#مقاله
#افسانه_ایکاروس
افسانه پردازان یونانی داستان جوانی را نقل میکنند که به مدد بالهایی که از موم ساخته بود موفق میشود از زندانی که در میان جزیرهای واقع بود و هیچ راه فراری نداشت، پرواز کند و رهایی یابد. #ایکاروس که از فرار خود به وجد آمده بود وسوسه شد که بالاتر و بالاتر برود و در نهایت دچار این وسوسه شد که آنقدر بالا رود تا به خورشید برسد غافل از آن که چون به نزدیک خورشید برسد گرمای خورشید بال های مومی او را آب میکند. چنین شد که ایکاروس که نتوانست بر بلند پروازی خود غلبه کند از اوج آسمان فرو افتاد و به عمق اقیانوس فرو رفت.
داستان ایکاروس داستان غرور بشری است. داستان کسانی است که در کسب دانش و معرفت و فضیلت و قدرت به موفقیت میرسند دچار افسون موفقیت میشوند و غرور و خودشیفتگی باعث میگردد که به وهم همه چیز دانی و همه چیز توانی دچار شوند و این نقطه سقوط آن ها است.
حکایت میکنند که عیسی #مسیح روزی با گروهی مواجه شد که در کار آماده شدن برای سنگسار زنی به نام «ماریا ماگدانلا» بودند. این زن در روز مقدس تن فروشی کرده بود و از نظر آن قوم شایسته ی سخت ترین تنبیه بود. عیسی مسیح به آن قوم می گوید: «هرکس تا کنون گناه نکرده اولین سنگ را پرتاب کند.» طبیعی است که اغلب مردم خود را چندان بی گناه نمیدانستند که برای پرتاب اولین سنگ داوطلب شوند لذا پا پیش نگذاشتند. پیرمردی مقدس مآب و زاهد پیشه که خود را گناهکار نمیدانست قدم پیش نهاد تا اولین سنگ را پرتاب کند. در این وقت عیسی مسیح در گوش او نجوا کردند: «آیا کسی که خود را کاملأ بی گناه میداند دچار تکبر نیست؟ و آیا تکبر همان گناه بزرگی نبود که ابلیس بخاطر آن از درگاه خداوند طرد شد و ملعون گردید؟!» و سنگ از دست آن مرد به زمین افتاد
#لائوتزو حکیم چینی چنین گفته است که «هر چیز که به اوج خود برسد، ضد خود را ایجاد میکند!» او نیز سرنوشت ایکاروس را تمثیل کرده است. سرنوشت کسی که محدودیتهای بشری خود را نپذیرفته است و تصمیم گرفته به خورشید واصل شود و از این روست که در قعر تاریک اقیانوس فرو میغلتد.
اگر نتیجه سال ها عبادت و زهد و پرهیز و خدمات صادقانه ، خود بزرگ بینی و کبر و غرور گردد، انسان از اوج عبودیت به قعر شرک و خودشیفتگی سقوط میکند.
انسان های خود شیفته بت پرستانی هستند که به عکس خود که در آینه می بینند، سجده میکنند! و این همان نقطهای است که #پائولوکوئیلو داستان نویس برزیلی آن را چنین توصیف میکند: «فرشته تبدیل به ابر دژخیم میشود»
#میشل_دومونتی فیلسوف فرانسوی بزرگترین فضیلت را توجه به ضعف ها و محدودیت های بشریمان می دانست لذا در زندگینامه خود نوشت (اتوبیوگرافی) خود به جای آن که از رفتارهای قهرمانانه و مکاشفات و تأملات فیلسوفانه اش بگوید از اجابت مزاج و جزئیات زندگی پیش پا افتاده بشری خود میگوید! قطعاً دومونتی می دانسته که وضعیت اجابت مزاج و بدخوابی و بی کفایتی جسمی او آنقدر اهمیت ندارند که نسلهای آینده را به خواندن آن ها دعوت کند او با این کار و همچنین با مقایسه خود با بزی که در مزرعهاش میچریده میخواسته ما را از خواب شیرین خودشیفتگی بپراند.
