مهرِ نان آقا
آیتاللهالعظمی #سید عبدالهادی #شیرازی از مراجع بزرگ ساکن #نجف اشرف بود که در سال 1382ق از دنیا رفت. مرجعیت ایشان به ویژه پس از درگذشت آیتاللهالعظمی #بروجردی، فراگیر شد.
واقعهای که از دیدار این دو #مرجع تقلید #شیعیان نقل شده است گویای روابط محترمانه و به دور از هواهای نفسانی این دو #عالم بزرگ، و توجه به حفظ جایگاه و منزلت #مرجعیت _شیعه است.
❖ آیتاللهالعظمی #شبیری _زنجانی در اینباره فرمودند:
● آقاى #محسنى \ملايرى نقل مىكرد:
آقاى آسيد عبدالهادى، آمير سيد على #يثربى كاشانى و من براى ديدن آقاى #بروجردى رفتيم. در آن موقع آقاى آسيد عبدالهادى نابينا بود. ايشان از #مشهد برگشته بود.
آقاى بروجردى قبل از رفتن آسيد عبدالهادى به مشهد، يك بار به ديدار آقاى آسيد عبدالهادى رفته بود و من هم در آن جلسه حضور داشتم. وقتى آقاى آسيد عبدالهادى از مشهد بازگشت، تصميم گرفت ابتداءاً به ديدن آقاى بروجردى برود و صبر نكرد تا ايشان براى ديدن بيايد. آقاى يثربى و آقاى محسنى ملايرى هم بودند.
● آقاى محسنى مىگفت:
نزديك #كوچه _عشقعلى كه رسيديم، آسيد عبدالهادى پرسيد تا منزل آقا چقدر مانده است؟ گفتيم: مثلاً دويست #قدم. آسيد عبدالهادى گفت: مناسب است اين راه را پياده برويم. از #درشكه پياده شديم و مابقى راه را پياده رفتيم. وقتى به منزل آقاى بروجردى وارد شديم، آسيد عبدالهادى به آقاى بروجردى گفت: من به آشيخ #نصرالله(خلخالى) [واسطه آیت الله بروجردی در نجف] (گفتهام، براى بركت سفره ما، #نانِ آقا را بفرستند، با اينكه آسيد عبدالهادى خودش #شهريه مىداد. به نظرم آقاى محسنى مىگفت: هنگام بازگشت، آقاى بروجردى #كفش آسيد عبدالهادى را جفت كرد.
● آقای بروجردی به اشخاص مُهرِ نان میداد. کسی نقل میکرد: آشیخ نصرالله به آسید عبدالهادی گفت: اجازه میدهید برای شما هم مُهر نان بفرستم؟ آسید عبدالهادی با کمال امتنان فرموده بود: روی سر من!
__________
@drhadiansarii
آیتاللهالعظمی #سید عبدالهادی #شیرازی از مراجع بزرگ ساکن #نجف اشرف بود که در سال 1382ق از دنیا رفت. مرجعیت ایشان به ویژه پس از درگذشت آیتاللهالعظمی #بروجردی، فراگیر شد.
واقعهای که از دیدار این دو #مرجع تقلید #شیعیان نقل شده است گویای روابط محترمانه و به دور از هواهای نفسانی این دو #عالم بزرگ، و توجه به حفظ جایگاه و منزلت #مرجعیت _شیعه است.
❖ آیتاللهالعظمی #شبیری _زنجانی در اینباره فرمودند:
● آقاى #محسنى \ملايرى نقل مىكرد:
آقاى آسيد عبدالهادى، آمير سيد على #يثربى كاشانى و من براى ديدن آقاى #بروجردى رفتيم. در آن موقع آقاى آسيد عبدالهادى نابينا بود. ايشان از #مشهد برگشته بود.
آقاى بروجردى قبل از رفتن آسيد عبدالهادى به مشهد، يك بار به ديدار آقاى آسيد عبدالهادى رفته بود و من هم در آن جلسه حضور داشتم. وقتى آقاى آسيد عبدالهادى از مشهد بازگشت، تصميم گرفت ابتداءاً به ديدن آقاى بروجردى برود و صبر نكرد تا ايشان براى ديدن بيايد. آقاى يثربى و آقاى محسنى ملايرى هم بودند.
● آقاى محسنى مىگفت:
نزديك #كوچه _عشقعلى كه رسيديم، آسيد عبدالهادى پرسيد تا منزل آقا چقدر مانده است؟ گفتيم: مثلاً دويست #قدم. آسيد عبدالهادى گفت: مناسب است اين راه را پياده برويم. از #درشكه پياده شديم و مابقى راه را پياده رفتيم. وقتى به منزل آقاى بروجردى وارد شديم، آسيد عبدالهادى به آقاى بروجردى گفت: من به آشيخ #نصرالله(خلخالى) [واسطه آیت الله بروجردی در نجف] (گفتهام، براى بركت سفره ما، #نانِ آقا را بفرستند، با اينكه آسيد عبدالهادى خودش #شهريه مىداد. به نظرم آقاى محسنى مىگفت: هنگام بازگشت، آقاى بروجردى #كفش آسيد عبدالهادى را جفت كرد.
● آقای بروجردی به اشخاص مُهرِ نان میداد. کسی نقل میکرد: آشیخ نصرالله به آسید عبدالهادی گفت: اجازه میدهید برای شما هم مُهر نان بفرستم؟ آسید عبدالهادی با کمال امتنان فرموده بود: روی سر من!
__________
@drhadiansarii
ترجمه:
اين #پيام كه از سوى برخى از برادران #عراقى ، خطاب به #زائرين ايرانى فرستاده شده است ، براىم بسيار زيبا بنظر رسيد :
#قدم رنجه كنيد ... فدايتان گردم !
با اينكه ارزش #پول شما دچار اشكال گرديده است !!
بفرماييد كه شما نياز به #اسكناس وپول نداريد :
ما #قلب هاى خود را پيش از ، #فرشها ، در راهها براى شما ، فرش نموده ايم ..
ما شما را با #آب ديدگانمان
سيراب مى كنيم..
روى آوريد : زيرا كه #اربعين بدون وجود شما ،
اربعين نيست !
وخدمت در اربعين بدون خدمت به شما ، #خدمت بشمار نمى آيد ..
ما در انتظار شما هستيم..
ما با شما نانهايمان را قسمت مى كنيم..
#غذاها آماده است .. #سفره ها گسترده است .. و#ديگ ها آماده.
#مواكب و#مضيف ها آماده پذيرايي.. وديدگان ما رو به #مرزها مى باشد!
ما در #انتظار قدوم شما ، لحظه شمارى مى كنيم!
😭😭😭
…………………………
@drhadiansarii
اين #پيام كه از سوى برخى از برادران #عراقى ، خطاب به #زائرين ايرانى فرستاده شده است ، براىم بسيار زيبا بنظر رسيد :
#قدم رنجه كنيد ... فدايتان گردم !
با اينكه ارزش #پول شما دچار اشكال گرديده است !!
بفرماييد كه شما نياز به #اسكناس وپول نداريد :
ما #قلب هاى خود را پيش از ، #فرشها ، در راهها براى شما ، فرش نموده ايم ..
ما شما را با #آب ديدگانمان
سيراب مى كنيم..
روى آوريد : زيرا كه #اربعين بدون وجود شما ،
اربعين نيست !
وخدمت در اربعين بدون خدمت به شما ، #خدمت بشمار نمى آيد ..
ما در انتظار شما هستيم..
ما با شما نانهايمان را قسمت مى كنيم..
#غذاها آماده است .. #سفره ها گسترده است .. و#ديگ ها آماده.
#مواكب و#مضيف ها آماده پذيرايي.. وديدگان ما رو به #مرزها مى باشد!
ما در #انتظار قدوم شما ، لحظه شمارى مى كنيم!
😭😭😭
…………………………
@drhadiansarii