دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.89K photos
112 videos
175 files
3.38K links
Download Telegram
#مقاله
#تحلیل_جامعه_شناختی_برادران_کارامازوف

#فاشیسم یک نظام حکومتی است که هم ضد لیبرالیسم است، هم ضد سوسیالیسم! ضد لیبرالیسم است برای این که مدافع دولت خودکامه ای است که در تمام حوزه های زندگی اجتماعی دخالت میکند و ضد سوسیالیسم است چرا که فاشیسم مدافع نوعی افراطی از ملی گرایی ست که بیشتر شبیه نژاد پرستی است در حالی که انترناسیونالیسم از اصول محوری مارکسیسم- سوسیالیسم است. ویژگی دیگر فاشیسم این است که دولت را در جایگاه مذهب می نشاند. فاشیسم برای حکومت مقامی قدسی قائل می شود به گونه ای که گویی حکومت تجلی الوهیت در زمین است! معروف ترین نظام های فاشیستی قرن بیستم حکومت موسولینی در ایتالیا، نازیسم #هیتلر در آلمان و حکومت نظامی فرانکو در اسپانیا بودند.
در این مقاله میخواهم راجع به همین جنبه از #برادران_کارامازوف صحبت کنم.
در کتاب "برادران کارامازوف" داستایوسکی، با پنج چهره از کارامازوف ها روبرو هستیم:

1- "کارامازوف پدر" نماد اشرافیت مضمحل و فاسد است، دلقکی که در شهوات غوطه ور است اما از آن جا که صاحب ثروت است بر دیگران آقایی می کند.

2- "ایوان کارا مازوف" نماد "تکنوکرات های منفعت طلب" است. او در پی فرصتی است تا بدون این که "هزینه بپردازد" ثروت کارامازوف پدر را برباید .

3- "دیمیتری کارامازوف" نماد "ملت احساس مدار" است .او در پی احساسات خود روان است و هیجانات و شوریدگی ها قلاده بر گردن او افکنده اند. او کاری به کار جنگ های معرفتی یا نبرد های قدرت ندارد. اما اگر "پدر" در مقابل کام گرفتن احساسات او قرار بگیرد سر او را می شکند و خیال قتل او را نیز در سر می پروراند.

4- "آلکسی کارامازوف" نماد "تکلیف مداران" است. کسانی که از خود عبور کرده اند و دغدغه ی رنج و شادی دیگران را دارند. آلکسی آن گاه که لازم می بینند لباس کشیش به تن می کند و آن گاه که شرایط تغییر می کند این لباس را در می آورد، دیر را ترک می کند و به میان مردم می رود. صحنه ای که آلکسی به تاوان گناه دیمیتری "گاز گرفته می شود" نشانی است از این که تکلیف مداران قرار است قربانی همان ملتی باشند که برای رنج و شادی او می کوشند!

5- "اسمردیاکوف" (بدبو!) پنجمین چهره ی شاخص خانواده ی کارامازوف، فرزند نامشروع و نوکر صفت کارامازوف پدر است. گرچه او تنها کسی است که بی چون و چرا تابع کارامازوف پدر است، اما در نهایت او تنها کسی است که دست به خون پدر می آلاید ! اسمردیاکوف نماد طبقه ی "لمپن پرولتاریا" است گروهی از اراذل و اوباش که اشرافیت مضمحل و فاسد به او هویت می دهد و در انتها قدرت را از اشرافیت فاسد تحویل می گیرد.

در ایجاد یک فرآیند فاشیستی چند گروه دخالت دارند:  

1- اشرافیت مضمحل و فاسد که به جز پول هیچ ابزاری برایش باقی نماند و در نتیجه نیاز به نوکری بی چون و چرا دارد.

2- تکنوکرات های منفعت طلب که مشروعیت اشرافیت مضمحل را زیر سؤال می برد اما حاضر به پرداخت هزینه نیست.

