دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.89K photos
112 videos
175 files
3.38K links
Download Telegram
#مقاله
#نسخه_ای_برای_یک_ملت

به طور قطع بر دیدگاه یونگی روانشناسی نقدهای جدی وارد است. با تعریف "پوپری" از علم، نه روانشناسی تحلیلی #یونگ و نه هیچ یک از مکاتب روانکاوی را نمی توان در "باشگاه علم" پذیرفت. شاید جایگاه این شاخه ها از معرفت بشری بیشتر قلمرو فلسفه باشد تا علم، آن هم فلسفه از نوع اصالت عقلی (rationalism) تا از جنس اصالت تجربه (empiricism). با اذعان به همه نارسایی های نظریه یونگ، در این یادداشت می خواهم از دیدگاه "نویونگی" به مسائل کلان ملی مان بپردازم.
روانشناسی آرکی تایپال (archetypal psychology) که بیشتر با آثار #شینودا_بولن به ما شناسانده شده است شخصیت افراد را بر مبنای رب النوع های المپی یونان باستان طبقه بندی می نماید. هر رب النوعی دارای مجموعه ای از صفات کارآمد و ناکارآمد است که وقتی شخصیتی تحت تأثیر آن آرکی تایپ باشد آن صفات را در او می یابیم.
من با نحوه نگاه شینودا بولن سعی کردم بفهمم اگر ملت ایران تحت تأثیر یکی از این کهن الگو های شخصیتی باشد دارای چه شخصیتی است و مشکلاتش را در سطح کلان چگونه می توان حل کرد.
از دیدگاه شینودا بولن ملت های آنگلوساکسون تحت تاثیر آرکی تایپ های #زئوس و #آپولو قرار دارند. شخصیت های زئوسی قدرت طلب، ثروت طلب، بلند پرواز، رقابت جو و تمامیت خواه هستند و شخصیت های آپولونی عاشق علم و فلسفه، منضبط و سخت کوش، منطقی و کنترل کننده هیجانات و احساسات هستند. با این الگو بسیاری از صفات جمعی انگلوساکسون ها را درمی یابیم.
با این نوع نگاه، ملت ایران را به عنوان یک کل تحت تاثیر آرکی تایپ های #پوزیدون و #دیونیزوس می بینم. پوزیدون ها دمدمی مزاج، تکانشی و انفجاری، فاقد طرح و برنامه و هیجان محور هستند. دیونیزوس ها نیز اهل بزم و خمر و نشئه و مستی، دلی و عاطفی و عاشق پیشه هستند! رفتار اجتماعی مردم ایران با این آرکی تایپ ها قابل پیش بینی است:
بی برنامگی، بی انضباطی، قانون گریزی، هیجان محوری، تکانشگری، غیر قابل پیش بینی بودن و لذت طلبی نزدیک بینانه!
روانشناسی آرکی تایپال برای هر شخصیتی نسخه ای دارد. در واقع هر آرکی تایپی یک یا چند آرکی تایپ معدل (تعدیل کننده) دارد که با پرورش آن ها فرد از افراط و تفریط بیرون کشیده می شود. معدل شخصیت های پوزیدونی-دیونیزوسی آرکی تایپ آپولو است.
آگر بخواهم برای تقویت آپولو به کسی نسخه بدهم آن نسخه شامل این اقلام است: 
1-موسیقی کلاسیک
2- ریاضیات
3- فلسفه خوانی
4- تاریخ خوانی
جالب این جاست که این چهار قلم دارو، تقدم و تأخر مشخصی هم دارند. تحقیقات عملی نشان داده است که بهترین راه تقویت هوش ریاضی در کودکان آشنا کردن آن ها با موسیقی کلاسیک است، (نگاه کنید به بخش مغز و رفتار از درسنامه روانپزشکی کاپلان و سادوک 1998).
از سوی دیگر برای رشد تفکر فلسفی نیاز به داشتن هوش ریاضی است. حتمأ شنیده اید که بر سر در آکادمی فلسفه #افلاطون نوشته بوند: "اگر هندسه نمی دانید وارد نشوید!" و برای نقد روایت های تاریخی نیاز به تفکر فلسفی است.
پس آشنا کردن ذهن ایرانی با موسیقی کلاسیک پیش نیاز هر تغییر کلانی در این ملت است. پس از آن تأکید بیشتر بر آموزش ریاضیات در تمام سطوح تحصیلی ضروری است. وقتی قرار است بسیاری از ارکان مدیریت کلان یک کشور در اختیار روحانیون باشد ضروری است که در حوزه های علمیه نیز آموزش ریاضیات اجباری گردند. آن چه قابل اندازه گیری نباشد قابل مدیریت نیست، چگونه می توان بدون نگاه کمی و عددی سنجش و ارزیابی انجام داد و درست و غلط یک تصمیم و سیاستگزاری را درک کرد؟!
آن گاه با یک مغز ریاضی فهم فلسفه ممکن می گردد و با یک مغز فلسفی بازخوانی و بازنگری تاریخ میسر می شود.
به خیال من بیگانگی ایرانیان با موسیقی کلاسیک و ریاضیات ریشه بسیاری از مشکلات کلان آنهاست.

در انتها مجددأ یادآوری می کنم که پذیرش تمامی این ایده منوط به پذیرش پیش فرض های روانشناسی آرکی تایپال است که کاملا قابل نقد و چالش می باشند.
دیگر این که وقتی راجع به یک گروه یا ملت صحبت می کنیم طبیعتأ راجع به یک اکثریت آماری گفتگو می کنیم که پر از افرادی است که با این اکثریت همخوانی ندارند و به قول یونگ: "هر فردی استثناء قاعده کلی است". بنابراین یافتن اقلیتی از افراد آپولونی در این ملت نمی تواند قاعده کلی را رد نماید.
برای مطالعه بیشتر درباره آرکه تایپ های زئوس - آپولو- پوزیدون - و دیونیزوس می توانید کتابهای زیر را مطالعه نمایید:
1- نمادهای اسطوره ای و روانشناسی مردان- نوشته شینودا بولن- ترجمه مینو پرنیانی- انتشارات آشیان
2- فرهنگ اساطیر یونان و رم - نوشته ژوئل اسمیت - ترجمه شهلا برادران - انتشارات فرهنگ معاصر


#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#پرسش_و_پاسخ

*پرسش:

سلام و عرض ادب حضور استاد عزیز
ضمن تشکر بابت مطالب خوب و دقیقتون

سوال من اینه که رابطه میان کودک در نظام ta و دیونوسوس در نظام اسطوره شناسی چیست؟
آیا نزدیکند و همپوشانی زیادی دارند و اگر اینچنین نیست در نظام اسطوره ای کودک را چگونه میتوان یافت؟
با تشکر

*پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام
کودک طبیعی و آزاد در گفتمان #TA شبیه به #دیونیزوس ( کودک الهی )، #پرسفون معصوم و #هرمس ماجراجو در #میتولوژی_هومری است. کودک مطیع شبیه به پرسفون در #هادس (آرکه تایپ یتیم) و #هفائیستوس در میتولوژی هومری است و کودک عصیانگر شبیه به #آرکه_تایپ ویرانگر در آرکه تایپ های #کارول_پیرسون و #آرس در میتولوژی هومر (آرکه تایپ های #شینودا_بولن) است.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ


*پرسش:

ضمن عرض سلام و خسته نباشید و تشکر بابت مطالب مفیدی که در کانال تلگرام و سایتتون درج می کنید و وقتی که به سوالات اختصاص می دهید؛

آقای دکتر در صورت امکان در مورد روانشناسانی که ادامه دهندگان مکتب #یونگ هستند و کتاب های روانشناسی که تحت تاثیر مکتب وی نگاشته شده است، مطالبی افاده نمایید ممنون می شوم.

با سپاس فراوان


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام
افراد زیر روان شناسان و روانپزشکان یونگی محسوب می شوند که خوشبختانه کتاب هایشان به فارسی ترجمه شده است:

#آنیلا_یافه، #یولانده_یاکوبی، #روبین_روبرتسون، #مایکل_دانیلز، #شینودا_بولن، #کارول_پیرسون، #رابرت_جانسون، #آنتونی_استور و #مورین_مورداک.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

*پرسش:

با سلام و احترام خدمت دکتر سرگلزایی عزیز
توی کانالتون پستی راجع به تحلیل ارکه تایپی مراحل سلوک مولوی در مقایسه با مراحل سلوک نیچه بود. گفته بودید که مولوی با گذر از مرحله اپولونی (فقه) و سپس ورود به مرحله دیونیزوسی (دیوان شمس)، و نهایتا ترکیب این دو و با رسیدن به مرحله ی هرمسی (مثنوی معنوی) عارف شد. اما نیچه با گذر از مرحله ی اپولونی (علم گرایی) و سپس رسیدن به مرحله ی دیونیزوسی (وجودگرایی)، تبدیل به فیلسوفی شاعر مسلک شد اما چون نتونست این دو بعد رو با هم پیوند بده (طبق نظریه خودش در زایش تراژدی)، به گفته شما دچار فروپاشی روانی شد. حالا سوالاتی که دارم اینه که اولا چی باعث شد مولوی مثل نیچه دچار فروپاشی روانی نشه؟ 

ثانیا آیا پیمودن همچین راهی برای تمامی انسان ها جهت رشد لازمه؟ آیا نهایتا همه باید هرمسی بشیم؟

 (آپولونی-->دیونیزوسی-->هرمسی) 

ثالثا نمای کلی این نظریه چیه؟ ینی بقیه ارکه تایپ ها چه نقشی تو رشد روانی ما بازی می کنن؟ مثلا چرا زئوس یا هفائستوس یا پوزیدون توی این تحلیل ها نبودند؟

با تشکر


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام
اوّل- تفاوت #مولانا با #نیچه این بود که مولانا دارای آرکه تایپ هِرمِس بود در حالی که نیچه این #آرکه_تایپ را نداشت. آرکه تایپ هرمس بین آرکه تایپ های آپولو و دیونیزوس میانجی گری می کند و نقطهٔ تعادل بین این دو را می یابد.

دوّم- نیچه فقط راجع به این دو آرکه تایپ (آپولو-دیونیزوس) صحبت کرده (کتاب #زایش_تراژدی- فصل بصیرت دیونیزوسی- نشر نی) زیرا هدف نیچه تشریح آرکه تایپ ها نبوده بلکه نیچه در این کتاب به تاریخ هنر و تحلیل فلسفی هنر می پردازد؛ ولی #یونگ در کتاب های #راز_پیوند، #آیون و #روانشناسی_و_کیمیاگری (همه با ترجمهٔ پروین فرامرزی- انتشارات بهنشر) به آرکه تایپ های بیشتری اشاره کرده است و رابرت جانسون و #شینودا_بولن هم این آرکه تایپ ها را گسترش داده اند. 

سوّم-  چون بحث ما راجع به تجربهٔ عارفانه بود به آرکه تایپ های آپولو- دیونیزوس- هرمس پرداخته ام که البته در بحث کامل تر آرکه تایپ هِستیا را نیز وارد بحث کرده ام؛ اگر به جای سیر و سلوک درونی بخواهیم راجع به کسب و کار تحلیل روان شناختی ارائه دهیم آن وقت آرکه تایپ های زئوس- آتنا- هرمس و هفائیستوس محور بحث قرار خواهند گرفت، و اگر به تحلیل استبداد و خودکامگی در سیاست بپردازیم آرکه تایپ های زئوس- پوزیدون- آتنا- آرس- هرمس مورد بحث قرار خواهند گرفت و بالاخره در تحلیل روابط زن و مرد به آرکه تایپ های آفرودیت- پرسفون- هراـ هرمس- زئوس- هفائیستوس و دیونیزوس می پردازیم.

پیروز باشید

T.me/drsargolzaei