#آزمایش_میلگرام Milgram experiment
آزمایش میلگرام، یک آزمایش #روانشناسی_اجتماعی است که توسط استنلی #میلگرام انجام شد. این آزمایش برای این طراحی شده بود که میل شرکتکنندگان در آزمایش به #اطاعت_از_قدرت و انجام اعمالی بر خلاف تمایلات و اخلاقیاتشان را بسنجد.
نحوه انجام آزمایش:
به کسانی که داوطلب آزمایش میلگرام میشدند، گفته میشد که هدف از آزمایش، تحقیق در مود حافظه و یادگیری در شرایط متفاوت است و به آنها چیزی در مورد هدف واقعی آزمایش گفته نمیشد.
هر شخص داوطلب به اتاقی برده میشد که در آن فردی حضور داشت که خود را دانشمند محقق طرح جا میزد، در اتاق دیگری که با یک دیوار حائل از آنها جدا میشد، شخص دیگری بود (یادگیرنده) که تظاهر میشد، شخصی است که آزمایشهای مربوط به یادگیری بر روی او در حال انجام است.
نحوه انجام تست به این صورت بود که سوژه اصلی آزمایش باید یک سری کلمات جفتی را از روی کاغذ میخواند، مثلا: دیوار-پرنده، قرمز-دیروز، دانش-آب. سپس سوژه آزمایش باید حافظه یادگیرنده را با گفتن کلمه نخست هر جفت کلمه تست میکرد و از یادگیرنده میخواست که از بین ۴ گزینه، جفت صحیح را انتخاب کند. مثلا بعد از شنیدن کلمه دانش، باید میگفت: آب.
در صورتی که یادگیرنده پاسخ نادرست میداد، سوژه آزمایش موظف بود که با فشار دادن یک دکمه به یادگیرنده شوک الکتریکی وارد کند و اگر اشتباه یادگیرنده تکرار میشد، سوژه میبایست ۱۵ ولت بر شدت شوک میافزود و این کار را ادامه میداد!
البته در این آزمایش واقعا خبری از شوک نبود! از قبل صداهای نالهای متناسب با هر درجه شوک، روی نوار ضبط شده بود و همزمان با هر شوکی که معلم میداد، صدایی متناسب با درجه شوک پخش میشد.
برای دراماتیک کردن این آزمایش به سوژه قبل از آغاز آزمایش گفته میشد که یادگیرنده ناراحتی قلبی دارد! در ضمن وقتی درجه شوک خیلی زیاد میشد، کسی که نقش یادگیرنده را بازی میکرد باید به دیوار حائل بین اتاق سوژه و خودش باید میکوبید و در صورتی که افزایش درجه شوک ادامه مییافت، برای تظاهر به ناراحتی شدید فرد یادگیرنده، همه صداها قطع میشد!
پیداست که بسیاری از شرکتکنندگان وقتی درجه شوک بالا میرفت، نگران میشدند. بعضیها وقتی شوک به ۱۳۵ ولت میرسید، کار را متوقف میکردند و در مورد هدف آزمایش سؤال میپرسیدند اما وقتی به آنها گفته میشد که مسئولیتی متوجه آنها نخواهد شد، بیشتر آنها به کارشان ادامه میدادند! تعداد کمی هم وقتی صدای نالههای یادگیرندهها را میشنیدند، خنده عصبی میکردند و علایم تنش از خود بروز میدادند.
اگر سوژهها میخواستند دست از کار بکشند به آنها نظیر این جملات گفته میشد: لطفا ادامه بدهید – آزمایش به عدم توقف شما نیاز داد – شما انتخاب دیگری ندارید و باید ادامه بدهید – کاملا ضروری است که ادامه بدهید.
با این همه چنانچه با همه این تاکیدات، باز هم سوژهها سعی در توقف کار داشتند، آزمایش متوقف میشد. در غیر این صورت تا رسیدن ولتاژ به ۴۵۰ ولت آزمایش ادامه داده میشد.
نتایج آزمایش میلگرم:
قبل از انجام آزمایش، میلگرام هم از دانشجویان سال بالایی دانشگاه یِیل و هم از همکارانش نظرسنجی کرد و از آنها خواست که پیش بینی کنند، چند درصد افراد مورد آزمایش، به درجه شوکهای بالا و خطرناک میرسند، اکثریت افرادی که نظرشان خواسته شد، معتقد بودند که افراد بسیار کمی حاضر میشوند، شوکهای با درجه بالا بدهند. شاید شما هم اگر بار اول شرح چنین آزمایشی را میشنیدید، نظر مشابهی میداشتید.
اما در کمال تعجب ۲۶ نفر از ۴۰ نفر فرد مورد آزمایش یعنی ۶۵ درصد سوژهها، به شوکهای بالای ۴۵۰ ولتی رسیدند! تنها یک شرکتکننده قبل از رسیدن درجه شوک به ۳۰۰ ولت آزمایش را متوقف کرد. البته عده زیادی کار به صورت موقت متوقف کردند و حتی صحبت از برگرداندن مبلغی کردند که برای شرکت در آزمایش به آنها داده شده بود، اما عملا بیشتر آنها به کار خود ادامه دادند.
شاید تصور کنید که یک آزمایش چیزی را ثابت نمیکند، اما بعدها میلگرام این آزمایش را در جاهای دیگری با اندک تفاوتهایی انجام داد و به نتایج مشابهی رسید. یک متاآنالیز که توسط یک دانشمند همکار میلگرام، انجام شد نشان داد که درصد افرادی که به شوکهای درجه بالا رسیدند، تقریبا ثابت و در حد ۶۱ تا ۶۶ درصد است.
نکته جانبی جالب دیگر در این سری آزمایشات این بود که هیچ یک از شرکتکنندگان، حتی آنهایی که آزمایش را ترک کردند، اصرار یا پیشنهادی بر موقوف شدن خود آزمایش مطرح نکردند و به علاوه هیچ یک اتاقشان را برای کنترل کردن سلامتی یاگیرنده ترک نکردند!
نتایج این آزمایش بحث و جدلهای بسیاری را باعث شد، یک روزنامه نوشت که آزمایش میلگرام نشان داد که چه خطراتی در کمین روی سیاه #طبیعت_انسان است.
تفسیر آزمایش میلگرم:
دو تئوری در مورد این آزمایش مطرح شده است:
۱- تئوری #همرنگی_با_جماعت: افرادی که قدرت و صلاحیت
آزمایش میلگرام، یک آزمایش #روانشناسی_اجتماعی است که توسط استنلی #میلگرام انجام شد. این آزمایش برای این طراحی شده بود که میل شرکتکنندگان در آزمایش به #اطاعت_از_قدرت و انجام اعمالی بر خلاف تمایلات و اخلاقیاتشان را بسنجد.
نحوه انجام آزمایش:
به کسانی که داوطلب آزمایش میلگرام میشدند، گفته میشد که هدف از آزمایش، تحقیق در مود حافظه و یادگیری در شرایط متفاوت است و به آنها چیزی در مورد هدف واقعی آزمایش گفته نمیشد.
هر شخص داوطلب به اتاقی برده میشد که در آن فردی حضور داشت که خود را دانشمند محقق طرح جا میزد، در اتاق دیگری که با یک دیوار حائل از آنها جدا میشد، شخص دیگری بود (یادگیرنده) که تظاهر میشد، شخصی است که آزمایشهای مربوط به یادگیری بر روی او در حال انجام است.
نحوه انجام تست به این صورت بود که سوژه اصلی آزمایش باید یک سری کلمات جفتی را از روی کاغذ میخواند، مثلا: دیوار-پرنده، قرمز-دیروز، دانش-آب. سپس سوژه آزمایش باید حافظه یادگیرنده را با گفتن کلمه نخست هر جفت کلمه تست میکرد و از یادگیرنده میخواست که از بین ۴ گزینه، جفت صحیح را انتخاب کند. مثلا بعد از شنیدن کلمه دانش، باید میگفت: آب.
در صورتی که یادگیرنده پاسخ نادرست میداد، سوژه آزمایش موظف بود که با فشار دادن یک دکمه به یادگیرنده شوک الکتریکی وارد کند و اگر اشتباه یادگیرنده تکرار میشد، سوژه میبایست ۱۵ ولت بر شدت شوک میافزود و این کار را ادامه میداد!
البته در این آزمایش واقعا خبری از شوک نبود! از قبل صداهای نالهای متناسب با هر درجه شوک، روی نوار ضبط شده بود و همزمان با هر شوکی که معلم میداد، صدایی متناسب با درجه شوک پخش میشد.
برای دراماتیک کردن این آزمایش به سوژه قبل از آغاز آزمایش گفته میشد که یادگیرنده ناراحتی قلبی دارد! در ضمن وقتی درجه شوک خیلی زیاد میشد، کسی که نقش یادگیرنده را بازی میکرد باید به دیوار حائل بین اتاق سوژه و خودش باید میکوبید و در صورتی که افزایش درجه شوک ادامه مییافت، برای تظاهر به ناراحتی شدید فرد یادگیرنده، همه صداها قطع میشد!
پیداست که بسیاری از شرکتکنندگان وقتی درجه شوک بالا میرفت، نگران میشدند. بعضیها وقتی شوک به ۱۳۵ ولت میرسید، کار را متوقف میکردند و در مورد هدف آزمایش سؤال میپرسیدند اما وقتی به آنها گفته میشد که مسئولیتی متوجه آنها نخواهد شد، بیشتر آنها به کارشان ادامه میدادند! تعداد کمی هم وقتی صدای نالههای یادگیرندهها را میشنیدند، خنده عصبی میکردند و علایم تنش از خود بروز میدادند.
اگر سوژهها میخواستند دست از کار بکشند به آنها نظیر این جملات گفته میشد: لطفا ادامه بدهید – آزمایش به عدم توقف شما نیاز داد – شما انتخاب دیگری ندارید و باید ادامه بدهید – کاملا ضروری است که ادامه بدهید.
با این همه چنانچه با همه این تاکیدات، باز هم سوژهها سعی در توقف کار داشتند، آزمایش متوقف میشد. در غیر این صورت تا رسیدن ولتاژ به ۴۵۰ ولت آزمایش ادامه داده میشد.
نتایج آزمایش میلگرم:
قبل از انجام آزمایش، میلگرام هم از دانشجویان سال بالایی دانشگاه یِیل و هم از همکارانش نظرسنجی کرد و از آنها خواست که پیش بینی کنند، چند درصد افراد مورد آزمایش، به درجه شوکهای بالا و خطرناک میرسند، اکثریت افرادی که نظرشان خواسته شد، معتقد بودند که افراد بسیار کمی حاضر میشوند، شوکهای با درجه بالا بدهند. شاید شما هم اگر بار اول شرح چنین آزمایشی را میشنیدید، نظر مشابهی میداشتید.
اما در کمال تعجب ۲۶ نفر از ۴۰ نفر فرد مورد آزمایش یعنی ۶۵ درصد سوژهها، به شوکهای بالای ۴۵۰ ولتی رسیدند! تنها یک شرکتکننده قبل از رسیدن درجه شوک به ۳۰۰ ولت آزمایش را متوقف کرد. البته عده زیادی کار به صورت موقت متوقف کردند و حتی صحبت از برگرداندن مبلغی کردند که برای شرکت در آزمایش به آنها داده شده بود، اما عملا بیشتر آنها به کار خود ادامه دادند.
شاید تصور کنید که یک آزمایش چیزی را ثابت نمیکند، اما بعدها میلگرام این آزمایش را در جاهای دیگری با اندک تفاوتهایی انجام داد و به نتایج مشابهی رسید. یک متاآنالیز که توسط یک دانشمند همکار میلگرام، انجام شد نشان داد که درصد افرادی که به شوکهای درجه بالا رسیدند، تقریبا ثابت و در حد ۶۱ تا ۶۶ درصد است.
نکته جانبی جالب دیگر در این سری آزمایشات این بود که هیچ یک از شرکتکنندگان، حتی آنهایی که آزمایش را ترک کردند، اصرار یا پیشنهادی بر موقوف شدن خود آزمایش مطرح نکردند و به علاوه هیچ یک اتاقشان را برای کنترل کردن سلامتی یاگیرنده ترک نکردند!
نتایج این آزمایش بحث و جدلهای بسیاری را باعث شد، یک روزنامه نوشت که آزمایش میلگرام نشان داد که چه خطراتی در کمین روی سیاه #طبیعت_انسان است.
تفسیر آزمایش میلگرم:
دو تئوری در مورد این آزمایش مطرح شده است:
۱- تئوری #همرنگی_با_جماعت: افرادی که قدرت و صلاحیت