دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.89K photos
112 videos
175 files
3.38K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ

*پرسش:

با سلام خدمت دکتر سرگلزایی عزیز. 
من چندسال پیش از یکی از مدارس به اصطلاح #تیزهوشان تهران فارغ‌التحصیل شدم و اکنون دانشجو هستم اما همیشه در این سال ها این سوال در ذهن من بوده است که این نوع مدارس تا چه اندازه مفید هستند و آیا واقعا کمکی به پرورش استعدادهایی که وارد این مدارس می شوند می کنند؟ آیا جدا کردن دانش آموزان با استعدادتر و جمع کردن آنها در یک جا کار درستی است و به نفع آموزش کشور است؟ آیا تمرین های سخت و خشک این مدارس به نفع دانش آموزان هست؟ به تجربه خودم که رجوع می کنم می بینم که پس از ورود به این مدرسه رضایت زندگیم به مقدار بسیار زیادی پایین آمد و در همین دوره ها بود که مبتلا به وسواس و افسردگی شدم که قطعا فشارهای ناشی از مدرسه در به وجود آمدن این مشکلات نقش زیادی داشتند و از بسیاری از دروس مانند ریاضی زده شدم و این فقط من نبودم بسیاری دیگر از دانش آموزان با استعداد این مدرسه هم مشکلات زیادی از لحاظ روانی برای شان پیش آمد و استعداد آنها به کلی تلف شد و حتی در دروس عادی خود هم در نتوانستند به موفقیت چندانی برسند. 

خواستم نظر شما را راجع به این نوع مدارس بدانم. 
سپاس 

*پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

به طور قطع موضوع مهمی را مطرح می فرمایید ولی پاسخ به سؤال شما فقط از طریق انجام پژوهش های میدانی ممکن است. به نظر من فارغ التحصیلان مدارس تیزهوشان می توانند برای چنین پژوهش هایی برنامه ریزی کنند و موافقت مراجع ذیربط را هم برای چنین پژوهش هایی جلب کنند.

اظهارنظر بنده اگر
evidence-based
نباشد ارزشی بیش از اظهارنظرهای عامیانه ندارد.

از خوانندگان کانال تلگرام خواهش می کنم اگر به مقالات معتبری در این خصوص برخورد کرده اند آنها را جهت انعکاس در اختیار بنده قرار دهند.

شادکام باشید

T.me/drsargolzaei
ادامه #پرسش_و_پاسخ
#تیزهوشان


با سلام و عرض احترام خدمت شما
از صمیم قلب آرزوی کامیابی براتون دارم،‌ و آرزوی سلامتی،‌ برای اینکه اعتقاد قلبی دارم حضور و جود افرادی چون شماست که میتونه  در افزایش آگاهی جامعه و ایجاد تغییرات در شرایط جامعه موثر باشه، اگرچه میدونم کار کردن و بیان واقعیتها با توجه به شرایط جامعه خیلی سخت و پرمخاطره خواهد بود.

در مورد بررسی وضعیت دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان با توجه به اینکه حدود 15 سال قبل اینجانب تحت نظر خانم دکتر مریم رسولی استاد دانشگاه ایران پایان نامهٔ خودم رو در این زمینه انجام دادم، خواستم این مطلب رو با شما در میون بذارم.

پایان نامهٔ من و البته دوستم در مورد بررسی و مقایسه coping در دانش آموزان مدارس عادی و مدارس استعدادهای درخشان بود، که ماحصل اون نشون میداد که فارغ از جنسیت، فرایند حل مشکلات در دانش آموزان مدارس عادی به طرز معناداری بهتر از مدارس سمپاد بود. 

نکتهٔ جالب دیگه ای که در این تحقیق به چشم میخورد نوشته هایی که بود که در دانش آموزان سمپادی در برگه های سوال نوشته بودند و نشان میداد که اولاً شیوع افسردگی در این دانش آموزان بیشتره و نکته دیگر روابط مخدوش این دانش آموزان با خانواده ها بود. به گونه ای که خیلی ها ارتباط عاطفی خوبی با والدین نداشتند و روابط بیشتر محدود به پیگیری شرایط درسی و اصرار به درس و مطالعه بوده و هیچ  رابطهٔ گرمی وجود نداشت. 

با تشکر و احترام خدمت شما - ابوالفضل واسعی

T.me/drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#شکنجه_سفید_در_مدارس!

اگر فرزندمان از مدرسه به خانه بیاید و بگوید معلمم گوش مرا پیچانده یا ناظم مدرسه بر سر من فریاد کشیده است بلافاصله واکنش نشان می‌دهیم، چرا که سلامت جسمی و روانی فرزندمان برای‌مان مهم است اما اگر فرزند ده ساله ما برایمان بگوید که معلمش ساعت‌ها راجع به "فشار قبر" برایش صحبت کرده است، کمتر ممکن است معترض و شاکی شویم چرا که "حساسیت‌زدایی" شده‌ایم و عمق ترس و وحشتی که چنین روایاتی برای یک کودک دبستانی ایجاد می‌کنند را درک نمی‌کنیم. افراد زیادی را می‌بینم که پول هنگفتی صرف می‌کنند تا فرزندان‌شان را در مدارسی ثبت‌نام کنند که صاحب شهرت و آوازه‌اند ولی در آن مدارس به یکی از دو صورت زیر (یا به هر دو صورت) فرزندان ما تحت "شکنجه سفید" قرار می‌گیرند:

یک دسته از این آموزشگاه‌ها به دلیل درصد بالای قبولی #تیزهوشان و کنکور "برند" شده‌اند و دسته دیگر به دلیل "ویترین مذهبی‌شان" و خانواده‌ها برای تامین سعادت دنیوی و اخروی فرزندان‌شان برای ثبت‌نام در این شکنجه‌گاه‌های پر زرق و برق با یکدیگر رقابت می‌کنند!

آن وقت کودک دبستانی ما مجبور است از هشت نه سالگی تحت استرس آزمون‌های دوره‌ای ماراتون‌وار قرار گیرد یا شنونده قصه‌های وحشت‌آور خدای کینه‌توزی باشد که بی‌حجاب ها را از تک تک تارهای مویشان آویزان می‌کند!
با چنین انتخاب‌هایی عجیب نیست که مجبوریم یک روان‌درمانی دائمی را نیز در کنار برنامه مدرسه "برند" به فرزندان‌مان هدیه دهیم!
هر چقدر هم که آمار فارغ‌التحصیلان بیکار و ناامید دانشگاه‌ها بالا می‌رود، پدر و مادرها دست از رقابت بر سر ورود فرزندان‌شان به دانشگاه‌ها بر نمی‌دارند، گویی هشدارهای خلق را تقلیدشان بر باد داد در این هنگامه پر سر و صدای رقص و آواز #خر_برفت_و_خر_برفت_و_خر_برفت به گوش کسی نمی‌رسد!

پدر، مادر، ما متهمیم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک


@drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#شکنجه_سفید_در_مدارس!

اگر فرزندمان از مدرسه به خانه بیاید و بگوید معلمم گوش مرا پیچانده یا ناظم مدرسه بر سر من فریاد کشیده است بلافاصله واکنش نشان می دهیم، چرا که سلامت جسمی و روانی فرزندمان برایمان مهم است اما اگر فرزند ده ساله ما برایمان بگوید که معلمش ساعت ها راجع به "فشار قبر" برایش صحبت کرده است، کمتر ممکن است معترض و شاکی شویم چرا که "حساسیت زدایی" شده ایم و عمق ترس و وحشتی که چنین روایاتی برای یک کودک دبستانی ایجاد می کنند را درک نمی کنیم. افراد زیادی را می بینم که پول هنگفتی صرف می کنند تا فرزندان شان را در مدارسی ثبت نام کنند که صاحب شهرت و آوازه اند ولی در آن مدارس به یکی از دو صورت زیر (یا به هر دو صورت) فرزندان ما تحت "شکنجه سفید" قرار می گیرند:

یک دسته از این آموزشگاه ها به دلیل درصد بالای قبولی #تیزهوشان و کنکور "برند" شده اند و دسته دیگر به دلیل "ویترین مذهبی شان" و خانواده ها برای تامین سعادت دنیوی و اخروی فرزندان شان برای ثبت نام در این شکنجه گاه های پر زرق و برق با یکدیگر رقابت می کنند!

آن وقت کودک دبستانی ما مجبور است از هشت نه سالگی تحت استرس آزمون های دوره ای ماراتون وار قرار گیرد یا شنونده قصه های وحشت آور خدای کینه توزی باشد که بی حجاب ها را از تک تک تارهای مویشان آویزان می کند!
با چنین انتخاب هایی عجیب نیست که مجبوریم یک روان درمانی دائمی را نیز در کنار برنامه مدرسه "برند" به فرزندان مان هدیه دهیم!
هر چقدر هم که آمار فارغ التحصیلان بیکار و ناامید دانشگاه ها بالا می رود، پدر و مادرها دست از رقابت بر سر ورود فرزندان شان به دانشگاه ها بر نمی دارند، گویی هشدارهای خلق را تقلیدشان بر باد داد در این هنگامه پر سر و صدای رقص و آواز #خر_برفت_و_خر_برفت_و_خر_برفت به گوش کسی نمی رسد!

