دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.9K photos
113 videos
176 files
3.39K links
Download Telegram
#چشم_تاریخ

شریف حسین (حسین بن علی، حسین الهاشمی) (۱۸۵۴ - ۴ ژوئن ۱۹۳۱) بزرگِ خاندان هاشمی، از سال ۱۹۰۸ میلادی شریفِ مکه و امیر حجاز بود و بر تمام منطقه استیلا داشت. پس از اضمحلال امپراطوری عثمانی و حذف استیلای آنان بر جزیرة العرب در سال های اولیه بعد از جنگ اول جهانی، شریف حسین قدرت گرفت. وی در روز ۲ نوامبر ۱۹۱۶ خود را حاکم همه کشورهای عربی خواند. شریف حسین با انگلیسی‌ها هم پیمان بوده و سرهنگ «لارنس»، معروف به لورنس عربستان، نمایندهٔ دولت انگلیس در دربار شریف حسین بود. توماس ادوارد لورنس (به انگلیسی:
 Thomas Edward Lawrence)
(زاده ۱۶ اوت ۱۸۸۸–۱۹ مه ۱۹۳۵) باستان‌شناس، افسر نظامی، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی بود. وی طی جنگ جهانی اول به عنوان رایزن نظامی انگلستان برای رهبران عرب حجاز کار می‌کرد. حجاز در آن زمان تحت تسلط ترک‌های عثمانی بود. عثمانی در جنگ جهانی اول متحد آلمان بود و به همین دلیل دشمن انگلستان محسوب می‌شد. در این دوران، پادشاهی و امارت حجاز در دست شریف حسین بود و سرهنگ «لورنس» نماینده دولت انگلیس در دربار وی بود. لورنس در عربستان فرهنگ اعراب را مطالعه می‌کرد و نه تنها زبان عربی را به خوبی فرا گرفته بود، بلکه لهجه‌های قبایل مختلف را هم آموخته بود. او از پوشیدن لباس عربی و زندگی مثل مردان قبایل بیابانی احساس غرور می‌کرد و به همین دلیل لقب #لورنس_عربستان به او داده شد. عکس زیر لورنس را در 1919 نشان می دهد. 

پس از پایان یافتن #جنگ_جهانی_اول، سرزمین هایی مانند عراق، فلسطین و اردن تحت قیومیت انگلیس قرار گرفت. در این زمان، فرزندان شریف حسین با حمایت انگلیس، دولت های جدیدی را در عراق و اردن پایه ریزی نموده، حکمرانی را شروع کردند. کشور عراق به فیصل اوّل و کشور اردن به عبدالله اوّل که از فرزندان شریف حسین بودند، سپرده شد.
پس از آنکه عنوان «خلیفه مسلمین» توسط آتاتورک از ترکیه زدوده شد، در سال ۱۹۲۴ میلادی شریف حسین خود را خلیفهٔ مسلمین خواند. سپس، در همین سال در پی حمایت کشورهای خارجی از آل سعود، که فرمانروایان منطقه نجد بودند، حکومت شریف حسین اضمحلال یافت. وی به جزیره قبرس تبعید شد و آل سعود قدرت را در دست گرفت.

@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Lawrence.jpg
#چشم_تاریخ

#میرزاده_عشقی (۱۲۷۳ همدان - ۱۳۰۳ تهران)، شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و نمایشنامه نویس دوران مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود؛ که در دوره نخست وزیری #رضاخان، به دستور رئیس اداره تأمینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. وی از جمله مهمترین شاعران عصر #مشروطه به‌شمار می‌رود که از عناصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت.
میرزاده عشقی از جمله پیشگامان شعر نو شناخته می‌شود و پیش از #نیما_یوشیج، اشعاری به سبک نو سرود. نخستین آثار نیما یوشیج نیز برای نخستین بار در روزنامه "قرن بیستم" میرزاده عشقی چاپ شد. با درگرفتن #جنگ_جهانی_اول در سال ۱۹۱۴ میلادی (۱۲۹۳خورشیدی) زمانی که بیست سال داشت، در همدان روزنامه‌ای با نام «نامهٔ عشقی» را به راه انداخت. عشقی در روزنامه‌ها و مجلات اشعار و مقالاتی منتشر می‌ساخت که بیشتر جنبهٔ اجتماعی داشت، چندی هم شخصاً روزنامه «قرن بیستم» را با قطع بزرگ در چهار صفحه منتشر می‌کرد که امتیازش به خود او تعلق داشت و ۱۷ شماره از آن انتشار یافت. میرزاده عشقی همچنین از جمله روشنفکران عصر مشروطه به‌شمار می‌رود که مدافع حقوق زنان بود و از آزادی زنان و حضور آنان در جامعه دفاع می‌کرد. از جمله می‌توان به ارتباط عشقی با انجمن نسوان وطنخواه اشاره کرد. برای مثال، به نوشته الیز ساناساریان در کتاب جنبش حقوق زنان در ایران، انجمن نسوان وطنخواه در اردیبهشت سال ۱۳۰۳، با کمک میرزاده عشقی تئاتری با مضمون دفاع از آزادی و رهایی زنان در پارک اتابک اجرا کرد.
عشقی با بسیاری از روشنفکران، هنرمندان و ادبای زمان خود از جمله #حسین_بهزاد، نیما یوشیج و #ملک_الشعرای_بهار روابط نزدیک و صمیمانه‌ای داشت.
میرزاده عشقی در در جریان غائله جمهوریت که از دی ماه سال ۱۳۰۲ شروع شد، به مخالفت با رضاخان و جمهوری پیشنهادی وی پرداخت و با ملک الشعرای بهار و سید حسن #مدرس (از نمایندگان فراکسیون اقلیت در مجلس چهارم) که آنان نیز از مخالفان رضاخان و جمهوری بودند، متحد شد. در آغاز زمزمهٔ جمهوریت، عشقی دوباره روزنامه «قرن بیستم» را با قطع کوچک در هشت صفحه منتشر کرد که تنها یک شماره از آن منتشر شد و به دلیل انتقاداتی که مطرح کرده بود، بلافاصله توقیف شد. در همان شماره از روزنامه «قرن بیستم» کاریکاتوری از «مظهر جمهوری» منتشر کرد که مردی مسلح و خشمگین را نشان می داد که در دست راست تفنگ داشت و در دست چپ کیسه پول. عشقی طرفداران جمهوری را به شکل حیواناتی در اطراف آن مرد مسلح آورده بود. مدت کوتاهی بعد عشقی در بامداد دوازدهم تیر ماه ۱۳۰۳ خورشیدی در خانه مسکونی‌اش جنب دروازه دولت هدف گلوله قرار گرفت و ترور شد و در ۳۱ سالگی، چشم از جهان فروبست. دو روز پیش از آن یکی از دوستانش (میر محسن خان) به طور اتفاقی، در اتاق محرمانه اداره تامینات، خبر «عشقی، محرمانه کشته شود» را شنیده بود. پس از ترور عشقی، ملک الشعرای بهار طی نطق پیش از دستور خود در مجلس، به شدت به دولت وقت به واسطه تعلل در دستگیری عاملان ترور عشقی حمله کرد و خواهان مجازات آنان شد. همچنین، سید حسن مدرس، رهبر فراکسیون اقلیت مجلس، تدارک مفصلی برای تشییع جنازه میرزاده عشقی داد و مجلس ختمی برای وی در مسجد سپهسالار برگزار نمود.
قاتل وی «ابوالقاسم بهمن» و از مهاجرین قفقاز بود که دو سال پس از قتل عشقی، دیوان عالی تمیز (دادگستری) رأی بر برائت او داد.
مزار میرزاده عشقی در ابن بابویه شهر ری قرار دارد. این شعر معروف بر کنار سنگ قبر وی حک شده‌است:

خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن ای مهد عشق پاک
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم

به انتخاب : #سروش_سرگلزایی

@drsargolzaei

www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Mirzade.jpg