#مقاله
#درسهایی_از_اریک_امانوئل_اشمیت
«اریک امانوئل اشمیت» متولّد ۲۸ مارس ۱۹۶۰ در لیون، نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشتههای او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامههای او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفتهاند.
وی دکترای فلسفه دارد.
از اریک امانوئل اشمیت سه کتاب زیبا خواندهام:
«خرده جنایتهای زناشویی»، «سومویی که نمیتوانست گنده شود» و «زمانی که یک اثر هنری بودم»
نمایشنامه درخشان «خرده جنایتهای زناشویی» گرچه بهظاهر در باب پیچیدگی رابطه زناشویی است ولی به عقیده من بیشتر راجع به نسبی بودن حقیقت است. در طی این نمایشنامه مردی که به دلیل دچار شدن به فراموشی در بیمارستان بوده همراه همسرش به خانه باز میگردد و آن دو تلاش میکنند وقایعی که مرد فراموش کرده بازیابی کنند. اما در اثنای گفتوگوی آنها مکررا روایتی متفاوت از گذشته بازیابی میشود و هر روایت آنچنان مستدل بهنظر میرسد که تا هنگامی که روایت آلترناتیو گفته نشده است حقیقتی قطعی بهنظر میرسد.
شبیه این ماجرا در کتاب «انسان، جنایت، احتمال»، «نادر ابراهیمی» اتفاق میافتد. مردی همسرش را به قتل رسانده و چندین روایت از این قتل ارائه میشود. روایتها بهگونهای یک در میان چیده شدهاند و شما با خواندن یکی از داستانها مرد را محکوم میکنید ولی با خواندن روایت بعدی به او حق میدهید و این تغییر عقیده چند بار اتفاق میافتد. من در تماشای فیلم مستند «کارت قرمز»، فیلم ارزشمند «مهناز افضلی» هم بارها این تغییر حکم را در ذهنم تجربه کردم و به سازندهٔ گرانقدر فیلم گفتم که جدا از موضوع پروندهای که در فیلم مورد کاوش قرار گرفت من این جنبه از فیلمتان را بسیار ارزشمند میدانم.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#درسهایی_از_اریک_امانوئل_اشمیت
«اریک امانوئل اشمیت» متولّد ۲۸ مارس ۱۹۶۰ در لیون، نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشتههای او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامههای او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفتهاند.
وی دکترای فلسفه دارد.
از اریک امانوئل اشمیت سه کتاب زیبا خواندهام:
«خرده جنایتهای زناشویی»، «سومویی که نمیتوانست گنده شود» و «زمانی که یک اثر هنری بودم»
نمایشنامه درخشان «خرده جنایتهای زناشویی» گرچه بهظاهر در باب پیچیدگی رابطه زناشویی است ولی به عقیده من بیشتر راجع به نسبی بودن حقیقت است. در طی این نمایشنامه مردی که به دلیل دچار شدن به فراموشی در بیمارستان بوده همراه همسرش به خانه باز میگردد و آن دو تلاش میکنند وقایعی که مرد فراموش کرده بازیابی کنند. اما در اثنای گفتوگوی آنها مکررا روایتی متفاوت از گذشته بازیابی میشود و هر روایت آنچنان مستدل بهنظر میرسد که تا هنگامی که روایت آلترناتیو گفته نشده است حقیقتی قطعی بهنظر میرسد.
شبیه این ماجرا در کتاب «انسان، جنایت، احتمال»، «نادر ابراهیمی» اتفاق میافتد. مردی همسرش را به قتل رسانده و چندین روایت از این قتل ارائه میشود. روایتها بهگونهای یک در میان چیده شدهاند و شما با خواندن یکی از داستانها مرد را محکوم میکنید ولی با خواندن روایت بعدی به او حق میدهید و این تغییر عقیده چند بار اتفاق میافتد. من در تماشای فیلم مستند «کارت قرمز»، فیلم ارزشمند «مهناز افضلی» هم بارها این تغییر حکم را در ذهنم تجربه کردم و به سازندهٔ گرانقدر فیلم گفتم که جدا از موضوع پروندهای که در فیلم مورد کاوش قرار گرفت من این جنبه از فیلمتان را بسیار ارزشمند میدانم.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
.
اکران فیلم سینمایی "تومان" نسخه ویژه کارگردان همراه با جلسه تحلیل و گفتگوی آنلاین با دکتر محمدرضا سرگلزایی و مرتضی فرشباف (پلتفرم اسکایروم)
در برنامه روز جمعه در سینماتِک فرشفیلم به تماشای فیلم "تومان" خواهیم نشست و پس از آن در جلسه گفتگو، دکتر محمدرضا سرگلزایی -روانپزشک- از منظر سفر قهرمانی کارول پیرسون به تحلیل فیلم "تومان" خواهند پرداخت.
@drsargolzaei
@mortezafarshbaf
@farshfilm
زمان: جمعه ۱۰ تیرماه؛ ساعت ۱۷
.
.
.
برای تهیه بلیت و اطلاعات بیشتر لطفا به لینک در بیوی صفحه اینستاگرام فرشفیلم farshfilm@ مراجعه کنید.
.
.
.
.
.
.
با ما از طریق واتساپ ۰۹۳۶۳۰۳۸۳۱۲ و دایرکت در ارتباط باشید.
.
.
.
.
.
.
#تومان #فرش_فیلم #فیلم_تومان #مرتضی_فرشباف #محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_سرگلزایی #روانپزشک #تحلیل_فیلم #کارول_پیرسون #سفر_قهرمان #جلسه_نقد_و_بررسی #سفر_قهرمانی #روانشناسی #روانشناسی_فیلم #دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #نسخه_کارگردان
اکران فیلم سینمایی "تومان" نسخه ویژه کارگردان همراه با جلسه تحلیل و گفتگوی آنلاین با دکتر محمدرضا سرگلزایی و مرتضی فرشباف (پلتفرم اسکایروم)
در برنامه روز جمعه در سینماتِک فرشفیلم به تماشای فیلم "تومان" خواهیم نشست و پس از آن در جلسه گفتگو، دکتر محمدرضا سرگلزایی -روانپزشک- از منظر سفر قهرمانی کارول پیرسون به تحلیل فیلم "تومان" خواهند پرداخت.
@drsargolzaei
@mortezafarshbaf
@farshfilm
زمان: جمعه ۱۰ تیرماه؛ ساعت ۱۷
.
.
.
