با متودولوژی پژوهش در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی می‌سنجیم، گرچه «فیلسوفان علم» حق دارند این متودولوژی را به چالش بکشند.

تندرست و شادکام باشید.

Drsargolzaei.com

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی، اینجانب علاقه‌مند به روان‌شناسی بالاخص در قالب نگاه ژرف و حقیقت‌پسند شما عزیز بزرگوار هستم... نگاهی آمیخته با عقلانیت و معنویت... نگاهی که به قولی شیوه‌ی آموزش ماهی‌گیری خواهد بود نه انتخابی معین و نشانِ راهی مشخص... و این‌ها همان اندیشه‌های ارزنده‌ای هستش که از کتاب‌های زیبای شما دریافت کردم...

بر خلاف تمام این‌ها با توجه به ذوق، تسلط و تخصص شما در زمینه‌های شعر و فلسفه و عرفان سوالی از شما داشتم... 

از نظر شما آیا دین روشنگر و هدایت‌کننده خواهد بود؟ 

گاهی اوقات با خودم فکر می‌کنم که شاید دین‌داری در بی‌دینی باشه یا به قولی خودسازی در خودسوزی و ویران‌گری باشه... یا شاید قاعده‌مندی در بی‌قاعدگی و به دور از چهارچوب؟ 

انسان دین‌داری بودم یا شاید قاعده‌مندی... 

تلاش می‌کنم به خودم اصرار کنم که دین کارگشا نیست... تلاش دارم به نوعی همسو با اندیشه‌های به اصطلاح مترقی اطرافیانِ به ظاهر ادیب و آگاهم بشم... اما آرامش ندارم؟ افکارم شیطانیست و قلبم آرام نیست؟ 

مطالعه کتاب یادداشت‌های یک روان‌پزشکِ شما مجددا درگیرم کرد و باعث شد مزاحم شما بشم. 

نقش دین چه اندازه می‌تونه در آرامش انسان موثر باشه؟ قاعده‌های اسلام انسان‌ساز هستند‌ یا خیر؟ مراقبه چگونه میتونه به آرامش انسان کمک کنه؟ 
به دنبال راهی هستم برای اثبات حقیقت... به دنبال منبعی هستم برای آرامش... بی تابم دکتر... بی قرارم... چه کنم؟


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

از عنایتی که به بنده و نوشته‌هایم دارید ممنونم.

۱- پیشنهاد می‌کنم فایل‌صوتی کلاس «دین اندیشی نقادانه» بنده را از مؤسسهٔ آفتاب‌مهر تهیه و گوش کنید.

در آن درسگفتار تا حدّ بضاعتم به موضوع دین، دین‌داری و دین‌اندیشی پرداخته‌ام.

تلفن مؤسسهٔ آفتاب مهر 02188109349 است.

۲- مراقبه‌های مبتنی بر تمرکز بر حالات جسمانی باعث افزایش پرفیوژن، متابولیسم و سیناپتوژنز لوب سینگولای‌قدامی در مغز می‌شوند و از این طریق کنترل ارادی بر هیجان‌ها و عواطف را افزایش می‌دهند و خودآگاهی مبتنی بر عملکرد پره‌فرونتال را می‌افزایند.

سبز باشید.

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام

تقاضا دارم بفرمایید که:

برای سنخ شناسی روانی خودمان چه کار کنیم؟

چگونه با چیزهایی مثل کهن الگو می توان زندگی را سامان بخشید؟

در عمل شناخت کهن الگو های غالب یا تیپ شخصیتی چه اثری باید بر ما بگذارد؟

آیا کهن الگوهای اروپایی با آسیایی تفاوتی دارند یا جهان شمولند؟ و آیا کاری برای شناختن کهن الگوهای آسیایی صورت گرفته؟

مطالعه ی نظریه های شخصیت برای یک غیر روان شناس چه سودی دارد و او چطور می تواند بیشترین بهره را از بررسی نظریه های شخصیت در زندگی شخصی، اولا، و بینا فردی، ثانیا، ببرد؟


لطفا در مورد سنخ شناسی روانی و تیپ شخصیتی مایرز بریگز و کهن الگو ها، منابعی برای خودشناسی بر اساس آنها چه فارسی و چه انگلیسی معرفی کنید. من از سایت های ایران ذهن و خودشناسی استفاده کرده ام ولی هنوز احساس می کنم نمی دانم با این اطلاعات چه باید کرد.


حتی بعد از مطالعه ی بیشتر در تیپ های مایرز بریگز بر تحیرم در شناخت دقیق تیپ شخصیتی ام افزوده شد و نفهمیدم کدام یک از اینان ام: intp infp istp isfp ؟! و یا اینکه به ترتیب هادسی ام بعد هفائستوسی بعد دیونوسوسی که چه؟ حالا بعد از دانستن باید چکار کنم؟!


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

پاسخ به پرسش شما حداقل نیاز به ده دقیقه توضیح دارد.
بنابراین در فایل‌صوتی که در پی‌ این مطلب می‌آید به سوال شما پاسخ می دهم.

تندرست باشید

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام وقت به خیر 

آقای دکتر نظر شما درمورد «تجربه‌ی نزدیک به مرگ» که امروزه در جامعه‌ی ما مورد توجه قرار گرفته چیه؟ توجیه روان‌پزشکی خاصی در این باره وجود داره؟ آیا در سطح جهانی کار علمی در این خصوص انجام گرفته؟ آیا میشه به عنوان یک منبع معرفتی بهش اتکا کرد؟ 

ممنون از شما.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

بنده در هم اندیشی «این راز سر به مُهر» که توسط گروه همایش های به سوی سیمرغ در خردادماه ۱۴۰۰ دربارۀ موضوع مرگ برگزار شد به تفصیل راجع به تجربۀ نزدیک به مرگ صحبت کرده ام و منابع پژوهشی و نقدهای این موضوع را بیان کرده ام.

فایل صوتی و اسلایدهای این همایش را می توانید از کافه فیلو تهیه فرمایید:

https://cafephilo.ir/store-5/hamandishi3

سرسبز باشید.

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

آقای دکتر سرگلزایی عزیز 
سلام؛
من در پی مطالعاتی که در حوزه دین و نیز تکامل داشته ام، کنجکاوم که بدانم چه ایده ها و نظریاتی در مورد آینده دین در جامعه بشری وجود دارد.
توضیح بیشتر اینکه در نظرات شما نیز مشاهده کردم که به نقش مهم دین در زندگی بشر چه مثبت و چه منفی پرداخته اید و به نظر می رسد که تحول دین اثر جدی در سرنوشت بشر دارد. 
از این رو ممنون میشوم که منابعی در این خصوص اگر می شناسید معرفی نمایید.
با تشکر 

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام
ممنونم که نظرات بنده را مطالعه می فرمایید.
با توجه به تفصیل پاسخم، آن را به صورت یک فایل صوتی در کانال خواهیم گذاشت.
تندرست و شادکام باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و عرض ادب خدمت شما 

می‌خواستم نظرتون رو در مورد مقوله کودک درون بدونم،
آیا اصولاً نیاز هست و اثری داره که بخواهیم مشکلات دوران کودکیمون رو حل کنیم؟ 

مثلاً تمرین‌های کتاب شفای کودک درون مفید خواهد بود یا نه؟

من اخیرا کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن رو مطالعه می‌کنم نظرات این کتاب بیشتر در مورد صرف انرژی و وقت روی زمان حال هست و در مورد گذشته روند پذیرش رو مدنظر قرار میده (البته بر اساس درک من از این کتاب) 

با سپاس بابت وقتی که میذارین و به سوالات پاسخ میدین.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

در روان‌شناسی بالینی شاه کلیدی وجود ندارد،

هر نظریه‌ای راجع به موقعیتی و اشخاصی کمک کننده است،

هیچ روش درمانی برای همه مناسب نیست، و هیچ روش درمانی‌ای هم وجود ندارد که به درد هیچکس نخورد.

ما در روان‌شناسی بالینی و کاربردی باید به دنبال غنی کردن دسته کلیدمان باشیم نه به دنبال بیرون انداختن کلیدها در سودای داشتن یک شاه کلید.

تقلیل‌گرایی در علوم تجربی کارکرد دارد نه در علوم انسانی.

سرسبز باشید.

#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #روانشناسی #روانشناسی_بالینی
#drsargolzaei

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر با تشکر از توجهتون. من تمام وُیس‌های شما مربوط به افسردگی رو گوش کردم. می‌خواستم بپرسم شرطی‌شدگی هم باعث افسردگی میشه؟ و اگر جواب مثبت است. آیا شرطی‌شدگی و متعاقب آن افسردگی ناشی از آن درمان دارد؟


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

خیر، شرطی‌سازی کلاسیک و شرطی‌سازی عامل نمی‌توانند به تنهایی فرایند شکل‌گیری اختلال افسردگی باشند،

از منظر رفتارگرایی «درماندگی آموخته‌شده» و «همانند‌سازی اجتماعی» می توانند موجب اختلال افسرده‌خویی شوند.

سبز باشید.

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر سرگلزایی عزیز.

آیا در فرآیند تفکر‌ خلّاق، آن‌چه که یونگ به آنTranscendent Function می‌گوید رخ می‌دهد؟ اگر این‌چنین است لطفا مثال‌هایی از آن را ذکر می‌کنید؟

آیا این موضوع به Participation Mystique هم مرتبط است؟ آن‌چه که در سفر‌قهرمانی به مواجهه با سایه معروف است چطور؟ آیا برای حل‌خلاقانه مسائل نیازمند به رویارویی با سایه خود و یافتن یک Transcendent Function (تابع متعالی) هستیم؟

با سپاس فراوان از شما.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

در آموزش «تکنیکال» تفکر‌خلّاق (که شیوهٔ ادوارد دو بونواست و من در «کتاب زندگی، فکر و دیگر هیچ» راجع به آن نوشته ام) مفاهیم‌ یونگی نقشی ندارند ولی در آموزش تفکر‌خلّاق مبتنی بر ناخودآگاه (که اوشو در کتاب خلاقیت،دبی فورد در کتاب راز سایه، رابرت جانسون در کتابتجسم‌خلّاق و اتوشارمر در کتاب تئوری U به آن پرداخته‌اند) مفاهیم‌ یونگی عبور از پرسونا (نقاب) و مواجهه با سایه(shadow) نقش مهمی دارند.

ادوارد دو بونو (که اغلب کتاب‌هایش به فارسی ترجمه شده‌اند) نگاهی شناختی – رفتاری به مفهوم خلاقیت دارد در حالی که کارل گوستاو یونگ نگاهی روان‌کاوانه به مفهوم خلاقیت دارد.

سبز باشید.

#drsargolzaei

@drsargolzaei