جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
مشارکت یا عدم مشارکت!

| آدینه ۸ تیر ۱۴۰۳

⟩⟩ #مناظره میان احمد بخارایی و سعید لیلاز به میزبانی «عبدی مدیا» | برگزار شده در ۷ تیر ۱۴۰۳

| پخش جریان مناظره: 👇
https://www.youtube.com/live/dLdCOlRFsfc?si=HTuFTp-1GwbTg7sh

| #احمد_بخارایی: گفت‌‌و‌شنود مفصلی داشتم با جناب #سعید_لیلاز که مدافع #مشارکت به نفع آقای #پزشکیان است. محور صحبت‌های من پیرامون علل «#عدم_مشارکت #تحول‌جویان» در دور اول #انتخابات_ریاست‌جمهوری بود. اشاره‌ی من عمدتاً به ضعف #اصلاح‌طلبان در کم‌توجهی به نقصان و ناکارآمدی ساختارها در ایران و نیز به جامعه‌ی توتالیتر در ایران و #دیکتاتوری_ایدئولوژیک بود. به عدم امکان تحقق وعده‌های آقای پزشکیان هم اشاره داشتم و موضوعات دیگر …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
⟩ انتخابات ریاست‌جمهوری: یک شبه رفراندوم!

| سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳

⟩⟩ گفت‌وگوی کانال «امتداد» با احمد بخارایی مدیر گروه جامعه‌شناسی سیاسی در انجمن جامعه‌شناسی ایران و عضو انجمن جامعه‌شناسی بریتانیا، درباره‌ی چرایی افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۲۴ تیر ۱۴۰۳

| فایل شنیداری:👇
https://drive.usercontent.google.com/uc?id=10NMVF1INN5tbZ_sz9UMBc878jmcqi9U3&export=play

https://drive.google.com/file/d/10NMVF1INN5tbZ_sz9UMBc878jmcqi9U3/view

| #احمد_بخارایی: گفت‌وگوی مفصلی با «امتداد» داشتم که بخشی از آن منتشر شد. فایل شنیداری شامل همه‌ی مباحث است.

| نمایش گزارش: 👇
http://t.me/emtedadnet/90360

حداقل نیمی از سبد رأی #قالی‌باف در دور دوم به سمت #پزشکیان متمایل شد. البته این رقم به صورت حداقلی در نظر گرفته می‌شود و این‌گونه نبوده که واقعاً همه‌ی ۴ میلیون رأی قالی‌باف و کاندیداهای دیگر به سبد رأی #جلیلی سرازیر شود.

به عبارتی هم می‌توان گفت که بیش از ۹۵ درصد رأیی که در دور دوم از میان آرای افزایش‌یافته به پزشکیان اختصاص یافت ناشی از نگرانی بود که از جلیلی،‌ باند او و تفکرات‌اش به صندوق انداخته شد.

این‌گونه نبود که مواضع پزشکیان در آن یک هفته تغییری داشته یا او حرف جدیدی زده باشد. سبد آرای جلیلی در این دوره نیز یا ناشی از تبلیغات در روستاها بود یا این که آن دسته از کسانی که در دور اول رأی نداده بودند در این دوره خواستند تا به هر دلیل به سعید جلیلی رأی بدهند.

شاید بتوان گفت که از ۱۰ درصدی که در انتخابات دور دوم به سبد آرای نامزدها و میزان مشارکت افزوده شد، بالغ بر ۷۰ درصد به #مسعود_پزشکیان و ۳۰ درصد به #سعید_جلیلی رأی دادند.

مردم ما دنبال یک زندگی معمولی و نو هستند. در جامعه‌ی امروز ایران شاهد شکل‌گیری یک دوقطبی در درون و بیرون حاکمیت هستیم. در برون حاکمیت، عدم مشارکت آن ۶۰ درصد دور اول و بالغ بر ۵۰ درصد دور دوم بسیار گویا بود.

در شرایط #دوقطبی که اساساً یک شرایط مطلوب برای هر #جامعه نیست، صدای طرفین به یک‌دیگر نرسیده و دیالوگی بین آن‌ها شکل نمی‌گیرد. به عبارت دیگر در چنین شرایطی شما شاهد شکل‌گیری یک سنتز نوین نخواهید بود.

