#معرفی_کتاب
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
#چشم_تاریخ
سید محمود علایی طالقانی معروف به #آیتالله_طالقانی (۱۲۸۹، طالقان –۱۳۵۸ تهران) روحانی شیعه ایرانی، نو اندیش دینی، فعال سیاسی و اجتماعی، عضو جبهه ملی دوم و یکی از مؤسسین نهضت آزادی ایران بود.
او در دورههای مختلف نظیر #نهضت_ملی_شدن_نفت، نهضت مقاومت ملی و #کودتای_۲۸مرداد به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف در خانه خود تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و پس از آن نیز تبعید و زندانی شد. طالقانی از طرفداران دکتر #مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت. او در سال ۱۳۳۹ جزء هیئت مؤسس جبهه ملی دوم بود وهمچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق #مهندس_بازرگان و دکتر سحابی، نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود.
یکی دیگر از دلایل شهرت او، تألیف مجموعه تفسیر پرتوی از قرآن بود. پرتوی از قرآن، در زمان انتشار از محبوبترین تفاسیرقرآنی بود.
آیتالله طالقانی بعد از آزادی از زندان در آبان ۱۳۵۷ در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در مورخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ گفت: خصوصیت انقلاب اسلامی اینست که ما رهبران مذهبی هیچ داعیه حکومت برای خودمان نداریم و نمیخواهیم حاکم باشیم. انقلابی است که از همه مردم شروع شده و برای همه است و هیچ حزب و جمعیت و فردی حق این را ندارد که در این انقلاب سهم بیش تری را برای خود قائل باشد و از این جهت حکومت را در انحصار خودش دربیاورد.
وی کمی بعد از پیروزی انقلاب ، در اسفند ۱۳۵۷ راهی قلعه احمدآباد و مزار محمد مصدق شد و به سخنرانی و دفاع از مصدق پرداخت. در اردیبهشت ۱۳۵۸ در دانشگاه تهران در یک سخنرانی از علی #شریعتی دفاع کرد. وی به همراه موسی صدر، از معدود روحانیونی بودند که از شریعتی دفاع کردند.
آیتالله طالقانی پس از انقلاب ایران از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از حجاب را اختیاری عنوان میکرد.
وی پس از انقلاب با رأی مردم تهران در مرداد ۱۳۵۸ راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد.
آیتالله طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، در تهران در گذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
به انتخاب: #سروش_سرگلزایی
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Taleghani.jpg
سید محمود علایی طالقانی معروف به #آیتالله_طالقانی (۱۲۸۹، طالقان –۱۳۵۸ تهران) روحانی شیعه ایرانی، نو اندیش دینی، فعال سیاسی و اجتماعی، عضو جبهه ملی دوم و یکی از مؤسسین نهضت آزادی ایران بود.
او در دورههای مختلف نظیر #نهضت_ملی_شدن_نفت، نهضت مقاومت ملی و #کودتای_۲۸مرداد به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف در خانه خود تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و پس از آن نیز تبعید و زندانی شد. طالقانی از طرفداران دکتر #مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت. او در سال ۱۳۳۹ جزء هیئت مؤسس جبهه ملی دوم بود وهمچنین در سال ۱۳۴۰ به اتفاق #مهندس_بازرگان و دکتر سحابی، نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود.
یکی دیگر از دلایل شهرت او، تألیف مجموعه تفسیر پرتوی از قرآن بود. پرتوی از قرآن، در زمان انتشار از محبوبترین تفاسیرقرآنی بود.
آیتالله طالقانی بعد از آزادی از زندان در آبان ۱۳۵۷ در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در مورخ ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ گفت: خصوصیت انقلاب اسلامی اینست که ما رهبران مذهبی هیچ داعیه حکومت برای خودمان نداریم و نمیخواهیم حاکم باشیم. انقلابی است که از همه مردم شروع شده و برای همه است و هیچ حزب و جمعیت و فردی حق این را ندارد که در این انقلاب سهم بیش تری را برای خود قائل باشد و از این جهت حکومت را در انحصار خودش دربیاورد.
