جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
📺 اعتراض استادان و پژوهش‌گران علوم اجتماعی به امنیتی شدن دانش و پژوهش

📡 گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با #احمد_بخارایی و #سعید_پیوندی درباره‌ی موارد مندرج در «اعتراض‌نامه‌»ی منتشره در فضای مجازی پیرامون اهداف و مطالبات پژوهش‌گران با حدود ۷۰۰ تأیید | پخش‌شده در برنامه‌ی صفحه‌ی ۲، سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۲۱

| پخش گفت‌وگو: دیداری | شنیداری

| بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در این گفت‌وشنود:

… در سه سطح با موانع جدی در امر #پژوهش در ایران مواجهیم. در سطح خُرد وقتی دانش‌جوی ما برای کسب اطلاعات و آمار مربوط به مسائلی مانند #کودک_همسری یا #خودکشی یا #اعتیاد یا #زندانیان به مراجع مربوطه مراجعه می‌کند پاسخ سربالا می‌شنود و در دست‌انداز می‌افتد …

… در سطح میانه، شش پدیده خودنمایی می‌کند: ضعف انجمن‌های علمی به دلیل وجود موانع، ضعف ساختاری در #آموزش_عالی از روند جذب و استخدام تا شکل‌گیری گروه‌های آموزشی در دانش‌کده‌ها، انفکاک #سازمان‌های_غیردولتی از بدنه‌ی #جامعه به دلیل نبود نتایج #تحقیقات_اجتماعی، سیطره‌ی مدیران عافیت‌طلب بر ادارات و مقاومت در مقابل تحقیقات اجتماعی، سودآور نبودن تحقیقات #علوم_انسانی و اجتماعی و عدم حمایت لازم از تحقیقات توسط سازمان‌های داخلی و بالاخره تهدید و تحدید #علوم_اجتماعی علمی از سوی امر مبهم و بدون چارچوب و نامشخصی موسوم به «علوم اجتماعی اسلامی» …

… در سطح کلان با دو پدیده عمدتاً مواجهیم: ۱ـ قطع ارتباط معنادار بین نتایج نیم‌بند در مؤسسات تحقیقات اجتماعی و مراکز سیاست‌گذاری ناشی از کاهلی دولت‌مردان و مجموعه‌ی #حاکمیت و ۲ـ قطع ارتباط معنادار بین دولت ایران و سایر دول در موضوع تحقیقات در حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی …

… برخی از پژوهش‌گرانی که با مشکل جدّی مواجه شده‌اند عبارتند از: اخراج استادان از دانش‌گاه مانند: زنده‌یاد دکتر #هاله_لاجوردی از دانش‌کده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دکتر #فاطمه_موسوی_میرک از دانش‌گاه آزاد اراک پس از ۲۵ سال تدریس و آقایان #سعید_مدنی به واسطه‌ی تحقیقات کم‌‌نظیرش در موضوعات اعتیاد و #روسپی‌گری ، #سعید_معیدفر، #ابراهیم_توفیق و نیز زندانی شدن پژوهش‌گران دو تابعیتی مانند خانم #میمنت_حسینی_چاوشی استاد دانش‌گاه ملبورن که برای شرکت در کنفرانس سالانه‌ی سالمندی به ایران دعوت شده بود (در حالی که در سال ۱۴۱۵ با بحران وجود بیش از ۲۲ میلیون سالمند بالای ۶۰ سال مواجه خواهیم بود!) و نیز خانم #فریبا_عدالت‌خواه، #جامعه‌شناس ایرانی ـ فرانسوی که به پنج سال زندان محکوم شده‌ و نیز آقای #کامیل_احمدی که برای انجام تحقیقات کم‌نظیر مردم‌شناختی‌اش در موضوعات #کودکان_کار و #دگرباشان و #قومیت‌ها و #زنان، اخیراً به هشت سال #زندان محکوم شده است. قطعاً بسیاری از استادان و پژوهش‌گران دیگری هستند که در حاشیه مانده‌اند و اخراج یا زندانی شده‌اند …

| متن و آمار این اعتراض‌نامه

| بازتاب در انصاف نیوز

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نظام حمایتی از قشر‌های آسیب‌پذیر در ایران، پا در هوا و در خلأ

🗓 یک‌شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی اقتصادی آینده‌نگر با #احمد_بخارایی، درباره‌ی ناکارآمدی #نظام_حمایتی در ایران | منتشرشده در شماره‌ی ۱۰۵، اسفندماه ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش: (صفحه‌های ۷۸، ۷۹، ۸۰ و ۸۱)
بخشی از گفته‌های احمد بخارایی در این مصاحبه:

… تا زمانی که نرخ بی‌کاری سیر صعودی دارد، شما اصلاً نمی‌توانید به سمت رویکرد توان‌مندسازی در نظام حمایت‌گری بروید، وقتی هم نتوانید به این رویکرد روی بیاورید، مجبور می‌شوید رویکرد امدادرسانی را اتخاذ کنید. رویکرد امدادرسانی هم نیاز به منابعی دارد برای ارسال امداد، این منابع ارسال امداد در یک #اقتصاد شکننده‌ی تک‌محصولی وابسته به صادرات یکی دو محصول نفت و گاز، محدود خواهد بود و از طرف دیگر تقاضا به دلیل افزایش نرخ بی‌کاری و به زمین افتادن‌ها، زیاد می‌شود.
وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، سیاست قطره‌چکانی اتخاذ می‌شود و ما می‌بینیم که بیمه‌ی سلامت تعریف می‌شود؛ اما بعد از چند سال خبری از آن نیست. بحث #یارانه تعریف می‌شود، می‌بینید که تبدیل به جوک می‌شود؛ یعنی یارانه‌ی ماهانه‌ی هر نفر برابر با یک پیتزا است. بحث از حمایت از #زنان_سرپرست_خانوار می‌شود، بعد می‌بینید یک کمیته‌ی عریض و طویل با آن دبدبه و کبکبه به نام کمیته‌ی امداد که زیر بار هیچ نظام جامعی هم نمی‌رود …

… نمی‌توانیم بگوییم تحریم‌ها تأثیر ندارند، تأثیر دارند اما آیا این تحریم‌ها یک‌شبه و بی‌دلیل به وجود آمده‌اند؟ داستان #نظام_سیاسی و درگیری‌های بین‌المللی است. تحریم‌ها ناشی از مواجهه‌ی نظام سیاسی با نظام جهانی است …

… از سال ۹۶ تا ۹۸ تعداد نفراتی که زیر #خط_فقر هستند در حدود ۳ برابر افزایش داشته است. اینک زنگ خطر جدی است و پیام آن این است که ما در گذشته موفق نبودیم و این روند سیر صعودی دارد. اگر روند چنین ادامه یابد سال ۱۴۰۰، ۸۰درصد مردم زیر خط فقر مطلق خواهند بود …

… همیشه بین محافل آکادمیک و پژوهش‌گرانی که یک نگاه علمی‌تر دارند با مجریان #دولت و کسانی که می‌خواهند سیاست‌گذاری کنند در حوزه‌ی اجرا، فاصله، شکاف و فضایی ایجاد می‌شود که گفتمان بینشان شکل نمی‌گیرد و هر کدام حرف خود را می‌زنند …

… یک بعد #جهانی‌شدن این است که دغدغه‌ها جهانی می‌شود. افراد تحصیل‌کرده، کسانی که اهل تحقیق و تفکر هستند، این دغدغه‌ها را دارند.
پتانسیل وجود دارد؛ اما متأسفانه #حاکمیت در ایران که بیش‌تر مبتنی بر #اقتدار_کاریزماتیک و کم‌تر قانونی و عقلانی است، دارد با این پتانسیل‌ها مبارزه می‌کند …

… در ایران اقتداری که مشروعیت یافته است، تلفیقی است بین اقتدارهای کاریزماتیک و قانونی! این تلفیق آزار می‌دهد. ملت رشد نکرده است، #تحول_فرهنگی اتفاق نیفتاده است. در کشور ما وقتی اقتدار به تلفیقی از دو نوع پدیدار می‌شود، شعارهای هیجانی تأثیر خود را در #انتخابات می‌گذارند، چرا که در یک فضای کاریزماتیک شنیده می‌شوند …

⚠️ بازپخش پست‌ها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۶)

