Forwarded from اتچ بات
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #آدم_اول
نویسنده: #آلبر_کامو
ترجمه: منوچهر بدیعی
انتشارات: نیلوفر
* * *
"آلبر کامو" نویسنده و اندیشمندی که نامش با مفاهیمی چون عصیان و #اگزیستانسیالیسم پیوند خورده است، در هفتم نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر متولد شد، در ۴۴ سالگی جایزه ادبیات نوبل را از آن خود کرد و سه سال پس از آن در یک سانحه رانندگی جان سپرد. کامو در زندگی کوتاهش رمان، داستان، نمایشنامه و مقاله نوشت، فلسفه ورزید و نمایش به صحنه برد.
آلبر کامو هنوز در حال نوشتن "آدم اول" بود که زندگی اش به طور ناگهانی در حادثه ی تصادف ماشین به پایان رسید. با بهره گیری از یادداشتها و دست نوشته هایی که او بر جای گذاشته بود کتابی در سال ۱۹۹۴، سی و چهار سال پس از مرگ کامو، منتشر شد. این کتاب که کامو شخصاً اعتقاد داشت میتواند بهترین اثرش باشد، در حقیقت زندگینامهی خودنوشتهی نویسنده است که متاسفانه با مرگ نابهنگام او نیمه تمام باقی ماند.
شخصیت اصلی رمان "آدم اول" مردی به نام "ژاک" است که در چهل سالگی برای اولین بار بر مزار پدرش میرود. پدری که هیچ خاطرهای از او ندارد چرا که زمانی که او هنوز یک سال نداشت در جنگ کشته شده است. در گورستان او متوجه میشود که تاکنون به پدرش فکر نکرده است و اینکه زمانی که پدرش کشته شده بیست و نه سال داشته است یعنی بسیار جوانتر از خود او. ژاک تصمیم میگیرد راجع به شخصیت پدرش تحقیق کند. در واقع کامو، ژاک را آدم اوّل میداند زیرا او ناچار است بدون پدر رشد کند، یاد بگیرد و پرورش یابد.
کامو در ضمن روایت دوران کودکی و مدرسهی ژاک و همچنین جست و جوی او برای پدرش، بحثهای فلسفی ظریفی را پیش میکشد. او همچنین در خلال این کتاب از وضعیت استعماری الجزایر نیز حرف میزند و به طور کلی رابطهی کشورهای مستعمره با کشور مادر و همچنین از حرکتهای انقلابی برای استقلال الجزایر دفاع میکند. و در مورد تجربه تلخ جنگ و میراث نامبارکی که برای نسلهای بعدی به یادگار میگذارد حرفهایی برای گفتن دارد. آدم اوّل هر چند ناقص است، اما بسیار قوی است و احساسی که پس از خواندنش بر جای میگذارد اصلاً شبیه به یک کتاب ناتمام نیست.
و در پایان نقل قولی از #ویل_دورانت در مورد "کامو":
کامو در وسیع ترین معنای کلمه انسانگرا بود. کامو اندیشه خود را از آسمان به امور انسانی هدایت کرد. تلاش میکرد که میراث فرهنگی انسان را حفظ کند، و انسانتر از آن بود که ایدئولوژیهایی را بپذیرد که به انسان فرمان میدهد تا انسان را بکشد. در کتاب "طاعون" از زبان "تارو" میگوید: "من در دنیای امروز جایی ندارم. هنگامی که قاطعانه از کشتن سر باز زدم، خود را به انزوایی محکوم کردم که هرگز پایانی ندارد."
#علی_محمدی
کارشناس ارشد روانشناسی
@drsargolzaei
نام کتاب: #آدم_اول
نویسنده: #آلبر_کامو
ترجمه: منوچهر بدیعی
انتشارات: نیلوفر
* * *
"آلبر کامو" نویسنده و اندیشمندی که نامش با مفاهیمی چون عصیان و #اگزیستانسیالیسم پیوند خورده است، در هفتم نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر متولد شد، در ۴۴ سالگی جایزه ادبیات نوبل را از آن خود کرد و سه سال پس از آن در یک سانحه رانندگی جان سپرد. کامو در زندگی کوتاهش رمان، داستان، نمایشنامه و مقاله نوشت، فلسفه ورزید و نمایش به صحنه برد.
آلبر کامو هنوز در حال نوشتن "آدم اول" بود که زندگی اش به طور ناگهانی در حادثه ی تصادف ماشین به پایان رسید. با بهره گیری از یادداشتها و دست نوشته هایی که او بر جای گذاشته بود کتابی در سال ۱۹۹۴، سی و چهار سال پس از مرگ کامو، منتشر شد. این کتاب که کامو شخصاً اعتقاد داشت میتواند بهترین اثرش باشد، در حقیقت زندگینامهی خودنوشتهی نویسنده است که متاسفانه با مرگ نابهنگام او نیمه تمام باقی ماند.
شخصیت اصلی رمان "آدم اول" مردی به نام "ژاک" است که در چهل سالگی برای اولین بار بر مزار پدرش میرود. پدری که هیچ خاطرهای از او ندارد چرا که زمانی که او هنوز یک سال نداشت در جنگ کشته شده است. در گورستان او متوجه میشود که تاکنون به پدرش فکر نکرده است و اینکه زمانی که پدرش کشته شده بیست و نه سال داشته است یعنی بسیار جوانتر از خود او. ژاک تصمیم میگیرد راجع به شخصیت پدرش تحقیق کند. در واقع کامو، ژاک را آدم اوّل میداند زیرا او ناچار است بدون پدر رشد کند، یاد بگیرد و پرورش یابد.
کامو در ضمن روایت دوران کودکی و مدرسهی ژاک و همچنین جست و جوی او برای پدرش، بحثهای فلسفی ظریفی را پیش میکشد. او همچنین در خلال این کتاب از وضعیت استعماری الجزایر نیز حرف میزند و به طور کلی رابطهی کشورهای مستعمره با کشور مادر و همچنین از حرکتهای انقلابی برای استقلال الجزایر دفاع میکند. و در مورد تجربه تلخ جنگ و میراث نامبارکی که برای نسلهای بعدی به یادگار میگذارد حرفهایی برای گفتن دارد. آدم اوّل هر چند ناقص است، اما بسیار قوی است و احساسی که پس از خواندنش بر جای میگذارد اصلاً شبیه به یک کتاب ناتمام نیست.
و در پایان نقل قولی از #ویل_دورانت در مورد "کامو":
کامو در وسیع ترین معنای کلمه انسانگرا بود. کامو اندیشه خود را از آسمان به امور انسانی هدایت کرد. تلاش میکرد که میراث فرهنگی انسان را حفظ کند، و انسانتر از آن بود که ایدئولوژیهایی را بپذیرد که به انسان فرمان میدهد تا انسان را بکشد. در کتاب "طاعون" از زبان "تارو" میگوید: "من در دنیای امروز جایی ندارم. هنگامی که قاطعانه از کشتن سر باز زدم، خود را به انزوایی محکوم کردم که هرگز پایانی ندارد."
#علی_محمدی
کارشناس ارشد روانشناسی
@drsargolzaei
Telegram
attach 📎