دكتر هادى انصارى
1.29K subscribers
9.3K photos
2.16K videos
47 files
1.88K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
بخش پنجم پاسخ به مطلب وتفکر #شریعتی🔹🔹🔹🔹🔹


علامه سید محمدحسین #طباطبایی در پاسخ به استفتایی نوشت:«اینجانب نوشته‌های دکتر شریعتی را هرگز تصدیق نکرده[ام]... نوع مطالب ایشان اشتباه و طبق مدارک دینی‌اسلامی غیرقابل قبول است.»
مرحوم آیت‌الله سید کاظم #مرعشی هم در پاسخ به استفتایی دیگر ،خرید و فروش کتب شریعتی را حرام دانست. همچنین آیت‌الله سید علی #اصفهانی اعلام کرد:«نوشتجات نامبرده مشتمل بر اباطیل گوناگون است» و خرید و فروش کتب مذکور را #حرام اعلام کرد. با اینهمه فروش کتابهای شریعتی بصورت مخفیانه و غیرقانونی هر روز گسترش بیشتری می‌یافت.

اردیبهشت 1356 شریعتی موفق شد که از ایران خارج شود، لیکن سرنوشت چیز دیگری در آستین داشت. او روز 29 خرداد 1356 در انگلستان درگذشت و مبارزان را در حیرتی بزرگ فرو برد. آخرین فتواهای مذهبی علیه شریعتی پس از مرگ وی آغاز شد. در این زمان حضرات آیات #خویی، شهاب‌الدین #مرعشی نجفی،سید محمود#شاهرودی،سید عبدالله #شیرازی، و... فتاوی مشابهی علیه شریعتی صادر کردند. در این زمان تلاشهایی هم شد که فتوایی له یا علیه شریعتی از آیت‌الله #خمینی صادر شود لیکن ایشان در این‌باره همواره سکوت کرد. در یکی از اسناد #ساواک آمده است:«شدیدترین وضع اختلافات بین طرفداران شریعتی و مخالفین وی فعلا در مدرسه حقانی است، زیرا یکی از مدرسین آن مدرسه به نام مصباح یزدی که از موسسین در راه حق نیز می‌باشد، از مخالفین سرسخت شریعتی است.
 
لذا طرفداران شریعتی در جلسات درس وی شرکت نکرده و مقالاتی را بر رد شریعتی می‌نویسد پاره می‌کنند و شاگردان #مصباح هم مقالات شریعتی را پاره می‌کنند...قرار است برای چهلم #مصطفی خمینی، آقای مرتضی #حایری به اتفاق #شهاب‌الدین اشراقی به #عراق مسافرت کنند و شهاب‌الدین #اشراقی در این مسافرت نامه‌ای از خمینی بگیرد که صراحتا در آن بنویسد شریعتی از ما نیست، او را نفی کند... اگر چنین اعلامی از جانب خمینی در مورد شریعتی صادر شود، دیگر طرفداران شریعتی ساکت شده و بکلی از بین خواهند رفت. »(همان- ص368)




………………………………
@drhadiansarii
گفتگویی با آیت الله #علوی _بروجردی پیرامون ارتباط حضرت #امام(س) با آیت الله العظمی #بروجردی:

ارتباط حضرت امام(س) پس از استقرار آیت الله العظمی بروجردی در #قم چگونه بود؟

آیت‌الله بروجردی پس از ورودشان به قم، تدریس را شروع کردند، علما در درس ایشان حاضر شدند. امام هم خودشان در درس آیت‌الله بروجردی شرکت کردند و دیگران را برای شرکت در درس ایشان تشویق می‌کردند. ما ابتدا بنا به سخن آقای دوانی گمان می‌کردیم حضرت امام به درس آیت‌الله بروجردی احتیاج نداشتند و از باب احترام در درس ایشان شرکت می‌کرد؛ اما بعداً آقای مهدی #حائری _یزدی فرمود که امام خمینی هم از درس اصول آیت‌الله بروجردی استفاده می‌کرد و مطالب آن را می‌نوشت. ایشان در فلسفه شاگرد امام بود و نزد امام اسفار خوانده بود. می‌گفت: حتی بعدها که امام(س) دیگر درس آیت‌الله بروجردی نمی‌آمد؛ از من می‌خواست که هر هفته نوشته‌های خودم را از درس آیت‌الله بروجردی برای ایشان ببرم. آنجا متوجه شدم که امام تمام درس‌های آیت‌الله بروجردی را تا آن زمان نوشته است و می‌خواهد نوشته‌هایش ناقص نشود.

این مطلب را بعد از پیروزی انقلاب به مرحوم حاج احمدآقا #خمینی عرض کردم که ظاهراً امام چنین نوشته‌ای دارند. احمدآقا گفتند: شاید وقتی که #ساواک به خانه‌ امام ریختند، از بین رفته باشد. بعد از فوت حاج احمدآقا، آقای مسیح بروجردی، نوه امام (س) به من گفت؛ نوشته‌ای پیدا کرده‌ایم که احتمال دارد همان باشد که شما می‌گویید. رفتم و دیدم نوشته‌های امام در تقریر درس آیت‌الله بروجردی است. آقایان دیگر هم تأیید کردند. در نتیجه قرار شد مؤسسه نشر آثار امام آن را چاپ کند و نهایتاً کتابی چاپ شد که تقریرات درس اصول آیت‌الله بروجردی به قلم امام در آن هست. این نشان می‌دهد حضور امام در درس آیت‌الله بروجردی، حضور استفاده‌ای بوده است و این رویه‌ای است که امام و بزرگان ما داشته‌اند و هیچ‌گاه از آموختن ابا نداشتند. افزون بر این، آیت‌الله بروجردی شاگرد آخوند بود و مبانی آخوند را می‌شد از ایشان گرفت.

اعتقاد علمی امام(س) به آیت‌الله بروجردی بسیار زیاد بود. آقای مرتضی حائری برای من نقل کردند، پس از ورود آیت‌الله بروجردی به قم، سفری به عتبات رفتم. وقتی حوزه #نجف را دیدم، در آنجا ماندم. اقامتم شش هفت ماه طول کشید. امام(س) برای من نامه می‌نوشت که چرا نمی‌آیی؟ من هم نوشتم: اینجا حوزه نجف است؛ حوزه هزارساله #شیعه و حوزه شیخ #طوسی است و می‌خواهم بمانم. امام دوباره نامه‌ای به من نوشت که تو در نجف ماندی به حساب اینکه #حوزه شیخ طوسی است؛ اما خبر نداری خود شیخ طوسی به قم آمده. زودتر بیا که این توفیق از دستت می‌رود. من هم برگشتم و بعد دیدم واقعاً همین‌طور است و تا آن موقع چنین درسی ندیده بودم». بنابراین، امام(س) به مراتب علمی آیت‌الله بروجردی اعتقاد داشتند. به نظر من، بسیاری از مبانی امام در اصول و #فقه، برگرفته از آیت‌الله بروجردی است؛ از جمله در نظریه ولایت فقیه، موضوع علم اصول، و... از مبانی ایشان تأثیر پذیرفته بود.

حضرت امام(س) برای حفظ و ارتقای جایگاه اجتماعی آیت‌الله بروجردی تلاش می کردند؛ آیت‌الله بروجردی، اولین سالی که به قم آمدند، قصد کردند به نذرشان عمل کنند و به مشهد مشرف شوند. امام با سفر ایشان مخالف بود؛ چون معتقد بودند آیت‌الله بروجردی تازه به مرجعیت رسیده‌اند و هنوز مردم شهرهای مسیر ایشان را نمی‌شناسند و ممکن است تجلیل شایسته از ایشان به عمل نیاید. ازاین‌رو،‌ اصرار داشتند چند سال بعد که شناخته شدند، به مشهد بروند؛ اما آیت‌الله بروجردی نپذیرفتند و به سفر رفتند. از قضا در همان سفر، تجلیل فوق‌العاده‌ای از ایشان به عمل آمد. آیت‌الله بروجردی در طول مدتی که در قم نبودند، امام را برای اداره کارهاجای خودشان گذاشتند و حتی مهر خود را در اختیار امام قرار دادند. یک چنین رابطه‌ای بین این دو بزرگوار برقرار بود.

آیت‌الله بروجردی اوایل سال 1323 شمسی وارد قم می‌شوند و آیت‌الله سیدابوالحسن #اصفهانی هم اواخر سال 1324 فوت می‌کنند. بنابراین، ورود آیت‌الله بروجردی به قم، یک سال و اندی با زعامت آقاسیدابوالحسن مصادف بود. در این مدت، آیت‌الله بروجردی به کم‌پولی برمی‌خورد. یک زمان ایشان چنان بی‌پول شدند که پدر من می‌گفت حتی ایشان تصمیم گرفتند که به بروجرد برگردند.

ایشان نقل می‌کردند من هنوز داماد آیت‌الله بروجردی نشده بودم و در کوچه اتابکی منزل داشتم. عصر پاییز بود. رفتم منزل آیت‌الله بروجردی. دیدم روی زمین چمباته زده و سرش روی عصایش بود. سلام کردم. سرشان را بلند کردند و فرمودند سلام علیکم، و دوباره سرشان را روی عصا گذاشتند. در همان هنگام امام(س) هم آمدند و سلام کردند. آیت‌الله بروجردی همان گونه به ایشان جواب داد. چند نفر دیگر هم آمدند و همین حالت بود.