پدر، مادر، ما متهمیم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

۱۳ آبان ۹۶ - #روز_دانش_آموز

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#یادداشت_هفته
#شکنجه_سفید_در_مدارس!

اگر فرزندمان از مدرسه به خانه بیاید و بگوید معلمم گوش مرا پیچانده یا ناظم مدرسه بر سر من فریاد کشیده است بلافاصله واکنش نشان می دهیم، چرا که سلامت جسمی و روانی فرزندمان برایمان مهم است اما اگر فرزند ده ساله ما برایمان بگوید که معلمش ساعت ها راجع به "فشار قبر" برایش صحبت کرده است، کمتر ممکن است معترض و شاکی شویم چرا که "حساسیت زدایی" شده ایم و عمق ترس و وحشتی که چنین روایاتی برای یک کودک دبستانی ایجاد می کنند را درک نمی کنیم. افراد زیادی را می بینم که پول هنگفتی صرف می کنند تا فرزندان شان را در مدارسی ثبت نام کنند که صاحب شهرت و آوازه اند ولی در آن مدارس به یکی از دو صورت زیر (یا به هر دو صورت) فرزندان ما تحت "شکنجه سفید" قرار می گیرند:

یک دسته از این آموزشگاه ها به دلیل درصد بالای قبولی #تیزهوشان و کنکور "برند" شده اند و دسته دیگر به دلیل "ویترین مذهبی شان" و خانواده ها برای تامین سعادت دنیوی و اخروی فرزندان شان برای ثبت نام در این شکنجه گاه های پر زرق و برق با یکدیگر رقابت می کنند!

آن وقت کودک دبستانی ما مجبور است از هشت نه سالگی تحت استرس آزمون های دوره ای ماراتون وار قرار گیرد یا شنونده قصه های وحشت آور خدای کینه توزی باشد که بی حجاب ها را از تک تک تارهای مویشان آویزان می کند!
با چنین انتخاب هایی عجیب نیست که مجبوریم یک روان درمانی دائمی را نیز در کنار برنامه مدرسه "برند" به فرزندان مان هدیه دهیم!
هر چقدر هم که آمار فارغ التحصیلان بیکار و ناامید دانشگاه ها بالا می رود، پدر و مادرها دست از رقابت بر سر ورود فرزندان شان به دانشگاه ها بر نمی دارند، گویی هشدارهای خلق را تقلیدشان بر باد داد در این هنگامه پر سر و صدای رقص و آواز #خر_برفت_و_خر_برفت_و_خر_برفت به گوش کسی نمی رسد!

پدر، مادر، ما متهمیم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

۱۳ آبان ۹۶ - #روز_دانش_آموز

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#یادداشت_هفته
#شکنجه_سفید_در_مدارس!

اگر فرزندمان از مدرسه به خانه بیاید و بگوید معلمم گوش مرا پیچانده یا ناظم مدرسه بر سر من فریاد کشیده است بلافاصله واکنش نشان می دهیم، چرا که سلامت جسمی و روانی فرزندمان برایمان مهم است اما اگر فرزند ده ساله ما برایمان بگوید که معلمش ساعت ها راجع به "فشار قبر" برایش صحبت کرده است، کمتر ممکن است معترض و شاکی شویم چرا که "حساسیت زدایی" شده ایم و عمق ترس و وحشتی که چنین روایاتی برای یک کودک دبستانی ایجاد می کنند را درک نمی کنیم. افراد زیادی را می بینم که پول هنگفتی صرف می کنند تا فرزندان شان را در مدارسی ثبت نام کنند که صاحب شهرت و آوازه اند ولی در آن مدارس به یکی از دو صورت زیر (یا به هر دو صورت) فرزندان ما تحت "شکنجه سفید" قرار می گیرند:

یک دسته از این آموزشگاه ها به دلیل درصد بالای قبولی #تیزهوشان و کنکور "برند" شده اند و دسته دیگر به دلیل "ویترین مذهبی شان" و خانواده ها برای تامین سعادت دنیوی و اخروی فرزندان شان برای ثبت نام در این شکنجه گاه های پر زرق و برق با یکدیگر رقابت می کنند!

آن وقت کودک دبستانی ما مجبور است از هشت نه سالگی تحت استرس آزمون های دوره ای ماراتون وار قرار گیرد یا شنونده قصه های وحشت آور خدای کینه توزی باشد که بی حجاب ها را از تک تک تارهای مویشان آویزان می کند!
با چنین انتخاب هایی عجیب نیست که مجبوریم یک روان درمانی دائمی را نیز در کنار برنامه مدرسه "برند" به فرزندان مان هدیه دهیم!
هر چقدر هم که آمار فارغ التحصیلان بیکار و ناامید دانشگاه ها بالا می رود، پدر و مادرها دست از رقابت بر سر ورود فرزندان شان به دانشگاه ها بر نمی دارند، گویی هشدارهای خلق را تقلیدشان بر باد داد در این هنگامه پر سر و صدای رقص و آواز #خر_برفت_و_خر_برفت_و_خر_برفت به گوش کسی نمی رسد!

پدر، مادر، ما متهمیم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

۱۳ آبان ۹۶ - #روز_دانش_آموز

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#یادداشت_هفته
#شکنجه_سفید_در_مدارس!

اگر فرزندمان از مدرسه به خانه بیاید و بگوید معلمم گوش مرا پیچانده یا ناظم مدرسه بر سر من فریاد کشیده است بلافاصله واکنش نشان می‌دهیم، چرا که سلامت جسمی و روانی فرزندمان برای‌مان مهم است اما اگر فرزند ده ساله ما برایمان بگوید که معلمش ساعت.ها راجع به "فشار قبر" برایش صحبت کرده است، کمتر ممکن است معترض و شاکی شویم چرا که "حساسیت‌زدایی" شده‌ایم و عمق ترس و وحشتی که چنین روایاتی برای یک کودک دبستانی ایجاد می‌کنند را درک نمی‌کنیم. افراد زیادی را می‌بینم که پول هنگفتی صرف می‌کنند تا فرزندان‌شان را در مدارسی ثبت‌نام کنند که صاحب شهرت و آوازه‌اند ولی در آن مدارس به یکی از دو صورت زیر (یا به هر دو صورت) فرزندان ما تحت "شکنجه سفید" قرار می‌گیرند:

یک دسته از این آموزشگاه‌ها به دلیل درصد بالای قبولی #تیزهوشان و کنکور "برند" شده‌اند و دسته دیگر به دلیل "ویترین مذهبی‌شان" و خانواده‌ها برای تامین سعادت دنیوی و اخروی فرزندان‌شان برای ثبت‌نام در این شکنجه‌گاه‌های پر زرق و برق با یکدیگر رقابت می‌کنند!

آن وقت کودک دبستانی ما مجبور است از هشت نه سالگی تحت استرس آزمون‌های دوره‌ای ماراتون‌وار قرار گیرد یا شنونده قصه‌های وحشت‌آور خدای کینه‌توزی باشد که بی‌حجاب ها را از تک تک تارهای مویشان آویزان می‌کند!
با چنین انتخاب‌هایی عجیب نیست که مجبوریم یک روان‌درمانی دائمی را نیز در کنار برنامه مدرسه "برند" به فرزندان‌مان هدیه دهیم!
هر چقدر هم که آمار فارغ‌التحصیلان بیکار و ناامید دانشگاه‌ها بالا می‌رود، پدر و مادرها دست از رقابت بر سر ورود فرزندان‌شان به دانشگاه‌ها بر نمی‌دارند، گویی هشدارهای خلق را تقلیدشان بر باد داد در این هنگامه پر سر و صدای رقص و آواز #خر_برفت_و_خر_برفت_و_خر_برفت به گوش کسی نمی‌رسد!

پدر، مادر، ما متهمیم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک


@drsargolzaei
🤛ضربه ی دوازده سالگی
🎲 🎓 تاثیر کلاس ششم در سرنوشت یک ملت❗️

🖌ریشه بسیاری از روان نژندی ها در تعارضات است و یکی از این تعارضات بر مبنای نظریه خانم کارن هورنای، روانکاو آلمانی، تعارض بین خود واقعی"real self"و خود ایده آل "ideal self" است.
خود واقعی برآیند نیرو و تلاش درونی در جهت کسب رضایت نیازهای واقعی من و خود ایده آل، برآیند " توباید" هایی که از طریق محیط و جامعه در درون ما شکل گرفته است
جوامعی که گفتمان "تو باید" در آنها گفتمان غالب باشد،
از مردمانی شکل میگیرد واقع شده در طیف دو سر ناکارآمد ِ "شرمساری" و "نارضایتی".
بخشی شرمسار از نرسیدن به خود ایده آل و برخی ناراضی از آنکه خود ایده آلی که بدان رسیده اند، برآیند شکوفایی خود واقعی شان نبوده و فقط تحت تاثیر تلقین و تاکید و تائید مکرر محیط شکل گرفته است.
به همین دلیل در هر دو گروه، خود جدیدی شکل میگیرد بنام خویشتن حقیر یا خود منفور "Despised self" که نمود بیرونی و تاثیر درونی اش، حالِ بد است.

دیروز آزمون تیزهوشان برای مقطع ششم ابتدایی برگزار شد و پسربچه ها و دختربچه هایی که میشد در وجود هر کدامشان، یک نقاش، یک طراح، یک آهنگساز، یک خواننده، یک نویسنده، یک فیلمساز، یک خلبان، یک نجار، یک معلم، یک تاجر، یک پزشک، یک برنامه نویس، یک ورزشکار حرفه ای، یک gamer، یک مهندس و یک به یک مشاغل ارزشمند و لازم برای یک جامعه ی زنده و کارآمد را دید، تحت تاثیر "تو باید"های جامعه ی طبقاتی تک گزینه ای، وارد مسابقه در مسیری شده اند که حاصلش نه تنها در انتهای مسیر، بلکه از همان روز اعلام نتایج برای بسیاری از آنها، همان دوگانه "شرمساری _ نارضایتی" و شکل گیری حال بدی است که می تواند خودش را به‌ شکل خشم، غم، حسد و ....نشان دهد.
چرا باید ساعت های گرانبهای سرشار از کنجکاوی، نوجویی و خلاقیت عمر کودک دوازده ساله ای که برای ورود به دوره نوجوانی، بیشتر نیاز به مهارت های زندگی، همچون مهارت های حل مسئله، ارتباط موثر، مدیریت هیجان، تصمیم گیری، انتخاب، تفکر خلاق و نقاد و تبحر در کارهای گروهی دارد، صرف آموزه هایی شود که نه در مسیر زندگی بلکه در مسیر مسابقه ای کاربرد دارد که نتیجه نهایی اش افرادی شرمسار و ناراضی و جامعه ای عصبی، ناشاد و ناهماهنگ است.

برندگان اصلی پشت پرده اینگونه مسابقات، برخی مدارس غیر انتفاعی!! (انتفاعی)، کلاس های خصوصی، مافیای کتابهای کمک درسی و تاجران و کاسبان چنین امتحاناتی از تیزهوشان گرفته تا کنکور با وعده های کاذب ِرساندن افراد به خود ایده آلی هستند.

با این روال و بر این منوال، حال خوب این جامعه، فقط قسمت کلاس ششمی ها و کنکوریهایی می شود که به یمن پول، رانت و سهمیه، اگر هم در امتحانی شرکت میکنند، یا سوالاتش را پیشاپیش خریده اند و یا اطمینان دارند که مدرکش را هدیه خواهند گرفت تا به برکت آن، با عناوین جعلی، در جایگاه های قدرت اجتماعی بنشینند تا درب، همچنان بر همان پاشنه قبلی بچرخد و تجارت این چرخه پرسود ادامه یابد.

جفت شش، برای کسی که هر شش وجه تاسش، شش باشد، معجزه و شانس نیست، حکم است.

تیزهوشانی هم که با بخت یاری، سرشت و سرنوشتی همسو پیدا کنند، اگرچه به تیر تناقض ِخودواقعی و ایده آلی زخمی نمیشوند، لیک چاره ای جز مهاجرت از این محیط عصبی و ناشاد و ناسالم نخواهند داشت.
مهاجرتی که برنده ی اصلی اش، کشور مقصد خواهد بود و بازنده اش وطنی که برای یک نسل، مغزهایش را از دست میدهد و برای نسل های آتی، ژن های مولد اینگونه مغزها را.

😷رشت.دکترحمیداخوین.۱۴۰۰/۳/۲۱.ایام کرونایی😷

#تیزهوشان
#کلاس_ششم
#خود_واقعی
#خود_ایده_آل
#کارن_هورنای
#کنکور
#دوازده_سالگی

Tel: @HypnoseChannel
Insta: Instagram.com/Hamid_akhavein