دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.78K photos
97 videos
154 files
3.25K links
Download Telegram
#چشم_تاریخ

#میرزاده_عشقی (۱۲۷۳ همدان - ۱۳۰۳ تهران)، شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و نمایشنامه نویس دوران مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود؛ که در دوره نخست وزیری #رضاخان، به دستور رئیس اداره تأمینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. وی از جمله مهمترین شاعران عصر #مشروطه به‌شمار می‌رود که از عناصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت.
میرزاده عشقی از جمله پیشگامان شعر نو شناخته می‌شود و پیش از #نیما_یوشیج، اشعاری به سبک نو سرود. نخستین آثار نیما یوشیج نیز برای نخستین بار در روزنامه "قرن بیستم" میرزاده عشقی چاپ شد. با درگرفتن #جنگ_جهانی_اول در سال ۱۹۱۴ میلادی (۱۲۹۳خورشیدی) زمانی که بیست سال داشت، در همدان روزنامه‌ای با نام «نامهٔ عشقی» را به راه انداخت. عشقی در روزنامه‌ها و مجلات اشعار و مقالاتی منتشر می‌ساخت که بیشتر جنبهٔ اجتماعی داشت، چندی هم شخصاً روزنامه «قرن بیستم» را با قطع بزرگ در چهار صفحه منتشر می‌کرد که امتیازش به خود او تعلق داشت و ۱۷ شماره از آن انتشار یافت. میرزاده عشقی همچنین از جمله روشنفکران عصر مشروطه به‌شمار می‌رود که مدافع حقوق زنان بود و از آزادی زنان و حضور آنان در جامعه دفاع می‌کرد. از جمله می‌توان به ارتباط عشقی با انجمن نسوان وطنخواه اشاره کرد. برای مثال، به نوشته الیز ساناساریان در کتاب جنبش حقوق زنان در ایران، انجمن نسوان وطنخواه در اردیبهشت سال ۱۳۰۳، با کمک میرزاده عشقی تئاتری با مضمون دفاع از آزادی و رهایی زنان در پارک اتابک اجرا کرد.
عشقی با بسیاری از روشنفکران، هنرمندان و ادبای زمان خود از جمله #حسین_بهزاد، نیما یوشیج و #ملک_الشعرای_بهار روابط نزدیک و صمیمانه‌ای داشت.
میرزاده عشقی در در جریان غائله جمهوریت که از دی ماه سال ۱۳۰۲ شروع شد، به مخالفت با رضاخان و جمهوری پیشنهادی وی پرداخت و با ملک الشعرای بهار و سید حسن #مدرس (از نمایندگان فراکسیون اقلیت در مجلس چهارم) که آنان نیز از مخالفان رضاخان و جمهوری بودند، متحد شد. در آغاز زمزمهٔ جمهوریت، عشقی دوباره روزنامه «قرن بیستم» را با قطع کوچک در هشت صفحه منتشر کرد که تنها یک شماره از آن منتشر شد و به دلیل انتقاداتی که مطرح کرده بود، بلافاصله توقیف شد. در همان شماره از روزنامه «قرن بیستم» کاریکاتوری از «مظهر جمهوری» منتشر کرد که مردی مسلح و خشمگین را نشان می داد که در دست راست تفنگ داشت و در دست چپ کیسه پول. عشقی طرفداران جمهوری را به شکل حیواناتی در اطراف آن مرد مسلح آورده بود. مدت کوتاهی بعد عشقی در بامداد دوازدهم تیر ماه ۱۳۰۳ خورشیدی در خانه مسکونی‌اش جنب دروازه دولت هدف گلوله قرار گرفت و ترور شد و در ۳۱ سالگی، چشم از جهان فروبست. دو روز پیش از آن یکی از دوستانش (میر محسن خان) به طور اتفاقی، در اتاق محرمانه اداره تامینات، خبر «عشقی، محرمانه کشته شود» را شنیده بود. پس از ترور عشقی، ملک الشعرای بهار طی نطق پیش از دستور خود در مجلس، به شدت به دولت وقت به واسطه تعلل در دستگیری عاملان ترور عشقی حمله کرد و خواهان مجازات آنان شد. همچنین، سید حسن مدرس، رهبر فراکسیون اقلیت مجلس، تدارک مفصلی برای تشییع جنازه میرزاده عشقی داد و مجلس ختمی برای وی در مسجد سپهسالار برگزار نمود.
قاتل وی «ابوالقاسم بهمن» و از مهاجرین قفقاز بود که دو سال پس از قتل عشقی، دیوان عالی تمیز (دادگستری) رأی بر برائت او داد.
مزار میرزاده عشقی در ابن بابویه شهر ری قرار دارد. این شعر معروف بر کنار سنگ قبر وی حک شده‌است:

خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن ای مهد عشق پاک
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم

به انتخاب : #سروش_سرگلزایی

@drsargolzaei

www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Mirzade.jpg
#چشم_تاریخ

در دوره جنبش #مشروطه انجمن‌های سرّی و نیمه‌سرّی زیادی در ایران به وجود آمدند. در این دوران انجمن‌های زنان نیز به طور مخفیانه شکل گرفتند که در جنبش مشروطه شرکت می‌کردند. بعداً، در سال‌های پس از تشکیل مجلس و #جنگ_جهانی_دوم سازمان‌هایی تأسیس شدند که به حقوق زنان می‌پرداختند و جنبش زنان ایران را شکل دادند. #جمعیت_نسوان_وطنخواه یکی از این سازمان‌ها بود. جمعیت نسوان وطنخواه در سال ۱۳۰۱ توسط تعدادی از زنان روشنفکر ایرانی به اهتمام محترم اسکندری تشکیل شد و تعداد قابل ملاحظه‌ای از اعضای آن گرایش‌های چپ داشتند. اهداف جمعیت نسوان وطنخواه ایران، آموزش دختران، گسترش صنایع ملّی، تحصیل زنان بزرگسال (برگزاری کلاس‌های اکابر)، حمایت از دختران بی‌سرپرست، تأسیس بیمارستان برای زنان فقیر، به دست آوردن حقوق زنان، رفع حجاب و ترویج کالاهای ایرانی بود. برای مثال، یکی از شعارهای این جمعیت «پوشیدن لباس وطنی» بود. نشریه نسوان وطنخواه نیز دربارهٔ حقوق زنان، خطرهای ازدواج زودهنگام دختران، آموزش و تحصیل زنان، اصلاحات اجتماعی و ادبیات منتشر می‌شد. جمعیت نسوان وطنخواه نمایشنامهٔ «آدم و حوا» با محوریت «آزادی زنان» را که نخستین تئاتر زنان در ایران بود با همکاری #میرزاده_عشقی نوشتند و آن را در پارک اتابک اجرا کردند. پنج هزار زن از جمله تعدادی از زنان اروپایی به تماشای آن آمدند و چهارصد تومان جمع شد. نسوان وطنخواه با اجرای این برنامه و درآمد حاصل از فروش بلیط آن مخارج کلاس‌های اکابر برای زنان را تأمین کرد، امّا سپس به دلیل مخالفت شدید روحانیون تهران اجرای آن ممنوع شد. جمعیت نسوان وطن خواه تا سال ۱۳۱۲ فعال بود. در این زمان #رضاشاه اقدام به سرکوب، توقیف و بستن نشریات و انجمن‌های مستقل دموکراسی خواه و چپ‌گرا کرد و کنترل حکومتی بر مطبوعات افزایش یافت. سازمان‌های زنان نیز از این قاعده مستثنا نبودند و طبیعت خودجوش جنبش زنان به سمت کنترل دولتی می‌رفت. چنان‌که دو تن از اعضای جمعیت پیک سعادت نسوان در رشت دستگیر شدند، سازمان بیداری زنان بسته شد، جامعه زنان قزوین بسته شد و اعضای آن به اتهام داشتن عقاید کمونیستی زندانی شدند، همچنین نشریات زنانه  مانند نامه بانوان نیز بسته شدند و مؤسس آن، شهناز آزاد زندانی شد و روزنامه پرخواننده جهان زنان بسته شد. جمعیت نسوان وطنخواه نیز پیش چشم نیروهای نظمیه توسط عدّه‌ای از متعصّبان سنگباران شد و نشریات آن به آتش کشیده شدند.

@drsargolzaei

www.drsargolzaei.com/images/book/women3.jpg