🗓 چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

#دوقطبی شدن #شخصیت: دوقطبی شدن #جامعه

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

#خودکشی #آزاده_نامداری (یا خودکشانده، نمی‌دانم) مانند هر پدیده‌ای در متن زمانی و مکانی و اجتماعی خودش قابل تحلیل است. ایشان در شرایطی که #صداوسیما در #اعتراف‌گیری اجباری و #شکنجه #آزادی‌خواهان، شریک جرم بود در قاب تلویزیون ظاهر می‌شود و #چادر و #حجاب حکومتی را تشویق می‌کند. این در حالی بود که برخی #زنان برای رفع #حجاب_اجباری، تلاش می‌کردند و هزینه می‌دادند. او می‌خواست (یا می‌خواستندش!) به مشهوریت یک شبه و تنعمات ناشی از آن برسد. طبیعی است که #کشف_حجاب او در خارج، خبرساز و منتشر شود.‌ یحتمل، نهایتاً نتوانست فشار روحی ـ روانی را تحمل کند. یا این‌که از عمل‌کرد گذشته‌ی خود و «خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو»یی که با ژست حامی چادر گرفته‌بود شرم‌ناک بود. نمی‌دانم … به هر حال متأسفانه جامعه‌ی ما در شرایط #جنگ نرم یا سرد متمایل(!) به جنگ سخت یا گرم به سر می‌برد. جامعه دوقطبی شده‌است و این یکی از نشانه‌های #فروپاشی_اجتماعی است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۰)

🗓 شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

سوء‌هاضمه‌ی #فمینیستی!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ با دانشجویان ارشد #جامعه‌شناسی، درس «#جامعه‌شناسی_زنان» را به صورت مجازی در هفته‌ی گذشته داشتم. سخن از «#تبعیض_جنسیتی» بود. یکی از دانشجو‌یان از ارومیه که در #آموزش_و_پرورش، #معلم ریاضی است در ضمن این‌که موافق بود که #تبعیض جنسیتی وجود دارد در آخر صحبتش گفت: «الحمد‌لله نرخ #اشتغال زنان در پست‌های مدیریتی بالاتر در ادارات آموزش و پرورش ارومیه تقریباً دو برابر شده». این «الحمد لله»ی که او گفت ذهنم را درگیر کرد.

۲ـ به #دانشجو گفتم: فرض کنید سفره‌ای پهن شده‌ و غذای چهار نفر در آن آماده است حال آن‌که روز قبل در همین سفره، دو غذا وجود داشت. حالا غذا چند برابر شده‌است؟
گفت: دو برابر
گفتم: بسیار خوب. حالا فرض کنید ده نفر نیازمند غذا هستند و دور این سفره نشسته‌اند. حالا اگر این ده نفر از ۲۰‌درصد غذای‌‌شان به لحاظ مقدار و کیفیت صرف نظر کنند پس هر یک به چند درصد غذا نیاز دارد؟
گفت: ۸۰ درصد
گفتم: حالا آن چهار ظرف غذا (که نسبت به روز قبل دو برابر شده‌بود) چند درصد نیاز این ده نفر را که هر یک به هشتاد‌ درصد غذا هم راضی هستند پاسخ می‌دهد؟
گفت: ۵۰ درصد
گفتم: حالا این ده نفر با آن چهار ظرف غذا اگر بخواهند سر کنند آیا حداقل با پنجاه درصد توقع و انتظارشان، سفره را در پایان ترک نخواهند‌کرد و هنوز پنجاه درصد انتظارشان بی‌پاسخ باقی نخواهد ماند؟
اندکی تأمل کرد و گفت: بله درسته!
گفتم: حالا اگر این روزها تکرار شوند آیا آن افراد دچار سوء‌ هاضمه نخواهند شد؟
گفت: بله.
گفتم: پس چرا گفتید: «الحمدلله»، دو برابر شده‌است؟
گفت: متوجه نمی‌شوم منظورتان چیست!
گفتم: عزیز من، مثال آن ده نفر در اطراف سفره غذا، زنان در جامعه‌ی قرن بیست‌و‌یکمی ایران هستند که در فضای جهانی تنفس می‌کنند و آگاه به توانایی و آزادی خودشان شده‌اند و سطح توقع و انتظارات‌شان، حداقل در سطح همان هشتاد‌ درصد غذای مورد نیاز برای آن ده نفر است اما نیمی از این توقع و انتظار در این «سفره اجتماعی» پاسخ داده نمی‌شود یعنی نیمی بلاتکلیف باقی مانده‌است. پس با بحران پاسخ‌گویی به انتظارات و توقعات #زنان (بخوانید: زنان و مردان تحوّل‌جو) در ایران مواجهیم.
با اندکی خنده گفت: درست می‌گویید. از این جهت ندیده‌بودم.
گفتم: آن دو برابر شدن واگذاری پست‌های بالای اداری به زنان، همانند همان دو برابر شدن غذاها در سفره و نهایتاً پاسخ‌گویی به پنجاه‌درصد نیاز زنان است، پس این نشان از وجود «#بحران_مقبولیت» برای #نظام_سیاسی و #حکم‌رانی در ایران دارد.
گفت: می‌شود بیش‌تر توضیح دهید؟
گفتم: در مورد «بحران مقبولیت» و #فروپاشی_اجتماعی حرف‌های نا‌خوانده زیادی در کانال تلگرامی‌ام گفته‌ام اما خلاصه این‌که لوکوموتیو حکم‌رانی در ایران از قافله‌ی تحول‌جویی #شهروندان، عقب مانده و این فاصله، بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود و بنابراین «مقبول» نمی‌افتد و هزینه‌ها را هدر می‌دهد و منابع را می‌سوزاند و به نتیجه‌ای هم نخواهدرسید. پس آیا حالا هم خواهی گفت: «الحمدلله»؟
خندید و گفت: خیر!

۳ـ سوء هاضمه چیست؟ آن را «دش‌گواری» هم گفته‌اند که نشانش، «درد شکم» است و می‌تواند منجر به «زخم گوارشی» شود. این سوء هاضمه، باعث «نفخ» و «آروغ» و «تهوّع» می‌شود. اینک به جای کلمات داخل گیومه بگذارید: #نارضایتی، پرخاش‌گری، تجمیع انتظارات، اعتراض‌های پراکنده و استفراغ #جامعه! حالا می‌شود: دش‌گواری اجتماعی زنان (همان: سوءهاضمه‌ی فمینیستی) که با «#نارضایتی_اجتماعی» مشخص می‌شود اینک منجر به «#پرخاش‌گری» و #خشونت‌ورزی و نیز موجب «تجمیع انتظارات» و «اعتراض‌های پراکنده» زنان شده و نهایتاً موجب «استفراغ جامعه‌»‌ی زنان (بخوانید: همه‌ی #مدنیت‌طلبان) خواهد شد یعنی آن‌چه را بلعیده‌اند بالا خواهند آورد و خیرش را به شرّش و «عطایش را به لقایش» خواهند بخشید. نه الحمد لله!

۴ـ می‌دانید که «بهمن» با انبوه برف، خطر‌بار می‌شود و آن در کشورهای در حال توسعه با «بهمن‌شکن» مواجه می‌شود تا قبل از رسیدن به زمین هموار، کم‌تر آسیب‌رسان شود اما در ایران #شیعی، بهمن‌ها (بخوانید:بحران‌ها) هم‌چنان در سراسیبی تند در حرکتند و این هم نشانی دیگر از «فروپاشی اجتماعی» است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)

🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

عطش بی پاسخ!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ زمین، عطش‌ناک است و در حسرت آب دارد می‌سوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کرده‌اند و دارند با هم حال می‌کنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی می‌خورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی می‌پندارد که همواره صورتش را نم‌ناک می‌کند و می‌داند که بوته‌های گل‌ش ریشه در همان آب دارند. ساحل می‌داند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمی‌ریزد و اگر نریزد گل‌ها پژمرده می‌شوند. ساحل، عاشق سیلی‌های امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدان‌ها خالی از آب‌اند. باران نمی‌آید. لب‌های مردم من بادکرده از عطش‌اند و تشنگی سوزان دارند. این‌جا هوای دل‌ها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکست‌خورده هوای ابری، باران ندارد!

