دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.8K photos
97 videos
160 files
3.27K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب

نام کتاب : #نام_باوری ( باور به قدرت جادویی نام ها )
نویسنده : #دکتر_نظام_بهرامی_کمیل
ناشر : پویه مهر اشراق


تا به حال به این موضوع فکر کرده اید ، که چرا برخی نام ها در یک جامعه ارج و قرب ویژه ای پیدا می کنند ، تکرار می شوند ، گاهی تا سر حد پرستش و تقدس نیز پیش می روند و تا جایی خاصیت جادویی پیدا می کنند که بر مهم ترین تصمیم های فردی ، اجتماعی ، سیاسی مان تاثیر گذار می شوند ؟

پدیده " نام باوری یا نامیسم " شکل گیری باور به قدرت اسرار آمیز نام ها را به خوبی تبیین می کند . دکتر نظام بهرامی کمیل جامعه شناس ، در تازه ترین اثر خود ، از ایده نام باوری (Namism ) برای تحلیل رابطه زبان با ساختار فکری ایرانی ها و نهاد های اجتماعی استفاده می کند .
این کتاب 60 صفحه دارد و شامل 2 گفتار و 19 بخش است که نام باوری در جامعه را مورد تحلیل قرار داده و الگوهای زبانی جامعه نام باور را معرفی می کند .
نویسنده در نخستین بخش گفتار اول که نام باوری را در زبان مورد بحث قرار می دهد به ارتباط میان کلمه و معنا می پردازد ، وی می نویسد :" زبان مهم ترین نظام نمادین است و رابطه دال و مدلولی در این سیستم بیش از هر نظام نمادین دیگری وجود دارد . در واقع هیچ ارتباط ذاتی بین یک کلمه مانند درخت (دال ) و معنا و مصداق آن در جهان خارج و حتی تصور معنایی آن ( مدلول ) در ذهن افراد وجود ندارد .
به همین دلیل معنا و تصویری که یک جنگل بان از درخت دارد با معنا و تصویری که صاحب یک کارگاه چوب بری از درخت دارد متفاوت است . اما در اکثر فرهنگ ها این قراردادی بودن فراموش می شود و بین دال و مدلول نوعی رابطه طبیعی و ذاتی برقرار می شود. به همین دلیل اگر نام فردی «رستم» باشد، انتظار می رود که دارای هیکل و زور بازوی زیادی باشد .
در بخش نام باوری و اسطوره ، موضوع زبان و اسطوره مورد بررسی قرار گرفته است ، این که چگونه با آفرینش و اختراع نخستین کلمه ، انسان از سیطره طبیعت خارج شد و اولین قدم را برای چیرگی بر تایید برداشت .
دکتر بهرامی به نقل از ارنست کاسیرر فیلسوف نو کانتی آلمانی و تاریخ نگار فلسفه غرب می نویسد :" با نخستین کلمه ، جهان انسانی آغاز به آفرینش کرد ، پیش از این لحظه ، انسان هنوز هستی پیدا نکرده بود ، بلکه به مثابه حیوانی ، طبیعت او را در تصرف خویش داشت . کلمه بود که او را آفرید "

باور داشتن به قدرت راز آلود و اسرار آمیز نام ها در مذاهب ، موضوع دیگری است که نویسنده در گفتار نخست کتاب به آن پرداخته است .
در این بخش نویسنده به ما می گوید که چگونه در مذاهب مختلف ، کلمات به عنوان نیروی آغازینی که جهان بی سامان را به جهان دینی و اخلاقی بدل کرده است مورد پرستش ، ستایش و تقدس قرار گرفته اند .این که در قرآن نیز به قدرت مرموز اسم و باور آن بسیار تاکید شده ، تا جایی که تمام سوره های قرآن با " بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود ، در صورتی که می توانست با " الله الرحمن الرحیم " شروع شود یا قدرت واژه ها در ادیان هندی که حتی بر فراز قدرت خدایان جای می گیرند از نمونه های این بخش است .


دکتر بهرامی کمیل در مبحث " نام باوری در میراث فرهنگی " توضیح می دهد که چگونه برای انسان نام باور ، سایه ، تصویر ، دست خط و هر نشانی از یک فرد می تواند با خود آن فرد برابر باشد و به دنبال آن پدیده تغییر پیدا کردن نام هایی که مربوط به گنجینه تاریخی و فرهنگی ما است را مورد نقد قرار می دهد . این که چگونه تغییر نام میدان نقش جهان " که قدمتی سیصد ساله دارد ، یا تغییر نام مناسک فرهنگی مانند چهارشنبه سوری به چهارشنبه آخرسال " ، سیزده به در به روز طبیعت ، مسجد سپهسالار به مدرسه عالی شهید مطهری علاوه بر هزینه ساز بودن به مظاهر عقب ماندگی و عقب ماندن توسعه بدل می شود .

https://drsargolzaei.com/images/mbooks/3003448.jpg
ادامه #معرفی_کتاب

در گفتار دوم کتاب نویسنده از الگوهای زبانی در جوامع نام باور رونمایی می کند . به نقل از نمونه های کتاب ، در کره شمالی از الگوی یکتا کردن استفاده می شود و طبق دستور مقامات ، افراد تازه متولده شده نمی توانند نام رهبر ، پدر و پدر بزرگ رهبر را بر فرزندان شان بگذارند . همگانی کردن و وصله ای کردن نیز از الگوهای زبانی در جوامع نام باور است که نویسنده به تفصیل به آن پرداخته است . برای نمونه وقتی از کلماتی مانند روشنفکر دینی یا دموکراسی اسلامی یا جمهوری ایرانی استفاده می کنیم ، با وضعیت وصله ای کردن روبرو هستیم .
دکتر بهرامی کمیل در این گفتار ، الگوهای زبانی " پنهان " و " تحریف " را از شیوه های ایجاد ابهام و پنهان کاری معرفی می کند .
تبدیل عبارت شفاف " اخراج کارکنان " به واژه در ظاهر زیبا اما مبهم " سیاست تعدیل نیرو " ، " زاغه نشینی به "حاشیه نشینی " ، "رسانه حکومتی " به " رسانه ملی " ، " رقص " به " حرکات موزون " ، " افزایش قیمت دلار " به "نوسانات قیمت " یا ابداع کلمه " کار آفرینی "
که معنای اصلی آن نابود کردن مشاغل است ، از نمونه های الگوی زبانی تحریف و پنهان در این بخش است .
در مجموع این کتاب ارزشمند به این مسئله توجه دارد که چگونه نام باوری زمینه ساز شکل گیری جوامعی می شود که همواره در حال توسعه خواهند ماند ، جوامعی که تفکر اسطوره ای به قدری در خاکش ریشه دوانده که جایی برای رویش بذرهای تفکر علمی و نقاد نمانده است .
جوامعی که در آن برای پیشگیری از تلفات جاده ای " به کار بردن عباراتی مانند " دور از جون و بلا به دور " کفایت می کند ، برای از بین بردن " فساد و تبعیض " کافی است تنها بانگ " عدالت و اخلاق سر داد " و برای عبور از خشکسالی ، به جای اندیشیدن درباره بارور ساختن ابرها ، شعر باران خواند .

#مریم_بهریان
دانشجوی دکتری روان شناسی

https://drsargolzaei.com/images/mbooks/3003448.jpg
نام_باوری.pdf
1.2 MB
فایل pdf کتاب #نام_باوری (باور به قدرت جادویی نام ها) نوشته #دکتر_نظام_بهرامی_کمیل

@drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 155 : دکتر سرگلزایی در کارگاه " مهارت حل مساله " پنج شنبه 20 دی ماه 97 و کارگاه " مهارت تفکر خلاق " روز جمعه 21 دی ماه 97 چه سرفصل هایی را آموزش خواهند داد ؟

👈 ارتباط با ادمین : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
#چشم_تاریخ

#هیروهیتو یا امپراتور شووا (1989-1901) یکصد وبیست وچهارمین امپراتور #ژاپن بود که پس از مرگ پدرش به مقام امپراتوری نایل گردید، وی بین سال های ۱۹۲۶ تا ۱۹۸۹ امپراتور این کشور بود. تا قبل از پایان #جنگ_جهانی_دوم وی را پسر آسمان می‌خواندند. طبق قوانین ژاپن در آن موقع امپراتور را پسر آسمان می‌نامیدند و بجز افراد خاص کسی حق چشم دوختن به او را نداشت. هیروهیتو خود را شکست ناپذیر فرض می کرد!
در زمان حکومت وی ارتش ژاپن منچوری را اشغال کرد. او با آدولف #هیتلر و بنیتو #موسولینی پیمان اتحاد بست و با آغاز جنگ جهانی دوم دستور حمله به مستعمرات #انگلستان و #فرانسه در جنوب شرقی آسیا را صادر کرد. امپراطور ژاپن پیش از جنگ جهانی شبه جزیره ی کره را نیز تصرّف کرده بود! هیروهیتو همچنین در سال ۱۹۴۱ فرمان بمباران بندر #پرل_هاربر #آمریکا را داد و به این شکل جنگ با آمریکا را آغاز کرد .در روز 13 دسامبر سال 1937 میلادی سربازان ارتش ژاپن پس از 3 روز بمباران بی وقفه شهر نانجینگ یا نانکینگ در مرکز چین وارد این شهر می شوند. ورود سربازان ژاپنی به شهر نانجینگ برای اهالی فاجعه بار بود.
ژاپنی ها بلافاصله پس از تصرف شهر دست به قتل عام های گسترده و بی رحمانه می زنند. در نهایت بعد از کشته شدن حدود 10 میلیون چینی و با اعلام شکست #آلمان در بهار ۱۹۴۵ هیروهیتو برای حفظ تاج و تخت خود دستور عقب نشینی ارتش ژاپن از شرق و جنوب شرقی آسیا را صادر کرد. ایالات متحده آمریکا بارها از ژاپن خواست تسلیم شود ولی هیروهیتو و مقامات نظامی ژاپن نپذیرفتند. سرانجام آمریکا دو بمب اتم در شهرهای #هیروشیما و #ناگازاکی ژاپن پرتاب کرد. این اقدام آمریکا ضربهٔ سختی بر پیکرهٔ امپراطوری ژاپن وارد آورد، هیروهیتو با مشاهدهٔ این اوضاع به فکر تسلیم شدن افتاد. عده‌ای از نظامیان خواستند علیه وی کودتا کنند اما موفق نشدند و سرانجام هیروهیتو در ماه اوت ۱۹۴۵ شرایط ایالات متحدهٔ آمریکا را پذیرفت و ژاپن بی قید و شرط تسلیم شد. چند روز بعد هیروهیتو طی نطق رادیویی از مردم ژاپن خواست تا این شکست را بپذیرند و در راه ترمیم و پیشرفت کشورشان قدم بردارند همچنین اعلام کرد که از امروز دیگر پسر آسمان نیست و از هیچ قداستی نیز بر خوردار نمی‌باشد و از این پس همه می‌توانند به او نگاه کنند. این گونه بود که افسانه ی آسمانی بودن و شکست ناپذیری پیشوا، ژاپن را گرفتار شرمساری تاریخی و خسارتی عظیم کرد. دولتمردان ژاپنی بارها از عملکرد جنگ افروزانه و اشغالگرانه ی ژاپن در دوران جنگ دوّم جهانی عذرخواهی کردند.

@drsargolzaei

 http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/HeavenEmperor1.jpg
Forwarded from Cafe sz
اسمشون خونه‌‌ی خداست! پادشاه‌ها دستور ساختنشون رو میدن و با پول و بازوی رعیت ساخته میشن! جایی برای دخیل بستن رعیت تا دست به دامن خدا بشن برای مشکلاتی که پادشاه‌ها درست میکنن!
📝سهیل سرگلزایی
📸سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
#شعر
#هم_قصه

با تو کابوس را باور نمی کنم،
بی تو رؤیا را!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#آب_تشنه!

جام مقدس سر می رود
شوالیه ای کو که بنوشد؟
هیچکس از آوردگاه جان به در نبرد؟

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجربه مولانا شدن با دکتر سرگلزایی در قونیه.
تاریخ سفر،از 19 بهمن تا 23 بهمن

علاقمندان می توانند برای اطلاع از جزییات با روابط عمومی موسسه سروش مولانا تماس بگیرند.
@soroushmolana

@souroshmolana
#یادداشت_هفته
#صداقت_دروغ_سیاست

گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که #امانوئل_کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم:

گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis)  هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم.
بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".
کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.

اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است.

در کتاب #1984 ، #جورج_اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه ای وجود دارد به نام "وزارت حقیقت" که بر خلاف نامش، وظیفه اش پنهان کردن حقیقت و انتشار دروغ است، دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقیقت و پرده برداری از دروغ تبدیل به یک "عمل سیاسی" می شود و شما  با "نه گفتن" به دروغ های بزرگ و "کلان روایت ها" یک "اپوزیسیون" محسوب می شوید!

#هاناآرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد:

"هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده ی حقیقت حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب می شود!"
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید!

پی نوشت:

۱ - درباره موضوع "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" در فصل اول کتاب "راهی به رهایی" استاد مصطفی ملکیان بحث مفصلی با دیدگاه "فلسفه اخلاق" آمده است. این کتاب را انتشارات نگاه معاصر منتشر کرده است. 

۲ - کتاب 1984 جورج اورول با ترجمه صالح حسینی توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. بنده نیز یادداشتی تحت عنوان:
#جورج_اورول_فروید_و_توتالیتاریسم نوشته ام که مبتنی بر ماجرای این کتاب است.

۳ - درباره هانا آرنت مقاله ای با عنوان #هاناآرنت_کارل_یاسپرز_ومسئوليت_سیاسی نوشته ام. برای مطالعه درباره آرای آرنت می توانید کتاب "هانا آرنت - نوشته دیوید واتسن" را با ترجمه فاطمه ولیانی از انتشارات هرمس بخوانید.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

T.me/drsargolzaei
 
گروه درمانی کاربردی
تحلیلگر دکترسرگلزایی
دوشنبه ها ساعت 19تا21
شروع از 24 دی 1397
88063547 - 09033204498(تلگرام)
گروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGKW0Pb2n4ajxw
Forwarded from آفتاب مهر
۳ جلسه ۴ ساعتی
دوشنبه ها ۲۹ بهمن ۶ و ۱۳ اسفند ساعت ۹ صبح تا ۱۳
شهریه : ۴۳۰۰۰۰ تومان ثبت نام تا ۴ بهمن مشمول تخفیف
☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و درود فراوان خدمت استاد بزرگوار و عزیزم

جناب دکتر همانطور که میدانیم حقیقت از قواعد دموکراسی و مردم سالاری طبیعیت نمیکند، مثلا اگر تمام مردم رای دادند که خورشید به دور زمین میچرخد ، این موضوع حقیقت نیست....یا مثلا اگر در یک جامعه دموکرات همه مردم به حکم اعدام در برخی موارد رای مثبت دادند ، ثابت نمیکند که حکم اعدام کار درستی است ...حال ظاهرا مسأله اساسی این است که برای اداره یک جامعه در کنار دموکراسی یک چیز دیگری نیاز هست که اصلا اجازه ندهد برخی موضوعات وارد حیطه رای گیری یا انتخابات شوند ، مثلا حق نداریم انتخابات بگذاریم که زنها با مردها برابرند یا خیر؟ یا زنها حق آزادی حجاب دارند یا خیر؟

با توجه به توضیحات بالا سوالمو در دو قسمت میپرسم :
۱- اون مفهومی که باید در کنار دموکراسی برای اداره جامعه گذاشته باشه تا بوسیله دموکراسی عدالت یا حقیقت و سایر اصول اخلاقی یا علمی یا انسانی زیر پا گذاشته نشوند چه چیز هست؟
۲-‌ چطور این مفهوم رو در کنار دموکراسی تبیین و تعریف و تدوین کنیم تا بهانه ای به دست حاکمان جامعه برای بردن جامعه به سمت دیکتاتوری ندهیم؟ چون اگر قاعده مشخصی نداشته باشه، هر دیکتاتوری میتونه از این مفهوم در کنار دموکراسی در جهت نوع حکومت دلبخواهی خودش استفاده کنه؟

این سوال بیشتر برای جوامع عقب مانده جهان سوم اهمیت دارد که با توجه به پایین بودن آگاهی و شعور عمومی مردم، بتونیم بهترین نوع حکومت رو برای اداره این جوامع انتخاب کنیم.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

اوّل این که این پرسش ها را باید از اساتید فلسفهٔ سیاسی بپرسیم، بنده در این زمینه کم سواد و عامی محسوب می شوم. 

دوّم این که «گمان می کنم» به این دلیل که هنوز پاسخ مورد اجماعی برای این دو پرسش پیدا نشده است افرادی همچون کارل پوپر (در کتاب جامعهٔ باز و دشمنان آن) و فرانسیس فوکویاما (در کتاب پایان تاریخ) لیبرال دموکراسی را بهترین شیوهٔ حکومت می دانند. 

با این حال جرالد کوهن (در کتاب چرا سوسیالیسم نه؟) و توماس پیکتی (در کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم) تلاش کرده اند پاسخ هایی را برای پرسش شما پیشنهاد کنند.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

درود و عرض ادب خدمت جناب آقای دکتر سرگلزایی

احتراما پیرو انتشار  فایل صوتی   آرکتایپ  Hades  نسبت به الگوی MBTI آن و همچنین تعدیل کننده های آن نپرداختید. 

پیشاپیش قدردانی میکنم از لطف و زحمتی که متحمل می شوید. 

با سپاس و احترام


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

الگوی MBTI هادس درون گرای شهودی حُکمی فکری (INTJ) است و تعدیل کننده های آن پرسفون، هرمس، دیمیتر و دیونیزوس هستند.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر
پنجشنبه و جمعه ۲۷ و ۲۸ دیماه ۹۷
ساعت ۹ صبح تا ۱۳
هزینه: ۲۸۰۰۰۰ تومان
نام نویسی: ۸۸۱۰۹۳۴۹-۰۲۱☎️
@aftabemehr
#پرسش_و_پاسخ
#زندگی_تراژدی_است_اما_به_آن_آری_میگوییم

پرسش:

سلام و احترام فراوان حضور استاد دکتر سرگلزایی عزیز

از اینکه به ما درست اندیشیدن را می آموزید بسیار سپاسگزارم. بارها در سخنرانی هایتان شنیده ام که میگویید زندگی یک تراژدی است اما ما به آن آری میگوییم و تاب می آوریم. اما هرگز نفرمودید چرا باید آری بگوییم و تاب بیاوریم؟ اخیرا نوشته ای از یک فیلسوف آفریقای جنوبی خواندم که معتقد بود انسانها باید از تولید مثل جلوگیری کنند تا نسل بشر منقرض شود چون زندگی به درد و رنجش نمی ارزد. بنظر چندان هم بیراه نمیگوید! واقعا با چه استدلالی میتوان صحبتهای او را رد کرد؟

ارادتمند


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

به شکل سنّتی فیلسوفان «تقریر حقیقت را افضل بر تقلیل مرارت» می دانند و به عنوان یک قرارداد تلویحی شغلی مبتنی بر تقاضای مراجع، روان درمانگران «تقلیل مرارت را افضل بر تقریر حقیقت» می دانند. به این دلیل هرگاه در حوزهٔ روان درمانی درس می دهم ثقل بحث به سمت «آری گویی به تراژدی زندگی» می افتد در حالی که جبرگرایی فلسفی بنده باعث می شود خودم را از جایگاه حرفه ای درمانگری دور کنم. در این زمینه می توانید مجموعه داستان «قصه ها و غصه های اتاق درمان» بنده را از بخش شطحیات سایتdrsargolzaei.com پیاده و مطالعه فرمایید. فصل اوّل کتاب «راهی به رهایی» استاد مصطفی ملکیان (نشر نگاه معاصر) را نیز در زمینهٔ افضلیت تقریر حقیقت بر تقلیل مرارت پیشنهاد می کنم.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

آقای دکتر سلام و درود

باز هم‌ مساله ای ذهن من را مشغول کرده است و کلید حل این مساله را در دستان شما می بینم.


استاد نظر شما راجع به سهمیه های ایثارگران برای ورود به دانشگاه چیست؟ آیا استفاده از آنها صحیح است یا خیر؟

کسی که با این سهمیه ها وارد دانشگاه شده و اکنون به دلیل عذاب وجدان و دغدغه های اخلاقی پشیمان است، تکلیف وی چیست؟؟


پاسخ #دکترسرگلزایی:


با سلام و احترام

در تفکر سکولار مبنای اخلاقی بودن یک امر «قرارداد اجتماعی» است، بنابراین در جامعهٔ سکولار قراردادهای اجتماعی در جایگاه «ده فرمان یهوه» می نشینند.

شرط مشروعیت قراردادهای اجتماعی این است که در شرایط دموکراتیکی وضع شده باشند، به این معنا که نمایندگان «واقعی» مردم در قوهٔ مقنّنهٔ مستقل ، در فضای شفافیت سیاسی-اقتصادی و آزادی رسانه های نقّاد به وضع قوانین بپردازند.

از آنجا که این شرایط در فرایند قانون گذاری جامعهٔ ما وجود ندارند اصولاً ما در جامعه ای زندگی می کنیم که قراردادهای اجتماعی مان فاقد مشروعیت هستند، لذا از منظر سکولار، تعیین صحیح و غلط اخلاقی در ساحت کلان اجتماعی ممکن نیست.

بنده در مقالهٔ «مشروعیت و فلسفهٔ سیاسی» در این زمینه توضیح مفصّل تری داده ام.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
#مقاله
#مشروعیت_و_فلسفه_سیاسی

مشروعيّت ( Legitimacy) قوانين از دو راه به دست مي آيند : مشروعيّت الهي و مشروعيّت مدني .
مشروعيّت الهي قوانين زماني تأمين مي گردد كه منبع قوانين را « خداوندي شارع » بدانيم . به فرض پذيرش اين كه خداوندي خلقت جهان و انسان را انجام داده ، اين خداوند به دليل آگاهي از مختصّات خلقت خود شايسته ترين فرد براي تقنين ( قانون گذاري ) است زيرا او كيفيت ساخت محصولات خود را بهتر از هر كس مي داند و در نتيجه بهترين شيوة بهره برداري را نيز او تعيين مي نمايد .
امّا در اينجا چند چالش معرفتي وجود دارد :
اولاً براي پذيرش پيش فرض فوق بايد ثابت شود جهان ازلي نبوده و در زمان خاصّي « تصميم به ساخت آن گرفته شده است »
ثانياً بايد ثابت شود كه سازندة جهان يك « فرايند » نبوده بلكه يك « شخص » است .
ثالثاً بايد ثابت شود كه « خلقت » بر مبناي نحوة عمل انسان ، عروج و افول يا رشد و فسادي دارد و انتخاب هاي ما ، در سطح كلان ، براي « خلقت » علي السويّه نيستند .
رابعاً بايد ثابت شود كه براي « خالق خلقت » ، سرنوشت خلقت مهم است و او در انديشة رشد دادن خلقت است .
خامساً بايد اثبات شود كه « خالق خلقت » خود ، با ارادة خود ، جهان را به سمتي كه رشد آن در آن است نمي راند و رشد و فساد را به آدميان واگذار مي كند .
سادساً بايد اثبات شود كه « خالق خلقت » كشف « رشد و فساد » و عوامل مؤثر بر آن را به خود آدميان واگذار نكرده و خود اقدام به قانون گذاري مي كند .
سابعاً بايد اثبات شود كه قوانين موجود كه ادّعا مي شود از جانب آن قانون گذار وضع شده اند بدون هيچ خدشه و انحراف و سوء تفاهم به بشر انتقال پيدا كرده اند.
طبعاً اگر هفت فرض فوق اثبات گردد ، آنوقت مي توان به دنبال « مشروعيّت الهي» قوانين بود.
امّا مسأله اساسي اين است كه فرضيات فوق در صورتي قابل اثبات هستند كه « قابل آزمون » باشند در حالي كه هيچيك از فرضيات فوق قابل آزمون شدن نمي باشد ( يا به اصطلاح فاقد Verification يا اثبات پذيري اند )
لازمة آزمون پذيري اين فرضيات اين است كه بشر بر « خلقت » « محيط » باشد و «ناظر» و « آزمايندة هستي » باشد در حالي كه بشر در جهان ( چه از نظر زماني و چه از نظر مكاني )« مُحاط » است و اساساً نه در حال حاضر و نه در هيچ شرايط ديگري بشر نمي تواند ادّعاي آزمون نمودن چنين فرضيات فربهي را داشته باشد . پس موضوع « مشروعيت الهي » از نظر « معرفتي » غير ممكن (impossible ) است .
چاره اي نمي ماند كه مشروعيت مدني را بپذيريم .
« مشروعيت مدني » بر مبناي « خرد جمعي » (Common sense ) تعريف مي شود .
پس اولاً در هر زمان ، در هر نسل و در هر مكان ، با متفاوت شدن « خرد جمعي » قابل تغيير است و قانون ازلي و ابدي ( فراتاريخي ) قابل حصول نمي باشد . ثانياً لازمه ي استخراج « خرد جمعي » اين است كه مردم « آزاد باشند بدانند » و آزاد باشند رأي بدهند .
بنابراين مقدمة حصول « خرد جمعي » ، « آزادي بيان » و « حق رأي » براي عامّه ي مردم است .
لازم به ذكر است كه رأي آزادانه و آگاهانه مردم ، نمي تواند ضامن « درستي » نظر آنها باشد ، بلكه تنها ضامن « مشروعيّت مدني » قانون است . براي مثال در دوره اي از تاريخ بشر ، رأي آزادانه و آگاهانه اكثريت مردم اين بوده كه « خوشيد به دور زمين مي گردد » ولي اين رأي ضامن درستي آن گزاره نبود . منظور از مشروعيّت مدني اين است كه آنچه حقّ مردم است را از آنان نگيريم و هيچ فرد ، طبقه يا نهاد اجتماعي نتواند مانع دستيابي عمومي مردم به حق تصميم گيري شان در مورد سرنوشت شان گردد .

برگرفته از فصل هفتم از کتاب اخلاق و آزادی : اخلاق به مثابه قرارداد مدنی

#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب : #هنر_دست_یابی ( چگونه از خیال بافی دست بکشید ، شروع کنید و فرمان زندگی را خودتان به دست بگیرید )
نویسنده : #برنارد_راث
مترجم : سید ساجد متولیان
ناشر : آریانا قلم


ماجرا به سال 1960 باز می گردد ، زمانی که "برنارد راث " جوان ، تعداد زیادی از مهندسان خلاق و خبره را در" سیلیکون ولی "، ملاقات کرد .
اگرچه مهندس های با تجربه آن روز جلسه ، در شرکت های مشهوری مانند هیولت پکارد (hp ) کار می کردند ، اما رویای تاسیس شرکتی اختصاصی برای خودشان را نیز در سر داشتند . در آن جلسه راث متوجه شد ، مهندس ها سال ها است از ایده مستقل شدن و کار آفرینی صحبت می کنند اما همچنان به عنوان نیرو برای کارفرمایان کار می کنند . او به این نتیجه رسید ، تنها صحبت کردن درباره یک ایده نمی تواند مفید باشد و تصمیم گرفت ، پروژه از " تخیل تا عمل " را برای آن هایی که می خواهند تغییر کنند ، راه اندازی کند ، راث به این ایده ، جامه عمل پوشاند و یکی از دستاوردهایش نیز تالیف کتاب " هنر دستیابی " بود .
برنارد راث دانش آموخته رشته مهندسی مکانیک ، بیشتر از 40 سال است که در دانشگاه استنفورد تدریس می کند . او می گوید : "مردم فقط درباره رویاهای شان حرف می زنند ، حرف زدن تنها نمی تواند کافی باشد ، ما باید ضعف های شخصیتی مان را بدانیم ، کاشف الگوهای مخرب تکراری باشیم ، در روابط مان تغییر ایجاد کنیم .فرقی ندارد می خواهیم کتاب آشپزی منتشر کنیم ، ربات بسازیم یا در مسابقه دو برنده شویم ، برای محقق شدن ایده ها باید دست از خیالبافی کشید و برنامه ریزی کرد . "
یکی از فعالیت های برنارد راث که در آن به اندازه 4 دهه سابقه و تجربه دارد ، تشکیل گروه های دانشجویی بر اساس تفکر خلاق و نقاد است .و این کتاب چکیده ای از مهم ترین تجربیات او در ارتباط با دانشجویانی است که با فرهنگ ها و نژادهای مختلف ، در این گروه ها حضور داشتند .

نویسنده کتاب " هنر دستیابی " رویکرد عمل گرایانه خود را با زبانی ساده و خودمانی و با استناد بر مثال های واقعی و ملموس در اختیار خواننده ها قرار می دهد . با مطالعه بخش های مختلف کتاب ، خواننده می تواند به راحتی فضای صمیمی حضور در کلاس درس خلاق و گروه های دوستانه را تجربه کند و به راحتی روش های حل مسئله و افزایش خود کارآمدی فردی را بیاموزد .
خواندن نظرات خواننده های کتاب خالی از لطف نیست :
تامی 38 ساله می نویسد : " کتاب بی نظیری را هفته گذشته مطالعه کردم . بخش " دلیل ها چرند هستند " برای من عالی بود . این بخش از کتاب به دلیل تراشی هایی که هر روز با آن ها یک قدم به عقب حرکت می کنیم می پردازد . وقتی که هر روز با تاخیر در محل کار حاضر می شویم و ترافیک را بهانه می کنیم ، یا برای نرسیدن به اهدافمان ، ده ها دلیل ریز و درشت را بهانه می کنیم . پروفسور راث در این فصل ، دلیل تراشی ها را توهم های دل خوش کننده ای می داند که ما را از مسیر اصلی دور می کنند و در تمام مراحل تفکر باید این دلایل را شناخت و غربال کرد .
" هنر دست یابی " پرفسور برنارد راث به خواننده کمک می کند تا روی پای خودش بایستد ، ضعف ها و مشکلات خود را بشناسد ، سبک یادگیری اش را تشخیص دهد و از آن برای پیشبرد اهداف استفاده کند.

#مریم_بهریان
دانشجوی دکتری روان شناسی

https://drsargolzaei.com/images/mbooks/front2-achivment-habit.jpg