اگر فراموش کنیم که بشری هستیم گرفتار محدودیت و ضعف و خطا پذیری، هر موفقیت و پیشرفتی می تواند جامی از باده غرور باشد و در چنین شرایطی انباشتگی موفقیتها نه تنها ما را به سمت سعادت پیش نخواهد برد که روزی ما را دچار بدمستی خواهد کرد. چنان که برای خود حقوق فرابشری قائل خواهیم شد.
این جاست که #حافظ هشدارمان میدهد:
حافظ، نه حد ماست چنین لافها زدن
پا از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#افسانه_ایکاروس
افسانه پردازان یونانی داستان جوانی را نقل میکنند که به مدد بالهایی که از موم ساخته بود موفق میشود از زندانی که در میان جزیرهای واقع بود و هیچ راه فراری نداشت، پرواز کند و رهایی یابد. #ایکاروس که از فرار خود به وجد آمده بود وسوسه شد که بالاتر و بالاتر برود و در نهایت دچار این وسوسه شد که آنقدر بالا رود تا به خورشید برسد غافل از آن که چون به نزدیک خورشید برسد گرمای خورشید بال های مومی او را آب میکند. چنین شد که ایکاروس که نتوانست بر بلند پروازی خود غلبه کند از اوج آسمان فرو افتاد و به عمق اقیانوس فرو رفت.
داستان ایکاروس داستان غرور بشری است. داستان کسانی است که در کسب دانش و معرفت و فضیلت و قدرت به موفقیت میرسند دچار افسون موفقیت میشوند و غرور و خودشیفتگی باعث میگردد که به وهم همه چیز دانی و همه چیز توانی دچار شوند و این نقطه سقوط آن ها است.
حکایت میکنند که عیسی #مسیح روزی با گروهی مواجه شد که در کار آماده شدن برای سنگسار زنی به نام «ماریا ماگدانلا» بودند. این زن در روز مقدس تن فروشی کرده بود و از نظر آن قوم شایسته ی سخت ترین تنبیه بود. عیسی مسیح به آن قوم می گوید: «هرکس تا کنون گناه نکرده اولین سنگ را پرتاب کند.» طبیعی است که اغلب مردم خود را چندان بی گناه نمیدانستند که برای پرتاب اولین سنگ داوطلب شوند لذا پا پیش نگذاشتند. پیرمردی مقدس مآب و زاهد پیشه که خود را گناهکار نمیدانست قدم پیش نهاد تا اولین سنگ را پرتاب کند. در این وقت عیسی مسیح در گوش او نجوا کردند: «آیا کسی که خود را کاملأ بی گناه میداند دچار تکبر نیست؟ و آیا تکبر همان گناه بزرگی نبود که ابلیس بخاطر آن از درگاه خداوند طرد شد و ملعون گردید؟!» و سنگ از دست آن مرد به زمین افتاد
#لائوتزو حکیم چینی چنین گفته است که «هر چیز که به اوج خود برسد، ضد خود را ایجاد میکند!» او نیز سرنوشت ایکاروس را تمثیل کرده است. سرنوشت کسی که محدودیتهای بشری خود را نپذیرفته است و تصمیم گرفته به خورشید واصل شود و از این روست که در قعر تاریک اقیانوس فرو میغلتد.
اگر نتیجه سال ها عبادت و زهد و پرهیز و خدمات صادقانه ، خود بزرگ بینی و کبر و غرور گردد، انسان از اوج عبودیت به قعر شرک و خودشیفتگی سقوط میکند.
انسان های خود شیفته بت پرستانی هستند که به عکس خود که در آینه می بینند، سجده میکنند! و این همان نقطهای است که #پائولوکوئیلو داستان نویس برزیلی آن را چنین توصیف میکند: «فرشته تبدیل به ابر دژخیم میشود»
#میشل_دومونتی فیلسوف فرانسوی بزرگترین فضیلت را توجه به ضعف ها و محدودیت های بشریمان می دانست لذا در زندگینامه خود نوشت (اتوبیوگرافی) خود به جای آن که از رفتارهای قهرمانانه و مکاشفات و تأملات فیلسوفانه اش بگوید از اجابت مزاج و جزئیات زندگی پیش پا افتاده بشری خود میگوید! قطعاً دومونتی می دانسته که وضعیت اجابت مزاج و بدخوابی و بی کفایتی جسمی او آنقدر اهمیت ندارند که نسلهای آینده را به خواندن آن ها دعوت کند او با این کار و همچنین با مقایسه خود با بزی که در مزرعهاش میچریده میخواسته ما را از خواب شیرین خودشیفتگی بپراند.
اگر فراموش کنیم که بشری هستیم گرفتار محدودیت و ضعف و خطا پذیری، هر موفقیت و پیشرفتی می تواند جامی از باده غرور باشد و در چنین شرایطی انباشتگی موفقیتها نه تنها ما را به سمت سعادت پیش نخواهد برد که روزی ما را دچار بدمستی خواهد کرد. چنان که برای خود حقوق فرابشری قائل خواهیم شد.
این جاست که #حافظ هشدارمان میدهد:
حافظ، نه حد ماست چنین لافها زدن
پا از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#چشم_تاریخ
از سال 384 میلادی که اسقف سیریگیوس با عنوان #پاپ بر سریر رهبری کاتولیک های جهان نشست این مقام یک مقام مادام العمر بوده است. طبق مصوبه ی 1869 شورای واتیکان هنگامی که شورای کاردینال ها یکی از خودشان را به این مقام انتخاب می کنند او تحت حمایت #مسیح و روح القدس در اجرای وظایفش دارای «خطا ناپذیری» (infallibility) می شود بنابراین عزل کسی که به این مقام انتخاب شده غیرممکن می شود! از سال 1415 که پاپ گریگوری دوازدهم از مقام خود استعفا داده بود هیچ پاپی از مقام خود استعفا نداده بود تا این که پس از شش قرن #پاپ_بندیکت_شانزدهم که پس از درگذشت پاپ ژان پل دوّم در سال 2005 به این مقام انتخاب شده بود در سال 2013 از مقام خود استعفا داد. گرچه پاپ علّت استعفای خود را کهولت سن و بیماری اعلام کرده بود ولی نظریات مختلفی در زمینه ی دلیل استعفای پاپ مطرح شدند. امّا آن چه برای من جالب است این است که در سال 2011 «نانی مورتّی» کارگردان ایتالیایی فیلم سینمایی «ما یک پاپ داریم» را ساخت که در آن پاپ صادقانه با خود خلوت می کند و به این نتیجه می رسد که مقام «خطاناپذیری» بیش از توان انسانی اوست و از این مقام استعفا می دهد. حال سؤال این است که آیا این فیلم الهام بخش پاپ برای استعفایش بوده است یا این که استعفای پاپ از پیش برنامه ریزی شده بوده و سازنده ی فیلم مأموریت داشته که افکار عمومی را برای پذیرش آن آماده کند. هرکدام از این دو ایده درست باشد نشان از قدرت شگفت انگیز رسانه دارد.
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Pope2.png
از سال 384 میلادی که اسقف سیریگیوس با عنوان #پاپ بر سریر رهبری کاتولیک های جهان نشست این مقام یک مقام مادام العمر بوده است. طبق مصوبه ی 1869 شورای واتیکان هنگامی که شورای کاردینال ها یکی از خودشان را به این مقام انتخاب می کنند او تحت حمایت #مسیح و روح القدس در اجرای وظایفش دارای «خطا ناپذیری» (infallibility) می شود بنابراین عزل کسی که به این مقام انتخاب شده غیرممکن می شود! از سال 1415 که پاپ گریگوری دوازدهم از مقام خود استعفا داده بود هیچ پاپی از مقام خود استعفا نداده بود تا این که پس از شش قرن #پاپ_بندیکت_شانزدهم که پس از درگذشت پاپ ژان پل دوّم در سال 2005 به این مقام انتخاب شده بود در سال 2013 از مقام خود استعفا داد. گرچه پاپ علّت استعفای خود را کهولت سن و بیماری اعلام کرده بود ولی نظریات مختلفی در زمینه ی دلیل استعفای پاپ مطرح شدند. امّا آن چه برای من جالب است این است که در سال 2011 «نانی مورتّی» کارگردان ایتالیایی فیلم سینمایی «ما یک پاپ داریم» را ساخت که در آن پاپ صادقانه با خود خلوت می کند و به این نتیجه می رسد که مقام «خطاناپذیری» بیش از توان انسانی اوست و از این مقام استعفا می دهد. حال سؤال این است که آیا این فیلم الهام بخش پاپ برای استعفایش بوده است یا این که استعفای پاپ از پیش برنامه ریزی شده بوده و سازنده ی فیلم مأموریت داشته که افکار عمومی را برای پذیرش آن آماده کند. هرکدام از این دو ایده درست باشد نشان از قدرت شگفت انگیز رسانه دارد.
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Pope2.png
#مقاله
#لیک_سوراخ_دعا_گم_کرده_ای!
قسمت اول
#مولانا در دفتر چهارم #مثنوی حکایتی آورده است تحت عنوان «سرٌ خواندن اورادِ وضو» مولانا در این حکایت ابتدا راجع به دعاهای وضو سخن می گوید:
چون که استنشاق بینی می کنی
بوی جنت خواه از رب غنی
یعنی هنگام شستن بینی در وضو (استنشاق) باید بگویی: «اللهم ارحنی رایحة الجنة: (خداوندا رایحه بهشت را بر من بوزان)»
چون که استنجا کنی ورد سُخُن
این بُوَد که از زیانم پاک کن
یعنی هنگام شستن نجاست (استنجا) باید بگویی:
«اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین: خداواندا مرا از توبه کنندگان و پاک شوندگان قرار ده»)
آنگاه مولانا حکایت مردی را آورده است که طوطی وار ادعیه وضو را حفظ کرده بود ولی جایگاه درست آنها را نمیدانست. لذا زمانی که در حال اجابت مزاج بود و مقعدش را میشست دعای استنشاق را میخواند: دانایی که از آنجا عبور میکرد و صدایش را شنید به او اعتراض کرد:
گفت شخصی، خوب ورد آوردهای
لیک سوراخ دعا گُم کردهای
این دعا که وردِ بینی بود چون
ورد مقعد کردهای تو ای حرون؟
رایحهی جنت ز بینی بافت حرٌ
رایحه بینی کی آید از دُبُر؟
آنگاه مولانا آموزهی خود را گسترش میدهد:
ای تواضع برده پیش ابلهان
وی تکبر برده تو پیش شهان
آن تکبر بر خسان خوبست و چُست
هین مرو معکوس، عکسش بند توست
از نظر مولانا، همان گونه که هر دعایی شایسته عضوی از بدن است و آن را جابجا خواندن ناشایست است، هر رفتاری نیز جایگاهی دارد. در جایی باید تکبر ورزید و در جای دیگر باید متواضع بود. گردن افراشتن در حضور پادشاهان فضیلت و معرفت و فروتنی کردند در مقابل افراد فرومایه اشتباهی است که موجب گرفتاری ما میگردد.
اگر به دستورات اخلاقی و نصایح بزرگان نگاه کنیم اغلب متوجه میشویم که دستوراتی متضاد را در پیش روی داریم.
از یک سو از قول #مسیح برایمان نقل شده است که : «اگر کسی سیلی به گونهتان زد آن گونهتان را نیز پیش بیاورید و اگر کسی عبایتان را دزدید قبایتان را نیز به او ببخشید.»
از سویی دیگر در #تورات آمده است که "چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان". و نیز گفته اند که پیامبر اسلام در پاسخ کسی که هر روز خاکستر و زباله بر سرا ایشان میریخت به هنگام بیماری به عیادت او رفت و از سویی دیگر به تلافی اشعار توهین آمیز ابولهب سورهای میآید که ابولهب و همسرش را طعن و لعن می کند!
مولانا در ادامه حکایت «سر اوراد وضو» به این میپردازد که گرچه در قرآن آمده است که «وامرهم شوری بینهم»
و دستور به مشورت و هم فکری داده شده اما در برخی از تصمیمات زندگی باید بر پای عزم خود ایستاد و از کسی نظر نپرسید:
نیست وقت مشورت، هین راه کُن
چون علی، تو آه اندر چاه کُن
مَحرمِ آن راه کمیاب است بس
شب رو و پنهان روی کُن چون عَسَس
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#لیک_سوراخ_دعا_گم_کرده_ای!
قسمت اول
#مولانا در دفتر چهارم #مثنوی حکایتی آورده است تحت عنوان «سرٌ خواندن اورادِ وضو» مولانا در این حکایت ابتدا راجع به دعاهای وضو سخن می گوید:
چون که استنشاق بینی می کنی
بوی جنت خواه از رب غنی
یعنی هنگام شستن بینی در وضو (استنشاق) باید بگویی: «اللهم ارحنی رایحة الجنة: (خداوندا رایحه بهشت را بر من بوزان)»
چون که استنجا کنی ورد سُخُن
این بُوَد که از زیانم پاک کن
یعنی هنگام شستن نجاست (استنجا) باید بگویی:
«اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین: خداواندا مرا از توبه کنندگان و پاک شوندگان قرار ده»)
آنگاه مولانا حکایت مردی را آورده است که طوطی وار ادعیه وضو را حفظ کرده بود ولی جایگاه درست آنها را نمیدانست. لذا زمانی که در حال اجابت مزاج بود و مقعدش را میشست دعای استنشاق را میخواند: دانایی که از آنجا عبور میکرد و صدایش را شنید به او اعتراض کرد:
گفت شخصی، خوب ورد آوردهای
لیک سوراخ دعا گُم کردهای
این دعا که وردِ بینی بود چون
ورد مقعد کردهای تو ای حرون؟
رایحهی جنت ز بینی بافت حرٌ
رایحه بینی کی آید از دُبُر؟
آنگاه مولانا آموزهی خود را گسترش میدهد:
ای تواضع برده پیش ابلهان
وی تکبر برده تو پیش شهان
آن تکبر بر خسان خوبست و چُست
هین مرو معکوس، عکسش بند توست
از نظر مولانا، همان گونه که هر دعایی شایسته عضوی از بدن است و آن را جابجا خواندن ناشایست است، هر رفتاری نیز جایگاهی دارد. در جایی باید تکبر ورزید و در جای دیگر باید متواضع بود. گردن افراشتن در حضور پادشاهان فضیلت و معرفت و فروتنی کردند در مقابل افراد فرومایه اشتباهی است که موجب گرفتاری ما میگردد.
اگر به دستورات اخلاقی و نصایح بزرگان نگاه کنیم اغلب متوجه میشویم که دستوراتی متضاد را در پیش روی داریم.
از یک سو از قول #مسیح برایمان نقل شده است که : «اگر کسی سیلی به گونهتان زد آن گونهتان را نیز پیش بیاورید و اگر کسی عبایتان را دزدید قبایتان را نیز به او ببخشید.»
از سویی دیگر در #تورات آمده است که "چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان". و نیز گفته اند که پیامبر اسلام در پاسخ کسی که هر روز خاکستر و زباله بر سرا ایشان میریخت به هنگام بیماری به عیادت او رفت و از سویی دیگر به تلافی اشعار توهین آمیز ابولهب سورهای میآید که ابولهب و همسرش را طعن و لعن می کند!
مولانا در ادامه حکایت «سر اوراد وضو» به این میپردازد که گرچه در قرآن آمده است که «وامرهم شوری بینهم»
و دستور به مشورت و هم فکری داده شده اما در برخی از تصمیمات زندگی باید بر پای عزم خود ایستاد و از کسی نظر نپرسید:
نیست وقت مشورت، هین راه کُن
چون علی، تو آه اندر چاه کُن
مَحرمِ آن راه کمیاب است بس
شب رو و پنهان روی کُن چون عَسَس
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#چشم_تاریخ
از سال 384 میلادی که اسقف سیریگیوس با عنوان #پاپ بر سریر رهبری کاتولیک های جهان نشست این مقام یک مقام مادام العمر بوده است. طبق مصوبه ی 1869 شورای واتیکان هنگامی که شورای کاردینال ها یکی از خودشان را به این مقام انتخاب می کنند او تحت حمایت #مسیح و روح القدس در اجرای وظایفش دارای «خطا ناپذیری» (infallibility) می شود بنابراین عزل کسی که به این مقام انتخاب شده غیرممکن می شود! از سال 1415 که پاپ گریگوری دوازدهم از مقام خود استعفا داده بود هیچ پاپی از مقام خود استعفا نداده بود تا این که پس از شش قرن #پاپ_بندیکت_شانزدهم که پس از درگذشت پاپ ژان پل دوّم در سال 2005 به این مقام انتخاب شده بود در سال 2013 از مقام خود استعفا داد. گرچه پاپ علّت استعفای خود را کهولت سن و بیماری اعلام کرده بود ولی نظریات مختلفی در زمینه ی دلیل استعفای پاپ مطرح شدند. امّا آن چه برای من جالب است این است که در سال 2011 «نانی مورتّی» کارگردان ایتالیایی فیلم سینمایی «ما یک پاپ داریم» را ساخت که در آن پاپ صادقانه با خود خلوت می کند و به این نتیجه می رسد که مقام «خطاناپذیری» بیش از توان انسانی اوست و از این مقام استعفا می دهد. حال سؤال این است که آیا این فیلم الهام بخش پاپ برای استعفایش بوده است یا این که استعفای پاپ از پیش برنامه ریزی شده بوده و سازنده ی فیلم مأموریت داشته که افکار عمومی را برای پذیرش آن آماده کند. هرکدام از این دو ایده درست باشد نشان از قدرت شگفت انگیز رسانه دارد.
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Pope2.png
از سال 384 میلادی که اسقف سیریگیوس با عنوان #پاپ بر سریر رهبری کاتولیک های جهان نشست این مقام یک مقام مادام العمر بوده است. طبق مصوبه ی 1869 شورای واتیکان هنگامی که شورای کاردینال ها یکی از خودشان را به این مقام انتخاب می کنند او تحت حمایت #مسیح و روح القدس در اجرای وظایفش دارای «خطا ناپذیری» (infallibility) می شود بنابراین عزل کسی که به این مقام انتخاب شده غیرممکن می شود! از سال 1415 که پاپ گریگوری دوازدهم از مقام خود استعفا داده بود هیچ پاپی از مقام خود استعفا نداده بود تا این که پس از شش قرن #پاپ_بندیکت_شانزدهم که پس از درگذشت پاپ ژان پل دوّم در سال 2005 به این مقام انتخاب شده بود در سال 2013 از مقام خود استعفا داد. گرچه پاپ علّت استعفای خود را کهولت سن و بیماری اعلام کرده بود ولی نظریات مختلفی در زمینه ی دلیل استعفای پاپ مطرح شدند. امّا آن چه برای من جالب است این است که در سال 2011 «نانی مورتّی» کارگردان ایتالیایی فیلم سینمایی «ما یک پاپ داریم» را ساخت که در آن پاپ صادقانه با خود خلوت می کند و به این نتیجه می رسد که مقام «خطاناپذیری» بیش از توان انسانی اوست و از این مقام استعفا می دهد. حال سؤال این است که آیا این فیلم الهام بخش پاپ برای استعفایش بوده است یا این که استعفای پاپ از پیش برنامه ریزی شده بوده و سازنده ی فیلم مأموریت داشته که افکار عمومی را برای پذیرش آن آماده کند. هرکدام از این دو ایده درست باشد نشان از قدرت شگفت انگیز رسانه دارد.
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Pope2.png