رأی آن ۱۰ درصدی هم که در انتخابات شرکت کرده و غالباً به مسعود پزشکیان رأی دادند، بیش‌تر رنگ و روی سیاسی داشته و ناشی از بغضی بود که از سعید جلیلی و تیم او داشتند.

#محمدباقر_قالی‌باف، هیچ‌گاه رابطه‌ی مرید و مرادی با کسانی که به او رأی داده یا در انتخابات شرکت کردند، نداشته است.

هواداران #قالیباف در واقع یک طبقه‌ی شبه #تکنوکرات بوده و تصور می‌کردند که او به دلیل سابقه‌ی حضور در نیروی انتظامی یا شهرداری تهران خواهد توانست تا در حل و فصل برخی از امور از پزشکیان منسجم‌تر عمل کند. در نهایت و در دور دوم همان‌گونه که پیش‌تر گفتم، بیش از نیمی از آرای #محمدباقر_قالیباف تصمیم گرفتند تا رأی خود را به نام مسعود پزشکیان به صندوق بیاندازند.

به هر حال بالغ بر ۶۰ درصد در دور اول انتخابات چهاردهمین دوره‌ی #ریاست‌جمهوری، نه گفته و در حدود نیمی از واجدین مشارکت در #انتخابات در دور دوم آن مشارکت نکردند. گرچه به شخصه من آن ۱۰ درصدی که در دور دوم انتخابات به میزان #مشارکت افزوده شد را نیز در چارچوب همان ۶۰ و ۵۰ درصد غایب در دوار اول و دوم انتخابات تعریف می‌کنم.

من این دوره از #انتخابات_ریاست‌جمهوری را به نوعی یک شبه #رفراندوم می‌دانم در بررسی کارآمدی یا ناکارآمدی. وقتی از ناکارآمدی صحبت می‌کنیم، سخن ما عطف به ساختارهای آن است نه اصلاحات شکلی و صوری.

اگر دکتر پزشکیان بنای عمل به حتی نیمی از وعده‌های خود را دارد، ایجاد تغییرات در ساختارها باید جزو اولویت‌های دولت او باشد.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
آقای پزشکیان برایت متأسفم!

امروز یک‌شنبه ۳۱ تیر، شما در #مجلس صحبت کردی. ۹۵ درصدحرف‌هایت تکراری بود. همیشه حرف‌های شما مکرر است مانند آخوندهایی که با چند حدیث و آیه‌ی تکراری همه‌ی مجالس شادی و عزا را برگزار می‌کنند. شما برای کوچک‌ترها و بزرگ‌ترها و زنان و مردان و کارگران و کارمندان و مدیران و دانش‌جویان و اساتید و رفتگران و … فقط یک سری جملات تکراری و هم‌گون می‌گویید که همه‌اش در ده جمله خلاصه می‌شود. در یک #تحلیل_گفتمان، کلام محدود شما حکایت از ذهن محدود شما دارد. حال چگونه می‌خواهید معضلات متنوع را حل کنید؟

الآن هم عده‌ای که عمدتاً کوته‌قامت‌اند در شوراهای راهبردی «وزیر‌یاب» به امید نام و نان دور هم جمع شده‌اند و شما هم مشغول سخن‌پراکنی تکراری و خسته‌کننده هستید …

اما یک جمله‌ی جدید در صحبت‌های امروز‌تان در مجلس بود که فاجعه‌بار می‌نمود، گفتید: «مردم علی‌رغم تمام تبلیغات، پای صندوق‌های #رأی آمدند و مشت محکمی بر دهان افرادی زدند که در خارج و داخل برای شرکت نکردن مردم در #انتخابات تبلیغ می‌کردند.»

آقای #پزشکیان، فرض محال، محال نیست. فرض کنیم درست گفته‌اند که ۴۹ درصد در انتخابات شرکت کردند. می‌خواهید بگویید این مردم ۴۹ درصدی مشت محکمی بر دهان آن ۵۱ درصد زدند؟ آن ۴۹ درصد را هم مصادره به مطلوب می‌کنید؟ یعنی می‌گویید آن ۵۱ درصد #تحول‌خواه، تودهنی خورده‌اند و آیا شما آمده‌اید تا مثلاً بر دهان ۷۵ درصد مردم پایتخت که رأی ندادند هم مشت محکم بکوبید؟ از این مشت‌زنی‌ها خسته نشده‌اید؟

من فکر می‌کنم اگر #جلیلی برنده می‌شد چنین جمله‌ای که شما در مجلس گفتید را نمی‌گفت.

و اما ای کسانی‌که دور اول #مشارکت نکردید اما دور دوم، نظام را از چاه #بحران_مشروعیت، یک متر بالا آوردید، اینک تحویل بگیرید سخنان رئیس‌جمهورتان را! سرفراز باشید!

https://t.me/dr_bokharaei

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شادی گم‌گشته!

| سه‌شنبه ۳۰ امرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی مجله‌ی تجارت فردا با احمد بخارایی درباره‌ی افول شادمانی در جامعه‌ی ایران | منتشرشده در ۲۷ امرداد ۱۴۰۳، شماره‌ی ۵۵۷

| نمایش گزارش:👇
https://drive.google.com/file/d/1b1qxUfDgf_hOEKyzxiszJfSYeK6EBpHN/view?usp=drivesdk

| #احمد_بخارایی: نشاط اجتماعی یا #شادی اجتماعی پیوند تنگاتنگی با رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی در هر جامعه دارد. در جامعه ما نشاط اجتماعی کمی وجود دارد و از میانگین جهانی آن کم‌تر است. از سال ۲۰۰۵ تاکنون شادمانی ایرانیان بر اساس گزارش سازمان ملل متحد سیر نزولی داشته و در بین ۱۳۵ کشور رتبه ۱۰۰ را داریم. اگر نشاط اجتماعی را در جهان به چهار بخش خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم تقسیم کنیم، ایران جزو گروه چهارم قرار می‌گیرد. به ظاهر شاید بتوان گفت که در جامعه عناصری که نشاط‌بخش باشند وجود دارند؛ از جمله در شهرها فضای سبزهای نسبتاً کم‌وبیش خوبی می‌بینیم که در فرصت‌های کوچکی که نصیب خیلی از خانواده‌ها می‌شود به مسافرت می‌روند. آن‌ها یا به محل زادگاه خود سفر می‌کنند که اغلب مناطق خوش‌آب‌وهوا است یا به مناطق شمالی و جنوبی می‌روند. در فرهنگ ما شب‌نشینی‌ها و مهمانی‌ها کم‌وبیش نسبت به چیزی که در خارج در بین خانواده‌ها می‌گذرد، رواج بیش‌تری دارد؛ پس در این‌جا در یک نگاه سطحی، شکلی و فرمی به نظر می‌رسد عناصر نشاط‌بخش در بین خانواده‌ها وجود دارد؛ اما چرا میزان نشاط اجتماعی نسبت به چیزی که در جهان وجود دارد، کم‌تر است؟ پس نشاط اجتماعی فراتر از چیزهایی است که در ظاهر می‌بینیم.

وقتی بحث #نشاط_اجتماعی می‌شود، احساس شادکامی احساس خیلی مهمی است؛ یعنی ارزیابی که فرد از خود دارد و در نهایت می‌خواهد درباره‌ی خود و پیرامونش قضاوت کند.
احساس شادکامی یکی از شاخص‌های نشاط اجتماعی است و رضایت‌مندی و احساس خشنودی یک شاخص دیگر است؛ یعنی آن روی سکه‌ی نشاط اجتماعی #رضایت_اجتماعی است و اگر رضایت اجتماعی، وجود داشته باشد افراد در #جامعه احساس بودن و زنده بودن می‌کنند.

یکی از نشانه‌های زنده بودن #مشارکت_داوطلبانه یا غیر داوطلبانه است اما در جامعه‌ی ما دیده می‌شود که کم‌وبیش یک نوع بی‌تفاوتی اجتماعی وجود دارد و در این بی‌تفاوتی اجتماعی افراد منافع فردی خود را به منافع جمعی ترجیح می‌دهند. پس در جایی که شاهد وجود #بی‌تفاوتی _جتماعی هستیم معنی آن این است که رضایت اجتماعی در حد مطلوب نیست و در جایی که رضایت اجتماعی در حد مطلوب و به‌طور متوسط وجود نداشته باشد یعنی نشاط اجتماعی نیست. این‌ها حلقه‌های به‌هم‌پیوسته‌ی یک زنجیرند.
بی‌تفاوتی اجتماعی مولفه‌ها و ابعادی دارد و اگر بی‌تفاوتی اجتماعی را مترادف با افسردگی اجتماعی بگیریم، در اصل بیان‌گر یک حالت بی‌احساسی است؛ یعنی احساس فرد به جامعه و پیرامونش تعلق نمی‌گیرد و دیگری به عنوان یک موجود زنده و شهروند کم‌تر مورد التفات فرد واقع می‌شود و فرد بیش‌تر در خودش گرفتار و غرق است.
یکی از ابعاد بی‌تفاوتی اجتماعی بی‌احساسی است. یکی از ابعاد دیگرش بدبینی است؛ یعنی داوری که فرد درباره‌ی دیگران می‌کند به نحوی توأم با بدبینی است و کم‌تر اثری از نگاه مثبت به پیرامون وجود دارد. بعد سوم بی‌میلی است و این که فرد احساس میل و علاقه در خود نمی‌کند تا با پیرامونش ارتباط خیلی پویا،زنده و تعاملی برقرار کند. این سه بعد حکایت از سه موضوع دارد؛ بی‌احساسی درونیات فرد را بیان می‌کند و احساسش را می‌گوید، بدبینی منطقه‌ی قضاوت ذهنی را می‌گوید. بی‌میلی توجه فرد به بیرون از خودش را می‌گوید در واقع در همه حال واحد تحلیل فرد است یا درون، احساسش، نگاه، ذهنش یا توجهش به پیرامونش. در هر سه بعد واحد تحلیل فرد است … | ادامه: 👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/08/blog-post_17.html?#more

| بازنشر در سایت انجمن جامعه‌شناسی ایران:👇
http://isa.org.ir/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%87/7049-%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D9%85%E2%80%8C%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D9%87

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| راه به جایی نخواهیم داشت!

| پنج‌شنبه ۱ شهریور ۱۴۰۳

| #احمد_بخارایی: جناب #پزشکیان از #مجلس #رأی_اعتماد  گرفت نه وزرایش! رابطه‌ی صمیمی #مسعود_پزشکیان با مجلسی‌های ۴۰ درصدی (آمار #مشارکت مردم در #انتخابات_مجلس ۱۴۰۲) و مجلسی‌های کمتر از ۱۰ درصدی (رأی ۳۰ نماینده‌ی مجلس در پایتخت!) موجب #رأی آوردن وزرای پیشنهادی‌اش شد. هیچ‌کدام از این وزیران، ایده‌ی نوینی ندارند و بسان عروس پس از استحمام و آرایش هستند.
اگر جز این است فقط به یک پرسش پاسخ دهند: حدود یک‌سوم بودجه‌ی حدود ۶۵۰۰ همتی (هزار میلیارد تومان) سال ۱۴۰۳ از محل فروش نفت و گاز تأمین می‌شود، اینک با کدام ترفند و تاکتیک و سیاست می‌خواهید دوسوم باقی‌مانده‌ی بودجه را تأمین کنید و اگر هم موفق شدید با کدام بودجه‌ی اضافی می‌خواهید طرح‌های نوین را عملیاتی کنید؟!

مگر می‌شود با دنیا سر جنگ داشت و هم‌زمان سرمایه‌های مالی و انسانی داخلی را فراری نداد و نیز آیا می‌شود هم ولایی بود و هم سرمایه‌گذاران خارجی را جذب کرد؟
در کجای تاریخ در فضای بی‌ثباتی سیاسی، توسعه شکل گرفته است؟
اندکی تأمل …!

| دیگر تحلیل‌های #انتخابات_ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳:👇
https://www.youtube.com/playlist?list=PLdLUMm-rYSf2yIB01AUfRZk-RTByKURnQ

https://blog.dr-bokharaei.com/search/label/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA%20%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
وفاق ملی بر باد رفته!

| شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه «هم‌میهن» با احمد بخارایی درباره‌ی «وفاق ملی» در آستانه‌ی رأی اعتماد مجلس به وزرای دولت پزشکیان | منتشرشده در ۱ شهریور ۱۴۰۳، شماره‌ی ۵۸۴

| نمایش گزارش:👇
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-19822

| #احمد_بخارایی: گفت‌و‌گوی مفصلی با «هم‌میهن» داشتم. در این مصاحبه به انواع وفاق ملی و نیز انواع بی‌ثباتی سیاسی اشاره کردم. نهایتاً نتیجه گرفتم که آن‌چه به نام «#وفاق_ملی» در دولت #پزشکیان در جریان است یک وفاق ملی معیوب و ناقص است و نیز بی‌ثباتی سیاسی در ایران موجب فرار سرمایه‌های انسانی و مالی شده و خواهدشد.

چندوقتی است که مباحثی پیرامون وفاق ملی در تریبون‌های سیاسی از سوی چهره‌های مطرحی چون رئیس‌جمهوری شنیده می‌شود. اخیراً هم احمد میدری، وزیر پیشنهادی کار در جلسه دفاع از خود مانیفستی پیرامون این موضوع ارائه کرد. به‌عنوان اولین سوال چطور می‌توان ثبات سیاسی را بر ایران حاکم کرد تا منازعات تبدیل به وفاق ملی شود؟

ما دو نوع وفاق ملی می‌توانیم داشته باشیم؛ یک نوع وفاق ملی از نوع مکانیکی است و نوع دیگر وفاق ملی از نوع ارگانیکی خواهد بود که هر دو به نحوی با بی‌ثباتی و ثبات سیاسی پیوند می‌خورد. اگر ما به وفاق ملی نگاه مکانیکی داشته باشیم، جمع کردن آدم‌ها دور هم با مواضع مختلف خواهد بود که من آن را وفاق ملی از نوع انباری می‌دانم. چطور در انباری ما همه چیز را دور هم جمع می‌کنیم، در مدل مکانیکی شاهد این نوع انباری هستیم و این نمی‌تواند وفاق ملی به معنای واقعی کلمه باشد، بلکه فقط از سر خود باز کردن است. ما نیازمند وفاق ملی هستیم که جنبه ارگانیکی داشته باشد، یعنی به نحوی افکار و اندیشه‌های جدید که فراتر از جریانات امتحان‌پس‌داده، ایجاد شود. بحث فراجناحی بودن و آدم‌های اندیشمند، نگاه از نوع ارگانیکی است ولی اگر صرفاً نگاه مصداقی داشته باشیم و بگوییم این آدم از این جناح حضور داشته باشد و فلان فرد از جناح دیگری باشد و اینطور وفاق ملی ایجاد کنیم، این نوع نگاه به وفاق ملی که از نوع مکانیکی به شمار می‌رود، ارزشمند نیست و راه به جایی نخواهد برد.

اما اگر نگاه مفهومی داشته باشیم، براساس یک منظومه فکری نوین حرکت می‌کنیم و آدم‌هایی حضور داشته باشند که حتی ممکن است جهت‌گیری خاص سیاسی نداشته باشند و بعد از آن به مفهوم توجه داشته باشیم؛ یعنی به توانایی‌ها، اندیشه‌ورزی‌ها و طرح‌ها و برنامه‌های نوین توجه کنیم. اگر وفاق ملی به معنای ارگانیکی مدنظر باشد، آن وقت است که بحث ثبات سیاسی معنادار می‌شود. ثبات سیاسی از چهار جنبه قابل تحلیل است که یکی مربوط به گذشته، یکی مربوط به حال (از دو بُعد صوری و محتوایی) و یکی آینده است. ثبات سیاسی چیزی نیست که یک تعریف مختصر و محدود داشته باشد که مثلاً بخواهیم بگوییم قانون‌گرایی به معنای ثبات سیاسی است.

تعاریف ثبات سیاسی تاکنون پراکنده بوده است و مهم این است که ما از آن چهار زاویه به ثبات سیاسی نگاه کنیم. اولین زاویه این است که از گذشته اگر نگاه کنیم، در یک جامعه اگر ثبات سیاسی وجود داشت، شما شاهد کارکردهای مثبتی بودید. به‌عنوان مثال مثلاً تاریخ را می‌کاوید که مثلاً روند #مشارکت_سیاسی چگونه بوده است؟ سیر صعودی داشته یا سیر نزولی؟ اگر سیر نزولی داشته معنی این است که #اعتماد، #رضایت_اجتماعی، حساسیت و اثرگذاری اجتماعی و همه حلقه‌هایی که این زنجیره را تشکیل می‌دهند، براساس نگاه گذشته همه اینها در ایران با بحران مواجه بوده است.

گذشته چراغ راه آینده است و شما وقتی یک تحلیل داشته باشید، براساس کارکردها و خروجی‌ها می‌توانید بگویید ثبات سیاسی وجود داشته است یا خیر. زاویه دید دوم معطوف به زمان حال است که نگاه صوری و شکلی دارد. شما وقتی نگاه معمولی و سطحی به جامعه داشته باشید، می‌توانید حس کنید که ثبات سیاسی در جامعه احساس می‎‌شود یا خیر. اگر ثبات سیاسی در جامعه وجود داشته باشد، جامعه دچار التهاب و نگرانی نیست، جامعه احساس عدم امنیت نمی‌کند. در این زمینه، اطرافیان و نزدیکان می‌توانند مثالی باشند که آیا واقعا ثبات سیاسی وجود دارد یا ندارد. زاویه دید سوم که باز معطوف به زمان حال است، جنبه محتوایی دارد و اینجا بحث خیلی جدی می‌شود.

در اصل بی‌ثباتی اگر تعریف شود، ثبات سیاسی معنادار می‌شود. در یک تعریف کلی ممکن است بگوییم ثبات سیاسی به … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/08/blog-post_54.html?#more

| دیگر تحلیل‌های #انتخابات_ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳:👇
https://www.youtube.com/playlist?list=PLdLUMm-rYSf2yIB01AUfRZk-RTByKURnQ

https://blog.dr-bokharaei.com/search/label/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA%20%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
⟩ شادی گم‌شده

| شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳

⟩⟩ گزارش دیدار نیوز از سخن‌رانی «احمد بخارایی» در نشست گروه صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران در فرهنگ‌سرای ملل با همکاری کانون فرهنگ و زندگی، برگزار شده در ۶ شهریور ۱۴۰۳ | منتشر شده در ۷ شهریور ۱۴۰۳

| پخش ویدئو:👇
https://youtu.be/4bwpM9F1JIc

| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/171207

| #احمد_بخارایی: مقوله‌ی #نشاط_اجتماعی در بحث بحران معنا کجا قرار می‌گیرد؟ #بحران_معنا یک نوع گمگشتگی و غفلت است که از نظر جامعه‌شناسی، معطوف به سه زمان گذشته، حال و آینده است. معطوف به گذشته، بحران معنا یک شبه خلق نشده و تاریخی و فرهنگی است. آن قالب گیری تاریخی و فرهنگی، کمک می‌کند به این دوره‌ی بحران معنا.

در این وضعیت، یکی قالب ایدئولوژیک و نگاه اعتقادی مد نظر است. دیگری جنبه‌ی محلی و منطقه‌ای دارد که وقتی با بعد ایدئولوژیک در هم می‌‌آمیزد مثل بتن آرمه می‌شود. چون وقتی می‌گوییم معنایابی، ذهن فرد باید خالی از ارزش‌های متعصابه باشد. سومین قالبی که به لحاظ تاریخی بحران معنا را دامن زده، قالب اقتصادی و نفت‌خواری است.

عطف به زمان اکنون، بحران معنا را این گونه می‌بینیم: دو حالت قالب و شکل دارید و یک محتوا و کانتکت.

به لحاظ قالب و شکل، با چشم غیرمسلح هم می‌توانیم ببینیم. یکی ترجیح منافع و توهمات و عادات فردی به منافع و فکر جمعی یا همان خودمحوری. در رانندگی‌ها نمود دارد. جا‌هایی که کنترل نمی‌شویم، مثل نیمه شب‌ها که مامور نیست، ممکن است از چراغ قرمز عبور کنیم یا، چون کسی نمی‌بیند، زباله را از ماشین به بیرون پرت کنیم یا ته سیگار روی زمین بیندازیم.

دوم: تظاهر است که بخشی از فرهنگ ما شده.

بحران معنا در زمان اکنون در بعد محتوایی عبارت است از ضعف در تخیل و خلاقیت (البته که نیازمند آموزش از دوره کودکی است) و نیز
دوم، اسارت در قالب‌های گذشته و
سوم، مقابله با اصلاح و نوآوری
و عنصر چهارم، بی‌نشاطی اجتماعی است (یا همان موضوع نشست ما که شادی گمشده است).

این شادی گمشده را ذیل بحران معنا می‌بینم با تعریفی که از شادی داریم. و اما بحران معنا معطوف به آینده، خودش را در نومیدی به آینده نشان می‌دهد. این چهار زاویه معطوف به سه زمان، جلوه‌های جامعه‌شناختی «بحران معنا» در زندگی هستند.
و اما نشاط اجتماعی هر جامعه با رشد اقتصادی و اجتماعی آن #جامعه رابطه دارد. در آمار سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ آمده از بین ۱۲۹ کشور، ما رتبه صدم را داشتیم که کم کم در سال‌های بعد، به رتبه ۱۰۸ هم رسیدیم. یعنی در آن یک چهارم پایانی هستیم در نشاط اجتماعی در دنیا.

اینجا یک تعطیلی که می‌شود، ملت به سفر می‌روند و به شمال و جاده‌ها قفل! در تونل‌ها هم می‌رقصند! میهمانی می‌روند، جوک می‌گویند، می‌خندند و ....آیا این یعنی نشاط اجتماعی؟! در کشور ما موضوعات اجتماعی به شکل منفرد دیده می‌شوند و نسخه‌های نشاطی که ارائه می‌شود، موقتی و دل خوش کنک است. ما در سنجش نشاط اجتماعی باید ببینیم «رضایتمندی» خودش را چگونه نشان می‌دهد. اینکه شهروند، احساس بی تفاوتی نکند. این که به او اجازه داده شود که مشارکت کند و او هم به #مشارکت، رغبت داشته باشد.

یک نمونه اش در #انتخابات_مجلس، در اسفند ۱۴۰۲ مردم کمتر از چهل درصد در کل کشور شرکت کردند و کمتر از ده درصد در تهران؛ و این یعنی مشارکت پایین است. رضایت پایین است و اعتماد هم پایین است. دور اول #انتخابات_ریاست‌جمهوری در تیر ۱۴۰۳ هم ۴۰درصد مشارکت بود. اما در انتخابات ۱۴۰۳ آن حضور ده درصد اضافه در دور دوم #انتخابات ریاست جمهوری به چه معنا بود؟ آیا احساس رضایت را می‌‌شد دید؟ خیر، آن ۱۰ درصد هم عمدتا امید لازم را نداشتند و گاه احساس می‌کردند بین بد و بدتر دست به انتخاب زده‌اند. آنجا هم که بحث #بی‌تفاوتی_اجتماعی مطرح می‌شود، این با #افسردگی_اجتماعی ارتباط دارد. یکی از نشانه‌های بی تفاوتی هم، بدبینی است.
بدبینی و قضاوت کردن. وقتی نسبت به دیگری که باید حساس باشیم، نیستیم. سرمان را گرم کار دیگری می‌کنیم یا یک دیگری‌‌ای برای خود خلق می‌کنیم و این جاست که به قضاوت بدبینانه دست می‌زنیم.
و ...

| بازتاب در روزنامه آرمان امروز:👇
https://www.armandaily.ir/?p=57810

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
| t.me/dr_bokharaei
⟩ چند موضوع بی‌ربط: بخندیم یا بگرییم؟!

| دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳

| #احمد_بخارایی:
۱ـ چند روز پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در ۱۵ مهر سال گذشته (۱۴۰۲) در مناظره با آقای #صفارهرندی گفتم: نبردی که #حماس با حمله به #اسرائیل (پرتاب بیش از هزار راکت و پهباد و کشتن افراد غیرنظامی و اسیر گرفتن حدود ۲۵۰ اسرائیلی) آغاز کرده، پیروز نهایی‌اش اسرائیل خواهد بود و اینک پس از گذشت یک سال، می‌بینیم که حماس و #حزب‌الله به حاشیه رفته‌اند.
https://t.me/dr_bokharaei/732

https://youtu.be/Vm3nPH5WC1Q

۲ـ همیشه گفته شده که ما (بخوانید: #جمهوری_اسلامی) مهاجم و حمله‌کننده‌ی نخستین نخواهیم بود و فقط از خود «دفاع» می‌کنیم. نمی‌دانم حملات موشکی ایران (آن هم با آخرین و قوی‌ترین ورژن موشک‌ش یعنی «فتاح») به اسرائیل در پی کدام حمله‌ی اسرائیل به ایران بوده‌است؟ اگر #اسماعیل_هنیه مد نظر است که «دفاع» ایجاب می‌کند شما هم یک نفر از سران اسرائیل را ترور کنید. حمله‌ی وسیع موشکی در پاسخ به چیست؟

۳ـ چرا به اسرائیل حمله می‌کنید و بعد در صدد یافتن راهی و تضمینی برای پاسخ ندادن اسرائیل برمی‌آیید؟
درست است که حمله‌ی موشکی نشان از توان موشکی ایران دارد اما چرا این‌جا خرج می‌شود اما از تلافی‌اش، نگرانی وجود دارد؟

چرا با حمله‌ی موشکی به اسرائیل، چراغ سبز به غربی‌ها و حامیان این کشور نشان می‌دهیم تا اسرائیل را آسیب‌پذیر ببینند و از ترس جمهوری اسلامی، متحدان اسرائیل را قوی‌تر تجهیز کنند؟

البته بگذریم که معاون اول رئیس جمهور «وفاق ملی!» یعنی #عارف (که بویی از شناخت جامعه به مشامش نخورده است) گفته که احتمال حمله‌ی اسرائیل به ایران، یک شوخی است! ظاهراً جناب #پزشکیان و اعوان و انصارش در خواب به‌سر می‌برند و آن چند میلیونی که به ایشان رأی داده‌اند هم سر به گریبان فرو برده‌اند.

۴ـ یک موضوع بی‌ربط: آقای #علی_ربیعی (مردی برای همه‌ی فصول) با دکترای #مدیریت_استراتژیک به عنوان دستیار(!) اجتماعی جناب پزشکیان منصوب شد. نمی‌دانم حالا که همه‌ی مقامات (به قول پزشکیان) با هم برادر شده‌اند و سر یک سفره نشسته‌اند چرا آب از آب تکان نمی‌خورد و درها بر همان پاشنه‌ی سابق می‌چرخند؟ نمی‌دانم آقای ربیعی که در طول چهار دهه‌ی گذشته، همواره مسئولیت و فرصت داشته (اما کاری نکرده) چرا باید دستیار اجتماعی #رئیس‌جمهور شود اما دکتر #سعید_مدنی #جامعه‌شناس و #پژوهش‌گر و محقق اجتماعی و #نویسنده‌، باید هم‌چنان در زندان باشد؟

۵ـ من فکر می‌کنم اگر آن‌هایی که به پزشکیان رأی دادند به جای او به #سعید_جلیلی #رأی می‌دادند حداقل الآن تکلیف‌شان روشن بود و سر در گریبان نمی‌داشتند … هر دو ذوب در ولایت … هر دو اسرائیل‌ستیز و جنگ‌جو … و هر دو اهل توجیه و تفسیر و شعار …! اما متفاوت در جنس رأی‌دهنده‌ها …!

اما آیا واقعاً این دو دسته‌ی متفاوت رأی‌دهنده به آقایان پزشکیان و جلیلی، در خروجی و پی‌آمد و کارکرد #ریاست‌جمهوری هم تمایزی دارند؟ به نظر نمی‌رسد تمایزی به اعتبار «کارکرد» ریاست‌جمهوری در بین آن ۵۰ درصدی که در #انتخابات #مشارکت داشتند وجود داشته باشد.

پاسخ این گروه و بوق‌های رسانه‌ای‌شان به عملکرد رئیس‌جمهور و یارانش چیست؟!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها: 👇
dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists