دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.73K photos
96 videos
150 files
3.22K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب
 
#داستان_خرس_های_پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد (نمایش نامه)
نویسنده: ماتئی ویسنی یک
(Matei Visniec)
مترجم: تینوش نظم جو
ناشر: ماه ریز - ۱۳۸۸ (چاپ هشتم) 

     
نمایش نامه «ماتئی ویسنی یک» از این صحنه آغاز می شود که مردی از خواب بیدار می شود و زنی ناشناس را در بسترش می بیند. گفتگوهای کوتاه بین مرد و زن، صحنه اول نمایش نامه را شکل می دهند. این گفتگوها حول محور آشنایی این دو می چرخند، در مهمانی شب پیش، جایی که مرد مست کرده، ساکسیفون نواخته، شعر خوانده و سرانجام روی لباس زن بالا آورده است!
در صحنه های بعد با مرد بیشتر آشنا می شویم، با سبک زندگی او، خانواده اش، شغلش و خاطراتش؛ امّا زن در تمام نمایشنامه در سایه می ماند. او تنها مصاحبی صمیمی و همدل است، گوشی شنوا، نوازش دهنده و مونس.
آرام آرام گفتگوهای بین مرد و زن قالب واژه ها را ترک می کنند و تبدیل به ندا و سپس تبدیل به سکوت می شوند و در انتهای نمایش نامه، مرد و زن از "قالب تن" خارج می شوند و تبدیل به یک آواز می شوند.
                          
با یک تحلیل یونگی می توان نمایش نامه "خرس های پاندا" را سیر و سلوک یک مرد در مسیر ارتباط با "وحی شخصی اش" دانست، همان پدیده ای که "کارل گوستاو یونگ" نام آن را "آنیما" یا "مادینه روان" می گذارد: بخش زنانهٔ درون یک مرد، همان بخشی که یک مرد را صاحب خلاقیت، اشراق، الهام و کشف و شهود می کند.
مرد ابتدا زن را نمی شناسد اما ملاقاتش با زن در "احوالات دیونیزوسی" رخ داده است: موسیقی، شعر، مستی، خود را بالا آوردن و از هوش رفتن.
پس از ارتباط مرد با «آنیمایش» پرندگانی از جنس نور در خانهٔ او لانه می کنند و با هر واژه، هر فکر و هر نفس او زاد و ولد می کنند. این همان مسیر "هنرمند شدن" از دیدگاه یونگی است: ارتباط یک مرد با آنیما (مادینه روان درونش).
"ماتئی ویسنی یک" در این نمایش نامه بسیار کوتاه به شکلی شاعرانه و استعاره ای، جهان شناسی و هستی شناسی (اُنتولوژی) خود را بیان می کند:
زایش و مرگ، وحدت و کثرت، جسم و جان، واژه و معنا در یک دیالکتیک شاعرانه از یکدیگر متولد می شوند و در یکدیگر می میرند.
نمایش نامه "خرس های پاندا" خود، پیکره (فرمی) آنیمایی دارد: بی زمانی، بی مکانی، ابهام، ایهام و فضایی پر از افسون، راز و مستی خواننده را با ذات "آنیمایی" زندگی متصل می سازد.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/PandaStory.jpg
#پرسش_و_پاسخ

*پرسش:

با درود و خسته نباشید
طبق معمول جا داره از مطالب پرباری که برامون میذارید نهایت تشکر رو داشته باشم همچنین از اینکه وقت گرانبهاتون رو به ما اختصاص میدید بسیار سپاسگزارم. در کانال کتابی رو به نام #داستان_خرس_های_پاندا معرفی کردید که در قسمتی از اون ویژگی های آنیما مثل خلاقیت و الهام و اشراق و ... رو بیان کردید. خواستم بدونم یک مرد برای تقویت بخش آنیمایی روانش چه کارهایی میتونه انجام بده؟؟  اگر امکانش هست منبع خوبی رو هم برام معرفی کنید تو این زمینه.

با سپاس فراوان.
مانا باشید.


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

سلام و احترام
ممنونم که نوشته هایم را می خوانید.
در واقع برای تقویت وجه آنیمایی روان باید "کاری نکرد" ، باید دست از کار کشید، چرا که آنیما با سکوت و سکون و انعطاف و تسلیم معنا می یابد نه با تلاش و انتخاب و پشتکار و تقلّا. به همین دلیل است که #لائوتزو در کتاب "تائو ته چینگ" دعوت به "بی عملی" می کند. من #تائو_ته_چینگ را با ترجمهٔ امیرحسن قائمی و ایوب کوشان خوانده ام ولی تهیهٔ ترجمهٔ فرشید قهرمانی راحت تر است. علاوه بر این کتاب خلّاقیت راجنیش باگوان (اوشو) با ترجمه مرجان فرجی نیز برای فهم سبک زندگی آنیمایی مفید است.

تندرست باشید 
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

*پرسش:

ضمن وقت بخیر و سپاس فراوان بابت مطالب ارزشمند شما، که هر از گاهی ما نیز آنها را در کانال تلگرام خودمان کپی میکنیم!...

در مورد نمایش #داستان_خرس_های_پاندا، آیا این تحلیل یونگی که ارائه فرمودید دیدگاه های کلیشه ای جنسیتی که تفاوت های ذاتی بین مردان و زنان قائل است را تقویت نمیکند و بر آن صحه نمیگذارد؟
همان دیدگاه هایی که خصلت هایی ازقبیل شکیبایی، پذیرش،  تواضع، منعطف بودن، محبت وشفقت، ابرازِ احساسات، کشش هایِ معنوی و یا عاشقانه، و مفاهیمی مانند عرفان، رمز و راز، موسیقی و خلاقیت هایِ هنری و.... را زنانه تلقی میکند و خصلت های  شفافیت، ثبات و استحکام، فعال بودن، تسلط بر خود و موقعیت، گفتار، عقل مداری و... را مردانه می انگارد.
و آیا چنین تحلیل هایی موجب افزایش شکاف جنسیتی و تقویت سکسیسم نمی شود؟


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

سلام و احترام
ممنونم که نوشته هایم را می خوانید و ترویج می فرمایید.

همان طور که می فرمایید نظرات بزرگان روانکاوی مخصوصاً #فروید و #یونگ از شالودهٔ جنسیّتی (سکسیسم) برخوردارند. تمام کسانی هم که اثری ادبی یا هنری بر پایهٔ نظرات یونگ و فروید بنا می کنند خواسته یا ناخواسته دچار سوگیری جنسیّتی می شوند. بنده در مقاله ای با عنوان #زن_مرد_زندگی به اختصار به این مسأله پرداخته بودم. این مقاله را برایتان ارسال می کنم.

سبز باشید

@drsargolzaei