برای تهیه بلیت و اطلاعات بیشتر لطفا به لینک در بیوی صفحه اینستاگرام فرشفیلم farshfilm@ مراجعه کنید.
.
.
.
.
.
.
با ما از طریق واتساپ ۰۹۳۶۳۰۳۸۳۱۲ و دایرکت در ارتباط باشید.
.
.
.
.
.
.
#تومان #فرش_فیلم #فیلم_تومان #مرتضی_فرشباف #محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_سرگلزایی #روانپزشک #تحلیل_فیلم #کارول_پیرسون #سفر_قهرمان #جلسه_نقد_و_بررسی #سفر_قهرمانی #روانشناسی #روانشناسی_فیلم #دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #نسخه_کارگردان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اکران فیلم سینمایی "تومان" نسخه ویژه کارگردان همراه با جلسه تحلیل و گفتگوی آنلاین با دکتر محمدرضا سرگلزایی و مرتضی فرشباف (پلتفرم اسکایروم)
در برنامه روز جمعه در سینماتِک فرشفیلم به تماشای فیلم "تومان" خواهیم نشست و پس از آن در جلسه گفتگو، دکتر محمدرضا سرگلزایی -روانپزشک- از منظر سفر قهرمانی کارول پیرسون به تحلیل فیلم "تومان" خواهند پرداخت.
@drsargolzaei
@mortezafarshbaf
@farshfilm
زمان: جمعه ۱۰ تیرماه؛ ساعت ۱۷
برای تهیه بلیت و اطلاعات بیشتر لطفا به لینک در بیوی صفحه اینستاگرام فرشفیلم farshfilm@ مراجعه کنید.
با ما از طریق واتساپ ۰۹۳۶۳۰۳۸۳۱۲ و دایرکت در ارتباط باشید.
#تومان #فرش_فیلم #فیلم_تومان #مرتضی_فرشباف #محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_سرگلزایی #روانپزشک #تحلیل_فیلم #کارول_پیرسون #سفر_قهرمان #جلسه_نقد_و_بررسی #سفر_قهرمانی #روانشناسی #روانشناسی_فیلم #دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #نسخه_کارگردان
در برنامه روز جمعه در سینماتِک فرشفیلم به تماشای فیلم "تومان" خواهیم نشست و پس از آن در جلسه گفتگو، دکتر محمدرضا سرگلزایی -روانپزشک- از منظر سفر قهرمانی کارول پیرسون به تحلیل فیلم "تومان" خواهند پرداخت.
@drsargolzaei
@mortezafarshbaf
@farshfilm
زمان: جمعه ۱۰ تیرماه؛ ساعت ۱۷
برای تهیه بلیت و اطلاعات بیشتر لطفا به لینک در بیوی صفحه اینستاگرام فرشفیلم farshfilm@ مراجعه کنید.
با ما از طریق واتساپ ۰۹۳۶۳۰۳۸۳۱۲ و دایرکت در ارتباط باشید.
#تومان #فرش_فیلم #فیلم_تومان #مرتضی_فرشباف #محمدرضا_سرگلزایی #دکتر_سرگلزایی #روانپزشک #تحلیل_فیلم #کارول_پیرسون #سفر_قهرمان #جلسه_نقد_و_بررسی #سفر_قهرمانی #روانشناسی #روانشناسی_فیلم #دکتر_محمدرضا_سرگلزایی #نسخه_کارگردان
#یونگ: #سینما_و_ادبیات
برای دوستانی که هم به «روانشناسی تحلیلی یونگ» و هم به سینما و ادبیات علاقمندند لیستی از آثار سینما و ادبیات جهان را بر مبنای اجزاء روانشناسی یونگی فهرست کردهام:
الف- موضوع: فرایند تفرد
۱- داستان «پینوکیو»-نوشته «کارلا کلودی»
۲- داستان«جادوگر شهر زمرد(OZ)»-نوشته «فرانک باوم»
۳- داستان«کیمیاگر»-نوشته «پائولو کوئیلو»
۴- فیلم سینمایی «آخرین وسوسه مسیح»-کارگردان «مارتین اسکورسیزی»
۵- دوگانه «نان و شراب» و «دانه زیر برف»-نوشته «اینیاتسیو سیلونه»
۶- فیلم سینمایی «برخورد نزدیک از نوع سوم»-کارگردان «استیون اسپیلبرگ»
۷- داستان «سیذارتا»-نوشته «هرمان هسه»
۸- داستان «سی مرغ و سیمرغ»- از «منطقالطیر» عطار
ب- موضوع: صورتک (Persona)
۱- فیلم سینمایی «پرسونا»- کارگردان «اینگمار برگمن»
۲- فیلم سینمایی «Eyes wide shut»-کارگردان «استنلی کوبریک»
پ- موضوع: آنیما و آنیموس
۱- فیلم سینمایی «رویا» (Dream)- کارگردان: کیم کی دوک
۲- فیلم سینمایی «سکس و فلسفه»- کارگردان: محسن مخملباف
۳- فیلم سینمایی «بهار-تابستان-پاییز-زمستان و دوباره بهار»- کارگردان:کیم کی دوک
۴- داستان «بوف کور»- نوشته صادق هدایت
۵- داستان «شیخ صنعان»- از »منطق الطیر» فریدالدین عطار
۶- داستان «قلعه هوش ربا»- از «مثنوی معنوی» مولانا جلال الدین رومی
۷- داستان «میرا»- از «کریستوفر فرانک»
۸- داستان «شاهدخت سرزمین ابدیت»- از «آرش حجازی»
۹- فیلم سینمایی «خاکستر سبز»- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
۱۰- نمایشنامه «داستان خرسهای پاندا»- نوشته «ماتنی ویسنی یک»
۱۱- داستان «دمیان»- نوشته «هرمان هسه»
ت- موضوع: ego و self...
