شام غريبان #كريم اهل بيت ع🔴
ديشب سومين شب وشب پايان عزادارى بر كريم اهل بيت ع در #حسنيه اينجانب برگزار گرديد.
اين مجلس با حضور شخصيتهاى #علمى از حوزه ودانشگاهيان واساتيد و#پزشكان والامقام وسرشناسان اجتماعى وديگر عزيزان وميهمانان كريم اهل بيت وعاشقان خاندان #پيامبر ص تشكيل گرديد وهمچون هميشه از سخنان گهر بار عماد المتكلمين ، حضرت حجة الاسلام والمسلمين #شاهرودى كه در زمينه دوران حضور امام مجتبى ع ومظلوميت ايشان از سويي وظلم وناسپاسى #بنى اميه وياران باصطلاح
پشتيبان حضرت ع سخن رانده وبيان #تاريخ دوران امام مجتبى ع وغربت او ، خود روضه ومصيبتى را ترسيم مى نمايد كه دل ها را متأثر كرده و نمى تواند بر آن اشك از ديده سرازير ننمايد !
اصحابى كه ايشان را به مذلً المومنين وجز اينها خطاب مي نمودند!؟؟
بيش از يك ساعت سخنران در اين راستا ، درد دل نمود كه انصافا اغلب شيعيان از اين تاريخ ناآگاه هستند!
در اينجا جا دارد كه ضمن
قدردانى از كتاب صلح امام #حسن ع ، نوشته مرحوم آية الله #آل ياسين وترجمه بسيار زيباى آن از سوى #رهبر معظم انقلاب وبا عنوان زيباى
(پرشكوهترين #نرمش قهرمانانه تاريخ ) ، كه نكات بسيار زيبا وخواندنى در آن وجود دارد ليك بايد به پژوهشگران ومحققان تاريخى وبه ويژه آگاهان وصاحبنظران حوزوي تاكيد نمايم كه جا دارد گروهى را براى بوجود آوردن اثرى ماندگار در چند جلد ، در اين باره از دوران خلافت امير المومنين ع وپس از حضرتش وسختيهايي كه امام مجتبى ع وشدًت ظلم وستم معاويه وخاندان بنى اميه ومهم تر اينكه حضرت ، ياران واصحابى را پيرامون خود داشتند كه اغلب به ايشان خيانت كرده وبا درهم ودينار ، ايشان را در صحنه نبرد فروختند وچه ناسپاسى ها و.. از خود نشان داده وخنجر به ران حضرت زدند و.. الله الله كه از ذكر آن متأثر مى گرديم ، قلم زده وشيعيان ومسلمانان را از سختيهايي كه اين امام همام كشيدند ، آگاه نمايند.
در اينجا برخود ضرورى مى دانم كه از حضور بزرگان وشخصيتها به ويژه علماى اعلام وحجج اسلام وجز اينها تشكر كرده واز حضوربيت حضرت آية الله العظمى #گلپايگانى ، بيت حضرت آية الله العظمى #خوانسارى وبيت حضرت آية الله العظمى علوى #بروجردى ، وبيت حضرت آية الله العظمى #شيرازى وبيت حضرت آية الله العظمى #علوى گرگانى وديگر بيوت مراجع ورموز شيعه ، تشكر وقدردانى نمايم.
همچنين ازحضور جناب دكتر حداد عادل ، دكتر على #لاريجانى ، دكتر #كمال خرازى ، دكتر #بشارتى ، دكتر سيد محمود #علوى ، دكتر #آصفى ، سردار #جعفرى ، سروران واساتيدم روساى #فرهنگستان هاى پزشكى ، علوم ، زبان فارسى وروساى دانشگاهها ودانشكده ها وبيمارستانها وديگر شخصيتهاى اجتماعى
وجز اينها كمال سپاسگزارى وامتنان را نمايم.
اجرتان با كريم اهل بيت عليهم السلام
__________
@drhadiansarii
ديشب سومين شب وشب پايان عزادارى بر كريم اهل بيت ع در #حسنيه اينجانب برگزار گرديد.
اين مجلس با حضور شخصيتهاى #علمى از حوزه ودانشگاهيان واساتيد و#پزشكان والامقام وسرشناسان اجتماعى وديگر عزيزان وميهمانان كريم اهل بيت وعاشقان خاندان #پيامبر ص تشكيل گرديد وهمچون هميشه از سخنان گهر بار عماد المتكلمين ، حضرت حجة الاسلام والمسلمين #شاهرودى كه در زمينه دوران حضور امام مجتبى ع ومظلوميت ايشان از سويي وظلم وناسپاسى #بنى اميه وياران باصطلاح
پشتيبان حضرت ع سخن رانده وبيان #تاريخ دوران امام مجتبى ع وغربت او ، خود روضه ومصيبتى را ترسيم مى نمايد كه دل ها را متأثر كرده و نمى تواند بر آن اشك از ديده سرازير ننمايد !
اصحابى كه ايشان را به مذلً المومنين وجز اينها خطاب مي نمودند!؟؟
بيش از يك ساعت سخنران در اين راستا ، درد دل نمود كه انصافا اغلب شيعيان از اين تاريخ ناآگاه هستند!
در اينجا جا دارد كه ضمن
قدردانى از كتاب صلح امام #حسن ع ، نوشته مرحوم آية الله #آل ياسين وترجمه بسيار زيباى آن از سوى #رهبر معظم انقلاب وبا عنوان زيباى
(پرشكوهترين #نرمش قهرمانانه تاريخ ) ، كه نكات بسيار زيبا وخواندنى در آن وجود دارد ليك بايد به پژوهشگران ومحققان تاريخى وبه ويژه آگاهان وصاحبنظران حوزوي تاكيد نمايم كه جا دارد گروهى را براى بوجود آوردن اثرى ماندگار در چند جلد ، در اين باره از دوران خلافت امير المومنين ع وپس از حضرتش وسختيهايي كه امام مجتبى ع وشدًت ظلم وستم معاويه وخاندان بنى اميه ومهم تر اينكه حضرت ، ياران واصحابى را پيرامون خود داشتند كه اغلب به ايشان خيانت كرده وبا درهم ودينار ، ايشان را در صحنه نبرد فروختند وچه ناسپاسى ها و.. از خود نشان داده وخنجر به ران حضرت زدند و.. الله الله كه از ذكر آن متأثر مى گرديم ، قلم زده وشيعيان ومسلمانان را از سختيهايي كه اين امام همام كشيدند ، آگاه نمايند.
در اينجا برخود ضرورى مى دانم كه از حضور بزرگان وشخصيتها به ويژه علماى اعلام وحجج اسلام وجز اينها تشكر كرده واز حضوربيت حضرت آية الله العظمى #گلپايگانى ، بيت حضرت آية الله العظمى #خوانسارى وبيت حضرت آية الله العظمى علوى #بروجردى ، وبيت حضرت آية الله العظمى #شيرازى وبيت حضرت آية الله العظمى #علوى گرگانى وديگر بيوت مراجع ورموز شيعه ، تشكر وقدردانى نمايم.
همچنين ازحضور جناب دكتر حداد عادل ، دكتر على #لاريجانى ، دكتر #كمال خرازى ، دكتر #بشارتى ، دكتر سيد محمود #علوى ، دكتر #آصفى ، سردار #جعفرى ، سروران واساتيدم روساى #فرهنگستان هاى پزشكى ، علوم ، زبان فارسى وروساى دانشگاهها ودانشكده ها وبيمارستانها وديگر شخصيتهاى اجتماعى
وجز اينها كمال سپاسگزارى وامتنان را نمايم.
اجرتان با كريم اهل بيت عليهم السلام
__________
@drhadiansarii
#مراسم ساليانه #شهادت إمام مجتبى ، كريم اهل بيت ع ، در #حسنيه اينجانب در شبهاى پنجم وششم وهفتم صفر برگزار گرديد كه در اين مراسم شخصيتهاى علمى ودانشگاهى وپزشكان وسرشناسان اجتماعى وبازاريان ارجمند وديگر أقشار #عاشق أهل بيت حضور يافتند وبه سخنرانى حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ مرتضى #شاهرودى گوش فرا دادند.
اين عكس ها مربوط به #شب نخست اين مراسم مى باشد.
__________
@drhadiansarii
اين عكس ها مربوط به #شب نخست اين مراسم مى باشد.
__________
@drhadiansarii
«در سالروز #سوگ _غریب شهر خود»
آخر، غربت هم اندازه ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم های بیکران تو ای پیشوای غریب!؟
گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو میداند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت میپوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت، به چه کسی میتوانستی اعتماد کنی ؟
آنگاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سالها؟
سالها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی آوردی!
سالها بود به هر بهانه ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش میگرفتی و زائر شبانه اش بودی !
دردت را به خاک او که نمیگفتی !
دیگر چه کسی میتوانست مرهم زخم هایت باشد؟
سالها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه های مرموز و پرکینه ای عبور میکردی و خود میدانستی معنی آن نگاه ها را!
سالها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!
با این حال، هر که از هر کجا بی نصیب میماند، راه خانه تو احاطه اش میکرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو میدید و بی پروا طلب میکرد حاجتش را!
آخر میدانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه تری؛
حتی چهره نورانی ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول میکرد.
از کوچه که میگذشتی، هر کس به بهانه ای در مسیر راهت می ایستاد تا لحظه ای، جلوه ای از #بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.
با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ات و در میان دوستان!
حالا چگونه میشود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام #مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی #😭
سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك #رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه #داشته ، ودر #هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در #تهران برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا اكنون دومين سال است كه با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست و ششمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن بيش از يك ماه و از آغاز ماه محرم ، مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى برندارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم ، مرحوم آية الله #انصارى در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را همچون سال پيش بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم و از نواى سوزناك يادگار مرحوم حاج محمد علامه ، آن پير غلام أباعبد #الله الحسين كه با نداى السلام عليك يا أبا عبد الله او ، مجلس به لرزه در مى آمد و اشك ها بر غربت آل الله از ديده ها سرازير مى گرديد ، بهره گرفتم و حاج حسين علامه ، قدم رنجه نمود و در حسنيه حقير ، لحظاتى را به سوگوارى بر آن امام غريب ، پرداختيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين #حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما امسال در مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته
هادى _انصارى#
هفتم صفر
١٤٤٣
_________
@drhadiansarii
آخر، غربت هم اندازه ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم های بیکران تو ای پیشوای غریب!؟
گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو میداند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت میپوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت، به چه کسی میتوانستی اعتماد کنی ؟
آنگاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سالها؟
سالها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی آوردی!
سالها بود به هر بهانه ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش میگرفتی و زائر شبانه اش بودی !
دردت را به خاک او که نمیگفتی !
دیگر چه کسی میتوانست مرهم زخم هایت باشد؟
سالها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه های مرموز و پرکینه ای عبور میکردی و خود میدانستی معنی آن نگاه ها را!
سالها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!
با این حال، هر که از هر کجا بی نصیب میماند، راه خانه تو احاطه اش میکرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو میدید و بی پروا طلب میکرد حاجتش را!
آخر میدانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه تری؛
حتی چهره نورانی ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول میکرد.
از کوچه که میگذشتی، هر کس به بهانه ای در مسیر راهت می ایستاد تا لحظه ای، جلوه ای از #بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.
با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ات و در میان دوستان!
حالا چگونه میشود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام #مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی #😭
سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك #رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه #داشته ، ودر #هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در #تهران برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا اكنون دومين سال است كه با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست و ششمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن بيش از يك ماه و از آغاز ماه محرم ، مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى برندارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم ، مرحوم آية الله #انصارى در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را همچون سال پيش بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم و از نواى سوزناك يادگار مرحوم حاج محمد علامه ، آن پير غلام أباعبد #الله الحسين كه با نداى السلام عليك يا أبا عبد الله او ، مجلس به لرزه در مى آمد و اشك ها بر غربت آل الله از ديده ها سرازير مى گرديد ، بهره گرفتم و حاج حسين علامه ، قدم رنجه نمود و در حسنيه حقير ، لحظاتى را به سوگوارى بر آن امام غريب ، پرداختيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين #حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما امسال در مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته
هادى _انصارى#
هفتم صفر
١٤٤٣
_________
@drhadiansarii
«در سالروز #سوگ _غریب شهر خود»
آخر، غربت هم اندازه ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم های بیکران تو ای پیشوای غریب!؟
گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو میداند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت میپوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت و برادرت به چه کسی میتوانستی اعتماد کنی ؟
آنگاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سالها؟
سالها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی آوردی!
سالها بود به هر بهانه ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش میگرفتی و زائر شبانه اش بودی !
دردت را به خاک او که نمیگفتی !
دیگر چه کسی میتوانست مرهم زخم هایت باشد؟
سالها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه های مرموز و پرکینه ای عبور میکردی و خود میدانستی معنی آن نگاه ها را!
سالها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!
با این حال، هر که از هر کجا بی نصیب میماند، راه خانه تو احاطه اش میکرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو میدید و بی پروا طلب میکرد حاجتش را!
آخر میدانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه تری؛
حتی چهره نورانی ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول ص میکرد.
از کوچه که میگذشتی، هر کس به بهانه ای در مسیر راهت می ایستاد تا لحظه ای، جلوه ای از #بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.
با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ات و در میان دوستان!
حالا چگونه میشود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام #مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی #😭
سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك #رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه #داشته ، ودر #هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در #تهران را برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا اكنون سومين سال است كه با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست و هفتمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن بيش از يك ماه و از آغاز ماه محرم ، مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى برندارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم ، مرحوم آية الله #انصارى در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را همچون سال پيش بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم و از نواى سوزناك يادگار مرحوم حاج محمد علامه ، آن پير غلام أباعبد #الله الحسين كه با نداى السلام عليك يا أبا عبد الله او ، مجلس به لرزه در مى آمد و اشك ها بر غربت آل الله از ديده ها سرازير مى گرديد ، بهره گرفتم و حاج حسين علامه ، قدم رنجه نمود و در حسنيه حقير ، لحظاتى را به سوگوارى بر آن امام غريب ، پرداختيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين #حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما در اين مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته
#هادى _انصارى
هفتم صفر ١٤٤٤ هجرى
برابر با ١٣ شهريور ١٤٠١
_____
@drhadiansarii
آخر، غربت هم اندازه ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم های بیکران تو ای پیشوای غریب!؟
گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو میداند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت میپوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت و برادرت به چه کسی میتوانستی اعتماد کنی ؟
آنگاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سالها؟
سالها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی آوردی!
سالها بود به هر بهانه ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش میگرفتی و زائر شبانه اش بودی !
دردت را به خاک او که نمیگفتی !
دیگر چه کسی میتوانست مرهم زخم هایت باشد؟
سالها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه های مرموز و پرکینه ای عبور میکردی و خود میدانستی معنی آن نگاه ها را!
سالها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!
با این حال، هر که از هر کجا بی نصیب میماند، راه خانه تو احاطه اش میکرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو میدید و بی پروا طلب میکرد حاجتش را!
آخر میدانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه تری؛
حتی چهره نورانی ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول ص میکرد.
از کوچه که میگذشتی، هر کس به بهانه ای در مسیر راهت می ایستاد تا لحظه ای، جلوه ای از #بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.
با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ات و در میان دوستان!
حالا چگونه میشود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام #مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی #😭
سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك #رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه #داشته ، ودر #هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در #تهران را برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا اكنون سومين سال است كه با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست و هفتمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن بيش از يك ماه و از آغاز ماه محرم ، مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى برندارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم ، مرحوم آية الله #انصارى در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را همچون سال پيش بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم و از نواى سوزناك يادگار مرحوم حاج محمد علامه ، آن پير غلام أباعبد #الله الحسين كه با نداى السلام عليك يا أبا عبد الله او ، مجلس به لرزه در مى آمد و اشك ها بر غربت آل الله از ديده ها سرازير مى گرديد ، بهره گرفتم و حاج حسين علامه ، قدم رنجه نمود و در حسنيه حقير ، لحظاتى را به سوگوارى بر آن امام غريب ، پرداختيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين #حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما در اين مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته
#هادى _انصارى
هفتم صفر ١٤٤٤ هجرى
برابر با ١٣ شهريور ١٤٠١
_____
@drhadiansarii