آية الله علوى بروجردى🔹
بخش ششم
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از #هجرت، چند بار به #مکه مشرف شدند. یکی از آنها در #فتح مکه، و دیگری در #حجةالوداع است. بنابراین، سفر به مکه سفری است بسیار مهم و باارزش. موقع بازگشت از سفر آخر، که #حج پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خلال آن انجام شد، واقعه #غدیر #خم هم اتفاق افتاد. بعد از اتمام مراسم و بازگشت حاجیان از مکه در غدیر خم که مسیر حاجیان از هم منشعب میشد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دستور توقف دادند. اکثر قریب به اتفاق توقف کردند. جمعیت غدیر را از سی هزار نفر تا یکصد و بیست هزار نفر هم نوشتهاند. #فرمان توقف پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در وسط روز و در گرمای شدید است. #کاروانها باید به موقع به منازل برسند. در سفرهای آن زمان یک ساعت هم بسیار مهم بود. اگر این خیل عظیم #جمعیت، مشکهایشان از آب تهی میشد، قطعاً بیآبی بسیاری از آنها را هلاک میکرد. با این خصوصیت، #پیغمبر (صلی الله علیه و آله) دستور توقف میدهند تا برای مردم صحبت کنند.
چرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مکه برای این مسئله اقدام نکرد؟ به دلیل اهمیت موضوع و اینکه مردم بدانند هدفی اساسی را دنبال میکنند. صرف دوستی و دوستداشتن علی (علیه السلام)، آنگونه که #اهل سنّت ادعا کردهاند نیست. آیا واقعاً در آن وضعیت خاص پیامبر (صلی الله علیه و آله) مردم را جمع کرد تا فقط بگوید: من #علی را دوست دارم و شما هم او را دوست بدارید؟ آیا معنای ولی، فقط همین دوستداشتن است؟ آیا آیه شریفه «إِنَّمَا وَلِیکمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ رَاکعُونَ»[3] هم بر این (دوستداشتن) دلالت دارد؟! خلاف #عقل و #انصاف است اگر گفته شود #پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تمام این جمعیت را معطل کرد که فقط بگوید: من علی را دوست دارم! آیا پیامبر چون علی را دوست دارد اینگونه برای او دعا میکند؟ «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؛ «خدایا دوست بدار دوستانش را و دشمن بدار دشمنان او را». در واقع، این #دعا برای جایی است که هدفی مهم و اساسی در پی باشد نه صرف #دوست داشتن.
#حسان بن #ثابت، #شاعر پیامبر (صلی الله علیه و آله) فیالبداهه #اشعاری سرود و در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواند. پیغمبر هم برایش #دعا کرد. دعای پیامبر و اشعار حسان بن ثابت در شأن #علی(علیه السلام) و اهمیت روز غدیر خم موجود است.
----------------
@drhadiansarii
بخش ششم
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از #هجرت، چند بار به #مکه مشرف شدند. یکی از آنها در #فتح مکه، و دیگری در #حجةالوداع است. بنابراین، سفر به مکه سفری است بسیار مهم و باارزش. موقع بازگشت از سفر آخر، که #حج پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خلال آن انجام شد، واقعه #غدیر #خم هم اتفاق افتاد. بعد از اتمام مراسم و بازگشت حاجیان از مکه در غدیر خم که مسیر حاجیان از هم منشعب میشد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دستور توقف دادند. اکثر قریب به اتفاق توقف کردند. جمعیت غدیر را از سی هزار نفر تا یکصد و بیست هزار نفر هم نوشتهاند. #فرمان توقف پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در وسط روز و در گرمای شدید است. #کاروانها باید به موقع به منازل برسند. در سفرهای آن زمان یک ساعت هم بسیار مهم بود. اگر این خیل عظیم #جمعیت، مشکهایشان از آب تهی میشد، قطعاً بیآبی بسیاری از آنها را هلاک میکرد. با این خصوصیت، #پیغمبر (صلی الله علیه و آله) دستور توقف میدهند تا برای مردم صحبت کنند.
چرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مکه برای این مسئله اقدام نکرد؟ به دلیل اهمیت موضوع و اینکه مردم بدانند هدفی اساسی را دنبال میکنند. صرف دوستی و دوستداشتن علی (علیه السلام)، آنگونه که #اهل سنّت ادعا کردهاند نیست. آیا واقعاً در آن وضعیت خاص پیامبر (صلی الله علیه و آله) مردم را جمع کرد تا فقط بگوید: من #علی را دوست دارم و شما هم او را دوست بدارید؟ آیا معنای ولی، فقط همین دوستداشتن است؟ آیا آیه شریفه «إِنَّمَا وَلِیکمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ رَاکعُونَ»[3] هم بر این (دوستداشتن) دلالت دارد؟! خلاف #عقل و #انصاف است اگر گفته شود #پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تمام این جمعیت را معطل کرد که فقط بگوید: من علی را دوست دارم! آیا پیامبر چون علی را دوست دارد اینگونه برای او دعا میکند؟ «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؛ «خدایا دوست بدار دوستانش را و دشمن بدار دشمنان او را». در واقع، این #دعا برای جایی است که هدفی مهم و اساسی در پی باشد نه صرف #دوست داشتن.
#حسان بن #ثابت، #شاعر پیامبر (صلی الله علیه و آله) فیالبداهه #اشعاری سرود و در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواند. پیغمبر هم برایش #دعا کرد. دعای پیامبر و اشعار حسان بن ثابت در شأن #علی(علیه السلام) و اهمیت روز غدیر خم موجود است.
----------------
@drhadiansarii
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم حبیبالله #چایچیان(#حسان) دربارهی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» میگوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که #سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم.
دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به #دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟
ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت #رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.)
با #هواپیما به سمت #مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام #تولد حضرت رضا(ع) بود یا #شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود،
گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد.
هر چه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت #ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به #شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال #مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
وقتی شعر به «#تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است...
🌼 شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبکخیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
🌹 "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"🌹
میلاد عالم آل محمد، آن امام رئوف بر شیعیان و محبانش مبارک باد*
🌹🌹🌹🌸
…………………………………
@drhadiansarii
مرحوم حبیبالله #چایچیان(#حسان) دربارهی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» میگوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که #سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم.
دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به #دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟
ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت #رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.)
با #هواپیما به سمت #مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام #تولد حضرت رضا(ع) بود یا #شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود،
گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد.
هر چه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت #ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به #شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال #مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
وقتی شعر به «#تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است...
🌼 شعر کامل به شرح زیر است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبکخیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده
🌹 "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا"🌹
میلاد عالم آل محمد، آن امام رئوف بر شیعیان و محبانش مبارک باد*
🌹🌹🌹🌸
…………………………………
@drhadiansarii