#نقد
#نقد_مقاله_انسان_و_خدا
با سلام خدمت جناب آقای دکتر سرگلزایی
با کانال تلگرام شما جدیدا و از طریق سخنرانیهای شما در باب نوروساینس آشنا شدم و ممنون از مطالب مفید کانالتان.
در باب مقاله "انسان و خدا" با توجه به اینکه هدف از مقاله بحث پیرامون امکان اثبات خدا به روش عقلی است، اشکال علمی بارزی در مبحث اولیه مقاله وجود دارد.
آنهم صحبت در مورد این فرض که هر "وجودی" نیاز به خالق دارد. احتمالا خود شما هم مطلع هستید که در مباحث فلسفی چنین فرضی را مطرح نمیکنند. بلکه صحبت سر این است که هر موجود وابسته و نیازمندی، همان ممکنالوجود، نیاز به علتی دارد.
هیچکس ادعا نکرده که هر "وجودی" بصورت کلی نیازمند علت باشد.
بقول بزرگی: براى درک هر حقیقتى شرط اول این است که صورت مسأله به نحو صحیحى در اندیشه جوینده حقیقت طرح شود؛ پس از آنکه به صورت صحیحى در اندیشهاش طرح شد، امکان تحقیق و کاوش و استدلال برایش پیدا مى شود؛ اما تا وقتى که به صورت غلطى مطرح است، امکان درک و تحقیق و استدلال نیست. همچنانکه براى نشانه زدن، شرط اول، نشانهگیرى صحیح است؛ یک نفر تیرانداز اگر به جاى هدف نقطه دیگرى را غیر از هدف اصلى نشانهگیرى کند، هرگز موفق نخواهد شد هر چند تیرانداز ماهرى باشد و عمل خویش را صدها بار تکرار کند.
باز هم ممنون از مطالب مفید کانالتان
مهدی دهقانی
@drsargolzaei
#نقد_مقاله_انسان_و_خدا
با سلام خدمت جناب آقای دکتر سرگلزایی
با کانال تلگرام شما جدیدا و از طریق سخنرانیهای شما در باب نوروساینس آشنا شدم و ممنون از مطالب مفید کانالتان.
در باب مقاله "انسان و خدا" با توجه به اینکه هدف از مقاله بحث پیرامون امکان اثبات خدا به روش عقلی است، اشکال علمی بارزی در مبحث اولیه مقاله وجود دارد.
آنهم صحبت در مورد این فرض که هر "وجودی" نیاز به خالق دارد. احتمالا خود شما هم مطلع هستید که در مباحث فلسفی چنین فرضی را مطرح نمیکنند. بلکه صحبت سر این است که هر موجود وابسته و نیازمندی، همان ممکنالوجود، نیاز به علتی دارد.
هیچکس ادعا نکرده که هر "وجودی" بصورت کلی نیازمند علت باشد.
بقول بزرگی: براى درک هر حقیقتى شرط اول این است که صورت مسأله به نحو صحیحى در اندیشه جوینده حقیقت طرح شود؛ پس از آنکه به صورت صحیحى در اندیشهاش طرح شد، امکان تحقیق و کاوش و استدلال برایش پیدا مى شود؛ اما تا وقتى که به صورت غلطى مطرح است، امکان درک و تحقیق و استدلال نیست. همچنانکه براى نشانه زدن، شرط اول، نشانهگیرى صحیح است؛ یک نفر تیرانداز اگر به جاى هدف نقطه دیگرى را غیر از هدف اصلى نشانهگیرى کند، هرگز موفق نخواهد شد هر چند تیرانداز ماهرى باشد و عمل خویش را صدها بار تکرار کند.
باز هم ممنون از مطالب مفید کانالتان
مهدی دهقانی
@drsargolzaei
نقد_درسگفتار_اندیشه_مولانا_دکتر.pdf
205.6 KB
#PDF
#نقد
#درسگفتار_اندیشه_مولانا
نقد رسیده راجع به درسگفتار اندیشه مولانا دکتر سرگلزایی
@drsargolzaei
#نقد
#درسگفتار_اندیشه_مولانا
نقد رسیده راجع به درسگفتار اندیشه مولانا دکتر سرگلزایی
@drsargolzaei
1571329273610_نقد_درسگفتار_اندیشه.pdf
210.8 KB
#PDF
#نقد
#درسگفتار_اندیشه_مولانا
نقد رسیده راجع به درسگفتار اندیشه مولانا دکتر سرگلزایی
@drsargolzaei
#نقد
#درسگفتار_اندیشه_مولانا
نقد رسیده راجع به درسگفتار اندیشه مولانا دکتر سرگلزایی
@drsargolzaei
#نقد
#شعر
#آهنگ_مشدممدلی از #ابوالحسن_خوشرو
نقد اول
سلام
متن بلند و تندی نوشتم و پاک کردم.
بخاطر ارادتی که به شما دارم و کمک بزرگی که به من کردید. اما لطفا اینقدر اصرار بر انتشار شعر نداشته باشید. یا لااقل اسم دلنوشته هایتان را شعر نگذارید.
و مطلب دوم اینکه کمی در پستهای کانال دقت کنید. مشتی پلوری چه ربطی به تالش و زبان تالشی دارد؟ انگار برای مطلب گذاشتن در کانال تنها یک فیلتر دارید و آن هم مطابقت با عقایدتان است، نه صحت و درستی مطالب.
کانال شما هر روز ضعیفتر میشود و کاملا قابل پیشبینی است که مطلب بعدی چیست. چیزی که صحه بر نظریات شما بگذارد و تقویتش کند. حالا اگر نقصی هم داشته باشد ایرادی ندارد.
نقد دوم
با درود خدمت شما.
در مورد ترانه مشهدی مشدممدلی از ابوالحسن خوشرو خدمتتون عرض کنم این ترانه به گویش مازندرانی است
و خوشرو هم خواننده مازندرانی است.
ارادتمندم
@drsargolzaei
#شعر
#آهنگ_مشدممدلی از #ابوالحسن_خوشرو
نقد اول
سلام
متن بلند و تندی نوشتم و پاک کردم.
بخاطر ارادتی که به شما دارم و کمک بزرگی که به من کردید. اما لطفا اینقدر اصرار بر انتشار شعر نداشته باشید. یا لااقل اسم دلنوشته هایتان را شعر نگذارید.
و مطلب دوم اینکه کمی در پستهای کانال دقت کنید. مشتی پلوری چه ربطی به تالش و زبان تالشی دارد؟ انگار برای مطلب گذاشتن در کانال تنها یک فیلتر دارید و آن هم مطابقت با عقایدتان است، نه صحت و درستی مطالب.
کانال شما هر روز ضعیفتر میشود و کاملا قابل پیشبینی است که مطلب بعدی چیست. چیزی که صحه بر نظریات شما بگذارد و تقویتش کند. حالا اگر نقصی هم داشته باشد ایرادی ندارد.
نقد دوم
با درود خدمت شما.
در مورد ترانه مشهدی مشدممدلی از ابوالحسن خوشرو خدمتتون عرض کنم این ترانه به گویش مازندرانی است
و خوشرو هم خواننده مازندرانی است.
ارادتمندم
@drsargolzaei
#نقد
#اختلال_خوردن
سلام استاد گرامی
با تشکر فراوان از زحمات شما جهت افزایش سطح آگاهی مردم در این دوره حساس تاریخ ایران، جسارتا در فایل صوتی اختلال خوردن مطلبی درباره سندرم شریان مزانتریک فوقانی فرمودید نیاز به مختصری اصلاح دارد. اشکال ایجاد شده در بیماران این است که به دنبال کاهش وزن شدید، زاویهٔ بین شریان آئورت و شریان مزانتریک کم میشود به نحوی که شریان روی قسمت سوّم دوازدهه فشار ایجاد کرده و علائم انسدادی ناشی از فشار خارجی روی دوازدهه میباشد.
دوستدار شما جراح عمومی شاهرود
drsargolzaei.com
@drsargolzaei
#اختلال_خوردن
سلام استاد گرامی
با تشکر فراوان از زحمات شما جهت افزایش سطح آگاهی مردم در این دوره حساس تاریخ ایران، جسارتا در فایل صوتی اختلال خوردن مطلبی درباره سندرم شریان مزانتریک فوقانی فرمودید نیاز به مختصری اصلاح دارد. اشکال ایجاد شده در بیماران این است که به دنبال کاهش وزن شدید، زاویهٔ بین شریان آئورت و شریان مزانتریک کم میشود به نحوی که شریان روی قسمت سوّم دوازدهه فشار ایجاد کرده و علائم انسدادی ناشی از فشار خارجی روی دوازدهه میباشد.
دوستدار شما جراح عمومی شاهرود
drsargolzaei.com
@drsargolzaei
#نقد
❓پرسش:
جناب دكتر سلام
آشنايي من با نام شما برميگرده به گروهي كه در آن مدت كوتاهي عضو بودم و همكلاسیهاي قديمی در آن گروه حضور داشتند. يكي از دوستانی كه بعدا با من بگو مگو كرد و از گروه خارج شد اسم شما رو بعنوان مترجم كتابي آورد. به هرحال بعد از جستجو با سايت شما آشنا شدم و بعد چند سخنرانی شما را خريدم. متاسفانه نتونستم همه كتابها و مطالب شما را مطالعه كنم ولي در يوتيوب هم چند كليپ شما رو ديدم. خواستم بگم با اينكه هم رشتهای شما نيستم اما تا حدودی احوالات شما رو درك كردم و چرايی اين فعاليتي كه عليه مسايل مذهب و سياس فعل كشورمون رو ميتونم بفهمم.
در اين موارد حرف گفتنی زياد دارم چون در تحريف مسايل خيلی خوب عمل میكنيد اما چون متكلم وحده هستيد راضی از پيش قاضي برمی.گرديد. اما من با شنيدن حرفهای شما بيشتر به درك درستم از مشكلات و مسايل كشور و حقيقت دين پیبردم. صد البته در سخنرانیهاتون بسياری مطالب علمي مفيد هم بود كه جاي سپاسگزاری دارد. بنابراين خاضعانه از شما تشكر میكنم و اميدوارم سالم و سلامت باشيد.
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
از بازخوردتان ممنونم.
۱- زمان قابل توجهی از کلاسهایم صرف پرسش و پاسخ و نقد گفتههای من میشود که در فایلهای صوتی میتوانید آنها را بشنوید و نیز نوشتههای همهٔ دوستانی که نقد برایم ارسال میکنند را عیناً در کانال میگذارم، لذا نمیدانم متکلم وحده بودن از نظر شما چه معنایی دارد.
۲- کاش شما نیز تحریفها را ذکر و نقد میکردید تا هم به دانش و انصاف بنده چیزی بیافزایید هم به آگاهی عمومی کمک کنید.
سبز باشید.
drsargolzaei.com
@drsargolzaei
❓پرسش:
جناب دكتر سلام
آشنايي من با نام شما برميگرده به گروهي كه در آن مدت كوتاهي عضو بودم و همكلاسیهاي قديمی در آن گروه حضور داشتند. يكي از دوستانی كه بعدا با من بگو مگو كرد و از گروه خارج شد اسم شما رو بعنوان مترجم كتابي آورد. به هرحال بعد از جستجو با سايت شما آشنا شدم و بعد چند سخنرانی شما را خريدم. متاسفانه نتونستم همه كتابها و مطالب شما را مطالعه كنم ولي در يوتيوب هم چند كليپ شما رو ديدم. خواستم بگم با اينكه هم رشتهای شما نيستم اما تا حدودی احوالات شما رو درك كردم و چرايی اين فعاليتي كه عليه مسايل مذهب و سياس فعل كشورمون رو ميتونم بفهمم.
در اين موارد حرف گفتنی زياد دارم چون در تحريف مسايل خيلی خوب عمل میكنيد اما چون متكلم وحده هستيد راضی از پيش قاضي برمی.گرديد. اما من با شنيدن حرفهای شما بيشتر به درك درستم از مشكلات و مسايل كشور و حقيقت دين پیبردم. صد البته در سخنرانیهاتون بسياری مطالب علمي مفيد هم بود كه جاي سپاسگزاری دارد. بنابراين خاضعانه از شما تشكر میكنم و اميدوارم سالم و سلامت باشيد.
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
از بازخوردتان ممنونم.
۱- زمان قابل توجهی از کلاسهایم صرف پرسش و پاسخ و نقد گفتههای من میشود که در فایلهای صوتی میتوانید آنها را بشنوید و نیز نوشتههای همهٔ دوستانی که نقد برایم ارسال میکنند را عیناً در کانال میگذارم، لذا نمیدانم متکلم وحده بودن از نظر شما چه معنایی دارد.
۲- کاش شما نیز تحریفها را ذکر و نقد میکردید تا هم به دانش و انصاف بنده چیزی بیافزایید هم به آگاهی عمومی کمک کنید.
سبز باشید.
drsargolzaei.com
@drsargolzaei
#نقد
#نقد_دکترسرگلزایی
نقد اول:
سلام اگر برای دقایقی تبختر و توهم خودداناپنداری حاد شما را رها کند شاید شما هم چیزهایی بیاموزید که در نظریههای التقاطی و پوپولیستی که شرح میکنید نیامده باشد.
در مورد سندروم استکهلم افاضاتتان را شنیدم بنده نه ذوب در ولایتم نه سینه چاک ترامپ و از هرچه سیاست است حالم بهم می خورد اما خواستم صدایم را به گوش حضرتتان که با اعتماد به نفس تمام جامعه را به دو گروه هشت درصد و نود و دو درصد تقسیم میکنید برسانم. با عرض پوزش تقسیم بندی شما چرند محض و ترویج سطحیت و خودبزرگ پنداری کاذب است... ضمن اینکه یک خطای فاحش سیاسی به خاطر جهت گیری و تعصب سیاسی آشکارتان هم دارد که وجه علمی حرف هایتان را مخدوش می کند.
نکته ی اول اینکه تحلیل شما فقط در مورد بخشی از یک طبقه اجتماعی صادق است همان ها که البته به قول شما پست و مقام و منزلت از حاکمیت می گیرند متاسفانه شما بخش عمده ای از لایه های دیگر این طبقه را اساسا نمی شناسید به دلیل فاصله درک معرفتی و فاصله ی روشن زیست اخلاقی و همچنین بی خبری مفرط شما از مبانی عمیق اعتقادی این گروه ها
من درباره ی بخش های فاسد یا افراطی که در هر صنف یا گروه یا طبقه ی اجتماعی وجود دارند،صحبت نمی کنم.
نکته دوم اینکه شما جای گروگان و پلیس و گروگان گیرها را رندانه عوض می کنید و قصه را درست از جایی که می خواهید روایت می کنید.
گروگان گیران اعظم و جنایتکاران اتوکشیده را که علت همه ی این بحران ها هستند را نادیده می گیرید اما با ایما و اشاره نقش خطاهای جائران داخلی را پررنگ می کنید.
جناب روانشناس بودریارد بحث نفی روایت بزرگ را درباره ی همان شبکه ی عظیم رسانه ای دروغ و تحریف جهانی مطرح کرد اما شما آن را برای مصرف داخلی و جهت گیری های سیاسی حقیرانه مصادره به مطلوب کردهاید.
برای انتقاد از سیستم فریب و تحمیق و ظلم و جور جهانی به جز شم روشنفکری کمی انصاف، وجدان و شرافت حرفه ای هم مورد نیاز است.
نقد دوم:
سلام و ارادت
وویستون راجع به سندروم استکهلم را قبلا شنیده بودم. به لحاظ تئوریک ایده جالبیه (البته که بهش نقد دارم)، ولی در مصداق باید خیلی احتیاط کرد. همونطور که در روانشناسی اسطوره محور هم در مصداق باید دقت زیادی بشه. شما تعداد زیادی آدم رو - با تفاوتهای بسیار - یه کاسه میکنین و میگین اینا همه "آرس" یا "زئوس" یا "پرسفون" و.... هستند.
البته گاهی مستقیم نمیگین. ولی جوری حرف میزنین که مخاطب به این نتیجه میرسه.
راجع به باز نشر سندروم استکهلم در این زمان، احمقترین آدمها هم منظورتون رو متوجه میشن. درسته مستقیم نمیگین، ولی همه از شنیدن این ویس به یک نتیجه میرسن.
"هرکی از ترور اخیر ناراحته، دچار سندروم استکهلمه"
کلا مشکل من با شما همین "یه کاسه کردن" هست.
من بطور کلی هیچکس برام مقدس و اسطوره نیست. و جزو آدمهایی نیستم که برم تشییع جنازه و خاک بر سر و صورتم بریزم. ولی به ایشون خیلی احترام میذاشتم و از ترور شدنش اونم به این شکل، خیلی ناراحت شدم.
اگر بخواین بگین چون ممکنه بخاطر تصمیمات ایشون در مبارزه با تروریسم و دفاع از ایران انسانهای بی گناه هم کشته شده باشن، پس آدم خوبی نبوده. اصلا قابل قبول نیست.
بخاطر مشاوره غلط شما روانشناسا و تجویز غلط شما روانپزشکا چند نفر خودکشی کردن؟ چند نفر دیگر کشی کردن؟
شما سعی کردین تو لحظه درست ترین تصمیمو بگیرین.
سردار سلیمانی به مراتب از شما اطلاعاتش وسیعتر و مسئولیتش سنگینتر بوده، و سعی کرده در لحظه درست ترین تصمیمو بگیره، وقتی داعش ۱۷ کیلومتری مرز ایران بود.
مضاف اینکه، امریکا در یک کشور ثالث ترور کرده مقام نظامی ایران رو. به لحاظ حقوق بین الملل هم اشکال داره. باز بعلاوه، اگه خیلی روشنفکرین، نباید از تکه تکه شدن یه ادم خوشحال بشین. اگر هم فکر میکردین گناهکاره باید تو دادگاه مشخص میشد.
و در نهایت، اصلا مصداق سندروم استکهلم نیست این ماجرا. ما خودمون انقلاب کردیم (من به دنیا نیومده بودم زمان انقلاب ولی میگم ما) کسی به زور اسلحه ما رو گروگان نگرفت. مشکلات داخلی داریم، حلش میکنیم خودمون. بدون دخالت خارجی.
اگر هم سندروم استکهلمی در کار باشه، عاشقان و سپاسگذاران امریکا دچارش هستن. امریکا اول و بیشتر علیه مردم ایران جنایت کرد؟ یا جمهوری اسلامی؟
وقتی میگم راجع به جمهوری اسلامی بی انصافین یعنی این.
یعنی تو کتاب چشم تاریختون وقتی راجع به چائوشسکو مینویسین، حتما اشاره میکنین که آخرین سفرش به ایران بوده، اما وقتی از افریقای جنوبی و اپارتاید مینویسین، نمیگین که ایران بعد از انقلاب با دو کشور رابطه نداشت، ۱. اسرائیل به دلیل معلوم. ۲.افریقای جنوبی به دلیل نظام آپارتاید
@drsargolzaei
#نقد_دکترسرگلزایی
نقد اول:
سلام اگر برای دقایقی تبختر و توهم خودداناپنداری حاد شما را رها کند شاید شما هم چیزهایی بیاموزید که در نظریههای التقاطی و پوپولیستی که شرح میکنید نیامده باشد.
در مورد سندروم استکهلم افاضاتتان را شنیدم بنده نه ذوب در ولایتم نه سینه چاک ترامپ و از هرچه سیاست است حالم بهم می خورد اما خواستم صدایم را به گوش حضرتتان که با اعتماد به نفس تمام جامعه را به دو گروه هشت درصد و نود و دو درصد تقسیم میکنید برسانم. با عرض پوزش تقسیم بندی شما چرند محض و ترویج سطحیت و خودبزرگ پنداری کاذب است... ضمن اینکه یک خطای فاحش سیاسی به خاطر جهت گیری و تعصب سیاسی آشکارتان هم دارد که وجه علمی حرف هایتان را مخدوش می کند.
نکته ی اول اینکه تحلیل شما فقط در مورد بخشی از یک طبقه اجتماعی صادق است همان ها که البته به قول شما پست و مقام و منزلت از حاکمیت می گیرند متاسفانه شما بخش عمده ای از لایه های دیگر این طبقه را اساسا نمی شناسید به دلیل فاصله درک معرفتی و فاصله ی روشن زیست اخلاقی و همچنین بی خبری مفرط شما از مبانی عمیق اعتقادی این گروه ها
من درباره ی بخش های فاسد یا افراطی که در هر صنف یا گروه یا طبقه ی اجتماعی وجود دارند،صحبت نمی کنم.
نکته دوم اینکه شما جای گروگان و پلیس و گروگان گیرها را رندانه عوض می کنید و قصه را درست از جایی که می خواهید روایت می کنید.
گروگان گیران اعظم و جنایتکاران اتوکشیده را که علت همه ی این بحران ها هستند را نادیده می گیرید اما با ایما و اشاره نقش خطاهای جائران داخلی را پررنگ می کنید.
