#چشم_تاریخ
ویکتور ماری هوگو (فرانسوی: Victor Marie Hugo؛ ؛ ۲۶ فوریه ۱۸۰۲م. - ۲۲ مه ۱۸۸۵م) شاعر، داستاننویس و نمایشنامه نویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود. او به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگو کننده تاریخ معاصر فرانسه است. از برجستهترین آثار او #بینوایان، #گوژپشت_نتردام و #مردی_که_میخندد و #آرزو است. #ویکتور_هوگو در زمان حیاتش همواره به دلیل داشتن عقاید آزادیخواهانه و سوسیالیستی و حمایت قلمی و لفظی از طبقات محروم جامعه، مورد خشم سران حکومتی بود و علیرغم فشارهایی چون سانسور، تهدید و تبعید هرگز از آرمان های بلند خود دست نکشید. او ابتدا به بروکسل و سپس به جزیرهٔ جرزی و در نهایت به جزیرهٔ گریزین که از جزایر دریایی مانش است، تبعید شد. در آنجا بود که به نوشتن دربارهٔ نکوهش اعمال ظالمانهٔ حکومت فرانسه ادامه داد و درنتیجه مقالات مشهور او بر ضد ناپلئون سوم در فرانسه ممنوع شد. با این وجود این مقالات تأثیر زیادی از خود به جای گذاشت. هوگو در تبعید در زمینهٔ نویسندگی به تکامل و پختگی رسید و نخستین اشعار حماسهٔ خود را با نام افسانهٔ قرنها، کتاب بینوایان، کتاب جنجالبرانگیز ناپلئون صغیر و بسیاری آثار دیگر را در این دوران نوشت؛ او در بارهٔ نگارش رمان بینوایان گفتهاست: «من این کتاب را برای همهٔ آزادیخواهان جهان نوشتهام» با وجود این که ناپلئون سوم در سال ۱۸۵۹ تمام تبعیدیهای سیاسی را بخشود اما هوگو از پذیرش این عفو سرباز زد زیرا پذیرش بخشودگی بدین معنی بود که او دیگر نباید از دولت انتقاد کند. او پس از سرنگونی امپراتوری در سال ۱۸۷۰ به عنوان قهرمان ملی به پاریس بازگشت و عضو مجمع نمایندگان ملّی و بعد به عنوان سناتور جمهوری سوّم انتخاب شد. هوگو هیچگاه بیزاری خود را از کلیسای کاتولیک ازدست نداد. این انزجار به دلیل بیتفاوتی کلیسا نسبت به ظلم حکومت پادشاهی و شاید هم به خاطر قرار گرفتن اثر بینوایان در لیست کتابهای ممنوعهٔ پاپ بود. هنگام مرگ دو پسرش، چارلز و فرانسوا، او اصرار داشت که آنها بدون صلیب و کشیش به خاک سپرده شوند؛ او در وصیت نامهاش هم همین شرط را برای خاکسپاری خود گذاشت.
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/VictorMarieHugo.jpg
ویکتور ماری هوگو (فرانسوی: Victor Marie Hugo؛ ؛ ۲۶ فوریه ۱۸۰۲م. - ۲۲ مه ۱۸۸۵م) شاعر، داستاننویس و نمایشنامه نویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود. او به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگو کننده تاریخ معاصر فرانسه است. از برجستهترین آثار او #بینوایان، #گوژپشت_نتردام و #مردی_که_میخندد و #آرزو است. #ویکتور_هوگو در زمان حیاتش همواره به دلیل داشتن عقاید آزادیخواهانه و سوسیالیستی و حمایت قلمی و لفظی از طبقات محروم جامعه، مورد خشم سران حکومتی بود و علیرغم فشارهایی چون سانسور، تهدید و تبعید هرگز از آرمان های بلند خود دست نکشید. او ابتدا به بروکسل و سپس به جزیرهٔ جرزی و در نهایت به جزیرهٔ گریزین که از جزایر دریایی مانش است، تبعید شد. در آنجا بود که به نوشتن دربارهٔ نکوهش اعمال ظالمانهٔ حکومت فرانسه ادامه داد و درنتیجه مقالات مشهور او بر ضد ناپلئون سوم در فرانسه ممنوع شد. با این وجود این مقالات تأثیر زیادی از خود به جای گذاشت. هوگو در تبعید در زمینهٔ نویسندگی به تکامل و پختگی رسید و نخستین اشعار حماسهٔ خود را با نام افسانهٔ قرنها، کتاب بینوایان، کتاب جنجالبرانگیز ناپلئون صغیر و بسیاری آثار دیگر را در این دوران نوشت؛ او در بارهٔ نگارش رمان بینوایان گفتهاست: «من این کتاب را برای همهٔ آزادیخواهان جهان نوشتهام» با وجود این که ناپلئون سوم در سال ۱۸۵۹ تمام تبعیدیهای سیاسی را بخشود اما هوگو از پذیرش این عفو سرباز زد زیرا پذیرش بخشودگی بدین معنی بود که او دیگر نباید از دولت انتقاد کند. او پس از سرنگونی امپراتوری در سال ۱۸۷۰ به عنوان قهرمان ملی به پاریس بازگشت و عضو مجمع نمایندگان ملّی و بعد به عنوان سناتور جمهوری سوّم انتخاب شد. هوگو هیچگاه بیزاری خود را از کلیسای کاتولیک ازدست نداد. این انزجار به دلیل بیتفاوتی کلیسا نسبت به ظلم حکومت پادشاهی و شاید هم به خاطر قرار گرفتن اثر بینوایان در لیست کتابهای ممنوعهٔ پاپ بود. هنگام مرگ دو پسرش، چارلز و فرانسوا، او اصرار داشت که آنها بدون صلیب و کشیش به خاک سپرده شوند؛ او در وصیت نامهاش هم همین شرط را برای خاکسپاری خود گذاشت.
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/VictorMarieHugo.jpg