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
برای دوستانی که هم به «روانشناسی تحلیلی یونگ» و هم به سینما و ادبیات علاقمندند لیستی از آثار سینما و ادبیات جهان را بر مبنای اجزاء روانشناسی یونگی فهرست کردهام:
الف- موضوع: فرایند تفرد
۱- داستان «پینوکیو»-نوشته «کارلا کلودی»
۲- داستان«جادوگر شهر زمرد(OZ)»-نوشته «فرانک باوم»
۳- داستان«کیمیاگر»-نوشته «پائولو کوئیلو»
۴- فیلم سینمایی «آخرین وسوسه مسیح»-کارگردان «مارتین اسکورسیزی»
۵- دوگانه «نان و شراب» و «دانه زیر برف»-نوشته «اینیاتسیو سیلونه»
۶- فیلم سینمایی «برخورد نزدیک از نوع سوم»-کارگردان «استیون اسپیلبرگ»
۷- داستان «سیذارتا»-نوشته «هرمان هسه»
۸- داستان «سی مرغ و سیمرغ»- از «منطقالطیر» عطار
ب- موضوع: صورتک (Persona)
۱- فیلم سینمایی «پرسونا»- کارگردان «اینگمار برگمن»
۲- فیلم سینمایی «Eyes wide shut»-کارگردان «استنلی کوبریک»
پ- موضوع: آنیما و آنیموس
۱- فیلم سینمایی «رویا» (Dream)- کارگردان: کیم کی دوک
۲- فیلم سینمایی «سکس و فلسفه»- کارگردان: محسن مخملباف
۳- فیلم سینمایی «بهار-تابستان-پاییز-زمستان و دوباره بهار»- کارگردان:کیم کی دوک
۴- داستان «بوف کور»- نوشته صادق هدایت
۵- داستان «شیخ صنعان»- از »منطق الطیر» فریدالدین عطار
۶- داستان «قلعه هوش ربا»- از «مثنوی معنوی» مولانا جلال الدین رومی
۷- داستان «میرا»- از «کریستوفر فرانک»
۸- داستان «شاهدخت سرزمین ابدیت»- از «آرش حجازی»
۹- فیلم سینمایی «خاکستر سبز»- کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
۱۰- نمایشنامه «داستان خرسهای پاندا»- نوشته «ماتنی ویسنی یک»
۱۱- داستان «دمیان»- نوشته «هرمان هسه»
ت- موضوع: ego و self...
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#مقاله
#چه_کسی_نمره_انضباط_بیست_میخواهد؟
ﺳﺎلﻫﺎ ﭘﻴﺶ، آن زﻣﺎنﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﺎﮔﺮد ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﻮدم، اول ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺖ درسی، ﭘﻴﺶ از آﻣﺪنِ ﻣﻌﻠﻢ، ﻣﺒﺼﺮِ ﻛﻼس وﺳﻂ ﺗﺨﺘﻪﺳﻴﺎه خطی میﻛﺸﻴﺪ و یکﻃﺮف آن میﻧﻮﺷﺖ: «ﺧﻮبﻫﺎ» و ﻃﺮف دﻳﮕﺮ آن میﻧﻮﺷﺖ: «ﺑﺪﻫﺎ».
ﺑﻌﺪ از ﻧﻮﺷﺘﻦ اﻳﻦ دو ﺳﺮﻓﺼﻞ، ﻛﺎر ﻣﺒﺼﺮ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﻼﺳﺎنش ﺑﺪوزد و «ﺧﻮب» را از «ﺑﺪ» ﺗﻤﻴﺰ دﻫﺪ و دو ﺳﺘﻮنِ روی ﺗﺨﺘﻪﺳﻴﺎه را ﭘﺮﻛﻨﺪ.
ﺗﻤﻴﺰدادن ﺧﻮبﻫﺎ از ﺑﺪﻫﺎ ﻛﺎر آﺳﺎنی ﺑﻮد: ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن میﮔﺸﻮد و ﺣﺮف میزد ﺑﺪ ﺑﻮد و ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن میﺑﺴﺖ و ﺧﺎﻣﻮش ﺑﻮد ﺧﻮب ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎدگی!
اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا، ﺑﺎ ﻫﻤﻪی ﺳﺎدگیاش، ﻧﻤﻮﻧﻪای ﺑﻮد از ﻃﺮز ﻓﻜﺮهای ﻛﻼن در ﺟﺎﻣﻌﻪی آنروز. ﺳﻜﻮت در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺧﻮب تلقی میﺷﺪ و ﮔﻔﺖوﮔﻮ، ﻫﻤﻬﻤﻪ و ﺳﺮوﺻﺪا، ﺑﺪ تلقی میﺷﺪ.
ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺧﻮب، ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﻣﻄﻴﻊ و آرام و ﺳﺮﺑﻪزﻳﺮ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺳﺮش ﺑﻪ ﻛﺎر ﺧﻮدش ﮔﺮم اﺳﺖ و ﭘﺎ از ﮔﻠﻴﻢ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻴﺮون نمیﻛﺸﻴﺪ و اﮔﺮ کسی اﻳﻦ اﻟﮕﻮ را رﻋﺎﻳﺖ نمیﻛﺮد و ﻛﻨﺠﻜﺎوی میﻛﺮد، ﺳﺆال میﭘﺮﺳﻴﺪ و ﭼﺎﻟﺶهای فکری اﻳﺠﺎد میکرد، آدم ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮ و دردﺳﺮسازی تلقی میشد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#چه_کسی_نمره_انضباط_بیست_میخواهد؟
ﺳﺎلﻫﺎ ﭘﻴﺶ، آن زﻣﺎنﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﺎﮔﺮد ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﻮدم، اول ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺖ درسی، ﭘﻴﺶ از آﻣﺪنِ ﻣﻌﻠﻢ، ﻣﺒﺼﺮِ ﻛﻼس وﺳﻂ ﺗﺨﺘﻪﺳﻴﺎه خطی میﻛﺸﻴﺪ و یکﻃﺮف آن میﻧﻮﺷﺖ: «ﺧﻮبﻫﺎ» و ﻃﺮف دﻳﮕﺮ آن میﻧﻮﺷﺖ: «ﺑﺪﻫﺎ».
ﺑﻌﺪ از ﻧﻮﺷﺘﻦ اﻳﻦ دو ﺳﺮﻓﺼﻞ، ﻛﺎر ﻣﺒﺼﺮ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﻼﺳﺎنش ﺑﺪوزد و «ﺧﻮب» را از «ﺑﺪ» ﺗﻤﻴﺰ دﻫﺪ و دو ﺳﺘﻮنِ روی ﺗﺨﺘﻪﺳﻴﺎه را ﭘﺮﻛﻨﺪ.
ﺗﻤﻴﺰدادن ﺧﻮبﻫﺎ از ﺑﺪﻫﺎ ﻛﺎر آﺳﺎنی ﺑﻮد: ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن میﮔﺸﻮد و ﺣﺮف میزد ﺑﺪ ﺑﻮد و ﻫﺮﻛﺲ دﻫﺎن میﺑﺴﺖ و ﺧﺎﻣﻮش ﺑﻮد ﺧﻮب ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎدگی!
اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا، ﺑﺎ ﻫﻤﻪی ﺳﺎدگیاش، ﻧﻤﻮﻧﻪای ﺑﻮد از ﻃﺮز ﻓﻜﺮهای ﻛﻼن در ﺟﺎﻣﻌﻪی آنروز. ﺳﻜﻮت در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺧﻮب تلقی میﺷﺪ و ﮔﻔﺖوﮔﻮ، ﻫﻤﻬﻤﻪ و ﺳﺮوﺻﺪا، ﺑﺪ تلقی میﺷﺪ.
ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺧﻮب، ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﻣﻄﻴﻊ و آرام و ﺳﺮﺑﻪزﻳﺮ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺳﺮش ﺑﻪ ﻛﺎر ﺧﻮدش ﮔﺮم اﺳﺖ و ﭘﺎ از ﮔﻠﻴﻢ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻴﺮون نمیﻛﺸﻴﺪ و اﮔﺮ کسی اﻳﻦ اﻟﮕﻮ را رﻋﺎﻳﺖ نمیﻛﺮد و ﻛﻨﺠﻜﺎوی میﻛﺮد، ﺳﺆال میﭘﺮﺳﻴﺪ و ﭼﺎﻟﺶهای فکری اﻳﺠﺎد میکرد، آدم ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮ و دردﺳﺮسازی تلقی میشد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#مقاله
#تفکر_صفر_یا_صد_در_مواجهه_با_یک_فرهنگ
کتاب «عطر سنبل-عطر کاج» خاطرات خانم «فیروزه جزایری» است، زنی خوزستانی که در هفت سالگی همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرده و در این کتاب از تقابل فرهنگ ایرانی با فرهنگ آمریکایی سخن گفته است.
گرچه خاطرات این کتاب مربوط به یک فرد، یک خانواده یا حداکثر یک نسل از ایرانیان مهاجر است، اما به اعتقاد من این کتاب منبع ارزشمندی است از نحوه مواجهه ایرانیان با غرب بهطور عام و با ایالات متحده آمریکا بهطور خاص؛ بنابراین از این حیث مخزن اطلاعات ارزشمندی است در باب روانشناسی اجتماعی ایرانیان.
در این کتاب میبینیم که خانوادهٔ فیروزه مواجههای «صفر-صدی» با فرهنگ آمریکایی دارند: از یک سو هر هفته به «دیسنی لند» میروند و از سوی دیگر لب به «هات داگ» نمیزنند زیرا ترجمه تحت اللفظی آن برایشان مفهوم «سگ داغ» را تداعی میکند، از سویی همه کنسروهای غذایی را امتحان میکنند و از طرف دیگر برای تسلط به زبان انگلیسی تلاش نمیکنند!
این طرز مواجهه خانوادهٔ فیروزه، یادآور مواجههٔ «صفر-صدی» ایرانیان با غرب است که از طیفی بین «غربزدگی» تا «غربستیزی» نوسان میکند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#تفکر_صفر_یا_صد_در_مواجهه_با_یک_فرهنگ
کتاب «عطر سنبل-عطر کاج» خاطرات خانم «فیروزه جزایری» است، زنی خوزستانی که در هفت سالگی همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرده و در این کتاب از تقابل فرهنگ ایرانی با فرهنگ آمریکایی سخن گفته است.
گرچه خاطرات این کتاب مربوط به یک فرد، یک خانواده یا حداکثر یک نسل از ایرانیان مهاجر است، اما به اعتقاد من این کتاب منبع ارزشمندی است از نحوه مواجهه ایرانیان با غرب بهطور عام و با ایالات متحده آمریکا بهطور خاص؛ بنابراین از این حیث مخزن اطلاعات ارزشمندی است در باب روانشناسی اجتماعی ایرانیان.
در این کتاب میبینیم که خانوادهٔ فیروزه مواجههای «صفر-صدی» با فرهنگ آمریکایی دارند: از یک سو هر هفته به «دیسنی لند» میروند و از سوی دیگر لب به «هات داگ» نمیزنند زیرا ترجمه تحت اللفظی آن برایشان مفهوم «سگ داغ» را تداعی میکند، از سویی همه کنسروهای غذایی را امتحان میکنند و از طرف دیگر برای تسلط به زبان انگلیسی تلاش نمیکنند!
این طرز مواجهه خانوادهٔ فیروزه، یادآور مواجههٔ «صفر-صدی» ایرانیان با غرب است که از طیفی بین «غربزدگی» تا «غربستیزی» نوسان میکند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#مقاله
#بیسوادی_فضیلت_نیست
در راهروی هواپیما پیش میروم تا به صندلیام برسم. جلوی من یک خانم عرب دنبال صندلیاش میگردد. مهماندار صندلیاش را به او نشان میدهد و میگوید: «اجلس!» به مهماندار هواپیما میگویم که ایشان خانم هستند و به جای اجلس باید بگوید «اجلسی»، مهماندار با بیاعتنایی میگوید: «خوب! اجلسی!» که یعنی « چه فرقی میکند حالا؟!»
من با خودم فکر میکنم وقتی بیشترین مسافران خارجی پروازهای مشهد عرب هستند نباید این شرکتهای هواپیمایی حداقل سی کلمه اولیه و ضروری را به مهماندارانشان بیاموزند؟!
روی صندلیام که مینشینم مسافر بغلیام از مهماندار دیگری میپرسد: «چرا اینقدر تأخیر داشت این پرواز؟»، مهماندار جواب میدهد: «از مقصد تأخیر داشت»، منظورش از «مقصد» همان «مبدأ» است! میفهمم که مشکل بلد نبودن زبان خارجیها نیست، زبان رایج خودمان هم مهجور است!
از یک آژانس هواپیمایی بلیط میخرم، بلیط را برایم ایمیل میکنند، عنوان فارسی ایمیل غلط املایی دارد، از دو کلمه عنوان یکیش غلط است! متن بلیط بهزبان انگلیسی است و در اولین نگاه من سه غلط املایی دارد! به صادرکننده بلیط تلفن میزنم و میگویم متن بلیط غلط دارد، میگوید:
«ما این متن را از روی متن فلان شرکت هواپیمایی ترکیهای برداشتهایم» .