جناب روانشناس بودریارد بحث نفی روایت بزرگ را درباره ی همان شبکه ی عظیم رسانه ای دروغ و تحریف جهانی مطرح کرد اما شما آن را برای مصرف داخلی و جهت گیری های سیاسی حقیرانه مصادره به مطلوب کردهاید.
برای انتقاد از سیستم فریب و تحمیق و ظلم و جور جهانی به جز شم روشنفکری کمی انصاف، وجدان و شرافت حرفه ای هم مورد نیاز است.
نقد دوم:
سلام و ارادت
وویستون راجع به سندروم استکهلم را قبلا شنیده بودم. به لحاظ تئوریک ایده جالبیه (البته که بهش نقد دارم)، ولی در مصداق باید خیلی احتیاط کرد. همونطور که در روانشناسی اسطوره محور هم در مصداق باید دقت زیادی بشه. شما تعداد زیادی آدم رو - با تفاوتهای بسیار - یه کاسه میکنین و میگین اینا همه "آرس" یا "زئوس" یا "پرسفون" و.... هستند.
البته گاهی مستقیم نمیگین. ولی جوری حرف میزنین که مخاطب به این نتیجه میرسه.
راجع به باز نشر سندروم استکهلم در این زمان، احمقترین آدمها هم منظورتون رو متوجه میشن. درسته مستقیم نمیگین، ولی همه از شنیدن این ویس به یک نتیجه میرسن.
"هرکی از ترور اخیر ناراحته، دچار سندروم استکهلمه"
کلا مشکل من با شما همین "یه کاسه کردن" هست.
من بطور کلی هیچکس برام مقدس و اسطوره نیست. و جزو آدمهایی نیستم که برم تشییع جنازه و خاک بر سر و صورتم بریزم. ولی به ایشون خیلی احترام میذاشتم و از ترور شدنش اونم به این شکل، خیلی ناراحت شدم.
اگر بخواین بگین چون ممکنه بخاطر تصمیمات ایشون در مبارزه با تروریسم و دفاع از ایران انسانهای بی گناه هم کشته شده باشن، پس آدم خوبی نبوده. اصلا قابل قبول نیست.
بخاطر مشاوره غلط شما روانشناسا و تجویز غلط شما روانپزشکا چند نفر خودکشی کردن؟ چند نفر دیگر کشی کردن؟
شما سعی کردین تو لحظه درست ترین تصمیمو بگیرین.
سردار سلیمانی به مراتب از شما اطلاعاتش وسیعتر و مسئولیتش سنگینتر بوده، و سعی کرده در لحظه درست ترین تصمیمو بگیره، وقتی داعش ۱۷ کیلومتری مرز ایران بود.
مضاف اینکه، امریکا در یک کشور ثالث ترور کرده مقام نظامی ایران رو. به لحاظ حقوق بین الملل هم اشکال داره. باز بعلاوه، اگه خیلی روشنفکرین، نباید از تکه تکه شدن یه ادم خوشحال بشین. اگر هم فکر میکردین گناهکاره باید تو دادگاه مشخص میشد.
و در نهایت، اصلا مصداق سندروم استکهلم نیست این ماجرا. ما خودمون انقلاب کردیم (من به دنیا نیومده بودم زمان انقلاب ولی میگم ما) کسی به زور اسلحه ما رو گروگان نگرفت. مشکلات داخلی داریم، حلش میکنیم خودمون. بدون دخالت خارجی.
اگر هم سندروم استکهلمی در کار باشه، عاشقان و سپاسگذاران امریکا دچارش هستن. امریکا اول و بیشتر علیه مردم ایران جنایت کرد؟ یا جمهوری اسلامی؟
وقتی میگم راجع به جمهوری اسلامی بی انصافین یعنی این.
یعنی تو کتاب چشم تاریختون وقتی راجع به چائوشسکو مینویسین، حتما اشاره میکنین که آخرین سفرش به ایران بوده، اما وقتی از افریقای جنوبی و اپارتاید مینویسین، نمیگین که ایران بعد از انقلاب با دو کشور رابطه نداشت، ۱. اسرائیل به دلیل معلوم. ۲.افریقای جنوبی به دلیل نظام آپارتاید
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
#نقد_یونگ
✅ نقد:
آقای دکتر سرگلزایی من بعد از خواندن آثار اصلی یونگ و نقدهای منتقدین مطرح به نتایج زیر رسیدهام که خدمتتان عرض می کنم:
یونگ، به علت مشاهدهی افسردگی پدرش که در نهایت منجر به ناامیدی و مرگش شد، از دست دادن ایمان مذهبی را با مرگ پیود زده بود و از بیخدایی در هراس بود.
یونگ آنیمای مرد را تجلی سایه مادرش میدانست، با توجه به شرحی که از اوضاع روحی مادر یونگ در دست داریم می.دانیم که زن متعارفی نبود و احتمالا از آشفتگیروانی رنج میبرد.
در جایجای کتابهای یونگ ترس از جنون و اسکیزوفرنیا موج میزند و او آن را به افراد مشهور دوران خود منتسب (فرافکنی) میکرد از نیچه و هایدگر تا جیمز جویس و تمام روانپزشکان!
او سعی داشت تا چیزی را که در اصطلاح شرقیها عرفان نام دارد به زبان علم درآورد تا بتواند ایمان مذهبی کودکیاش را نجات دهد و شخصیت ناهنجار خود را در محیط علمی زمانهاش توجیه نماید.
چون شاه کلید گشایش روان رنجوری را در پذیرش و مال خود کردن سایه میدانست باید بگویم او هرگز نتوانست صادقانه با خود مواجه شود و همین باعث میشود که خودش از توهمات بیرون نیاید. کتاب قرمز موید این ادعا است.
یونگ بدون هیچگونه توجیه عقلانی- علمی واقعیت ((خود)) را نه در (( اینجا)) به عنوان بخشی که از دسترس ((من)) گریخته بلکه در ((آنجا)) میداند. هدف بازگشت به عرفان است. برای او اساطیر واقعیتهای هستند که خدا از طریق آن خود را متجلی میکند. اسمش را آرکیتایپ میگذارد در صورتی که اگر کمی رویکرد علمی داشت میتوانست از عنوان ایدهآلتایپ استفاده کند و کاملا روشن و بدون کش و قوس رفتن بگوید که اینها برساختهای انسانی خالص از پدیدههای مشخص هستند.
هدف شما از تدریس یونگ و نقبزدن به اساطیر یونانی این است که اسطورههای خودمان را مورد نقادی قرار دهید، امّا این رویکرد می تواند به ضد خودش بدل شود! چون کتابهای یونگ از جانب مرادی پریشان برای مریدهایی سرگشته نوشته شدهاند!
سپاس از گشودگی شما.
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
۱- تحلیلتان راجع به یونگ جالب و منسجم بود ولی نمیتوانم دربارهٔ درست و غلط بودن این تحلیل نظر دهم زیرا در روانکاوی ترازویی عینی و مستقل از ذهن تحلیلگر برای اثبات و انکار وجود ندارد و اغلب پذیرش یک تحلیل، منوط بر غرق شدن در نظام زبانی روانکاوی و پذیرش اتوریتی (اقتدار) تحلیلگر است، به این دلیل است که کارل پوپر که مهمترین شاخص گفتمانعلمی را «ابطال پذیری» گزارهها میداند، گفتمان روانکاوی (چه فرویدی، چه آدلری و چه یونگی) را «شبهِ علم» می.نامد.
۲- این که من یونگ درس میدهم به معنای ارادت من به یونگ و تأیید نظریات او نیست، من در ابتدا و انتهای درسگفتار یونگ توضیح میدهم که «من یونگی نیستم» و تصریح میکنم که بخش بزرگی از نظریات یونگ غیرعلمی هستند و من تنها به این دلیل یونگ درس میدهم که گمان میکنم دقیق و عمیق آثار یونگ را خواندهام و میتوانم توضیح کافی دهم که یونگ چه میگوید و چرا میگوید. تعلق خاطر «عاطفی» من به نظریات چپ بیش از دیدگاههای فردمحور روانکاوانه است و علاقهٔ «علمی» من به نوروساینس (علوم اعصاب) بیش از همهٔ نحلههای روانکاوی است. به فهرست درسگفتارهای بنده التفات بفرمایید، بنده هر مطلبی که «خوب خواندهام» را درس میدهم و در عین حال نقد میکنم، از بنیانهای فلسفی روانشناسی گرفته تا درسنامهٔ روانپزشکی کاپلان/سادوک، از مثنویمولوی گرفته تا رفتار جنسی.
سبز باشید
drsargolzaei.com
@drsargolzaei
#نقد_یونگ
✅ نقد:
آقای دکتر سرگلزایی من بعد از خواندن آثار اصلی یونگ و نقدهای منتقدین مطرح به نتایج زیر رسیدهام که خدمتتان عرض می کنم:
یونگ، به علت مشاهدهی افسردگی پدرش که در نهایت منجر به ناامیدی و مرگش شد، از دست دادن ایمان مذهبی را با مرگ پیود زده بود و از بیخدایی در هراس بود.
یونگ آنیمای مرد را تجلی سایه مادرش میدانست، با توجه به شرحی که از اوضاع روحی مادر یونگ در دست داریم می.دانیم که زن متعارفی نبود و احتمالا از آشفتگیروانی رنج میبرد.
در جایجای کتابهای یونگ ترس از جنون و اسکیزوفرنیا موج میزند و او آن را به افراد مشهور دوران خود منتسب (فرافکنی) میکرد از نیچه و هایدگر تا جیمز جویس و تمام روانپزشکان!
او سعی داشت تا چیزی را که در اصطلاح شرقیها عرفان نام دارد به زبان علم درآورد تا بتواند ایمان مذهبی کودکیاش را نجات دهد و شخصیت ناهنجار خود را در محیط علمی زمانهاش توجیه نماید.
چون شاه کلید گشایش روان رنجوری را در پذیرش و مال خود کردن سایه میدانست باید بگویم او هرگز نتوانست صادقانه با خود مواجه شود و همین باعث میشود که خودش از توهمات بیرون نیاید. کتاب قرمز موید این ادعا است.
یونگ بدون هیچگونه توجیه عقلانی- علمی واقعیت ((خود)) را نه در (( اینجا)) به عنوان بخشی که از دسترس ((من)) گریخته بلکه در ((آنجا)) میداند. هدف بازگشت به عرفان است. برای او اساطیر واقعیتهای هستند که خدا از طریق آن خود را متجلی میکند. اسمش را آرکیتایپ میگذارد در صورتی که اگر کمی رویکرد علمی داشت میتوانست از عنوان ایدهآلتایپ استفاده کند و کاملا روشن و بدون کش و قوس رفتن بگوید که اینها برساختهای انسانی خالص از پدیدههای مشخص هستند.
هدف شما از تدریس یونگ و نقبزدن به اساطیر یونانی این است که اسطورههای خودمان را مورد نقادی قرار دهید، امّا این رویکرد می تواند به ضد خودش بدل شود! چون کتابهای یونگ از جانب مرادی پریشان برای مریدهایی سرگشته نوشته شدهاند!
سپاس از گشودگی شما.
✍ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
۱- تحلیلتان راجع به یونگ جالب و منسجم بود ولی نمیتوانم دربارهٔ درست و غلط بودن این تحلیل نظر دهم زیرا در روانکاوی ترازویی عینی و مستقل از ذهن تحلیلگر برای اثبات و انکار وجود ندارد و اغلب پذیرش یک تحلیل، منوط بر غرق شدن در نظام زبانی روانکاوی و پذیرش اتوریتی (اقتدار) تحلیلگر است، به این دلیل است که کارل پوپر که مهمترین شاخص گفتمانعلمی را «ابطال پذیری» گزارهها میداند، گفتمان روانکاوی (چه فرویدی، چه آدلری و چه یونگی) را «شبهِ علم» می.نامد.
۲- این که من یونگ درس میدهم به معنای ارادت من به یونگ و تأیید نظریات او نیست، من در ابتدا و انتهای درسگفتار یونگ توضیح میدهم که «من یونگی نیستم» و تصریح میکنم که بخش بزرگی از نظریات یونگ غیرعلمی هستند و من تنها به این دلیل یونگ درس میدهم که گمان میکنم دقیق و عمیق آثار یونگ را خواندهام و میتوانم توضیح کافی دهم که یونگ چه میگوید و چرا میگوید. تعلق خاطر «عاطفی» من به نظریات چپ بیش از دیدگاههای فردمحور روانکاوانه است و علاقهٔ «علمی» من به نوروساینس (علوم اعصاب) بیش از همهٔ نحلههای روانکاوی است. به فهرست درسگفتارهای بنده التفات بفرمایید، بنده هر مطلبی که «خوب خواندهام» را درس میدهم و در عین حال نقد میکنم، از بنیانهای فلسفی روانشناسی گرفته تا درسنامهٔ روانپزشکی کاپلان/سادوک، از مثنویمولوی گرفته تا رفتار جنسی.
سبز باشید
drsargolzaei.com
@drsargolzaei
#نقد
#نقد_آهنگ_ژنتیک
سلام آقای دکتر سرگلزایی
اخیرن در صفحهی تلگرامی خود، شعر ژنتیک از خانوم اندیشه فولادوند با صدای محمدرضا فروتن را تبلیغ کردهاید. ببخشید اگر اینجا مینویسم،
همانطور که شماهم نوشتهاید، ما در این شعر با سبک جدیدی مواجهایم، شعری که شاعرانه نیست، از ماه وگل و بلبل سخن نمیگوید. درضمن با رپ هم فاصله دارد.
انتقاد من به این شعر، نوعی روشنفکرمآبی است. در حال حاضر ما در ایران با تفکرگرایی مواجهیم. من از دور مشاهدهگر هستم، و دقیقن نمیتوانم قضاوت کنم. اما بههمین دلیل شاید زاویه دیگری از جریان روشنفکری ایران را می بینم. خلاصه کنم، نوعی غرور و احساس برتری، اینکه من خیلی میدانم.
آیا این یک خصوصیت ایرانی نشده است؟ بجای عمل، دانستن اهمیت زیادی پیداکرده، و هرکس میخواهد بگوید من بهتر میدانم، و فرق نمیکند در چه زمینهای صحبت میکنیم. هر ایرانی همه چیز را بهتر میداند. شاید بگوییم این هم یک آرکهتایپ است.
شعر را چندین بار گوش دادم، متن، آهنگ و گوینده جالب و مورد پسند واقع شد.
@drsargolzaei
#نقد_آهنگ_ژنتیک
سلام آقای دکتر سرگلزایی
اخیرن در صفحهی تلگرامی خود، شعر ژنتیک از خانوم اندیشه فولادوند با صدای محمدرضا فروتن را تبلیغ کردهاید. ببخشید اگر اینجا مینویسم،
همانطور که شماهم نوشتهاید، ما در این شعر با سبک جدیدی مواجهایم، شعری که شاعرانه نیست، از ماه وگل و بلبل سخن نمیگوید. درضمن با رپ هم فاصله دارد.
انتقاد من به این شعر، نوعی روشنفکرمآبی است. در حال حاضر ما در ایران با تفکرگرایی مواجهیم. من از دور مشاهدهگر هستم، و دقیقن نمیتوانم قضاوت کنم. اما بههمین دلیل شاید زاویه دیگری از جریان روشنفکری ایران را می بینم. خلاصه کنم، نوعی غرور و احساس برتری، اینکه من خیلی میدانم.
آیا این یک خصوصیت ایرانی نشده است؟ بجای عمل، دانستن اهمیت زیادی پیداکرده، و هرکس میخواهد بگوید من بهتر میدانم، و فرق نمیکند در چه زمینهای صحبت میکنیم. هر ایرانی همه چیز را بهتر میداند. شاید بگوییم این هم یک آرکهتایپ است.
شعر را چندین بار گوش دادم، متن، آهنگ و گوینده جالب و مورد پسند واقع شد.