۲ـ داشتم فکر می‌کردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» می‌گویند گاه چه‌قدر در ناهشیاری هستند. جمعه‌شب گفت‌و‌شنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطوره‌ی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو. خانم محمدی می‌گفت که نمی‌توان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق می‌گویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس می‌توان نتیجه‌گیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی می‌گفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را این‌گونه ترسیم می‌کردم. چه‌گونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس می‌شود: مردم ایران آن‌چنان تشنه‌ی هویت‌یابی‌اند که قطره‌های اندک باران #اصلاح‌طلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کام‌شان را نم‌ناک نمی‌کند و هم‌چنان در حسرت بارش بارانی که هویت‌های #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیت‌ها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهند‌ماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟

۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاح‌طلب‌ها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکم‌رانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همه‌چیز مبتنی بر این مفاهیم‌اند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الی‌الابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شده‌ی #اصلاح‌طلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیس‌جمهور شود آیا می‌تواند و در حیطه‌ی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همه‌ی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمی‌توان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چه‌ها که نخواهد شد. آیا فکر می‌کنید این فوج عظیم دین‌داران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصص‌هایی که در این چند دهه فرا گرفته‌اند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زده‌اند مجهزند، نشسته‌اند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایت‌شان کنید؟

۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل می‌زنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلی‌گویی همیشه درست» را نمی‌دانیم. این گزاره‌ی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گل‌ها شاد می‌شوند و دیگر نیازی نیست به آن‌ها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعه‌شناختی و در این‌جا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران می‌آید یا خیر؟! گزاره‌ی نخست، یک گزاره‌ی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد می‌گوییم و می‌شنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمی‌کنیم که چه فاصله‌ای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز می‌گردم و همان شعر‌گونه بند ۱ را با خود زمزمه می‌کنم …

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش گفت‌وشنود چهار مدیر گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن جامعه‌شناسی ایران در اتاق شیشه‌ای: «فرصت‌ها، تحديدها، تهدیدها، موانع، برون‌رفت، بالندگی و امروز و فردای انجمن جامعه‌شناسی ایران»

🗓
چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آینده‌پژوهی

#سید_جواد_میری
مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی

#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعه‌شناسی ورزش

| میزبان:
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی و گروه فلسفه‌ی علوم اجتماعی

| تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹

چهار مدیر گروه‌های علمی ـ تخصصی انجمن جامعه‌شناسی ایران در اسفند ۱۳۹۹ با هم گفت‌و‌شنود داشتند تا با نگاهی از بیرون به انجمن، #دیالکتیک نقّاد را بر فعالیت‌های خودمان در انجمن، جاری سازند …

نقد خانم دکتر بیتا مدنی، مدیر گروه جامعه‌شناسی #ورزش متوجه روند انتخابات هیأت مدیره، روند عضویت، نظام مالی، سایت انجمن، روند اخذ مجوزها، نشریات انجمن و مواردی از این دست بود.

نقد آقای دکتر سید جواد میری، مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی متوجه #محافظه‌کاری انجمن به تبعیت از روند محافظه‌کارانه‌ی نهاد #آموزش_عالی و عدم حمایت از #هویت_صنفی همکاران دانش‌گاهی و #پژوهش‌گران_اجتماعی بود.

نقد آقای دکتر مهدی مطهرنیا، مدیر گروه #آینده‌پژوهی، کم و بیش متوجه «متحرک» بودن انجمن به جای «محرک» بودن، عدم ترسیم واضح چشم‌انداز انجمنی و درجازدن در بافت دستوری بود.

من هم که مدیر دو گروه در انجمن جامعه‌شناسی هستم تلاش کردم به این موضوع‌ها بپردازم:

ـ تاریخچه‌ی انجمن و فراز و فرودهایش
ـ خاموشی گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن
ـ فعالیت‌های شکلی و گاه خالی از محتوای مورد انتظار در انجمن
ـ تحلیل گذرای محتوای همایش ملی پژوهش‌های اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ی ایران در اسفند ۱۳۹۹ و تهی از محتوا بودن پنل‌هایی مانند: #جامعه‌شناسی_سیاسی، #جوانان، #فقر و #نابرابری، #زنان و #عدالت_جنسیتی و نیز بی‌ارتباطی برخی مباحث مطروحه در پنل‌های جامعه‌شناسی آموزه‌های اجتماعی #تشیع در ایران (۱ و ۲)!
ـ خستگی فکری و سنی در هسته‌ی مرکزی انجمن
ـ ارائه‌ی نموداری که انجمن جامعه‌شناسی ایران را از چهار منظر تحلیل می‌کند و پویایی‌اش را می‌تواند دامن زند.

| نمایش نمودار👉

«امید که این گفت‌و‌شنودهای درون انجمنی، بیرون از انجمن و ناظر بر آن تداوم یابد».

| پخش رسانه:
ـ دیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉

ـ شنیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉

| راهنمایی و پشتیبانی فنی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «قتل بابک خرم‌دین؛ جلوه‌ی خشونت اجتماعی ساختاری» |

🗓 دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از نشست در Clubhouse درباره‌ی قتل بابک خرم‌دین به دست پدر و مادرش با حضور جامعه‌شناسان: #احمد_بخارایی و #سعید_مدنی از تهران، #حسین_قاضیان از آمریکا و #سیروان_محمودی (مدیر نشست) از سردشت، به میزبانی کانال تلگرامی «علوم اجتماعی، مسائل روز». برگزار شده در ۱ خرداد ۱۴۰۰ | منتشرشده در دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۶۹۴

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

| فایل دیداری 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در این نشست:

... خشونت‌ورزی‌هایی مانند آن‌چه پدر #بابک_خرمدین انجام داد نشان از شخصیت تحقیر شده دارد و وجود شخصیت‌های تحقیر شده در یک #جامعه، نشان از وجود جامعه‌ی تحقیر شده دارد. جامعه‌ی ما تحقیر شده است. خشونت در ساختارهای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه‌ی ما ریشه دوانده ...

... معتقدم این حادثه جلوه‌ای از #خشونت است. این‌گونه نیست که «جلوه»، دربردارنده‌ی همه‌ی مفهوم باشد و ما بگوییم مثلاً قتل بابک خردم‌دین تماماً #خشونت_اجتماعی ساختاری است یا نیست، بنابراین جلوه، یک مصداق و شاخص از میان شاخص‌های متعددی است که ما را به‌سمت مفاهیم بزرگ‌تر سوق می‌دهد …

… از دید #جامعه‌شناسی که به‌مسائل نگاه می‌کنیم می‌بینیم که ساختارها نقش پر رنگی در این رخدادها دارند. منظور از ساختارها هم همان خرده‌نظام‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. عمده‌ی رویکردها در تحلیل خشونت، یا به #رفتارگرایی معطوف می‌شود که در آن به سطح روان‌شناسی نزدیک می‌شویم، مثلاً می‌گوییم کودکانی که شاهد خشونت والدین بوده‌اند بیش‌تر ممکن است در بزرگ‌سالی خشن شوند یا روان‌کاوانه به مسئله نگاه می‌کنیم؛ اما حتی در این رویکردها هم ناکامی را نمی‌شود در سطح فرد خلاصه کرد، قاعدتاً پای جامعه به‌ شدت در صحنه قابل مشاهده است و حضور عوامل ساختاری را می‌توان دید …

… نگاه دیگر این‌که بگوییم #خانواده دارای #نظام_اقتدار است و بر اساس این نظام اقتدار حادثه‌ای اتفاق می‌افتد، این‌جا هم وقتی صحبت از #اقتدار می‌شود مجدد یک پای آن در #فرهنگ، #خرده‌نظام_فرهنگی و ساختارها است. اگر هم بخواهیم با نگاه کارکردگرایانه به پدیده #خشونت_خانوادگی نگاه کنیم مثلاً عنوان می‌شود این خشونت به‌اعتبار سن والدین است که رنگ و بوی سنتی دارد یعنی این‌که هر کسی سن بیش‌تری دارد مجاز است خشونت به‌خرج دهد، یا صحبت از جنس است که #مردان به خودشان اجازه می‌دهند نسبت به #زنان اعمال خشونت کنند، یا چارچوب معرفتی و ایدئولوژیکی مطرح است که ذهن را درگیر کرده و منجر به رفتار خشونت‌آمیز می‌شود که این رویکردها هم نوعی نگاه فرهنگی و ساختاری دارند. مثلاً پدر بابک اشاره‌ای داشت که پسرم کار غیراخلاقی انجام می‌داد، این تعریف #اخلاق در حوزه‌ی انواع #ایدئولوژی #مذهبی، #قومی، #ملی و غیره است و در جامعه‌ی ما #ایدئولوژی_مذهبی، پررنگ شده و جالب این‌که از حمایت #قانونی هم برخوردار است و اگر مثلاً پدری #فرزندکشی کند #مجازات مناسب در پی ندارد …

… معتقدم یکی از بزرگ‌ترین علت‌های خشونت‌ورزی بحث عدم گفت‌وگو و خودانتقادی است. این‌که گاهی ما علاقه داریم دیگران را فقط کنترل کنیم و نواقص خودمان را پنهان کنیم، این هم ریشه‌ی فرهنگی دارد و ناشی از ایدئولوژی است، یعنی این‌که همیشه آمده‌اند ما را کنترل کنند و ما هم یاد گرفتیم دیگری را کنترل کنیم. بنابراین اگر خشونت در سطح خرد اتفاق می‌افتد ریشه در خشونت در سطح میانه دارد، خشونت در سطح میانه هم ریشه در سطح کلان دارد. بنابراین همان‌طورکه اگر فردی احساس حقارت کند دست به خشونت‌ورزی می‌زند تا به‌هدف خود برسد، جامعه‌ای هم اگر حقیر شود نتیجه‌ی آن خشونت‌ورزی جامعه است. همه‌ی این انواع خشونت بدون تردید ریشه در #ساختار_جامعه دارد...

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| در اسارت «چهره»!

| چهارشنبه: ۱۶ تیر ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی پایگاه خبری «گسترش نیوز» با #احمد_بخارایی درباره‌ی جراحی‌ها و تزریقات برای #زیبایی #زنان | منتشر شده در ۱۲ تیر ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👉

| فایل شنیداری 👉

| نکته:
با سایت «گسترش نیوز» گفت‌و‌گو کردم. موضوع: نگاه #جامعه‌شناختی به جراحی‌ها و تزریقات برای زیبایی زنان بود. نوار صوتی ضمیمه است تا بخش‌هایی که به دلیل عبور از خط قرمز‌ها قابل انتشار نبوده قابل شنیدن باشد. به ذکر مطالبی پرداختم که تقریباً سطوح گوناگون تحلیل را در بر می‌گیرد. نهایتاً به بحران گروه مرجع، بحران هویت، نگاه برده‌وار به زن در فرهنگ متعصب دینی و قومی و مواردی از این دست، علاوه بر شکل‌گیری #نظام_طبقاتی در میان #پزشکان و جراحان زیبایی اشاراتی داشتم.

| متن منتشره:
… بادی شیمینگ به #تن‌شرمی ترجمه شده است. شرمی که فرد نسبت به خودش دارد و نگاه مشکوک و تردیدآمیز در اصل معلول نگاه دیگری است. ابتدا به نظر می‌آید فرد به دیگران نگاه تردیدآمیز دارد و این تصور در ذهنش تقویت شده که دیگران نیز نسبت به او نگاه تردید آمیز دارند. بادی شیمینگ تردید و شک نسبت به جسم و بدن است و این معلول نگاهی است که ما نسبت به دیگران داریم …

… تمامی رفتارهای ما در فضای فرهنگی تعریف می‌شود و #فرهنگ نیز در بستر تاریخ وجود دارد. امروز همه‌ی ما نماد و شاخص فرهنگ گذشته خود هستیم و هیچ فردی در هیچ جامعه‌ای منفک از فرهنگ خود نیست. از نوع غذا خوردن و لباس پوشیدن و شیوه همسرگزینی تا کلیه رفتارها که مبتنی بر آن الگوی رفتاری است که در بستر فرهنگ به افراد تعلیم و منتقل شده است. بنابراین اگر ما نگاه اتهام‌ آمیز و تردید آمیز توام با شک و شبهه و قضاوت‌گر داریم و نسبت به دیگری این گونه نگاه‌ ها را داریم این فرهنگ است که این را به ما القا کرده است. در نگاه #جامعه‌شناسی ما زاده فرهنگمان هستیم …

… در بادی شیمینگ چطور می‌ شود که خانم ها و آقایان به سمت عمل‌ های زیبایی می‌روند و چگونه این افراد نسبت به خودشان تردید دارند و احساس خوبی ندارند و نسبت به بدن خود احساس شرم دارند؟ این عوامل ناشی از این است که این افراد دیگران را قضاوت می‌کنند که این نیز از فرهنگ ناشی می‌شود. فرهنگی که متناسب با دنیای جدید و دنیای عقلانیت نیست فرهنگی است که افراد به نحوی بار می‌آورد که بیش از اینکه به اندیشه خود تردید کنند به دیگری تردید می‌کنند و می‌خواهند دیگران را اصلاح کنند. یعنی از خود غافل هستند و این نیز یک امر فرهنگی است. در #جامعه امروز ارزیابی انسان‌ها نسبت به یکدیگر بیشتر شده است و افراد یکدیگر را زیر ذره‌ بین و قضاوت ظاهری قرار می‌ دهند. این امر بیانگر این است که افراد در جامعه دیگری را قضاوت می‌ کند که این فرد محصول فرهنگی است که قرن‌ هاست در جامعه ما ریشه دارد و لایه عمقی آن #ایدئولوژی حاکم است و فردی که در مورد دیگران قضاوت و داوری می‌ کند متعاقب آن به این می‌ اندیشد که دیگری هم در مورد من قضاوت می‌ کند و ایراد‌گیری از بدن خود شروع می‌ شود و در اینجا فرد به هویت‌یابی خود می‌اندیشد …

… بحث ایده‌آل‌ گرایی جنبه مثبت و منفی دارد و هر کمال‌ نگری و ایده‌آل نگری لزوما بد نیست. جنبه مثبت و سازگارانه آن این است که یکسری معیارها و چارچوب‌های ویژه و خاص و برتر را برای کنش‌ها و رفتارهای اجتماعی انتخاب می‌کنیم تا متفاوت از دیگری باشیم. اما بعد ناسازگرایانه آن عمدتا به بعد حداقلی و حداکثری تقسیم می‌شود. بعد حداقلی آن این است که یک فرد نسبت به توانایی‌های خود که محدود است آگاهی ندارد و فکر می‌کند توانایی انجام خیلی از کارها را دارد و به آن سمت می‌رود. در واقع فرد به ضعف‌های خود آگاهی ندارد. بعد حداکثری آن این است که ممکن است فرد نسبت به ضعف‌های خود آگاهی داشته باشد اما می‌خواهد نواقص خود را نادیده بگیرد …

… به طور کلی ما نمی‌توانیم با راهکارهای روتین روانشناسانه فرد را از ایده‌آل‌گرایی منع کنیم و با توصیه‌های روانشناسی گرایشهای به سمت عمل‌های زیبایی کم نمی‌شود و بیش از ۹۰ درصد تن شرمی ناشی از ساختار فرهنگی و عوامل بیرونی است. فرد در روند #جامعه‌پذیری در #خانواده و جامعه و آموزش و پرورش این را نیاموخته است که به ضعف‌های خود آگاه شود و در صورت آگاهی نیز کتمان نکند. به همین دلیل است که توصیه‌های روانشناسی در جامعه ما چندان کاربرد ندارد. ما شاهد سیر صعودی عمل‌های زیبایی و افسردگی و خشم ناشی از انتقاد بدن هستیم. همچنین حلقه مفقودی هویت‌یابی نیز در اینجا تاثیر بسزایی دارد. به طوری که افراد به دنبال هویت‌ یابی می‌ خواهند خود را برجسته کنند …| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| دو سال پیش #در_چنین_روزی

| ۱۴ امرداد ۱۴۰۰

۲ سال پیش و ۷ ماه قبل از #انتخابات #مجلس شورای اسلامی در همین‌جا و در پست زیر در کانال تلگرامی افق‌نگر اشاره کردم که زندانی کردن #زنان مخالف #حجاب_اجباری و #نویسندگان و #منتقدان و #فعالان_مدنی به نوع قرون وسطایی و نیز هم‌دستی #اصلاح‌طلبان_حکومتی با #اصول‌گرایان تمامیت‌خواه، فرجام قریب‌الوقوع ناخوشایندی برای نظام حکم‌رانی در #انتخابات_مجلس در ۷ ماه بعد خواهد داشت و دیدید که شد آن‌چه پیش‌بینی شده بود و انتخابات مجلس با بحران #عدم_مشروعیت و بی‌اعتباری ناشی از #عدم_مشارکت حدود ۶۰درصد مردم مواجه شد و … اینک نیز مشاهده شود در پست‌های تلگرامی نسبت به آینده‌ی نه چندان دور چه گفته می‌شود …!
| "چند زن همسری"، مصداق خشونت علیه زنان!

| پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰

| گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جامعه ۲۴» درباه‌ی پدیده‌ی چندهمسری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی به مناسبت «#روز_جهانی_منع_خشونت_علیه_زنان» در ۲۵ نوامبر (۴ آذر) | منتشرشده در پنج‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👇
https://jameh24.com/0004y5

| بخش‌هایی از صحبت احمد بخارایی:

… از چهار زاویه می‌توان به فلسفه‌ی #چندهمسری در ایران ۱۴۰۰ پاسخ داد؛ ۱ـ گذشته و تاریخ و فرهنگ ۲ـ استدلال‌های صوری و شکلی؛ مانند وجود بیش از پنج میلیون #زن و #دختر #مجرد در سنین ۳۰ تا ۴۹ سال ۳ـ کاوش محتوایی و تحلیل عناصر پنهان در فلسفه‌ی چندهمسری در زمان کنونی؛ مانند باور داشتن برخی مفسرین مذهبی به «خصلت فطری» مردان در تمایل به چند همسر! ۴ـ پی‌آمد و کارکرد چنین فلسفه‌ای که منجر به فربه‌تر شدن هرچه بیش‌تر عده‌ای ثروت‌مند که توان داشتن چند زن را دارند می‌شود. این افراد با این کار زیاده‌خواهی خود را بر تفاسیر دینی و بر نگاه مبلغین سنت‌گرای روحانی، متکی هستند و از زنان سوء‌ استفاده می‌کنند …

… حامیان چندهمسری تاکنون بار‌ها و بار‌ها به نگاه نخست، متوسل شده‌اند و به آیات و سیره‌ی پیامبر مسلمانان استناد کرده‌اند. بر همین اساس برای تبیین «علت فاعلی» شکل‌گیری فلسفه‌ی چندهمسری در ایران کنونی باید به ریشه‌ی فرهنگی و تاریخی این موضوع بپردازیم. این موضوع با استناد به ۱۴ قرن پیش و در بستری #ایدئولوژیک مطرح و البته توجیه می‌شود و امروز را با ۱۴۰۰ سال پیش می‌سنجند و شبیه‌سازی می‌کنند …

… این افراد در نهاد قدرت‌مند و #نظام #ایدئولوژیک دینی و سیاسی با هم پیوند خورده‌اند، بنابراین توان و امکان آن را دارند که حتی قانون یا تبصره‌ای برای تشویق به چندهمسری وضع کنند، اما دنیای امروز دنیایی نیست که ما بتوانیم با انشا و وضع #قانون و توصیه و حکم، مردم و جامعه‌‌ی قرن بیست و یکمی را به کاری مجبور کنیم …

… این نوع نگاه، بسیار ابتدایی و تاریخ‌گذشته است که ما تصور کنیم بخشی از این #زنان_مجرد یا مطلقه صرفاً به علت مشکلات اقتصادی تن به ازدواج با مردی دهند که همسر دیگری هم دارد؛ این کار در واقع پایین آوردن شأن و مرتبه‌ی #ازدواج است. در هرم سلسله نیاز‌های «#مازلو» موضوع معیشت در پایین‌ترین بخش و رده قرار دارد و پس از آن چهار رده‌ی دیگر برای رشد انسان‌ها تعریف شده است که اگر نگاه تأمین معیشتی زنان نسبت به پدیده‌ی چندهمسری داشته باشیم به این معناست که زنان را از #رشد_اجتماعی و بزرگ‌تر شدن و ارتقاء به سطوح بالاتر پاسخ‌گویی به نیاز‌های انسانی محروم کرده‌ایم و این ستم دو چندان به زنان است. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که این #دولت است که با در اختیار داشتن منابع کشور باید معیشت مردم را تأمین کند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #تحجرگرایی در شکایت نهادهای مذهبی علیه زنان در قم: جهان ذهنی بسته و فاقد کارکرد

| شنبه ۴ دی ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با #احمد_بخارایی، علی نجفی‌توانا و محمدتقی فاضل‌میبدی درباره‌ی شکایت نهادهای دینی و طلبه‌ها در قم از زنان | منتشرشده در شنبه ۴ دی ۱۴۰۰

| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=228232

| بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی:

… این #طلاب کسانی هستند که جهان معرفتی و ذهنی بسته‌ای دارند، این‌ها کسانی هستند که در یک #جهان‌بینی سنتی درجا می‌زنند و نتوانسته‌اند خود را به‌روز کنند و هنوز برای قواعد اجتماعی به ۱۴۰۰ سال قبل ارجاع می‌دهند. به عنوان مثال این افراد برای این‌که مشکل #ازدواج #زنان ۳۵ تا ۴۵ سال مجرد که گفته‌ ‌شده حدود پنج میلیون است را حل کنند، به جای آن‌که صورت ‌مسئله طراحی شود، صورت‌ مسأله را پاک می‌کنند و پیشنهاد #چندهمسری و تعدد زوجات را می‌دهند، می‌خواهند برای هر مشکلی بر اساس یک جهان‌بینی توسعه‌نیافته یک راه‌حلی پیدا کنند، اما در یک جهان‌بینی بسته و قدیمی گیر کرده‌اند و در همان فضا راه‌حل پیدا می‌کنند …

… در صورت چندهمسری باید دید که چه فردی توانایی این کار را دارد؟ عمدتاً افرادی که «#سرمایه» دارند، بنابراین برای این افراد بستری فراهم می‌شود که #برده‌ی_جنسی بخرند، اما ظاهر آن استناد به آیات و روایات است، حال در این جهان‌بینی این آدم‌ها فاعل و شاکی آن شکواییه علیه زنان به قول خودشان بدحجاب هستند …

… امروزه اگر #قدرت با #ایدئولوژی پیوند نخورده بود آن عناصری که از قبل بودند، آرام‌آرام به سمت بازنگری و پوست انداختن حرکت می‌کردند، ولی وقتی یک فضای امن سیاسی برای آن‌ها فراهم می‌شود تقویت می‌شوند …

… اصلاً این‌طور نگاه‌های بسته خروجی‌شان چه چیزی خواهد بود؟ می‌خواهند کاری کنند، اما منجر به فراری دادن مردم می‌شوند و به لحاظ نظری، ضد آیات‌ #قرآن رفتار می‌کنند، هم‌چنین به لحاظ #جامعه‌شناسی هم که ما می‌گوییم با زور و تهدید کاری نمی‌توان کرد، به لحاظ روابط اجتماعی هم روند #دین‌گریزی سیر صعودی داشته، بنابراین همین ریسمان‌های نازکی که وجود دارد هم با این نوع مواجهه‌ها نابود می‌شود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| بیانیه‌ی زنان سینماگر علیه مردان سینماگر در محکومیت «تعدیات و آزار جنسی»، هم «کنش اجتماعی» است و هم کنش اجتماعی «نیست»؛ چه‌گونه؟!

| یک‌شنبه ۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «خبرآنلاین» از نشست بررسی ابعاد بیانیه‌ی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر در clubhouse با حضور: احمد بخارایی، کامبیز نوروزی، منیژه حکمت، نیره توکلی، سمیه میرشمسی و محمد مهدی عسگرپور | برگزار شده در پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در پنج‌شنبه ۱ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.khabaronline.ir/news/1623273

| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play

| بیانیه‌ی اعتراضی زنان: 👇
https://www.karzar.net/36234

| #احمد_بخارایی: اخیراً به نشستی در کلاب‌هاوس با حضور #زنان_سینماگر در خصوص بیانیه‌ی محکومیت تعدیات و #آزار_جنسی زنان سینماگر از سوی «خبرآنلاین» دعوت شدم که حدود ۳ ساعت به طول انجامید و سهم حرف‌های جامعه‌شناختی حدود ۱۶ دقیقه بود که فایل صوتی‌اش در این پست است. طبیعتاً در یک فضای هیجانی به سختی می‌توان سخن گفت اما تلاشم را کردم تا در زمان کوتاه چند موضوع را مطرح کنم از جمله گفتم:

… حکایت ناشایست بودن #تبعیض جنسیتی، اظهر من الشمس است، بنابراین از زشت بودن و محکومیت این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق‌القول هستیم. پس از این می‌خواهم سه پرسش مطرح کنم و سپس در حد فهم ناقص خودم به آن‌ها پاسخ گویم که عبارتند از: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای آزار جنسی زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضاکنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «#کنش_اجتماعی» است. ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت یا رویکرد #فمینیستی است. ۳ـ فهم #هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟ …

… به اعتباری می‌توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می‌توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک کنش اجتماعی بود اما با نگاه عمیق‌تر می‌توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن، «کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی‌هایی است که این‌جا کم‌تر مشاهده می‌شود. این زوایای چهارگانه معطوف به سه زمان گذشته، حال و آینده‌اند از «روندی بودن» تا دارای «پی‌آمد» تشکیل گروه‌های پیش‌رو با محتوای #دیالکتیکی

… در بیانیه آمده بود که این تبعیض‌ها «سیستماتیک» شده است. استفاده از این کلمه یعنی سیستماتیک، اشاره به ریشه‌ای و نهادینه شدن دارد. حال اگر چنین است پس دیگر بحث «#صاحبان_قدرت» مطرح نیست و همه‌ی مردان سینماگر در هر رده‌ای، تجاوزگر خواهند بود. نکته‌ی بعد قضاوتی است که در بیانیه وجود دارد و می‌گوید «آزارگران به واسطه‌ی شهرت و اعتباری که توسط هواداران‌شان به دست آورده‌اند، هیچ ترسی از دست بردن به این جرائم ندارند». استفاده از واژه‌های «هیچ ترسی»، «همه»، «هواداران» و «آزارگران» بار معنایی سنگینی دارد. در واقع این‌جا همه‌ی هواداران هم محکوم شده‌اند و علاوه بر این موضوع، تمام مردان مورد خطاب قرار گرفته‌اند. به انضمام این‌که وقتی بحث خشونت جنسی مطرح می‌شود، زنان که علیه زنان نیستند. این کلی‌گویی‌ها و این هجمه‌ی بی‌قید و شرط به همه‌ی مردان، همان چیزی است که قبلاً از آن به عنوان رویکرد رادیکال در انواع فمینیست از آن یاد کردم که هدفش بیش از تعامل و #کنش‌گری اجتماعی، نبرد علیه مردان است و باب #دیالکتیک پیش‌برنده مسدود و هیجانات، تشدید می‌شود …

توجه: حکایت آزار جنسی در ایران با محوریت «#مردسالاری» و دفاع از #حقوق_زنان در بستر فرهنگی ـ اجتماعی‌مان دارای ابعاد پیچیده و ظریفی است که زنان و مردان هوش‌مند با دقت و تأمل به آن ورود می‌کنند به گونه‌ای که از سلیقه‌محوری و کینه‌توزی مبرا است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| اعتراضیه‌ی زنان سینماگر ـ آزار جنسی ـ مردستیزی ـ رادیکالیسم

| چهارشنبه ۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| | گزارش روزنامه‌ی مردم‌سالاری از صحبت‌های احمد بخارایی در نشست کلاب‌هاوسی بررسی ابعاد بیانیه‌ی اعتراضی زنان سینماگر نسبت به آزار جنسی مردان سینماگر به میزبانی خبرآنلاین | برگزار شده در پنج‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ و منتشر شده در یک‌شنبه ۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
https://www.mardomsalari.ir/images/magazine/0001/files/atfl00005702-0009.jpg

| فایل شنیداری (احمد بخارایی): 👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1XWytyn3XiYy2I7WKwJWB0u3yLdBMjQeq&export=play

| #احمد_بخارایی: قبل از هر چیز در ابتدا باید مشخص شود که واحد اصلی تحلیل و سوال این جلسه چیست؟
بیانیه است؟ بحث #جنسیت_زدگی در #جامعه است یا دفاع از #حقوق #زنان؟ ملاحظه می شود که دوستان از هر دری سخنی می گویند و این شاید مناسب یک نشست علمی نباشد، اما من حسب عنوان اصلی این نشست و موضوعی که بر اساس آن دعوت به حضور شده ام می خواهم خود بیانیه را مورد بررسی قرار دهیم، چرا که بحث جنسیت زندگی و فراگیری آن کاملا روشن است و این ماجرا از سینما گرفته تا دانشگاه همه جا وجود دارد.

«نمی دانم آیا لازم است از دیدگاه #جامعه‌شناسی به ماجرا بپردازم یا خیر و ممکن است صحبت های من خیلی خوشایند برخی افراد نباشد، به ویژه بین سینماگران که ممکن است میانمان زبان تخصصی مشترک کمتری وجود داشته باشد و همین باعث سخت تر شدن ماجرا می شود.»

داستان #تبعیض_جنسیتی أظهر من الشمس است، پس از زشت بودن و محکوم بودن این ماجرا گذر کنیم و بنا را بر این بگذاریم که همه در پذیرش این مسئله متفق القول هستیم، پس از این می خواهم سه پرسش مطرح کنم و در حد فهم خودم به آنها پاسخ گویم که عبارتند: ۱ـ صدور این بیانیه با محتوای تعرض جنسی به زنان سینماگر و محکومیت آن از سوی امضا کنندگان که زنان مطرح سینماگر هستند، آیا یک «کنش اجتماعی است؟ ۲ـ این بیانیه مظهر چه نوع حرکت با رویکرد فمینیستی است. ۳- فهم هرمنوتیکی من از این بیانیه چیست؟»

«این که این بیانیه #کنش بود یا خیر؟ یک سوال است. به اعتباری می توان گفت این بیانیه یک کنش بود و به اعتباری هم می توان گفت که کنش نبود چرا که بر اساس یک نگاه محدود و با توقع حداقلی شاید بتوان گفت یک #کنش_اجتماعی بود اما با نگاه عمیق تر می توان گفت این حرکت از سوی سینماگران زن کنش اجتماعی» نبود زیرا یک کنش اجتماعی از چهار منظر دارای ویژگی هایی است که اینجا کمتر مشاهده می شود، در منظر نخست، یک کنش اجتماعی در یک بستر مشخص از گذشته تا حال می ماند به زمان اکنون رسیده و زمینه بروز واضحی دارد، در منظر دوم، یک کنش اجتماعی دارای صورت» و قالب هنجارمند و تا حدودی مبتنی بر ادبیات علمی است، در منظر سوم یا نگاه محتوایی، یک کنش اجتماعی دربردارنده #دیالکتیک و نیز علاوه برآن، زمینه ساز کنش متقابل است در مناظر چهارم، پیامد یک کنش اجتماعی، شکل گیری گروه های کنش گر بعدی و در یک برایند قرار می گیرد. از این رواید صدور بیانیه با محتوای خاصش، شاید یک کنش اجتماعی تلقی شود. چون این کارزار قرار است ادامه پیدا کند و این اتفاق خیلی خوبی است، بین عنصر آگاهی در بین زنان سینماگر و دنبال کنندگان آنها باید افزایش پیدا کند. تلاش من در طرح پرسش نخست و پاسخ گویی در جهت نقد بیانیه، به قصد تکمیل این مسیر و قرار گرفتن این گونه حرکت ها در ریل کنش گری اجتماعی است.»

معمولا افرادی که در سینما حاضر می شوند از قشر متوسط هستند که به دنبال کسب پایگاه اجتماعی اند. زنان سینماگر هم با پول و شهرت پیوند خورده اند پس این بیانیه دارای رویکرد مارکسیستی در دفاع از حقوق زنان #کارگر و ستمدیده اقتصادی نیست. از سوی دیگر، رویکرد سوسیالیستی هم ندارد زیرا هدفش معطوف به سینما و محدود است مشخصا #فمینیست #لیبرال که دنبال اصلاح قوانين است هم نیست زیرا لحن بیانیه فراتر از بحث قانون و یک حرکت نرم و محافظه کارانه است.

من فکر می کنم این حرکت بیشتر مربوط به یک فمینیست رادیکال از نوع خاص می شود. این برداشت من از رویکرد رادیکال بودن نگاه #فمینیستی در این بیانیه به پاسخ پرسش سوم من مبنی بر فهم #هرمنوتیکی از محتوای بیانی هم مربوط می شود، در پاسخ به پرسش سوم باید بگویم من بیانیه را مطالعه کردم، از کلماتی چون قدری، توهین، تحقیر و تهدید استفاده شده بود که در جامعه ما هر صاحب قدرتی از آن استفاده می‌کند. حتی ما که در دانشگاه هستیم آن را حس می‌کنیم. | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/04/blog-post_27.html?#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست نمایش و نقد مستند «هیچ کس منتظرت نیست»
حکایت
#زنان_کارتون‌خواب بی‌پناه در سرمای جان‌کاه! عجب روزگار پر دردی! نمایش #مستند کم‌نظیر و کلامی پیرامون آن ...

| میهمانان:
کارگردان و شخصیت اصلی مستند، #احمد_بخارایی جامعه‌شناس و مریم کثیری فعال فرهنگی و رسانه
| برگزار کننده: سازمان سینمایی سوره
| تاریخ برگزاری: دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
| زمان: ساعت ۱۷ تا ۲۰
| نشانی: تهران، خیابان وزرا، سینما آزادی، سالن شهر هنر

ورود برای عموم آزاد است.

⚠️ بازپخش پست‌ها، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| "کلثوم"، قربانی #نظام_مردسالار مشروع!

| سه‌شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی درباره‌ی #قتل مردان مازندرانی | منتشرشده در ۱۳ شهریور ۱۴۰۲:
https://aftabeyazd.ir/17136

| نمایش گزارش:👇
https://aftabeyazd.ir/17146


#احمد_بخارایی: عزیزان، در این گفت‌وگو به عوامل آشکار و پنهان در سه سطح: خرد، میانه و کلان در بروز پدیدارهایی مانند #همسرکشی و ابزارانگاری #زنان مظلوم در ایران اسلامی پرداختم.

«در چنین مواقعی (مواجهه با یک پدیدار)، صرفاً اگر در سطح خُرد متوقف شویم، اسیر برخی کلیشه‌ها خواهیم شد که نهایتاً به یک سری «توصیه» بسنده خواهیم کرد اما «پدیدارها» را باید «سه سطحی» دید:
ـ سطح خُرد: یعنی خانواده و انواع باید‌ها و نباید ها
ـ سطح میانه: سازمان ها
ـ سطح کلان: ساختارها، نگاه اجتماعی، نگاه جامعه شناسی، بررسی بر اساس جامعه شناسی سیاسی و مداقه در تمامی خرده دلایلی که در نهایت محصولی به نام:« «قتل‌های سریالی مردان مازندرانی» » به دست می‌دهد.
عدم توجه به سطح کلان و میانه و متوقف شدن در سطح خُرد هیچ ارزشی ندارد مگر آن که برای مان انتشار خبر مهم باشد و بس!

نکته اول: ما فاقد «نظام جامع رفاه اجتماعی» هستیم!
از دو زاویه می‌شود این موضوع را تحلیل کرد: یکی از زاویه نگاه مرد، یکی از زاویه نگاه زن.
از زاویه نگاه مرد، با توجه به سن مقتول، بحث سالمندان در جامعه ما مطرح می‌شود. ما با سیر صعودی سالمندان مواجه هستیم(چه از 60 سال به بالا در نظر بگیریم و چه از 65 سال به بالا) و از آن جایی که هرم سنی به سمت سالخوردگی جامعه در حرکت است پس تعداد سالمندان روز به روز بیشتر می‌شود. و ما یک نظام جامع رفاه اجتماعی تعریف شده برای سالمندان مان نداریم، سالمندان به نحوی «رها شده» هستند. خانواده نیز دچار تغییر شده‌اند یعنی، از شکل گسترده به شکل هسته‌ای و حتی از هسته‌ای نیز عقب نشینی کرده‌اند و با تأخیر سن ازدواج مواجه هستیم و از این رو حتی خانواده‌های هسته‌ای نیز با تهدید رو به رو شده‌اند حال اگر به این موضوعات، تعداد کمِ فرزندان در خانواده را نیز اضافه کنیم و به تغییر در نوع نگاه فرزندان(جوان‌تر ها) نیز دقت کنیم زیرا نوع نگاه با گذشته، تفاوت فاحشی دارد.
وقتی می‌گوییم نگاه‌ها تغییر کرده بدان معنا است که اندیشه ی جوانان در حوزه خانه و خانواده؛ مدرن تر، جدید تر، خودمحورتر از دیگرخواهانه به گونه‌ای که در گذشته بوده، است. پس تا اینجای ماجرا؛ یک: ما فاقد یک نظام جامع رفاه اجتماعی هستیم که نتیجه‌اش می‌شود رهاشدگی سالمندان و دو: خانه و خانواده هم متحول شده و دیگر توجه چندان به سالمندانِ درون خانواده ندارد.
> حرکت از نگاه عاطفی به نگاه «هزینه ـ فایده» ای!
ماحصل آن چه تا حالا بیان شد به یک تحول دردآورتر می‌رسد و آن حرکت از نگاه عاطفی به نگاه «هزینه ـ فایده» ای!
حال اگر همه ی موارد را در کنار هم قرار دهیم و به موضوعاتی چون تغییر جایگاه خانواده، پناهگاه نبودن و حامی نبودن خانواده و این تغییر نگاه توجه کنیم لاجرم به رهاشدگی سالمندان خواهیم رسید که خود آغاز ماجرا است.
در این جا گریزی هم باید زد به ساختارها که وقتی برای داشتن یک نظام جامعه رفاه اجتماعی نمی‌اندیشد پس لابد دیگر به مردم، ورای همه ی مرزبندی‌های مثلاً خودی و غیر خودی نیز توجه نمی‌کند. کافی است بدانید «نظام جامع رفاه اجتماعی» از سال 84 تا به الان مسکوت باقی مانده است!
در ادامه ی نگاه از زاویه مرد، یک انسان در همین فضای رها شدگی، حق زندگی هم دارد یعنی می‌تواند با تمام مختصات ذهنی خود به یک زن هم فکر کند. در همین فضا خیلی زود مقهور نگاه «مردسالارانه» می‌شود.
در نگاه مردسالارانه، نگاه به زن یک نگاه ابزاری است، هرچه زن زیبا‌تر و جذاب تر، بهتر!
در ساختارهای منفعل که رهاشدگی بخشی از آن است، جایگاه برتر قائل شدن برای یک مرد جای هیچ پرسش و تحلیلی باقی نمی‌گذارد؛ یعنی مرد جایگاه برتری دارد، در چنین فضایی، شاید اصلا فرصت دیگر بررسی‌ها نیز داده نشود و به سادگی پای زنی به ماجرا باز شود که در ذهن صدها نقشه و برنامه دارد که خود آن زن نیز بخشی از همین مسیر را در آن سوی ماجرا پیموده است یعنی وقتی در بین برخی از ماها به یک زن از منظر ابزاری نگریسته شود لابد آن زن نیز با تن دادن به همین نوعِ نگاه، برای خود حقی قائل می‌شود که به سراغ مردانی برود مسن تر، ثروتمند‌تر و دارای جذابیت‌های اجتماعی بیشتر.
> به همان اندازه ی مرد سالمند دچار رهاشدگی است زنان نیز هستند
دیگر سوی قصه اما یک زن است، زنی که مشترک با مردها در جامعه‌ای زندگی می‌کند که رهاشدگی را به او نیز تحمیل کرده است،| ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/09/blog-post.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| فاصله، اختلاف و شکاف؛ گسست نسلی و دامنه‌هایش

| سه‌شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی «دیدارنیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی شکاف نسلی | منتشر شده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/161441

| پخش گفت‌وگو (شنیداری):
👇و پایین پست
https://drive.google.com/file/d/1GMA3CP3DGI6QMxdJY6pjCv0roehff1h5/view?usp=drive_link

|
#احمد_بخارایی: "از چهارزاویه ما با مشکل مواجه‌ایم. یعنی اختلاف بین نسل‌ها و فاصله بین نسلی و فراتر از آن، #شکاف_نسلی. وجود اختلاف طبیعی است. حتی در میان یک نسل، دو عضو با هم اختلاف دارند. حتی دو جنس مخالف، نگاه زنانه، نگاه مردانه، نگاه شهری و نگاه روستایی در یک ظرف زمانی واحد. اما در دو ظرف زمانی که دو نسل هستند، فاصله شان هم تا حدودی طبیعی است. به خاطر اینکه نسل قدیم، متعلق به یک جهان‌بینی و منظومه فکری قدیمی‌تر است و نسل جدید، جدید. اما شکاف یعنی آنجا که این دو فاصله شان کمی عمیق است و انگار صدای همدیگر را نمی شنوند. بده و بستان منطقی و درست و کارکردی ندارند. آن شکاف است که بحران زاست. بنابراین آن چیزی که باعث این شکاف شده، شکاف بین نسلی، از چهار زاویه، عواملش قابل تحلیل است. آن وقت، این چهار دسته عامل اگر مورد توجه قراربگیرند و ترمیم و بالاخره از صحنه حذف شوند، طبیعی است که آن شکاف می تواند نهایتا تبدیل به یک فاصله شود و بعدا تبدیل به یک اختلاف شود که آن هم طبیعی است.

