مشهَدالسِّقْطْ یا مشهدالدكًه🔹
مزار ناشناخته شیعیان در حلب🔹🔹
وبلاگ > انصاری، هادی - #مزار مُحْسن بن الحُسَین از اماکن زیارتی #شیعیان در #حلب بشمار مى رود.
این بنا در ۳۰۰ متری #مشهدالنقطه قرار دارد و نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور سیف الدوله #حمدانی ساخته شده است. این مرقد به فرزندی از #امام حسین(ع) به نام #محسن منسوب است که مادرش او را در این مکان سقط کرده است. ولی در منابع تاریخی فرزندی به این نام به امام حسین(ع) نسبت داده نشده است.
به گفته #ياقوت از تاریخ نویسان در هنگام استراحت کاروان #اسیران #کربلا در این مکان، فرزند یکی از همسران امام حسین(ع) سقط شده یا فرزند همراه آنان که در #حلب از دنیا رفته را در همین مکان دفن کردهاند، که محسنالسقط نام گرفته است.
این مکان در اصل چوب بستی بود که سیفالدوله حمدانی در آنجا مینشست و مسابقه اسبدوانی تماشا میکرد و آن را مشهدالدکّه و #مشهدالطرح میگفتند.غزی از تاریخ ابن ابی طی نقل میکند:
«در سال ۳۵۱ق سیف الدوله در نقطهای از شهر نوری دید، پس از حفاری آن مکان، سنگی را یافتند که بر آن نوشته شده بود: «هذا قبر محسن بن الحسین بن علی علیهالسلام» او علویان را گرد آورد و از آنان پرسید که آیا امام حسین(ع) فرزندی به نام محسن داشته است؟ برخی از آنان گفتند: ما خبر نداریم. شنیدهایم حضرت فاطمه(س)باردار بود و پیامبر(ص) از جنین در شکم او به محسن یاد کرده است. محسن در حمله به خانه علی(ع) سقط شده است. برخی دیگر گفتند هنگامی که اسیران کربلا را از آنجا عبور دادند، یکی از همسران امام حسین (ع) در آنجا سقط جنین کرد.»
سپس #سیف الدوله گفت: «خداوند اذن داده است که این مکان آباد شود و من آن را به نام اهل بیت آباد میکنم». و دستور داد تا مزار و مرقدی بر روی آن ساختند و به خط کوفی بر آن نوشتند:
«عَمَرَ هذا المَشهدَ المُبارکَ ابتِغاءً لِوَجهِ اللهِ و قُربَةً اِلی اللهِ، عَلی اسمِ مولانا المُحسنِ بنِ الحسینِ بن علیٍّ بن ابی طالب رَضی اللهُ عَنهم، الامیرُ الاجل، سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان سنة ۳۵۱ه.»
این #زیارتگاه که در گذشته در دامنۀ کوه جوشن در غرب حلب قرار داشت ، امروزه در خیابان مشهد شهر حلب واقع شده و نزد اهالی این شهر، به #شیخ محسن شناخته میشود. در نزدیکی این زیارتگاه، #مشهدالنقطه و قبور برخی علمای #شیعه مانند #ابن زهره (۵۸۵ق)، ابن #شهرآشوب و احمد بن منیر #طرابلسی (۵۴۸ق) قرار دارد.
برخی مورخان، علت نامگذاری کوه جوشن را منزل کردن #شمر بن ذی الجوشن همراه اسیران و سرهای شهدای کربلا در آنجا ذکر کردهاند. به گفتۀ یاقوت در اینجا معدنی بود که از آن #مس استخراج میشد. معدنکاران در اثر برخورد بد با اسیران، مورد نفرین آنان قرار گرفتند و معدن از بین رفت.
این #زیارتگاه نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور #سیف الدوله حمدانی ساخته شد.#فربخ در سال ۵۱۸ بر حلب مسلط شد و این قبر را نبش کرد و چون چیزی در آن نیافت، آن را #آتش زد.در قرن هفتم، برقرق بن رضی آن را تجدید بنا کرد و برای آن #متولی، #مؤذن و #امام جماعت قرار داد.
ساختمان شامل یک #صحن مرکزی است که در اطرافش بخشهای مختلف بنا، از جمله شبستان، رواقها و مقبره محسن بن حسین قرار دارد. روی هر یک از این بخشها گنبدهای نیم کره کوچکی وجود دارد. در ضلع شمالی صحن، #کتیبهای حاوی #صلوات بر چهارده #معصوم از دوره پادشاهان #ایوبی به چشم میخورد.
در سال ١٣٧١ شمسى هنگام سفر به شهر حلب وزيارت مشهد النقطه كه از جايگاهى در اين شهر برخوردار است ، به اين نقطه مشرف شدم واز روحانيت خاصى برخورداد بود. در آن هنگام نهار را در اين مكان با خانواده صرف كرده وناظر بودم كه غير شيعيان نيز به اين مكان آمده وفاتحه به گونه وسنت خود مى خواندند.
این مرقد متاسفانه در جريانات تروريستى سوريه از سوى افراطيون ، منهدم گرديد.
--------------
@drhadiansarii
مزار ناشناخته شیعیان در حلب🔹🔹
وبلاگ > انصاری، هادی - #مزار مُحْسن بن الحُسَین از اماکن زیارتی #شیعیان در #حلب بشمار مى رود.
این بنا در ۳۰۰ متری #مشهدالنقطه قرار دارد و نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور سیف الدوله #حمدانی ساخته شده است. این مرقد به فرزندی از #امام حسین(ع) به نام #محسن منسوب است که مادرش او را در این مکان سقط کرده است. ولی در منابع تاریخی فرزندی به این نام به امام حسین(ع) نسبت داده نشده است.
به گفته #ياقوت از تاریخ نویسان در هنگام استراحت کاروان #اسیران #کربلا در این مکان، فرزند یکی از همسران امام حسین(ع) سقط شده یا فرزند همراه آنان که در #حلب از دنیا رفته را در همین مکان دفن کردهاند، که محسنالسقط نام گرفته است.
این مکان در اصل چوب بستی بود که سیفالدوله حمدانی در آنجا مینشست و مسابقه اسبدوانی تماشا میکرد و آن را مشهدالدکّه و #مشهدالطرح میگفتند.غزی از تاریخ ابن ابی طی نقل میکند:
«در سال ۳۵۱ق سیف الدوله در نقطهای از شهر نوری دید، پس از حفاری آن مکان، سنگی را یافتند که بر آن نوشته شده بود: «هذا قبر محسن بن الحسین بن علی علیهالسلام» او علویان را گرد آورد و از آنان پرسید که آیا امام حسین(ع) فرزندی به نام محسن داشته است؟ برخی از آنان گفتند: ما خبر نداریم. شنیدهایم حضرت فاطمه(س)باردار بود و پیامبر(ص) از جنین در شکم او به محسن یاد کرده است. محسن در حمله به خانه علی(ع) سقط شده است. برخی دیگر گفتند هنگامی که اسیران کربلا را از آنجا عبور دادند، یکی از همسران امام حسین (ع) در آنجا سقط جنین کرد.»
سپس #سیف الدوله گفت: «خداوند اذن داده است که این مکان آباد شود و من آن را به نام اهل بیت آباد میکنم». و دستور داد تا مزار و مرقدی بر روی آن ساختند و به خط کوفی بر آن نوشتند:
«عَمَرَ هذا المَشهدَ المُبارکَ ابتِغاءً لِوَجهِ اللهِ و قُربَةً اِلی اللهِ، عَلی اسمِ مولانا المُحسنِ بنِ الحسینِ بن علیٍّ بن ابی طالب رَضی اللهُ عَنهم، الامیرُ الاجل، سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان سنة ۳۵۱ه.»
این #زیارتگاه که در گذشته در دامنۀ کوه جوشن در غرب حلب قرار داشت ، امروزه در خیابان مشهد شهر حلب واقع شده و نزد اهالی این شهر، به #شیخ محسن شناخته میشود. در نزدیکی این زیارتگاه، #مشهدالنقطه و قبور برخی علمای #شیعه مانند #ابن زهره (۵۸۵ق)، ابن #شهرآشوب و احمد بن منیر #طرابلسی (۵۴۸ق) قرار دارد.
برخی مورخان، علت نامگذاری کوه جوشن را منزل کردن #شمر بن ذی الجوشن همراه اسیران و سرهای شهدای کربلا در آنجا ذکر کردهاند. به گفتۀ یاقوت در اینجا معدنی بود که از آن #مس استخراج میشد. معدنکاران در اثر برخورد بد با اسیران، مورد نفرین آنان قرار گرفتند و معدن از بین رفت.
این #زیارتگاه نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور #سیف الدوله حمدانی ساخته شد.#فربخ در سال ۵۱۸ بر حلب مسلط شد و این قبر را نبش کرد و چون چیزی در آن نیافت، آن را #آتش زد.در قرن هفتم، برقرق بن رضی آن را تجدید بنا کرد و برای آن #متولی، #مؤذن و #امام جماعت قرار داد.
ساختمان شامل یک #صحن مرکزی است که در اطرافش بخشهای مختلف بنا، از جمله شبستان، رواقها و مقبره محسن بن حسین قرار دارد. روی هر یک از این بخشها گنبدهای نیم کره کوچکی وجود دارد. در ضلع شمالی صحن، #کتیبهای حاوی #صلوات بر چهارده #معصوم از دوره پادشاهان #ایوبی به چشم میخورد.
در سال ١٣٧١ شمسى هنگام سفر به شهر حلب وزيارت مشهد النقطه كه از جايگاهى در اين شهر برخوردار است ، به اين نقطه مشرف شدم واز روحانيت خاصى برخورداد بود. در آن هنگام نهار را در اين مكان با خانواده صرف كرده وناظر بودم كه غير شيعيان نيز به اين مكان آمده وفاتحه به گونه وسنت خود مى خواندند.
این مرقد متاسفانه در جريانات تروريستى سوريه از سوى افراطيون ، منهدم گرديد.
--------------
@drhadiansarii
🔆 امام #رؤوف ومهربان علی بن موسی #الرضا (علیه السلام) وشیخ #بهایی (ره)
🌕شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام میشده است. قبل از آنکه ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ، #سفر مهمی پیش میآید.
🔅شیخ سفارشهای لازم را به معماران و مسؤلان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش میکنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس). چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبهای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید.
🔅سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر میماند. هنگامی که از سفر باز میگردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند. شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میکند که «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟»
🔅مسؤل ساخت عرض میکند:
«ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هر چه سریعتر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند.
🔅 وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند:
کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگتر است. ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم.
🔅در این زمان #تولیت حرم گفتند:
خود آقا علی بن موسی الرضا (ع) دستور اتمام کار را دادهاند. شیخ بهایی قدس سره همراه مسؤل ساخت #پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند.
◀️تولیت (وقت)حرم نقل میکند:
چند شب پی در پی آقا #امام رضا (ع) به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچگاه به روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد میتواند بیاید».
✅ شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت #ضریح میرود و ذکر «یا ستار #العیوب» بر لبانش جاری میشود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه میکند تا از هوش میرود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف میکند:
✅ من میخواستم یکی از #طلسمها را به صورت #کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی و طهارت لازم را ندارند، نتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت #آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
……………………………
@drhadiansarii
🌕شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشتهاند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام میشده است. قبل از آنکه ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ، #سفر مهمی پیش میآید.
🔅شیخ سفارشهای لازم را به معماران و مسؤلان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش میکنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس). چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبهای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید.
🔅سفر شیخ به درازا میکشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر میماند. هنگامی که از سفر باز میگردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرسد، با تعجب بسیار میبیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند. شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میکند که «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟»
🔅مسؤل ساخت عرض میکند:
«ما میخواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هر چه سریعتر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند.
🔅 وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند:
کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگتر است. ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم.
🔅در این زمان #تولیت حرم گفتند:
خود آقا علی بن موسی الرضا (ع) دستور اتمام کار را دادهاند. شیخ بهایی قدس سره همراه مسؤل ساخت #پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند.
◀️تولیت (وقت)حرم نقل میکند:
چند شب پی در پی آقا #امام رضا (ع) به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچگاه به روی کسی بسته نمیشود و هر کس بخواهد میتواند بیاید».
✅ شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری میشود و به سمت #ضریح میرود و ذکر «یا ستار #العیوب» بر لبانش جاری میشود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه میکند تا از هوش میرود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف میکند:
✅ من میخواستم یکی از #طلسمها را به صورت #کتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی و طهارت لازم را ندارند، نتوانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت #آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
……………………………
@drhadiansarii