| ناهنجاریهای هنجار شده: فروپاشی اجتماعی در ایران!
| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مالخر شناسایی و دستگیر شدند. خدا میداند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر کیفقاپی از رایجترین جرمها ذکر شده. سن کیفقاپها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیفقاپی و مالخری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک میتوان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوهخواری که هنجار شده است. یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعهای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاریهاست!
آیا این دردآور نیست که در جامعهی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیفقاپی و گوشیقاپی میکنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بودهاند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشتهاند؟ آیا اینها مورد ظلم اجتماعی واقع نشدهاند به گونهای که در شرایطی به سر میبرند که مجبور به سرقت شدهاند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمیبایست پس از دستگیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟
اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشهاش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعهشناسی محافظهکارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمیخوریم:
۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه میشود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفهی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟
۲ـ بنا به نظریهی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفتهاند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار میزنند و در اینجا جامعه، آنها را کجرو قلمداد میکند. بر این اساس اگر در جامعهی ایران، پولدار شدن و یکشبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آنهایی که سردمداران این جامعهاند در فضای مهآلود رانت و باند، روزگار میگذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له میکنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه میشوند؟ مگر میشود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟
این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعیاش را در صحنههایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» میخورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتونخوابها و همانند همهی #کودکان_زبالهگرد جزو مظلومان جامعهاند.
به خود آییم!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مالخر شناسایی و دستگیر شدند. خدا میداند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر کیفقاپی از رایجترین جرمها ذکر شده. سن کیفقاپها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیفقاپی و مالخری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک میتوان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوهخواری که هنجار شده است. یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعهای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاریهاست!
آیا این دردآور نیست که در جامعهی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیفقاپی و گوشیقاپی میکنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بودهاند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشتهاند؟ آیا اینها مورد ظلم اجتماعی واقع نشدهاند به گونهای که در شرایطی به سر میبرند که مجبور به سرقت شدهاند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمیبایست پس از دستگیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟
اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشهاش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعهشناسی محافظهکارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمیخوریم:
۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه میشود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفهی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟
۲ـ بنا به نظریهی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفتهاند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار میزنند و در اینجا جامعه، آنها را کجرو قلمداد میکند. بر این اساس اگر در جامعهی ایران، پولدار شدن و یکشبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آنهایی که سردمداران این جامعهاند در فضای مهآلود رانت و باند، روزگار میگذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له میکنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه میشوند؟ مگر میشود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟
این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعیاش را در صحنههایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» میخورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتونخوابها و همانند همهی #کودکان_زبالهگرد جزو مظلومان جامعهاند.
به خود آییم!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist