دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.9K photos
113 videos
176 files
3.38K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #مغلطه
(راهنمای درست اندیشیدن)
نویسنده: جمی وایت Jamie Whyte
مترجم: مریم تقدیسی
ناشر: ققنوس - ۱۳۹۵

                   *                 *                *

"مراقب سرایت اظهار نظرهای کارشناسی باشید. این اتفاق زمانی رخ می دهد که کسی را که در زمینه ای کارشناس است به عنوان منبعی موثق در زمینه ای کاملأ متفاوت با تخصصش به شما معرفی می کنند. مثلأ به نظرات انیشتین حتی اگر در زمینه های کاملأ بی ربط با دنیای فیزیک باشند توجهی خاص می شود. از افراد بسیاری شنیده ام که اکثر ما فقط از ده درصد قابلیت مغزمان استفاده می کنیم. وقتی از آن ها می پرسم که چرا باید چنین چیزی را باور کنم می گویند چون #انیشتین این طور گفته است. این که او چه طور در جایگاهی قرار داشته که بتواند چنین نظری بدهد برای کسی روشن نیست. کسی نمی تواند منکر هوش فوق العاده انیشتین شود ولی انیشتین در مورد این که ما از چند درصد قابلیت های مغزمان استفاده می کنیم  چیزی بیشتر از من و شما نمی دانست!"

آن چه خواندید بریده ای است از کتاب "مغلطه" نوشته جمی وایت. نویسنده این کتاب مدرّس فلسفه در دانشگاه کمبریج بوده است و مقالات بسیاری را عمدتأ درباره "حقیقت" در مجلاتی مانند "تحلیل" و "مجله انگلیسی فلسفه علم" به چاپ رسانده است. جمی وایت در کتاب "مغلطه" سعی می کند ما را در مقابل "تفکر غلط" واکسینه نماید. او در این کتاب انواع روش های متقاعد کردن غیر استدلالی را به ما معرفی می کند.
روش های متقاعد کردن مبتنی بر استدلال غیرمنطقی را "مغلطه" یا مغالطه" یا "سفسطه" می نامیم. "مغالطات" در واقع روش های فریب دادن مغز و ناکار کردن تفکر نقاد هستند. یکی از این مغالطات، سفسطه اقتدار است: ابتدا اقتدار، بزرگی، نبوغ، ثروت و موفقیت یک فرد را توضیح می دهیم و سپس بخشی از عقاید، افکار و گفته های او را نقل قول می کنیم. منطقی که پشت این نقل قول وجود دارد این است: فردی با این هوش و اهمیت و موفقیت که نمی شود اشتباه بکند! این نتیجه گیری، منطقی نیست بلکه "شبهِ منطقی"است.
سفسطه ی اقتدار یکی از دوازده نوع سفسطه ای است که جمی وایت در کتاب "مغلطه" شرح داده است.
کتاب در زبان اصلی با لحن طنزآمیزی همراه است. متأسفانه مترجم نتوانسته طنز کلام نویسنده را به ترجمه فارسی منتقل کند به همین دلیل گرچه ترجمه سلیس و صحیح است ولی ریشخندی را که جمی وایت به غلط اندیشی ما دارد در ترجمه فارسی نمی بینیم. این ریشخند فیلسوفانه گاهی برای بیدار کردن ما از چُرت عادت های فکری غلط مان ضروری است.
در انتها بریده دیگری از این کتاب ارزشمند را برایتان نقل می کنم:

"با ایمان بودن چقدر لذت بخش است ولی به این که آیا موضوع مورد نظرتان حقیقت دارد یا نه هیچ ربطی ندارد! ایمان هر قدر هم برای کسی احساسات زیبا ایجاد کند و هر قدر هم که کسانی که این احساسات را بروز می دهند فرهیخته باشند، باز هم از حیث نگرش مبتنی بر شواهد ، دقیقأ از جنس تعصّب است. همین که باوری از سر ایمان شکل گرفته است شاهدی است بر این که نه گواهی وجود دارد و نه دلیلی!"

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/maghlate.jpg
#یادداشت_هفته
#نظام_تفاخر

#کارن_هورنای (۱۹۵۲-۱۸۸۵) یکی از اولین زنان روانکاو است. هورنای آلمانی است ولی بیشتر عمر کاری اش را در ایالات متحده گذرانده است. روی کار آمدن فاشیست ها (حزب نازی) باعث شد که انبوهی از نخبه ها و نوابغ از آلمان و اتریش بگریزند. معمولا پدیده "فرار مغزها" یا "کوچ نخبگان" یکی از پیامدهای روی کار آمدن نظام های فاشیست و توتالیتاریست است. نخبه ها اهل اندیشه اند ولی فاشیست ها و توتالیتارها با آزاد اندیشی مخالفند و می گویند تو آزادی بیاندیشی مشروط به این که نتیجه اندیشه تو چیزی خارج از چارچوب "قرائت رسمی" یا "اندیشه پیشوا" نباشد!
طبیعی است که در چنین نظامی بیان آزاد اندیشه ها جرم است و نخبه ها تحمل چنین فضایی را ندارند. به این دلیل پس از روی کار آمدن حزب نازی نوابغی همچون زیگموند #فروید، کارن هورنای، اریک فروم، فریتز پرلز، آلبرت #انیشتین، ژاکوب مورنو، #هاناآرنت و آنا فروید آلمان و اتریش را ترک کردند و آنها که ماندند (همچون کارل یاسپرز و ویکتور فرانکل) متحمل فشارهای سنگین شدند. پیش از این به تفصیل راجع به نظام های #فاشیست و توتالیتاریست و نیز راجع به آرنت و یاسپرز نوشته ام و اکنون می خواهم به بخشی از اندیشه های هورنای بپردازم.
هورنای باور دارد که هر جامعه ای دارای یک نظام تفاخر (Pride System) است. نظام تفاخر تصویر ایده آلی است که محصول تاریخ، فرهنگ و نظام سیاسی است و افراد تلاش می کنند به آن تصویر ایده آل نزدیک شوند تا بتوانند به دیگران فخرفروشی کنند و به خود افتخار نمایند. شاید بتوان "نظام تفاخر" هورنای را شبیه به "هژمونی فرهنگی" آنتونی گرامشی دانست که پیش از این در مقاله #گرامشی_هژمونی_فرودستان_پرستشگر به آن پرداخته ام.
کارن هورنای می گوید نظام تفاخر اجتماعی ما را از خویشتن اصیل مان بیگانه می کند و باعث می شود ما به جای حرکت به سوی خویشتن واقعی (Real Self) به سوی آن خویشتن ایده آل بازاری (Idealized Self) حرکت کنیم. چرا نام این خویشتن ایده آل را بازاری نهادم؟ زیرا این نقش اجتماعی بازار و خریدار دارد و شما با نزدیک شدن به آن "سرمایه اجتماعی" (Social Capital) و در نتیجه سرمایه اقتصادی (Economic Capital) خود را افزایش می دهید و امکانات و فرصت های بیشتری برای کسب قدرت، شهرت، ثروت و محبوبیت به دست می آورید. ولی هورنای باور دارد که اگر در راستای کشف و تحقق خویشتن واقعی خود حرکت نکنیم اکتساب این قدرت و ثروت و شهرت نمی تواند ما را به "رضایت" برساند و ما در بالاترین پله های نردبان پیروزی اجتماعی نیز ناراضی، تنیده و افسرده خواهیم بود. 
این که آیا هورنای درست می گوید یا نه بستگی دارد به این که شما با "روان شناسی انسانگرا و وجودی" (اومانیستی و اگزیستانسیال) موافق باشید یا نه.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com