❇️ چالش خانههای کوچک
🗓 شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی، مصطفا اقلیما و وحید شالچی دربارهی پیشنهاد خانههای با متراژ کوچک | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۷۹۸۴
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… با توجه به ریشهی انتخاب این طرحها و محل الگوبرداری آنها بهتر میتوانیم پیآمدها و کارکردهای مثبت و منفی آن را تحلیل کنیم. پیشنهاد ساختن خانههای ۲۵متری الگوبرداری از کشورهایی مثل ژاپن است. مثلاً در توکیو خانههای کوچک زیاد است؛ خانههای کوچک ۳۵ تا ۴۰متری که یک زوج با بچه در آنها زندگی میکنند. این خانهها در چنین کشورهایی کاربرد دارند چون آنجا فرهنگ زندگی براساس زندگی بیرون از خانه است و فقط درگیری شغلی ندارند؛ بلکه محل استراحت و تفریح آنها هم اغلب بیرون از خانه است و خانه فقط خوابگاه است، اما در این نوع فرهنگها معنادار است. موضوع دیگر علاوه بر #فرهنگ، #درآمد است. در چنین کشورهایی مسکن ۲۰ تا ۳۰درصد هزینههای آنها را شامل میشود و بیرون از خانه آنقدر از همه لحاظ امکانات وجود دارد که افراد میتوانند به آرامش نسبی برسند و وقتی وارد خانه میشوند کارکرد حداقلی برایشان دارد. یعنی خارج از خانه میتوانند از امکانات خوبی مانند ماشین خوب، پوشاک مناسب یا رستورانها و مکانهای تفریحی استفاده کنند و این تبدیل به فرهنگ و عادت شده است؛ الگوی رفتاری طبقهی متوسط هم زندگیکردن به این سبک است که داشتن خانهی کوچک را بد نمیدانند. ما در ایران چنین فرهنگ و افکاری نداریم و نمیتوانیم در چنین خانههایی آرامش داشته باشیم …
… این نوع زندگی و داشتن خانههای خیلی کوچک در ایران موفق نمیشود؛ چون بخش عمدهی زندگی ما داخل #خانه میگذرد و معمولاً بیرون از خانه نمیتوانیم آنگونه که میخواهیم از #آزادی و #آرامش برخوردار باشیم. افراد بیشتر در مجامع خصوصی و در خانهی خود احساس #امنیت میکنند؛ چون از لحاظ فرهنگی به حداقل زندگی عادت نکردهایم و بیشتر اهل تظاهر و فخرفروشی به یکدیگر و تجمل هستیم. از متراژ خانه، دکور و مبلمان خانه گرفته تا نوع گوشی و ماشینمان برای نمایش به دیگران برایمان مهم است. چون متأسفانه فرهنگ ما تکاملیافته نیست. در ایران فشار مالی روی بسیاری از جوانها زیاد است، اغلب کار یا درآمد خوبی ندارند بنابراین به ناچار و به جبر و اجبار مجبور به استفاده از خانههای کوچک میشوند. در واقع زندگی در چنین خانههایی در ایران انتخابی فرهنگی نیست؛ بلکه از سر اجبار است. متأسفانه در ایران وقتی کسی مجبور میشود در خانههای کوچک زندگی کند به او برچسبهای نامناسب و منفی میزنند که ناشی از تکاملنیافتگی فرهنگی است …
… بدون زیرساخت فرهنگی، الگوبرداری غلطی از کشورهای پیشرفته میشود این کار جنبهی تسکین مقطعی برای مشکلی اساسی است که فقط بهطور موقت آرام و مهار میشود.
به این ترتیب و با چنین راهکارهایی به #حاشیهنشینی دامنزده میشود، فقر فرهنگی و #شکاف_طبقاتی تثبیت میشود و طبقهی فرودست هم بهطور موقت آرام و راضی نگه داشته میشوند. در چنین مواقعی طبقهی فرادست از چنین جریانهایی سوءاستفاده میکنند و خیلی زود طرح ساخت خانههای کوچک هم تبدیل به دلالبازی میشود؛ ضمن اینکه خیلی از افراد کمدرآمد هم همچنان قدرت خرید همین خانهها را هم نخواهند داشت. اگر هم بعضی افراد کمدرآمد بتوانند چنین خانههایی تهیه کنند زندگیشان همراه با آرامش و رضایت نیست؛ چون زیرساخت فرهنگی زندگی در خانههای خیلی کوچک در جوامعی مانند ایران وجود ندارد. اما کارکرد مثبت آن مانند انتخاب بین مرگ و تب است؛ ضمن اینکه اگر همین تب هم درست درمان نشود شاید منجر به مرگ شود …
… دادن وامهایی که ۷۰ تا ۹۰درصد ارزش ملک را شامل میشوند در واقع ارائهی تسهیلات است نه وامهایی با بهرههای بالا که نمیتواند مشکلی را حل کند. در بسیاری از کشورها وام مسکن با بهرهی ۳درصدی به افراد واجد شرایط تعلق میگیرد و افراد میتوانند خانه بخرند. با پیشنهادهایی که تمام جوانب آنها بررسی نشدهاند نمیتوانیم به موفق شدن آنها اعتمادی داشته باشیم، چون خیلی زود تبدیل به الگوی مصرفی میشوند که تبعیض و اختلاف طبقاتی بههمراه خواهد داشت. هنگامی هم که اختلاف طبقاتی در جامعه تصویب و عادی شود جامعه بیش از پیش در سراشیبی فروپاشی قرار میگیرد. برای رسیدن به راه حل درست و کارساز باید با کارشناسان و متخصصان در اینباره بحث و مشورت شود، با استفاده از تجارب و آگاهیهای آنان میتوان به راهکارهای عملی دست یافت که در درازمدت و بهتدریج مشکل بهطور ریشهای حل شود؛ نه فقط در ظاهر و کوتاهمدت …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی، مصطفا اقلیما و وحید شالچی دربارهی پیشنهاد خانههای با متراژ کوچک | منتشرشده در شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹، شمارهی ۷۹۸۴
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… با توجه به ریشهی انتخاب این طرحها و محل الگوبرداری آنها بهتر میتوانیم پیآمدها و کارکردهای مثبت و منفی آن را تحلیل کنیم. پیشنهاد ساختن خانههای ۲۵متری الگوبرداری از کشورهایی مثل ژاپن است. مثلاً در توکیو خانههای کوچک زیاد است؛ خانههای کوچک ۳۵ تا ۴۰متری که یک زوج با بچه در آنها زندگی میکنند. این خانهها در چنین کشورهایی کاربرد دارند چون آنجا فرهنگ زندگی براساس زندگی بیرون از خانه است و فقط درگیری شغلی ندارند؛ بلکه محل استراحت و تفریح آنها هم اغلب بیرون از خانه است و خانه فقط خوابگاه است، اما در این نوع فرهنگها معنادار است. موضوع دیگر علاوه بر #فرهنگ، #درآمد است. در چنین کشورهایی مسکن ۲۰ تا ۳۰درصد هزینههای آنها را شامل میشود و بیرون از خانه آنقدر از همه لحاظ امکانات وجود دارد که افراد میتوانند به آرامش نسبی برسند و وقتی وارد خانه میشوند کارکرد حداقلی برایشان دارد. یعنی خارج از خانه میتوانند از امکانات خوبی مانند ماشین خوب، پوشاک مناسب یا رستورانها و مکانهای تفریحی استفاده کنند و این تبدیل به فرهنگ و عادت شده است؛ الگوی رفتاری طبقهی متوسط هم زندگیکردن به این سبک است که داشتن خانهی کوچک را بد نمیدانند. ما در ایران چنین فرهنگ و افکاری نداریم و نمیتوانیم در چنین خانههایی آرامش داشته باشیم …
… این نوع زندگی و داشتن خانههای خیلی کوچک در ایران موفق نمیشود؛ چون بخش عمدهی زندگی ما داخل #خانه میگذرد و معمولاً بیرون از خانه نمیتوانیم آنگونه که میخواهیم از #آزادی و #آرامش برخوردار باشیم. افراد بیشتر در مجامع خصوصی و در خانهی خود احساس #امنیت میکنند؛ چون از لحاظ فرهنگی به حداقل زندگی عادت نکردهایم و بیشتر اهل تظاهر و فخرفروشی به یکدیگر و تجمل هستیم. از متراژ خانه، دکور و مبلمان خانه گرفته تا نوع گوشی و ماشینمان برای نمایش به دیگران برایمان مهم است. چون متأسفانه فرهنگ ما تکاملیافته نیست. در ایران فشار مالی روی بسیاری از جوانها زیاد است، اغلب کار یا درآمد خوبی ندارند بنابراین به ناچار و به جبر و اجبار مجبور به استفاده از خانههای کوچک میشوند. در واقع زندگی در چنین خانههایی در ایران انتخابی فرهنگی نیست؛ بلکه از سر اجبار است. متأسفانه در ایران وقتی کسی مجبور میشود در خانههای کوچک زندگی کند به او برچسبهای نامناسب و منفی میزنند که ناشی از تکاملنیافتگی فرهنگی است …
… بدون زیرساخت فرهنگی، الگوبرداری غلطی از کشورهای پیشرفته میشود این کار جنبهی تسکین مقطعی برای مشکلی اساسی است که فقط بهطور موقت آرام و مهار میشود.
به این ترتیب و با چنین راهکارهایی به #حاشیهنشینی دامنزده میشود، فقر فرهنگی و #شکاف_طبقاتی تثبیت میشود و طبقهی فرودست هم بهطور موقت آرام و راضی نگه داشته میشوند. در چنین مواقعی طبقهی فرادست از چنین جریانهایی سوءاستفاده میکنند و خیلی زود طرح ساخت خانههای کوچک هم تبدیل به دلالبازی میشود؛ ضمن اینکه خیلی از افراد کمدرآمد هم همچنان قدرت خرید همین خانهها را هم نخواهند داشت. اگر هم بعضی افراد کمدرآمد بتوانند چنین خانههایی تهیه کنند زندگیشان همراه با آرامش و رضایت نیست؛ چون زیرساخت فرهنگی زندگی در خانههای خیلی کوچک در جوامعی مانند ایران وجود ندارد. اما کارکرد مثبت آن مانند انتخاب بین مرگ و تب است؛ ضمن اینکه اگر همین تب هم درست درمان نشود شاید منجر به مرگ شود …
… دادن وامهایی که ۷۰ تا ۹۰درصد ارزش ملک را شامل میشوند در واقع ارائهی تسهیلات است نه وامهایی با بهرههای بالا که نمیتواند مشکلی را حل کند. در بسیاری از کشورها وام مسکن با بهرهی ۳درصدی به افراد واجد شرایط تعلق میگیرد و افراد میتوانند خانه بخرند. با پیشنهادهایی که تمام جوانب آنها بررسی نشدهاند نمیتوانیم به موفق شدن آنها اعتمادی داشته باشیم، چون خیلی زود تبدیل به الگوی مصرفی میشوند که تبعیض و اختلاف طبقاتی بههمراه خواهد داشت. هنگامی هم که اختلاف طبقاتی در جامعه تصویب و عادی شود جامعه بیش از پیش در سراشیبی فروپاشی قرار میگیرد. برای رسیدن به راه حل درست و کارساز باید با کارشناسان و متخصصان در اینباره بحث و مشورت شود، با استفاده از تجارب و آگاهیهای آنان میتوان به راهکارهای عملی دست یافت که در درازمدت و بهتدریج مشکل بهطور ریشهای حل شود؛ نه فقط در ظاهر و کوتاهمدت …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #فروپاشی_اجتماعی: "#خانه_اندیشمندان" روی خط زلزله!
| دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیدهبان ایران» با احمد بخارایی دربارهی پسگیری ساختمان خانهی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115
یک قاعدهی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده میشود، تبدیل به یک رفتار میشود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت میدهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج میشود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیلها و گفتارهای تحلیلگران است که سوءتفاهمهایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد میکند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت میکنند و خودشان را در زیر ذرهبین نقد قرار نمیدهند.
به همین دلیل مرتب این جملات تکرار میشود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوهی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیتهای آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس میکنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمیکنند. آنها از این منظر نگاه میکنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته میشود را چشم و گوشبسته میپذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه میتواند به آن مبتلا شود.
در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمیرسد و متأسفانه خروجیاش میشود #خشونت و نزاع، میشود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوهای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین میشود که از سوی نظام سیاسی، «بیبصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم میشوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبونها تقسیم میشوند تا در خدمت بیبصیرتان قرار نگیرد. خانهی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیمبندیهاست که بروز پیدا کرده است.
بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانهی اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانهی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانهی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کمحاشیه حرکت میکرد اما همان را هم برنتابیدند.
مشابه اتفاق خانهی اندیشمندان، پیشتر برای انجمن جامعهشناسان هم رخ داد. آنقدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آنچنانی ندارد. با این پیشفرض که تحلیلهای افرادی که به خانهی اندیشمندان میآیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور میکنند که جایگزین کردن حلقهی مریدان خود مشکل را حل میکند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیتها میشود. مورد #انجمن_جامعهشناسی هم نشاندهندهی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر میشود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیتها یا زیرزمینی میشود یا در نطفه خفه میشود اما این تحلیلها در زیر پوست جامعه تجمیع میشود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیتها تا تهدید متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل میکنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفتوگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفتوگوی ما را با خارج از کشور محدود کردهاند و تریبونها را یکی پس از دیگری از ما میگیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدمها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور میشوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر میشود. بنابراین صورت مسئله را میتوانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا میکند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیدهبان ایران» با احمد بخارایی دربارهی پسگیری ساختمان خانهی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115
یک قاعدهی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده میشود، تبدیل به یک رفتار میشود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت میدهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج میشود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیلها و گفتارهای تحلیلگران است که سوءتفاهمهایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد میکند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت میکنند و خودشان را در زیر ذرهبین نقد قرار نمیدهند.
به همین دلیل مرتب این جملات تکرار میشود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوهی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیتهای آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس میکنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمیکنند. آنها از این منظر نگاه میکنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته میشود را چشم و گوشبسته میپذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه میتواند به آن مبتلا شود.
در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمیرسد و متأسفانه خروجیاش میشود #خشونت و نزاع، میشود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوهای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین میشود که از سوی نظام سیاسی، «بیبصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم میشوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبونها تقسیم میشوند تا در خدمت بیبصیرتان قرار نگیرد. خانهی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیمبندیهاست که بروز پیدا کرده است.
بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانهی اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانهی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانهی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کمحاشیه حرکت میکرد اما همان را هم برنتابیدند.
مشابه اتفاق خانهی اندیشمندان، پیشتر برای انجمن جامعهشناسان هم رخ داد. آنقدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آنچنانی ندارد. با این پیشفرض که تحلیلهای افرادی که به خانهی اندیشمندان میآیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور میکنند که جایگزین کردن حلقهی مریدان خود مشکل را حل میکند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیتها میشود. مورد #انجمن_جامعهشناسی هم نشاندهندهی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر میشود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیتها یا زیرزمینی میشود یا در نطفه خفه میشود اما این تحلیلها در زیر پوست جامعه تجمیع میشود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیتها تا تهدید متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل میکنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفتوگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفتوگوی ما را با خارج از کشور محدود کردهاند و تریبونها را یکی پس از دیگری از ما میگیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدمها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور میشوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر میشود. بنابراین صورت مسئله را میتوانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا میکند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
دیدبان ایران
بخارایی، جامعهشناس: خانهاندیشمندان حرکت میانهای داشت اما همان را هم برنتابیدند/نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود…
احمد بخارایی درخصوص پاکسازی اساتید خانه اندیشمندان به دیدهبان ایران گفت: بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانه اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه اندیشمندان عمدتا یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که…