وی کمی بعد از پیروزی انقلاب ، در اسفند ۱۳۵۷ راهی قلعه احمدآباد و مزار محمد مصدق شد و به سخنرانی و دفاع از مصدق پرداخت. در اردیبهشت ۱۳۵۸ در دانشگاه تهران در یک سخنرانی از علی #شریعتی دفاع کرد. وی به همراه موسی صدر، از معدود روحانیونی بودند که از شریعتی دفاع کردند.
آیتالله طالقانی پس از انقلاب ایران از مخالفان اعمال پوشش و حجاب اجباری برای زنان بود و استفاده از حجاب را اختیاری عنوان میکرد.
وی پس از انقلاب با رأی مردم تهران در مرداد ۱۳۵۸ راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد.
آیتالله طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، در تهران در گذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
به انتخاب: #سروش_سرگلزایی
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Taleghani.jpg
#یادداشت_هفته
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
#پرسش_و_پاسخ
*پرسش:
سلام آقای دکتر
سپاس از مطالب روشنگرانه تان در کانال تلگرام
لطفا در صورت امکان سند مطلبی که در موضوع #کودتای_۲۸مرداد و تبریک #کاشانی به شاه در خصوص برگشت ایشان به کشور در کانال ذکر کرده اید را بفرمایید.
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و احترام
کتاب #کودتا- نوشته یرواند آبراهامیان- ترجمهٔ محمّد ابراهیم فتّاحی
نشر نی- صفحات 219-220-233-236-267-274
The Fall of Heaven, by Andrew Scott Cooper, Henry Holt and Company, 2016,
page 77
تندرست باشید
T.me/drsargolzaei
*پرسش:
سلام آقای دکتر
سپاس از مطالب روشنگرانه تان در کانال تلگرام
لطفا در صورت امکان سند مطلبی که در موضوع #کودتای_۲۸مرداد و تبریک #کاشانی به شاه در خصوص برگشت ایشان به کشور در کانال ذکر کرده اید را بفرمایید.
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و احترام
کتاب #کودتا- نوشته یرواند آبراهامیان- ترجمهٔ محمّد ابراهیم فتّاحی
نشر نی- صفحات 219-220-233-236-267-274
The Fall of Heaven, by Andrew Scott Cooper, Henry Holt and Company, 2016,
page 77
تندرست باشید
T.me/drsargolzaei
Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#دکتریدالله_سحابی (اسفند ۱۲۸۳- فروردین ۱۳۸۱) به همراه سید محمود #طالقانی و مهدی #بازرگان، یکی از مؤسسین نهضت آزادی ایران بود.
#سحابی در سال ۱۳۱۰ کار رسمی خود را به عنوان آموزشگر علوم طبیعی در دبیرستان، آغاز کرد. او در شهریورماه ۱۳۱۱ پس از شرکت کردن در مسابقهٔ علمی و قبولی در آن، به فرانسه اعزام شد. سحابی ۴ سال در دانشگاه لیل به فراگیری دانش پرداخت و سرانجام اولین دکترای علوم ایران را با خود به ارمغان آورد. او از اولین اساتید ایرانی علم زمینشناسی در دانشگاههای ایران بود. سحابی در اسفندماه ۱۳۱۵ به تهران بازگشت و پس از یک سال خدمت نظام وظیفه، از فروردینماه ۱۳۱۷ به آموزش زمینشناسی در دانشکده علوم دانشگاه تهران پرداخت و پس از ۵ سال از درجهٔ دانشیاری به درجه استادی رسید.
فعالیتهای سیاسی وی بلافاصله پس از بازگشت به ایران و عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران آغاز شد. در جریان جنبش #ملی_شدن_صنعت_نفت ایران، نام سحابی به عنوان یکی از یاران نزدیک دکتر محمد #مصدق مطرح شد. سحابی در سال ۱۳۳۳ به همراه یازده استاد دانشگاه تهران به علت اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت با حکم وزیر فرهنگ، تا پایان نخست وزیری #زاهدی، از خدمت در دانشگاه محروم شدند.
سحابی پیش از #کودتای_۲۸مرداد معتقد به فعالیت سیاسی نبود اما پس از کودتا بود که در زمره فعالین و بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی قرار گرفت. به دنبال بازشدن فضای سیاسی در اواخر دهه ۳۰، سحابی نیز برای پیگیری فعالیتهای سیاسی به جبهه ملی دوم پیوست، اما با گذر زمان به این نتیجه رسید که جبهه ملی خواستههای او را از مبارزه سیاسی ارضا نمیکند. فعالیتهای سیاسی سحابی صبغهای مذهبی داشت و همین موضوع او و دوست دیرینش مهندس بازرگان را بر آن داشت تا با همراهی آیت ا... طالقانی به تأسیس گروهی دیگر همت گمارند و اینچنین بود که #نهضت_آزادی_ایران متولد شد.
سحابی خود دربارهٔ انگیزه تأسیس نهضت آزادی ایران میگوید: «جبهه ملی بیشتر فعالیت سیاسی لائیک داشت و مستقل از فکر دینی بود، ولی ما معتقد بودیم که اگر فعالیت سیاسی میکنیم از روی وظیفه دینی است و بنابراین، فعالیت سیاسی را وابسته به عقاید دینی میدانستیم»
با تأسیس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ فعالیتهای سیاسی سحابی گسترش بیشتری یافت و در نهایت باعث شد وی به همراه سایر یارانش در سال ۱۳۴۱ به دلیل مبارزه سیاسی علیه حکومت پهلوی روانه زندان شود. محاکمه وی و سایر سران نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۲ برگزار شد و یدالله سحابی در این دادگاه به ۶ سال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به خاطر ۳۷ سال خدمات فرهنگی و دانشگاهی، حکم وی به ۴ سال زندان کاهش یافت.
پس از انقلاب 57، یدالله سحابی در دولت موقت به نخستوزیری بازرگان، سمت وزیر مشاور را داشت و از اعضای شورای انقلاب بود. مهندس بازرگان، یدالله سحابی را به سمت وزیر مشاور در طرحهای انقلاب منصوب کرد و با همکاری بیش از ۲۴۰ نفر از متخصصان و کارشناسان با ۷۸۰۰ ساعت تحقیق و پژوهش، گزارش نهایی سیاستهای توسعه و تکامل جمهوری اسلامی برای مرحله زمانی کوتاه مدت (دوساله)، میان مدت (۸ تا ۱۲ ساله) و درازمدت (۱۲ تا ۱۶ ساله) را آماده و تدوین کردند. پس از آن نیز به عنوان نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب و به عنوان رئیس سنی اولین دوره مجلس شورای اسلامی برگزیده شد.
پس از اتمام دوره اول مجلس و به حاشیه رانده شدن اعضای نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها از عرصه قدرت، یدالله سحابی تا آخر عمر به عنوان اپوزیسیون سیاسی به فعالیت پرداخت. سحابی به همراه مهدی بازرگان در سال ۱۳۶۵ در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی، مخالفت خود را با ادامه جنگ ایران و عراق اعلام کرد. او مانند سایر اعضای نهضت آزادی در سالهای پس ازانقلاب از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت میشد و اجازه فعالیت سیاسی و حضور در انتخابات را نداشت. او در جریان بازداشت فعالان ملی- مذهبی در اواخر سال 79 از هیچ تلاش و کوششی برای آزادی همفکران خود دریغ نکرد و در اولین اقدام، نامه سرگشاده یی برای رئیس جمهور خاتمی نوشت وپس از آن به عنوان آخرین اقدام، در سن 96 سالگی، عصازنان به مجلس رفت و قصد تحصن در مجلس را داشت که با قول پیگیری رییس مجلس منصرف شد و به منزل بازگشت.
یدالله سحابی در روز جمعه ۲۳ فروردین ماه سال 81 در بیمارستان جم تهران درگذشت.
به انتخاب: #سروش_سرگلزایی
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrSahabi.jpg
#دکتریدالله_سحابی (اسفند ۱۲۸۳- فروردین ۱۳۸۱) به همراه سید محمود #طالقانی و مهدی #بازرگان، یکی از مؤسسین نهضت آزادی ایران بود.
#سحابی در سال ۱۳۱۰ کار رسمی خود را به عنوان آموزشگر علوم طبیعی در دبیرستان، آغاز کرد. او در شهریورماه ۱۳۱۱ پس از شرکت کردن در مسابقهٔ علمی و قبولی در آن، به فرانسه اعزام شد. سحابی ۴ سال در دانشگاه لیل به فراگیری دانش پرداخت و سرانجام اولین دکترای علوم ایران را با خود به ارمغان آورد. او از اولین اساتید ایرانی علم زمینشناسی در دانشگاههای ایران بود. سحابی در اسفندماه ۱۳۱۵ به تهران بازگشت و پس از یک سال خدمت نظام وظیفه، از فروردینماه ۱۳۱۷ به آموزش زمینشناسی در دانشکده علوم دانشگاه تهران پرداخت و پس از ۵ سال از درجهٔ دانشیاری به درجه استادی رسید.
فعالیتهای سیاسی وی بلافاصله پس از بازگشت به ایران و عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران آغاز شد. در جریان جنبش #ملی_شدن_صنعت_نفت ایران، نام سحابی به عنوان یکی از یاران نزدیک دکتر محمد #مصدق مطرح شد. سحابی در سال ۱۳۳۳ به همراه یازده استاد دانشگاه تهران به علت اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت با حکم وزیر فرهنگ، تا پایان نخست وزیری #زاهدی، از خدمت در دانشگاه محروم شدند.
سحابی پیش از #کودتای_۲۸مرداد معتقد به فعالیت سیاسی نبود اما پس از کودتا بود که در زمره فعالین و بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی قرار گرفت. به دنبال بازشدن فضای سیاسی در اواخر دهه ۳۰، سحابی نیز برای پیگیری فعالیتهای سیاسی به جبهه ملی دوم پیوست، اما با گذر زمان به این نتیجه رسید که جبهه ملی خواستههای او را از مبارزه سیاسی ارضا نمیکند. فعالیتهای سیاسی سحابی صبغهای مذهبی داشت و همین موضوع او و دوست دیرینش مهندس بازرگان را بر آن داشت تا با همراهی آیت ا... طالقانی به تأسیس گروهی دیگر همت گمارند و اینچنین بود که #نهضت_آزادی_ایران متولد شد.
سحابی خود دربارهٔ انگیزه تأسیس نهضت آزادی ایران میگوید: «جبهه ملی بیشتر فعالیت سیاسی لائیک داشت و مستقل از فکر دینی بود، ولی ما معتقد بودیم که اگر فعالیت سیاسی میکنیم از روی وظیفه دینی است و بنابراین، فعالیت سیاسی را وابسته به عقاید دینی میدانستیم»
با تأسیس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ فعالیتهای سیاسی سحابی گسترش بیشتری یافت و در نهایت باعث شد وی به همراه سایر یارانش در سال ۱۳۴۱ به دلیل مبارزه سیاسی علیه حکومت پهلوی روانه زندان شود. محاکمه وی و سایر سران نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۲ برگزار شد و یدالله سحابی در این دادگاه به ۶ سال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به خاطر ۳۷ سال خدمات فرهنگی و دانشگاهی، حکم وی به ۴ سال زندان کاهش یافت.
پس از انقلاب 57، یدالله سحابی در دولت موقت به نخستوزیری بازرگان، سمت وزیر مشاور را داشت و از اعضای شورای انقلاب بود. مهندس بازرگان، یدالله سحابی را به سمت وزیر مشاور در طرحهای انقلاب منصوب کرد و با همکاری بیش از ۲۴۰ نفر از متخصصان و کارشناسان با ۷۸۰۰ ساعت تحقیق و پژوهش، گزارش نهایی سیاستهای توسعه و تکامل جمهوری اسلامی برای مرحله زمانی کوتاه مدت (دوساله)، میان مدت (۸ تا ۱۲ ساله) و درازمدت (۱۲ تا ۱۶ ساله) را آماده و تدوین کردند. پس از آن نیز به عنوان نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب و به عنوان رئیس سنی اولین دوره مجلس شورای اسلامی برگزیده شد.
پس از اتمام دوره اول مجلس و به حاشیه رانده شدن اعضای نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها از عرصه قدرت، یدالله سحابی تا آخر عمر به عنوان اپوزیسیون سیاسی به فعالیت پرداخت. سحابی به همراه مهدی بازرگان در سال ۱۳۶۵ در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی، مخالفت خود را با ادامه جنگ ایران و عراق اعلام کرد. او مانند سایر اعضای نهضت آزادی در سالهای پس ازانقلاب از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت میشد و اجازه فعالیت سیاسی و حضور در انتخابات را نداشت. او در جریان بازداشت فعالان ملی- مذهبی در اواخر سال 79 از هیچ تلاش و کوششی برای آزادی همفکران خود دریغ نکرد و در اولین اقدام، نامه سرگشاده یی برای رئیس جمهور خاتمی نوشت وپس از آن به عنوان آخرین اقدام، در سن 96 سالگی، عصازنان به مجلس رفت و قصد تحصن در مجلس را داشت که با قول پیگیری رییس مجلس منصرف شد و به منزل بازگشت.
یدالله سحابی در روز جمعه ۲۳ فروردین ماه سال 81 در بیمارستان جم تهران درگذشت.
به انتخاب: #سروش_سرگلزایی
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrSahabi.jpg
#چشم_تاریخ
در دههٔ ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰، پس از سقوط حکومت #رضاشاه_پهلوی و ایجاد فضای بازتر، فعالیت های سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران (تنها مؤسسه مدرن آموزش عالی آن زمان در ایران) بسیار افزایش یافت. در این دوران #حزب_توده، از نفوذ بسیاری در بین دانشجویان برخوردار بود چنانکه بنا به گزارش های مختلف، بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه تهران عضو یا هوادار این حزب بودند. اما در دوران نخست وزیری محمد #مصدق و افزایش محبوبیت جبههٔ ملی در اوایل دهه ۱۳۳۰، محوریّت این حزب در دانشگاه به چالش کشیده شد. پس از وقوع #کودتای_۲۸مرداد ۱۳۳۲، سازمانهای سیاسی تشکیل دهنده جبهه ملی، برای دوره کوتاهی در یک ائتلاف ، تحت نام #نهضت_مقاومت_ملی به مقاومت سیاسی دست زدند و تظاهراتها و اعتصاب های پراکندهای در پاییز همان سال در دانشگاه تهران و همچنین بازار، از جمله در تاریخ ۱۶ مهر و ۲۱ آبان، در اعتراض به محاکمه مصدق برگزار شد.
چند هفته پس از این وقایع، اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخست وزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد #نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد. این موضوع بهانه لازم برای اعتراضات را فراهم کرد و در #۱۶آذر به سفارش نهضت مقاومت ملی، دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاس ها پرداختند و ناآرامی تمامی محوطه دانشگاه تهران را فرا گرفت. دولت وقت برای پیشگیری از هرگونه اقدام بعدی تصمیم به سرکوب اعتراضات گرفت. سربازان و نیروهای ویژه ارتشی پس از هجوم به دانشگاه، به کلاس های درس حمله کرده و ده ها دانشجو را بازداشت و زخمی نمودند. نیروهای امنیتی در دانشکده فنی، اقدام به شلیک تیر کردند که موجب مرگ سه دانشجوی این دانشکده به نام های احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی (برادر پوران شریعت رضوی همسر #دکترشریعتی) و مصطفی بزرگنیا شد. فردای آن روز نیکسون به ایران آمد و دکترای افتخاری رشتهٔ حقوق را در دانشگاه تهران که آشکارا در اشغال نظامیان بود، دریافت کرد.
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/16Azar.jpg
در دههٔ ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰، پس از سقوط حکومت #رضاشاه_پهلوی و ایجاد فضای بازتر، فعالیت های سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران (تنها مؤسسه مدرن آموزش عالی آن زمان در ایران) بسیار افزایش یافت. در این دوران #حزب_توده، از نفوذ بسیاری در بین دانشجویان برخوردار بود چنانکه بنا به گزارش های مختلف، بیش از نیمی از دانشجویان دانشگاه تهران عضو یا هوادار این حزب بودند. اما در دوران نخست وزیری محمد #مصدق و افزایش محبوبیت جبههٔ ملی در اوایل دهه ۱۳۳۰، محوریّت این حزب در دانشگاه به چالش کشیده شد. پس از وقوع #کودتای_۲۸مرداد ۱۳۳۲، سازمانهای سیاسی تشکیل دهنده جبهه ملی، برای دوره کوتاهی در یک ائتلاف ، تحت نام #نهضت_مقاومت_ملی به مقاومت سیاسی دست زدند و تظاهراتها و اعتصاب های پراکندهای در پاییز همان سال در دانشگاه تهران و همچنین بازار، از جمله در تاریخ ۱۶ مهر و ۲۱ آبان، در اعتراض به محاکمه مصدق برگزار شد.
چند هفته پس از این وقایع، اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخست وزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد #نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد. این موضوع بهانه لازم برای اعتراضات را فراهم کرد و در #۱۶آذر به سفارش نهضت مقاومت ملی، دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاس ها پرداختند و ناآرامی تمامی محوطه دانشگاه تهران را فرا گرفت. دولت وقت برای پیشگیری از هرگونه اقدام بعدی تصمیم به سرکوب اعتراضات گرفت. سربازان و نیروهای ویژه ارتشی پس از هجوم به دانشگاه، به کلاس های درس حمله کرده و ده ها دانشجو را بازداشت و زخمی نمودند. نیروهای امنیتی در دانشکده فنی، اقدام به شلیک تیر کردند که موجب مرگ سه دانشجوی این دانشکده به نام های احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی (برادر پوران شریعت رضوی همسر #دکترشریعتی) و مصطفی بزرگنیا شد. فردای آن روز نیکسون به ایران آمد و دکترای افتخاری رشتهٔ حقوق را در دانشگاه تهران که آشکارا در اشغال نظامیان بود، دریافت کرد.
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/16Azar.jpg
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
#دکترنون_زنش_را_بیشتر_از_مصدق_دوست_دارد
نویسنده: شهرام رحیمیان
ناشر: انتشارات نیلوفر - ۱۳۸۳
* * *
داستان این کتاب راجع به یک شخصیت خیالی به نام "دکتر نون" است که هم معاون دکتر #مصدق بوده است و هم از اقوام دکتر مصدق، دکتر نون و #دکتر_فاطمی به مصدق قول داده بودند که تا پایان راه در کنار مصدق باقی بمانند اما پس از #کودتای_۲۸مرداد دکتر نون زیر شکنجه و تهدید، تن به یک مصاحبه رادیویی علیه دکتر مصدق می دهد. شرم تن دادن به خیانت باعث می شود دکتر نون پس از آزادی به زندگی عادی برنگردد و برای تنبیه خود، خودش را در خانه زندانی کند و افسرده و الکلی و روان پریش شود.
دکتر نون زنی دارد به نام ملکتاج که از کودکی با هم بزرگ شده اند و عاشق و معشوق بوده اند. تن دادن دکتر نون به مصاحبه رادیویی فرمایشی نیز بخاطر ملکتاج بوده است چرا که بازجو و زندانبانان که از شکنجه دکتر نون به نتیجه نرسیده اند تهدید کرده اند که ملکتاج را مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار خواهند داد.
این تهدید، دکتر نون را به زانو درآورده بود و دکتر نون در مصاحبه ای رادیویی علیه مصدق سخن گفته بود. گرچه عشق به ملکتاج باعث تسلیم شدن دکتر نون شده بود، پس از آزادی از زندان، شرم و خشم دکتر نون باعث می شود که او علاوه بر تنبیه خودش، ملکتاج را هم تنبیه کند. دکتر نون که دچار توهم شده است همیشه دکتر مصدق را با نگاهی شماتت بار در خانه اش می بیند و از این که به ملکتاج اظهار عشق کند خجالت می کشد بنابراین به عشق ملکتاج با بی اعتنایی و خشم پاسخ می دهد، تا زمانی که ملکتاج می میرد و دکتر نون پیر و بیمار با جنازهٔ سرد ملکتاج تنها می شود. داستان کتاب از این زمان شروع می شود و بقیه کتاب "فلش بک" به گذشته است.
* * *
داستان "دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد" یک داستان تاریخی نیست، بلکه یک داستان نمادین است. دکتر نون ها کسانی هستند که به خاطر عشق به خانه و خانواده تسلیم کودتا می شوند و برای محافظت از زن و فرزندشان باورها و ارزش هایشان را زیر پا می گذارند. آن ها موفق می شوند از خطر بجهند اما زندگی پس از این "آزادی" از هر زندان و شکنجه ای برایشان دردناک تر است. آن ها گرفتار احساس گناه، احساس شرم و احساس خشم می شوند و دیگر نه تنها خودشان از زندگی و لذت های آن محروم می شوند که تلخکامی خود را در کام زن و فرزندشان نیز می ریزند و به تعبیری "از این جا رانده، از آن جا مانده" می شوند.
دکتر نون نماد بخش بزرگی از مردم ایران است. کسانی که آن سوی دیوارهای خانه شان را وطن نمی دانند و تنها به خانواده چند نفره شان متعهد هستند، کسانی که "مصدق ها" را دوست دارند ولی زمانی که مجبور به انتخاب بین "مصدق ها" و "خانه" می شوند خانه شان را انتخاب می کنند. طبعأ در این جا منظور نویسنده یک شخصیت تاریخی به نام دکتر محمد مصدق نیست، بلکه مقصود مسیر "صداقت و شهامت" است، مسیر فضیلت های اخلاقی و ارزش های انسانی.
از تاریخ و ملت ایران که بگذریم نویسنده این داستان موضوعی فراگیرتر را مطرح می کند، این که تنها کسی می تواند از امکانات زندگی لذت ناب و عمیق ببرد که بتواند به خودش افتخار کند، کسانی که برای آسایش بیشتر پا بر ارزش هایی می گذارند که به آن ها باور دارند از آسایش و لذت عمیق نیز محروم می مانند چرا که نسبت به خود شرم دارند و ناخودآگاه تبدیل به زندان بان و شکنجه گر خود می شوند.
البته نیک می دانم که این ماجرا قابل تعمیم نیست. گروه بزرگی از مردم نیز فاقد یک نظام ارزشی هستند. برای ذهن آن ها خیر و شر، فضیلت و رذیلت و زیبایی و زشتی تعریف نشده است. آن ها فقط به منافع می اندیشند! چنین کسانی همیشه طرف برنده را می گیرند و هیچ گاه از زیر پا گذاشتن فضیلت های اخلاقی و تعهدات اجتماعی پشیمان و شرمسار نمی شوند.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/DrNoon.jpg
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#کودتا
در زبان انگلیسی کودتای نظامی military coup نامیده می شود. واژهٔ «کودتا» (به فرانسوی:
coup d'état)
از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
#کودتای_بیست_و_هشت_مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا
M.I.6
و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
C.I.A
علیه دولت محمّد #مصدق در مردادماه ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر فضل الله #زاهدی امور دولت را در دست گرفت و #دکتر_مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور #بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. #شاه که ابتدا به بغداد و سپس به رُم گریخته بود به ایران بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد #کنسرسیوم منجر شد. بزرگترین دغدغه بریتانیایی ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ نفت ایران در اندازهای نبود که برای آمریکا حیاتی باشد. به همین جهت نیز آمریکا تا سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) هوادار #ملی_شدن_نفت ایران بود. ولی انگلیسیها برای همراه کردن آمریکاییها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدنِ کمونیست ها داشتند. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا به خوبی نشان میدهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانی های «ژئواستراتژیک» داشتند. این اسناد نشان میدهد که حضور دولت شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژهای در دولت های آمریکا پس از جنگ جهانی ایجاد کرده بود.
شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز میشمرد، دکتر مصدّق را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم کرد. در جریان برگزاری دادگاه تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف کشور در دفاع از وی سرکوب شد. وی پس از پایان زندان به روستای احمدآباد تبعید شد. شاه پس از مرگ وی گفت: «زنده و مردهاش در احمدآباد» و بدین ترتیب در دفن وی در قبرستان ابن بابویه جلوگیری شد.
گرچه حکومت پهلوی بیست و پنج سال پس از کودتا به حیات خود ادامه داد امّا هرگز نتوانست مشروعیّت سیاسی به دست آورد و داغ ننگ نامشروع بودن و دست نشانده و مطیع اجانب بودن هرگز از پیشانی او پاک نشد.
#کودتای_۲۸مرداد تأثیر مهمی نیز بر روابط ایران و آمریکا گذاشت که هنوز آثار آن در روابط دو کشور محسوس است.
در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی #مادلین_آلبرایت وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود گفت:
« در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخست وزیر مردمی ایران محمد مصدق داشت. دولت #آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
#هیلاری_کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱، در دو مصاحبهٔ جداگانه با دو شبکهٔ فارسی زبان، با یادآوری پوزش مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، از مردم ایران به خاطر نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر از این واقعه ابراز تأسف کرد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com