❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
🗓 دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۱۰ | دهمین مکث:
«خشم و خون»
در دل «خروش و خون» و در سومین روز اعتراضات خشمناک آبان ۹۸ این قلم مینویسد.
⟩⟩ ۱ـ صبح پنجشنبهی گذشته مورخ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ یعنی یک روز پیش از سهمیهبندی و افزایش نرخ #بنزین به یک جمع خصوصی پانزده نفره متشکّل از ده جامعهشناس حوزهی انحرافات اجتماعی و پنج فرد میزبان به دعوت سازمان اجتماعی #وزارت_کشور با میانجیگری یک پژوهشگاه در موضوع «علل و عوامل #خشونتورزی در #جامعه» به گفتوشنود دعوت شده بودیم. در این نشست سه ساعته، ده #جامعه_شناس شامل پژوهشگرانی مانند آقایان #سعید_مدنی، #حسن_سراجزاده، #عباس_عبدی و نیز دیگر خانمها و آقایان از اعضای هیأت علمی دانشگاههای الزّهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی حضور داشتند. یکی از اعضای گروه پنجنفرهی میزبان که علیالظّاهر دکترای جامعهشناسی هم داشت و مسئول یکی از سازمانهای نظرسنجی وابسته به حکومت نیز بود در ابتدای جلسه عنوان داشت که «ما تاکنون هر چه جامعهشناس دعوت و از آنها راهکار پیرامون کنترل و کاهش خشونت اجتماعی طلب کردهایم عمدتاً از وجود ساختارهای بیمار در جامعه سخن گفتهاند. حال فرض کنید ما با این مباحث آشنا هستیم. اینک بگویید برای جامعهی ما که دچار تب چهل درجه است چه باید کرد؟»
⟩⟩ ۲ـ وقتی نوبت به من رسید حدود پانزده دقیقه حرفهایی زدم که برخوردار از محورهای شش گانه زیر بود:
⟩ اول ـ جامعهی ما دچار «#مرگ_اجتماعی» شده است نه آنکه تب چهلدرجه داشته باشد و پیشفرض آن «جامعهشناس محترم درون حاکمیتی» اشتباه، فلذا پرسشش هم غلط است و پرسش غلط، پاسخ ندارد.
⟩ دوم ـ یک جامعهشناس فارغ از ارزشهای سوگیرانه و مذهبمحور در ایران مانند یک پزشک نیست که نسخهپیچ برای سرماخوردگی باشد بلکه در مقام «تحلیل» حتماً به «ساختارها» توجه دارد و پس از تحلیل جامعهشناسانه است که یک «سیاستگذار» با تکیه بر این تحلیلهای کلان در سطوح میانه و خُرد به تدوین سیاست، میتواند بپردازد. پس آن دسته از جامعهشناسانی که میخواهند برای کاهش «تب» در یک «جامعهی مرده» نسخه بپیچند خود بسا مصداق یک «جامعهشناس مرده» باشند.
⟩ سوم ـ آنچه در سالهای گذشته بارها گفته بودیم شنیده نشد و آنچه هم که امروز میگوییم دیر شنیده خواهد شد. «خشونت» در جامعهی ما به شکل «هرم» از رأس، جریان یافته و به سطح قاعدهی هرم جاری شده و مردم را در بر گرفته است.
⟩ چهارم ـ در ایران، #ساختار_سیاسی «خشونتزا» است و در «#ساختار_حقوقی» و #قانون_اساسی با قانونمندشدن مرز میان خودی و غیرخودی و تبعیض، «خشونت» نهادینه و در #ساختار_اقتصادی که خشونتآفرین است بازتولید شده است.
⟩ پنجم ـ لازم است مسئلهی «#خشونت» در جامعه، «#برساخت» (#reconstruction) و از سوی رسانهها «بازنمایی» شود تا «وجود» خشونت اجتماعی علاوه بر جنبهی «عینی»، برخوردار از جنبه «ذهنی» شود. پس از این مرحله، امکانپذیر است که به عنوان یک «مسئله» به روش دیالکتیکی و آزاد به بحث پیرامون «#خشونت_اجتماعی» بنشینیم.
⟩ ششم ـ در جامعهای که جامعهشناسانش اجازهی حضور آزاد در صداوسیمایش را ندارند و در جامعهای که روزنامهها و جرایدش اجازهی نشر آزاد تحلیلها را ندارند «#خشونت» در ابعاد وسیعش به زیر پوست شهرها و به لایههای پنهان جامعه نفوذ میکند و به شکلهای آسیبرسان در سطوح مختلف جامعه و تعاملات اجتماعی ظاهر میشود.
⟩⟩ ۳ـ هنوز از آن نشست بیش از بیستوچهار ساعت نگذشته بود که با اعلان سهمیهبندی و گرانشدن بنزین شاهد خشونتورزی معترضان بودیم و مشخص شد که کدام نگاه و چه تحلیلی از وضعیت فعلی جامعه صحیحتر به نظر میرسد. اینک پرسش این است که: آیا این خشمها فقط به «افزایش نرخ بنزین» یا به مجموع خشمهای نهفته و فروخورده در بین قشرهای مختلف جامعه مربوط میشود؟! هر چند پاسخ این پرسش را میدانید اما در «مکث»های بعدی به آن خواهم پرداخت.
⟩⟩ ۴ـ اینجا و اینک در «دهمین مکث» برای شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ یادآوری میشود که «نشاید» نظامی (بخوانید: بینظمی اجتماعی) تقویت شود که «خشونت» را نهادینه کرده است و #اصلاحطلب و اصولگرایش، «تدبیر بروز خشم» را نمیدانند و نظام را به «ناکارآمدی اجتماعی» و فرزندان شما و من را به لبهی پرتگاه سوق دادهاند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۱۰ | دهمین مکث:
«خشم و خون»
در دل «خروش و خون» و در سومین روز اعتراضات خشمناک آبان ۹۸ این قلم مینویسد.
⟩⟩ ۱ـ صبح پنجشنبهی گذشته مورخ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ یعنی یک روز پیش از سهمیهبندی و افزایش نرخ #بنزین به یک جمع خصوصی پانزده نفره متشکّل از ده جامعهشناس حوزهی انحرافات اجتماعی و پنج فرد میزبان به دعوت سازمان اجتماعی #وزارت_کشور با میانجیگری یک پژوهشگاه در موضوع «علل و عوامل #خشونتورزی در #جامعه» به گفتوشنود دعوت شده بودیم. در این نشست سه ساعته، ده #جامعه_شناس شامل پژوهشگرانی مانند آقایان #سعید_مدنی، #حسن_سراجزاده، #عباس_عبدی و نیز دیگر خانمها و آقایان از اعضای هیأت علمی دانشگاههای الزّهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی حضور داشتند. یکی از اعضای گروه پنجنفرهی میزبان که علیالظّاهر دکترای جامعهشناسی هم داشت و مسئول یکی از سازمانهای نظرسنجی وابسته به حکومت نیز بود در ابتدای جلسه عنوان داشت که «ما تاکنون هر چه جامعهشناس دعوت و از آنها راهکار پیرامون کنترل و کاهش خشونت اجتماعی طلب کردهایم عمدتاً از وجود ساختارهای بیمار در جامعه سخن گفتهاند. حال فرض کنید ما با این مباحث آشنا هستیم. اینک بگویید برای جامعهی ما که دچار تب چهل درجه است چه باید کرد؟»
⟩⟩ ۲ـ وقتی نوبت به من رسید حدود پانزده دقیقه حرفهایی زدم که برخوردار از محورهای شش گانه زیر بود:
⟩ اول ـ جامعهی ما دچار «#مرگ_اجتماعی» شده است نه آنکه تب چهلدرجه داشته باشد و پیشفرض آن «جامعهشناس محترم درون حاکمیتی» اشتباه، فلذا پرسشش هم غلط است و پرسش غلط، پاسخ ندارد.
⟩ دوم ـ یک جامعهشناس فارغ از ارزشهای سوگیرانه و مذهبمحور در ایران مانند یک پزشک نیست که نسخهپیچ برای سرماخوردگی باشد بلکه در مقام «تحلیل» حتماً به «ساختارها» توجه دارد و پس از تحلیل جامعهشناسانه است که یک «سیاستگذار» با تکیه بر این تحلیلهای کلان در سطوح میانه و خُرد به تدوین سیاست، میتواند بپردازد. پس آن دسته از جامعهشناسانی که میخواهند برای کاهش «تب» در یک «جامعهی مرده» نسخه بپیچند خود بسا مصداق یک «جامعهشناس مرده» باشند.
⟩ سوم ـ آنچه در سالهای گذشته بارها گفته بودیم شنیده نشد و آنچه هم که امروز میگوییم دیر شنیده خواهد شد. «خشونت» در جامعهی ما به شکل «هرم» از رأس، جریان یافته و به سطح قاعدهی هرم جاری شده و مردم را در بر گرفته است.
⟩ چهارم ـ در ایران، #ساختار_سیاسی «خشونتزا» است و در «#ساختار_حقوقی» و #قانون_اساسی با قانونمندشدن مرز میان خودی و غیرخودی و تبعیض، «خشونت» نهادینه و در #ساختار_اقتصادی که خشونتآفرین است بازتولید شده است.
⟩ پنجم ـ لازم است مسئلهی «#خشونت» در جامعه، «#برساخت» (#reconstruction) و از سوی رسانهها «بازنمایی» شود تا «وجود» خشونت اجتماعی علاوه بر جنبهی «عینی»، برخوردار از جنبه «ذهنی» شود. پس از این مرحله، امکانپذیر است که به عنوان یک «مسئله» به روش دیالکتیکی و آزاد به بحث پیرامون «#خشونت_اجتماعی» بنشینیم.
⟩ ششم ـ در جامعهای که جامعهشناسانش اجازهی حضور آزاد در صداوسیمایش را ندارند و در جامعهای که روزنامهها و جرایدش اجازهی نشر آزاد تحلیلها را ندارند «#خشونت» در ابعاد وسیعش به زیر پوست شهرها و به لایههای پنهان جامعه نفوذ میکند و به شکلهای آسیبرسان در سطوح مختلف جامعه و تعاملات اجتماعی ظاهر میشود.
⟩⟩ ۳ـ هنوز از آن نشست بیش از بیستوچهار ساعت نگذشته بود که با اعلان سهمیهبندی و گرانشدن بنزین شاهد خشونتورزی معترضان بودیم و مشخص شد که کدام نگاه و چه تحلیلی از وضعیت فعلی جامعه صحیحتر به نظر میرسد. اینک پرسش این است که: آیا این خشمها فقط به «افزایش نرخ بنزین» یا به مجموع خشمهای نهفته و فروخورده در بین قشرهای مختلف جامعه مربوط میشود؟! هر چند پاسخ این پرسش را میدانید اما در «مکث»های بعدی به آن خواهم پرداخت.
⟩⟩ ۴ـ اینجا و اینک در «دهمین مکث» برای شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ یادآوری میشود که «نشاید» نظامی (بخوانید: بینظمی اجتماعی) تقویت شود که «خشونت» را نهادینه کرده است و #اصلاحطلب و اصولگرایش، «تدبیر بروز خشم» را نمیدانند و نظام را به «ناکارآمدی اجتماعی» و فرزندان شما و من را به لبهی پرتگاه سوق دادهاند.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . در دل «خروش و خون» و در سومین…