✍️خط امير كبير در شب قدر:
بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا، خداوندا،
امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان شاگرد آشپز است.
معبودا، رو به سوی تو دارم، هدایتی فرما تا گره از کار مردم بگشایم...
🌐 کانال دکتر منجذب
بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا، خداوندا،
امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان شاگرد آشپز است.
معبودا، رو به سوی تو دارم، هدایتی فرما تا گره از کار مردم بگشایم...
🌐 کانال دکتر منجذب
❇️ انتشار مقاله علمی پژوهشی: ❇️ تٔاثیر مداخلات بانک مرکزی در بی ثباتی نرخ ارز با استفاده از روش کوانتایل در ایران ❇️ محمدرضا منجذب و همکاران
✍🏻هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مداخلات بانک مرکزی بر بیثباتی نرخ ارز در ایران با استفاده از رگرسیون چندکی طی سالهای 1353 تا ۱400 است. همچنین به منظور برآورد بیثباتی نرخ ارز از مدل GARCH(1,1) و برای محاسبهٔ شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی از شاخص استاوارک استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اولاً در دهکهای بالاتر ارزی رابطهٔ معناداری بین دو شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی و بیثباتی نرخ ارز وجود دارد؛ بهطوریکه از دهک پنجم شدت معناداری افزایش مییابد. همچنین در دهکهای بالاتر، میزان بیثباتی نرخ ارز اثرپذیری کمتری نسبت به شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی دارد. در واقع، بهازای یک واحد افزایش شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی، بیثباتی نرخ ارز در دهکهای بالاتر کمتر از دهکهای پایینی افزایش مییابد. در مجموع، شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی با ضریب ۰٫۰۰۴ تأثیر مثبت و معناداری در بیثباتی نرخ ارز گذاشته است. باتوجه به تأثیری که مداخله بانک مرکزی در افزایش بیثباتی نرخ ارز دارد، پیشنهاد میشود دخالت بانک مرکزی در بازار ارز کاهش یابد و نظام ارزی از حالت شناور مدیریت شده به حالت شناور (و تک نرخی) تغییر پیدا کند تا با کاهش سیاستهای نامناسب ازجمله قیمتگذاری دستوری نرخ ارز، نرخ ارز با توجه به عرضه و تقاضای آن تعیین شود.
1️⃣ لینک دانلود مقاله
برداشت تحلیلی روزنامه تعادل از مقاله2️⃣
3️⃣ مطلب مرتبط👈 مهمتر و ضروریتر از افزایش اختیارات بانک مرکزی، افزایش استقلال این بانک است
🌐 کانال دکتر منجذب
✍🏻هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مداخلات بانک مرکزی بر بیثباتی نرخ ارز در ایران با استفاده از رگرسیون چندکی طی سالهای 1353 تا ۱400 است. همچنین به منظور برآورد بیثباتی نرخ ارز از مدل GARCH(1,1) و برای محاسبهٔ شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی از شاخص استاوارک استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اولاً در دهکهای بالاتر ارزی رابطهٔ معناداری بین دو شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی و بیثباتی نرخ ارز وجود دارد؛ بهطوریکه از دهک پنجم شدت معناداری افزایش مییابد. همچنین در دهکهای بالاتر، میزان بیثباتی نرخ ارز اثرپذیری کمتری نسبت به شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی دارد. در واقع، بهازای یک واحد افزایش شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی، بیثباتی نرخ ارز در دهکهای بالاتر کمتر از دهکهای پایینی افزایش مییابد. در مجموع، شاخص مداخلهٔ بانک مرکزی با ضریب ۰٫۰۰۴ تأثیر مثبت و معناداری در بیثباتی نرخ ارز گذاشته است. باتوجه به تأثیری که مداخله بانک مرکزی در افزایش بیثباتی نرخ ارز دارد، پیشنهاد میشود دخالت بانک مرکزی در بازار ارز کاهش یابد و نظام ارزی از حالت شناور مدیریت شده به حالت شناور (و تک نرخی) تغییر پیدا کند تا با کاهش سیاستهای نامناسب ازجمله قیمتگذاری دستوری نرخ ارز، نرخ ارز با توجه به عرضه و تقاضای آن تعیین شود.
1️⃣ لینک دانلود مقاله
برداشت تحلیلی روزنامه تعادل از مقاله2️⃣
3️⃣ مطلب مرتبط👈 مهمتر و ضروریتر از افزایش اختیارات بانک مرکزی، افزایش استقلال این بانک است
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دلایل تلاطم در بازارهای ایران
✍️دکتر محمدرضا منجذب
🔹یکی از اتفاقات مثبت در هر اقتصادی اقبال عمومی به بازار بورس است. اقتصادهای مختلف از طریق بازارهایی چون بازار سهام تلاش میکنند تا روند روبه رشدی برای بهبود شاخصهای تولید پیدا کنند.
🔹اما در اقتصاد ایران هر بار که مردم به سمت بورس میل میکنند، رکودی تازه سرمایههای آنها را به باد میدهد. اما باید دید دلایل تلاطم در بازارهای مختلف ایران چیست؟ چرا بازارهای ۵گانه با نوسان و تلاطم مواجه میشوند؟ در حال حاضر با وجود رشد نقدینگی بالا (بیش از ۶هزار همت) و بسیار فراتر از رشد تولید، سیاستگذار درصدد کنترل قیمت در بازارهای مختلف است.
🔹منظور از بازارهای سرکش بازارهایی هستند که برخلاف نظر سیاستگذار رشدهای قیمتی عجیب و غریبی (از نظر او) دارند. باید گفت جریان نقدینگی مانند جریان آبی است که از بالا وارد یک فضای مشترک از چند ظرف همسطح میشود و قرار است از روزنه بالای هر ظرف وارد ظروف همسطح شود. حال اگر ما بتوانیم یک روزنه را تنگتر کنیم یا موقت ببندیم آب کمتر وارد شده یا موقت وارد آن نمیشود. آب بهطور همسطحی وارد ظروف با روزنه میشود و فشار بیشتری بر آن بازارها وارد میکند. ولی به تدریج فشار آب بر روزنه تنگ یا بسته موجب باز شدن آن میشود و در نهایت آن ظرف همسطح بقیه میشود./ادامه در تعادل
🌐 کانال دکتر منجذب
✍️دکتر محمدرضا منجذب
🔹یکی از اتفاقات مثبت در هر اقتصادی اقبال عمومی به بازار بورس است. اقتصادهای مختلف از طریق بازارهایی چون بازار سهام تلاش میکنند تا روند روبه رشدی برای بهبود شاخصهای تولید پیدا کنند.
🔹اما در اقتصاد ایران هر بار که مردم به سمت بورس میل میکنند، رکودی تازه سرمایههای آنها را به باد میدهد. اما باید دید دلایل تلاطم در بازارهای مختلف ایران چیست؟ چرا بازارهای ۵گانه با نوسان و تلاطم مواجه میشوند؟ در حال حاضر با وجود رشد نقدینگی بالا (بیش از ۶هزار همت) و بسیار فراتر از رشد تولید، سیاستگذار درصدد کنترل قیمت در بازارهای مختلف است.
🔹منظور از بازارهای سرکش بازارهایی هستند که برخلاف نظر سیاستگذار رشدهای قیمتی عجیب و غریبی (از نظر او) دارند. باید گفت جریان نقدینگی مانند جریان آبی است که از بالا وارد یک فضای مشترک از چند ظرف همسطح میشود و قرار است از روزنه بالای هر ظرف وارد ظروف همسطح شود. حال اگر ما بتوانیم یک روزنه را تنگتر کنیم یا موقت ببندیم آب کمتر وارد شده یا موقت وارد آن نمیشود. آب بهطور همسطحی وارد ظروف با روزنه میشود و فشار بیشتری بر آن بازارها وارد میکند. ولی به تدریج فشار آب بر روزنه تنگ یا بسته موجب باز شدن آن میشود و در نهایت آن ظرف همسطح بقیه میشود./ادامه در تعادل
🌐 کانال دکتر منجذب
روزنامه تعادل
دلایل تلاطم در بازارهای ایران
🔻 دستاوردهای پروفسور لوکاس در اقتصاد کلان
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
رابرت لوکاس (1937-2023) نوبلیست اقتصاد و استاد دانشگاه شیکاگو بود. وی شاخه ای از مکتب کلاسیک جدید را بنیان نهاد. نوبلیست شدن وی در سال 1995 بدلیل ابداع فرضیه انتظارات عقلایی و تغییر در تحلیل های اقتصاد کلان است. بطوریکه وی جزو تاثیرگذارترین مباحث اقتصاد کلان در انتهای قرن بیستم شناخته می شود. از جمله بارزترین نظرات وی بشرح زیر است:
✅ انتظارات عقلایی: لوکاس (1972) ایده انتظارات عقلایی را در یک مدل تعادل عمومی پویا گنجانده است. بطوریکه کارگزان اقتصادی بر اساس اطلاعات موجود، انتظاراتی را در مورد قیمت ها و مقادیر آتی تشکیل می دهند و بر اساس این انتظارات برای به حداکثر رساندن مطلوبیت طول عمر مورد انتظار خود عمل می کنند. او همچنین تئوری مناسبی را برای دیدگاه میلتون فریدمن و ادموند فلپس در مورد خنثی بودن بلندمدت پول ارائه کرد و توضیحی درباره همبستگی بین تولید و تورم ارائه کرد که با منحنی فیلیپس نشان داده شد. بر این مبنا پول در بلندمدت خنثی است و صرفا اثرات تورمی دارد، لیکن در کوتاه مدت می تواند اثرات واقعی بر تولید و اشتغال داشته باشد.
✅ نقد لوکاس: دلالت بر این دارد که طراحی مدلهای کلانسنجی نیاز به تجدید نظر اساسی دارند، زیرا معادلات ماهیتاً ساختاری یا رفتاری هستند. لوکاس و سارجنت (1978) ادعا میکنند که مدلهای تعادلی مشکلات مدلهای کلانسنجی کینزی را ندارند. بالاخره تأثیر انتقاد لوکاس خود را در روش مدلسازی در دهه 1980 نشان داد که توسط کلاسیکهای جدید برای ادوار تجاری، یعنی نظریه دور تجاری حقیقی، اتخاذ گردید. چنین مدلهایی در تلاش بودند تا روابط رفتاری را از یک چارچوب بهینهسازی پویا استخراج نمایند. (نیز لینک را دنبال کنید)
✅ سایر موارد: لوکاس تئوری عرضه را توسعه داد و نشان می دهد می توان مردم را با سیاست پولی غیرسیستماتیک به اشتباه انداخت، و در اینصورت در کوتاه مدت سیاستهای پولی بدون پشتوانه تاثیری حقیقی بر تولید و عرضه دارد. مبحث دیگر انباشت سرمایه انسانی و «پارادوکس لوکاس» است که دلیل اینکه چرا سرمایه بیشتری از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه سرازیر نمی شودرا تحلیل می کند. لوکاس (1988) سهم مهمی در ادبیات توسعه اقتصادی و رشد داشته است. لوکاس و پل رومر تولد نظریه رشد درون زا و تجدید حیات تحقیقات در مورد رشد اقتصادی را در اواخر دهه 1980 و 1990 بشارت دادند. لوکاس همچنین سهمی اساسی در اقتصاد رفتاری داشت و پایه و اساس فکری را برای درک انحرافات از قانون یک قیمت بر اساس غیرعقلایی بودن سرمایه گذاران فراهم کرد.
✅ جمع بندی: مباحث متنوع و متعدد لوکاس موجب شد تا اقتصادانان و محققان بعدی در گستره کشورهای جهان نظریات وی را مورد آزمون و پیگیری قرار دهند. نتایج این تحقیقات تاثیرات شگرفی بر سیاستگذاریها و بهینه کردن آنها داشته است.
مطلب مرتبط👈 آیا پول در ایران خنثی است؟ کاربرد آن چیست؟
🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
رابرت لوکاس (1937-2023) نوبلیست اقتصاد و استاد دانشگاه شیکاگو بود. وی شاخه ای از مکتب کلاسیک جدید را بنیان نهاد. نوبلیست شدن وی در سال 1995 بدلیل ابداع فرضیه انتظارات عقلایی و تغییر در تحلیل های اقتصاد کلان است. بطوریکه وی جزو تاثیرگذارترین مباحث اقتصاد کلان در انتهای قرن بیستم شناخته می شود. از جمله بارزترین نظرات وی بشرح زیر است:
✅ انتظارات عقلایی: لوکاس (1972) ایده انتظارات عقلایی را در یک مدل تعادل عمومی پویا گنجانده است. بطوریکه کارگزان اقتصادی بر اساس اطلاعات موجود، انتظاراتی را در مورد قیمت ها و مقادیر آتی تشکیل می دهند و بر اساس این انتظارات برای به حداکثر رساندن مطلوبیت طول عمر مورد انتظار خود عمل می کنند. او همچنین تئوری مناسبی را برای دیدگاه میلتون فریدمن و ادموند فلپس در مورد خنثی بودن بلندمدت پول ارائه کرد و توضیحی درباره همبستگی بین تولید و تورم ارائه کرد که با منحنی فیلیپس نشان داده شد. بر این مبنا پول در بلندمدت خنثی است و صرفا اثرات تورمی دارد، لیکن در کوتاه مدت می تواند اثرات واقعی بر تولید و اشتغال داشته باشد.
✅ نقد لوکاس: دلالت بر این دارد که طراحی مدلهای کلانسنجی نیاز به تجدید نظر اساسی دارند، زیرا معادلات ماهیتاً ساختاری یا رفتاری هستند. لوکاس و سارجنت (1978) ادعا میکنند که مدلهای تعادلی مشکلات مدلهای کلانسنجی کینزی را ندارند. بالاخره تأثیر انتقاد لوکاس خود را در روش مدلسازی در دهه 1980 نشان داد که توسط کلاسیکهای جدید برای ادوار تجاری، یعنی نظریه دور تجاری حقیقی، اتخاذ گردید. چنین مدلهایی در تلاش بودند تا روابط رفتاری را از یک چارچوب بهینهسازی پویا استخراج نمایند. (نیز لینک را دنبال کنید)
✅ سایر موارد: لوکاس تئوری عرضه را توسعه داد و نشان می دهد می توان مردم را با سیاست پولی غیرسیستماتیک به اشتباه انداخت، و در اینصورت در کوتاه مدت سیاستهای پولی بدون پشتوانه تاثیری حقیقی بر تولید و عرضه دارد. مبحث دیگر انباشت سرمایه انسانی و «پارادوکس لوکاس» است که دلیل اینکه چرا سرمایه بیشتری از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه سرازیر نمی شودرا تحلیل می کند. لوکاس (1988) سهم مهمی در ادبیات توسعه اقتصادی و رشد داشته است. لوکاس و پل رومر تولد نظریه رشد درون زا و تجدید حیات تحقیقات در مورد رشد اقتصادی را در اواخر دهه 1980 و 1990 بشارت دادند. لوکاس همچنین سهمی اساسی در اقتصاد رفتاری داشت و پایه و اساس فکری را برای درک انحرافات از قانون یک قیمت بر اساس غیرعقلایی بودن سرمایه گذاران فراهم کرد.
✅ جمع بندی: مباحث متنوع و متعدد لوکاس موجب شد تا اقتصادانان و محققان بعدی در گستره کشورهای جهان نظریات وی را مورد آزمون و پیگیری قرار دهند. نتایج این تحقیقات تاثیرات شگرفی بر سیاستگذاریها و بهینه کردن آنها داشته است.
مطلب مرتبط👈 آیا پول در ایران خنثی است؟ کاربرد آن چیست؟
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
⭕️ سیاست نفتی آمریکا
دکتر محمدرضا منجذب
🔹 بعد از تشکیل اوپک و سیاست کنترل قیمت، دنیای غرب و آمریکا دچار شوک های نفتی مختلفی شدند. در دوره اوباما سیاست نفتی آمریکا بسمت گسترش تولید نفت در آمریکا چرخش یافت. این سیاست در دوره ترامپ دنبال شد. نمودار نشان میدهد که از سال 2017 آمریکا از واردکننده نفت به صادرکننده تبدیل شده است. به همین دلیل قیمت نفت در یک محدوده ای معین قرار گرفته است. اکنون آمریکا بعنوان یک بازیگر اصلی در بازار نفت تعیین کننده است (نمودار را ببینید👇). 🔹همچنین بر مبنای پیش بینی ها طی دهه آینده سوختهای جایگزین اقتصادی می شوند و لذا استفاده از نفت مقرون بصرفه نیست، و لذا آمریکا تولید و مصرفش از ذخایرش را افزایش داده است. 🔹از سال 2010، ایالات متحده بیش از واردات خود، فرآورده های نفتی تصفیه شده، از جمله نفت کوره تقطیر شده، مایعات گاز هیدروکربنی و بنزین موتور را صادر کرده است. صادرات خالص فرآورده های نفتی پالایش شده در سال 2020 به 3.3 میلیون بشکه در روز افزایش یافت و در سال 2021 تقریباً ثابت ماند.
🔹 لازم بذکر است کشورهای عربی منطقه نیز از فرصت قیمت بالای نفت همچون آمریکا استفاده کرده اند، و البته تحریم نفتی ایران به این موضوع کمک کرده است. تولید نفت عراق در حد هشت میلیون بشکه در روز است و هدف دوازده و نیم میلیون بشکه در روز را دنبال می کند.
🌐 کانال دکتر منجذب
دکتر محمدرضا منجذب
🔹 بعد از تشکیل اوپک و سیاست کنترل قیمت، دنیای غرب و آمریکا دچار شوک های نفتی مختلفی شدند. در دوره اوباما سیاست نفتی آمریکا بسمت گسترش تولید نفت در آمریکا چرخش یافت. این سیاست در دوره ترامپ دنبال شد. نمودار نشان میدهد که از سال 2017 آمریکا از واردکننده نفت به صادرکننده تبدیل شده است. به همین دلیل قیمت نفت در یک محدوده ای معین قرار گرفته است. اکنون آمریکا بعنوان یک بازیگر اصلی در بازار نفت تعیین کننده است (نمودار را ببینید👇). 🔹همچنین بر مبنای پیش بینی ها طی دهه آینده سوختهای جایگزین اقتصادی می شوند و لذا استفاده از نفت مقرون بصرفه نیست، و لذا آمریکا تولید و مصرفش از ذخایرش را افزایش داده است. 🔹از سال 2010، ایالات متحده بیش از واردات خود، فرآورده های نفتی تصفیه شده، از جمله نفت کوره تقطیر شده، مایعات گاز هیدروکربنی و بنزین موتور را صادر کرده است. صادرات خالص فرآورده های نفتی پالایش شده در سال 2020 به 3.3 میلیون بشکه در روز افزایش یافت و در سال 2021 تقریباً ثابت ماند.
🔹 لازم بذکر است کشورهای عربی منطقه نیز از فرصت قیمت بالای نفت همچون آمریکا استفاده کرده اند، و البته تحریم نفتی ایران به این موضوع کمک کرده است. تولید نفت عراق در حد هشت میلیون بشکه در روز است و هدف دوازده و نیم میلیون بشکه در روز را دنبال می کند.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
گفتار اقتصادی
⭕️ در دوره اوباما سیاست نفتی آمریکا بسمت گسترش تولید نفت در آمریکا چرخش یافت. این سیاست در دوره ترامپ دنبال شد. نمودار نشان میدهد که از سال 2017 آمریکا از واردکننده نفت به صادرکننده تبدیل شده است. به همین دلیل قیمت نفت در یک محدوده ای معین قرار گرفته است.…
✳️ تورم در ایران باز هم رکورد زد / محمدرضا منجذب
🔹 اکنون تورم نقطه به نقطه در بالاترین سطح 79 سال اخیر قرار دارد. این نوع تورم بعنوان متغیر پیشران تورم سالانه عمل می کند. پیش بینی نشان می دهد تورم امسال بالاترین بعد از جنگ جهانی دوم خواهد بود.
🔹آثار منفی تورم بر گسترش فقر و ناعادلانه تر شدن توزیع درآمد و ثروت، اکنون بیشتر در اقتصاد ایران ظاهر شده است.
🔹حرکت بسمت برداشتن تحریم ها و ایجاد تعامل اصولی با دنیا و اقتصادهای جهان جزو راه های اولیه برای تحدید تورم تلقی می شود. t.me/drmonjazeb
🔹 اکنون تورم نقطه به نقطه در بالاترین سطح 79 سال اخیر قرار دارد. این نوع تورم بعنوان متغیر پیشران تورم سالانه عمل می کند. پیش بینی نشان می دهد تورم امسال بالاترین بعد از جنگ جهانی دوم خواهد بود.
🔹آثار منفی تورم بر گسترش فقر و ناعادلانه تر شدن توزیع درآمد و ثروت، اکنون بیشتر در اقتصاد ایران ظاهر شده است.
🔹حرکت بسمت برداشتن تحریم ها و ایجاد تعامل اصولی با دنیا و اقتصادهای جهان جزو راه های اولیه برای تحدید تورم تلقی می شود. t.me/drmonjazeb
⭕️ ریشه های صعود و نزول نرخ ارز
پس از نشانههای بهبود در خصوص مناسبات ارتباطی ایران با همسایگان و اخباری که در خصوص آزادسازی داراییهای مسدودی ایران منتشر شد، نرخ ارز از روز گذشته کمی نشانههای های بهبود و کاهش را نمایان کرد. کاهش نرخی که به نظر میرسد، برآمده از بهبود مناسبات ارتباطی ایران با کشورهای همسایه از یک سو و کشورهای 1+4 و امریکا از طرف دیگر باشد. اما پرسش اساسی این است که جدا از دلایل بیرونی در حوزه نظام تصمیمسازیهای راهبردی کشور چه اشتباهاتی رخ میدهد که نرخ ارز در دالان نوسان قرار میگیرد؟ در اینجا از منظر اقتصادی به این سوال پاسخ داده میشود که در خصوص نرخ ارز چه حرکات اشتباهی در سیاستگذاریهای داخلی و بیرونی روی داد، تا مشکلات عدیده در بازار ارز رخ دادند.
1) اعلان سیاستهای اقتصادی بر خط که لزوما تاثیر مثبت نخواهد داشت. به عنوان مثال رییس بانک مرکزی بارها توییتهایی را مبنی بر کنترل نرخ ارز منتشر کرد که این نوع اطلاعرسانی نهتنها نتیجهبخش نبود بلکه موجب افزایش نرخ ارز شد، چرا که اعلام سیاست بدون پشتوانه تاثیر معکوس میگذارد.
2) اقتصاد ایران تحریم است و این روند باعث شده تا ایران نتواند ارز ناشی از صادرات نفتی و غیرنفتی خود را وارد کشور کند. عدم بازگشت ارزهای صادراتی به دلیل عدم تعبیه راهکار مناسب و تمهیدات لازم توسط سیاستگذار، که داستان تخصیص ارز 4200 را به گونهای دیگر تداعی کرد. اکنون به دنبال جذب این ارزها میرویم، مانند نوشدارو پس از مرگ سهراب...
3) تحریمهای مالی و بانکی امریکا، موجب شد تا ارز زیادی در کشورهای مختلف بلوکه شود (نزدیک 40 میلیارد دلار) و لذا عرضه ارز کاهش یافت. از سوی دیگر نپیوستن به افایتیاف باعث شد تا ایران نتواند ارز محدود صادراتی را نیز وارد کشور کند.
4) تصمیمسازیهای مرتبط با نرخ سود بانکی که موجب خروج نقدینگی از سیستم بانکی شد و به بازارهای جذابتر موازی رفت. به تدریج با هوشمند شدن گردش نقدینگی در این بازارها منجمله بازار ارز و افزایش تقاضای سفتهبازانه ارز، نرخ ارز افزایش یافت. سقوط بورس از قله دو میلیونی به یک میلیون و 300 هزار نیز موجب ورود نقدینگی به بازارهای سکه، ارز، مسکن و... شد.
5) اقدام پوپولیستی مجلس مبنی بر اعلام مالیات بر مسکن، خودرو و... موجب شده که قبل از اعمال این قانون نقدینگی عمدهای از بازار مسکن خارج گردد، از سوی دیگر با اعمال سیاست هوشمند مسکن در ترکیه (مبنی بر خرید ملک و اخذ تابعیت) اکنون این پولها به دلار تبدیل شده و از کشور خارج میشوند. ایرانیها اکنون تبدیل به متقاضی رتبه اول از ترکیه در خرید ملک شدهاند. لذا تقاضای ارز افزایش یافته است. بخشی از داراییهای ارزی مردم برای خرید ملک از ایران خارج میشود و این روند باعث بروز نوسانات ارزی میشود. سیستم اگر قصد دارد، بازار ارز را در وضعیت با ثبات قرار بدهد باید جذابیتهایی ایجاد کند تا سرمایههای داخلی به جای بیرون در داخل کشور بدل به ارزش افزوده شوند.
6) جذابیت قاچاق کالا در خصوص کالاهایی که حمایت ارزی دارند مانند دارو و امثالهم، باز موجب فشار بر ارز میشود. ضمن اینکه تولیدات داخلی وابسته به ارز به دلیل قاچاق شدن تقاضای بیشتری از ارز را خواهند داشت. این روند باید پایان داده شود. این روند از طریق محدودسازی فعالیتهای سوداگرانه و زمینهسازی برای رونق حوزههای مولد عملیاتی میشود.
7) موضوع سیاستگذاریهای کلان در بازارهای موازی یکی از دلایل نوسان در بازارهاست. تدوین اعلام آییننامههای متعدد در خصوص بازار ارز و بازار سهام که تاثیری مخرب بر بورس و خروج نقدینگی از آن به بازارهای دیگر منجمله ارز داشت و باعث افزایش تقاضای ارز در کشور شد.
8) مهاجرت از کشور یکی از دلایل مهم افزایش تقاضا برای ارز است. شرایط نامناسب اقتصادی موجب تشدید خروج سرمایه و خروج نخبگان از ایران شده است. این خود به تنهایی تشدید تقاضای ارز را دامن زده است.
9) بدیهی است هرکدام از موارد هشتگانه مزبور که بنوعی موجبات افزایش نرخ ارز را در سالهای اخیر فراهم آورده است، در جهت معکوس و بهینه سازی سیاستهای اقتصادی و ارزی، می تواند کاهنده نرخ ارز باشد. ناگفته نماند با رشد شدید نقدینگی در سال های اخیر نمیتوان کاهش چشمگیری از نرخ ارز را تصور نمود. نیز برمبنای نظریه برابری قدرت خرید اگر چنین نرخهایی رشد در نقدینگی تکرار شود، در بلندمدت نرخ ارز صعودی خواهد بود. (متن کامل) https://t.me/drmonjazeb
پس از نشانههای بهبود در خصوص مناسبات ارتباطی ایران با همسایگان و اخباری که در خصوص آزادسازی داراییهای مسدودی ایران منتشر شد، نرخ ارز از روز گذشته کمی نشانههای های بهبود و کاهش را نمایان کرد. کاهش نرخی که به نظر میرسد، برآمده از بهبود مناسبات ارتباطی ایران با کشورهای همسایه از یک سو و کشورهای 1+4 و امریکا از طرف دیگر باشد. اما پرسش اساسی این است که جدا از دلایل بیرونی در حوزه نظام تصمیمسازیهای راهبردی کشور چه اشتباهاتی رخ میدهد که نرخ ارز در دالان نوسان قرار میگیرد؟ در اینجا از منظر اقتصادی به این سوال پاسخ داده میشود که در خصوص نرخ ارز چه حرکات اشتباهی در سیاستگذاریهای داخلی و بیرونی روی داد، تا مشکلات عدیده در بازار ارز رخ دادند.
1) اعلان سیاستهای اقتصادی بر خط که لزوما تاثیر مثبت نخواهد داشت. به عنوان مثال رییس بانک مرکزی بارها توییتهایی را مبنی بر کنترل نرخ ارز منتشر کرد که این نوع اطلاعرسانی نهتنها نتیجهبخش نبود بلکه موجب افزایش نرخ ارز شد، چرا که اعلام سیاست بدون پشتوانه تاثیر معکوس میگذارد.
2) اقتصاد ایران تحریم است و این روند باعث شده تا ایران نتواند ارز ناشی از صادرات نفتی و غیرنفتی خود را وارد کشور کند. عدم بازگشت ارزهای صادراتی به دلیل عدم تعبیه راهکار مناسب و تمهیدات لازم توسط سیاستگذار، که داستان تخصیص ارز 4200 را به گونهای دیگر تداعی کرد. اکنون به دنبال جذب این ارزها میرویم، مانند نوشدارو پس از مرگ سهراب...
3) تحریمهای مالی و بانکی امریکا، موجب شد تا ارز زیادی در کشورهای مختلف بلوکه شود (نزدیک 40 میلیارد دلار) و لذا عرضه ارز کاهش یافت. از سوی دیگر نپیوستن به افایتیاف باعث شد تا ایران نتواند ارز محدود صادراتی را نیز وارد کشور کند.
4) تصمیمسازیهای مرتبط با نرخ سود بانکی که موجب خروج نقدینگی از سیستم بانکی شد و به بازارهای جذابتر موازی رفت. به تدریج با هوشمند شدن گردش نقدینگی در این بازارها منجمله بازار ارز و افزایش تقاضای سفتهبازانه ارز، نرخ ارز افزایش یافت. سقوط بورس از قله دو میلیونی به یک میلیون و 300 هزار نیز موجب ورود نقدینگی به بازارهای سکه، ارز، مسکن و... شد.
5) اقدام پوپولیستی مجلس مبنی بر اعلام مالیات بر مسکن، خودرو و... موجب شده که قبل از اعمال این قانون نقدینگی عمدهای از بازار مسکن خارج گردد، از سوی دیگر با اعمال سیاست هوشمند مسکن در ترکیه (مبنی بر خرید ملک و اخذ تابعیت) اکنون این پولها به دلار تبدیل شده و از کشور خارج میشوند. ایرانیها اکنون تبدیل به متقاضی رتبه اول از ترکیه در خرید ملک شدهاند. لذا تقاضای ارز افزایش یافته است. بخشی از داراییهای ارزی مردم برای خرید ملک از ایران خارج میشود و این روند باعث بروز نوسانات ارزی میشود. سیستم اگر قصد دارد، بازار ارز را در وضعیت با ثبات قرار بدهد باید جذابیتهایی ایجاد کند تا سرمایههای داخلی به جای بیرون در داخل کشور بدل به ارزش افزوده شوند.
6) جذابیت قاچاق کالا در خصوص کالاهایی که حمایت ارزی دارند مانند دارو و امثالهم، باز موجب فشار بر ارز میشود. ضمن اینکه تولیدات داخلی وابسته به ارز به دلیل قاچاق شدن تقاضای بیشتری از ارز را خواهند داشت. این روند باید پایان داده شود. این روند از طریق محدودسازی فعالیتهای سوداگرانه و زمینهسازی برای رونق حوزههای مولد عملیاتی میشود.
7) موضوع سیاستگذاریهای کلان در بازارهای موازی یکی از دلایل نوسان در بازارهاست. تدوین اعلام آییننامههای متعدد در خصوص بازار ارز و بازار سهام که تاثیری مخرب بر بورس و خروج نقدینگی از آن به بازارهای دیگر منجمله ارز داشت و باعث افزایش تقاضای ارز در کشور شد.
8) مهاجرت از کشور یکی از دلایل مهم افزایش تقاضا برای ارز است. شرایط نامناسب اقتصادی موجب تشدید خروج سرمایه و خروج نخبگان از ایران شده است. این خود به تنهایی تشدید تقاضای ارز را دامن زده است.
9) بدیهی است هرکدام از موارد هشتگانه مزبور که بنوعی موجبات افزایش نرخ ارز را در سالهای اخیر فراهم آورده است، در جهت معکوس و بهینه سازی سیاستهای اقتصادی و ارزی، می تواند کاهنده نرخ ارز باشد. ناگفته نماند با رشد شدید نقدینگی در سال های اخیر نمیتوان کاهش چشمگیری از نرخ ارز را تصور نمود. نیز برمبنای نظریه برابری قدرت خرید اگر چنین نرخهایی رشد در نقدینگی تکرار شود، در بلندمدت نرخ ارز صعودی خواهد بود. (متن کامل) https://t.me/drmonjazeb
روزنامه تعادل
ریشههای صعود و نزول نرخ ارز
با ورود به سال جاری مانند بسیاری از سالهای اخیر در دوران تحریمها پیشبینی بسیاری از تحلیلگران ظهور دوران سخت و بروز نوسانات در بازارهای اصلی کشور بود. این تحلیلها برآمده از واقعیتهای اقتصادی ایران است و تا زمانی که شرایط و نظام تصمیمسازیها و ناترازیها…
✳️ هزار توی مسکن و بخشنامههای دستوری
✳️مشکلات مسکن در اقتصاد ایران هر روز ابعاد و زوایای تازهای پیدا میکند.
✳️ محمدرضا منجذب
در بررسی و تحلیلی ساده میتوان گفت علاوه بر عرضه و تقاضای واحدهای استیجاری و قیمت مسکن همراه با تغییرات این دو (که دو عامل مهم و اصلی تعیینکننده و تغییردهنده نرخ اجاره هستند)، کاهش ارزش پول ملی در سالیان اخیر عامل سوم افزایش نرخ اجاره بوده است. حال اگر دولت بخواهد نرخ اجاره را به صورت دستوری در نرخی پایینتر از نرخ تعادلی نگه دارد، این سیاست دو تاثیر کوتاهمدتی و بلندمدتی بر نرخ اجاره خواهد داشت.
1) در کوتاهمدت چون امکان افزایش واحدهای استیجاری وجود ندارد و عرضه آن ثابت است قیمتی پایینتر (کمبود عرضه واحدهای استیجاری) همراه باکنترل جریمهای موجب کاهش کشش تقاضا و عمودیتر شدن آن میشود و نرخ مسکن در بازار سیاه به مراتب بالاتر از نرخ تعادلی بازار میشود. لیکن در بلندمدت امکان افزایش عرضه واحدهای استیجاری موجب مثبت شدن شیب عرضه واحدهای استیجاری میشود و قیمت دستوری پایینتر از تعادلی از نقطه شکست موجب عمودیتر شدن دو منحنی عرضه و تقاضا میگردد.
دراین صورت در بلندمدت افزایش اجاره بهمراتب شدیدتر از کوتاهمدت خواهد بود.
2) سیاست مناسب مدیریت عرضه و تقاضای این بازار به روشهای مختلف و مبتنی بر بازار است که در بلندمدت بتواند موجب انتقال عرضه به راست و تقاضا به چپ گردد. مطالعه کشورهای موفق در این خصوص قابل توصیه است.
بررسیهای دقیق کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی برای ساخت و ساز، یکی از مهمترین گزارهها در حل مشکل مسکن است. در ادامه دولت باید ظرفیتهایی را شکل دهد تا بخش خصوصی و مردمی به جای بخشهای دولتی ساخت و ساز مسکن را به دست گرفته و آن را عملیاتی کنند.
طرحهای بخشنامهای، دستوری و دولتی در حوزه مسکن کمکی به حل مشکلات این بخش نخواهد کرد./متن کامل
مطلب مرتبط👈 مصایب قیمت گذاری دستوری
🌐 کانال دکتر منجذب
✳️مشکلات مسکن در اقتصاد ایران هر روز ابعاد و زوایای تازهای پیدا میکند.
✳️ محمدرضا منجذب
در بررسی و تحلیلی ساده میتوان گفت علاوه بر عرضه و تقاضای واحدهای استیجاری و قیمت مسکن همراه با تغییرات این دو (که دو عامل مهم و اصلی تعیینکننده و تغییردهنده نرخ اجاره هستند)، کاهش ارزش پول ملی در سالیان اخیر عامل سوم افزایش نرخ اجاره بوده است. حال اگر دولت بخواهد نرخ اجاره را به صورت دستوری در نرخی پایینتر از نرخ تعادلی نگه دارد، این سیاست دو تاثیر کوتاهمدتی و بلندمدتی بر نرخ اجاره خواهد داشت.
1) در کوتاهمدت چون امکان افزایش واحدهای استیجاری وجود ندارد و عرضه آن ثابت است قیمتی پایینتر (کمبود عرضه واحدهای استیجاری) همراه باکنترل جریمهای موجب کاهش کشش تقاضا و عمودیتر شدن آن میشود و نرخ مسکن در بازار سیاه به مراتب بالاتر از نرخ تعادلی بازار میشود. لیکن در بلندمدت امکان افزایش عرضه واحدهای استیجاری موجب مثبت شدن شیب عرضه واحدهای استیجاری میشود و قیمت دستوری پایینتر از تعادلی از نقطه شکست موجب عمودیتر شدن دو منحنی عرضه و تقاضا میگردد.
دراین صورت در بلندمدت افزایش اجاره بهمراتب شدیدتر از کوتاهمدت خواهد بود.
2) سیاست مناسب مدیریت عرضه و تقاضای این بازار به روشهای مختلف و مبتنی بر بازار است که در بلندمدت بتواند موجب انتقال عرضه به راست و تقاضا به چپ گردد. مطالعه کشورهای موفق در این خصوص قابل توصیه است.
بررسیهای دقیق کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی برای ساخت و ساز، یکی از مهمترین گزارهها در حل مشکل مسکن است. در ادامه دولت باید ظرفیتهایی را شکل دهد تا بخش خصوصی و مردمی به جای بخشهای دولتی ساخت و ساز مسکن را به دست گرفته و آن را عملیاتی کنند.
طرحهای بخشنامهای، دستوری و دولتی در حوزه مسکن کمکی به حل مشکلات این بخش نخواهد کرد./متن کامل
مطلب مرتبط👈 مصایب قیمت گذاری دستوری
🌐 کانال دکتر منجذب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻بیشترین و کمترین شکاف تولیدسرانه چین و ایران
🔺دکتر محمدرضا منجذب
تا دهه هشتاد ایران با تولیدسرانه ای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتی در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. شروع دهه هشتاد شروع حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بین الملل مقارن با شروع جنگ عراق با ایران می شود. بدین ترتیب چین با سرعت رشداقتصادی بالا فاصله خود را کم و کمتر می کند. تحریمها در سالهای اخیر نفس رشد اقتصادی ایران را می گیرد. اکنون تولیدسرانه چین یک میلیارد و چهارصد میلیونی از ایران پیشی گرفته است. ایران همچنان الگوی توسعه صنعتی خاصی را دنبال نمی کند. https://t.me/drmonjazeb
🔺دکتر محمدرضا منجذب
تا دهه هشتاد ایران با تولیدسرانه ای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتی در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. شروع دهه هشتاد شروع حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بین الملل مقارن با شروع جنگ عراق با ایران می شود. بدین ترتیب چین با سرعت رشداقتصادی بالا فاصله خود را کم و کمتر می کند. تحریمها در سالهای اخیر نفس رشد اقتصادی ایران را می گیرد. اکنون تولیدسرانه چین یک میلیارد و چهارصد میلیونی از ایران پیشی گرفته است. ایران همچنان الگوی توسعه صنعتی خاصی را دنبال نمی کند. https://t.me/drmonjazeb
💠 آثار "مالیات بر تورم" بر اقتصاد ایران
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
تعریف و اعمال مالیاتهای جدید بر کالاها و خدماتی نظیر مالیات بر ملک، اجاره، خودرو، کارتخوان، قبوض، انتقال پول، افزایش عوارض و هزینههای مختلف خدمات دولتی و ... آثار متفاوتی را در اقتصاد ایران خواهد داشت و ازجمله:
1- تأثیر بر عرضه کالا و تقاضای کالا، مالیات بسته به نوع آن موجب تغییر عرضه یا تقاضا و یا هردوی کالاها و خدمات مشمول میشود. این موجب افزایش قیمت آن میشود. بار مالیاتی ایجادشده بر دوش دو گروه تولیدکننده و مصرفکننده بهصورت مستقیم و غیرمستقیم خواهد بود و رفاه جامعه را کاهش میدهد.
2- تأثیر بر سود تولیدکننده، همانطور که در بند اول اشاره شد آثار افزایش هزینه تولیدکننده از طریق تورم بخشی و افزایش مالیات مستقیم و غیرمستقیم موجب کاهش سود تولیدکننده میشود. این امر به ضرر تولید تمام میشود.
3- تأثیر بر هزینه خانوار، از طریق بار مالیاتی بخشی از این مالیاتها بر عهده مصرفکننده و خانوار است. هزینه خانوار افزایشیافته و مصرف کاهش مییابد.
4- تأثیر بر توزیع درآمد، تأثیر تورمی این مالیاتها موجب توزیع نامتعادلتر درآمد و امکانات میان خانوارها میشود.
5- تأثیر بر خط فقر، تأثیر تورمی تورم موجب افزایش هزینه خانوار و کاهش مصرف میشود. این بهنوبه خود خط فقر را گسترش میدهد.
6- تأثیر کوتاهمدت بر افزایش درآمد دولت و بلندمدت افزایش هزینه و کسری بودجه، تورم متأثر از مالیات دامن هزینههای دولت را بعد از مدتی فرامیگیرد و مجدد کسری بودجه تشدید میشود.
7- تأثیر بر بازارهای موازی، خروج نقدینگی از بازارهایی و ورود به بازارهایی دیگر: در عمل بازارهایی که در خفت سیستم مالیاتی میافتد کم بازدهتر و پرریسک تر میشود. لذا نقدینگی از این بازارها کوچ میکند به بازارهای موازی دیگر. کمبود تولید در بازار چون مسکن اتفاق میافتد و تورمی در بازارهایی که در خفت مالیاتی نمیافتد ایجاد میشود.
8- خروج سرمایه و سرمایه انسانی، کاهش انگیزه در ماندگاری سرمایه و سرمایه انسانی در بازارهای مختلف به مهاجرت دامن میزند.
9- تشدید تورم و بیکاری در بلندمدت
10- آثار ضد توسعهای، در فرایند توسعه قرار است بازارهایی گسترش و توسعه یابد و بازارهایی محدود شود. در عمل و اجرا این نوع مالیاتهای فرسایشی بازدارنده توسعه خواهد بود. از اول هم سیاستگذار این مهم را ندیده بود.
🔻 راهکارها: مدیریت هزینههای دولت و حاکمیت از طریق تجمیع و کاهش نهادهای موازی، راهکارهای مشخص دیگر در اقتصاد، و اصلاحات مبنایی و اصولی در سیستم و نحوه مالیات گیری بهگونهای که عدالت مالیاتی بهصورت واقعی و حقیقی اجرا گردد.
🔻همچنین تمهیدات اصلی سیاستگذار باید بر برداشتن تحریمها باشد. این امر نهتنها موجب گسترش درآمدهای دولت میشود و فشار مالیاتی را کاهش میدهد، بلکه افزایش تعاملات بینالمللی موجب گشایش تولید و درآمد و بسط پایههای مالیاتی میشود.
🌐 کانال دکتر منجذب
✍️ دکتر محمدرضا منجذب
تعریف و اعمال مالیاتهای جدید بر کالاها و خدماتی نظیر مالیات بر ملک، اجاره، خودرو، کارتخوان، قبوض، انتقال پول، افزایش عوارض و هزینههای مختلف خدمات دولتی و ... آثار متفاوتی را در اقتصاد ایران خواهد داشت و ازجمله:
1- تأثیر بر عرضه کالا و تقاضای کالا، مالیات بسته به نوع آن موجب تغییر عرضه یا تقاضا و یا هردوی کالاها و خدمات مشمول میشود. این موجب افزایش قیمت آن میشود. بار مالیاتی ایجادشده بر دوش دو گروه تولیدکننده و مصرفکننده بهصورت مستقیم و غیرمستقیم خواهد بود و رفاه جامعه را کاهش میدهد.
2- تأثیر بر سود تولیدکننده، همانطور که در بند اول اشاره شد آثار افزایش هزینه تولیدکننده از طریق تورم بخشی و افزایش مالیات مستقیم و غیرمستقیم موجب کاهش سود تولیدکننده میشود. این امر به ضرر تولید تمام میشود.
3- تأثیر بر هزینه خانوار، از طریق بار مالیاتی بخشی از این مالیاتها بر عهده مصرفکننده و خانوار است. هزینه خانوار افزایشیافته و مصرف کاهش مییابد.
4- تأثیر بر توزیع درآمد، تأثیر تورمی این مالیاتها موجب توزیع نامتعادلتر درآمد و امکانات میان خانوارها میشود.
5- تأثیر بر خط فقر، تأثیر تورمی تورم موجب افزایش هزینه خانوار و کاهش مصرف میشود. این بهنوبه خود خط فقر را گسترش میدهد.
6- تأثیر کوتاهمدت بر افزایش درآمد دولت و بلندمدت افزایش هزینه و کسری بودجه، تورم متأثر از مالیات دامن هزینههای دولت را بعد از مدتی فرامیگیرد و مجدد کسری بودجه تشدید میشود.
7- تأثیر بر بازارهای موازی، خروج نقدینگی از بازارهایی و ورود به بازارهایی دیگر: در عمل بازارهایی که در خفت سیستم مالیاتی میافتد کم بازدهتر و پرریسک تر میشود. لذا نقدینگی از این بازارها کوچ میکند به بازارهای موازی دیگر. کمبود تولید در بازار چون مسکن اتفاق میافتد و تورمی در بازارهایی که در خفت مالیاتی نمیافتد ایجاد میشود.
8- خروج سرمایه و سرمایه انسانی، کاهش انگیزه در ماندگاری سرمایه و سرمایه انسانی در بازارهای مختلف به مهاجرت دامن میزند.
9- تشدید تورم و بیکاری در بلندمدت
10- آثار ضد توسعهای، در فرایند توسعه قرار است بازارهایی گسترش و توسعه یابد و بازارهایی محدود شود. در عمل و اجرا این نوع مالیاتهای فرسایشی بازدارنده توسعه خواهد بود. از اول هم سیاستگذار این مهم را ندیده بود.
🔻 راهکارها: مدیریت هزینههای دولت و حاکمیت از طریق تجمیع و کاهش نهادهای موازی، راهکارهای مشخص دیگر در اقتصاد، و اصلاحات مبنایی و اصولی در سیستم و نحوه مالیات گیری بهگونهای که عدالت مالیاتی بهصورت واقعی و حقیقی اجرا گردد.
🔻همچنین تمهیدات اصلی سیاستگذار باید بر برداشتن تحریمها باشد. این امر نهتنها موجب گسترش درآمدهای دولت میشود و فشار مالیاتی را کاهش میدهد، بلکه افزایش تعاملات بینالمللی موجب گشایش تولید و درآمد و بسط پایههای مالیاتی میشود.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
🔻 شکسته شدن تصمیم ها
بسيار اتفاق مى افتد كه انسان تصميم بر كارى مى گيرد و عزم مى نمايد آن را انجام دهد و به نظر خودش تمام مقدمات آن كار را فراهم مى سازد. اما ناگهان مانعى موجب مى شود كه نقشه او خنثى شود و با اينكه اراده اش محكم بود و مقدمات كار از هر جهت فراهم شده و اطمينان به رسيدن به مقصود بود، جلوى نيل به مقصود گرفته مى شود و از آن عمل ممنوع مى گردد.
🔻 باز شدن گره ها
گاهی اوقات انسان براى رسيدن به مقصودى هر چه در توان دارد اقدام مى نمايد، اما همه درها را به روى خود بسته مى بيند و سعى و تلاش خود را بى ثمر مى يابد؛ ولى به عنايت الهى و به گونه اى كه در ذهنش خطور نمى كرد، درى كه هرگز باز شدنش را احتمال نمى داد به رويش باز مى شود و به مقصد نايل مى گردد.
🔻 شكسته شدن همت ها
یعنی انسان قصد و نیت كارى مى نمايد، نيت ديگر برايش حادث مى شود و خداوند در قلب او صارفى از آن نيت مى اندازد كه از آن نيت برمى گردد و آن را دنبال نمى نمايد.
❄️ مردى از حضرت اميرالمومنين -عليه السلام- سوال كرد: يا اميرالمومنين! به چه چيز (و چه راه) پروردگارت را شناختى؟'
فرمود: به فسخ عزم و شكسته شدن همّ و نيت پروردگار را شناختم، هنگامی که قصد و نيت كردم، ميان من و ميان نيت من حايل شد، و چون عزم كردم، قضا و حكم الهى با عزم من مخالفت كرد؛ پس دانستم كه تدبيركننده، غير من است (يعنى خداوند متعال است).
🌐 کانال دکتر منجذب
بسيار اتفاق مى افتد كه انسان تصميم بر كارى مى گيرد و عزم مى نمايد آن را انجام دهد و به نظر خودش تمام مقدمات آن كار را فراهم مى سازد. اما ناگهان مانعى موجب مى شود كه نقشه او خنثى شود و با اينكه اراده اش محكم بود و مقدمات كار از هر جهت فراهم شده و اطمينان به رسيدن به مقصود بود، جلوى نيل به مقصود گرفته مى شود و از آن عمل ممنوع مى گردد.
🔻 باز شدن گره ها
گاهی اوقات انسان براى رسيدن به مقصودى هر چه در توان دارد اقدام مى نمايد، اما همه درها را به روى خود بسته مى بيند و سعى و تلاش خود را بى ثمر مى يابد؛ ولى به عنايت الهى و به گونه اى كه در ذهنش خطور نمى كرد، درى كه هرگز باز شدنش را احتمال نمى داد به رويش باز مى شود و به مقصد نايل مى گردد.
🔻 شكسته شدن همت ها
یعنی انسان قصد و نیت كارى مى نمايد، نيت ديگر برايش حادث مى شود و خداوند در قلب او صارفى از آن نيت مى اندازد كه از آن نيت برمى گردد و آن را دنبال نمى نمايد.
❄️ مردى از حضرت اميرالمومنين -عليه السلام- سوال كرد: يا اميرالمومنين! به چه چيز (و چه راه) پروردگارت را شناختى؟'
فرمود: به فسخ عزم و شكسته شدن همّ و نيت پروردگار را شناختم، هنگامی که قصد و نيت كردم، ميان من و ميان نيت من حايل شد، و چون عزم كردم، قضا و حكم الهى با عزم من مخالفت كرد؛ پس دانستم كه تدبيركننده، غير من است (يعنى خداوند متعال است).
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
✳️ تأثیر انتظارات تورمی بر تورم در ایران
✳️ دکتر محمدرضا منجذب
🔻 انتظارات تورمی به معنای شکلگیری و پیشبینی جامعه از تورم در دوره آتی (مثلاً یکفصل یا یک سال آینده) است. مطالعات انجامشده در ایران حاکی از شکلگیری انتظارات بهصورت تطبیقی (قویتر) و عقلایی است. نمودار و جدول زیر رابطه مثبت انتظارات تطبیقی تورم با تورم در ایران است. این نمودار و جدول بر مبنای نه دهه آمار موجود از تورم در ایران به روش کوانتایل در نرمافزار ایویوز طراحیشده است. نتایج مهم این تخمین به شرح زیر است:
🔻 اول، تأثیر انتظارات تورمی بر تورم مثبت است. بهعبارتدیگر با افزایش انتظارات تورمی، در ایران تورم افزایشیافته است.
🔻 دوم، با افزایش ارقام تورم در ایران (از تکرقمی تا بالای پنجاهدرصد)، تأثیرگذاری انتظارات تورمی بر تورم بیشتر شده است. بطوریکه در تورم تکرقمی (برخی سالهای دهه چهل و نیز دو سه سال دیگر از در دهههای دیگر)، اگر انتظارات یک درصد افزایش مییافت موجب افزایش 0/46 درصدی در تورم شده است. لکن با افزایش سطح تورم طبق نمودار و جدول این ضریب تا 1/34 درصد تورم را افزایش میدهد.
🔻 سوم، تأثیر انتظارات بر تورم نامتقارن است. بهعبارتدیگر هنگام افزایش انتظارات و نیز تورم، تأثیر افزاینده انتظارات بر تورم (با ضریبی) بیشتر است، ولی در کاهش تورم، تأثیر انتظارات بر تورم کمتر است. (اعداد جدول برای افزایشها تخمین خورده است).
🔻 چهارم، چون تأثیر انتظارات تورمی بر تورم نسبتاً شدید و ملموس است، لازم است عوامل مؤثر بر انتظارات تورمی کالبدشکافی و شناسایی گردد. در این مسیر میتوان با کنترل انتظارات تا حد زیادی به کنترل تورم دستیافت.
🔻 پنجم، سیاستهای کنترل انتظارات قیمتی هرچقدر بلندمدت تر باشد، تاثیری بلندمدت تر بر کنترل تورم خواهد داشت.
🌐 کانال دکتر منجذب
✳️ دکتر محمدرضا منجذب
🔻 انتظارات تورمی به معنای شکلگیری و پیشبینی جامعه از تورم در دوره آتی (مثلاً یکفصل یا یک سال آینده) است. مطالعات انجامشده در ایران حاکی از شکلگیری انتظارات بهصورت تطبیقی (قویتر) و عقلایی است. نمودار و جدول زیر رابطه مثبت انتظارات تطبیقی تورم با تورم در ایران است. این نمودار و جدول بر مبنای نه دهه آمار موجود از تورم در ایران به روش کوانتایل در نرمافزار ایویوز طراحیشده است. نتایج مهم این تخمین به شرح زیر است:
🔻 اول، تأثیر انتظارات تورمی بر تورم مثبت است. بهعبارتدیگر با افزایش انتظارات تورمی، در ایران تورم افزایشیافته است.
🔻 دوم، با افزایش ارقام تورم در ایران (از تکرقمی تا بالای پنجاهدرصد)، تأثیرگذاری انتظارات تورمی بر تورم بیشتر شده است. بطوریکه در تورم تکرقمی (برخی سالهای دهه چهل و نیز دو سه سال دیگر از در دهههای دیگر)، اگر انتظارات یک درصد افزایش مییافت موجب افزایش 0/46 درصدی در تورم شده است. لکن با افزایش سطح تورم طبق نمودار و جدول این ضریب تا 1/34 درصد تورم را افزایش میدهد.
🔻 سوم، تأثیر انتظارات بر تورم نامتقارن است. بهعبارتدیگر هنگام افزایش انتظارات و نیز تورم، تأثیر افزاینده انتظارات بر تورم (با ضریبی) بیشتر است، ولی در کاهش تورم، تأثیر انتظارات بر تورم کمتر است. (اعداد جدول برای افزایشها تخمین خورده است).
🔻 چهارم، چون تأثیر انتظارات تورمی بر تورم نسبتاً شدید و ملموس است، لازم است عوامل مؤثر بر انتظارات تورمی کالبدشکافی و شناسایی گردد. در این مسیر میتوان با کنترل انتظارات تا حد زیادی به کنترل تورم دستیافت.
🔻 پنجم، سیاستهای کنترل انتظارات قیمتی هرچقدر بلندمدت تر باشد، تاثیری بلندمدت تر بر کنترل تورم خواهد داشت.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
گفتار اقتصادی
❇️ بررسی رابطه تجربی انتظارات تورمی و تورم در ایران طی نه دهه اخیر، حاکی از رابطه مثبت میان این دو است. بطوریکه با افزایش انتظارات تورمی، تورم افزایشیافته است. همچنین در سطوح بالاتر تورمی، تأثیر انتظارات تورمی بر تورم شدیدتر و بیشتر بوده است. نمودار آبیرنگ…
⭕️ مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
روزنامه تعادل نوشت:
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
⭕️ دکتر محمدرضا منجذب:
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم سازد. https://t.me/drmonjazeb
روزنامه تعادل نوشت:
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
⭕️ دکتر محمدرضا منجذب:
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم سازد. https://t.me/drmonjazeb
روزنامه تعادل
مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
🔻 تاثیر خروج ترامپ از برجام بر متغیرهای کلان به روایت تصویر
🔺 دکتر محمدرضا منجذب:
🔹 بر مبنای داده های مستخرج از سایت بانک مرکزی، تمامی متغیرها، از جمله مصرف بخش خصوصی، مصرف بخش دولت، صادرات و واردات به قیمت ثابت 95 و میلیارد ریال بعد از خروج ترامپ از برجام (در سال 1397) کاهش داشته است. این متغیرها هنوز به شرایط قبل از 97 برنگشته اند. ضمن اینکه جمعیت ایران در این سالها افزایش داشته است. در نتیجه متغیرهای سرانه کاهش بیشتری داشته است.
🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 دکتر محمدرضا منجذب:
🔹 بر مبنای داده های مستخرج از سایت بانک مرکزی، تمامی متغیرها، از جمله مصرف بخش خصوصی، مصرف بخش دولت، صادرات و واردات به قیمت ثابت 95 و میلیارد ریال بعد از خروج ترامپ از برجام (در سال 1397) کاهش داشته است. این متغیرها هنوز به شرایط قبل از 97 برنگشته اند. ضمن اینکه جمعیت ایران در این سالها افزایش داشته است. در نتیجه متغیرهای سرانه کاهش بیشتری داشته است.
🌐 کانال دکتر منجذب
❄️ تعریف و تفسیر فقر در اقتصاد
🔻دکتر محمدرضا منجذب
🔺طی سالهای اخیر افکار عمومی ایرانیان بهطور مستمر واژه فقر مطلق را میشنوند. واژهای که لازم است از منظر اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. اساسا دولت اقدام به پرداخت یارانههای نقدی میکند تا دهکهای محروم را از فقر مطلق دور سازد.
🔺اما تعریف فقر مطلق چیست و چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد؟ فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همانطور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
🔺برای به دست آوردن مقدار کالری فوق به مواد غذایی زیر نیاز است: 5گرم سبزیجات برگدار، 110 گرم صیفیجات (سیبزمینی، هویج، ...)، 90 گرم شیر، 35 گرم روغن، 35 گرم شکر، 10 گرم گوشت (ماهی، گوشت قرمز)، 45 گرم حبوبات (نخود فرنگی، عدس و...)، 395 گرم غلات (برنج، ذرت، گندم و...) که تقریباً معادل 2 پیمانه برنج میشود. فقر روزانه 2 دلار، مقدار مصرفی علاوه بر حداقل نیازهای طبیعی را نشان میدهد و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و بیانگر هزینههای مشارکت فرد در زندگی روزمره جامعه نیز هست. در این خط فقر بالاتر، 55 درصد جمعیت هند زیر خط فقر (در سال 1985) بودند که درست قبل از رشد جهشی اخیر بود. با این اوصاف و دلار 50هزار تومان و بعد خانوار 4 نفری در ایران فقر روزانه 400هزار تومان و ماهانه یازده میلیون تومان برای خانوار ایرانی و بهطور متوسط متصور است. بدیهی است این عدد در شهرهای بزرگتر بیشتر است.
🔺اما چگونه میتوان فقر را در فضای عمومی یک اقتصاد تخمین زد؟ دیدگاههای متفاوتی در این زمینه مطرح میشود اما اقتصاددان دانشگاه کمبریج، آمارتیا سِن با اقتصاد سنتی مبتنی بر رفاه که بر ترجیح آشکار یا علاقه محور افراد در بهرهگیری آنها در انتخابهای شان تأکید میکند، مخالف میکند و دلیل آن را کمبود اطلاعات مربوط به نحوه ترجیح دادن مردم در هنگام انتخاب کالایی و جامعه است. بنابراین، سِن تئوری رفاه خود را نه بر میزان دسترسی و دستیابی افراد (به عنوان مثال به نیازهای پایه) بلکه بر اساس قابلیتهای فردی بنا میکند. او اعتقاد دارد که این رویکرد میتواند بر اساس اطلاعات مخفیتر ترسیم شود. از مجموعهای از قابلیتهای ممکن. سِن تعداد محدودی از آنها را که برای شرایط رفاهی مهمتر هستند، برمیگزیند. به عقیده سِن، زندگی شامل آزادی موثر یک فرد برای دستیابی به.
🔺 موقعیتهای بودن و انجام دادن یا به عبارتیبرداری از کارکردها است. او بهطور ویژه به این کارکردها وزن نمیدهد چرا که به عقیده او شرایط رفاهی، مفهومی بزرگ، چندجزئی و مبهم و به صورت ذاتی دوپهلو است. کارکردهای اصلی انتخاب شده توسط سِن که در سطح زندگی تأثیر اساسی دارند، عبارتند از: تغذیه کافی، جلوگیری از مرگ و میر زودرس، حضور در جامعه بدون شرمندگی، شاد بودن، آزاد بودن و... نکتهای که سِن بر آن تأکید میکند، این است که وقتی دستاوردهایی مثل درآمد نمیتواند تضمینکننده رفاه بیشتر باشد، آزادی بر سایر چیزها مقدم است. همانطور که امید به زندگی هم در کاستاریکا و هم در ایالات متحده امریکا با هم برابر است. در حالی که درآمد سرانه امریکا 9 برابر کاستاریکا است. این گزارهای است که در بررسیهای کلی فقر در اقتصاد ایران باید مورد توجه قرار بگیرد. باید دید اقتصاد ایران تا چه اندازه گزارههای فقر مطلق را پشت سر گذاشته و چگونه با فقر دست و پنجه نرم کرده است؟ البته غیر از فقر مطلق، اقتصاددانان از انواع فقر، همچون فقر نسبی، نیز سخن گفته اند، که در جایی دیگر باید مورد بحث قرار گیرد./تعادل
مطلب مرتبط👈 ارتباط میان تورم، فقر و توزیع درآمد
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
🔺طی سالهای اخیر افکار عمومی ایرانیان بهطور مستمر واژه فقر مطلق را میشنوند. واژهای که لازم است از منظر اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. اساسا دولت اقدام به پرداخت یارانههای نقدی میکند تا دهکهای محروم را از فقر مطلق دور سازد.
🔺اما تعریف فقر مطلق چیست و چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد؟ فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همانطور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
🔺برای به دست آوردن مقدار کالری فوق به مواد غذایی زیر نیاز است: 5گرم سبزیجات برگدار، 110 گرم صیفیجات (سیبزمینی، هویج، ...)، 90 گرم شیر، 35 گرم روغن، 35 گرم شکر، 10 گرم گوشت (ماهی، گوشت قرمز)، 45 گرم حبوبات (نخود فرنگی، عدس و...)، 395 گرم غلات (برنج، ذرت، گندم و...) که تقریباً معادل 2 پیمانه برنج میشود. فقر روزانه 2 دلار، مقدار مصرفی علاوه بر حداقل نیازهای طبیعی را نشان میدهد و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و بیانگر هزینههای مشارکت فرد در زندگی روزمره جامعه نیز هست. در این خط فقر بالاتر، 55 درصد جمعیت هند زیر خط فقر (در سال 1985) بودند که درست قبل از رشد جهشی اخیر بود. با این اوصاف و دلار 50هزار تومان و بعد خانوار 4 نفری در ایران فقر روزانه 400هزار تومان و ماهانه یازده میلیون تومان برای خانوار ایرانی و بهطور متوسط متصور است. بدیهی است این عدد در شهرهای بزرگتر بیشتر است.
🔺اما چگونه میتوان فقر را در فضای عمومی یک اقتصاد تخمین زد؟ دیدگاههای متفاوتی در این زمینه مطرح میشود اما اقتصاددان دانشگاه کمبریج، آمارتیا سِن با اقتصاد سنتی مبتنی بر رفاه که بر ترجیح آشکار یا علاقه محور افراد در بهرهگیری آنها در انتخابهای شان تأکید میکند، مخالف میکند و دلیل آن را کمبود اطلاعات مربوط به نحوه ترجیح دادن مردم در هنگام انتخاب کالایی و جامعه است. بنابراین، سِن تئوری رفاه خود را نه بر میزان دسترسی و دستیابی افراد (به عنوان مثال به نیازهای پایه) بلکه بر اساس قابلیتهای فردی بنا میکند. او اعتقاد دارد که این رویکرد میتواند بر اساس اطلاعات مخفیتر ترسیم شود. از مجموعهای از قابلیتهای ممکن. سِن تعداد محدودی از آنها را که برای شرایط رفاهی مهمتر هستند، برمیگزیند. به عقیده سِن، زندگی شامل آزادی موثر یک فرد برای دستیابی به.
🔺 موقعیتهای بودن و انجام دادن یا به عبارتیبرداری از کارکردها است. او بهطور ویژه به این کارکردها وزن نمیدهد چرا که به عقیده او شرایط رفاهی، مفهومی بزرگ، چندجزئی و مبهم و به صورت ذاتی دوپهلو است. کارکردهای اصلی انتخاب شده توسط سِن که در سطح زندگی تأثیر اساسی دارند، عبارتند از: تغذیه کافی، جلوگیری از مرگ و میر زودرس، حضور در جامعه بدون شرمندگی، شاد بودن، آزاد بودن و... نکتهای که سِن بر آن تأکید میکند، این است که وقتی دستاوردهایی مثل درآمد نمیتواند تضمینکننده رفاه بیشتر باشد، آزادی بر سایر چیزها مقدم است. همانطور که امید به زندگی هم در کاستاریکا و هم در ایالات متحده امریکا با هم برابر است. در حالی که درآمد سرانه امریکا 9 برابر کاستاریکا است. این گزارهای است که در بررسیهای کلی فقر در اقتصاد ایران باید مورد توجه قرار بگیرد. باید دید اقتصاد ایران تا چه اندازه گزارههای فقر مطلق را پشت سر گذاشته و چگونه با فقر دست و پنجه نرم کرده است؟ البته غیر از فقر مطلق، اقتصاددانان از انواع فقر، همچون فقر نسبی، نیز سخن گفته اند، که در جایی دیگر باید مورد بحث قرار گیرد./تعادل
مطلب مرتبط👈 ارتباط میان تورم، فقر و توزیع درآمد
🌐 کانال دکتر منجذب
روزنامه تعادل
تعریف و تفسیر فقر در اقتصاد
طی سالهای اخیر افکار عمومی ایرانیان بهطور مستمر واژه فقر مطلق را میشنوند. واژهای که لازم است از منظر اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. اساسا دولت اقدام به پرداخت یارانههای نقدی میکند تا دهکهای محروم را از فقر مطلق دور سازد.
🔻 مکانیسم محاسبه خط فقر مطلق
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همان طور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی ضروری است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است. از آنجا که در بسیاری از مناطق محروم و در اکثر کشورهای درحال توسعه، وضعیت فقرا به گونهای است که حتی نیازهای اولیه خوراکی آنها نیز به طور کامل برآورد نشده و بسیاری از مردم با سوءتغذیه دست و پنجه نرم میکنند، خط فقر مطلق مبنای محاسبه خود را بر نیازهای اساسی تغذیهای قرار میدهد تا سیاستگذار بداند و مطمئن باشد که هرکس بالای خط فقر مطلق قرار گرفت، تا آن حد توانایی دارد درکنار تامین نیازهای غیر غذایی، از تغذیه کافی و لازم نیز برخوردار شود. روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی لازم است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است.
پس از تعیین هزینههای این سبد غذایی (مطابق با ملاحظات و الگوی مصرف غذایی و غیرغذایی جامعه مورد نظر)، مبلغی نیز به عنوان هزینههای غیرغذایی به هزینه سبد غذایی اضافه میشود تا خط فقر مطلق به دستآید. برای محاسبه خط فقر مطلق، از هزینه سبد غذایی ذیل به عنوان مبنا استفاده میشود. این سبد در سال ١٣٨٤ توسط دفتر تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان سبد مطلوب غذایی برای یک بزرگسال تعریف شده است که حاوی ٢١٠٠ کالری در روز بوده و علاوه بر کالری مورد نیاز یک بزرگسال، سایر ریزمغذیهای لازم برای سلامتی فرد را نیز داراست.
اگر اعداد فوق را در قیمت آنها ضرب کنیم خط فقر شدید به دست میآید یعنی درآمدی که فرد باید داشته باشد تا نیاز خوراکی آن تامین شود. افرادی که کمتر از این مقدار دارند حتی اگر همه درآمد خود را صرف تامین خوراکی کنند نمیتوانند به نخستین نیاز فیزیولوژیک خود پاسخ بدهند. گام بعد برای تکمیل خط فقر افزودن هزینههای غیرخوراکی به هزینه خوراکی است که روشهای مختلفی برای آن وجود دارد. از جمله روشهای متداول و راحت استفاده از معکوس ضریب انگل است که به روش اورشانسکی معروف است. بنابه تجربه ثابت شده است که در دهکهای مختلف معمولا خانوارها نسبت ثابتی از درآمد خود را به خوراک اختصاص میدهند.
خط فقر خانوارها از لحاظ اندازه، ترکیب سنی، میزان تحصیلات و سایر مشخصات متفاوتند و انتظار میرود که خانوارها تحت تاثیر این خصوصیات متفاوت، الگوی مصرف متفاوتی نیز داشته باشند. باید توجه داشت که اثر این خصوصیات بر الگوی مصرفی خانوارها مانند تغییر قیمتها و تغییر درآمد خانوارها حایز اهمیت است.
چنانچه بخواهیم برای مقایسه رفاه خانوارها از اطلاعات موجود خانوارها بدون در نظر گرفتن بعد و ترکیب خانوارها استفاده کنیم، در واقع تمایزی بین خانوارها قایل نشدهایم و این مساله خطای زیادی را وارد محاسبات میکند. برای مقایسه رفاه خانوارها با توجه به تفاوتهایی که در ویژگی خانوارها وجود دارد؛ از جمله تفاوت در بعد و ترکیب سنی اعضای خانوارها لازم است که با استفاده از روشهایی این تفاوتها را به عامل مشترک تبدیل کنیم تا امکان مقایسه رفاه خانوارها فراهم آید. به طوری که قادر باشیم به عنوان مثال مخارج دو خانوار با بعد چهار نفر را که اولی شامل چهار بزرگسال و دومی دو بزرگسال و دو کودک است با هم مقایسه کنیم.
در بعضی از مطالعات در اندازهگیری رفاه و فقر، برای تبدیل رفاه خانوار به رفاه فردی، مخارج کلی خانوار را به تعداد افراد موجود در خانوار تقسیم میکنند و سپس مخارج کلی سرانه را به عنوان اندازه رفاه هر عضو خانوار در نظر میگیرند. در این روش فرض میشود همه اعضای خانوار سهم یکسانی از مخارج دریافت میکنند. این در حالی است که در حالت عادی فرزندان در مقایسه با بزرگسالان به مراتب کمتر نیازمند کالاهای خاصی هستند. همچنین این امکان وجود دارد که از زندگی دسته جمعی با یکدیگر صرفههایی در مقیاس به وجود آید؛ به این علت که اعضای خانواده از مصرف اعضای دیگر خانواده منتفع میشوند. /متن کامل در تعادل
https://t.me/drmonjazeb
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همان طور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی ضروری است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است. از آنجا که در بسیاری از مناطق محروم و در اکثر کشورهای درحال توسعه، وضعیت فقرا به گونهای است که حتی نیازهای اولیه خوراکی آنها نیز به طور کامل برآورد نشده و بسیاری از مردم با سوءتغذیه دست و پنجه نرم میکنند، خط فقر مطلق مبنای محاسبه خود را بر نیازهای اساسی تغذیهای قرار میدهد تا سیاستگذار بداند و مطمئن باشد که هرکس بالای خط فقر مطلق قرار گرفت، تا آن حد توانایی دارد درکنار تامین نیازهای غیر غذایی، از تغذیه کافی و لازم نیز برخوردار شود. روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی لازم است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است.
پس از تعیین هزینههای این سبد غذایی (مطابق با ملاحظات و الگوی مصرف غذایی و غیرغذایی جامعه مورد نظر)، مبلغی نیز به عنوان هزینههای غیرغذایی به هزینه سبد غذایی اضافه میشود تا خط فقر مطلق به دستآید. برای محاسبه خط فقر مطلق، از هزینه سبد غذایی ذیل به عنوان مبنا استفاده میشود. این سبد در سال ١٣٨٤ توسط دفتر تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان سبد مطلوب غذایی برای یک بزرگسال تعریف شده است که حاوی ٢١٠٠ کالری در روز بوده و علاوه بر کالری مورد نیاز یک بزرگسال، سایر ریزمغذیهای لازم برای سلامتی فرد را نیز داراست.
اگر اعداد فوق را در قیمت آنها ضرب کنیم خط فقر شدید به دست میآید یعنی درآمدی که فرد باید داشته باشد تا نیاز خوراکی آن تامین شود. افرادی که کمتر از این مقدار دارند حتی اگر همه درآمد خود را صرف تامین خوراکی کنند نمیتوانند به نخستین نیاز فیزیولوژیک خود پاسخ بدهند. گام بعد برای تکمیل خط فقر افزودن هزینههای غیرخوراکی به هزینه خوراکی است که روشهای مختلفی برای آن وجود دارد. از جمله روشهای متداول و راحت استفاده از معکوس ضریب انگل است که به روش اورشانسکی معروف است. بنابه تجربه ثابت شده است که در دهکهای مختلف معمولا خانوارها نسبت ثابتی از درآمد خود را به خوراک اختصاص میدهند.
خط فقر خانوارها از لحاظ اندازه، ترکیب سنی، میزان تحصیلات و سایر مشخصات متفاوتند و انتظار میرود که خانوارها تحت تاثیر این خصوصیات متفاوت، الگوی مصرف متفاوتی نیز داشته باشند. باید توجه داشت که اثر این خصوصیات بر الگوی مصرفی خانوارها مانند تغییر قیمتها و تغییر درآمد خانوارها حایز اهمیت است.
چنانچه بخواهیم برای مقایسه رفاه خانوارها از اطلاعات موجود خانوارها بدون در نظر گرفتن بعد و ترکیب خانوارها استفاده کنیم، در واقع تمایزی بین خانوارها قایل نشدهایم و این مساله خطای زیادی را وارد محاسبات میکند. برای مقایسه رفاه خانوارها با توجه به تفاوتهایی که در ویژگی خانوارها وجود دارد؛ از جمله تفاوت در بعد و ترکیب سنی اعضای خانوارها لازم است که با استفاده از روشهایی این تفاوتها را به عامل مشترک تبدیل کنیم تا امکان مقایسه رفاه خانوارها فراهم آید. به طوری که قادر باشیم به عنوان مثال مخارج دو خانوار با بعد چهار نفر را که اولی شامل چهار بزرگسال و دومی دو بزرگسال و دو کودک است با هم مقایسه کنیم.
در بعضی از مطالعات در اندازهگیری رفاه و فقر، برای تبدیل رفاه خانوار به رفاه فردی، مخارج کلی خانوار را به تعداد افراد موجود در خانوار تقسیم میکنند و سپس مخارج کلی سرانه را به عنوان اندازه رفاه هر عضو خانوار در نظر میگیرند. در این روش فرض میشود همه اعضای خانوار سهم یکسانی از مخارج دریافت میکنند. این در حالی است که در حالت عادی فرزندان در مقایسه با بزرگسالان به مراتب کمتر نیازمند کالاهای خاصی هستند. همچنین این امکان وجود دارد که از زندگی دسته جمعی با یکدیگر صرفههایی در مقیاس به وجود آید؛ به این علت که اعضای خانواده از مصرف اعضای دیگر خانواده منتفع میشوند. /متن کامل در تعادل
https://t.me/drmonjazeb
✍️ رابطه معکوس تورم و استقلال بانک مرکزی دکتر محمدرضا منجذب
♦️ مطالعات تجربی راجع به استقلال بانک مرکزی نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته صنعتی بین استقلال بانک مرکزی و تورم رابطه منفی وجود دارد.
♦️ مشكل اصلي عبارت از ارائه شاخص استقلال است. موارد و معيارهایي که جهت استقلال بانك مركزي استفاده شده است عبارتند از: ✔️ توانايي بانك مركزي در انتخاب اهداف سياستياش بهدور از نفوذ دولت، ✔️ روش اداره بانك مركزي، ✔️ توانايي بانك مركزي در استفاده از ابزارهاي پولي بهدور از محدوديتها و الزاماتي كه براي تأمين كسريهاي مالي به آن تحميل ميشود.
♦️ در حالي كه استقلال بانك مركزي ميتواند موجب تثبيت قيمتها شود، ولي تاثير قابل توجهي بر عملكرد حقيقي اقتصاد ندارد. تقريباً همبستگي كاملاً منفي بين تورم و استقلال بانك مركزي در این کشورها از نمودار مشخص است.
🌐 کانال دکتر منجذب
♦️ مطالعات تجربی راجع به استقلال بانک مرکزی نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته صنعتی بین استقلال بانک مرکزی و تورم رابطه منفی وجود دارد.
♦️ مشكل اصلي عبارت از ارائه شاخص استقلال است. موارد و معيارهایي که جهت استقلال بانك مركزي استفاده شده است عبارتند از: ✔️ توانايي بانك مركزي در انتخاب اهداف سياستياش بهدور از نفوذ دولت، ✔️ روش اداره بانك مركزي، ✔️ توانايي بانك مركزي در استفاده از ابزارهاي پولي بهدور از محدوديتها و الزاماتي كه براي تأمين كسريهاي مالي به آن تحميل ميشود.
♦️ در حالي كه استقلال بانك مركزي ميتواند موجب تثبيت قيمتها شود، ولي تاثير قابل توجهي بر عملكرد حقيقي اقتصاد ندارد. تقريباً همبستگي كاملاً منفي بين تورم و استقلال بانك مركزي در این کشورها از نمودار مشخص است.
🌐 کانال دکتر منجذب
⭕️ مقاله علمی پژوهشی: مقایسه پیشبینی نوسانات شاخص سهام بورس تهران در با رویکرد گارچ-میداس و رگرسیون کوانتایل چاپ شده در مجله فصلنامه مدلسازی اقتصادسنجی
نویسندگان: محمدرضا منجذب و همکاران
🔹 چکیده: در این پژوهش مدل گارچ-میداس با این هدف به کار گرفته میشود که کاستی مدلهای گارچ، یعنی اتکا به تقارن در زمینههای تواتر دادهها را جبران کند. از همین روی، مزیت و افزوده این مدل به مدلهای گارچ و دیگر مدلهای سری زمانی، ترکیب دادههایی است که تواتر متفاوت دارند. بدین منظور، بازدهی سهام بر اساس ترکیبی از دادههای روزانه با هفتگی، مدلسازی میشود. اما مدل کوانتایل نیز از جمله مدلهای جدیدی است که در عوض تواتر متفاوت، بر کل توزیع تمرکز دارد و رگرسیون را بر اساس توزیع کل دادهها انجام میدهد و مبتنی بر خصوصیت توزیع نرمال نیست. مسئله تحقیق حاضر از همین تفاوت میان مدل گارچ-میداس و کوانتایل، شکل گرفت و سازماندهی تحقیق بر اساس آن انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل، برازش بهتری دارد و از قابلیت مدلسازی و پیشبینی بهتری برای نوسان در بازدهی سهام، برخوردار است.
🔹 برتری مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل از نظر خوبی برازش نیز نشانگر اهمیت بیشتر شوکهای نامتقارن برای بازار است. افزون بر این، میتوان مهمترین شوک به بازار سهام ایران را خروج ایالات متحده از برجام در نظر گرفت. که بازدهی ماهانه بازار سهام پس از خروج این کشور از برجام، دچار افت نشده است و با وجود بازدهی منفی در اردیبهشت 1397، در ماه بعدی یعنی خرداد 1397، شاخص کل از بازدهی مثبت برخوردار بوده است. درحالی که بازار ارز به این شوک ، واکنش شدیدی نشان داد و دچار نوسان بسیار زیادی شد. بنابراین، تایید گارچ نامتقارن در عین جذب اثر شوکهای مانند خروج امریکا از برجام در یک بازه ماهانه، نشان میدهد که اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی بیشتر است و از این روی، فرضیه دوم یعنی تفاوت اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی دارایی، تایید میشود.
🔹 در بعد وسیعتر و مطالعات کلان، فعالان و سرمایهگذاران مالی، علیالخصوص در حوزه بازار سرمایه، باید درصدد استفاده دادهها با تواتر متفاوت به صورت همزمان باشند تا بتوانند پیشبینی و درک دقیقتری از روند شاخص سهام داشته باشند. برای مثال با بررسی دادههای فصلی سنوات قبل از شاخص کل یا یک صنعت میتوان به درک نسبی از رفتار شرکتهای موجود در بازار سرمایه و به تبع آن رفتار سهام شرکت مذکور بدست آورند. البته که بررسی عوامل و متغیرهای دیگر که دارای فرکانس متفاوت از سهام را دارند نیز به افزایش دقت و قدرت پیشبینی میافزاید. برای مثال هرچه نرخ ازر بالاتر رود روی صنایع صادرات محور اثر مثبتتری خواهد گذاشت و چون این صنایع (مانند پتروشیمی، فلزات اساسی و پالایشگاهی) حجم بالایی از ارزش معاملات را تشکیل میدهند، بر روس شاخص کل اثر بیشتری خواهند گذاشت.
👈 لینک دانلود مقاله
🌐 کانال دکتر منجذب
نویسندگان: محمدرضا منجذب و همکاران
🔹 چکیده: در این پژوهش مدل گارچ-میداس با این هدف به کار گرفته میشود که کاستی مدلهای گارچ، یعنی اتکا به تقارن در زمینههای تواتر دادهها را جبران کند. از همین روی، مزیت و افزوده این مدل به مدلهای گارچ و دیگر مدلهای سری زمانی، ترکیب دادههایی است که تواتر متفاوت دارند. بدین منظور، بازدهی سهام بر اساس ترکیبی از دادههای روزانه با هفتگی، مدلسازی میشود. اما مدل کوانتایل نیز از جمله مدلهای جدیدی است که در عوض تواتر متفاوت، بر کل توزیع تمرکز دارد و رگرسیون را بر اساس توزیع کل دادهها انجام میدهد و مبتنی بر خصوصیت توزیع نرمال نیست. مسئله تحقیق حاضر از همین تفاوت میان مدل گارچ-میداس و کوانتایل، شکل گرفت و سازماندهی تحقیق بر اساس آن انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل، برازش بهتری دارد و از قابلیت مدلسازی و پیشبینی بهتری برای نوسان در بازدهی سهام، برخوردار است.
🔹 برتری مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل از نظر خوبی برازش نیز نشانگر اهمیت بیشتر شوکهای نامتقارن برای بازار است. افزون بر این، میتوان مهمترین شوک به بازار سهام ایران را خروج ایالات متحده از برجام در نظر گرفت. که بازدهی ماهانه بازار سهام پس از خروج این کشور از برجام، دچار افت نشده است و با وجود بازدهی منفی در اردیبهشت 1397، در ماه بعدی یعنی خرداد 1397، شاخص کل از بازدهی مثبت برخوردار بوده است. درحالی که بازار ارز به این شوک ، واکنش شدیدی نشان داد و دچار نوسان بسیار زیادی شد. بنابراین، تایید گارچ نامتقارن در عین جذب اثر شوکهای مانند خروج امریکا از برجام در یک بازه ماهانه، نشان میدهد که اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی بیشتر است و از این روی، فرضیه دوم یعنی تفاوت اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی دارایی، تایید میشود.
🔹 در بعد وسیعتر و مطالعات کلان، فعالان و سرمایهگذاران مالی، علیالخصوص در حوزه بازار سرمایه، باید درصدد استفاده دادهها با تواتر متفاوت به صورت همزمان باشند تا بتوانند پیشبینی و درک دقیقتری از روند شاخص سهام داشته باشند. برای مثال با بررسی دادههای فصلی سنوات قبل از شاخص کل یا یک صنعت میتوان به درک نسبی از رفتار شرکتهای موجود در بازار سرمایه و به تبع آن رفتار سهام شرکت مذکور بدست آورند. البته که بررسی عوامل و متغیرهای دیگر که دارای فرکانس متفاوت از سهام را دارند نیز به افزایش دقت و قدرت پیشبینی میافزاید. برای مثال هرچه نرخ ازر بالاتر رود روی صنایع صادرات محور اثر مثبتتری خواهد گذاشت و چون این صنایع (مانند پتروشیمی، فلزات اساسی و پالایشگاهی) حجم بالایی از ارزش معاملات را تشکیل میدهند، بر روس شاخص کل اثر بیشتری خواهند گذاشت.
👈 لینک دانلود مقاله
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
🔻 نقش انتظارات در عملکرد اقتصادی 🔺دکتر محمدرضا منجذب
🔸جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش کرد. میلتون فریدمن اقتصاددان پولگرا با ارایه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارایه کرد. کمکم اهمیت روزافزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریهپردازان کلاسیک جدید با ارایه فرضیه انتظارات عقلایی، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.کار به جایی رسیده که امروزه نقش انتظارات در اقتصاد و در ابعاد خرد و کلان بر هیچ اقتصاددان و غیر اقتصاددان پوشیده نیست. به عنوان نمونه در اقتصاد خرد گفته میشود که انتظار از افزایش در درآمد در آینده بر تقاضای حال مصرفکننده تاثیری مثبت دارد.
🔸 تاثیر اخبار خوب و بد که بر انتظارات تاثیر میگذارد از جمله مباحث دیگری است که بازارهای مختلفی ازجمله بورس و ارز را تحت تاثیر قرار میدهد. البته بحث انتظارات و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی در همه اقتصادها کم و بیش مطرح است. مثلا روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و امریکا و تاثیرات این اخبار مثبت یا منفی بر بازارهای داخلی و جهانی را تجربه کردهایم. از سوی دیگر روند کلی تحریمها و اخبار مرتبط با مذاکرات هم بازارهای کشور را تحتالشعاع قرار میدهند. امروزه و در سالهای اخیر نقش انتظارات در اقتصاد کلان و بازارهای خرد را در اقتصاد ایران تجربه کردهایم. از خروج امریکا از برجام و نقش انتظارات و تاثیر آن بر بازار ارز به ویژه و سایر بازارها میتوان به عنوان پاشنه آشیل تحولات اقتصاد ایران طی چند سال اخیر نام برد که تورم بالایی را به اقتصاد ایران تحمیل کرد.
🔸 انتظارات طی این مدت شاید بالاترین تاثیر را داشت، به نحوی که اقتصاد ایران را میتوان اقتصاد منتظر نامید. اخبار (داخلی و خارجی) مثبت و منفی زیادی اتفاق افتاد و اتفاقا هرکدام بر اقتصاد کلان و خرد و بازارهای مهمی چون مسکن، ارز، خودرو، طلا، سکه، اقلام خوراکی و... تاثیر گذاشت. سوالی که اکنون مطرح هست اینکه انتظارات چند درصد در اقتصاد ایران تاثیر داشته است؟ و معقول این است که چند درصد تاثیر داشته باشد؟ پاسخ ابتدایی ولی مهمی که میتوان ارایه کرد، اینکه احتمالا هرچه نقش انتظارات بیشتر باشد و حساسیت بازاری به آن بیشتر باشد مدیریت آن بازار سختتر است. به عبارتی دیگر باید بتوانیم بر انتظارات بازیگران اقتصادی (اعم از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، مصرفکنندگان و...) تاثیر داشته باشیم. ایجاد اخبار مثبت ولی بدون پشتوانه هرچند میتواند تسکینی بر بازاری به خصوص باشد ولی در طول زمان با تسری اطلاعات واقعی و صحیح میتواند انتظارات را به سمت و سویی ببرد که مورد انتظار سیاستگذار نباشد.
🔸به همین دلیل اعتماد بازیگران اقتصادی نباید از سیاستگذار دچار خدشه گردد. به نظر میرسد علاوه بر نکته مزبور باید به این موضوع هم اشاره کرد که مبانی تولیدی داخلی بازار داخلی کالای به خصوص چقدر وابسته به مبانی قوی داخلی هست یا خیر؟ این عاملی مهم تلقی میگردد. اکثر بازارهایی که وابستگی بالاتری به ارز و واردات (چه در تولید و چه غیر تولید) دارند و به تبع آن انتظارات و شکلگیری آن تاثیری سریعتر و زودتر بر آنها دارد، یعنی حساسیت چنین بازارهایی از انتظارات بیشتر هست و بالعکس. همانطور که گفته شد نباید از سیاستگذار نزد بازیگران اقتصادی سلب اعتماد شود.
🔸در چنین مواردی توصیه میشود سیاستگذاران بهجای اعلام سیاست بیشتر به فکر اعمال سیاستهای معقول در جهت حرکت معقول اقتصاد به سمت جلو باشند. در پایان لازم است به نقش پارامترهای غیر اقتصادی تاثیرگذار بر انتظارات در اقتصاد ایران اشاره کرد، که نحوه برخورد با این مشکلات و تعامل با بازیگران بینالمللی از جمله راهکارهای مناسب قابل توصیه است. در کل هر چقدر اقتصاد از انتظار دورتر شود و انتظارات تاثیر کمتری داشته باشد، میتواند معقولتر و بلندمدتتر حرکت کند. باید عوامل ایجادکننده انتظاراتی که اقتصاد را معطل نگه میدارد به حداقل ممکن رساند./متن کامل
https://t.me/drmonjazeb
🔸جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش کرد. میلتون فریدمن اقتصاددان پولگرا با ارایه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارایه کرد. کمکم اهمیت روزافزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریهپردازان کلاسیک جدید با ارایه فرضیه انتظارات عقلایی، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.کار به جایی رسیده که امروزه نقش انتظارات در اقتصاد و در ابعاد خرد و کلان بر هیچ اقتصاددان و غیر اقتصاددان پوشیده نیست. به عنوان نمونه در اقتصاد خرد گفته میشود که انتظار از افزایش در درآمد در آینده بر تقاضای حال مصرفکننده تاثیری مثبت دارد.
🔸 تاثیر اخبار خوب و بد که بر انتظارات تاثیر میگذارد از جمله مباحث دیگری است که بازارهای مختلفی ازجمله بورس و ارز را تحت تاثیر قرار میدهد. البته بحث انتظارات و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی در همه اقتصادها کم و بیش مطرح است. مثلا روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و امریکا و تاثیرات این اخبار مثبت یا منفی بر بازارهای داخلی و جهانی را تجربه کردهایم. از سوی دیگر روند کلی تحریمها و اخبار مرتبط با مذاکرات هم بازارهای کشور را تحتالشعاع قرار میدهند. امروزه و در سالهای اخیر نقش انتظارات در اقتصاد کلان و بازارهای خرد را در اقتصاد ایران تجربه کردهایم. از خروج امریکا از برجام و نقش انتظارات و تاثیر آن بر بازار ارز به ویژه و سایر بازارها میتوان به عنوان پاشنه آشیل تحولات اقتصاد ایران طی چند سال اخیر نام برد که تورم بالایی را به اقتصاد ایران تحمیل کرد.
🔸 انتظارات طی این مدت شاید بالاترین تاثیر را داشت، به نحوی که اقتصاد ایران را میتوان اقتصاد منتظر نامید. اخبار (داخلی و خارجی) مثبت و منفی زیادی اتفاق افتاد و اتفاقا هرکدام بر اقتصاد کلان و خرد و بازارهای مهمی چون مسکن، ارز، خودرو، طلا، سکه، اقلام خوراکی و... تاثیر گذاشت. سوالی که اکنون مطرح هست اینکه انتظارات چند درصد در اقتصاد ایران تاثیر داشته است؟ و معقول این است که چند درصد تاثیر داشته باشد؟ پاسخ ابتدایی ولی مهمی که میتوان ارایه کرد، اینکه احتمالا هرچه نقش انتظارات بیشتر باشد و حساسیت بازاری به آن بیشتر باشد مدیریت آن بازار سختتر است. به عبارتی دیگر باید بتوانیم بر انتظارات بازیگران اقتصادی (اعم از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، مصرفکنندگان و...) تاثیر داشته باشیم. ایجاد اخبار مثبت ولی بدون پشتوانه هرچند میتواند تسکینی بر بازاری به خصوص باشد ولی در طول زمان با تسری اطلاعات واقعی و صحیح میتواند انتظارات را به سمت و سویی ببرد که مورد انتظار سیاستگذار نباشد.
🔸به همین دلیل اعتماد بازیگران اقتصادی نباید از سیاستگذار دچار خدشه گردد. به نظر میرسد علاوه بر نکته مزبور باید به این موضوع هم اشاره کرد که مبانی تولیدی داخلی بازار داخلی کالای به خصوص چقدر وابسته به مبانی قوی داخلی هست یا خیر؟ این عاملی مهم تلقی میگردد. اکثر بازارهایی که وابستگی بالاتری به ارز و واردات (چه در تولید و چه غیر تولید) دارند و به تبع آن انتظارات و شکلگیری آن تاثیری سریعتر و زودتر بر آنها دارد، یعنی حساسیت چنین بازارهایی از انتظارات بیشتر هست و بالعکس. همانطور که گفته شد نباید از سیاستگذار نزد بازیگران اقتصادی سلب اعتماد شود.
🔸در چنین مواردی توصیه میشود سیاستگذاران بهجای اعلام سیاست بیشتر به فکر اعمال سیاستهای معقول در جهت حرکت معقول اقتصاد به سمت جلو باشند. در پایان لازم است به نقش پارامترهای غیر اقتصادی تاثیرگذار بر انتظارات در اقتصاد ایران اشاره کرد، که نحوه برخورد با این مشکلات و تعامل با بازیگران بینالمللی از جمله راهکارهای مناسب قابل توصیه است. در کل هر چقدر اقتصاد از انتظار دورتر شود و انتظارات تاثیر کمتری داشته باشد، میتواند معقولتر و بلندمدتتر حرکت کند. باید عوامل ایجادکننده انتظاراتی که اقتصاد را معطل نگه میدارد به حداقل ممکن رساند./متن کامل
https://t.me/drmonjazeb