دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.88K photos
112 videos
174 files
3.37K links
Download Telegram
#یادداشت_هفته
#مادر_صلح_آرامش


خانم کارو دو بوآ (Caro Du Bois) در سال ۱۹۰۳ از پدر و مادری سوئیسی در آمریکا متولد شد. او در ۱۹۲۸ در رشته تاریخ از دانشگاه کلمبیا کارشناسی ارشد گرفت و در سال ۱۹۳۲ در رشته انسان شناسی (Anthropology) از دانشگاه کالیفرنیا دکترا گرفت.
"کارو دو بوآ" از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ به جزیره آلور (Alor) در شرق اندونزی سفر کرد و همراه با دستیارانش به بررسی شخصیت مردم قبایل آلور پرداخت.
"کارو دو بوآ" متوجه شد که مردم بعضی قبایل شکاک، ستیزه جو، حسود و مستعد تندخویی و طغیان احساسی هستند. آن ها نسبت به جهان پیرامون و اهداف اجتماعی بی علاقه و لاابالی هستند، به زبان دیگر خودمحورند و "اجتماعی شدن" (Socialization) در آن ها اتفاق نیافتاده است. گروه پژوهشی "کارو دو بوآ" به این نتیجه رسیدند که ریشه این تیپ شخصیتی در این قبایل به "سازمان کار" قبایل مذکور بر می گردد. در این قبایل زنان عهده دار کشاورزی هستند و هر روز در مزارع کار می کنند در حالی که مردان عهده دار امور تجاری مثل تجارت خوک، ناقوس و دهل هستند. بنابراین "سازمان کار" اقتضاء می کند که زنان دو هفته پس از تولد نوزاد به کار بیرون از خانه برگردند و نوزاد را نزد پدر، پدربزرگ یا خواهر و برادر بزرگتر بگذارند.
"کارو دو بوآ" اعتقاد داشت محرومیت طولانی از حضور و نوازش مادر و شیر مادر باعث می شود نوزاد دچار "اضطراب بنیادین" (Basic Mistrust) شود و این اضطراب ریشه خصومت، بدبینی و خودمحوری می شود. 

                  *                  *                *
 
رونالد روهنر (Ronald Rohner) انسان شناس آمریکایی دیگری است که تحصیلات خود را از رشته روان شناسی شروع کرد و سپس دکترای خود را در روان شناسی با گرایش انسان شناسی در سال ۱۹۶۴ از دانشگاه استانفورد اخذ کرد.
"رونالد روهنر" در سال ۱۹۷۵ در پژوهش گسترده ای یکصد و یک جامعه را از حیث شدت خصومت و دشمنی مورد مطالعه قرار داد و بر اساس این مطالعه تئوری خود را در مورد علت خصومت و ستیزه جویی بیان کرد. تئوری روهنر را می توانیم "نظریه پذیرش-طرد والدین"
(Parental Acceptance-Rejection theory)
ترجمه کنیم. روهنر اعتقاد دارد که اشتغال بیش از حد والدین و کم بودن ساعات فراغت باعث می شود آن ها خسته باشند و حوصله پرستاری و بازی کردن با بچه شان را نداشته باشند. از نظر روهنر، جوامع دچار بی ثباتی اقتصادی بیشتر این الگو را دارند. بچه ها در چنین جوامعی "فراموش شده" (Neglected) می شوند. مشکل قضیه این است که چنین کودکانی، این سبک والدینی (Parenting Style) را می آموزند و بعد ها حتی اگر در شرایط رفاه و اطمینان اقتصادی هم قرار گیرند ساعات فراغت خود را صرف بازی و گفتگو با فرزندانشان نمی کنند و این چنین است که چرخه طرد و خشونت بازتولید می شود.
 

منبع: کتاب انسان شناسی عمومی - نوشته دکتر اصغر عسکری خانقاه و دکتر محمد شریف کمالی - از انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها.
 

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#پرسش_و_پاسخ


*پرسش:

سلام و عرض ادب،
یک پرسش کوتاه ولی کلیدی دارم که خواهشمند هستم در صورت امکان در کانال تلگرام به آن جواب بدهید؛
چگونه میتوان تمرکز فردی را بر روی کارها افزایش داد، چون امروزه افراد به دلیل عدم تمرکز کارآیی پایینی در محیط کار دارند.

با تشکر


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

سلام و احترام
عدم تمرکز دلایل مختلفی دارد و بنا به دلیل، راهکار مدیریتی آن نیز متفاوت است.

شایع ترین علّت کمبود تمرکز اضطراب است. اضطراب مغز را در وضعیت نورآدرنالینی «ستیز-گریز» می برد و در این حالت، دامنهٔ توجه زیاد و عمق آن کم می شود؛ به این حالت «گوش به زنگی»
Hyper-vigilance
می گوییم.
بسیاری از افرادی که دچار اضطراب هستند علّت اضطراب خود را نمی دانند چرا که حالت گوش به زنگی آنها مربوط به «اینجا و اکنون» نیست، بلکه ریشه در احساس ناامنی کودکی دارد. در مقاله ای با عنوان #مادر_صلح_آرامش به این موضوع پرداخته ام.

پس از اضطراب ، دیگر دلایل شایع  کمبود تمرکز در تکالیف شغلی و تحصیلی عبارتند از اختلال کمبود تمرکز ADD ، افسردگی و سوء مصرف مواد و داروها.

آن دسته از دلایل عدم تمرکز که ریشهٔ ژنتیک و فیزیولوژیک دارند با مصرف دارو کنترل می شوند و آن دسته که ریشهٔ تربیتی و اکتسابی دارند با درمان های روان شناختی بهبود می یابند. انجام مستمرّ تمرینات ریلکسیشن و مدیتیشن برای همهٔ موارد کمبود تمرکز مفید هستند. نمونه ای از تمرین های ریلکسیشن را (با روش #آگاهی_حسی
#sensory_awareness)
به شکل یک فایل صوتی در کانال گذاشته ام.

شاد باشید

T.me/drsargolzaei
#مقاله
#مادر_صلح_آرامش

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

خانم #کارو_دو_بوآ (Caro Du Bois) در سال ۱۹۰۳ از پدر و مادری سوئیسی در آمریکا متولد شد. او در ۱۹۲۸ در رشته تاریخ از دانشگاه کلمبیا کارشناسی ارشد گرفت و در سال ۱۹۳۲ در رشته انسان شناسی (Anthropology) از دانشگاه کالیفرنیا دکترا گرفت.
"کارو دو بوآ" از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ به جزیره آلور (Alor) در شرق اندونزی سفر کرد و همراه با دستیارانش به بررسی شخصیت مردم قبایل آلور پرداخت.
"کارو دو بوآ" متوجه شد که مردم بعضی قبایل شکاک، ستیزه جو، حسود و مستعد تندخویی و طغیان احساسی هستند. آن ها نسبت به جهان پیرامون و اهداف اجتماعی بی علاقه و لاابالی هستند، به زبان دیگر خودمحورند و "اجتماعی شدن" (Socialization) در آن ها اتفاق نیافتاده است. گروه پژوهشی "کارو دو بوآ" به این نتیجه رسیدند که ریشه این تیپ شخصیتی در این قبایل به "سازمان کار" قبایل مذکور بر می گردد. در این قبایل زنان عهده دار کشاورزی هستند و هر روز در مزارع کار می کنند در حالی که مردان عهده دار امور تجاری مثل تجارت خوک، ناقوس و دهل هستند. بنابراین "سازمان کار" اقتضاء می کند که زنان دو هفته پس از تولد نوزاد به کار بیرون از خانه برگردند و نوزاد را نزد پدر، پدربزرگ یا خواهر و برادر بزرگتر بگذارند.
"کارو دو بوآ" اعتقاد داشت محرومیت طولانی از حضور و نوازش مادر و شیر مادر باعث می شود نوزاد دچار "اضطراب بنیادین" (Basic Mistrust) شود و این اضطراب ریشه خصومت، بدبینی و خودمحوری می شود. 

                  *          *          *
#رونالد_روهنر (Ronald Rohner) انسان شناس آمریکایی دیگری است که تحصیلات خود را از رشته روان شناسی شروع کرد و سپس دکترای خود را در روان شناسی با گرایش انسان شناسی در سال ۱۹۶۴ از دانشگاه استانفورد اخذ کرد.
"رونالد روهنر" در سال ۱۹۷۵ در پژوهش گسترده ای یکصد و یک جامعه را از حیث شدت خصومت و دشمنی مورد مطالعه قرار داد و بر اساس این مطالعه تئوری خود را در مورد علت خصومت و ستیزه جویی بیان کرد. تئوری روهنر را می توانیم "نظریه پذیرش-طرد والدین"
(Parental Acceptance-Rejection theory)
ترجمه کنیم. روهنر اعتقاد دارد که اشتغال بیش از حد والدین و کم بودن ساعات فراغت باعث می شود آن ها خسته باشند و حوصله پرستاری و بازی کردن با بچه شان را نداشته باشند. از نظر روهنر، جوامع دچار بی ثباتی اقتصادی بیشتر این الگو را دارند. بچه ها در چنین جوامعی "فراموش شده" (Neglected) می شوند. مشکل قضیه این است که چنین کودکانی، این سبک والدینی (Parenting Style) را می آموزند و بعد ها حتی اگر در شرایط رفاه و اطمینان اقتصادی هم قرار گیرند ساعات فراغت خود را صرف بازی و گفتگو با فرزندانشان نمی کنند و این چنین است که چرخه طرد و خشونت بازتولید می شود.
 

منبع: کتاب انسان شناسی عمومی - نوشته دکتر اصغر عسکری خانقاه و دکتر محمد شریف کمالی - از انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها.

@drsargolzaei
drsargolzaei.com
مقاله

#مقاله

#مادر_صلح_آرامش

خانم «کارو دو بوآ» (Caro Du Bois) در سال ۱۹۰۳ از پدر و مادری سوئیسی در آمریکا متولد شد. او در ۱۹۲۸ در رشته تاریخ از دانشگاه کلمبیا کارشناسی ارشد گرفت و در سال ۱۹۳۲ در رشته «انسان‌شناسی» (Anthropology) از دانشگاه کالیفرنیا دکترا گرفت.
«کارو دو بوآ» از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ به جزیره آلور (Alor) در شرق اندونزی سفر کرد و همراه با دستیارانش به‌ بررسی شخصیت مردم قبایل آلور پرداخت.
«کارو دو بوآ» متوجه شد که مردم بعضی قبایل شکاک، ستیزه‌جو، حسود و مستعد تندخویی و طغیان احساسی هستند. آن‌ها نسبت به جهان پیرامون و اهداف اجتماعی بی‌علاقه و لاابالی هستند، به زبان دیگر خودمحورند و «اجتماعی‌شدن» (Socialization) در آن‌ها اتفاق نیافتاده است. گروه پژوهشی «کارو دو بوآ» به‌این نتیجه رسیدند که ریشه این تیپ‌ شخصیتی در این قبایل به «سازمان‌کار» قبایل مذکور برمی‌گردد. در این قبایل زنان عهده‌دار کشاورزی هستند و هر‌روز در مزارع کار می‌کنند در‌حالی‌که مردان عهده‌دار امور تجاری مثل تجارت‌ خوک، ناقوس و دهل هستند. بنابراین «سازمان‌کار» اقتضاء می‌کند که زنان دو هفته پس از تولد نوزاد به‌کار بیرون از خانه برگردند و نوزاد را نزد پدر، پدربزرگ یا خواهر و برادر بزرگ‌تر بگذارند.
«کارو دو بوآ» اعتقاد داشت محرومیت طولانی از حضور و نوازش مادر و شیر مادر باعث می‌شود نوزاد دچار «اضطراب‌بنیادین» (Basic Mistrust) شود و این اضطراب ریشه خصومت، بدبینی و خودمحوری می‌شود.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روان‌پزشک

برای مطالعه متن کامل‌ مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید

@drsargolzaei
#مقاله

#مادر_صلح_آرامش

خانم «کارو دو بوآ» (Caro Du Bois) در سال ۱۹۰۳ از پدر و مادری سوئیسی در آمریکا متولد شد. او در ۱۹۲۸ در رشته تاریخ از دانشگاه کلمبیا کارشناسی ارشد گرفت و در سال ۱۹۳۲ در رشته «انسان‌شناسی» (Anthropology) از دانشگاه کالیفرنیا دکترا گرفت.
«کارو دو بوآ» از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ به جزیره آلور (Alor) در شرق اندونزی سفر کرد و همراه با دستیارانش به‌ بررسی شخصیت مردم قبایل آلور پرداخت.
«کارو دو بوآ» متوجه شد که مردم بعضی قبایل شکاک، ستیزه‌جو، حسود و مستعد تندخویی و طغیان احساسی هستند. آن‌ها نسبت به جهان پیرامون و اهداف اجتماعی بی‌علاقه و لاابالی هستند، به زبان دیگر خودمحورند و «اجتماعی‌شدن» (Socialization) در آن‌ها اتفاق نیافتاده است. گروه پژوهشی «کارو دو بوآ» به‌این نتیجه رسیدند که ریشه این تیپ‌ شخصیتی در این قبایل به «سازمان‌کار» قبایل مذکور برمی‌گردد. در این قبایل زنان عهده‌دار کشاورزی هستند و هر‌روز در مزارع کار می‌کنند در‌حالی‌که مردان عهده‌دار امور تجاری مثل تجارت‌ خوک، ناقوس و دهل هستند. بنابراین «سازمان‌کار» اقتضاء می‌کند که زنان دو هفته پس از تولد نوزاد به‌کار بیرون از خانه برگردند و نوزاد را نزد پدر، پدربزرگ یا خواهر و برادر بزرگ‌تر بگذارند.
«کارو دو بوآ» اعتقاد داشت محرومیت طولانی از حضور و نوازش مادر و شیر مادر باعث می‌شود نوزاد دچار «اضطراب‌بنیادین» (Basic Mistrust) شود و این اضطراب ریشه خصومت، بدبینی و خودمحوری می‌شود.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روان‌پزشک

برای مطالعه متن کامل‌ مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید

@drsargolzaei