میگویم: «سرکار خانم، مرجع درستی واژههای انگلیسی که شرکتهای ترک نیستند، شما متن را در نرم افزار word هم که بزنید غلطها را به شما نشان میدهد!»، با عصبانیت پاسخ میدهد: «شما چه کار به غلطهای متن بلیط دارید، اسم شما و تاریخ و ساعت پروازتان که درست است!»
دوستی دارم که مهندس مکانیک است و بسیار باهوش و دقیق اما هروقت برایم پیامک میزد (با حروف فارسی) در هر پیامکش حداقل یک غلط املایی داشت! بررسی کردم دیدم دچار «خوانش پریشی» (dyslexia) است و خودش خبر ندارد! چطور میشود یک نفر تا مدرک کارشناسی پیش برود و «خوانشپریشی»اش کشف نشده باشد؟! وقتی غلطگویی و غلط نویسی برایمان عادی شود طبیعی است که درجات خفیف و حتی متوسط خوانشپریشی را تشخیص ندهیم!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#بیسوادی_فضیلت_نیست
در راهروی هواپیما پیش میروم تا به صندلیام برسم. جلوی من یک خانم عرب دنبال صندلیاش میگردد. مهماندار صندلیاش را به او نشان میدهد و میگوید: «اجلس!» به مهماندار هواپیما میگویم که ایشان خانم هستند و به جای اجلس باید بگوید «اجلسی»، مهماندار با بیاعتنایی میگوید: «خوب! اجلسی!» که یعنی « چه فرقی میکند حالا؟!»
من با خودم فکر میکنم وقتی بیشترین مسافران خارجی پروازهای مشهد عرب هستند نباید این شرکتهای هواپیمایی حداقل سی کلمه اولیه و ضروری را به مهماندارانشان بیاموزند؟!
روی صندلیام که مینشینم مسافر بغلیام از مهماندار دیگری میپرسد: «چرا اینقدر تأخیر داشت این پرواز؟»، مهماندار جواب میدهد: «از مقصد تأخیر داشت»، منظورش از «مقصد» همان «مبدأ» است! میفهمم که مشکل بلد نبودن زبان خارجیها نیست، زبان رایج خودمان هم مهجور است!
از یک آژانس هواپیمایی بلیط میخرم، بلیط را برایم ایمیل میکنند، عنوان فارسی ایمیل غلط املایی دارد، از دو کلمه عنوان یکیش غلط است! متن بلیط بهزبان انگلیسی است و در اولین نگاه من سه غلط املایی دارد! به صادرکننده بلیط تلفن میزنم و میگویم متن بلیط غلط دارد، میگوید:
«ما این متن را از روی متن فلان شرکت هواپیمایی ترکیهای برداشتهایم» .
میگویم: «سرکار خانم، مرجع درستی واژههای انگلیسی که شرکتهای ترک نیستند، شما متن را در نرم افزار word هم که بزنید غلطها را به شما نشان میدهد!»، با عصبانیت پاسخ میدهد: «شما چه کار به غلطهای متن بلیط دارید، اسم شما و تاریخ و ساعت پروازتان که درست است!»
دوستی دارم که مهندس مکانیک است و بسیار باهوش و دقیق اما هروقت برایم پیامک میزد (با حروف فارسی) در هر پیامکش حداقل یک غلط املایی داشت! بررسی کردم دیدم دچار «خوانش پریشی» (dyslexia) است و خودش خبر ندارد! چطور میشود یک نفر تا مدرک کارشناسی پیش برود و «خوانشپریشی»اش کشف نشده باشد؟! وقتی غلطگویی و غلط نویسی برایمان عادی شود طبیعی است که درجات خفیف و حتی متوسط خوانشپریشی را تشخیص ندهیم!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#مقاله
#پیش_شرط_گفتگوی_تمدنها
نزدیک به ۲۰ سال پیش، زمانی که پروژه «گفتگوی تمدنها» در ایران راهاندازی شدهبود و سازمانها و ستادها و بودجههایی نیز برای این پروژه اختصاص یافتهبودند.
من در چند سخنرانی این مساله را مطرح کردم که ورود به گفتگوی تمدنها مقدماتی دارد که ما هنوز آن مقدمات را طی نکردهایم. چگونه ممکن است ما با یک استاد ژاپنی «ذن بودیسم» یا یک مربی نپالی «ویپاسانا» به گفتگو بنشینیم در حالیکه هنوز در رسالههای عملیه فقهی ما «کافر» در کنار «بول» و «غائط» در فهرست نجاسات قراردارد!! در آنزمان میگفتم پیش از آنکه ما به جهانیان اعلامکنیم که برای گفتگو با شما آمادهایم باید بهیک «گفتگوی درونی» بپردازیم و تکلیف خودمان را با مباحثی چون «دین اقلی و دین اکثری»؛ «ذاتی و عرضی در دین» و «دین اخلاقمحور و دین مناسکمحور» روشنکنیم.
پیش از اینهم در مقالهای با عنوان دین و اخلاق به این موضوع پرداختهبودم که گفتگوی تمدنها تنها در یک «گفتمان بروندینی» مقدوراست زیرا اگر قرارباشد هر یک از گفتگوکنندگان در «موضع ایمان» قرار داشتهباشد، هر نقد و پرسشی میتواند «وضعیت امن» این مومن را ناامن کند و نتیجه ناامنی هم بهطور طبیعی ترس و خشم است، بنابراین تعجبی ندارد که فرد مومن در برابر فرد پرسشگر دچار واکنش «گریز – ستیز» گردد. دیگر اینکه گفتگوی حقیقی زمانی بهوقوع میپیوندد که شما در «جایگاه دانندگی» نباشید بلکه پژوهشگر و جستجوگر و طالب دانایی باشید.
هنگامیکه دو طرف گفتگو خود را در موضع «حق» میدانند و در مقام وعظ و پند و درس قراردارند ما بهجای «دیالوگ»، دو «منولوگ موازی» را داریم که تا بینهایت پیش میروند و هرگز بههم نمیرسند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#پیش_شرط_گفتگوی_تمدنها
نزدیک به ۲۰ سال پیش، زمانی که پروژه «گفتگوی تمدنها» در ایران راهاندازی شدهبود و سازمانها و ستادها و بودجههایی نیز برای این پروژه اختصاص یافتهبودند.
