دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.76K photos
97 videos
153 files
3.24K links
Download Telegram
#چشم_تاریخ

بيش از يك سده خاندان علم و عوامل آنان بر #سيستان حكومت كردند، اميرحسين خزيمه علم فرزند حسام الدوله و داماد امير شوكت الملك كه وكيل دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود در سال 1330 شمسی خود را برای نمايندگی دوره هفدهم مجلس نيز كانديد كرد. صدور اعلاميه دولت دكتر محمد #مصدق مبنی بر آزادی انتخابات باعث می شود مردم سیستان امیدوار شوند که رای آن ها نتیجه ی انتخابات را مشخص خواهد کرد بخش زیادی از آن ها در انتخابات از میرزا ابراهیم شریفی روحانی سیستانی حمایت کردند اما اميرحسين خزيمه علم پيش از شروع انتخابات به كمك برادر زن خود، امير اسدالله علم، موفق می شود فرماندار و ساير رؤسای ادارات را از طرفداران خود انتخاب كند و به محل اعزام دارد. مردم كه از تصميمات مسؤلان دولتی نااميد می شوند، شروع به شكايت می كنند. كسبه، مغازه ها را تعطيل می كنند و عده ای از آنان در تلگرافخانه جمع مي شوند و تلگرام های بسياری به نخست وزير، وزارت كشور و #آيت_الله_كاشانی مخابره می نمايند اما پاسخی دریافت نمی کنند. سرانجام مردم سيستان٬ صبرو شكيبايی خويش را از دست می دهند و قيام می كنند و از صبح روز نوزده بهمن 1330 عده زيادی (بيش از ده هزار نفر) از طرفداران شريفی در خيابان ها اجتماع می كنند. در اين هنگام بين قيام كنندگان و طرفداران خزيمه علم درگيری های سختی به وجود می آيد كه تعدادی از هواداران دو طرف، فرماندار و بازرس قضايی كشته می شوند. سروان ادبايی فرمانده نظاميانی كه از فرماندار اجازه تيراندازی به مردم را گرفته بود، ابتدا به سينه كدخدای كرباسك تير می اندازد و او را می كشد، سپس به مردم تيراندازی می نمايد. براساس گزارش بازرسان اعزامی از مركز، در اين درگيری های خونين دوازده نفركشته و بيش از سی نفر زخمی می شوند.باقر شهيدی و رضا شريف بازرسان قضايی اعزامی از سوی نخست وزير، چنين گزارش می دهند: «علت عمده ی وقوع حوادث ناگوار نامبرده بدبختی و بيچارگی توده های مردم كشاورز اين سرزمين و عدم رضايت آنان از عمليات مأموران دولتی بخصوص آقای خزيمه علم است كه به نمايندگی دوره شانزدهم انتخاب شده بود كه به حقوق آنان تجاوز و تعدی می نمايند و همين عدم رضايت ها باعث گرديده بود كه در موقع مبارزه انتخاباتی تحت تأثير اين تبليغات بروند كه اگر وكيل آنان محلي و سيستاني باشد بدبختی های آنان را در نظر گرفته و با سعی و كوشش زياد و علاقمندی حتی الامكان آنان را از اين مصائب نجات دهد. در اين صورت انتظاری كه از نويد آزادی انتخابات داشته و اميدی كه بر آنان غلبه كرده بود كه در اين دوره می توانند وكيل حقيقی خود را انتخاب نمايند. وقتی مشاهده می كنند كه با تشكيل انجمن نظارت از طرف فرماندار و بازرس قضايی عملاً خلاف آن همه ندای آزادی ظاهری به هيچ يك از شكايات آنان ترتيب اثر داده نمي شود، احساسات آنان تحريك می گردد و به طوری كه جريان امر و گزارش های رسمی نشان می دهد اجتماع مردم و مخالفت آنان خصوصی و منحصر به عده معدودی نبود بلكه در سراسر سيستان عموميت داشت و چنانچه فرماندار تصميم دولت را مبني بر بي طرفی خود و آزادی انتخابات محترم می شمرد و افكار و احساسات عمومی را رعايت می كرد و بازرس قضايی نيز انجام وظيفه می نمود يقيناً چنين حوادث خونينی پيش آمد نمي كرد.»

افشار سيستانی ايرج: سيستان نامه، جلد 2، تهران: نشر مرغ آمين، چاپ اول-1369

@drsargolzaei

www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/RiseOfSisten.jpg
#چشم_تاریخ

بيش از يك سده خاندان علم و عوامل آنان بر #سيستان حكومت كردند، اميرحسين خزيمه علم فرزند حسام الدوله و داماد امير شوكت الملك كه وكيل دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود در سال 1330 شمسی خود را برای نمايندگی دوره هفدهم مجلس نيز كانديد كرد. صدور اعلاميه دولت دكتر محمد #مصدق مبنی بر آزادی انتخابات باعث می شود مردم سیستان امیدوار شوند که رای آن ها نتیجه ی انتخابات را مشخص خواهد کرد بخش زیادی از آن ها در انتخابات از میرزا ابراهیم شریفی روحانی سیستانی حمایت کردند اما اميرحسين خزيمه علم پيش از شروع انتخابات به كمك برادر زن خود، امير اسدالله علم، موفق می شود فرماندار و ساير رؤسای ادارات را از طرفداران خود انتخاب كند و به محل اعزام دارد. مردم كه از تصميمات مسؤلان دولتی نااميد می شوند، شروع به شكايت می كنند. كسبه، مغازه ها را تعطيل می كنند و عده ای از آنان در تلگرافخانه جمع مي شوند و تلگرام های بسياری به نخست وزير، وزارت كشور و #آيت_الله_كاشانی مخابره می نمايند اما پاسخی دریافت نمی کنند. سرانجام مردم سيستان٬ صبرو شكيبايی خويش را از دست می دهند و قيام می كنند و از صبح روز نوزده بهمن 1330 عده زيادی (بيش از ده هزار نفر) از طرفداران شريفی در خيابان ها اجتماع می كنند. در اين هنگام بين قيام كنندگان و طرفداران خزيمه علم درگيری های سختی به وجود می آيد كه تعدادی از هواداران دو طرف، فرماندار و بازرس قضايی كشته می شوند. سروان ادبايی فرمانده نظاميانی كه از فرماندار اجازه تيراندازی به مردم را گرفته بود، ابتدا به سينه كدخدای كرباسك تير می اندازد و او را می كشد، سپس به مردم تيراندازی می نمايد. براساس گزارش بازرسان اعزامی از مركز، در اين درگيری های خونين دوازده نفركشته و بيش از سی نفر زخمی می شوند.باقر شهيدی و رضا شريف بازرسان قضايی اعزامی از سوی نخست وزير، چنين گزارش می دهند: «علت عمده ی وقوع حوادث ناگوار نامبرده بدبختی و بيچارگی توده های مردم كشاورز اين سرزمين و عدم رضايت آنان از عمليات مأموران دولتی بخصوص آقای خزيمه علم است كه به نمايندگی دوره شانزدهم انتخاب شده بود كه به حقوق آنان تجاوز و تعدی می نمايند و همين عدم رضايت ها باعث گرديده بود كه در موقع مبارزه انتخاباتی تحت تأثير اين تبليغات بروند كه اگر وكيل آنان محلي و سيستاني باشد بدبختی های آنان را در نظر گرفته و با سعی و كوشش زياد و علاقمندی حتی الامكان آنان را از اين مصائب نجات دهد. در اين صورت انتظاری كه از نويد آزادی انتخابات داشته و اميدی كه بر آنان غلبه كرده بود كه در اين دوره می توانند وكيل حقيقی خود را انتخاب نمايند. وقتی مشاهده می كنند كه با تشكيل انجمن نظارت از طرف فرماندار و بازرس قضايی عملاً خلاف آن همه ندای آزادی ظاهری به هيچ يك از شكايات آنان ترتيب اثر داده نمي شود، احساسات آنان تحريك می گردد و به طوری كه جريان امر و گزارش های رسمی نشان می دهد اجتماع مردم و مخالفت آنان خصوصی و منحصر به عده معدودی نبود بلكه در سراسر سيستان عموميت داشت و چنانچه فرماندار تصميم دولت را مبني بر بي طرفی خود و آزادی انتخابات محترم می شمرد و افكار و احساسات عمومی را رعايت می كرد و بازرس قضايی نيز انجام وظيفه می نمود يقيناً چنين حوادث خونينی پيش آمد نمي كرد.»

افشار سيستانی ايرج: سيستان نامه، جلد 2، تهران: نشر مرغ آمين، چاپ اول-1369

@drsargolzaei

www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/RiseOfSisten.jpg