دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.78K photos
97 videos
154 files
3.25K links
Download Telegram
#مقاله
#اسطوره_اقتصاد_و_اخلاق_جنسی
قسمت اول

جیمز جرج فریزر

سر جمیز جرج فریز (1941-1854) دانش آموخته ی ممتاز «ترینیتی کالج کمبریج» در رشته «متون کلاسیک» بخش بزرگی از عمر خود را صرف «مردم شناسی اقوام باستانی» نمود که حاصل آن آثار زیر است:

توتمیسم (1887)، شاخه_زرین (1890)، وظیفه روح(1909)، اعتقاد به فناناپذیری و پرستش مردگان (1913)، دانش عوام در عهد عتیق(1918)، آپولودووروس (1921)، پرستش طبیعت (1926)، انسان، خدا و جاودانگی (1927)، اسطوره های منشاء آتش و رشد نظریه ی مُثُل افلاطون (1930)، بافه های انبارشده (1931)، ترس از مردگان در دین ابتدایی (1933) و گزیده ی مردم شناسی (1938).

شاخه زرین

این کتاب معروف ترین اثر فریزر است که پس از انتشار اول در 1890، در سال های 1900 و 1906 مورد ویرایش قرار می گیرد. شاخه ی زرین اثری دوران ساز است که می خواهد وجه مشترک تقریبا همه ادیان ابتدایی را با هم و با ادیان جدیدتر مثل مسیحیت نشان دهد. تز کتاب این است که همه ی ادیان، در اصل، آیین های«باروری» بوده اند.
فریزر در این کتاب می گوید: «اگر آزمون حقیقت با نمایش دست ها یا سرشماری صورت می گیرد، نظام جادو خیلی بیش از کلیسای کاتولیک حق دارد به شعار مغرورانه ی «آن چه همه، همیشه، در همه جا بدان معتقدند» به عنوان مدرک موثق و مسلم صحت خود متوسل شود».
«شاخه زرین» در بهار 1383 با ترجمه ی کاظم فیروزمند توسط نشر آگه به فارسی انتشار یافته و تاکنون به چاپ ششم رسیده است.

غذا، خدا، آئین

#کارل_مارکس، فیلسوف آلمانی قرن بیستم، می گوید: «بگو غذای تو چیست تا بگویم خدای تو کیست». آن گونه که «یوستین گرودر» فیلسوف معاصر نروژی نظریه مارکس را شرح می دهد، مارکس اعتقاد داشت که «اقتصاد، زیربنای فرهنگ است».

برای مثال، فرهنگ عمومی دو کشور ایران و ترکیه را در نظر بگیرید، دو کشور همسایه، با جمعیت برابر و مساحت نزدیک و تاریخ مشابه. همزمان در هر دو کشور حرکت از نظام اقتصادی فئودالیزم به نظام اقتصادی کاپیتالیسم شروع شد. مصطفی کمال #آتاتورک و #رضاشاه پهلوی در یک زمان با شیوه «تجدد آمرانه» سعی در فروپاشیدن نهادهای عصر کشاورزی (مذهب- قبیله- نظام ملوک الطوایفی) و ایجاد نهادهای عصر صنعت (سکولاریزم- ملی گرایی- دولت مرکزی) نمودند. در واقع آنها در جهت تغییر دادن تعاملات اقتصادی و فرهنگ تلاش نمودند اما به دلیل تفاوت «منابع اقتصادی» نتیجه این دو تلاش یکی نشد: ترکیه به دلیل وابستگی به درآمد گردشگری (توریسم) سکولار شد و به تدریج حکومت نظامی حاکم بر آن نیز جای خود را به نظام پارلمانی داد تا علاوه بر عضویت در «ناتو» به عضویت در «اتحادیه اروپا» نیز پذیرفته شود. اما وجود «نفت» به عنوان منبع اقتصادی ایران تمام تلاش ها در جهت زدودن نهادهای عصر فئودالیته را خنثی نمود.

بر مبنای نظریه مارکس، مذهب انسان در هر دوره، تجلی ذهنی تعاملات عینی اقتصادی بوده است. در عصر شکار و میوه چینی که بشر هیچ کنترلی بر منابع اقتصادی خود نداشت، در ذهن او خدایان متعدد حاکم بر طبیعت در حال رقابت و نزاع با یکدیگر بودند، یکی باران می فرستاد و دیگری طوفان و بشر گرفتار در بین این نیروهای عظیم و غیرقابل پیش بینی دست به دامن رصد کردن تغییرات زمین و آسمان می شد تا کمی شرایط را برای خود قابل پیش بینی تر سازد. نتیجه این توجه همراه با نگرانی
(ترصد= Hypervigilance)
این بود که بشر در ابرها و کوه ها چشم و ابروی هیولایی را ببیند و در امواج دریا یا غرش رعد صدای عربده های رب النوعی را بشنود (فرآیند روانی Paridolia و Affective illusion). در نتیجه، همه پدیده های طبیعی دارای روحی شبه انسانی شدند (Anthropomorphism) و مذهب به شکل تعامل دائمی با طبیعت، گفتگو با درخت و کوه و آب و شکار درآمد.
نمونه چنین مذهبی را در «نامه رئیس سرخپوستان سیاتل به رئیس جمهور آمریکا» می توانید بخوانید (ر.ک.قدرت اسطوره: جوزف کمبل).
#عصر_شکار با اکتشاف کشاورزی و دامپروری به پایان رسید و منبع اقتصادی بشر خاک حاصلخیز وباران کافی شد. رفتار اقتصادی مناسب در این عصر، انضباط و دیسیپلین بود، لذا تعامل اقتصادی به صورت نظام سلسله مراتبی درآمد.
نتیجه این سلسله مراتب اجتماعی (هیارشی)، لزوم ثبات در حاکمیت (الیگارشی) بود. تبدیل شرکای هم قبیله (کومون) به ارباب و کدخدا و مباشر و کارگر و ایجاد نظام منسجم برده داری (Racism) و تفکیک حقوق مرد و زن (Sexism) از نتایج فرهنگی عصر کشاورزی بودند.
«جیمز جورج فریزر» مطالعه آئین های مذهبی انسان را از عصر کشاورزی آغاز می کند. عصری که انسان نگاه به زاد و ولد حیوانات و رویش گیاهان دارد و از آنجا که «تولیدمثل»، منبع اقتصادی او را شکل می دهد، فرهنگ او نیز بر گرد این محور می گردد.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com