من در چند سخنرانی این مساله را مطرح کردم که ورود به گفتگوی تمدنها مقدماتی دارد که ما هنوز آن مقدمات را طی نکردهایم. چگونه ممکن است ما با یک استاد ژاپنی «ذن بودیسم» یا یک مربی نپالی «ویپاسانا» به گفتگو بنشینیم در حالیکه هنوز در رسالههای عملیه فقهی ما «کافر» در کنار «بول» و «غائط» در فهرست نجاسات قراردارد!! در آنزمان میگفتم پیش از آنکه ما به جهانیان اعلامکنیم که برای گفتگو با شما آمادهایم باید بهیک «گفتگوی درونی» بپردازیم و تکلیف خودمان را با مباحثی چون «دین اقلی و دین اکثری»؛ «ذاتی و عرضی در دین» و «دین اخلاقمحور و دین مناسکمحور» روشنکنیم.
پیش از اینهم در مقالهای با عنوان دین و اخلاق به این موضوع پرداختهبودم که گفتگوی تمدنها تنها در یک «گفتمان بروندینی» مقدوراست زیرا اگر قرارباشد هر یک از گفتگوکنندگان در «موضع ایمان» قرار داشتهباشد، هر نقد و پرسشی میتواند «وضعیت امن» این مومن را ناامن کند و نتیجه ناامنی هم بهطور طبیعی ترس و خشم است، بنابراین تعجبی ندارد که فرد مومن در برابر فرد پرسشگر دچار واکنش «گریز – ستیز» گردد. دیگر اینکه گفتگوی حقیقی زمانی بهوقوع میپیوندد که شما در «جایگاه دانندگی» نباشید بلکه پژوهشگر و جستجوگر و طالب دانایی باشید.
هنگامیکه دو طرف گفتگو خود را در موضع «حق» میدانند و در مقام وعظ و پند و درس قراردارند ما بهجای «دیالوگ»، دو «منولوگ موازی» را داریم که تا بینهایت پیش میروند و هرگز بههم نمیرسند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#مقاله
#نقصهای_فردی_و_مسئولیت_اجتماعی
همه ما انسانها نقص هایی داریم. برخی از این نقصها جسمانی هستند، برخی روانی و برخی اخلاقی.
لازم است هر فردی این «پاشنه آشیل» یا «چشم اسفندیار» خود را بشناسد تا از آن سوراخ بارها گزیده نشود اما بعضی افراد آگاهی به این پاشنه آشیل در خودشان یا دیگران را تبدیل به مانعی میکنند در برابر کنش اجتماعی. گویا این افراد اعتقاد دارند که تنها افراد کامل و بینقص دارای مسئولیت اصلاح و ارتقاء اجتماع هستند! اما من باور دارم که رشد روانی و مشارکت اجتماعی جداییناپذیر و درهمتنیدهاند. معتکف صومعه سکوت شدن با این توجیه که من تا خود را تزکیه نکردهام حق ندارم به دیگران اعتراض کنم همانقدر آسیبرسان است که غرق شدن در رودخانه پرتلاطم فعالیت سیاسی و اجتماعی با این توجیه که در این شرایط فرصتی برای خودسازی معنوی و درمان روانشناختی نیست.
«اینیاتسیو سیلونه» نویسنده مبارز ایتالیایی در کتاب «نان و شراب» (با ترجمه محمد قاضی) دو فرد را در مقابل هم مینشاند که هر کدام در یکی از این دو آسیب فرو غلطیده است...
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#مسئولیت #مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#نقصهای_فردی_و_مسئولیت_اجتماعی
همه ما انسانها نقص هایی داریم. برخی از این نقصها جسمانی هستند، برخی روانی و برخی اخلاقی.
لازم است هر فردی این «پاشنه آشیل» یا «چشم اسفندیار» خود را بشناسد تا از آن سوراخ بارها گزیده نشود اما بعضی افراد آگاهی به این پاشنه آشیل در خودشان یا دیگران را تبدیل به مانعی میکنند در برابر کنش اجتماعی. گویا این افراد اعتقاد دارند که تنها افراد کامل و بینقص دارای مسئولیت اصلاح و ارتقاء اجتماع هستند! اما من باور دارم که رشد روانی و مشارکت اجتماعی جداییناپذیر و درهمتنیدهاند. معتکف صومعه سکوت شدن با این توجیه که من تا خود را تزکیه نکردهام حق ندارم به دیگران اعتراض کنم همانقدر آسیبرسان است که غرق شدن در رودخانه پرتلاطم فعالیت سیاسی و اجتماعی با این توجیه که در این شرایط فرصتی برای خودسازی معنوی و درمان روانشناختی نیست.
«اینیاتسیو سیلونه» نویسنده مبارز ایتالیایی در کتاب «نان و شراب» (با ترجمه محمد قاضی) دو فرد را در مقابل هم مینشاند که هر کدام در یکی از این دو آسیب فرو غلطیده است...
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:
از اینجا بخوانید
#مسئولیت #مسئولیت_اجتماعی
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک
نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
دوستی پیامک میزند و از من میخواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگیام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو میبرد، «تأثیرگذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر میروم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمیگشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر میانداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزشهای متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصهها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتابهای «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتابهای «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتابهای کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک
نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
دوستی پیامک میزند و از من میخواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگیام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو میبرد، «تأثیرگذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر میروم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمیگشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر میانداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزشهای متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصهها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتابهای «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتابهای «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتابهای کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک
نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
دوستی پیامک میزند و از من میخواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگیام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو میبرد، «تأثیرگذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر میروم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمیگشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر میانداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزشهای متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصهها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتابهای «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتابهای «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتابهای کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک
نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
دوستی پیامک میزند و از من میخواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگیام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو میبرد، «تأثیرگذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر میروم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمیگشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر میانداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزشهای متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصهها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتابهای «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتابهای «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتابهای کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from كانون نگرش نو (Mojgan Nasiri)
فایل صوتی جلسه
«چند روایت از معنویت»
همراه استاد عزیز مان دکتر سرگلزایی- روان پزشک
جهت خریداری موجود میباشد.
تلفن تماس:
001-416-879-7357
@kanoonnegareshno
#دکتر_سرگلزایی_روان_پزشک
«چند روایت از معنویت»
همراه استاد عزیز مان دکتر سرگلزایی- روان پزشک
جهت خریداری موجود میباشد.
