| سخنرانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعهشناسی ایران (با همکاری گروههای #جامعهشناسی_صلح، #جامعهشناسی_سیاسی و #جامعهشناسی_تفسیری) در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مالجو، احمد بخارایی، بیتا مدنی و حسن امیدوار
| آدینه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view
کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view
| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view
کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view
| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقولهی کار و کارگر میتوان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:
۱ـ «فهم مشاهدهای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا اینکه گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بینالمللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانهزنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.
۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاههای بیش از ۳۶ کارگر تشکیل میشود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا اینکه پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبهی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمیکند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس میشود که نامش را «فهم اخلاقی» میگذاریم.
۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام میبرد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای اینکه صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتلها.
در ایران زبالهگردی و بسیاری از دستفروشیها میتوانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمیشود؟
حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شدهاست؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آنها برای کارگران است؟
میدانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزشگذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو میگوید: هر آنچه درست است، عادلانه است.
بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه میشویم. اما نگاه دیگری میگوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبهرو هستیم. در «فهم اخلاقی» میخواهیم تحلیل کنیم که مقولهی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک میشود و چقدر فاصله دارد؟ پس خطکش ما در اندازهگیری در اینجا مقولهی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خطکش #قانون و آییننامه و قرارداد رسمی!
چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیفگرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت میداند.
۲ـ فایدهگرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آنجا که در جهت حصول و تولید بزرگترین خوشی و سعادت برای بزرگترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد میکنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را میستایند.
۳ـ فراطبیعتگرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمالمحوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمالگرایی را میتوان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.
آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه میکند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمیرسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعهبیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| آدینه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view
کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view
| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view
کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view
| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقولهی کار و کارگر میتوان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:
۱ـ «فهم مشاهدهای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا اینکه گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بینالمللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانهزنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.
۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاههای بیش از ۳۶ کارگر تشکیل میشود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا اینکه پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبهی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمیکند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس میشود که نامش را «فهم اخلاقی» میگذاریم.
۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام میبرد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای اینکه صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتلها.
در ایران زبالهگردی و بسیاری از دستفروشیها میتوانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمیشود؟
حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شدهاست؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آنها برای کارگران است؟
میدانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزشگذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو میگوید: هر آنچه درست است، عادلانه است.
بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه میشویم. اما نگاه دیگری میگوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبهرو هستیم. در «فهم اخلاقی» میخواهیم تحلیل کنیم که مقولهی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک میشود و چقدر فاصله دارد؟ پس خطکش ما در اندازهگیری در اینجا مقولهی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خطکش #قانون و آییننامه و قرارداد رسمی!
چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیفگرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت میداند.
۲ـ فایدهگرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آنجا که در جهت حصول و تولید بزرگترین خوشی و سعادت برای بزرگترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد میکنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را میستایند.
۳ـ فراطبیعتگرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمالمحوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمالگرایی را میتوان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.
آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه میکند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمیرسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعهبیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
انجمن جامعه شناسی ایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید.
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید.
| سیاستهای اجتماعی زیر سایهی تاریک معیشت!
| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
| گفتوگوی روزنامهی «آرمان امروز» با احمد بخارایی دربارهی نسبت سیاستهای اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441
| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاستها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال میخواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی میگویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بیکاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی میشود یا موضوعی نظیر #فرار_مغزها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان میآید. همانطور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بیکاری سخن میگوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آنجایی که از مهاجرت صحبت میکنیم رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در ادارهی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خردهنظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُردهنظام است. ما نمیتوانیم اینها را از یکدیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُردهنظام یک برونداد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزهی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاهها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصلهی قابل توجهی میان #دانشآموز و #دانشجو با معلم و استاد دانشگاه به وجود میآید و طبیعتاً به کممیلی در تحصیل میانجامد و کارکردهای آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشورهای #سوسیال_دموکرات و حتی در کشورهایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایهداری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کمرنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح میشود.
«شما در این کشورها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت میشود، ریشه در تبعیض، پیآمدها و خروجیهای ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از اینرو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا میکند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسألهی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاستگذاری کلان در حوزهی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را میخواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعهی ما دامنزده میشود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعهی ما است. در هر جامعهای جرائم، #آسیبهای_اجتماعی و ناهنجاریها، خروجی و پیآمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر میکنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق میدهد و بیعلت نیست در جامعهی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمیگردد، بنابراین مسائل و سیاستهای اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعهای نظام سیاسی، تعیینکنندهی اصلی است. ما به مسائل عدیدهی اجتماعی از هر زاویهای که نگاه کنیم از منظومهی فکری نظام سیاسی ریشه میگیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزهی سیاسی تعریف میشود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کردهاند که سوابقشان نشان میدهد که اختلاف معناداری با #اصلاحطلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمیتوانند جلوی ناکارآمدیهای اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.
شما در شعارها و مناظرههای انتخاباتی دیدهاید و باز هم خواهید دید که کاندیداها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعارهای کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی میدهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاستجمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آنها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعهی ما جنبهی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعهشناسانه داشت.
⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
| گفتوگوی روزنامهی «آرمان امروز» با احمد بخارایی دربارهی نسبت سیاستهای اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441
| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاستها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال میخواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی میگویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بیکاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی میشود یا موضوعی نظیر #فرار_مغزها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان میآید. همانطور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بیکاری سخن میگوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آنجایی که از مهاجرت صحبت میکنیم رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در ادارهی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خردهنظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُردهنظام است. ما نمیتوانیم اینها را از یکدیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُردهنظام یک برونداد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزهی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاهها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصلهی قابل توجهی میان #دانشآموز و #دانشجو با معلم و استاد دانشگاه به وجود میآید و طبیعتاً به کممیلی در تحصیل میانجامد و کارکردهای آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشورهای #سوسیال_دموکرات و حتی در کشورهایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایهداری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کمرنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح میشود.
«شما در این کشورها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت میشود، ریشه در تبعیض، پیآمدها و خروجیهای ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از اینرو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا میکند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسألهی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاستگذاری کلان در حوزهی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را میخواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعهی ما دامنزده میشود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعهی ما است. در هر جامعهای جرائم، #آسیبهای_اجتماعی و ناهنجاریها، خروجی و پیآمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر میکنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق میدهد و بیعلت نیست در جامعهی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمیگردد، بنابراین مسائل و سیاستهای اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعهای نظام سیاسی، تعیینکنندهی اصلی است. ما به مسائل عدیدهی اجتماعی از هر زاویهای که نگاه کنیم از منظومهی فکری نظام سیاسی ریشه میگیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزهی سیاسی تعریف میشود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کردهاند که سوابقشان نشان میدهد که اختلاف معناداری با #اصلاحطلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمیتوانند جلوی ناکارآمدیهای اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.
شما در شعارها و مناظرههای انتخاباتی دیدهاید و باز هم خواهید دید که کاندیداها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعارهای کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی میدهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاستجمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آنها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعهی ما جنبهی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعهشناسانه داشت.
⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
روزنامه آرمان امروز
سیاست های اجتماعی زیر سایه تاریک معیشت
«آرمان امروز» در گفت وگو با احمد بخارایی، جامعه شناس بررسی کرد آرمان امروز- رها معیری: فقط یک روز تا پایان ثبت نام کاندیداهای چهاردهمین دوره ریاست جمهوری زمان باقی مانده و کم کم آرایش سیاسی جناح ها برای رقابت در این دوره با چهره های مختلف نمایان می شود.…