#مقاله
#مسابقه_ملی_من_از_تو_زرنگترم
دوستی داشتم که همه او را به زرنگی و رندی افراطی میشناختند، تا جایی که گمان میکردند هر جا سر و کلّهی این آدم پیداشود، کاسهای زیر نیم کاسه است و باید مراقب باشند کلاهی سرشان نرود.
خود این فرد هم بهگونهای اغراقآمیز سعیمیکرد تیز و زبل بودن خود را بهرُخ بکشاند! وقتی مدّت بیشتری با او بودم یکبار خاطرهای برایم تعریفکرد که باعث شد ریشهی این رفتار زنندهی او را متوجهشوم:
وقتی دوستم به کودکستان میرفت هر روز یک شکلات کیتکت با خودش به مدرسه میبرد. او هر روز کیتکتش را با دوست بغلیاش نصف میکرد. یک روز دوستم به مادرش میگوید:
«مامان برام دو تا کیتکت بخر که یکیاش رو بدم به سعید» و بعد به مادرش میگوید: «که هر روز کیتکتی که به کودکستان میبرد را با سعید نصف میکند.»
واکنش مادر دوستم به این کوچولوی سخاوتمند این بود: «ای هالوی سادهلوح!». لحن مادر و نگاه او به دوست کوچولویم فهماند که خطای بزرگی انجام داده! این بود که تصمیمگرفت دیگر هالو نباشد و از فردا کیتکتش را تنهایی بخورد! یواشکی و بی سر و صدا و تا وقتی دوستش سر نرسیده!
دوستم بعد از آن از کیتکتهایش دو برابر لذّت نبرد فقط از این لذّت برد که هالو نیست! و کم کم تلاشکرد به دیگران ثابت کند که نه تنها هالو نیست که بسیار هم تیز و زبل است!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا بخوانید
#مسابقه_ملی_من_از_تو_زرنگترم
دوستی داشتم که همه او را به زرنگی و رندی افراطی میشناختند، تا جایی که گمان میکردند هر جا سر و کلّهی این آدم پیداشود، کاسهای زیر نیم کاسه است و باید مراقب باشند کلاهی سرشان نرود.
خود این فرد هم بهگونهای اغراقآمیز سعیمیکرد تیز و زبل بودن خود را بهرُخ بکشاند! وقتی مدّت بیشتری با او بودم یکبار خاطرهای برایم تعریفکرد که باعث شد ریشهی این رفتار زنندهی او را متوجهشوم:
وقتی دوستم به کودکستان میرفت هر روز یک شکلات کیتکت با خودش به مدرسه میبرد. او هر روز کیتکتش را با دوست بغلیاش نصف میکرد. یک روز دوستم به مادرش میگوید:
«مامان برام دو تا کیتکت بخر که یکیاش رو بدم به سعید» و بعد به مادرش میگوید: «که هر روز کیتکتی که به کودکستان میبرد را با سعید نصف میکند.»
واکنش مادر دوستم به این کوچولوی سخاوتمند این بود: «ای هالوی سادهلوح!». لحن مادر و نگاه او به دوست کوچولویم فهماند که خطای بزرگی انجام داده! این بود که تصمیمگرفت دیگر هالو نباشد و از فردا کیتکتش را تنهایی بخورد! یواشکی و بی سر و صدا و تا وقتی دوستش سر نرسیده!
دوستم بعد از آن از کیتکتهایش دو برابر لذّت نبرد فقط از این لذّت برد که هالو نیست! و کم کم تلاشکرد به دیگران ثابت کند که نه تنها هالو نیست که بسیار هم تیز و زبل است!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا بخوانید
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
مسابقهی ملی من از تو زرنگترم
مسابقهی ملی من از تو زرنگترم - دستهجمعی در جامعهای زندگی میکنیم که بسیاری از مردم به هم با سوءظن مینگرند و از بیاعتمادی و احساس انزوا و