جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ آیا ازدواج علی و فاطمه، الگوی امروزی است؟

💬
گفت‌وگوی احمد بخارایی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA)

🗓 دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۷

#احمد_بخارایی #جامعه #ازدواج #الگوهای_هم‌زیستی #زن_مرد

📑 قسمت‌هایی از این گفت‌وگو:

… پیامبر اسلام، علی را هم‌کُفو و هم‌پوشان دختر خود و او را «نیک‌خوی» خواند. معانی این هم پوشانی و مکمل بودن با گذر زمان و پیشرفت علم تغییر پیدا می‌کند …
… امروزه علومی مانند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی هستند که تشخیص می‌دهند کدام دختر و پسر هم‌پوشانی دارند و در کدام فضای فکری و فرهنگی می‌توانند تعامل مثبتی در زندگی داشته باشند نه الگوهای سنتی و دخالت‌های ناصحیح برخی والدین …
… اکنون در کشورهای در حال توسعه، الگوهای سنتی در حال گذار هستند اما در ایران از قدرت فراگیری به صورت رسمی برخوردار شده‌اند که در بسیاری از نهادها و سازمان‌ها در عرصه‌ی مدیریت کلان هم خودنمایی می‌کنند. برخی الگوهای سنتی در اصل کارکردهای لازم را ندارند. در خصوص ازدواج جوانان الگوهای سنتی همچنان در جامعه و در میان خانواده‌ها حکم‌فرما هستند مانند مراحل ازدواج و مراسم مربوط به مهریه، جهیزیه و …
… در گذشته، یک دختر وقتی با پسر ازدواج می‌کرد این احساس را داشت که از امنیت اقتصادی برخوردار شده‌است اما اینک یک دختر علاقه دارد درآمد کسب کند و به گونه‌ای استقلال اقتصادی داشته باشد تا برای نیاز مالی در ازدواج باقی نماند …
… جامعه‌شناسان، برعکس روان‌شناسان و مشاوران حقوقی، با نگاهی متفاوت و «سلبی»، کُنش‌های سلبی را برای متقاضیان ازدواج ترسیم می‌کنند. به عنوان مثال با طرح لزوم تساوی میان زن و مرد در زندگی مشترک، این گزاره‌ی «سلبی» مطرح می‌شود که «مرد با ازدواج، مالک زن نمی‌شود» و اینکه با تعریف نقش‌های اجتماعی زنان، این گزاره‌ی سلبی بیان خواهد‌شد که «زن فقط برای خانه‌داری و فرزندآوری نیست و مرد برتر از زن به شمار نمی‌رود» …

⚠️ توضیح: در متن منعکس شده در تارنمای خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) به گونه‌ای ارزشی و مذهبی، متن گفت‌و‌گو تنظیم شده‌است که به فضای آنجا مربوط می‌شود اما نگاه یک جامعه‌شناس، منفک از جهت‌گیری ارزشی است و بنابراین از القاب و کلماتی که بار ارزشی دارد استفاده نمی‌کند تا اصل موضوع را مطرح کرده‌باشد. من هم در گفت‌و‌گو چنین کردم اما برخی اصلاحات ارزشی از سوی IRNA صورت پذیرفته است!

👈 این پست در تارنما
🗓 چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸

❇️ حضور #زنان در ورزش‌گاه‌ها؛ مطالبه‌ای در سه سطح

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از چالش‌ها بر سر حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی

👈 نمایش گزارش

🔍 بخش‌هایی از سخن من در این گفت‌وگو:

| حضور زنان در #ورزشگاه؛ مطالبه‌ی اجتماعی انکارناپذیر

⟩⟩
… موضوع حضور زنان در ورزش‌گاه‌ها در سه سطح خرد، میانه و کلان قابل توجه است .
در سطح خرد می‌توان گفت انتخاب خود زنان است که می‌خواهند در جامعه به عنوان یک عضو اجتماعی از این حق برخوردار باشند تا بتوانند راه، روش و مسیر خود را انتخاب کنند. بحث حضور در ورزش‌گاه‌ها تا حدودی با بحث اوقات فراغت مرتبط است. در واقع زنان برای گذراندن اوقات فراغت خود می‌خواهند از حقوقی برخوردار باشند و خود انتخاب کنند که چه‌گونه از زمان بی‌کاری و فراغت استفاده کنند. بنابراین زنان هم باید حق داشته باشند تا مانند مردان در موارد مختلف انتخاب کنند …

⟩⟩ … در سطح میانی، بحث سازمان‌ها است. سازمان‌های ورزشی ما باید به‌صورت برابر با زنان و مردان رفتار کنند. همان‌طور که در ورزش در بیش از ۳۰ رشته، زنان می‌توانند حضور داشته باشند و وارد ورزش‌های حرفه‌ای شوند، بنابراین حضور آنان در ورزش‌گاه یک امر عادی خواهد بود و این امر به سازمان #ورزش برمی‌گردد که بتواند مقدمات حضور زنان در ورزش‌گاه را سامان دهد و زیرساخت‌های لازمش را فراهم کند. در سطح میانی چیزی که مهم است این است که سازمان‌های دیگر مثل #صداوسیما هم نقش مهمی دارند. آن‌ها هم باید #فرهنگ‌سازی کنند. درست است که عدم حضور زنان در ورزش‌گاه به تجهیزات و امکانات و زیرساخت‌های لازم برمی‌گردد اما بخشی از موانع هم امور اجتماعی و فرهنگی است. برای مثال ممکن است خانواده‌ی زنان موافق حضور آنان در ورزش‌گاه‌ها نباشند و سازمان‌های رسانه‌ای و آموزشی هم تاکنون کاری برای فرهنگ‌سازی نکرده اند و گاه تخریب هم کرده‌اند …

⟩⟩ … در سطح کلان باید بگویم که ما در قرن ۲۱ زندگی می‌کنیم و برابری #حقوق_شهروندی میان زنان و مردان یک امر پذیرفته‌شده‌ی جهانی است. ما نمی‌توانیم در ایران زندگی کنیم و خواهان ایجاد ارتباط با دنیای بیرون باشیم اما در سایر عرصه‌ها بر اساس اندیشه‌های سنتی و کلیشه‌های ذهنی خود زندگی کنیم. یکی از مصادیق بحث #تساوی_حقوق #زن و مرد، حضور زنان مانند مردان در ورزش‌گاه است. این امر هم نیاز به یک حکومت قرن بیست‌ویکمی دارد که موضوع را پذیرفته و در برابرش مقاومت نکند تا جامعه مجبور شود هزینه‌ی خودکشی‌ها و خودسوزی‌ها را بدهد …

⟩⟩ … با عدم حضور زنان در ورزش‌گاه‌ها به واسطه‌ی این‌که تعاملات اجتماعی زنان در آن سطحی که می‌خواهند و دوست دارند گسترش پیدا نمی‌کند، همان ساختارهای فکری و فرهنگی که #تبعیض را تاکنون تقویت کرده، بازتولید می‌شود. زن در جامعه‌ی ما نیازمند گسترش تعاملاتش است. یکی از مصادیق این تعامل هم حضور آنان در ورزش‌گاه است …

⟩⟩ … قطعاً وقتی برای زن امکاناتی فراهم می‌شود که در صحنه‌ی وسیع‌تری حضور پیدا کند، به دنبال این امر افزایشی در سطح درک و آگاهی فرد نیز ایجاد می‌شود و احساس #هویت شخصیتی متناسب با هویت اجتماعی شکل می‌گیرد. وقتی فرد احساس هویت بیش‌تر می‌کند قطعاً بیش‌تر می‌تواند در #جامعه موفق باشد و نقش‌های گوناگون را ایفا کند و در نهایت بهتر #احقاق_حق کند؛ احقاق حق نه تنها در سطح خانه و #خانواده بل‌که در سطح #اجتماع. برای مثال در شغل، تحصیل و موارد دیگر …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ ذهن‌های آشفته در جامعه‌ای آسیب‌پذیر

🗓 سه‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی درباره‌ی آسیب‌های انتشار گسترده‌ی تبلیغ #کودک‌همسری در شبکه‌های اجتماعی | منتشرشده در دوشنبه ۲۹ اردی‌بهشت ۱۳۹۹، شماره‌ی ۷۹۴۵

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از سخنان من:

… در کل ۴ نگاه می‌توان به #زن داشت که عمدتاً از جانب #مرد و #جامعه است. یک نگاه، «حداکثری» و ایده‌آل به زن است که یک موجود برتر و ارزش‌مند که به ملکیت شخصی درنمی‌آید و حتی ممکن است در برخی جهات از مردان پیشی بگیرد و برتر باشد. این نگاه، شکل نگرفته است. نگاه دوم، جنبه‌ی «میانی» دارد که در غرب در حال رخ دادن است و تلاش می‌شود که یک نگاه #برابری نسبت به #حقوق زن و مرد در جامعه داشته باشند، اما بیشتر جنبه‌ی حقوقی دارد و در حوزه‌ی «#فمینیست لیبرال» معنادار است که خواستار #حقوق_شهروندی مساوی برای #زنان و مردان است و با قوانین یا سنت‌هایی که حق را به مردان می‌دهند و به زنان نمی‌دهند، یا قوانینی که با ادعای «حمایت» از زنان وضع می‌شوند اما چنین نمی‌شود، مبارزه می‌کند. در اصل محتوای رابطه‌ی بین زن و مرد، در #فرهنگ تعریف می‌شود. به همین‌خاطر در ژاپن شاهد یک نوع رفتار هستیم و همه سعی می‌کنند بنا به فرهنگ خاص خود در سطح میانی حرکت کنند و این حرکت صرفاً در فرهنگشان نهادینه شده است …

… در مرحله‌ی سوم، یک نگاه «حداقلی» به زن داریم. پس از آن هم در مرحله چهارم، نگاهی نزدیک به «صفر» است. آن نگاه حداقلی و این نگاه نزدیک به صفر که خیلی کم‌تر از حداقلی است. برگرفته از یک فرهنگ سنتی و مردسالارانه است. بحث کودک‌همسری که به آن اشاره کردیم و در بخش‌هایی از ایران هم شاهد آن هستیم، در این قسمت جای می‌گیرد؛ اذن پدر، سن ۱۵ سال و تقابلی که بین نظام حقوقی در ایران و تمام دنیا درخصوص تعریف کودک وجود دارد …

… ما گاهی در جامعه‌ی #مردسالار در فرهنگمان به وضوح می‌بینیم که نظام عقیدتی ما چطور هنوز با نگاه مردسالارانه پیش می‌رود و در داستان ازدواج که اذن پدر لازم است؛ این مسائل همه نظام مردسالاری را تقویت می‌کند. بنابراین اصل قضیه همین‌جا است؛ چه بُعد دینی چه بُعد ملی و تاریخی هر دو در اینجا درهم تنیده‌اند …

… با ایجاد تحول فرهنگی در جامعه تحت یک مدیریت کلانِ رو به جلو و هوشمند که پدیده‌های نو را باور دارد و در عین حال اصرار ندارد به داشتن خرده‌فرهنگ‌های مذموم و درجازدن در آن، می‌توان نگاه سوم را به سمت نگاه دوم سوق داد نه نگاه چهارم. اگر در جامعه‌ای طی چند دهه، این اتفاق رخ ندهد و رویکرد سوم به رویکرد دوم تبدیل نشود، یعنی رویکرد حداقلی به زن به رویکرد میانی که در دنیا، میانگین است تبدیل نشود الگوهای رفتاری‌ای که در گذشته وجود داشته کم‌کم اعتبار خود را از دست می‌دهند که اصطلاح جامعه‌شناختی آن «آنومیک» یا بی‌هنجاری است، آن وقت جامعه مستعد آن است که عقب‌گرد کند و از نگاه سوم به نگاه چهارم عقب‌نشینی کند. اینگونه است که کم‌کم شاهد شکل‌گیری نگاهی نسبت به زن می‌شویم که به او صرفا یک نگاه جنسی و ابزاری در حیوانیت دارد و حتی به دختران کودک هم رحم نمی‌شود! …

… این موضوعات زمانی جریان‌ساز می‌شود که نتوانیم جلوی انحرافات را بگیریم و گسترده شوند و ریشه در یک حوزه‌ی الگویی و رفتاری نداشته باشند؛ مثلاً فرض کنیم در جامعه‌ای قتل اتفاق می‌افتد و شما قاتل را به اشد مجازات محکوم می‌کنید که دیگر این رفتارها تکرار نشود، اما اگر در جامعه‌ای که افراد «مجبور» به دیگرکُشی می‌شوند تحت شرایط خاص، اگر یکی دو نفر را هم اعدام کنید چون الگوی رفتاری اشتباه وجود دارد، شما نمی‌توانید آن را کنترل کنید. بنابراین پی‌گیر این نباشیم که قانون با این فرد که ویدئوی اخیر را منتشر کرده چه برخوردی می‌کند …

… مردم اغلب خیلی هیجانی با این‌گونه موارد برخورد می‌کنند و در اصطلاح #جامعه‌شناسی رفتارهای «#هیستریک» یعنی هیجان و احساسات غیرقابل کنترل جمعی از خود بروز می‌دهند که طی چند روز یک فیلم دست به‌دست می‌شود و از آن تقلید می‌کنند و یک موج ایجاد می‌شود. این بحث رسانه‌ای ماجرا است، اما از نگاه جامعه‌شناختی این یک معلول ساختاری به‌حساب می‌آید که امروز این آدم و پس‌فردا یکی دیگر انجام می‌دهد. شما نمی‌توانید با مقابله و محکومیت فردی به حل مسئله کمک کنید. مثل آبی که جریان دارد شما نمی‌توانید از وسط راه، آلودگی آب را پاک کنید، چون آب از سرچشمه آلوده است. وقتی تحول فرهنگی اتفاق نیفتد و هم‌چنان در همان حال و هوای سنت‌های غلط باشیم جامعه مستعد می‌شود که به اشکال مختلف به سمت نگاه چهارم برود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران

🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی انگیزه‌ها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۱۸

👈 نمایش گزارش:

🖌 پانسیون‌ها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آن‌ها برچسبی زده شده است. مانند آن‌هایی که #طلاق گرفته‌اند یا که برچسب «#بیوه» خورده‌اند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسب‌هایی مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خرده‌فرهنگ ادامه‌ی حیات برایش غیرممکن می‌شود. در این موارد همان دافعه‌ی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر می‌کند.

گروه دوم کسانی هستند که جاذبه‌ی تهران و شهرهای بزرگ باعث می‌شود از محل اولیه‌ی زندگی‌شان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیل‌کرده‌ها در این گروه قرار می‌گیرند. آن‌ها به امید دست‌یابی به #شغل مناسب مهاجرت می‌کنند.

گروه سوم هم کسانی‌اند که نه آن‌چنان گرفتار دافعه‌ی شهرستان و نه مجذوب جاذبه‌ی تهران هستند، آن‌ها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم می‌گیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازه‌ای در زندگی‌شان بی‌افتد. به عبارتی خودشان را به باد می‌سپارند و تصوری از آینده‌ی خودشان ندارند.

این سه گروه از زنان دست به مهاجرت می‌زنند، اما همه‌ی آن‌ها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران می‌آیند به دلیل وضعیت آشفته و شکننده‌ای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها می‌شوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را هم‌سو با تخصصی که دارد پیدا نمی‌کند، به‌ویژه که آن‌ها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژه‌ای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کم‌تری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیش‌تری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبه‌رو می‌شوند.

در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد می‌شود و زن‌های #مهاجر به اهداف خود نمی‌رسند، افراد را می‌توان به پنج گروه تقسیم کرد. عده‌ای از آن‌ها که با بی‌کاری یا #حقوق کم روبه‌رو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آن‌ها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبه‌روشدن با مشکلات به‌واسطه‌ی آشنایی که با زن‌های دیگر پیدا می‌کنند به راه‌های ناصواب کشیده می‌شوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تن‌فروشی.

گروه سوم که از جمله گروه‌های خوش‌شانس هستند ممکن است این‌جا #ازدواج کنند یا می‌توانند ارتباط به‌تری را با جنس مخالف برقرار کنند. این‌که سرنوشت این شکل از ازدواج‌ها و رابطه‌ها چه‌قدر می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد باز هم جای بحث دارد.

گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آن‌ها راه بازگشت به شهرستان‌شان را ندارند، چرا که احتمالاً پل‌های پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده می‌بینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آن‌ها خوش‌بینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق می‌گیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجاره‌ی ماهانه در #پانسیون می‌کنند و با یک زندگی فلاکت‌بار و با تقریباً حداقل‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصص‌هایی که ممکن است به شغل مورد علاقه‌ی‌شان دست پیدا کنند که این گروه انگشت‌شمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بی‌سامان و آشفته هستند مهاجرت می‌کنند به‌ویژه آن‌هایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار می‌گیرند و حذف می‌شوند. این زنان گاهی به حاشیه‌ی شهرها کشیده می‌شوند و مشکلات‌شان به واسطه‌ی آشنایی با خرده‌فرهنگ‌های جدید بیش‌تر و بیش‌تر می‌شوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطه‌ی همنشینی‌ها و ارتباطاتی که پیدا کرده‌اند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعه‌یافته گذاشت، بنابراین بیش‌تر از قبل مورد #آزار_روحی قرار می‌گیرند. این تأسف‌بار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگ‌زدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت می‌شوند، آن‌ها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب می‌کنند که گاهی شرایط بدتر برای‌شان اتفاق می‌افتد.

⚠️ بازپخش پست‌ها با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نظام سیاسی در جامعه‌ی فروپاشیده، "دغدغه‌مندی" افراد را تبدیل به "غر زدن" می‌کند. چرا؟

🗓 پنج‌شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی سطح دغدغه‌مندی شهروندان در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و سید جواد میری | منتشرشده در شماره‌ی ۵۹۴۲، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش
بخش‌هایی از گفته‌‌ی احمد بخارایی در این مصاحبه:

… بدترین حالت برای جامعه‌ی ما، روی آوردن اعضای #جامعه به #غرزدن و #منفی‌بافی است که نشان از «#فروپاشی_اجتماعی» در جامعه‌ی ما دارد …

… «منفی‌بافی» پی‌آمد «غر زدن»‌های بی‌حاصلی است که وقتی افراد در یک جامعه نسبت به «دغدغه‌مندی»های‌شان پاسخ نگیرند اتفاق می‌افتد …

… «غر زدن» دارای چهار عنصر مفهومی است: #نارضایتی، #اعتراض، #خشم و #آهسته_سخن‌گفتن. بنابراین «غر زدن» پی‌آمد #نارضایتی_اجتماعی است که در آن «#سرمایه_اجتماعی» به بازی گرفته شده است یعنی از سرمایه‌ی اجتماعی به عنوان «ابزار»، و نه «هدف» توسط #نظام_سیاسی استفاده می‌شود …

… «#دغدغه‌مندی» که ناشی از اذهان معطوف به لزوم اصلاحات در جامعه به نفع همگان است وقتی به «#مطالبه‌گری» تبدیل می‌شود اما پاسخ نمی‌گیرد و گاه در نطفه خفه می‌شود آرام‌آرام تبدیل به «غر زدن» می‌شود …

... آدم‌های دغدغه‌مند، «#فردیت‌گرا» هستند نه «#فردگرا»، یعنی با خود گفت‌و‌شنود می‌کنند در ضمن این‌که در جمع حضور دارند. فردیت‌گرایی یکی از حلقه‌های مفقوده در جامعه‌ی ما در مسیر تحولات و تغییرات اجتماعی است …

… در «سطح خرد»، اگر دغدغه‌مندی یک #زن از سوی شوهرش فهم نشود تبدیل به غر زدن می‌شود. در «سطح میانه»، اگر تربیت و فضای لازم برای بروز و ظهور دغدغه‌مندی #دانش‌آموزان یا #دانش‌جویان از سوی نهادهای #آموزشی تدارک دیده نشود، اثر منفی‌اش در سطح خرد بازتولید می‌شود. در «سطح کلان»، ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در مصداق‌بخشیدن و تحقق «دغدغه‌مندی» بر اساس رویکرد «#برساخت‌گرایی» (#Reconstructionism) مسئولند اگر به ذهن‌ها و گروه‌ها و نهادها اجازه‌ی بروز دغدغه‌های‌شان را ندهند این آفت از طریق سطح میانی به سطح خرد منتقل می‌شود و می‌بینید که صدای زن به گوش شوهر در خانه و نیز صدای پدر و مادر به فرزندان‌شان نمی‌رسد …

… ساختارها نقش کلیدی دارند. اگر در نظام سیاسی، #مشارکت واقعی اعضای جامعه (نه به صورت #بسیج_توده‌ای و نه به صورت گله‌ی گوسفند با هدایت چوپان) به صورت دیالکتیکی و سنتز‌آفرین شکل نگیرد الگوهای رفتاری قبلی بازتولید می‌شوند و جامعه به سمت #فروپاشی بیش‌تر سوق پیدا می‌کند …

… نظام سیاسی در ایران مانع شکل‌گیری «#زبان»ی مبتنی بر جملات کوتاه و قابل فهم برای همه شده است زیرا زبان‌های غنایی و حماسی و هیجانی را می‌پسندد …

| فایل شنیداری

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |

🗓 پنج‌شنبه ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی معیشت مردم و انتخابات در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۸

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمی‌زنند و احساس می‌شود که تذکر نسبت به اوضاع اسف‌بار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقه‌ی زبان آن‌هاست. آن‌ها اعم از راست و چپ و میانه‌رو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. این‌ها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشه‌ای ندارند. این‌ها نمی‌فهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهک‌های ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …

… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناح‌های سیاسی است و همه‌ی این‌ها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آن‌ها نقش داشته‌اند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بی‌کاری، محصول سیاسی‌بازی جریان‌های حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همه‌ی آن‌ها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بوده‌است مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکل‌گیری نظام #سرمایه‌داری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …

… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصله‌ی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین می‌شود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند می‌خورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …

… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …

… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته می‌شود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهک‌های ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمی‌کنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زباله‌گرد و آن #زن #تن‌فروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع می‌سوزد در این دو دهک واقع است …

… همه جا تبعیض است از کارخانه و دست‌مزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه‌ راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناح‌ها هستند و حرفی برای گفتن دارند …

روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفت‌وگو با شبکه‌های خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفت‌و‌گو نکنم. به ایشان گفتم آن‌چه من می‌گویم تحلیل‌ها از جامعه‌ای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیل‌های اجتماعی را بگیرند خودشان و خانواده‌شان هم آسیب خواهند‌دید و نیز گفتم در جامعه‌ای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روز‌نامه‌هایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرف‌مان را بزنیم؟ آیا خفه‌خوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهد‌کرد؟!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فشار عوامل عینی و انتخاب درونی از عوامل کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران متلاطم

| سه‌شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی (#جامعه‌شناس) درباره‌ی گزارش رسمی کاهش نرخ رشد جمعیت در #جامعه | پخش شده در برنامه‌ی خبری ساعت ۵ عصر، دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/13XClZP9zfaUKia_7f0thznou_CxfwwKx/view?usp=drivesdk

| فایل ویدئویی:👇
https://youtu.be/uAMoS4C2VAg

| #احمد_بخارایی: گفت‌و‌گوی کوتاهی با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در خصوص علل روند کاهشی شدید نرخ رشد جمعیت در ایران داشتم و به برخی از مواردی که الان می‌خوانید اشاره کردم:

ـ #نرخ_رشد_جمعیت ایران در سال ۱۳۹۰ برابر ۱/۲۹ درصد و در سال ۱۳۹۵ برابر ۱/۲۴ درصد با تغییر بسیار اندک اما در سال ۱۳۹۹ برابر ۰/۶ درصد با سیر نزولی شدید نسبت به سال ۹۵ به میزان بیش از پنجاه‌درصد کاهش نسبت به پنج سال قبلش و احتمال منفی شدن نرخ رشد جمعیت و #کاهش_جمعیت طی ۲ یا ۳ سال آینده،

ـ افزایش دو برابری نرخ #طلاق طی ۱۰ سال اخیر تا میزان ۳۳ درصد ازدواج‌ها در سال ۹۹،

ـ حدود ۵۰۰۰۰۰ #سقط_جنین غیر قانونی سالانه در ایران بنا به گفته‌ی رئیس انجمن ژنتیک ایران،

ـ وجود دو دسته عوامل اثر‌گذار بر کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران ۱۴۰۰: ۱ـ عوامل سلبی و بازدارنده و ۲ـ عوامل ایجابی و تحقق‌یافته. دسته‌ی اول شامل «عوامل سلبی» دارای دو جنبه‌ی ذهنی (فردی) و عینی (جمعی) است. «جنبه‌ی ذهنی»، نگرش نسبت به آینده است یعنی بنا به «جنبه‌ی سلبی»، #امید به آینده در حد مطلوب «نیست». حالا یک فرد «مؤمن» ممکن است بنا به توکلاتی که دارد به واقعیات اجتماعی پشت کند و برای خود و برای ذهنش، امیدآفرینی کند که بحث دیگری است! «جنبه‌ی عینی» در میان عوامل سلبی دارای سه بخش است: الف ـ افزایش مشکلات اقتصادی (نبود رفاه)، ب ـ درآمد ناکافی و #بی‌کاری، پ ـ دست نیافتن به استانداردهای زندگی. دسته‌ی دوم شامل «عوامل ایجابی» دارای سه وجه است: الف ـ وجه «جنسیتی» مشمول تشدید حس مالکیت #زن نسبت به تن خود، ب ـ وجه «معرفتی» مشتمل بر تشدید آگاهی و درک نسبت به مسئولیت‌های #فرزندآوری با توجه به پیچیدگی‌های جهان بیرون، پ ـ وجه «جهان‌بینانه» شامل لزوم ایجاد فرصت گفت‌و‌شنود با «خود» و لزوم خلوت با خود در جهت «معنابخشی» به جهان پیرامون به دنبال تشدید شکاف‌های فرهنگی ـ اجتماعی بین نسلی. بر این اساس با رخ‌نمایی #رفاه_اقتصادی (در شقّ ایده‌آل که با جامعه‌ی ما فاصله‌ی زیادی دارد!)، نهایتاً عوامل مندرج در دسته‌ی نخست دچار تغییر شوند و نرخ رشد جمعیت اندکی افزایش یابد اما عوامل دسته‌ی دوم (ایجابی) با انشاء و #قانون و فشار از صحنه بیرون نخواهند رفت.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| "چند زن همسری"، مصداق خشونت علیه زنان!

| پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰

| گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جامعه ۲۴» درباه‌ی پدیده‌ی چندهمسری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی به مناسبت «#روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان» در ۲۵ نوامبر (۴ آذر) | منتشرشده در پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👇
https://jameh24.com/0004y5

| بخش‌هایی از صحبت احمد بخارایی:

… از چهار زاویه می‌توان به فلسفه‌ی #چندهمسری در ایران ۱۴۰۰ پاسخ داد؛ ۱ـ گذشته و تاریخ و فرهنگ ۲ـ استدلال‌های صوری و شکلی؛ مانند وجود بیش از پنج میلیون #زن و #دختر #مجرد در سنین ۳۰ تا ۴۹ سال ۳ـ کاوش محتوایی و تحلیل عناصر پنهان در فلسفه‌ی چندهمسری در زمان کنونی؛ مانند باور داشتن برخی مفسرین مذهبی به «خصلت فطری» مردان در تمایل به چند همسر! ۴ـ پی‌آمد و کارکرد چنین فلسفه‌ای که منجر به فربه‌تر شدن هرچه بیش‌تر عده‌ای ثروت‌مند که توان داشتن چند زن را دارند می‌شود. این افراد با این کار زیاده‌خواهی خود را بر تفاسیر دینی و بر نگاه مبلغین سنت‌گرای روحانی، متکی هستند و از زنان سوء‌ استفاده می‌کنند …

… حامیان چندهمسری تاکنون بار‌ها و بار‌ها به نگاه نخست، متوسل شده‌اند و به آیات و سیره‌ی پیامبر مسلمانان استناد کرده‌اند. بر همین اساس برای تبیین «علت فاعلی» شکل‌گیری فلسفه‌ی چندهمسری در ایران کنونی باید به ریشه‌ی فرهنگی و تاریخی این موضوع بپردازیم. این موضوع با استناد به ۱۴ قرن پیش و در بستری #ایدئولوژیک مطرح و البته توجیه می‌شود و امروز را با ۱۴۰۰ سال پیش می‌سنجند و شبیه‌سازی می‌کنند …

… این افراد در نهاد قدرت‌مند و #نظام #ایدئولوژیک دینی و سیاسی با هم پیوند خورده‌اند، بنابراین توان و امکان آن را دارند که حتی قانون یا تبصره‌ای برای تشویق به چندهمسری وضع کنند، اما دنیای امروز دنیایی نیست که ما بتوانیم با انشا و وضع #قانون و توصیه و حکم، مردم و جامعه‌‌ی قرن بیست و یکمی را به کاری مجبور کنیم …

… این نوع نگاه، بسیار ابتدایی و تاریخ‌گذشته است که ما تصور کنیم بخشی از این #زنان_مجرد یا مطلقه صرفاً به علت مشکلات اقتصادی تن به ازدواج با مردی دهند که همسر دیگری هم دارد؛ این کار در واقع پایین آوردن شأن و مرتبه‌ی #ازدواج است. در هرم سلسله نیاز‌های «#مازلو» موضوع معیشت در پایین‌ترین بخش و رده قرار دارد و پس از آن چهار رده‌ی دیگر برای رشد انسان‌ها تعریف شده است که اگر نگاه تأمین معیشتی زنان نسبت به پدیده‌ی چندهمسری داشته باشیم به این معناست که زنان را از #رشد_اجتماعی و بزرگ‌تر شدن و ارتقاء به سطوح بالاتر پاسخ‌گویی به نیاز‌های انسانی محروم کرده‌ایم و این ستم دو چندان به زنان است. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که این #دولت است که با در اختیار داشتن منابع کشور باید معیشت مردم را تأمین کند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| شروط ضمن عقد، زن و مرد را وارد بازی باخت ـ باخت می‌کند!

| پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱

| متن گفت‌وگوی روزنامه‌ی شرق با #احمد_بخارایی درباره‌ی شروط ضمن عقد | منتشر شده در روزنامه‌ی شرق ۱۷ فروردین ۱۴۰۱، شماره‌ی ۴۲۵۰

| نمایش گزارش:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-843227

هر پدیده در سه سطح خرد، میانه و کلان قابل تحلیل است‌ که در بحث #شروط_ضمن_عقد، کنش‌گری و چالش‌های #زن و #مرد در این مرحله نخست عقد و نیز فراز‌و‌فرودهای بعدی‌اش در جدایی و تحقق شروط اولیه جزء بخش خرد آن محسوب می‌شود‌ اما بخش میانی فراتر از فعالیت‌های شخصی زن و مرد است و رابطه بین چند فرد را در نظر دارد که ممکن است اثراتش تا قرن‌ها تداوم داشته باشد و آن موضوع انحطاط #خانواده و اثراتش در فرزندان است اما کمی که جلوتر می‌رویم می‌بینیم پای نهاد قانون‌گذار هم به صحنه باز می‌شود، چون در ساده‌ترین بخش این موضوع در شروط ضمن عقد و اختلاف بین زن و مرد در آخر گفته می‌شود تشخیص با دادگاه خانواده است، با این روند ما کم‌کم به تحلیل کلان نزدیک می‌شویم. توجه کنید که همه سطوح به هم وابسته است، به سطح تحلیل کلان که وارد می‌شویم و حتی یک پدیده کوچک مثل شروط ضمن عقد را که مورد کنکاش قرار می‌دهیم، می‌بینیم که ریشه در نظام حاکمیتی دارد.

همچنین در سطح کلان نگاه #ایدئولوژیک که مرد در آن تعریف شده، در کنارش، #مرد‌سالاری، تعدد زوجات و مسائل دیگر هم تعریف شده است‌ که کاملا می‌تواند به بخش‌های کوچک‌تر بغلتد و نزدیک شود؛ مثل شروط ضمن عقد و پرداخت #مهریه که سطح خرد آن پدیده محسوب می‌شود و زن، تصور می‌کند که از دام مردسالاری رهایی می‌یابد اما تصوری ناصحیح است.

توجه کنید اگر زنی از مرد وکالت بلاعزل طلاق بگیرد و بعد از طلاق نیمی از دارایی مرد را بخواهد به خود اختصاص دهد، شرطش این است که دادگاه تشخیص دهد که این زن سوءاخلاق ندارد و اگر مرد اعلام کند زنش بد‌اخلاق بوده، در این شرایط مرجع تشخیص در این شرایط چگونه این موضوع را تشخیص می‌دهد؟ در یک نظام مردسالار، استاندارد اخلاق چیست؟ طبیعی است آن را نظام ایدئولوژیک تعریف کرده است؛ بنابراین اغلب قوانین کاملا فرمالیستی و ظاهری است. در این شرایط اگر زن بدون اذن شوهرش جایی رفته، می‌تواند توسط قاضی، بداخلاقی تفسیر شود. در کنار این موضوع در نظر بگیرید هر‌چه‌قدر عناصر فرهنگی ما با هم هم‌پوشانی نداشته باشند و مکمل هم نباشند، یک نوع تضاد آشتی‌ناپذیر بین این عناصر به وجود می‌آید، مرد در قرن ۲۱ از یک طرف باید آگاهانه و متناسب با زمانه رفتار کند و از طرف دیگر درگیر سنت‌ها‌ی تحمیلی است که در این شرایط اولین قربانی خودش خواهد بود، در کنارش هم به دلیل شرایط خاص فرهنگی چون زن حمایت اجتماعی و مالی ندارد، از ترس آینده مهریه‌ای برای خود در نظر می‌گیرد و شاید مرد را به دلیل بدهی مهریه به زندان هم بیندازد که در این چالش همه قربانی‌هایی هستند که به بازی باخت باخت وارد شده‌اند و می‌بینیم که آنچه از این شروط ضمن عقد بیرون می‌آید، جز کینه‌ورزی و تخریب خانواده چیزی نخواهد بود و همه‌ی اینها بر‌می‌گردد به اینکه ما تکامل فرهنگی پیدا نکرده‌ایم.

در رابطه با ماجرای چشم و هم‌چشمی برای افزایش میزان مهریه زوجات، شما به پدیده دیگری شبیه به این یعنی به عمل‌های زیبایی نگاه کنید که آمارش در ایران هم بسیار بالا‌ست، این پدیده هم به موضوع چشم و هم‌چشمی برمی‌گردد که نشان از آن دارد که تمام پدیده‌ها کاملا به هم ارتباط دارد؛ در‌واقع اغلب زنان برای ظاهر و اینکه به چشم مردان بیایند دست به چنین کاری می‌زنند، در کنار آن هم ماجرای مهریه که گاه به دلیل ظاهر‌بینی و چشم و هم‌چشمی اتفاق می‌افتد، همه اینها ارتباط تنگاتنگی با‌هم دارند که امکان تحلیل آنها وجود دارد.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |