کانال دکتر محمدرضا منجذب
3.86K subscribers
65 photos
10 videos
18 files
375 links
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
Download Telegram
🔻 نقش انتظارات در عملکرد اقتصادی 🔺دکتر محمدرضا منجذب

🔸جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش کرد. میلتون فریدمن اقتصاددان پول‌گرا با ارایه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارایه کرد. کم‌کم اهمیت روز‌افزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریه‌پردازان کلاسیک جدید با ارایه فرضیه انتظارات عقلایی، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.کار به جایی رسیده که امروزه نقش انتظارات در اقتصاد و در ابعاد خرد و کلان بر هیچ اقتصاددان و غیر اقتصاددان پوشیده نیست. به عنوان نمونه در اقتصاد خرد گفته می‌شود که انتظار از افزایش در درآمد در آینده بر تقاضای حال مصرف‌کننده تاثیری مثبت دارد.

🔸 تاثیر اخبار خوب و بد که بر انتظارات تاثیر می‌گذارد از جمله مباحث دیگری است که بازارهای مختلفی ازجمله بورس و ارز را تحت تاثیر قرار می‌دهد. البته بحث انتظارات و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی در همه اقتصادها کم و بیش مطرح است. مثلا روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و امریکا و تاثیرات این اخبار مثبت یا منفی بر بازارهای داخلی و جهانی را تجربه کرده‌ایم. از سوی دیگر روند کلی تحریم‌ها و اخبار مرتبط با مذ‌اکرات هم بازارهای کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. امروزه و در سال‌های اخیر نقش انتظارات در اقتصاد کلان و بازارهای خرد را در اقتصاد ایران تجربه کرده‌ایم. از خروج امریکا از برجام و نقش انتظارات و تاثیر آن بر بازار ارز به ویژه و سایر بازارها می‌توان به عنوان پاشنه آشیل تحولات اقتصاد ایران طی چند سال اخیر نام برد که تورم بالایی را به اقتصاد ایران تحمیل کرد.

🔸 انتظارات طی این مدت شاید بالاترین تاثیر را داشت، به نحوی که اقتصاد ایران را می‌توان اقتصاد منتظر نامید. اخبار (داخلی و خارجی) مثبت و منفی زیادی اتفاق افتاد و اتفاقا هرکدام بر اقتصاد کلان و خرد و بازارهای مهمی چون مسکن، ارز، خودرو، طلا، سکه، اقلام خوراکی و... تاثیر گذاشت. سوالی که اکنون مطرح هست اینکه انتظارات چند‌ در‌صد در اقتصاد ایران تاثیر داشته است؟ و معقول این است که چند درصد تاثیر داشته باشد؟ پاسخ ابتدایی ولی مهمی که می‌توان ارایه کرد، اینکه احتمالا هرچه نقش انتظارات بیشتر باشد و حساسیت بازاری به آن بیشتر باشد مدیریت آن بازار سخت‌تر است. به عبارتی دیگر باید بتوانیم بر انتظارات بازیگران اقتصادی (اعم از تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان، مصرف‌کنندگان و...) تاثیر داشته باشیم. ایجاد اخبار مثبت ولی بدون پشتوانه هرچند می‌تواند تسکینی بر بازاری به خصوص باشد ولی در طول زمان با تسری اطلاعات واقعی و صحیح می‌تواند انتظارات را به سمت و سویی ببرد که مورد انتظار سیاست‌گذار نباشد.

🔸به همین دلیل اعتماد بازیگران اقتصادی نباید از سیاست‌گذار دچار خدشه گردد. به نظر می‌رسد علاوه بر نکته مزبور باید به این موضوع هم اشاره کرد که مبانی تولیدی داخلی بازار داخلی کالای به خصوص چقدر وابسته به مبانی قوی داخلی هست یا خیر؟ این عاملی مهم تلقی می‌گردد. اکثر بازارهایی که وابستگی بالاتری به ارز و واردات (چه در تولید و چه غیر تولید) دارند و به تبع آن انتظارات و شکل‌گیری آن تاثیری سریع‌تر و زودتر بر آنها دارد، یعنی حساسیت چنین بازارهایی از انتظارات بیشتر هست و بالعکس. همانطور که گفته شد نباید از سیاست‌گذار نزد بازیگران اقتصادی سلب اعتماد شود.

🔸در چنین مواردی توصیه می‌شود سیاست‌گذاران به‌جای اعلام سیاست بیشتر به فکر اعمال سیاست‌های معقول در جهت حرکت معقول اقتصاد به سمت جلو باشند. در پایان لازم است به نقش پارامترهای غیر اقتصادی تاثیرگذار بر انتظارات در اقتصاد ایران اشاره کرد، که نحوه برخورد با این مشکلات و تعامل با بازیگران بین‌المللی از جمله راهکارهای مناسب قابل توصیه است. در کل هر چقدر اقتصاد از انتظار دورتر شود و انتظارات تاثیر کمتری داشته باشد، می‌تواند معقول‌تر و بلندمدت‌تر حرکت کند. باید عوامل ایجاد‌کننده انتظاراتی که اقتصاد را معطل نگه می‌دارد به حداقل ممکن رساند./متن کامل
‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://t.me/drmonjazeb
🔹 هفت خوان دستيابي به توسعه صادراتي


🔹محمدرضا منجذب

سال‌هاست رسانه‌ها اعلام مي‌كنند كه بخش اعظم صادرات ايران متوجه كشورهاي عراق و افغانستان است. بر اساس اعلام فعالان اقتصادي و برخی متوليان صادراتي كشور، مسوولان عراقي شرايط دشوارتري را براي صادرات محصولات ايراني به عراق در نظر گرفته‌اند. از سوي ديگر محدوديت‌هايي هم در خصوص صادرات برخي اقلام از جمله محصولات كشاورزي ايران به عراق ايجاد كرده‌اند. قبلا هم طي يادداشتي تاكيد كرده بودم، اگر عراق و افغانستان را از ليست كشورهاي متقاضي خريد محصولات ايراني حذف كنيم، اقتصاد ايران حرف چنداني براي گفتن در خصوص صادرات نخواهد داشت. همچنين آمارها حاكي از آن است كه بيش از 60 درصد صادرات ايران به اين 2 كشور ياد شده (عراق و افغانستان) محصولات كشاورزي است. طي سال‌هاي اخير اما عراق در مسير افزايش اينگونه توليدات گام بر‌داشت تا نياز خود را به خريد اين نوع محصولات كاهش دهد. روندي كه صادرات محصولات ايراني به عراق را كاهش داده است. اساسا علت اينكه كشور ما توليدكننده و صادركننده محصولات صنعتي نبوده اين است كه ما به توسعه اقتصادي دست نيافته‌ايم. از اين قبيل مثال‌ها كه كم هم نيست مارا ملزم به طي مسير در فرآيند توسعه اقتصادي مي‌كند. مسيري كه الزامات آن را مي‌توان به شرح ذيل دسته‌بندي كرد:

نخست) تدوين برنامه كوتاه‌مدت و بلندمدت توسعه اقتصادي: ايران نيازمند برنامه‌ريزي‌هاي كاربردي است؛ امروز ديگر نمي‌توان مشكلات اقتصادي را به صورت تك‌‌بعدي حل و فصل كرد. منافع ملي كشورها در تعامل و استفاده از خرد جمعي در اين عرصه شكل مي‌گيرد (براي اين منظور لازم است اتاق فكرهايي متشكل از نخبگان علمي مديريتي و اجرايي شكل بگيرد و در آن در خصوص برنامه‌ريزي‌هاي مقطعي برنامه‌ريزي شود.)

دوم) جهاني شدن، اقتصاد كشورها به ويژه قدرت‌هاي اقتصادي را چنان به يكديگر گره زده است كه بروز نوسان در يك كشور به سرعت به خارج از مرزها تسري مي‌يابد. با بروز پديده جهاني شدن اقتصاد و از ميان برداشته شدن بسياري از موانع تجارت، زمينه نقل و انتقال سرمايه، منابع انساني و فناورانه گسترش پيدا كرده و بسترها براي همكاري و بهره‌جويي از ظرفيت‌هاي مشترك در راستاي بيشينه‌سازي منافع مهيا شده است. از اين‌رو، در جهان به هم پيوسته و مسطح شده كنوني نمي‌توان نسبت به ظرفيت‌ها و بيشينه‌سازي منافع كم‌توجهي كرد.اين ضرورت‌ها اما در اقتصاد ايران چندان مورد توجه قرار نگرفته و اقتصاد ايران به دلايل گوناگون از جمله تحريم‌ها و... ارتباط پويايي با اقتصاد جهاني ندارد.

سوم) عمل به مزيت‌هاي نسبي (كوتاه‌مدت و بلندمدت): با استفاده از اتاق‌هاي فكر تشكيل شده (در بالا شرح داده شد) اين مزيت‌ها بايد شناسايي و راه‌هاي رسيدن به آن ترسيم گردد. مثلا توليد برخي محصولات در ايران مزيت اقتصادي ندارد و در نقطه مقابل برخي توليدات و خدمات ذيل مزيت‌هاي ايران قرار دارند. اين موارد بايد شناسايي شده و سرمايه‌گذاري جهت رشد آنها صورت گيرد.

چهارم) غلبه ملاحظات توسعه اقتصادي بر ملاحظات سياسي: ريشه بسياري از مشكلات اير‌ان در دستيابي به توسعه، سياسي است؛ اين در حالي است كه فرآيند توسعه اقتصادي با سياست‌زدگي ميانه خوبي ندارد. كشتي توسعه اقتصادي نمي‌تواند از اين مسير به مقصد برسد.

پنجم) استفاده از مديريت نخبگان و شايسته‌سالاري در امر مديريت، توليد دانش، خلق فناوري و ثروت‌آفريني از علوم دانشگاهي را به رسميت بشناسد. همچنين گريزناپذير بودن رقابت و بهره‌مندي از فناوري‌هاي نوين فرامرزي در راستاي مزيت‌هاي نسبي كشور توصيه مي‌شود.

ششم) جذب سرمايه‌گذاري خارجي در مسير مزيت‌هاي نسبي كشور: در حال حاضر نرخ استهلاك سرمايه در ايران بالاتر از نرخ سرمايه‌گذاري است؛ اين روند بايد تغيير كند تا توسعه و به روز‌آوري زيرساخت‌ها و استفاده از فناوري‌هاي نوين در مسير توسعه ايجاد شوند.

هفتم) رانت‌زدايي، فسادزدايي، ايجاد شفافيت، پيروي از سياست‌هايي از قبيل حفظ و گسترش روابط سياسي با كليه كشورها، عدم دنباله‌روي سياست‌هاي توسعه‌طلبي منطقه‌اي و فرا منطقه‌اي، سياست ارتقای روابط حسنه با همسايگان، گسترش مشاركت فعال در سازمان‌هاي بين‌المللي و مناسبات چند‌جانبه، برقراري روابط اقتصادي بر پايه تجارت و حفظ اقتصاد بازار آزاد با كشورها و... از جمله موارد مهم الزامات توسعه اقتصادي است كه بايد مورد توجه سياست‌گذاران قرار بگيرد.بديهي است تا زماني كه الزامات توسعه براي كشوري فراهم نشود امكان دسترسي به اين مهم فراهم نشده است./تعادل


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://t.me/drmonjazeb
🔻 تمرین بودجه سال آتی تکراری از روزمرگی درگذشته
🔺
دکتر محمدرضا منجذب

🔸 باوجود قدمت صدساله در بودجه‌نویسی و هفتادساله در برنامه‌نویسی، و به دلیل اقتصاد تحریم زده ایران، برنامه آتی و بودجه ۱۴۰۳ درگیر مسائل روزمره هست و دورنمایی از آینده‌نگری و برنامه توسعه دیده نمی‌شود.

🔸 مسائل کسری بودجه، کمبود درآمدهای ریالی و ارزی، صندوق‌های بازنشستگی و امثال آن گریبان بودجه را گرفته است. فشار مالیاتی در سال آتی، تعطیلی مشاغل زیر فشار، تولید زیر فشار و افزایش فقر را بدنبال خواهد داشت.

🔸 علاوه بر آن بودجه‌های ارگان‌های موازی دولت که علاوه بر کاهش کارایی اقتصادی هرروزه بار بودجه‌ای را بیشتر کرده و می‌کند، دست و پای بودجه را برای تحولات ساختاری بسته است.

🔸 برمبنای پیش‌بینی، انتظارات تورمی حداقل ۴۰ درصد میهمان اقتصاد ایران خواهد بود، درصورتی‌که افزایش حقوق زیر ۲۰ درصد است. در صورت تحقق حداقل قدرت خرید متوسط مردم ۲۰ درصد کاهش می‌یابد. با تسری این قاعده به جامعه، می‌توان گفت خط فقر افزایش مییابد.
چالش صدساله بودجه در ایران در حال تکرار است. بودجه نتوانسته و نمیتواند تاثیر مطلوبی بر اقتصاد داشته باشد.

اولین بودجه ایران کسری داشته است، و این در حال تکرار است.
بودجه های ایران تورم زا بوده و هستند.
بودجه در ایران در مسیر توسعه حرکت نکرده است. بودجه های سالانه هم در مسیر برنامه های پنج ساله نبوده است.
دولت خود را متولی یکه تاز اقتصاد در تمامی مشکلات و در فرایند رشد می داند، این خود بودجه را تورم زا تربیت کرده است.
در گشایش های ارزی در بودجه، گرایش به واردات کالاهای مصرفی بوده، تا کالاهای واسطه ای و سرمایه ای، و فناوری و انتقال تکنولوژی مناسب برای فرایند توسعه اقتصادی.
نهادهای عمومی شبه خصوصی، دارای درآمد و هزینه های بالایی هستند. اینها بودجه هیچ نظارتی منابع وسیعی از درآمدها و هزینه ها را در اختیار دارند و بنا به صلاحدید خود هزینه می کنند. این رویه در در چارچوب فرایند توسعه و نه در مسیر تعریف برنامه ها قدم بر می دارند.
ساختار بودجه اشکالات اساسی دارد. در این خصوص به این موارد اشاره می شود: عدم تطابق بودجه مصوب با عملکرد، عدم شفافیت در هزینه کرد بودجه، عدم مدیریت بهینه دارایی ها و بدهی های دولت، نداشتن مبنای سیاستگذاری و استراتژیک برای بودجه، عدم تسلط مجلس بر بودجه ریز یعنی سازمان مدیریت که رییس آن از طرف رییس جمهور بدون دخالت مجلس تعیین می شود، مجری بودجه وزارت اقتصاد است و لذا بودجه ریز سازمانی دیگر و مجری آن وزارتخانه ای دیگر است و ...
دولت پاسخگو و توسعه مدار نیست.



روزنامه تعادل:
بودجه 1403 خط فقر را افزايش مي‌دهد



🌐 کانال دکتر منجذب
🌐 Title: Wholesale electricity price forecasting by Quantile Regression and Kalman Filter method
🌐Mohammad Reza Monjazeb, Hossein Amiri, and Akram Movahedi
🌐Abstract
One of the most significant issues in all nations is the price of electricity. Quantile Regression and the Kalman Filter method are used in this study to forecast the price of electricity in the pay-as-bid market, which is used in many nations, including Iran, Italy, Germany, the UK and many more. The results of our study suggest that Quantile Regression is the most accurate model, particularly when 20th compared to 90th quantiles and the Kalman Filter method. Moreover, geographical and climate considerations play a significant role in setting electricity pricing. Also, it is important to consider the positive correlations between the electricity price and temperature, as well as its negative and uncertain relationship with other variables, including wind speed and humidity.
🌐Conclusion and policy implications
The study employed two methods, specifically Kalman Filter and Quantile regression, to forecast the price of electricity in the Iranian electrical market from January 2019 to July 2023. To ensure the accuracy of the forecasts, the study utilized data on average changes in meteorological conditions, including wind speed, humidity, and temperature [7]. Additionally, because the market operates on a pay-as-bid structure, and the day-ahead electricity market is heavily influenced by the previous...
👉 Link

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌




🌐
کانال دکتر منجذب
🔺 فرصت‌های ازدست‌رفته
🔻دکتر محمدرضا منجذب


بر مبنای تحلیل فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، در گفت‌وگو با انتخاب:
🔹صنعت نفت ایران تا پایان همین دهه میلادی در حد ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد
🔹منابع گازی‌مان را با لوله‌کشی‌های گسترده هدر دادیم
🔹اسیر تبلیغات خودمان درمورد ظرفیت بی‌پایان پارس جنوبی شدیم

⭕️ متأسفانه باوجود تحریم‌های فرسایشی که دامن اقتصاد ایران و صنعت نفت را دربر گرفته است:
1-چنین حجم گسترده سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز باوجود تحریم‌های گسترده امکان‌پذیر نیست.
2-امکان جایگزینی درآمدهای نفتی با سایر درآمدها، به‌ویژه درآمدهای مالیاتی، درآینده وجود ندارد. چرا که ظرفیت تولیدزایی و درآمدزایی اقتصاد ایران رو به ضعف و کاهش گذاشته است. و پایه های مالیاتی در آینده توان گسترش را ندارد.
3-خروج نخبگان، یقه‌سفیدها، سرمایه‌گذاران و ... با مهاجرت‌ها، ظرفیت‌های اقتصادی ایران را محدودتر می‌کند. طی دوره تحریم سرمایه‌های مستهک شده جایگزین نشده‌اند.
4-پیش‌بینی می‌شود طی ده سال آتی، انرژی‌های جایگزین نفت اقتصادی و مقرون به‌صرفه خواهد شد. به همین دلیل از دوره ترامپ تولید نفت آمریکا افزایش‌یافته است تا بتواند در این دوره استفاده بهینه از ذخایر نفتی خود داشته باشد. و به همین دلیل کشورهای نفتی بدنبال توسعه اقتصادی و ایجاد درآمدهای پایدار غیرنفتی هستند. 5-چندین برنامه توسعه قبل از انقلاب و چندین برنامه توسعه بعد از انقلاب نگارش و تدوین شده، ولی در نوع تولیدات در حد تولید مونتاژ ماندیم. عملا به توسعه دست نیافتیم.
6-بالغ‌بر ۱۲۰۰ میلیارد درآمد نفتی از دوره قاجار تاکنون داشتیم، لیکن نتوانستیم در مسیر توسعه اقتصادی از آن استفاده بهینه نماییم.

⭕️ به‌راستی آیا در آینده باز چنین فرصت‌هایی را به دست خواهیم آورد؟


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌




🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 درآمد سرانه اوج‌گیری چین؛ نزول ایران

🔻دکتر محمدرضا منجذب

معمای توسعه چین، یکی از معادله‌هایی است که برای افکار عمومی ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است. همان طور که ایرانیان مسیر توسعه را در کره‌جنوبی، ژاپن و حتی هند دنبال کرده و در ادامه تلاش می‌کنند ارتباطی میان عدم توسعه‌یافتگی خود و توسعه‌یافتگی این کشورها پیدا کنند. حتما شما هم بارها این عبارات را شنیده‌اید که کره‌جنوبی (یا چینی‌ها و...) در دهه ۷۰ میلادی، تلاش می‌کرد خود را به رشد اقتصادی ایران نزدیک کند.

آرزو داشت تا خودروسازی‌اش به سطح و اندازه ایران برسد و... اما همین کشور امروز به اندازه‌ای پیشرفت کرده که برندهای تولیدی آن بازارهای جهانی را فتح کرده‌اند. این روزها برخی از سیاستمداران ایرانی، دلیل توسعه چینی‌ها و پیشرفت اقتصادی آنها را در خوردن دو وعده غذای روزانه توسط مردم‌شان ارزیابی می‌کنند و در مسیر معکوس دلیل عدم توسعه ایران را مصرف بالای مردم می‌دانند. این در حالی است که توسعه در هر جامعه‌ای به اِلمان‌ها و گزاره‌های دیگری نیاز دارد که برنامه‌ریزی، تخصص گرایی و ارتباط سامان‌یافته با جهان پیرامونی در راس آنها قرار دارد.

تا دهه ۸۰ میلادی، ایران با تولید سرانه‌ای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتی‌اش در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. اما این روند از دهه ۹۰ خورشیدی برای ایرانیان معکوس شد و ایران به گروه اقتصادهای با سطح درآمدی متوسط - پایین افت داشته است. در واقع ایران نه‌تنها نتوانست بعد از دهه ۸۰ میلادی به بعد از ظرفیت‌های خود برای تحقق امر توسعه و افزایش درآمد سرانه مردمش بهره‌مند شود، بلکه به دلیل برخی اشتباهات راهبردی طی سال‌های ۸۴ تا ۹۲ با تحریم‌های گسترده مواجه و ذیل فصل تحریم‌های ملل متحد قرار گرفت.

این در حالی است که در همین بازه زمانی ایران از درآمد نفتی نجومی ۷۰۰ تا۸۰۰ میلیارد دلاری مواجه بود و می‌توانست با سرمایه‌گذاری مناسب بر زیرساخت‌های مولد اقتصادی، ارزش افزوده قابل توجهی برای آینده کسب کند. اما عدم توجه به گزاره‌های موثر در رشد اقتصادی و پیشرفت باعث نزول اکثر شاخص‌های اقتصادی کلان در ایران شد.

دلایل مختلفی برای این نزول مطرح می‌شود که شاید مهم‌ترین آنها مشکلاتی است که در حوزه سیاست خارجی کشور، برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و قطع ارتباط با جهان پیرامونی شکل گرفته است. آغاز دهه هشتاد میلادی آغاز حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بین‌الملل مقارن با شروع جنگ عراق با ایران می‌شود.

چین با باز کردن در‌های اقتصاد خود و پذیرش شاخص‌های تجارت آزاد، تلاش کرد تا شکل متفاوتی از برنامه‌ریزی‌های اقتصادی را آغاز کند. در این مسیر چین، افزایش تولید را در راس برنامه‌ریزی‌های خود قرار داد و تلاش کرد از کشوری با درآمد سرانه پایین، به کشوری که تولید و صادرات بالایی دارد و درآمد سرانه خود را ارتقا داده بدل شود. به این‌ ترتیب چین با سرعت رشد اقتصادی بالا فاصله خود را با راس هرم قدرت‌های جهانی کم و کمتر می‌کند.

تا جایی که امروز چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصاد جهانی تنه به تنه امریکا در حال صعود با راس هرم اقتصاد جهانی است. چین اقتصاد را اولویت اصلی خود قرار داد و مجموعه برنامه‌های خود را در راستای شکل‌گیری تولید و بهبود شاخص‌های آن قرار داد.

در نقطه مقابل اما تحریم‌های اقتصادی ایران که از دهه ۸۰ میلادی (دهه ۶۰ خورشیدی) آغاز شد و در دهه‌های بعدی افزایش پیدا کرد و اوج گرفت، در سال‌های اخیر نفس رشد اقتصادی ایران را می‌گیرد. به گونه‌ای که ایران در دهه ۹۰ خورشیدی (۲۰۱۱ به بعد) رشد اقتصادی متوسط صفر درصدی و تورم متوسط بالای ۴۰ درصدی را در طول این دهه تجربه می‌کند. اکنون تولید سرانه چین یک میلیارد و ۴۰۰ میلیونی از ایران پیشی گرفته است. ایران همچنان الگوی توسعه صنعتی خاصی را دنبال نمی‌کند.

باید دید آیا پایانی بر چرخه معیوب شکل می‌گیرد یا اینکه این مسیر اشتباه همچنان تداوم خواهد یافت.

📌انیمیشن مقایسه تغییرات تولید سرانه ایران و چین طی صد و بیست سال

📌لینک مطلب در روزنامه تعادل

https://t.me/drmonjazeb
❇️ با سلام

ضمن گرامیداشت ولادت حضرت امیرالمؤمنین، روز پدر را به همه پدران سرزمینم تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم.

⭕️ دو مطلب زیر را تقدیم می‌کنم:

⭕️
هیچ‎کس فقیر و گرسنه نمی‎شود، مگر اینکه اغنیا حق وی را حبس کنند.

⭕️ خدا را اینگونه شناختم.


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌




🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 چرا نرخ ارز در بلندمدت افزایشی خواهد بود؟

🔻دکتر محمدرضا منجذب

در تحلیل هر بازاری اشاره به شرایط عرضه و تقاضای آن بازار، تحلیلی کامل را در بر می گیرد. اینکه در سالهای اخیر نرخ ارز در ایران افزایشی بوده و خواهد بود، بدلیل محدودیت ها در عرضه ارز و افزایش مستمر تقاضای ارز بوده است. مختصری از عناوین و دلایل ذیلا ارایه می شود، و هر دلیلی قابل تفصیل است:
1-دلایل کوتاه مدت:
اخبار بد، منجمله جنگ ها و تنش های منطقه ای و نیز ورود ترامپ به عرصه انتخابات. شدت و ضعف اخبار هم بر عرضه و هم بر تقاضای ارز تاثیرگذار است. بعنوان مثال ورود ترامپ به انتخابات هرچه به تاریخ انتخابات نزدیک تر شود، آثار انتظاری بر نرخ ارز خواهد داشت.
بلوکه شدن ذخایر ارزی خارج از کشور است. این تحدید کننده عرضه ارز بداخل کشور است.
2-دلایل بلندمدت:
تحریم ها که تبدیل به قانون شده و بطور مستمر صادرات بخارج و عرضه ارز به داخل را تحدید می نماید.
خود تحریمی، بعنوان مثال نپیوستن به معاهدات بین المللی چون اف ای تی اف و ...
وجود ترازهای منفی (بودجه، بانکی، تراز پرداختها، و ...) که موجب افزایش کسری بودجه، گسترش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و ... شده است. این هم موجب افزایش نرخ ارز می شود و هم تامین کننده کسری بودجه است.
3-نداشتن برنامه توسعه بلندمدت
عمل نکردن به مزیت نسبی در صادرات و تحدید صادرات و عرضه ارز
گسترش مستمر واردات یا افزایش مستمر تقاضای ارز
4-طبق نظریه PPP در محاسبه نرخ ارز، تفاوت تورم داخلی از تورم جهانی باضافه نرخ بهره وری داخلی (در ایران صفر است)، موجب افزایش طبیعی نرخ ارز است. تورم داخلی 45 درصدی و جهانی زیر 10 درصدی، بمعنای افزایش مستمر سی الی چهل درصدی نرخ ارز در سال است.
5-فشار مالیاتی، می تواند موجب تعطیلی تولید، گرایش بسمت فرار مالیاتی از طریق معاملات بوسیله ارز و غیر حساب بانکی و ... افزایش میدهد. بعضا موجب مهاجرت می شود. فشار مالیاتی روی بازارهای موازی ارز، مانند مسکن، خودرو، طلا، ... موجب سوق نقدینگی به بازار ارز می شود.
6-فشار مهاجرت، در نیروی کار ماهر و ساده ، و تحصیلکرده و ... تقاضای ارز را افزایش می دهد.
7-بازار پولی ناکارآمد و نرخ بهره پایین و غیر جذاب، نقدینگی را به بازارهای موازی و ارز سوق می دهد.
موارد چندی دیگر در این راستا قابل ذکر است. بدیهی است هر کدام از موارد مذکور راهکارهای خود را می طلبد. در کنار آنها مدیران شایسته و کاربلد لازمهٔ مقابله با مشکلات است.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌




🌐 کانال دکتر منجذب
❄️ دوران شیرین می آید
❄️محمدرضا منجذب


🔻 دورانی که همگان از امکانات و نعمت های الهی بهره مند می شوند. زمینه تلاش و فعالیت اقتصادی در دسترس همگان است. انحصار در تولید از بین می رود و الگوی عدالت اجتماعی برپا می شود.

🔻دورانی که حاکمان بر هوا و هوس و خواهش خود مسلط هستند. آنان بخل نمی ورزند، منصف و عادل هستند، مهربان و خوش رفتار هستند، درنده خو نبوده و با مردم به نیکویی برخورد می کنند. حاکمان از چنان ادب و تربیتی برخودارند که در سایه این حکومت مسلمان و غیرمسلمان، مومن و کافر در بهره بردای از نعمت های خداوند بطور مساوی برخوردار می شوند.

🔻دورانی که آغاز تحوّل بزرگ جهانی است که اهداف بزرگی چون ریشه کن کردن ظلم و ستم و برقراری عدل و قسط و صلح و امنیت و شکوفائی مادی و معنوی را درپی دارد. امنیت و رفاه اقتصادی به معنی تام کلمه را، به جامعه هدیه می شود تا مردم در اوج شکوفائی علمی، اخلاقی و اقتصادی زندگی کنند و برکات همگان را فرا می گیرد.

🔻دورانی که نعمت ها فزونی یافته و درهای رحمت و برکت از آسمان و زمین گشوده می گردد. در آن دوران، حکومت واحدی تشکیل می گردد و جامعه بشری از مواهب زندگی بهره برده و زمینه رشد و تعالی مادی، معنوی و فکری برای همگان فراهم می گردد.

🔻دورانی که کارگزاران آن و مانند آنان در تاریخ بشر کمتر پیدا می شود. افرادی که در اوج تدین و اوج تخصص از کارایی بالایی برخوردارند. در اقتصاد از آن بعنوان سرمایه انسانی، بهره وری و افزایش بهره وری یاد می شود. در اینصورت در این دوران بهره وری در حداکثر و در سطح بهینه خود قرار دارد و به این دلیل تولید بحد توان و بالقوه خود می رسد.
انسانهایی که اهل رویه یکسان در امور، اهل آبادی و عمران، اهل زهد، اهل اخلاص، اهل علم و سواد و ... هستند.

🔻با این اوصاف در این دوران توسعه و رفاه اقتصادی مطلوبی ایجاد خواهد شد؛ به حدی که بشر مانند آن را در طول تاریخ کره زمین به خود ندیده است. توسعه از جایگاه بسیار با اهمیتی برخوردار خواهد بود و جامعه از ابعاد مختلف توسعه به معنای واقعی برخوردار خواهد شد، به طوری که مردم در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌




🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 تله مالیاتی
🔻دکتر محمدرضا منجذب

❄️ بر مبنای مصوبه قانونی، شناسایی و دسترسی به حساب های بانکی اشخاص، ملاک مالیات ستانی در سال های آتی خواهد بود. سوال اینست که آیا بواقع افراد در تله مالیاتی گرفتار خواهند شد یا دولت و سازمان مالیاتی؟ آثار احتمالی اجرای این مصوبه چیست؟

▪️برای پاسخ به سوال مزبور می توان از دو منظر وارد بحث شد. اول موضوعات مربوط به مودیان مالیاتی و دوم سازمان مالیاتی و دولت.

❄️ از بعد اول چنین نوع سیستم شناسایی مالیات چند ویژگی را دارا است:

🔹 اگر میزان ماهانه تراکنش و تعداد آن از رقم و دفعاتی بالاتر باشد (مثلا سی و پنج میلیون و صد بار)، فرد مشمول مالیات است و باید پاسخگو باشد. اولا در اینجا ملاک میزان تراکنش هست و نه سود فرد، ثانیا فرد باید پاسخگو باشد و بنوعی در تله مالیاتی افتاده است. در اینصورت همه صاحبان حساب در مظان اتهام فرار مالیاتی هستند. این رویکرد بلحاظ روانشناسی دچار اشکال است و آثار مخربی بر ارتباط میان شهروندان و سازمان مالیاتی ایجاد می کند.

🔹 نکته بعدی ایجاد و ابداع راههای جدید فرار مالیاتی است، که ممکن است به مخیله شهروندان تداعی گردد و اجرا گردد. وقتی تله مالیاتی بحسابهای ریالی و بانکی اصابت می نماید، احتمال دارد افراد بدنبال انجام معاملات خود با هر پول دیگر و شبه پول در دسترس باشند، و این خطری بالقوه برای اقتصاد ملی خواهد بود. تقاضای پول های کاغذی همچون دلار، یورو و امثال آن افزایش می یابد. همچنین افزایش تقاضا برای رمز ارزها، طلا، سکه و ... افزایش می یابد. مبادلات می تواند بصورت پایاپای و کالا به کالا و ... صورت پذیرد. افزایش تقاضا برای چنین مواردی باعث افزایش قیمت آنها می گردد. و این خود انتظارات تورمی را افزایش می دهد.

🔹 نکته بعدی، تعطیلی کار و کسب های جدیدی هست که تازه به نقطه سربه سر رسیده اند. چون مبنا تراکنش بانکی هست، و با اعمال مالیات وارد ضرر می شوند. هم چنین کسب و کارهای کوچک.

🔹 نکته بعدی تعطیلی یک سری مشاغل و تبدیل آن به اقتصاد زیرزمینی و غیر قابل دسترس در حسابهای بانکی.

🔹 نکته بعدی، اگر کسی بیشتر از درآمد اعلام شده خود درآمد بیشتری کسب کرده باشد و اعلام نکرده باشد و امور مالیاتی به آن پی ببرد نوعی از پولشویی است که با جریمه و دریافت و مجازات مالیاتی روبرو خواهند بود . در حالیکه در کلیه کشور های جهان محور اقتصاد یک کشور از نظر مالی در اختیار بانک مرکزی بی طرف است.

🔹 با این اوصاف امکان دارد به مرور حتی پایه های مالیاتی کاهش یابد و اقتصاد ایران وارد بخش نزولی منحنی لافر گردد.

⭕️ حال باید دید آیا مودیان در تله مالیاتی گیر می افتند یا دولت؟ کدامیک؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
لینک مطلب در: روزنامه تعادل سایت اقتصاددان



🌐 کانال دکتر منجذب
❄️ تقارن بهارها
♻️محمدرضا منجذب


🔺 بهار برای همه انسانها لفظ زیبا و با شکوهی است. بهار تداعی دوباره زنده شدن و شکوفا شدن است. ایرانی ها در سنتی دیرینه بهار را نکو می دانند و به استقبال آن می روند.


🔻بهار طبیعت مقارن با رویش مجدد درختان و شکوفه ها، و احیای مجدد طبیعت است. معنای آن زندگی مجدد برای طبیعتی است، که انسانها از آن بهره می برند. بهار طبیعت مقارن با نزول برکات از آسمان است که به احیای طبیعت کمک می کند. در طول فصل بهار، محور زمین به سمت خورشید متمایل می شود و به همین دلیل روزها طولانی‌تر می‌شود و دما در بیشتر مناطق گرم تر می گردد. هم چنین می توانید ذوب شدن یخ ها و آب شدن برف های روی زمین و جاری شدن برفهای ذوب شده به جویبارها و رودخانه ها را در این فصل مشاهده کنید.


🔻 در بهار زمین، بعد از خواب زمستانی، احیا می گردد. اما بهار انسان احیای قلب اوست. روشن شدن ضمیر انسان به حقایق عالم. احیای این نگرش در انسانها موجب پیشرفت همزمان مادی و معنوی در نوع انسانها می شود.


🔻بهار اقتصادی هنگامی برای انسانها اتفاق می افتد که:
🔹 همگان از امکانات و نعمت های الهی بهره مند می شوند. زمینه تلاش و فعالیت اقتصادی در دسترس همگان است. انحصار در تولید از بین می رود و الگوی عدالت اجتماعی برپا می شود.
🔹 حاکمان بر هوا و هوس و خواهش خود مسلط هستند. آنان بخل نمی ورزند، منصف و عادل هستند، مهربان و خوش رفتار هستند، مومن و کافر در بهره بردای از نعمت های خداوند بطور مساوی برخوردار می شوند.
🔹 آغاز تحوّل بزرگ جهانی است که اهداف بزرگی چون ریشه کن کردن ظلم و ستم و برقراری عدل و قسط و صلح و امنیت و شکوفائی مادی و معنوی را درپی دارد
🔹 نعمت ها فزونی یافته و درهای رحمت و برکت از آسمان و زمین گشوده می گردد. در آن دوران، حکومت واحدی تشکیل می گردد و جامعه بشری از مواهب زندگی بهره برده و زمینه رشد و تعالی مادی، معنوی و فکری برای همگان فراهم می گردد.


🔻در تفسیر یُحْیِی الأَرْضَ بَعْدَ مَوتِهَا آمده است: زمین را با باران زنده نمی‌کند، بلکه خداوند عزّوجلّ مردمی را می‌فرستد که عدل را زنده می‌کنند و زمین با احیاء عدل و با اقامه حد زنده می‌شود. و این حیات و زنده شدن، سودمندتر از چهل روز باران است.
بهار گم شده انسان عدل است، آن هم بر گستره زمین.


🔻خداوندا در این لحظات عزیز و گرامی بهار طبیعت، بهار قلوب، بهار اقتصادی، بهار انسان، ... و همه بهارها که مبارک و میمون هستند را مقارن هم قرار ده. که تو حکیم هستی و قادر بر همه چیز هستی. آمین


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
آرزوهای اقتصادی



🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 عوامل موثر بر تورم
🔻 دکترمحمدرضا منجذب


در مطالعه ای که اخیرا بر مبنای داده های رسمی انجام شد، عوامل موثر بر تورم مورد واکاوی و محاسبه قرار گرفت. هرچند رشد نقدینگی عاملی موثر بر تورم ایران طی هفت دهه اخیر بوده است، لیکن عواملی دیگر هم بر تورم تاثیرگذار بوده است که در سیاستهای مقابله با تورم باید مورد نظر باشد. این عوامل بشرح زیر هستند:

🔹 رشد تولید، تولید در ایران شامل مجموعه تولیدات چهار زیربخش خدمات، کشاورزی، نفت و صنعت است. بطوریکه رشد تولید از طرف عرضه کل اقتصاد تاثیری کاهنده بر تولید دارد. افزایش یک درصدی در تولید چیزی درحدود ده صدم درصد تورم را کاهش می دهد.

🔹رشد نقدینگی، تاثیری افزایشی بر تورم دارد. رشد نقدینگی از طرف تقاضای کل اقتصاد موثر است. بطوریکه در تورم پایین یک درصد افزایش در نقدینگی موجب افزایش یک دهم درصد در تورم می گردد. ولی با افزایش تورم این رقم افزایش می یابد. در تورم کنونی تاثیری معادل بیست و پنج صدم درصدی دارد.

🔹رشد نرخ ارز، تاثیری مثبت بر تورم دارد. بطور متوسط افزایش یک درصدی در نرخ ارز، افزایش پانزده صدم درصدی بر تورم دارد. تبلور رشد کسری بودجه بیشتر از دو کانال رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز در اقتصاد ظاهر می شود.

🔹انتظارات تورمی تاثیری مثبت بر تورم دارد (اینجا را ببینید). انتظارات قیمت در ایران بدو شکل تطبیقی و عقلایی شکل می گیر. هرچند نقش انتظارات تطبیقی بمراتب بیشتر هست. تاثیر انتظارات از چهاردهم درصد در تورمهای پایین شروع می شود و به هشت دهم درصد در تورمهای بالا ختم می شود. از این منظر تاثیر انتظارات تورمی از دو مقوله قبلی بیشتر هست.

🔹خروج آمریکا از برجام در دوره ترامپ، اثری افزایشی بر تورم داشته است (اینجا را ببینید). در این دوره بطور متوسط تورم بیست و پنج صدم درصد افزایش داشته است.

🔹در این مطالعه تاثیر ادوار تجاری سیاسی و انتخاب رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بر تورم مورد ارزیابی قرار گرفت. اقتصاد ایران تنها در دوره رفسنجانی تورمی افزایشی و معنادار را تجربه کرده است.


⭕️ در جمع بندی میتوان گفت طی دهه اخیر روند تورم دچار شکست ساختاری شده است و سطح آن افزایش داشته است. دلیل اصلی آن تحریم های شدید بر اقتصاد ایران بوده است، که از هر دو طرف عرضه کل و تقاضای کل بر تورم ایران تاثیر گذاشته است. در این نوشتار مهمترین عوامل موثر بررسی شد، هرچند عوامل کمی و کیفی دیگری هم قابل ذکر است.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
لینک مطلب در روزنامه تعادل



🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 شاخص توزیع درآمد و درجه توسعه یافتگی
🔻دکتر محمدرضا منجذب


❄️ اخیرا گزارشی توسط سازمان ملل ارایه شد و در آن اشاره شد که ایران از نظر شاخص توزیع درآمد ضریب جینی در وضعیت توزیع درآمدی بهتری نسبت به مالزی و ترکیه و برزیل قرار دارد (اینجا را ببینید).

❄️ بطور معمول برای بررسی مقایسه ای چند کشور باید چندین شاخص همزمان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
در فرایند توسعه اقتصادی توزیع درآمد از شکل یوی برعکس تبعیت می کند. بطوریکه در ابتدای فرایند توزیع درآمد بدتر می شود و ضریب جینی افزایش می یابد و در اواخر فرایند توسعه این شاخص کاهش می یابد. چنانچه این گزارش تایید می کند، این عدد در ایران کمتر از سه کشور دیگر هست.

❄️ اما اگر فرایند درآمد سرانه چهار کشور بررسی و مقایسه گردد، حاکی از پیشی گرفتن مالزی، ترکیه و برزیل است. حداقل سه دلیل می توان اقامه کرد که کشورهای مزبور در فرایند توسعه و صنعتی شدن از ایران جلوتر هستند و روی منحنی یوی برعکس جلوتر هستند:

❄️ اول درآمد سرانه این کشورها در طول زمان از ایران پیشی گرفته است.
دوم این کشورها هنوز جزو کشورهای توسعه یافته قرار ندارند، و به همین دلیل توزیع درآمدشان به قسمت پایین منحنی یوی برعکس نزدیک نشده است.
سوم این کشورها برنامه های توسعه خود را دنبال می کنند، در حالی که ایران در عمل هیچ برنامه توسعه بلندمدت و خاصی را دنبال نمی کند.

❄️نکته دیگر اینکه هرچند در فرایند توسعه ضریب جینی کاهشی هست، لیکن اینکه یک برنامه توسعه ای و هدف آن توزیع برابرتر درآمد (مانند سوئد) و یا کمتر برابر (مانند آمریکا) باشد، عدد شاخص ضریب جینی یکسان نخواهد بود.

❄️نکته پایانی، اینکه متاسفانه تورم بالا و شدید سالیان اخیر، طبقه متوسط ایران را کوچکتر و فقیرتر کرده و احتمالا توزیع درآمد برابرتر شده است ‼️

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ لینک مطلب در سایت اقتصاددان




🌐 کانال دکتر منجذب
💠 نابرابری در اقتصاد
💠دکتر محمدرضا منجذب


به اعتقاد سیرس، توسعه به معنی حذف فقر، بی کاری، و نابرابری است. این امر به مرور مسائل ساختاری مانند آموزش، بهداشت، رشد جمعیت، شهر نشینی، اصلاحات کشاورزی و غیره را در بر می‌گیرد. برابری در مقابل نابرابری یکی از مفاهیم مهم در فرایند توسعه محسوب می شود. انواع نابرابری در اقتصاد به شرح زیر است:
نابرابری در درآمد
همانگونه که توسعه اقتصادی بیشتر پیش می¬رود، نابرابری درآمدها از نمودار U معکوس پیروی می¬کند به گونه¬ای که ابتدا نابرابری بیشتر شده (از کشورهای با درآمد کم به درآمد متوسط) و سپس کاهش می¬یابد (از کشورهای با درآمد متوسط به درآمد بالا). همچنین نسبت جمعیت فقیر با افزایش درآمد سرانه کشورها کاهش می¬یابد.
نابرابری بین کشوری
میلانویک مشخص می‌کند که 88 درصد نابرابری جهانی مربوط به نابرابری بین کشورها و 2 درصد مربوط به نابرابری درون کشورها است و 10 درصد نیز به همپوشانی بین نابرابری درون کشوری و بین کشوری اختصاص دارد.
نابرابری در شاخص توسعه انسانی
به طور کلی در نیمه اول قرن بیستم، نابرابری در شاخص توسعه انسانی (HDI) در سطح جهان کاهش یافت و حتی بعد از آن در نیمه دوم کاهش بیشتری در نابرابری HDI مشاهده شد . از سه عامل مربوط به شاخص توسعه انسانی (HDI)، دو مورد یعنی؛ امید به زندگی و آموزش با کاهش نابرابری جهانی همراه بود. شاخص سوم که استاندارد زندگی یا درآمد است تا دهه 1970 کاهش یافت ولی بعد از آن نابرابری درآمد در جهان دوباره افزایش یافت.
نابرابری در مصرف
نابرابری جنسیتی
زنان در کشورهای در حال توسعه درآمدی معادل نصف درآمد مردان دارند. (این نسبت در آمریکای لاتین سه-چهارم است). همچنین زنان در اغلب کشورها ستون فقرات اقتصاد روستایی هستند و در اقتصاد مدرن، آنها از مزایای آن بهره کمتری می‌برند. همچنین درصد مشارکت زنان نسبت به مردان در کشورهای در حال توسعه کمتر است و نابرابر است.
نابرابری در توزیع غذا
نابرابری در توزیع غذا ممکن است سبب شود برخی مردم در کشورهای کمتر توسعه یافته همچنان دچار سوء تغذیه بمانند.
رانت¬جویی عامل نابرابری
رانت جویی، یک فعالیت غیربهره ور و غیرمولد است که برای بدست آوردن منافع شخصی از فعالیت ها و منابع عمومی صورت می گیرد. این فعالیت شامل گستره¬ای از فعالیت¬ها از نوع قانونی مانند لابی کردن و تبلیغات گرفته تا فعالیت¬های غیرقانونی مثل رشوه گیری و فساد اداری است (همان). اتلاف و هرزرفتن منابع در جامعه، تنها تخصیص نادرست منابع نیست بلکه هزینه های ناشی از اخذ امتیازهای انحصاری و ویژه را نیز شامل می¬شود
رانت سیاسی حداقل هزینه لازم برای جذب منابع به سمت بازار است. رانت ها تنها شامل سودهای انحصاری نیستند بلکه یارانه ها، مقرری های سازمان یافته با مافیای¬های خصوصی، سودهای بالایی که رقبا به نوآوران قبل از تقلید از نوآوری آنها می پردازند، و غیره می باشد.
و سایر موارد قابل ذکر همچون:
نابرابری‌ها در توزيع ثروت، نابرابری در تجمع سرمایه ‏ی انسانی، قوانین مقررات غیرشفاف و رانت زا و غیره.
تورم تشدید کننده نابرابری است، زیرا ثروتمندان ثروتشان بیشتر می شود و فقرا فقرشان.
سیستم مالیاتی معیوب عامل نابرابری
سیستم مالیاتی از طریق اخذ مالیات صحیح از دهک های بالای درآمدی و ایجاد تسهیلات و فضای کارآفرینی برای طبقات متوسط و ضعیف در اصلاح نابرابری نقش مفید ایفا می کند. حال اگر این سیستم معیوب باشد می تواند تشدید کننده نابرابری و تضعیف کننده طبقات متوسط به پایین باشد.
آثار نابرابری بر اقتصاد کاهش رشد و عدم توسعه است
در حالی که نابرابری، باعث افزایش پس انداز و سرمایه گذاری می‌شود، ممکن است کارآیی منابع مورد استفاده را از بین ببرد. نابرابری، باعث کاهش کیفیت سازمانی، و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی می‌شود. تنوع در تولید و برابری درآمد خانوار، کلید رشد اقتصادی است زیرا کیفیت سازمانی را بالا می‌برد. قبل از بررسی اثر تنوع بیشتر در تولید و برابری بیشتر بر کیفیت سازمانی، ابتدا کیفیت سازمانی را بررسی می‌کنیم. به عنوان مثال در آمریکای لاتین، نابرابری شدید در توزیع ثروت خصوصاً زمین، به عنوان یک مانع لغزنده بر سر راه توسعه اقتصادی عمل کرده است .

🔹 بنظر می رسد تورم ام الفساد نابرابری است. تورم تشدید کننده نابرابری است، زیرا ثروتمندان ثروتشان بیشتر می شود و فقرا فقرشان. تورم فرهنگ غلط را ترویج می کند. تورم نابرابری اجتماعی را تشدید می کند. تورم با رانت رابطه ای دوسویه دارد. تورم سیستم مالیاتی را تحت تاثیر قرار می دهد. تورم نابرابری در توزیع غذا و نابرابری در مصرف را تشدید می کند. تورم بر نابرابری درآمد و نابرابری هزینه موثر است..

🔻https://t.me/drmonjazeb
⭕️ کتاب «اقتصاد در هیاهوی انتظارات» منتشر شد/ اولین کتاب تخصصی انتظارات تورمی در ایران/موسسه مطبوعاتی بازار پول و ارز بانک مرکزی

🔹شامل سی نشست تخصصی با اساتید اقتصاد

🔹فصل بیست ونهم: نقش انتظارات قیمت در اقتصاد ایران از بعد اقتصاد کلان و کاربردهای آن

⭕️ دکتر محمدرضا منجذب

🔹معرفی: انتظارات گاه از متغیرهای اصلی و بنیادین تورم مانند کسری بودجه، نقدینگی و ... تاثیر بیشتری بر تورم دارد. انتظارات رابطه دوسویه ای با بسیاری از شاخص های اقتصادی دارد، که در این فصل با مدل های اقتصادی، اثر آنها اندازه گیری شده است. یکی از متغیرهای مهم، گردش پول است. بررسی ها حاکی از اثرگذاری انتظارات بر این شاخص است. در مرحله بعد به تورم منجر می شود. با این حال انتظارات در صورت اعتماد مردم و فعالان اقتصادی به سیاستهای اعمال شده دولت و اثربخشی آن می تواند خود به عامل کاهنده تورم تبدیل شود..

🔹لینک تماس و تهیه کتاب: با شماره موبایل ۰۹۱۹۶۱۶۲۲۴۴ (انتشارت موسسه مطبوعاتی بازار پول و ارز) تماس بگیرید.





🌐
کانال دکتر منجذب
⭕️ ضرورت بهره مندي از يك الگوي توسعه

⭕️ دکتر محمدرضا منجذب
آيا حرف‌ها، وعده‌ها و تحليل‌هاي تكراري را بايد تكرار كرد؟ اين پرسشي است كه از گذشته تا به امروز در بسياري از محافل و گعده‌هاي اقتصادي مطرح مي‌شود. در پاسخ به اين پرسش هم ديدگاه‌هاي مختلفي طرح مي‌شود. برخي مخالف اين ديدگاه و گروهي هم موافق طرح اين ديدگاه‌ها هستند. در تحليل‌هايي كه از سوي همكاران اقتصادي اعم از اساتيد و ديگران صورت مي‌گيرد، بعضا گفته مي‌شود بايد از تحليل و حرف‌هاي تكراري پرهيز كرد. مثلا يكي از تحليل‌ها بحث گسترش نقدينگي و بازارهاي موازي است همچنين تسري نقدينگي به بازارهاي با سوددهي بالاتر كه طي سال‌هاي اخير اقتصاد ايران درگير آن بوده است. يا در نمونه‌اي ديگر، بحث كنترل قيمت‌ها و قيمت‌گزاري بر كالاهاي اساسي و مهم، كه همكاران اقتصادي در دو سوي مخالف و موافقت با اين نظر تحليل‌هاي مختلفي را ارايه مي‌كنند. به عنوان مثال نرخ بنزين، نرخ ارز، نرخ سكه، قيمت مسكن، نرخ اجاره و امثال آن. كنترل يا آزادسازي قيمت‌ها همواره مورد بحث اساتيد اقتصاد بوده و هست كه مباني نظري خود را در محتواي كتب اقتصادي در بر گرفته است. يا بحث پرداخت يارانه به برخي كالاها و خدمات و گرفتن ماليات از برخي ديگر، كه به عنوان دخالت در بازارهاي مختلف مطرح مي‌شود و اساتيد اقتصاد (به تبع آن در متون اقتصادي) مباحثي در تاييد يا رد آن مطرح مي‌شود. به عنوان مثال ماليات بر عايدي سرمايه كه هم‌اكنون مطرح است و بحث‌هاي موافق و مخالف زيادي در خصوص آن مطرح مي‌شود.

بحث مهم‌تر الگوي توسعه و اجراي آن است كه رشدمحور باشد يا عدالت‌محور باشد. نگاه به منابع داخلي بيشتر داشته باشد يا اينكه از منابع و امكانات بيروني بهره گيرد. در واقع ايران نيازمند الگوي توسعه‌اي است كه آيند و روند دولت‌ها بر اجراي آن تاثيري نداشته باشد و مورد قبول همه طيف‌ها، گروه‌ها و جريانات باشد. اما اين الگو آيا بايد شامل استفاده از منابع مالي خارجي باشد يا خير؟ كه در اين مسير نيز اساتيد اقتصاد (به تبع متون اقتصادي) اختلاف نظر دارند. البته اگر الگوي توسعه مدون شود و ما مقيد به آن گرديم بسياري از سوالات و اختلاف نظرها حل خواهد شد.

در اين ميان سوال اين است آيا اين تحليل‌ها كه به نظر مي‌رسد هر از گاهي تكرار مي‌شود مجددا تكرار شود: اولا و ثانيا چه كار بايد كرد تا اتفاق نظر حاصل شود.

۱) متاسفانه با يك بررسي سرانگشتي مي‌توان پي برد در حال حاضر بسياري از مديران بالا دست (با پست اقتصادي) و مديران مياني اقتصاد خوانده نيستند و گاهی اطلاعي از اصول اوليه و مباحث بيس علم اقتصاد ندارند ولي در تصميمات اقتصادي دخيل هستند.

۲) با اجراي نظام انتخاباتي هر از چند مدت پست‌هاي مديريتي دچار تغيير و تحول شده و بعضا تجارب مديريتي منتقل نمي‌شود. لذا ارايه اين تحليل‌ها براي آنان تكراري نيست!

لذا به نظر مي‌رسد تحليل‌ها بايد تكرار شود و با فروض قبلي يا فروض جديد پردازش و ارايه شود. شايد بخشي از وظايف اساتيد اقتصاد اين باشد. همچنين به نظر مي‌رسد بايد محتواهايي اقتصادي نشات گرفته از علم اقتصاد (علمي و تحليلي با مثال كاربردي) در رده مديران تدوين گردد و الزام به يادگيري و فراگيري آنها باشد. اين كاري است كه در برخي كشورهاي پيشرفته در سطح دكتري عملياتي شده است. همچنين مكانيزمي طراحي شود تا انتقال تجارب مثبت و منفي مديران قبلي به مديران جديد در آن طراحي و به اجرا درآيد. در بعضي از كشورها دولت در سايه وجود دارد كه اين موضوع را طراحي كرده‌اند. بنابراين در ايام انتخابات لازمك است برخي از اين مفاهيم و ضرورت‌ها از منظر علمي و تخصصي مورد بررسي و مداقه قرار گيرند تا بهترين تصميم در راستاي توسعه كشور اتخاذ شود.فارغ از اينكه كدام دولت سر كار مي‌آيد، اقتصاد ايران به الگويي از توسعه نياز دارد كه آيند و روند دولت‌ها در اجراي آن اثرگذار نبوده و مورد تاييد همه بخش‌ها، گروه‌ها و جريانات باشد.

لینک مطلب در روزنامه تعادل
لینک مطلب در سایت اقتصاددان
مطلب مرتبط👈
معمای توسعه نیافتگی ایران



🌐
کانال دکتر منجذب
🔺 سفید یا سیاه
🔻دکتر محمدرضا منجذب



♻️ در عالم سیاست دو گرایش معروف اصول گرا و اصلاح طلب بیشتر از احزاب در ایران شهرت یافته و جا افتاده است. لزوما این دو گرایش از منظر اقتصادی صاحب و طرفدار مکتب اقتصادی خاصی نیستند. بیشتر از منظر نگاه به مسایل سیاسی و اجتماعی تفاوت هایی را دارند.

♻️ بطور معمول مردم هم با توجه به سلایق و عقاید خود گرایش به یکی از این دو و یا هیچکدام دارند. نکته مهمی که در اینجا سعی دارم به آن اشاره کنم، اینکه، بعضا طرفداری از هرکدام منجر به افراطی گری در تحلیل ها و نظرات میشود. بطوریکه برخی افراد طرفدار یک گروه، فقط نظرات افراد و طرفدار یا سیاستمدار آن جناح را می شنود و قبول دارد. این طرز نگاه مشکل مهمی که ایجاد میکند اینست که اگر حرف یا تحلیل یا پیشنهاد درستی از سوی جناح مقابل طرح گردد، از قبل محکوم و تخطئه شده است. چه بسا آن تحلیل از منظر علوم مختلف اقتصاد، حقوق ، جامعه شناسی، ... صحیح باشد و منافع ملی را در نظر گیرد.

♻️ این نوع دیدگاه هر تحلیل را با عینک خاص خود سفید یا سیاه (صفر یا یک) می بیند. کامل می پذیرد و یا کامل رد میکند. حال اینکه حالات بسیار دیگری بین ایندو طیف ممکن است در واقع وجود داشته باشد و منافع ملی در آن نهفته باشد.

♻️ سیاستگذاران و مردم باید بتوانند این نوع نگاه را کنار گذارند. در آن صورت حقایق علمی و غیرعلمی به معنای واقعی دیده می شود، و در تصمیمات، منافع علمی پررنگ تر رویت می شود. این نوع نگاه هست که بدور از تعصبات مضر می تواند اقتصاد کشور را به سمت تعالی سوق دهد. مثل معروفی است که می گوید: نبین که کی میگه، ببین که چی میگه؟




🌐
کانال دکتر منجذب
⭕️ چهار فراز 🌐 بپرهيز از اين كه بركسى كه جز خداوند در برابر تو ياورى ندارد، ستم كنى.
🌐 از نشانه هاى خوش نامى و نيك بختى ، همنشينى با خردمندان است.
🌐از نشانه هاى اسباب نادانى ، مجادله با غير اهل انديشه است.

🌐 از نشانه هاى دانا ، نقّادى (و بررسى) گفتار خود و آگاهى او از حقايق فنون رأى (و نظر) است.
⭕️ شهادتش را تسلیت می گویم



❄️
کانال دکتر منجذب
🔴 چرا مهار تورم ضروري است؟

يكي از مهم‌ترين دستوركارهاي مهم دولت جديد مهار تورم است، ضرورتي كه هر اندازه بيشتر از سوي استادان دانشگاهي و اقتصاددان‌ها بر آن تاكيد مي‌شود كمتر مورد توجه دولتمردان ايراني قرار مي‌گيرد. براي هر بهبودي در اقتصاد و معيشت ايراني، نرخ تورم بايد مهار شود تا شاخص‌ها در مسير بهبود قرار بگيرد. ريشه بسیاري از ناترازي‌ها در اقتصاد ايران همين نرخ تورم فزاينده است.

🔴 دکتر محمدرضا منجذب مثال‌هاي زيادي براي دست بردن دولت‌ها در جيب مردم وجود دارد. متاسفانه مسيري كه ماليات بر عايدي در حال طي كردن است، در همين راستا قابل تعريف است. افراد عادي كه قدرت خريد پول‌شان كاهش داشته و اموال‌شان دچار تورم شده است، بايد ماليات بدهند. افرادي كه مثلا ملكي را داشته و تورم به آن تلاقي داشته و خود آنها در ايجاد تورم دخيل نبوده‌اند حالا بايد ماليات بدهند. اين نوع ماليات كه به ماليات بر تورم معروف است، به‌ طور مشخصي و با توجه به سيستم علي‌الراس حاكم بر تشخيص سازمان مالياتي با افراد عادي تورم زده برخورد خواهد كرد و مالياتي به آنها اصابت خواهد كرد كه بابت آن درآمدي را كسب نكرده‌اند، بلكه ثروت غيرنقدي آنها تورم زده شده است! سوال مهم اين است كه بدون ايجاد درآمد جديد چگونه مي‌خواهند ماليات را پرداخت كنند؟ ماليات بر خانه‌هاي خالي، خودروها و مسكن ميلياردي و ده ميلياردي هم شباهتي نزديك به اين موضوع دارد. توصيه نگارنده اين است كه به جاي تعبيه چنين ماليات‌هاي مبهمي كه دست سازمان مالياتي را باز مي‌كند براي گرفتن ماليات‌هاي حقه و غيرحقه، سياستگذار با هزينه‌كردي مناسب و درخور براي تربيت و بازآموزي كادري مجرب و نيز استفاده بهينه از پرسنل مجرب كنوني از آنها بخواهند با عنايت به تجارب مالياتي در كشورهاي مشابه و كشورهاي پيشرفته طرح‌هايي را ارائه بدهند كه اصول اوليه مالياتي همچون عدالت مالياتي در آن لحاظ شده باشد و ماليات حقه بدون فشار مضاعف بر گرده مردم اخذ شود.

خروجي‌های تورم در ايران شامل موارد ذيل است: بي‌ثباتي در اقتصاد ملي بروز نوسان مستمر در آن، كاهش ارزش پول ملي و در نتيجه كاهش قدرت خريد حقوق‌ها و دستمزدهاي ثابت، قدرت خريد درآمدهاي ثابت كاهش مي‌يابد و قدرت خريد درآمدهاي متغير تطابق مي‌يابد، وام‌گيرنده‌ها منتفع مي‌شوند، زيرا ارزش وجوه قرض داده شده به دليل تورم كاهش مي‌يابد. وام‌دهنده‌ها متضرر مي‌شوند، زيرا پولي را كه الان وام مي‌دهند قدرت خريدش بيشتر است تا زماني كه اصل و فرع وام را پس مي‌گيرند، تورم علامت دهندگي قيمت‌ها را به هم مي‌زند. در شرايط تورم كم، قيمت‌ها نوعي عنصر علامت‌دهنده براي تخصيص منابع هستند. قيمت بالاتر در كالاي مشابه نشان‌دهنده كيفيت برتر است و بالعكس. اما در تورم شديد تناسب قيمت‌ها به هم مي‌خورد. بي‌اعتمادي مردم در تورم شديد به سياستگذار و نظام اقتصادي افزايش مي‌يابد. اخلاق مداري در جامعه تضعيف مي‌شود و ساير مورادي كه تورم بالا در جامعه ايجاد مي‌كند./متن کامل در سایت تعادل

لینک مطلب در سایت اقتصاددان

❄️
کانال دکتر منجذب