🔴لطفا #غُر نزنیم!
✍️مریم زارعیان
#ایران درکمند بحرانهای متعدد گرفتار آمده است: بحران #آب و #محیط زیست، کاهش #ازدواج، افزایش #طلاق، افول سرمایه اجتماعی، #ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، کاهش سهم #بودجه عمرانی، #بیکاری و...
این در حالیست که در سطح بین المللی، پیرِ روانپریشی همچون ترامپ و جوانِ جویای نامی همچون #بن سلمان برای تنگ کردن عرصه بر ایرانمان هم قسم شده اند.
و در این سوی میدان، ما #ایرانیان در حال غُر زدن و انداختن مشکلات به گردن این و آن هستیم.
غُر زدن تبدیل به اصلی ترین #تفریح ایرانیان شده است! در #خانه، #تاکسی، #اداره، #بانک، صف #نان، #تره بار و...همه در حال غر زدن هستند.
در جلسه ای نیست که بنشینیم و عده ای با ژست روشنفکری، فلان فرد یا #دولت را مقصر نشمارند. فضا به گونه ای است که اگر غُر نزنیم یا مثلا بگوییم که باید از خودمان شروع کنیم؛ چپ،#چپ نگاه می کنند و در دلشان می گویند حتما رانتی گیرش آمده است!
چراکه راحتترین کار این است که با نسبت دادن مشکلات به بالادست، خودمان را تبرئه کنیم و به رویه مان ادامه دهیم.
البته در اینکه #حاکمیت، اشتباهات #ریز و #درشتی داشته است حرفی نیست اما واقعیت این است که همیشه در خصوص عملکرد دولتها و مقایسه تطبیقی آنها به اندازه کافی گفته و شنیده ایم.
در این مجال برآنیم که به خودمان بپردازیم.
واقع مطلب این است که برون داد یک جامعه (در سطح کلان) از مجموع عملکرد تک تک افراد آن جامعه (در سطح خُرد) بدست می آید؛ براین اساس نمی توانیم به بهانه عملکرد ضعیف کلیت یک جامعه، از مسئولیت فردی شانه خالی نماییم.
آری بسیاری از ما در به وجود آمدن وضع کنونی مقصریم:
• #استاد دانشگاهی که دغدغه اش چاپ مقاله توسط دانشجویان به نام او است.
• #پزشکی که نگاهش به #بیمار، ابزارِ کسب ِدرآمد بیشتر است.
• #مربی مهد کودکی که به کودکان #شربت خواب آور می دهد.
• مسئول خرید شرکتی که قیمت را در #فاکتور بالاتر می زند.
• #مسافری که زباله هایش را در محیط #زیست رها می کند.
• مسئولی که یادش رفته از عرصه خدمت بازنشسته شود.
• #کشاورزی که برداشت غیرمجاز از #منابع آبی دارد.
• #مهندسی که کیفیت را فدای کمیت می کند.
• #قاضی که عادلانه قضاوت نمی کند.
• #دندانپزشکی که دندانی را بدون دلیل، #جراحی یا عصب کشی می کند.
• #روحانی که قرائت متحجرانه از دین دارد.
• #خانم خانه داری که تفکیک زباله تر و خشک نمی کند.
• #تعمیرکاری که قطعه چینی را به جای قطعه فرانسوی قالب می کند.
• #پلیسی که یادش می رود فلسفه وجودیش افزایش آرامش در جامعه است.
• #راننده ای که تخلف، دور از چشمهای پلیس را زرنگی می داند.
• #خبرنگاری که برای خوشایند فلان جناح، #دروغ پردازی می کند.
• بقالی که تاریخ انقضای اجناسش را با آستون پاک می کند.
• #فعال سیاسی که هم و غمش رد دستاوردهای جناح مقابل است.
• #معلمی که توجیه کم کاریش را حقوق پایین می داند.
• #آشپزی که با پوست مرغ چرخ شده، #سویا و نان خشک برایمان #کباب کوبیده می پزد.
• #کارگردانی که با هدف فروش بیشتر، فیلمهای سطحی، #مبتذل و بی ارزش می سازد.
• #کارمندی که بود و نبودش تفاوتی ندارد؛ چه بسا نبودنش، به نفع کشور باشد.
• %•#تلویزیونی که #شعور مردم را نادیده می انگارد.
• بساز بفروشی که به جای آرماتور ۱۶ از ۱۴ استفاده می کند.
• #مدیری که همزمان، چند پُست دارد.
• #نانوایی که #نان بدون #کنجد نمی فروشد.
• #نماینده مجلسی که دغدغه اصلیش رای آوری مجدد است و منافع حوزه انتخابیش را فدای منافع ملی می کند.
• #دانشجویی که تحقیق و پایان نامه می خرد.
• #هنرپیشه یا فوتبالیستی که برای جلب توجه و افزایش فالور، از اموری که آگاه نیست، آگاهمان می کند!
• #بنگاه مسکنی که برای جوش دادن معامله از هیچ دروغی فروگذار نمی کند.
• و...
دردآور این است که این افراد در فضای مجازی پیرامون فساد، رانت، گرانی، بی عدالتی و... قلم فرسایی می کنند و پستهای روشنفکری را لایک می کنند.
البته بدیهی است مسائل فوق، همگانی نیست و کم نیستند افرادی که به #ایرانِ عزیز، ادای دِین می نمایند و قوام کشور به برکت حضور ایشان است.
اما جای انکار هم نیست که بسیاری از ما فراموش کرده ایم سرنشینان یک #کشتی هستیم که با آسیب به آن، همه در معرض غرق شدن قرار می گیریم.
بسیاری از ما، در ولع منافع فردی، منافع جمعی کشورمان را نادیده می گیریم.
پس لطفا #غُر نزنیم. به جای اینکه بگوییم فلانی چه کرد و چه باید بکند؟ بگوییم خودمان چه کرده ایم و چه باید بکنیم؟
تا وقتی #ایران را بر خودمان مقدم ندانیم، وضع همین است که می بینیم.
از #خودمان شروع کنیم.
ایران، #مظلومانه از کردار ما به تنگ آمده است.
یادمان باشد: همه به ایرانِ عزیز #بدهکاريم.
https://t.me/joinchat/AAAAAD9jvB4GhYI7wCjtHg
@hydroforum☔️
دست به #قلم شده بودم كه درد دل خود را بر روى #كاغذ بياورم ، كه اين مطلب از گروهى برايم ارسال شد.
دقت نمودم كه
✍️مریم زارعیان
#ایران درکمند بحرانهای متعدد گرفتار آمده است: بحران #آب و #محیط زیست، کاهش #ازدواج، افزایش #طلاق، افول سرمایه اجتماعی، #ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، کاهش سهم #بودجه عمرانی، #بیکاری و...
این در حالیست که در سطح بین المللی، پیرِ روانپریشی همچون ترامپ و جوانِ جویای نامی همچون #بن سلمان برای تنگ کردن عرصه بر ایرانمان هم قسم شده اند.
و در این سوی میدان، ما #ایرانیان در حال غُر زدن و انداختن مشکلات به گردن این و آن هستیم.
غُر زدن تبدیل به اصلی ترین #تفریح ایرانیان شده است! در #خانه، #تاکسی، #اداره، #بانک، صف #نان، #تره بار و...همه در حال غر زدن هستند.
در جلسه ای نیست که بنشینیم و عده ای با ژست روشنفکری، فلان فرد یا #دولت را مقصر نشمارند. فضا به گونه ای است که اگر غُر نزنیم یا مثلا بگوییم که باید از خودمان شروع کنیم؛ چپ،#چپ نگاه می کنند و در دلشان می گویند حتما رانتی گیرش آمده است!
چراکه راحتترین کار این است که با نسبت دادن مشکلات به بالادست، خودمان را تبرئه کنیم و به رویه مان ادامه دهیم.
البته در اینکه #حاکمیت، اشتباهات #ریز و #درشتی داشته است حرفی نیست اما واقعیت این است که همیشه در خصوص عملکرد دولتها و مقایسه تطبیقی آنها به اندازه کافی گفته و شنیده ایم.