3- ملت احساساتی که به دنبال شوریدگی ها و جنون ها و کام خواهی های خود است و پشت سر پرچم هر کسی که به او قول کمک بدهد می دود .

4- اسمردیاکوف بدبو یا همان اراذل و اوباش که جایی را که تکنوکرات های منفعت طلب خالی گذاشته اند را پر می کند !

چرا از برادران کارامازوف به فاشیسم رسیدم؟
 
زیرا "ایوان کارامازوف" است که پیشنهاد دهندهٔ  تز "دولت به عنوان یک مذهب" است. او تئوریسین فاشیسم است بدون این که بداند که فاشیسم با "لمپن پرولتاریا" می آید و او را به "جنون" می کشاند .
در انتهای رمان "برادران کارامازوف"، سرنوشت یک جامعهٔ به فاشیسم فرو غلطیده را می بینیم: پدر (اشرافیت فاسد) کشته شده است، اسمردیاکوف (لمپن ها) پس از قتل پدر خودکشی کرده است، ایوان (روشنفکرهای رذل منفعت خواه) به جنون افتاده و دیمیتری (ملت) محکوم به حبس ابد با اعمال شاقه شده است! تنها "آلکسی" است که "آزاده" زندگی کرده و "آزاد" مانده است و هنوز در اندیشه ی آزادی "دیمیتری" است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#مقاله
#تحلیل_جامعه_شناختی_برادران_کارامازوف
پی نوشت:

«لمپن» یا «لومپن»: مخفف «لومپن پرولتاریا» است به معنای «پرولتاریای ژنده». این اصطلاح را اولین بار «کارل مارکس» و «فردریش انگلس» در دومین کتاب مشترک خود (ایدئولوژی آلمانی: 1845) به کار بردند. آنان در  این اثر و آثار بعدی خود «لومپن پرولتاریا» را «خرده طبقه ای» در جامعه دانستند که برخلاف «بورژوازی» و «پرولتاریا» در تولید نقشی ندارد و در حاشیه ی اجتماع از راه های مشکوک مانند «کلاهبرداری»، «واسطه گری»، «قاچاق» و «گدایی» امرار معاش می کند. مارکس این گروه اجتماعی  را وابسته و ریزه خوار بورژوازی و اشرافیت می بیند و به همین خاطر آنان را ضدانقلابی ارزیابی می کند.
برای اطلاع بیشتر از تحلیل مارکسیستی طبقات اجتماعی پیشنهاد می کنم دو مقاله ی #ناخودآگاه_جمعی_خرده_بورژواها و #آیا_فمینیسم_بدون_سوسیالیسم_ممکن_است؟ را نیز در سایت و کانال تلگرام بنده مطالعه کنید.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#معرفی_کتاب

#برادران_کارامازوف
نویسنده: فئودور داستایوسکی
مترجم صالح حسینی
انتشارات ناهید-1392


زیگموند فروید پایه گذار روانکاوی "برادران کارامازوف" داستایوسکی را بهترین رمان همه ی دوران ها می داند. برای من نیز رمان های برادران کارامازوف، ابله و قمارباز فیودور میخائیلویچ داستایوسکی از بهترین رمان های زندگی ام بودند. جدا از جنبه های ادبی، فلسفی و روانشناختی رمان های داستایوسکی در آثار داستایوسکی شاهد نظریه پردازی های جامعه شناختی هم هستیم. برای مثال داریوش مهرجویی با نگاه به همین رمان برادران کارامازوف کتابی نوشته با عنوان "روشنفکران رذل و مفتش بزرگ" که توسط نشر هرمس منتشر شده است و تحلیل جالبی است درباره ی فاشیسم و توتالیتاریسم.
به عقیده ی من کتاب برادران کارامازوف کتابی است که از آن می توانیم ساختار "فاشیسم" را دریابیم.

*ارجاع به مقاله #تحلیل_جامعه_شناختی_برادران_کارامازوف

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei

http://drsargolzaei.com/images/PublicCategory/TheBrothersKaramazov.jpg