خب، ما در تاریخ خود، فراز و فرودهای ویژه‌ای داشتیم. چه در عالم سیاست، چه در عالم اقتصاد، چه در عالم فرهنگ و چه جامعه.

در عالم سیاست می بینید دیگر. فراز و فرودهای بی ربط. قاجار می رود. پهلوی می‌آید. پهلوی می‌رود، جمهوری اسلامی می‌آید. به لحاظ اجتماعی، شما ناگهان می بینید مثلا بحث #آزادی #زنان، یک‌هو یک روز #حجاب است، یک روز روسری از سر کشیدن است، یک روز سازمان های دفاع از #حقوق_زنان است در زمان پهلوی، یک روز دیگر، جمهوری اسلامی است.

ببینید به تبع آن رفت و آمدهای بی قواره و نامربوط سیاسی به هم، مسائل اجتماعی و به لحاظ فرهنگی هم شما می بینید دیگر، آشتی ناپذیر است.

اقوام، همچنان هر کس ساز خودش را می زند بعد از این همه دوره روشنگری و #روشنفکری در این صد و خرده ای سال در ایران. هنوز بیگانه‌اند با هم و هنوز فواصل وجود دارد. #شیعه و #سنی هنوز در قید و بند آن باورهای اعتقادی خودشان‌اند. پس، از گذشته تا الان در سطح کلان، اتفاقاتی افتاده نامربوط، در صورتی که اگر جامعه ای سالم باشد، اتفاقاتش یکی پس از دیگری به هم مربوط اند دیگر.

دیالکتیکی پیش می رود. تز و آنتی تزی اگر هست، سنتزی دارد. باز این سنتز در مقام تز یا آنتی تزی خواهد داشت. سنتزی جدید. یک مسیر رو به جلو. ولی ما یک زمان سریع حرکت می کنیم به سمت جلو. ناگهان مدرن می شویم. یک زمان هم برمی گردیم به عقب (حالا انقلاب ۵۷ برگشت به عقب منظورم است) و اینها همیشه در اختلاف دو نسل متبلور می شود. یعنی آن چیزی که در سطح کلان اتفاق می افتد، می آید در خانواده. در همانجا هم بازتولید می شود.

بعد از گذر از زمان گذشته و بستر تاریخی و فرهنگی که عرض کردم، عطف به زمان حال، عامل دوم، آن شکل و صورت است و دیگری محتوا و کانتنت.

به لحاظ شکلی و صوری، شما این تضاد رفتاری و الگوی رفتاری را در شهر و روستا می بینید. در بین زن و مرد هنوز می بینید. در بین زنها می بینید. یعنی چه؟ یک زن ناگهان از آن طرف پشت بام مدرنیسم می افتد و یک زن دیگر هم همچنان با آن چادر و چاقچور.

در بین والدین و بچه های شان هم می بینید. هنوز بچه اگر پایش را دراز کند، می گویند بی ادبی است.

باز آن الگوی رفتاری والدین، الگوهای رفتاری گذشته است. یعنی عطف به ظاهر را عرض می کنم که می شود با چشم غیرمسلح هم ببینیم جامعه را. تفاوت ها، تفاوت های مشهود است. حتی لباس پوشیدن و حتی نوع غذاخوردن شان. آن غذا را شکل سنتی، مامان پز و غیره؛ و اینجا هم فست فود می شود غذای اصلی.

حالا این زاویه دید دوم که در زمان حال، عطف به صورت و شکل و فرم بود خودش متاثر از زاویه دید سوم است که عطف به محتوی است در زمان حال. یعنی آن محتوی است که بازتابش به آن شکل صوری مشاهده می شود. پس، این مهم است حالا به جهت محتوایی، بکاوی که اختلاف دو نسل و چند نسل، از کجا پدیدار می شود؟ | ادامه:👇
https://telegra.ph/فاصله-اختلاف-و-شکاف-02-17#:~:text=از%20کجا%20پدیدار%20می%20شود؟

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| گزارش نشست «سیاست‌ورزی فمینیستی با رویکرد تفسیری»
با گفت‌وشنود: احمد بخارایی، بی‌تا مدنی

| چهارشنبه ۲۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| برگزار کننده: انجمن جامعه‌شناسی ایران، گروه‌های تخصصی «جامعه‌شناسی تفسیری» و «جامعه‌شناسی سیاسی»

| تاریخ برگزاری: دوشنبه ۱۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/18avQciuOgAZWw7d4WDWUOIKwMZ8Ahz8A/view

| فایل دیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/10Mo7ZeXsALmFwgrGB0M7Za8mq7OKJt3R/view

| #احمد_بخارایی: چهار رویکرد در #جامعه‌شناسی_سیاسی به موضوع #جنسیت وجود دارد:

۱ـ دفاع حداقلی از #حقوق_زنان و اصالت کم‌تر رفتار سیاسی زنان نسبت به مردان،
۲ـ انتقاد به تصویر تحریف شده‌ی زنان در رفتارهای سیاسی به ویژه در انتخابات که عمدتاً جنبه‌ی پژوهشی دارد،
۳ـ بررسی‌های فمینیستی درباره‌ی فعالیت سیاسی زنان در چارچوب رویکردهای چهارگانه،
۴ـ #سیاست‌ورزی_جنسیتی که علاوه بر فعالیت سیاسی زنان به مقاومت #مردسالاری و مبارزه‌ی قدرت میان #فمینیسم و مردسالاری پرداخته شده است.

بنا به اعتقاد #گوت و #راید با استناد به میزان #مشارکت_سیاسی زنان نمی‌توان حکم کرد که زنان کم‌تر از مردان از آگاهی سیاسی برخوردارند زیرا معیارهای مشارکت سیاسی مانند عضویت در احزاب و اتحادیه‌های کارگری با علايق و نیازها و فرصت‌های بسیاری از زنان هم‌خوانی ندارد.

#سیاست‌ورزی_فمینیستی تأکید دارد که:
ـ زنان در #انتخابات مشابه مردان رفتار می‌کنند.
ـ #زنان در اتحادیه‌ها و #احزاب عضو هستند.
ـ استیلای مردان بر سازمان‌های سیاسی، زنان را دل‌زده و خارج می‌کند.
ـ سیاست و سیاسی باید از نو تعریف شود.
ـ شعار اصلی این است که: هر چه شخصی است سیاسی است! بر این اساس مناسبات قدرت میان مردان و زنان باید مورد توجه قرار گیرد.
ـ توجه به «اقتدار» که شامل دو جنبه است: ۱ـ روابط شخصی میان مردان و زنان و ۲ـ نقش #ایدئولوژی مردسالاری در کنترل زندگی زنان.
ـ لزوم کم‌رنگ کردن مرز میان قلمرو عمومی و خصوصی مانند کار خانگی و صحنه‌ی عمومی.

جنبش‌های فمینیستی معاصر در صدد آگاه‌سازی زنان نسبت به هر آن چیزی است که زنان را فراتر از قیدهای مردسالارانه تحت کنترل نگه می‌دارند. این جنبش‌ها گاه بدون رهبر هستند و شامل گروه‌های کوچک زنانی است که به انتقال تجارب خود می‌پردازند. مانند جلوگیری اختیاری و نه اجباری از آبستن شدن یا سقط جنین.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |