حکومت #روحانیان ، یا #ولایت فقیه؟🔴
متاسفانه دشمنان آگاه وناآگاهان از قدرت ونظام ولایت فقیه ، با بهره گیری از تاثیرات مطالب گمراه کننده افرادی همچون #سروش ها و...وبا استفاده از فضای باز سیاسی به ویژه در فضای بی حساب وکتاب مجازی موجود در کشور ، دست به قلم های گزنده ومسموم خود زده ونظام جمهوری اسلامی ایران را به حکومت روحانیان قلمداد کرده ومی کنند!
در حالیکه واقعیت مطلب چنان که ادعا کرده ومی کنند، نیست. راقم مطلب گمراه کننده ، اشاره کرده است که « #آخوندی که از برکت #جمهوری اسلامی ، به نوایی رسیده است ، هیچگاه در #حوزه علمیه پیدایش نمی شود »!!!؟؟؟؟
او ادامه می دهد که « حوزه علمیه ، جای آخوندهای اهل درس وبحث است ، به #شهریه بخور ونمیری می سازند ، ودین خود به #دنیا نمی فروشند» !!؟؟؟
« پای صحبتشان هم که بنشینی ، دلشان از جمهوری اسلامی #خون است !! ویکصد دلیل بر #بطلان ولایت فقیه ، برایت می آورند» !!؟؟
در حالی که باید پاسخ دهم ، ای مغرض ونا آگاه ! تا این روحانیون وطلاب حوزه ها ، در مراکز خود تحصیل نکنند ، ومدارج علمی حوزوی خود را بدست نیاورند که از آنان به عنوان مجتهدان فقهی وعلمی ، نمی توانند در مراکز حساس نظام بهره گیرند؟
روحانی وطلبه ای که منکر ولایت فقیه باشد ، وجود نداشته ودر صورت وجود واظهار چنین مطلبی که امکان ندارد! نشان از عدم آگاهی او به اصول اولیه این #تشریع است!
موضوع ولایت فقیه از سابقه طولانی در آموزه های اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار می باشد؛ از ابتداى عصر غیبت، فقیهان و اندیشمندان اسلامى، به دلیل احساس نیاز بیشتر در مورد رهبرى جامعه اسلامى، با استناد به #قرآن و روایات #معصومین(ع) به مسأله «ولایت فقیه» اهمیت داده و در آثار مختلف خود، به این موضوع پرداخته اند. بررسى این آرا و نظریات به خوبى نشان مى دهد که #فقیهان و #اندیشمندان اسلامى، از ابتدا در مورد اصل ولایت فقیه اتفاق نظر داشته اند.
مرحوم #نراقى (م ۱۲۴۵ ه) مى نویسد: «ولایت فقیه فى الجمله بین شیعیان اجماعى است و هیچ یک از فقها فى الجمله در ولایت فقیه اشکال نکرده است».
ابن #ادریس (از فقهاى قرن ششم هجرى) مى نویسد: «ائمه همه اختیارات خود را به فقهاى شیعه واگذار کرده اند».
صاحب #جواهر (م ۱۲۶۶ ه) مى گوید: «کسى که در ولایت فقیه وسوسه کند، طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین(ع) را نفهمیده است».
امام #خمینى(ره) نیز در این زمینه مى فرماید: «موضوع ولایت فقیه، چیز تازه اى نیست که ما آورده باشیم؛ بلکه این مسأله از اول مورد بحث بوده است. حکم میرزاى شیرازى در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتى بود ... همه علما تبعیت کردند... مرحوم #کاشف الغطاء بسیارى از این مطالب را فرموده اند... مرحوم نراقى همه شئون رسول الله را براى فقها ثابت مى دانند. #میرزای نائینى نیز مى فرمایند: این مطلب از مقبوله عمر بن حنظله استفاده مى شود... این مسأله تازگى ندارد...».
آیة الله #بروجردی ره در مورد ولایت فقیه با استناد به ادله عقلی، ضرورت حکومت و ولایه فقیه را به اثبات رسانده و معتقدند :اگر حتی دلالت روایات بر ولایت فقیه را ناتمام بدانیم , از طریق استدلال عقلی نیز می توان آن را اثبات نمود . ایشان این گونه استدلال نموده اند که نخست , انسان نیازهای اجتماعی دارد. دوم , دین اسلام به این نیازها اهمیت داده و بسیاری از احکام آن در مورد اجتماع و سیاست است که اجرای آن احتیاج به رهبری دارد و اجرای ان را به مسلمان تفویض نموده است ، سوم , امامان معصوم که شیعیان خویش را از رجوع به طاغوتها و قضات جور بر حذر داشته اند , به یقین فردی را به عنوان مرجع برگزیده اند , آن هم برای رفع خصومتها , تصرف در اموال غایبان و قاصران , دفاع از حوزه اسلام و دیگر امور مهمی که شارع راضی به ترک و اهمال آنها نیست . چهارم , تعیین و نصب مرجع از سوی آنان منحصر در فقیه جامع الشرایط است زیرا هیچ کس قائل به نصب غیر فقیه نشده است . بنابر این، امر دائر بین عدم نصب و نصب فقیه عادل است و چون بطلان فرض اول روشن است از این رو نصب فقیه قطعی است و مقبوله عمربن حنظله نیز در شمار شواهد و مویدات خواهد بود .
oآیت الله #خوئی درباره اجرای حدود شرعی (احکام انتظامی اسلام) که بر عهده حاکم شرع (فقیه جامع الشرائط) است، می فرماید: «اجرای حدود - که در برنامه انتظامی اسلام آمده - همانا در جهت مصلحت همگانی و سلامت جامعه تشریع گردیده است تا جلو فساد گرفته شود و تبهکاری و سرکشی و تجاوز نابود و ریشه کن گردد. و این مصلحت نمی تواند مخصوص به زمانی باشد که معصوم حضور دارد، زیرا وجود معصوم در لزوم رعایت چنین مصلحتی که منظور سلامت جامعه اسلامی است، مدخلیتی ندارد.
متاسفانه دشمنان آگاه وناآگاهان از قدرت ونظام ولایت فقیه ، با بهره گیری از تاثیرات مطالب گمراه کننده افرادی همچون #سروش ها و...وبا استفاده از فضای باز سیاسی به ویژه در فضای بی حساب وکتاب مجازی موجود در کشور ، دست به قلم های گزنده ومسموم خود زده ونظام جمهوری اسلامی ایران را به حکومت روحانیان قلمداد کرده ومی کنند!
در حالیکه واقعیت مطلب چنان که ادعا کرده ومی کنند، نیست. راقم مطلب گمراه کننده ، اشاره کرده است که « #آخوندی که از برکت #جمهوری اسلامی ، به نوایی رسیده است ، هیچگاه در #حوزه علمیه پیدایش نمی شود »!!!؟؟؟؟
او ادامه می دهد که « حوزه علمیه ، جای آخوندهای اهل درس وبحث است ، به #شهریه بخور ونمیری می سازند ، ودین خود به #دنیا نمی فروشند» !!؟؟؟
« پای صحبتشان هم که بنشینی ، دلشان از جمهوری اسلامی #خون است !! ویکصد دلیل بر #بطلان ولایت فقیه ، برایت می آورند» !!؟؟
در حالی که باید پاسخ دهم ، ای مغرض ونا آگاه ! تا این روحانیون وطلاب حوزه ها ، در مراکز خود تحصیل نکنند ، ومدارج علمی حوزوی خود را بدست نیاورند که از آنان به عنوان مجتهدان فقهی وعلمی ، نمی توانند در مراکز حساس نظام بهره گیرند؟
روحانی وطلبه ای که منکر ولایت فقیه باشد ، وجود نداشته ودر صورت وجود واظهار چنین مطلبی که امکان ندارد! نشان از عدم آگاهی او به اصول اولیه این #تشریع است!
موضوع ولایت فقیه از سابقه طولانی در آموزه های اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار می باشد؛ از ابتداى عصر غیبت، فقیهان و اندیشمندان اسلامى، به دلیل احساس نیاز بیشتر در مورد رهبرى جامعه اسلامى، با استناد به #قرآن و روایات #معصومین(ع) به مسأله «ولایت فقیه» اهمیت داده و در آثار مختلف خود، به این موضوع پرداخته اند. بررسى این آرا و نظریات به خوبى نشان مى دهد که #فقیهان و #اندیشمندان اسلامى، از ابتدا در مورد اصل ولایت فقیه اتفاق نظر داشته اند.
مرحوم #نراقى (م ۱۲۴۵ ه) مى نویسد: «ولایت فقیه فى الجمله بین شیعیان اجماعى است و هیچ یک از فقها فى الجمله در ولایت فقیه اشکال نکرده است».
ابن #ادریس (از فقهاى قرن ششم هجرى) مى نویسد: «ائمه همه اختیارات خود را به فقهاى شیعه واگذار کرده اند».
صاحب #جواهر (م ۱۲۶۶ ه) مى گوید: «کسى که در ولایت فقیه وسوسه کند، طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین(ع) را نفهمیده است».
امام #خمینى(ره) نیز در این زمینه مى فرماید: «موضوع ولایت فقیه، چیز تازه اى نیست که ما آورده باشیم؛ بلکه این مسأله از اول مورد بحث بوده است. حکم میرزاى شیرازى در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتى بود ... همه علما تبعیت کردند... مرحوم #کاشف الغطاء بسیارى از این مطالب را فرموده اند... مرحوم نراقى همه شئون رسول الله را براى فقها ثابت مى دانند. #میرزای نائینى نیز مى فرمایند: این مطلب از مقبوله عمر بن حنظله استفاده مى شود... این مسأله تازگى ندارد...».
آیة الله #بروجردی ره در مورد ولایت فقیه با استناد به ادله عقلی، ضرورت حکومت و ولایه فقیه را به اثبات رسانده و معتقدند :اگر حتی دلالت روایات بر ولایت فقیه را ناتمام بدانیم , از طریق استدلال عقلی نیز می توان آن را اثبات نمود . ایشان این گونه استدلال نموده اند که نخست , انسان نیازهای اجتماعی دارد. دوم , دین اسلام به این نیازها اهمیت داده و بسیاری از احکام آن در مورد اجتماع و سیاست است که اجرای آن احتیاج به رهبری دارد و اجرای ان را به مسلمان تفویض نموده است ، سوم , امامان معصوم که شیعیان خویش را از رجوع به طاغوتها و قضات جور بر حذر داشته اند , به یقین فردی را به عنوان مرجع برگزیده اند , آن هم برای رفع خصومتها , تصرف در اموال غایبان و قاصران , دفاع از حوزه اسلام و دیگر امور مهمی که شارع راضی به ترک و اهمال آنها نیست . چهارم , تعیین و نصب مرجع از سوی آنان منحصر در فقیه جامع الشرایط است زیرا هیچ کس قائل به نصب غیر فقیه نشده است . بنابر این، امر دائر بین عدم نصب و نصب فقیه عادل است و چون بطلان فرض اول روشن است از این رو نصب فقیه قطعی است و مقبوله عمربن حنظله نیز در شمار شواهد و مویدات خواهد بود .
oآیت الله #خوئی درباره اجرای حدود شرعی (احکام انتظامی اسلام) که بر عهده حاکم شرع (فقیه جامع الشرائط) است، می فرماید: «اجرای حدود - که در برنامه انتظامی اسلام آمده - همانا در جهت مصلحت همگانی و سلامت جامعه تشریع گردیده است تا جلو فساد گرفته شود و تبهکاری و سرکشی و تجاوز نابود و ریشه کن گردد. و این مصلحت نمی تواند مخصوص به زمانی باشد که معصوم حضور دارد، زیرا وجود معصوم در لزوم رعایت چنین مصلحتی که منظور سلامت جامعه اسلامی است، مدخلیتی ندارد.
در محضر آیة الله میلانی
در پی #بیماری وبستری شدن پدرم ، دکتر هادی #انصاری امروز بعد الظهر ، حضرت آیة الله حاج #سید علی أصغر #میلانی در تماس تلفنی با پدرم ، جویای حال ایشان شده واز بستری شدن ایشان إظهار نگرانی نمودند.
#آیة الله میلانی فرزند مرحوم آیة الله حاج سید #نور الدین میلانی ، بزرگترین فرزند مرحوم آیة الله العظمی حاج سید #محمد هادی میلانی ، بشمار می رود. معظم له در کودکى به همراه #پدر بزرگوارش به #کربلا هجرت نمود. پدر ایشان از علما و ستارگان حوزه کربلا بشمار می آمد. ایشان امامت جماعت حرم امام #حسین ع را عهده دار بود، و پس از هجرت به ایران ، چندى در شهر #رى به نشر و ترویج مکتب اهل بیت پرداخت و پس از درگذشت ، در شهر مقدس #قم به خاک سپرده شد.
نیای معظم له ، مرحوم آیة الله العظمی میلانی ، از شاگردان وستارگان برجسته درس #میرزای _نایینی ، #نیای من بشمار می رود که در باره جایگاه علمی وفضل ایشان ، ونیز معنویات ودید #عرفانی ایشان سخن بسیار است بطوریکه از #إفتخارات _شیعه در نیم قرن أخیر بشمار می رود.
روابط تنگاتنگ نیای من ونیز مرحوم پدر شهیدم ، آیة الله #شهید احمد انصاری ، باخاندان والای #میلانی به گونه ای بوده ومی باشد که بر طبق فرموده حکیمانه امیر المومنین ع : ( مودة الآباء ، #قرابة بین الأبناء ) یعنی : دوستی #پدران موجب #خویشاوندی فرزندان است! علاقه و ارتباط به این خاندان برجسته شیعه وبه ویژه با حضرت آیة الله معظم که یکی از #چهره های برجسته مدافع اهل بیت #عصمت وطهارت بشمار آمده ونیز بنا بر نظر #خبرگان حوزوی ، یکی از ستارگان ومحور های آینده عهده داری امور شیعیان ومسلمانان انشاء الله بشمار می روند ، را افتخار دارم. در سفر حج سال ۱۳۹۸ توفیق یار گردید که در حدود یک ماه در حرمین شریفین #مدینه و #مکه در خدمت این بزرگ ومجتهد والامقام باشم واز مصاحبت با ایشان ونقل رخدادهایی که از نیای خویش ،مرحوم آیة الله العظمی میلانی و نیز به نقل دیگران در باره جایگاه حضرتش وروحیات ومعنویاتی که در کنار #فقه واصول ، آن بزرگ داشته است ، شنیده و لحظاتمان همچون فرموده رسول گرامی اسلام ص : ( مجالسة العلماء ، عبادة ) ، به عبادت ولذت معنوی وروحانی ، سپری گردد. امسال ، در کنار این شخصیت بودن وبهره از پندها واندرزها ونقل رخدادها ، برای من ، در این سفر روحانی ، لذت خاص وویژه ای را به همراه داشت.
وجودش گرامی ، وپرتو افشانی های #علمی وأخلاقی او ، #گسترده تر باد
انشاء مطلب از سوی پدرم می باشد.
امیر انصاری
………………………………………………
@drhadiansarii
در پی #بیماری وبستری شدن پدرم ، دکتر هادی #انصاری امروز بعد الظهر ، حضرت آیة الله حاج #سید علی أصغر #میلانی در تماس تلفنی با پدرم ، جویای حال ایشان شده واز بستری شدن ایشان إظهار نگرانی نمودند.
#آیة الله میلانی فرزند مرحوم آیة الله حاج سید #نور الدین میلانی ، بزرگترین فرزند مرحوم آیة الله العظمی حاج سید #محمد هادی میلانی ، بشمار می رود. معظم له در کودکى به همراه #پدر بزرگوارش به #کربلا هجرت نمود. پدر ایشان از علما و ستارگان حوزه کربلا بشمار می آمد. ایشان امامت جماعت حرم امام #حسین ع را عهده دار بود، و پس از هجرت به ایران ، چندى در شهر #رى به نشر و ترویج مکتب اهل بیت پرداخت و پس از درگذشت ، در شهر مقدس #قم به خاک سپرده شد.
نیای معظم له ، مرحوم آیة الله العظمی میلانی ، از شاگردان وستارگان برجسته درس #میرزای _نایینی ، #نیای من بشمار می رود که در باره جایگاه علمی وفضل ایشان ، ونیز معنویات ودید #عرفانی ایشان سخن بسیار است بطوریکه از #إفتخارات _شیعه در نیم قرن أخیر بشمار می رود.
روابط تنگاتنگ نیای من ونیز مرحوم پدر شهیدم ، آیة الله #شهید احمد انصاری ، باخاندان والای #میلانی به گونه ای بوده ومی باشد که بر طبق فرموده حکیمانه امیر المومنین ع : ( مودة الآباء ، #قرابة بین الأبناء ) یعنی : دوستی #پدران موجب #خویشاوندی فرزندان است! علاقه و ارتباط به این خاندان برجسته شیعه وبه ویژه با حضرت آیة الله معظم که یکی از #چهره های برجسته مدافع اهل بیت #عصمت وطهارت بشمار آمده ونیز بنا بر نظر #خبرگان حوزوی ، یکی از ستارگان ومحور های آینده عهده داری امور شیعیان ومسلمانان انشاء الله بشمار می روند ، را افتخار دارم. در سفر حج سال ۱۳۹۸ توفیق یار گردید که در حدود یک ماه در حرمین شریفین #مدینه و #مکه در خدمت این بزرگ ومجتهد والامقام باشم واز مصاحبت با ایشان ونقل رخدادهایی که از نیای خویش ،مرحوم آیة الله العظمی میلانی و نیز به نقل دیگران در باره جایگاه حضرتش وروحیات ومعنویاتی که در کنار #فقه واصول ، آن بزرگ داشته است ، شنیده و لحظاتمان همچون فرموده رسول گرامی اسلام ص : ( مجالسة العلماء ، عبادة ) ، به عبادت ولذت معنوی وروحانی ، سپری گردد. امسال ، در کنار این شخصیت بودن وبهره از پندها واندرزها ونقل رخدادها ، برای من ، در این سفر روحانی ، لذت خاص وویژه ای را به همراه داشت.
وجودش گرامی ، وپرتو افشانی های #علمی وأخلاقی او ، #گسترده تر باد
انشاء مطلب از سوی پدرم می باشد.
امیر انصاری
………………………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
مرحوم آیة الله آقا #نجفی همدانی ، که افتخار دامادی #میرزای _نایینی را داشتند.
…………………………………
@drhadiansarii
…………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
مرحوم آیة الله آقا #نجفی همدانی ، که افتخار دامادی #میرزای _نایینی را داشتند.
…………………………………
@drhadiansarii
…………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
مرحوم آیة الله آقا #نجفی همدانی ، که افتخار دامادی #میرزای _نایینی را داشتند.
…………………………………
@drhadiansarii
…………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
مرحوم آیة الله آقا #نجفی همدانی ، که افتخار دامادی #میرزای _نایینی را داشتند.
…………………………………
@drhadiansarii
…………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
مرحوم آیة الله آقا #نجفی همدانی ، که افتخار دامادی #میرزای _نایینی را داشتند.
…………………………………
@drhadiansarii
…………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from دكتر هادى انصارى
مرحوم آیة الله آقا #نجفی همدانی ، که افتخار دامادی #میرزای _نایینی را داشتند.
…………………………………
@drhadiansarii
…………………………………
@drhadiansarii
الشيخ النائيني (قدس سره): لا أرى أفضل من #زيارة _عاشوراء لأي حاجة دنيوية أو أخروية.
مرحوم #میرزای نایینی ره در پاسخ به سوالی که تقاضای #دعا و #وردی را از ایشان نموده بودند، میرزا در پاسخ مرقوم داشته اند که من والاتر از زیارت عاشوراء برای هر #حاجت دنیوی یا أخروی ، دعا و وردی را نمی بینم.
………………………………………
@drhadiansarii
مرحوم #میرزای نایینی ره در پاسخ به سوالی که تقاضای #دعا و #وردی را از ایشان نموده بودند، میرزا در پاسخ مرقوم داشته اند که من والاتر از زیارت عاشوراء برای هر #حاجت دنیوی یا أخروی ، دعا و وردی را نمی بینم.
………………………………………
@drhadiansarii
Forwarded from تاریخ حوزه تهران
💡مَدرسهای بیاستاد!
مدرسه یا خوابگاه؟
قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل میگرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد میآورد.
استاد، خود شاگردش را میآزمود و رتبه علمیاش را تأیید میکرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرسها را به ظهور رساند؛ چه مدرسهای خانگی و چه مدرسهای.
نمونههای تاریخی میگوید که مدرسهها گاهی پس از شکلگیری مَدرسها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شدهاند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساختهاند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرسهایی پدید آوردهاند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزهای برای هجرت به این مدرسه بیابند.
در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام #آقا_محمدرضا_قمشهای. اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه #دارالشفاء تهران، محل تدریس #میرزای_جلوه بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. #مدرسه_منیریه بود و حکیم هیدجی. #مدرسه_سپهسالار قدیم بود و #آقا_علی مدرس. #مدرسه_کاظمیه را تنها برای میرزا علیاکبر تفرشی بنا کردند و مدرسش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، #حاج_ملا_علی_کنی در خانه درس میداد؛ #میرزای_آشتیانی در خانه درس میداد. در این دوران اخیر هم #آیتالله_جعفری_اراکی را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد.
چه بسیار مدرسهها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونهاش کم نیست!
چندی پیش به مدرسه علمیهای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج میدهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیتالله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش میشود!
این است حال روز مدرسههایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسهسازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزههای پیرامونی را فراهم کنیم؟
با یک بررسی مختصر در حوزههای کهن شهرهای ایران میتوان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بودهاند.
علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزههایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست میکشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان میخریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسهای اصیل را برعهده میگرفتند؛ به حوزهاش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم میشدند.
امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟
همگی نام #حاج_آقا_رضی_شیرازی را شنیدهایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف میماند یا به قم میرفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزهاش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسفآباد را برگزید و دغدغهاش شد تعلیم و تربیت. مدرسش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی میچید تا برای دختران بیحجاب و پسران گرایش یافته به فرقههای غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد.
آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟!
#آسیبشناسی_حوزه_تهران
@tarikh_hawzah_tehran
مدرسه یا خوابگاه؟
قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل میگرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد میآورد.
استاد، خود شاگردش را میآزمود و رتبه علمیاش را تأیید میکرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرسها را به ظهور رساند؛ چه مدرسهای خانگی و چه مدرسهای.
نمونههای تاریخی میگوید که مدرسهها گاهی پس از شکلگیری مَدرسها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شدهاند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساختهاند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرسهایی پدید آوردهاند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزهای برای هجرت به این مدرسه بیابند.
در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام #آقا_محمدرضا_قمشهای. اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه #دارالشفاء تهران، محل تدریس #میرزای_جلوه بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. #مدرسه_منیریه بود و حکیم هیدجی. #مدرسه_سپهسالار قدیم بود و #آقا_علی مدرس. #مدرسه_کاظمیه را تنها برای میرزا علیاکبر تفرشی بنا کردند و مدرسش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، #حاج_ملا_علی_کنی در خانه درس میداد؛ #میرزای_آشتیانی در خانه درس میداد. در این دوران اخیر هم #آیتالله_جعفری_اراکی را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد.
چه بسیار مدرسهها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونهاش کم نیست!
چندی پیش به مدرسه علمیهای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج میدهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیتالله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش میشود!
این است حال روز مدرسههایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسهسازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزههای پیرامونی را فراهم کنیم؟
با یک بررسی مختصر در حوزههای کهن شهرهای ایران میتوان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بودهاند.
علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزههایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست میکشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان میخریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسهای اصیل را برعهده میگرفتند؛ به حوزهاش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم میشدند.
امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟
همگی نام #حاج_آقا_رضی_شیرازی را شنیدهایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف میماند یا به قم میرفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزهاش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسفآباد را برگزید و دغدغهاش شد تعلیم و تربیت. مدرسش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی میچید تا برای دختران بیحجاب و پسران گرایش یافته به فرقههای غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد.
آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟!
#آسیبشناسی_حوزه_تهران
@tarikh_hawzah_tehran
Telegram
تاریخ حوزه تهران
✍️ به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر
📃 به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران
ارتباط با ادمین: @OFashandii
📃 به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران
ارتباط با ادمین: @OFashandii