کانال تخصصی روانشناسی بالینی و مشاوره
2.03K subscribers
6.86K photos
765 videos
435 files
1.93K links
‌مشاوره روانشناسی و ویزیت روانپزشکی، آموزش مهارتهای زندگی، روان درمانی و تست های روان سنجی.

تلفن تماس برای گرفتن وقت مشاوره:
۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸
Download Telegram
*رابطه خودشیفتگی و افسردگی*

رابطه بین این دو متناقض است. از طرفی خودشیفتگی دفاعی در مقابل افسردگی است و از آن پیشگیری می کند و از طرف دیگر آسیب به خودشیفتگی علت افسردگی است.

استعداد ژنتیکی و یادگیری اجتماعی باعث می شوند افراد برای فرار از افسردگی ناشی از کاهش عزت نفس و اعتماد بنفس به شکل ناخودآگاه به خودشیفتگی متوسل شوند.

فرد خودشیفته با مکانیزم دفاعی انکار علتهای آسیب به عزت نفس و اعتماد بنفس را نادیده می گیرد و از افسردگی پیشگیری می کند.

فرد خودشیفته با توسل به ذهنیت خود آرامبخش بی تفاوت نکات ضعف خود و نکات قدرت دیگران را نادیده می گیرد تا احساس درماندگی و کهتری نکند.خودشیفته برای خود جایگاه اجتماعی برتر و کاذبی در ذهن خودش می سازد و به این جایگاه کذایی افتخار می کند. هر چقدر خودشیفتگی شدیدتر باشد این جایگاه برتر و ایمان به آن شدیدتر است. در این حالت سرخوشی اتفاق می افتد که متضاد افسردگی است و از افسردگی پیشگیری و آن را کاهش می دهد.
یکی از روش‌های فرد خودشیفته برای ایجاد سرخوشی تحقیر دیگران است که باعث می شود برتری اجتماعی ولی کاذب فرد خودشیفته تشدید شود.

وقتی حملات اجتماعی به عزت نفس یا اعتماد بنفس شدیدتر از آن است که مکانیزم دفاعی انکار و ذهنیت خودارامبخش بی تفاوت بتواند کارساز باشد آن موقع سپر خودشیفتگی شکافته می شود و به اصطلاح خودشیفتگی آسیب می بیند. آسیب به خودشیفتگی خشم زیادی تولید می کند که ناشی از رها شدن خشم انباشته شده، فروپاشی ساختار شناختی و اعتبار اجتماعی است. اگر فرد خودشیفته نتواند با خشم منبع آسیب به خودشیفتگی را نابود کند آن موقع افسردگی ظاهر می شود. بنابراین خشم و خشونت مرحله بین آسیب به خودشیفتگی و افسردگی است.
خودشیفتگی یکی از موانع پذیرش نکات ضعف و ایجاد تغییرات در معتادان و مبتلایان به اختلالات شخصیت است.

دکتر حسین موسی زاده
https://t.me/dr_mosazadeh_hosein
رابطه ها نیز می میرند وقتی مردند خاکشان کنيد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سلام اقای دکتر خسته نباشید ببخشید پسر من ۲۱ ماهشه و خیلی شیطونه و اصلا به حرف من توجه نمیکنه وقتی میبرمش بیرون یا پارک اصلا بازی نمیکنه و فقد دنبال شیطونی کردن اصلا با بچه های اطرافش بازی نمیکنه یا تو بیرون اصلا نمیتونه اروم راه بره فقد بد بدو میکنه بعضی وقتی هم وسایلشو سمته من پرت میکنه کتاب براش میخرم کتاباشو پاره میکنه اصلا باهاشون ارتباط نمیگره و اینکه تا گوشی دست من یا باباش میبنه خیلی گریه میکنه برای گرفتنش نمیدونم دیگه چیکار کنم از بس که تو بیرون شیطونی میکنه نمیتونم اصلا ببرمش بیرون حرف نمیزنه فقد کلمه بابا رو بلد دیگه چیز خاصی نمیگه
سلام احتمال ببش فعالی وجود دارد نیاز به ویزیت دارد
تفاوت حقیقت با واقعیت.
واقعیت پدیده ای است که ما درک می کنیم. حقیقت جوهری است که وجود دارد. واقعیت از حقیقت منشأ می گیرد. یک حقیقت می تواند واقعیت های متفاوتی را ایجاد کند.
*خودکشی، علل و پیشگیری*

خودکشی پایان دادن عامدانه و با اختیار زندگی توسط خود فرد است.
https://chat.whatsapp.com/DWKoiLwq5R1ERHY4s1JeSY
علل.

بی معنایی زندگی، اختلالات روانی، خودخواهانه، دیگر خواهانه، پوچ گرایی. خستگی از مشکلات، فرار از درد و رنج، شکست عشقی، اعتیاد و نامیدی از حل مشکلات زندگی.


کسانی که قبلاً اقدام به خودکشی کرده‌اند در معرض خطر بیشتری برای تلاش‌های بعدی هستند. تلاش‌های مؤثر پیشگیری از خودکشی شامل محدود کردن دسترسی به روش‌های خودکشی مانند اسلحه‌های گرم، داروها و سموم، گزارش دقیق و صحیح رسانه‌ها در مورد خودکشی؛ درمان اختلالات روانی و سوء مصرف مواد و بهبود شرایط اقتصادی است. با اینکه در ایالات متحده خطوط تلفن فوریتی بحران منابع رایجی برای پیشگیری هستند، اما اثربخشی آنها به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته‌است.

متداول‌ترین روش خودکشی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و تا حدودی با در دسترس بودن ابزارهای مؤثر مرتبط است. روش‌های متداول خودکشی شامل حلق آویز کردن، مسمومیت با آفت کش‌ها و اسلحه گرم است.خودکشی منجر به مرگ ۸۲۸۰۰۰ نفر در سراسر جهان در سال ۲۰۱۵ میلادی شد که نسبت به ۷۱۲۰۰۰ مرگ در سال ۱۹۹۰ میلادی افزایش داشته. این خودکشی را به دهمین علت مرگ و میر در سراسر جهان تبدیل می‌کند.

تقریباً ۱٫۵ درصد از کل مرگ و میرها در سراسر جهان به دلیل خودکشی است. در یک سال مشخص، این آمار تقریباً ۱۲ در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر است. میزان خودکشی عموماً در میان مردان بیشتر از زنان است و از ۱٫۵ برابر در کشورهای در حال توسعه تا ۳٫۵ برابر در کشورهای توسعه یافته متغیر است. خودکشی عموماً در میان افراد بالای ۷۰ سال رایج است. با این حال، در برخی کشورها، افراد بین ۱۵ تا ۳۰ سال در معرض بالاترین خطر قرار دارند. اروپا بالاترین نرخ خودکشی را بر اساس منطقه در سال ۲۰۱۵ میلادی را داشت. سالانه حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی ناموفق وجود دارد. اقدام به خودکشی غیر کشنده ممکن است منجر به آسیب و ناتوانی‌های طولانی مدت شود. در دنیای غرب، تلاش برای خودکشی در میان جوانان و زنان بیشتر است.

دیدگاه‌های مربوط به خودکشی تحت تأثیر درون‌مایه‌های زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار و معنای زندگی قرار دارد. ادیان ابراهیمی به‌طور سنتی خودکشی را گناه تلقی می‌کنند. خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقب‌نشینی از نیل به‌غایت کمال و سقوط به وادی حسرت و ناکامی و شقاوت ابدی در جهنم است. بر پایه خداشناسی کلیسای کاتولیک، خودکشی از نظر عقلی گناه محسوب می‌شود. در یهودیت خودکشی امری مذموم است و جسد فرد خودکش را بی‌آنکه برایش مراسم ویژه‌ای اجرا شود، در آرامگاهی جدا از دیگر افراد دفن می‌کنند. در طول دوران سامورایی در ژاپن، سپوکو به‌عنوان جبران شکست یا نوعی اعتراض شمرده می‌شد. رسم ساتی، که در حال حاضر عملی غیرقانونی در مراسم تشییع جنازه هندیان است، این انتظار را مطرح می‌کرد که زن بیوه دست به قربانی کردن خود بزند و برای این کار خود را خواسته یا ناخواسته و تحت فشار خانواده و جامعه، بر روی تل هیزم مراسم تشییع جنازه شوهرش بیندازد. خودکشی و اقدام به خودکشی، در حالی که قبلاً غیرقانونی بود، در اکثر کشورهای غربی دیگر چنین نیست. در برخی کشورها اما اقدام به خودکشی یک جرم باقی مانده‌است.


پیشگیری.

آموزش مهارت حل مسئله. درمان اختلالات روانی. افزایش معنویت.

https://t.me/dr_mosazadeh_hosein
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عوارِض نشستن به مدت طولانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
*سندرم کاروشی*

کاروشی در زبان ژاپنی به معنای مرگ ناشی از کار زیاد است، به مرگ ناگهانی ناشی از کار حرفه‌ای گفته می‌شود. دلیل پزشکی اصلی مرگ‌های کاروشی، عبارتند از سکته قلبی و سکته مغزی ناشی از فشار روانی و رژیم لاغری است. این پدیده، علاوه بر ژاپن، در کره جنوبی و چین نیز شایع است.

https://chat.whatsapp.com/DWKoiLwq5R1ERHY4s1JeSY

مرگ سه پرستار در ایران اخیرا توجه به این سندرم را افزایش داده است.

کاروشی در سایر نقاط آسیا نیز گسترده است. به طور کلی، مرگ و میر ناشی از کار بیش از حد یک اتفاق در سراسر جهان است. به عنوان مثال، سالانه بیش از 770 کارگر مزدبگیر در سوئد، کشوری با قوانین کار قوی، بر اثر کار اضافی جان خود را از دست می‌دهند. با این حال، انتظار می‌رود که تعداد کشته‌ها در آینده افزایش یابد.

اولین مورد کاروشی در سال 1969 با مرگ یک کارگر مرد 29 ساله ناشی از سکته مغزی در بخش کشتیرانی بزرگترین شرکت روزنامه ژاپن گزارش شد.

در سال 1988، نظرسنجی نیروی کار گزارش داد که تقریباً یک چهارم کارکنان مرد شاغل بیش از 60 ساعت در هفته (معادل بیش از دو و نیم روز) کار می کنند که 50 درصد بیشتر از یک 40 ساعت معمولی (معادل) است. یک روز و نیم) برنامه کاری هفتگی. با درک جدی بودن و ماهیت گسترده این مشکل نوظهور، گروه۷ی از وکلا و پزشکان «خط‌های تلفنی کاروشی» را راه‌اندازی کردند که در سطح ملی در دسترس است و برای کمک به کسانی که به دنبال مشاوره در مورد مسائل مربوط به کاروشی هستند، اختصاص دادند.

https://t.me/dr_mosazadeh_hosein
*کیفیت زندگی*


کیفیت زندگی (QOL) توسط سازمان بهداشت جهانی به‌عنوان «ادراک یک فرد از موقعیت خود در زندگی در چارچوب فرهنگ و نظامهای ارزشی که در آن زندگی می‌کنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات، استانداردها و نگرانیهایش» تعریف می‌شود.

https://chat.whatsapp.com/DWKoiLwq5R1ERHY4s1JeSY
شاخصهای استاندارد کیفیت زندگی عبارتند از: ثروت، اشتغال، محیط زیست، سلامت جسمی و روانی، تحصیلات، تفریح ​​و اوقات فراغت، تعلق اجتماعی، اعتقادات مذهبی، ایمنی، امنیت و آزادی. QOL دارای زمینه‌های گسترده‌ای است، از جمله زمینه‌های توسعه بین‌المللی، مراقبت‌های بهداشتی، سیاست و اشتغال. QOL مرتبط با سلامت (HRQOL) ارزیابی کیفیت زندگی و رابطه آن با سلامت است.

یک رویکرد، به نام تئوری درگیر، که در مجله تحقیقات کاربردی در کیفیت زندگی بیان شده است، چهار حوزه را در ارزیابی کیفیت زندگی مطرح می‌کند: بوم‌شناسی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ. به عنوان مثال، در حوزه فرهنگ، زیر دامنه های کیفیت زندگی زیر را شامل می شود:

باورها و ایده ها
خلاقیت و سرگرمی
پرس و جو و یادگیری
جنسیت و نسلها
هویت و تعامل حافظه
و فرافکنی رفاه و سلامت

بر اساس این مفهوم، سایر مفاهیم مرتبط اغلب شامل آزادی، حقوق بشر، و شادی است. با این حال، از آنجایی که شادی ذهنی است و اندازه گیری آن دشوار است، معیارهای دیگر معمولاً در اولویت هستند. همچنین نشان داده شده است که شادی، به اندازه ای که بتوان آن را اندازه گیری کرد، لزوماً متناسب با آسایش ناشی از افزایش درآمد افزایش نمی یابد. در نتیجه، استاندارد زندگی نباید به عنوان معیاری برای شادی در نظر گرفته شود. همچنین، گاهی اوقات مفهوم امنیت انسانی مرتبط در نظر گرفته می‌شود، اگرچه ممکن است مورد دوم در سطح پایه‌تری و برای همه افراد در نظر گرفته شود.

https://t.me/dr_mosazadeh_hosein
660d2135c9c742a397bc23b24f7e4127_441941624_275276812242022_5368455594135227666.mp4
2.3 MB