#یادداشت_هفته
#سبک_زندگی
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
مصاحبه با روزنامهٔ همشهری- زندگی
بخش سوّم : #تعارض_سبک_آنیمایی_و_آنیموسی
ممکن است که هر دوی این رویکرد در وجود کسی باشد؟ اگر چنین شود، فرد دچار تعارض نمیشود؟
مشکل کار زمانی پیش میآید که ما یک سبک زندگی داریم ولی از زندگی توقعی داریم که آن توقع در سر دیگر این سبک زندگی برآورده میشود. ما اگر انتظار داریم که جامعهای داشته باشیم که در آن تکنولوژیهای جدید حضور داشته باشند، میخواهیم دولت الکترونیک، شهر هوشمند، فناوری فضایی، انرژی هستهای، نانوتکنولوژی و تکنولوژی سلولهای بنیادی داشته باشیم؛ این ها همه محصول سبک زندگی آنیموسی هست. سبک زندگیای که خیلی با دل، با عاطفه، با الهام، با کشف و شهود و... کار نمیکند بلکه با ابعاد، با اندازهگیریها، با عینیات، با فیزیک و با ریاضی سروکار دارد.
اما اگر ما این را بخواهیم ولی در عین حال سبک زندگی آنیمایی داشته باشیم ، تصمیمات عاطفی بگیریم، آرمان های شاعرانه داشته باشیم، وقت شناسی برایمان اصلا اهمیتی نداشته باشد، قانون را به راحتی دور بزنیم و به داده های آماری کم توجه باشیم آنوقت از اینجا مانده و از آنجا رانده می شویم. یعنی نه به دستاوردهای آنیمایی میرسیم که شعر، هنر، کشف و شهود، الهام و اشراق و تجارب فراحسی است و نه به دستاوردهای آنیموسی میرسیم که تولید جت، واکسن، ماهواره و فناوری فضایی است. ما یک شکل تق و لق، مثله شده و معلولی از هر دوی این ها را با خودمان داریم و در نتیجه دچار سردرگمی و نارضایتی عمومی هستیم.
به عنوان مثال مدیریت کلان بدون توجه به عینیات نمیتواند پیش رود. به خاطر دارم که در دورهی اول رئیسجمهوری آقای احمدینژاد، وزیر کشاورزی پیشنهادی (آقای مهندس اسکندری) که به مجلس رفت تا رای اعتماد بگیرد، دو برابر وقتی را که برای سخنرانی او تعیین کرده بودند سخن گفت. من که به صورت زنده مراسم رای اعتماد را نگاه میکردم، توقعی که از مجلس یعنی نمایندگان ملت داشتم این بود که به کسی که ۱۰۰ درصد تخلف از وقت دارد رای اعتماد ندهند. برای اینکه کسی که مدتها اطلاع داشته که باید ۲۰ دقیقه صحبت کند و نتوانسته خودش را جمع کند این فرد مدیریت فردی و انضباط ندارد، برای وقت ارزش قائل نیست و آن وقت این آدم یک پروژهی ۲ ساله را هم ۴ ساله تمام خواهد کرد که دیگر آن وقت توجیه اقتصادی، محیط زیستی و... نخواهد داشت. ولی همانطور که از یک مجلس این چنینی انتظار میرفت ایشان رای اعتماد گرفت. در حرکت بعدیای که ایشان انجام داد شماره تلفن موبایلی را در تلویزیون اعلام کردند که هر کس میخواهد شخصا با ایشان صحبت کند و اضافه کردند که ایشان مثلاً شبی ۴ ساعت جواب تلفن ها را میدهد. من یک محاسبهی سرانگشتی کردم کسانی که با وزیر کشاورزی کار دارند شامل همهی کشاورزها، دامپرورها، شیلاتیها، شکاربان ها، جنگلبانیها و ... چه پرسنل ایشان و چه خدمتگیرندگان از ایشان چند میلیون نفر هستند و اگر هر کدام از آن ها تصمیم بگیرد که ۱۰ دقیقه با ایشان صحبت بکند ایشان چند برابر طول دورهی وزارتش باید ۲۴ ساعت با تلفن صحبت کند تا بتواند جواب این ها را بدهد، که بعد از چند ماه اعلام شد که ایشان فعلا فرصت جوابگویی ندارند و آن داستان لغو شد. نکته جالب اینجاست که ما در همان زمان بزرگ ترین واردکنندهی گندم جهان شدیم، درحالیکه ۴ سال پیش از آن ما جشن خودکفایی گندم برگزار کرده بودیم.
@drsargolzaei
#سبک_زندگی
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
مصاحبه با روزنامهٔ همشهری- زندگی
بخش سوّم : #تعارض_سبک_آنیمایی_و_آنیموسی
ممکن است که هر دوی این رویکرد در وجود کسی باشد؟ اگر چنین شود، فرد دچار تعارض نمیشود؟
مشکل کار زمانی پیش میآید که ما یک سبک زندگی داریم ولی از زندگی توقعی داریم که آن توقع در سر دیگر این سبک زندگی برآورده میشود. ما اگر انتظار داریم که جامعهای داشته باشیم که در آن تکنولوژیهای جدید حضور داشته باشند، میخواهیم دولت الکترونیک، شهر هوشمند، فناوری فضایی، انرژی هستهای، نانوتکنولوژی و تکنولوژی سلولهای بنیادی داشته باشیم؛ این ها همه محصول سبک زندگی آنیموسی هست. سبک زندگیای که خیلی با دل، با عاطفه، با الهام، با کشف و شهود و... کار نمیکند بلکه با ابعاد، با اندازهگیریها، با عینیات، با فیزیک و با ریاضی سروکار دارد.
اما اگر ما این را بخواهیم ولی در عین حال سبک زندگی آنیمایی داشته باشیم ، تصمیمات عاطفی بگیریم، آرمان های شاعرانه داشته باشیم، وقت شناسی برایمان اصلا اهمیتی نداشته باشد، قانون را به راحتی دور بزنیم و به داده های آماری کم توجه باشیم آنوقت از اینجا مانده و از آنجا رانده می شویم. یعنی نه به دستاوردهای آنیمایی میرسیم که شعر، هنر، کشف و شهود، الهام و اشراق و تجارب فراحسی است و نه به دستاوردهای آنیموسی میرسیم که تولید جت، واکسن، ماهواره و فناوری فضایی است. ما یک شکل تق و لق، مثله شده و معلولی از هر دوی این ها را با خودمان داریم و در نتیجه دچار سردرگمی و نارضایتی عمومی هستیم.
به عنوان مثال مدیریت کلان بدون توجه به عینیات نمیتواند پیش رود. به خاطر دارم که در دورهی اول رئیسجمهوری آقای احمدینژاد، وزیر کشاورزی پیشنهادی (آقای مهندس اسکندری) که به مجلس رفت تا رای اعتماد بگیرد، دو برابر وقتی را که برای سخنرانی او تعیین کرده بودند سخن گفت. من که به صورت زنده مراسم رای اعتماد را نگاه میکردم، توقعی که از مجلس یعنی نمایندگان ملت داشتم این بود که به کسی که ۱۰۰ درصد تخلف از وقت دارد رای اعتماد ندهند. برای اینکه کسی که مدتها اطلاع داشته که باید ۲۰ دقیقه صحبت کند و نتوانسته خودش را جمع کند این فرد مدیریت فردی و انضباط ندارد، برای وقت ارزش قائل نیست و آن وقت این آدم یک پروژهی ۲ ساله را هم ۴ ساله تمام خواهد کرد که دیگر آن وقت توجیه اقتصادی، محیط زیستی و... نخواهد داشت. ولی همانطور که از یک مجلس این چنینی انتظار میرفت ایشان رای اعتماد گرفت. در حرکت بعدیای که ایشان انجام داد شماره تلفن موبایلی را در تلویزیون اعلام کردند که هر کس میخواهد شخصا با ایشان صحبت کند و اضافه کردند که ایشان مثلاً شبی ۴ ساعت جواب تلفن ها را میدهد. من یک محاسبهی سرانگشتی کردم کسانی که با وزیر کشاورزی کار دارند شامل همهی کشاورزها، دامپرورها، شیلاتیها، شکاربان ها، جنگلبانیها و ... چه پرسنل ایشان و چه خدمتگیرندگان از ایشان چند میلیون نفر هستند و اگر هر کدام از آن ها تصمیم بگیرد که ۱۰ دقیقه با ایشان صحبت بکند ایشان چند برابر طول دورهی وزارتش باید ۲۴ ساعت با تلفن صحبت کند تا بتواند جواب این ها را بدهد، که بعد از چند ماه اعلام شد که ایشان فعلا فرصت جوابگویی ندارند و آن داستان لغو شد. نکته جالب اینجاست که ما در همان زمان بزرگ ترین واردکنندهی گندم جهان شدیم، درحالیکه ۴ سال پیش از آن ما جشن خودکفایی گندم برگزار کرده بودیم.
@drsargolzaei