دکتر حامد واحدی اردکانی
220 subscribers
430 photos
155 videos
10 files
710 links
Download Telegram
دکتر حامد واحدی اردکانی
Video
#فروید در #کتاب تمدن و ملالت های آن، #هنر را یکی از سه راهی می داند که می تواند رنج بشر را تحمل پذیر کرده و تسکین دهد. اما اینجا برای تحمل پذیر شدن خود هنر (در اینجا رقص) باید مدام مسکن مصرف شود. انگشت های زخمی و خون آلود پای زن حکایت از نوع مواجهه وی با هنر دارد؛ مواجهه ای وسواس گونه و البته مازوخیستیک (آزارخواهانه). اینجا دیگر بحث، تسکین نیست بلکه شاید مجازاتی باشد که در قالب هنری رخ می نماید که از لذت بخشی آن عبور کرده تا آن سوی #لذت، تا #مرگ، تا #ژوئیسانس پیش می رود. مجازات گناهی که شاید زن در ناآگاه و یا آگاه خود #احساس می کند. زنی که تا ۹ ماه مادری کرده و از آن پس تا ۱۷ سالگی فرزند، دیگر هیچ. گویی همان بدنی که #جنین را در خود داشته و سپس رهایش ساخته، باید به هر شکل #تنبیه شود: #پوست ملتهب، #عضلات دردناک و زانوی نیازمند #جراحی را هم به پاهای خون آلود و خم شده که ظاهرا در خدمت هنر هستند، اضافه کنید. زن پس از ۱۷ سال با پسر خود دیدار می کند و در طی این دیدار احساساتی پیچیده و شاید هم ابتدایی و تقلیل یافته را تجربه می کند: احساس و عملی که با هر پسری به جز #پسر خود مجاز است و همزمان با آن، احساس مراقبت و مادرانگی. پس #پدر چه؟ پرواضح است که در این #داستان انگار چنین مفهومی وجود ندارد و البته که بدین سبب، ادیپ، نه انحلال، بلکه احیا می شود. گویی مادر و پسر، هر دو از باید و نباید #فرهنگ (قانون پدر)، پرشی بزرگ (گرند: بزرگ، جت:پرش) می کنند و فارغ از اینکه چنین عملی چقدر می تواند پرورت (منحرف از #قانون) باشد، همچون ارتباط زن با هنر، تکرار درد در ظاهری لذت بخش (امر جنسی) باشد. سوالی که در فیلم مدام به ذهن خطور می کند این است که آخر چرا با پسر خودش؟ شاید هر دو با انکار آنچه در قبل و بعد این پرش بلند است، می خواهند صرفا لحظه ای کامجویی کنند. نمی دانم، شاید هم این زن نیز همچون راسکلنیکفِ #داستایوفسکی، به سمت امری ممنوع و مستحق تنبیه پیش می رود، بلکه بعد از تنبیه، امیدی به تطهیر باشد.