برگرفته از کتاب : « خاطرات ادبی و سیاسی و جوانی»
نویسنده : سعید #نفیسی..
"مرحوم #دهخدا پی در پی سیگار میکشید و خاکستر #سیگار و چوب سوخته کبریت را هرجا میرسید میانداخت.
از عجایب این بود که قلم و دوات مرتبی نداشت و بارها شد که با سر سوخته #کبریت چیزی نوشت و یادداشت کرد.
خدا میداند چند بار دیدم که در پی مداد خود میگردد و هرگز به یاد نمیآورد آن را کجا گذاشته است.
روی هر کاغذ پاره ای که مییافت یادداشت میکرد.
مکرر روی پاکت شیرینی یا میوه و روی کاغذ پارهای که سیگار در آن پیچیده بودند در حضور من چیزی مینوشت.
گاهی قوطی خالی کبریت را پاره میکرد و روی چوب سفید آن یادداشتی میکرد."
تهران، 9 مهرماه 1338..
وصیت نامه علامه دهخدا روی قوطی سیگار :
"فیشهای لغت دردست آقای دکتر معین خواهد بود. از الف تا یاء نوشته شده است. هیچ چیز از آن نباید افزود و کاست."
_
@drhadiansarii
نویسنده : سعید #نفیسی..
"مرحوم #دهخدا پی در پی سیگار میکشید و خاکستر #سیگار و چوب سوخته کبریت را هرجا میرسید میانداخت.
از عجایب این بود که قلم و دوات مرتبی نداشت و بارها شد که با سر سوخته #کبریت چیزی نوشت و یادداشت کرد.
خدا میداند چند بار دیدم که در پی مداد خود میگردد و هرگز به یاد نمیآورد آن را کجا گذاشته است.
روی هر کاغذ پاره ای که مییافت یادداشت میکرد.
مکرر روی پاکت شیرینی یا میوه و روی کاغذ پارهای که سیگار در آن پیچیده بودند در حضور من چیزی مینوشت.
گاهی قوطی خالی کبریت را پاره میکرد و روی چوب سفید آن یادداشتی میکرد."
تهران، 9 مهرماه 1338..
وصیت نامه علامه دهخدا روی قوطی سیگار :
"فیشهای لغت دردست آقای دکتر معین خواهد بود. از الف تا یاء نوشته شده است. هیچ چیز از آن نباید افزود و کاست."
_
@drhadiansarii