در این مجال برآنیم که به خودمان بپردازیم.
واقع مطلب این است که برون داد یک جامعه (در سطح کلان) از مجموع عملکرد تک تک افراد آن جامعه (در سطح خُرد) بدست می آید؛ براین اساس نمی توانیم به بهانه عملکرد ضعیف کلیت یک جامعه، از مسئولیت فردی شانه خالی نماییم.
آری بسیاری از ما در به وجود آمدن وضع کنونی مقصریم:
• #استاد دانشگاهی که دغدغه اش چاپ مقاله توسط دانشجویان به نام او است.
• #پزشکی که نگاهش به #بیمار، ابزارِ کسب ِدرآمد بیشتر است.
• #مربی مهد کودکی که به کودکان #شربت خواب آور می دهد.
• مسئول خرید شرکتی که قیمت را در #فاکتور بالاتر می زند.
• #مسافری که زباله هایش را در محیط #زیست رها می کند.
• مسئولی که یادش رفته از عرصه خدمت بازنشسته شود.
• #کشاورزی که برداشت غیرمجاز از #منابع آبی دارد.
• #مهندسی که کیفیت را فدای کمیت می کند.
• #قاضی که عادلانه قضاوت نمی کند.
• #دندانپزشکی که دندانی را بدون دلیل، #جراحی یا عصب کشی می کند.
• #روحانی که قرائت متحجرانه از دین دارد.
• #خانم خانه داری که تفکیک زباله تر و خشک نمی کند.
• #تعمیرکاری که قطعه چینی را به جای قطعه فرانسوی قالب می کند.
• #پلیسی که یادش می رود فلسفه وجودیش افزایش آرامش در جامعه است.
• #راننده ای که تخلف، دور از چشمهای پلیس را زرنگی می داند.
• #خبرنگاری که برای خوشایند فلان جناح، #دروغ پردازی می کند.
• بقالی که تاریخ انقضای اجناسش را با آستون پاک می کند.
• #فعال سیاسی که هم و غمش رد دستاوردهای جناح مقابل است.
• #معلمی که توجیه کم کاریش را حقوق پایین می داند.
• #آشپزی که با پوست مرغ چرخ شده، #سویا و نان خشک برایمان #کباب کوبیده می پزد.
• #کارگردانی که با هدف فروش بیشتر، فیلمهای سطحی، #مبتذل و بی ارزش می سازد.
• #کارمندی که بود و نبودش تفاوتی ندارد؛ چه بسا نبودنش، به نفع کشور باشد.
• %•#تلویزیونی که #شعور مردم را نادیده می انگارد.
• بساز بفروشی که به جای آرماتور ۱۶ از ۱۴ استفاده می کند.
• #مدیری که همزمان، چند پُست دارد.
• #نانوایی که #نان بدون #کنجد نمی فروشد.
• #نماینده مجلسی که دغدغه اصلیش رای آوری مجدد است و منافع حوزه انتخابیش را فدای منافع ملی می کند.
• #دانشجویی که تحقیق و پایان نامه می خرد.
• #هنرپیشه یا فوتبالیستی که برای جلب توجه و افزایش فالور، از اموری که آگاه نیست، آگاهمان می کند!
• #بنگاه مسکنی که برای جوش دادن معامله از هیچ دروغی فروگذار نمی کند.
• و...
دردآور این است که این افراد در فضای مجازی پیرامون فساد، رانت، گرانی، بی عدالتی و... قلم فرسایی می کنند و پستهای روشنفکری را لایک می کنند.
البته بدیهی است مسائل فوق، همگانی نیست و کم نیستند افرادی که به #ایرانِ عزیز، ادای دِین می نمایند و قوام کشور به برکت حضور ایشان است.
اما جای انکار هم نیست که بسیاری از ما فراموش کرده ایم سرنشینان یک #کشتی هستیم که با آسیب به آن، همه در معرض غرق شدن قرار می گیریم.
بسیاری از ما، در ولع منافع فردی، منافع جمعی کشورمان را نادیده می گیریم.
پس لطفا #غُر نزنیم. به جای اینکه بگوییم فلانی چه کرد و چه باید بکند؟ بگوییم خودمان چه کرده ایم و چه باید بکنیم؟
تا وقتی #ایران را بر خودمان مقدم ندانیم، وضع همین است که می بینیم.
از #خودمان شروع کنیم.
ایران، #مظلومانه از کردار ما به تنگ آمده است.
یادمان باشد: همه به ایرانِ عزیز #بدهکاريم.
https://t.me/joinchat/AAAAAD9jvB4GhYI7wCjtHg
@hydroforum☔️
دست به #قلم شده بودم كه درد دل خود را بر روى #كاغذ بياورم ، كه اين مطلب از گروهى برايم ارسال شد.
دقت نمودم كه
Telegram
Hydroforum
Fun Group
🔴لطفا #غُر نزنیم!
✍️مریم زارعیان
#ایران درکمند بحرانهای متعدد گرفتار آمده است: بحران #آب و #محیط زیست، کاهش #ازدواج، افزایش #طلاق، افول سرمایه اجتماعی، #ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، کاهش سهم #بودجه عمرانی، #بیکاری و...
این در حالیست که در سطح بین المللی، پیرِ روانپریشی همچون ترامپ و جوانِ جویای نامی همچون #بن سلمان برای تنگ کردن عرصه بر ایرانمان هم قسم شده اند.
و در این سوی میدان، ما #ایرانیان در حال غُر زدن و انداختن مشکلات به گردن این و آن هستیم.
غُر زدن تبدیل به اصلی ترین #تفریح ایرانیان شده است! در #خانه، #تاکسی، #اداره، #بانک، صف #نان، #تره بار و...همه در حال غر زدن هستند.
در جلسه ای نیست که بنشینیم و عده ای با ژست روشنفکری، فلان فرد یا #دولت را مقصر نشمارند. فضا به گونه ای است که اگر غُر نزنیم یا مثلا بگوییم که باید از خودمان شروع کنیم؛ چپ،#چپ نگاه می کنند و در دلشان می گویند حتما رانتی گیرش آمده است!
چراکه راحتترین کار این است که با نسبت دادن مشکلات به بالادست، خودمان را تبرئه کنیم و به رویه مان ادامه دهیم.
البته در اینکه #حاکمیت، اشتباهات #ریز و #درشتی داشته است حرفی نیست اما واقعیت این است که همیشه در خصوص عملکرد دولتها و مقایسه تطبیقی آنها به اندازه کافی گفته و شنیده ایم.
در این مجال برآنیم که به خودمان بپردازیم.
واقع مطلب این است که برون داد یک جامعه (در سطح کلان) از مجموع عملکرد تک تک افراد آن جامعه (در سطح خُرد) بدست می آید؛ براین اساس نمی توانیم به بهانه عملکرد ضعیف کلیت یک جامعه، از مسئولیت فردی شانه خالی نماییم.
آری بسیاری از ما در به وجود آمدن وضع کنونی مقصریم:
• #استاد دانشگاهی که دغدغه اش چاپ مقاله توسط دانشجویان به نام او است.
• #پزشکی که نگاهش به #بیمار، ابزارِ کسب ِدرآمد بیشتر است.
• #مربی مهد کودکی که به کودکان #شربت خواب آور می دهد.
• مسئول خرید شرکتی که قیمت را در #فاکتور بالاتر می زند.
• #مسافری که زباله هایش را در محیط #زیست رها می کند.
• مسئولی که یادش رفته از عرصه خدمت بازنشسته شود.
• #کشاورزی که برداشت غیرمجاز از #منابع آبی دارد.
• #مهندسی که کیفیت را فدای کمیت می کند.
• #قاضی که عادلانه قضاوت نمی کند.
• #دندانپزشکی که دندانی را بدون دلیل، #جراحی یا عصب کشی می کند.
• #روحانی که قرائت متحجرانه از دین دارد.
• #خانم خانه داری که تفکیک زباله تر و خشک نمی کند.
• #تعمیرکاری که قطعه چینی را به جای قطعه فرانسوی قالب می کند.
• #پلیسی که یادش می رود فلسفه وجودیش افزایش آرامش در جامعه است.
• #راننده ای که تخلف، دور از چشمهای پلیس را زرنگی می داند.
• #خبرنگاری که برای خوشایند فلان جناح، #دروغ پردازی می کند.
• بقالی که تاریخ انقضای اجناسش را با آستون پاک می کند.
• #فعال سیاسی که هم و غمش رد دستاوردهای جناح مقابل است.
• #معلمی که توجیه کم کاریش را حقوق پایین می داند.
• #آشپزی که با پوست مرغ چرخ شده، #سویا و نان خشک برایمان #کباب کوبیده می پزد.
• #کارگردانی که با هدف فروش بیشتر، فیلمهای سطحی، #مبتذل و بی ارزش می سازد.
• #کارمندی که بود و نبودش تفاوتی ندارد؛ چه بسا نبودنش، به نفع کشور باشد.
• %•#تلویزیونی که #شعور مردم را نادیده می انگارد.
• بساز بفروشی که به جای آرماتور ۱۶ از ۱۴ استفاده می کند.
• #مدیری که همزمان، چند پُست دارد.
• #نانوایی که #نان بدون #کنجد نمی فروشد.
• #نماینده مجلسی که دغدغه اصلیش رای آوری مجدد است و منافع حوزه انتخابیش را فدای منافع ملی می کند.
• #دانشجویی که تحقیق و پایان نامه می خرد.
• #هنرپیشه یا فوتبالیستی که برای جلب توجه و افزایش فالور، از اموری که آگاه نیست، آگاهمان می کند!
• #بنگاه مسکنی که برای جوش دادن معامله از هیچ دروغی فروگذار نمی کند.
• و...
دردآور این است که این افراد در فضای مجازی پیرامون فساد، رانت، گرانی، بی عدالتی و... قلم فرسایی می کنند و پستهای روشنفکری را لایک می کنند.
البته بدیهی است مسائل فوق، همگانی نیست و کم نیستند افرادی که به #ایرانِ عزیز، ادای دِین می نمایند و قوام کشور به برکت حضور ایشان است.
اما جای انکار هم نیست که بسیاری از ما فراموش کرده ایم سرنشینان یک #کشتی هستیم که با آسیب به آن، همه در معرض غرق شدن قرار می گیریم.
بسیاری از ما، در ولع منافع فردی، منافع جمعی کشورمان را نادیده می گیریم.
پس لطفا #غُر نزنیم. به جای اینکه بگوییم فلانی چه کرد و چه باید بکند؟ بگوییم خودمان چه کرده ایم و چه باید بکنیم؟
تا وقتی #ایران را بر خودمان مقدم ندانیم، وضع همین است که می بینیم.
از #خودمان شروع کنیم.
ایران، #مظلومانه از کردار ما به تنگ آمده است.
یادمان باشد: همه به ایرانِ عزیز #بدهکاريم.
https://t.me/joinchat/AAAAAD9jvB4GhYI7wCjtHg
@hydroforum☔️
دست به #قلم شده بودم كه درد دل خود را بر روى #كاغذ بياورم ، كه اين مطلب از گروهى برايم ارسال شد.
دقت نمودم كه
✍️مریم زارعیان
#ایران درکمند بحرانهای متعدد گرفتار آمده است: بحران #آب و #محیط زیست، کاهش #ازدواج، افزایش #طلاق، افول سرمایه اجتماعی، #ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، کاهش سهم #بودجه عمرانی، #بیکاری و...
این در حالیست که در سطح بین المللی، پیرِ روانپریشی همچون ترامپ و جوانِ جویای نامی همچون #بن سلمان برای تنگ کردن عرصه بر ایرانمان هم قسم شده اند.
و در این سوی میدان، ما #ایرانیان در حال غُر زدن و انداختن مشکلات به گردن این و آن هستیم.
غُر زدن تبدیل به اصلی ترین #تفریح ایرانیان شده است! در #خانه، #تاکسی، #اداره، #بانک، صف #نان، #تره بار و...همه در حال غر زدن هستند.
در جلسه ای نیست که بنشینیم و عده ای با ژست روشنفکری، فلان فرد یا #دولت را مقصر نشمارند. فضا به گونه ای است که اگر غُر نزنیم یا مثلا بگوییم که باید از خودمان شروع کنیم؛ چپ،#چپ نگاه می کنند و در دلشان می گویند حتما رانتی گیرش آمده است!
چراکه راحتترین کار این است که با نسبت دادن مشکلات به بالادست، خودمان را تبرئه کنیم و به رویه مان ادامه دهیم.
البته در اینکه #حاکمیت، اشتباهات #ریز و #درشتی داشته است حرفی نیست اما واقعیت این است که همیشه در خصوص عملکرد دولتها و مقایسه تطبیقی آنها به اندازه کافی گفته و شنیده ایم.
در این مجال برآنیم که به خودمان بپردازیم.
واقع مطلب این است که برون داد یک جامعه (در سطح کلان) از مجموع عملکرد تک تک افراد آن جامعه (در سطح خُرد) بدست می آید؛ براین اساس نمی توانیم به بهانه عملکرد ضعیف کلیت یک جامعه، از مسئولیت فردی شانه خالی نماییم.
آری بسیاری از ما در به وجود آمدن وضع کنونی مقصریم:
• #استاد دانشگاهی که دغدغه اش چاپ مقاله توسط دانشجویان به نام او است.
• #پزشکی که نگاهش به #بیمار، ابزارِ کسب ِدرآمد بیشتر است.
• #مربی مهد کودکی که به کودکان #شربت خواب آور می دهد.
• مسئول خرید شرکتی که قیمت را در #فاکتور بالاتر می زند.
• #مسافری که زباله هایش را در محیط #زیست رها می کند.
• مسئولی که یادش رفته از عرصه خدمت بازنشسته شود.
• #کشاورزی که برداشت غیرمجاز از #منابع آبی دارد.
• #مهندسی که کیفیت را فدای کمیت می کند.
• #قاضی که عادلانه قضاوت نمی کند.
• #دندانپزشکی که دندانی را بدون دلیل، #جراحی یا عصب کشی می کند.
• #روحانی که قرائت متحجرانه از دین دارد.
• #خانم خانه داری که تفکیک زباله تر و خشک نمی کند.
• #تعمیرکاری که قطعه چینی را به جای قطعه فرانسوی قالب می کند.
• #پلیسی که یادش می رود فلسفه وجودیش افزایش آرامش در جامعه است.
• #راننده ای که تخلف، دور از چشمهای پلیس را زرنگی می داند.
• #خبرنگاری که برای خوشایند فلان جناح، #دروغ پردازی می کند.
• بقالی که تاریخ انقضای اجناسش را با آستون پاک می کند.
• #فعال سیاسی که هم و غمش رد دستاوردهای جناح مقابل است.
• #معلمی که توجیه کم کاریش را حقوق پایین می داند.
• #آشپزی که با پوست مرغ چرخ شده، #سویا و نان خشک برایمان #کباب کوبیده می پزد.
• #کارگردانی که با هدف فروش بیشتر، فیلمهای سطحی، #مبتذل و بی ارزش می سازد.
• #کارمندی که بود و نبودش تفاوتی ندارد؛ چه بسا نبودنش، به نفع کشور باشد.
• %•#تلویزیونی که #شعور مردم را نادیده می انگارد.
• بساز بفروشی که به جای آرماتور ۱۶ از ۱۴ استفاده می کند.
• #مدیری که همزمان، چند پُست دارد.
• #نانوایی که #نان بدون #کنجد نمی فروشد.
• #نماینده مجلسی که دغدغه اصلیش رای آوری مجدد است و منافع حوزه انتخابیش را فدای منافع ملی می کند.
• #دانشجویی که تحقیق و پایان نامه می خرد.
• #هنرپیشه یا فوتبالیستی که برای جلب توجه و افزایش فالور، از اموری که آگاه نیست، آگاهمان می کند!
• #بنگاه مسکنی که برای جوش دادن معامله از هیچ دروغی فروگذار نمی کند.
• و...
دردآور این است که این افراد در فضای مجازی پیرامون فساد، رانت، گرانی، بی عدالتی و... قلم فرسایی می کنند و پستهای روشنفکری را لایک می کنند.
البته بدیهی است مسائل فوق، همگانی نیست و کم نیستند افرادی که به #ایرانِ عزیز، ادای دِین می نمایند و قوام کشور به برکت حضور ایشان است.
اما جای انکار هم نیست که بسیاری از ما فراموش کرده ایم سرنشینان یک #کشتی هستیم که با آسیب به آن، همه در معرض غرق شدن قرار می گیریم.
بسیاری از ما، در ولع منافع فردی، منافع جمعی کشورمان را نادیده می گیریم.
پس لطفا #غُر نزنیم. به جای اینکه بگوییم فلانی چه کرد و چه باید بکند؟ بگوییم خودمان چه کرده ایم و چه باید بکنیم؟
تا وقتی #ایران را بر خودمان مقدم ندانیم، وضع همین است که می بینیم.
از #خودمان شروع کنیم.
ایران، #مظلومانه از کردار ما به تنگ آمده است.
یادمان باشد: همه به ایرانِ عزیز #بدهکاريم.
https://t.me/joinchat/AAAAAD9jvB4GhYI7wCjtHg
@hydroforum☔️
دست به #قلم شده بودم كه درد دل خود را بر روى #كاغذ بياورم ، كه اين مطلب از گروهى برايم ارسال شد.
دقت نمودم كه
Telegram
Hydroforum
Fun Group
خاندانى #خدمتگزار🔴
به بهانه درگذشت دكتر محمد #خلخالى در #نجف أشرف 🔹
بخش دوم 🔹🔹
دوران شکوفایی #حوزه در قرن حاضر را می توان به حدود بیش از نیم قرن پیش بشمار آورد که حوزویان ، ضمن برخورداری از آزادی أجتماعی ، با وجود تنگدستی مالی وسختی های رسیدن وجوه شرعیه از #ایران ودیگر نقاط #شیعه نشین منطقه وجهان ، با این وجود شمار طلاب واساتید آن به بیش از ده هزار نفر رسیده وچهره های علمی وستارگان برجسته ای در این دوران به ظهور آمدند.
همواره در طول چند قرن أخیر ، شخصیتهای تأثیر گزاری در نجف أشرف حضور داشتند که در اینجا این دو گروه را به خدمتگزاران در #بازار نجف ودیگر ، خدمتگزاران أمور #مالی حوزه وبه بیانی ، کارگزاران بانکی حوزه ، نام
گزاری می کنم. برخی از آنان که از بازرگانان بنام ایرانی ونوعا #یزدی بودند به قصد مجاورت از سویی وخدمت به #طلاب وأساتید وسربازان #امام زمان عج به نجف، هجرت کرده ونسل به نسل با در أختیار قرار دادن خوار وبار ونیازهای حوزویان ،که أغلب بصورت نسیه بود وگاه باز پرداخت آن به ماهها وسال کشانیده می شد ، خدمات گسترده ومهمی را در راه رفاه حال طلاب بوجود می آوردند وجالب اینکه هیچگاه رسم بر این نداشتند که طلب خویش را مطالبه نمایند ودر این راستا بود که گاه شخصیتها وبازرگانان مشهوری که به زیارت آمده ووجوهات خویش را تقدیم به مرجع ویا مراجع آن هنگام حوزه کرده واز آنجا که دادن وجوهات را بدهی وحقً خود بشمار می آوردند ، تصمیم می گرفتند که برای کمک به حوزه وحوزویان ، هدیه ای را تقدیم دارند که این نوع اقدامات ،گوناگون بوده وبرخی با آگاهی از وجود چنین مکانهایی در بازار ودفتر حساب #روحانیون ، به سوی این بازرگانان نجفی ویا اصطلاحا #بقًالها آمده وبر حسب وقعیت ومقدار هدیه ، گاه تمام بدهی طلاب ویا هاشمیان از آنان ویا #فقیهان را پرداخت می نمودند که چه رسم زیبایی بوده واز سنت های پایدار وبرجسته آن هنگام بود که با شرایط سخت مالی حاکم در آن هنگام ، خود راهگشای مهمی بشمار می آمد.
گروه ویا افراد دیگر ، شخصیت های بازرگان وگاه روحانیون والامقامی بودند که با داشتن امکانات مالی ویا جایگاه اعتماد نزد مراجع وحوزویان از سویی ، ودر میان بازرگانان ونیکوکاران ایرانی وجز اینها از سوی دیگر ، دست به خدمات رسانی مالی وبه بیانی پشتیبانی ویا #بانک حوزه زده وجایگاه مهمی را در این راستا به عهده می گرفتند.
____________
@drhadiansarii
به بهانه درگذشت دكتر محمد #خلخالى در #نجف أشرف 🔹
بخش دوم 🔹🔹
دوران شکوفایی #حوزه در قرن حاضر را می توان به حدود بیش از نیم قرن پیش بشمار آورد که حوزویان ، ضمن برخورداری از آزادی أجتماعی ، با وجود تنگدستی مالی وسختی های رسیدن وجوه شرعیه از #ایران ودیگر نقاط #شیعه نشین منطقه وجهان ، با این وجود شمار طلاب واساتید آن به بیش از ده هزار نفر رسیده وچهره های علمی وستارگان برجسته ای در این دوران به ظهور آمدند.
همواره در طول چند قرن أخیر ، شخصیتهای تأثیر گزاری در نجف أشرف حضور داشتند که در اینجا این دو گروه را به خدمتگزاران در #بازار نجف ودیگر ، خدمتگزاران أمور #مالی حوزه وبه بیانی ، کارگزاران بانکی حوزه ، نام
گزاری می کنم. برخی از آنان که از بازرگانان بنام ایرانی ونوعا #یزدی بودند به قصد مجاورت از سویی وخدمت به #طلاب وأساتید وسربازان #امام زمان عج به نجف، هجرت کرده ونسل به نسل با در أختیار قرار دادن خوار وبار ونیازهای حوزویان ،که أغلب بصورت نسیه بود وگاه باز پرداخت آن به ماهها وسال کشانیده می شد ، خدمات گسترده ومهمی را در راه رفاه حال طلاب بوجود می آوردند وجالب اینکه هیچگاه رسم بر این نداشتند که طلب خویش را مطالبه نمایند ودر این راستا بود که گاه شخصیتها وبازرگانان مشهوری که به زیارت آمده ووجوهات خویش را تقدیم به مرجع ویا مراجع آن هنگام حوزه کرده واز آنجا که دادن وجوهات را بدهی وحقً خود بشمار می آوردند ، تصمیم می گرفتند که برای کمک به حوزه وحوزویان ، هدیه ای را تقدیم دارند که این نوع اقدامات ،گوناگون بوده وبرخی با آگاهی از وجود چنین مکانهایی در بازار ودفتر حساب #روحانیون ، به سوی این بازرگانان نجفی ویا اصطلاحا #بقًالها آمده وبر حسب وقعیت ومقدار هدیه ، گاه تمام بدهی طلاب ویا هاشمیان از آنان ویا #فقیهان را پرداخت می نمودند که چه رسم زیبایی بوده واز سنت های پایدار وبرجسته آن هنگام بود که با شرایط سخت مالی حاکم در آن هنگام ، خود راهگشای مهمی بشمار می آمد.
گروه ویا افراد دیگر ، شخصیت های بازرگان وگاه روحانیون والامقامی بودند که با داشتن امکانات مالی ویا جایگاه اعتماد نزد مراجع وحوزویان از سویی ، ودر میان بازرگانان ونیکوکاران ایرانی وجز اینها از سوی دیگر ، دست به خدمات رسانی مالی وبه بیانی پشتیبانی ویا #بانک حوزه زده وجایگاه مهمی را در این راستا به عهده می گرفتند.
____________
@drhadiansarii