دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.98K photos
125 videos
176 files
3.45K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

جناب دکترسرگلزایی گرامی، مطلب کاملا بجا و درست شما درباره سرمایه فرهنگی و احترام به حقوق معنوی دیگران را خواندم. مایلم نظر شما را درباره آثار ترجمه بدانم. در ایران و البته سایر کشورها مترجم نقشی در حفظ کپی‌رایت ندارد و خرید آن به عهده ناشر است. تا جایی که من اطلاع دارم ناشرهای موجود دارند با چنگ و دندان برای بقای نشر مبارزه می‌کنند، از یک طرف تیراژ بسیار ناچیز کتاب که گاهی اوقات همان هم در انبار می‌ماند و از طرف دیگر اذیت و آزارهای ارشاد و...، دیگر چیزی نمی‌ماند که بخواهند کپی‌رایت سنگین بسیاری از کتاب‌ها را بخرند و بدتر از همه یکی دو ماه پس از انتشار کتاب اسکن شده برای دانلود رایگان در اینترنت در دسترس است. من شخصاً نیازی به حق‌الترجمه ناچیز کتاب ندارم و بخاطر این که یک قدم کوچک برای رشد فرهنگ برداشته باشم کار می‌کنم ولی این هدف با دزدیدن سرمایه فرهنگی دیگران تعارض دارد و عذاب وجدان ناشی از آن لذت کار فرهنگی را به شدت کم می‌کند. خیلی لطف می‌کنید اگر نظرتان در این مورد را بفرمایید.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

سلام و احترام

تعارض اخلاقی‌تان را درک می‌کنم. زندگی گاهی ما را در دو راهی انتخاب بین بد و بدتر قرار می‌دهد، مسأله‌ای هم که شما به آن اشاره کردید دقیقاً چنین شرایطی است. برخی از مترجمان و ناشران با نویسندگان خارجی مکاتبه می‌کنند و "شرایط ویژه‌ی ایران" را توضیح می‌دهند و اجازه‌ی ترجمه‌ی کتاب را می‌گیرند. گرچه ممکن است همیشه نشود موافقت نویسنده را جلب کرد ولی کم نیستند نویسندگانی که با اطلاع از شرایط موجود در ایران با ترجمه کتاب‌شان بدون دریافت وجه موافقت می‌کنند.
سربلند و نستوه باشید.

به امید روزگاری سبز

#کتاب #ترجمه #دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei

@drsargolzaei
سکوت فریب می‌دهد
یکی ساکت است تا بفهمد
یکی ساکت است تا ویران کند


Silence can deceive
One's quiet to understand
Another to destroy

By Viviane Leite

ویویانی لیچی (شاعر برزیلی)
#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند✍🏻
#اشکان_غفاریان_دانشمند


@ashkandaneshmand
دوران هولناک یژوف را می‌گذراندیم. هفده ماهی می‌شد که در صف طولانی زندان لنینگراد، منتظر می‌ایستادم. یک روز کسی من را شناخت. پشت سرم زنی بود با لب‌هایی کبود، زنی که هیچ‌وقت حتی اسم من هم به گوشش نخورده بود. کمی از حال رخوتناک و منگی که همه‌ی ما را مبتلا کرده بود، بیرون آمد و در گوشم زمزمه کرد (همه‌مان حرف‌هایمان را پچ‌پچ‌کنان می‌گفتیم):
- شما می‌تونین حالی رو که داریم توصیف کنین و بنویسین؟
و من گفتم:
- می‌تونم.
چیزی شبیه لبخند لغزید،
لغزید و فروریخت روی مختصاتی که دیگر نمی‌شد نامش را صورت گذاشت.

۱ آوریل ۱۹۵۷
لنینگراد

آخماتووا مدت‌ها پیگیر پسرش بود که در زندان او را گروگان گرفته بودند. در این دوران، موسوم به دوره‌ی پاکسازی، نیکلای یژوف، افسر ارشد پلیس مخفی استالین، جمعیت زیادی را زندانی، شکنجه و اعدام‌ کرد، دورانی که وحشت عمومی سرتاسر کشور را فراگرفته بود.


.
.
.
.
.
آنا آخماتووا
#ترجمه از روسی
#اشکان_دانشمند✍🏻
#اشکان_غفاریان_دانشمند



@ashkandaneshmand
اتفاق افتاده و همین‌طور هم ادامه می‌یابد
و باز هم اتفاق می‌افتد و پیش می‌آید
اگر اتفاقی نیفتد تا جلویش را بگیرد

بیگناهان از همه‌چیز بی‌خبرند
چون ساده‌تر از آنند که چیزی بدانند
مقصرها بی‌اطلاعند
چون مقصرتر از آنند که متوجه شوند

فقرا اهمیتی نمی‌دهند
چون فقیرتر از آنند که چیزی به چشمشان بیاید
برای ثروتمندان مهم نیست
چون غنی‌تر از آنند که چیزی برایشان مهم باشد

احمق‌ها شانه‌ی بی‌تفاوتی بالا می‌اندازند
چون احمق‌تر از آنند که بفهمند
باهوش‌ترها هم سر بی‌تفاوتی تکان می‌دهند
چون باهوش‌تر از آنند که چیزی بگویند

برای جوان‌ها فرقی نمی‌کند
چون جوان‌تر از آنند که برایشان تفاوتی کند
پیرترها هم خودشان را به آن راه می‌زنند
چون پیرتر از آنند که برایشان فرقی داشته باشد

برای همین است که هیچ اتفاقی نمی‌افتد تا جلوی این همه اتفاق را بگیرد
و برای همین است که این همه اتفاق افتاده و باز هم می‌افتد و تکرار می‌شود

.
.
.
.
تادئوش روژویچ، شاعر، نویسنده و نمایشنامه‌نویس لهستانی (۲۰۱۴-۱۹۲۱)
#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند✍🏻
#اشکان_غفاریان_دانشمند


@ashkandaneshmand
شجاعتت، در حافظه‌مان، رشته‌ای بلند از پرنده‌هاست
گور نمی‌توانست هرگز تو را نگه دارد
زندگی و مرگ به یک اندازه شرمسار و ناامیدم کرده‌اند
شرمنده‌ام که چمن‌های روی قبرت تو را نمی‌شناسند

بیا، بگذار برایت از شرم‌هایم بگویم
زمان با ما چه کرده؟ این ظالمان چه کرده‌اند با زمین؟
و این رودخانه،
این رود خروشان زنان سیاه‌پوش قرار است به ‌کجا بریزد؟
.
.
.
بخشی از یکی از شعرهای نجوان درویش، شاعر فلسطینی زاده‌ی ۱۹۷۸


#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند✍🏻
#اشکان_غفاریان_دانشمند


@ashkandaneshmand
روی صندلی می‌نشینم
دنیا را می‌گردم
تلویزیونم را خاموش می‌کنم
وقت گریه کردن است

.
.



رودولف رینالدی
#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند


@ashkandaneshmand
عادت تاریخ است
شمار جسدهایش را گِرد می‌کند
هزار و یک کشته، همان
هزار است
انگار یک نفر اصلا وجود نداشته
.
.
.
ویسلاوا شیمبورسکا
#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند

@ashkandaneshmand
بعد از هرجنگ
کسی باید باشد تا همه چیز را جمع‌وجور کند
هیچ‌چیز خودبه‌خود که تمیز نمی‌شود

کسی باید باشد که آوار را از وسط جاده کنار بزند
تا کامیون‌های حمل جسد عبور کند

بالاخره باید کسی پیدا شود
که در زباله و خاکستر
در صندلی‌های فنردررفته
در شیشه‌های خُردشده
در تکه لباس‌های خونین
فرو برود

باید کسی باشد تا تیرآهنی را صاف کند
تا تکیه‌گاه دیواری شود
بالاخره باید کسی پیدا شود که شیشه‌ای را دستمال بکشد، قاب در را جا بیاندازد

صحنه‌های جذابی برای تصویربرداری نیست
سال‌ها هم زمان می‌برد
تازه، فیلم‌بردارها رفته‌اند سراغ
یک جنگ دیگر

ویسلاوا شیمبورسکا
#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند

@ashkandaneshmand
خودکشی که در الهیات تابو محسوب می‌شود، فراخواندن خداست تا خودش را نشان بدهد. و خدایی که خودکشی به دنبالش می‌گردد، مثل شیطانی که انگیزه‌ی پشتِ این عمل بوده، همان خدای پنهان است که نمی‌تواند شناخته شود، اما راه برای تجربه کردنش باز است، خدایی که مثل رمزوراز پیچیده است اما در تاریکی‌های خودکشی خود را تمام‌قد به نمایش می‌گذارد و در مرگ خودخواسته بیشتر به چشم می‌آید تا در مفاهیمی که از او آشکار شده و برای همگان شناخته‌شده‌ست.
خودکشی غوطه‌ور شدن در نیمه‌ی تاریک خداست و همان احتمالِ دوباره سربرآوردن از میان همین ظلمات. خودکشی رودررویی با واپسین یا ناگوارترین حقیقتِ خداست یا چشم‌درچشم شدن با سوی پلید و بدبینانه‌ی وجودش که از چشم همه پنهان مانده است.


کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته
"خودکشی و روح"
اثر جمیز هیلمن
#ترجمه از انگلیسی
#اشکان_دانشمند✒️
#اشکان_غفاریان_دانشمند


@ashkandaneshmand