@drsargolzaei
Forwarded from Prefrontalclub
زندگی پدیدهای است نیازمند نقد؛ چرا که ما همیشه
در خطر شکست در شناخت خود و سوءبرداشت از رفتار
دیگران، در خطر اضطراب یا اشتیاقی بیحاصل و در خطر
رها شدن در دل بیهودگی و اشتباهها هستیم.
برگرفته از کتاب: «اضطراب موقعیت»؛ نشر میلکان
نوشته: «آلن دوباتن»
@prefrontalclub
#prefrontal
#prefrontalclub
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#نقد
#آلنـدوـباتن
در خطر شکست در شناخت خود و سوءبرداشت از رفتار
دیگران، در خطر اضطراب یا اشتیاقی بیحاصل و در خطر
رها شدن در دل بیهودگی و اشتباهها هستیم.
برگرفته از کتاب: «اضطراب موقعیت»؛ نشر میلکان
نوشته: «آلن دوباتن»
@prefrontalclub
#prefrontal
#prefrontalclub
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#نقد
#آلنـدوـباتن
Forwarded from Prefrontalclub
🟢 فصلی دیگر از پروندهی زیستسیاست در باشگاه پریفرونتال
🟢 موضوع: نقد اخلاقی طب سنتی
🔹 لایو اینستاگرامی
گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک)
با دکتر کیارش آرامش
(مدیر و عضو هیات علمی موسسه اخلاق زیستی دانشگاه پنوست (PennWest))
🟢 زمان:
جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴
ساعت ۱۹:۳۰ بهوقت تهران
ساعت ۹ صبح غرب آمریکای شمالی
ساعت ۱۲ ظهر شرق آمریکای شمالی
ساعت ۱۸ اروپای مرکزی
✔️ صفحهی باشگاه پریفرونتال در اینستاگرام میزبان این گفتوگو خواهد بود.
🟢 در این گفتگو، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چه نقدهای اخلاقی بر مراجعه به طب سنتی و نیز بر طبابت بر اساس طب سنتی وارد است؟
#زیست_سیاست
#طبـسنتی
#شبهـعلم
#نقد_اخلاقی
@drsargolzaei
@kiaaramesh
@prefrontalclub
🟢 موضوع: نقد اخلاقی طب سنتی
🔹 لایو اینستاگرامی
گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک)
با دکتر کیارش آرامش
(مدیر و عضو هیات علمی موسسه اخلاق زیستی دانشگاه پنوست (PennWest))
🟢 زمان:
جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴
ساعت ۱۹:۳۰ بهوقت تهران
ساعت ۹ صبح غرب آمریکای شمالی
ساعت ۱۲ ظهر شرق آمریکای شمالی
ساعت ۱۸ اروپای مرکزی
✔️ صفحهی باشگاه پریفرونتال در اینستاگرام میزبان این گفتوگو خواهد بود.
🟢 در این گفتگو، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چه نقدهای اخلاقی بر مراجعه به طب سنتی و نیز بر طبابت بر اساس طب سنتی وارد است؟
#زیست_سیاست
#طبـسنتی
#شبهـعلم
#نقد_اخلاقی
@drsargolzaei
@kiaaramesh
@prefrontalclub
Forwarded from Prefrontalclub
🟢 فصلی دیگر از پروندهی زیستسیاست در باشگاه پریفرونتال
🟢 موضوع: نقد اخلاقی طب سنتی
🔹 لایو اینستاگرامی
گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک)
با دکتر کیارش آرامش
(مدیر و عضو هیات علمی موسسه اخلاق زیستی دانشگاه پنوست (PennWest))
🟢 زمان:
جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴
ساعت ۱۹:۳۰ بهوقت تهران
ساعت ۹ صبح غرب آمریکای شمالی
ساعت ۱۲ ظهر شرق آمریکای شمالی
ساعت ۱۸ اروپای مرکزی
✔️ صفحهی باشگاه پریفرونتال در اینستاگرام میزبان این گفتوگو خواهد بود.
🟢 در این گفتگو، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چه نقدهای اخلاقی بر مراجعه به طب سنتی و نیز بر طبابت بر اساس طب سنتی وارد است؟
#زیست_سیاست
#طبـسنتی
#شبهـعلم
#نقد_اخلاقی
@drsargolzaei
@kiaaramesh
@prefrontalclub
🟢 موضوع: نقد اخلاقی طب سنتی
🔹 لایو اینستاگرامی
گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک)
با دکتر کیارش آرامش
(مدیر و عضو هیات علمی موسسه اخلاق زیستی دانشگاه پنوست (PennWest))
🟢 زمان:
جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴
ساعت ۱۹:۳۰ بهوقت تهران
ساعت ۹ صبح غرب آمریکای شمالی
ساعت ۱۲ ظهر شرق آمریکای شمالی
ساعت ۱۸ اروپای مرکزی
✔️ صفحهی باشگاه پریفرونتال در اینستاگرام میزبان این گفتوگو خواهد بود.
🟢 در این گفتگو، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که چه نقدهای اخلاقی بر مراجعه به طب سنتی و نیز بر طبابت بر اساس طب سنتی وارد است؟
#زیست_سیاست
#طبـسنتی
#شبهـعلم
#نقد_اخلاقی
@drsargolzaei
@kiaaramesh
@prefrontalclub