تلفن تماس:
001-416-879-7357
@kanoonnegareshno
#دکتر_سرگلزایی_روان_پزشک
Forwarded from روانشناسی اجتماعی ایرانیان
گفتگو کنیم...
فاطمه علمدار
ما تا ابد وقت نداریم برای گفتگو.فاصله هامان از حدی که بیشتر شود،دیگر نمیتوانیم به خودم بگوییم "ما".تبدیل میشویم به "آنها" و "آنطرفیها" برای همدیگر و دیگر همه چیز را از پشت عینک چیزهایی که باور کرده ایم میتوانیم ببینیم.آدمها وقتی چیزی را باور کنند و برایش بتوانند در ذهنشان توجیه منطقی بسازند، دیگر نمیشود به این راحتیها قانعشان کرد که باورشان ممکن است همه حقیقت نباشد و توجیهشان ممکن است با توجیهاتی از زاویه نگاه دیگر،زیر سوال برود.روانشناسان اجتماعی به این حالت میگویند "پایداری باور" و راه کم کردن خطراتش را هم این میدانند که روانمان را عادت بدهیم به این ورزش ذهنی که هروقت خواستیم برای باوری،توجیهی بسازیم، خلاقیتمان را به کار ببریم برای ساختن توجیه ضدباورمان.
مثلا اگر فکر میکنیم سقط جنین نباید آزاد شود چون عین قتل است، یا فکر میکنیم اعدام مجازات منصفانه ای است برای تنبیه کسانیکه امنیت جامعه را به خطر میاندازند، اگر فکر میکنیم خشونت پرهیزی مفهومی است که فقط روشنفکرانی که در امنیت کتابخانه هایشان نشسته اند میتوانند برای آدمهای توی خیابان تجویز کنند؛ سعی خودمان را بکنیم که برویم در میان کسانیکه سقط جنین را حق انسانی میدانند و از تجربیات واقعیشان بشنویم و توجیهشان را بفهمیم، برویم میان آنهایی که مخالف اعدامند و بفهمیم باورشان را چطور توجیه میکنند و بگردیم انقلابیونِ هزینه داده ای را پیدا کنیم که از پشت میله های زندان و با تجربه شکنجه و رنج از دست دادن یارانشان، دم از مبارزه خشونت پرهیز میزنند و سعی کنیم بفهمیم حرفشان چیست.
اگر فکر میکنیم دیگری سیاه است و برایش توجیه داریم،عضلات ذهنمان را به زحمت بیندازیم برای تمرین اینکه بفهمیم او چه توجیهی برای سیاه نبودن خودش و حتی سفید بودنش،دارد.
اینطوری همه مان خاکستری میشویم چون همه حقیقت نزد هیچ کدام ما نیست.پخش شده است میانمان و کسانیکه زحمت به حاشیه راندن پیش فرضهایشان و گفتگو با دیگران را به خودشان میدهند،همانها که حواسشان هست فاصله شان از دیگری آنقدر زیاد نشود که دیگر نفهمند چه میگوید و چه منطقی دارد؛ کمتر احتمال دارد جوگیر شوند و خودشان را گم کنند و به خودشان اجازه دهند بدون فکر،رفتارهای بی بازگشتی مثل قتل،عملیات انتحاری،قتل مجازی دیگری و...را انجام دهند.
آدمهایی که حتی وقتی اطرافشان پر شده از کسانیکه مطمئنِ مطمئنند که درست میگویند و فقط هم خودشان درست میگویند_کسانیکه آنقدر از "آنطرفیها" فاصله گرفته اند که دیگر هیچ امکان گفتگویی میانشان وجود ندارد و محبوس شده اند در دنیای کوچکِ حق به جانبیِ خودشان_سعی میکنند حواسشان به خودشان و فاصله هاشان باشد.
#دکتر_سرگلزایی(https://t.me/drsargolzaei ) یک سالی هست که در کانالش سعی میکند در قالب موضوع "گفتگو کنیم" بستری فراهم کند برای آنهایی که هنوز فاصله شان آنقدر با هم زیاد نشده که دیگر نتوانند هم کلام شوند و از خودشان و منطق ذهنی شان به هم بگویند.در این یکسال،خیلیها آمدند برایش از دنیای آدمهای آنطرف حرف زدند و از نگاههای مختلف به سقط جنین.الان هم دارند در مورد خشونت پرهیزی صحبت میکنند...
امیدی اگر هست به همین تلاشها برای فهمیدن و به زحمت انداختن خود برای کم کردن هزینه هاست.امید به اینکه دوباره سبز شویم...
فاطمه علمدار
ما تا ابد وقت نداریم برای گفتگو.فاصله هامان از حدی که بیشتر شود،دیگر نمیتوانیم به خودم بگوییم "ما".تبدیل میشویم به "آنها" و "آنطرفیها" برای همدیگر و دیگر همه چیز را از پشت عینک چیزهایی که باور کرده ایم میتوانیم ببینیم.آدمها وقتی چیزی را باور کنند و برایش بتوانند در ذهنشان توجیه منطقی بسازند، دیگر نمیشود به این راحتیها قانعشان کرد که باورشان ممکن است همه حقیقت نباشد و توجیهشان ممکن است با توجیهاتی از زاویه نگاه دیگر،زیر سوال برود.روانشناسان اجتماعی به این حالت میگویند "پایداری باور" و راه کم کردن خطراتش را هم این میدانند که روانمان را عادت بدهیم به این ورزش ذهنی که هروقت خواستیم برای باوری،توجیهی بسازیم، خلاقیتمان را به کار ببریم برای ساختن توجیه ضدباورمان.
مثلا اگر فکر میکنیم سقط جنین نباید آزاد شود چون عین قتل است، یا فکر میکنیم اعدام مجازات منصفانه ای است برای تنبیه کسانیکه امنیت جامعه را به خطر میاندازند، اگر فکر میکنیم خشونت پرهیزی مفهومی است که فقط روشنفکرانی که در امنیت کتابخانه هایشان نشسته اند میتوانند برای آدمهای توی خیابان تجویز کنند؛ سعی خودمان را بکنیم که برویم در میان کسانیکه سقط جنین را حق انسانی میدانند و از تجربیات واقعیشان بشنویم و توجیهشان را بفهمیم، برویم میان آنهایی که مخالف اعدامند و بفهمیم باورشان را چطور توجیه میکنند و بگردیم انقلابیونِ هزینه داده ای را پیدا کنیم که از پشت میله های زندان و با تجربه شکنجه و رنج از دست دادن یارانشان، دم از مبارزه خشونت پرهیز میزنند و سعی کنیم بفهمیم حرفشان چیست.
اگر فکر میکنیم دیگری سیاه است و برایش توجیه داریم،عضلات ذهنمان را به زحمت بیندازیم برای تمرین اینکه بفهمیم او چه توجیهی برای سیاه نبودن خودش و حتی سفید بودنش،دارد.
اینطوری همه مان خاکستری میشویم چون همه حقیقت نزد هیچ کدام ما نیست.پخش شده است میانمان و کسانیکه زحمت به حاشیه راندن پیش فرضهایشان و گفتگو با دیگران را به خودشان میدهند،همانها که حواسشان هست فاصله شان از دیگری آنقدر زیاد نشود که دیگر نفهمند چه میگوید و چه منطقی دارد؛ کمتر احتمال دارد جوگیر شوند و خودشان را گم کنند و به خودشان اجازه دهند بدون فکر،رفتارهای بی بازگشتی مثل قتل،عملیات انتحاری،قتل مجازی دیگری و...را انجام دهند.
آدمهایی که حتی وقتی اطرافشان پر شده از کسانیکه مطمئنِ مطمئنند که درست میگویند و فقط هم خودشان درست میگویند_کسانیکه آنقدر از "آنطرفیها" فاصله گرفته اند که دیگر هیچ امکان گفتگویی میانشان وجود ندارد و محبوس شده اند در دنیای کوچکِ حق به جانبیِ خودشان_سعی میکنند حواسشان به خودشان و فاصله هاشان باشد.
#دکتر_سرگلزایی(https://t.me/drsargolzaei ) یک سالی هست که در کانالش سعی میکند در قالب موضوع "گفتگو کنیم" بستری فراهم کند برای آنهایی که هنوز فاصله شان آنقدر با هم زیاد نشده که دیگر نتوانند هم کلام شوند و از خودشان و منطق ذهنی شان به هم بگویند.در این یکسال،خیلیها آمدند برایش از دنیای آدمهای آنطرف حرف زدند و از نگاههای مختلف به سقط جنین.الان هم دارند در مورد خشونت پرهیزی صحبت میکنند...
امیدی اگر هست به همین تلاشها برای فهمیدن و به زحمت انداختن خود برای کم کردن هزینه هاست.امید به اینکه دوباره سبز شویم...
Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
⭕️ فایل صوتی «کتاب ما دوباره سبز میشویم» نوشتهی دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک،
در کستباکس قرار گرفت:
۱- مجلس اول
۲- مجلس دوم
۳- مجلس سوم
۴- مجلس چهارم
۵- مجلس پنجم
۶- مجلس ششم
۷- مجلس هفتم
#کتاب#پادکست_دکتر_سرگلزایی
#فایل_صوتی
@drsargolzaei
در کستباکس قرار گرفت:
۱- مجلس اول
۲- مجلس دوم
۳- مجلس سوم
۴- مجلس چهارم
۵- مجلس پنجم
۶- مجلس ششم
۷- مجلس هفتم
#کتاب#پادکست_دکتر_سرگلزایی
#فایل_صوتی
@drsargolzaei
Castbox
دکتر سرگلزایی - ما دوباره سبز میشویم مجلس اول
<p>زمستان۱۴۰۲</p><p>ما دوباره سبز میشویم مجلس اول</p><p>دکترمحمدرضاسرگلزایی</p><p>روانپزشک</p><p>#دکتر_سرگلزایی</p><p>#پادکست_دکتر_سرگلزایی</p><p>@drsa...
پر شکسته
محسن نامجو
#آهنگ
#پرشکسته
کلام: #هوشنگ_ابتهاج
خواننده: #محسن_نامجو
ملودی: بر اساس قطعهی محلی شمال خراسان (شاره جان)
چه درد است این؟ چه درد است این؟ چه درد است؟
که در گلزار ما این فتنه کردست؟
چرا در هر نسیمی بوی خون است؟
چرا زلف بنفشه سرنگون است؟
چرا سر برده نرگس در گریبان؟
چرا بنشسته قمری چون غریبان؟
چرا پروانگان را پر شکستهست؟
چرا هر گوشه گرد غم نشستهست؟
چرا مطرب نمیخواند سرودی؟
چرا ساقی نمیگوید درودی؟
چه آفت راه این هامون گرفتهست؟
چه دشت است این که خاکش خون گرفتهست؟
چه افتاد این گلستان را، چه افتاد؟
که آیین بهاران رفتش از یاد
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#پرشکسته
کلام: #هوشنگ_ابتهاج
خواننده: #محسن_نامجو
ملودی: بر اساس قطعهی محلی شمال خراسان (شاره جان)
چه درد است این؟ چه درد است این؟ چه درد است؟
که در گلزار ما این فتنه کردست؟
چرا در هر نسیمی بوی خون است؟
چرا زلف بنفشه سرنگون است؟
چرا سر برده نرگس در گریبان؟
چرا بنشسته قمری چون غریبان؟
چرا پروانگان را پر شکستهست؟
چرا هر گوشه گرد غم نشستهست؟
چرا مطرب نمیخواند سرودی؟
چرا ساقی نمیگوید درودی؟
چه آفت راه این هامون گرفتهست؟
چه دشت است این که خاکش خون گرفتهست؟
چه افتاد این گلستان را، چه افتاد؟
که آیین بهاران رفتش از یاد
#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
YouTube
فایل صوتی تحلیل فیلم جوکر (Joker) - ۹۸۱۰۲۷
تحلیل فیلم جوکر
اکران: ۲۰۱۹
کارگردان: تاد فلیپس
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
#تحلیلـفیلمـدکترـسرگلزایی #تحلیل_فیلم_جوکر_دکتر_سرگلزایی #تحلیل_فیلم_جوکر
#drsargolzaee
#drsargolzaei
#sargolzaei
#dr_sargolzaee
#dr_sargolzaei
#دکتر_سرگلزایی
#ـسرگلزایی
#د…
اکران: ۲۰۱۹
کارگردان: تاد فلیپس
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
#تحلیلـفیلمـدکترـسرگلزایی #تحلیل_فیلم_جوکر_دکتر_سرگلزایی #تحلیل_فیلم_جوکر
#drsargolzaee
#drsargolzaei
#sargolzaei
#dr_sargolzaee
#dr_sargolzaei
#دکتر_سرگلزایی
#ـسرگلزایی
#د…